اندیکاتور MFI چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
اندیکاتور RSI و MFI دو اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال هستند که اندیکاتور mfi مخفف (money flow index) به معنی شاخص جریان پول است و یک اسیلاتور تکنیکی بوده و از فاکتورهای قیمت و حجم برای تشخیص وضعیت های افراط در فروش و خرید استفاده می کند. اندیکاتور mfi همچنین برای تشخیص واگرایی نیز به کار برده می شود که نسبت به تغییر قیمت روند هشدار می دهد. اسیلاتور مابین ۰ تا ۱۰۰ نوسان می کند. اندیکاتور جریان پول یکی از معروف ترین اندیکاتور های تکنیکال می باشد.
اندیکاتور MFI چیست؟
اندیکاتور MFI از جمله اندیکاتورهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است که به دلیل استفاده از ورودیهای مربوط به حجم، در دسته معروفترین اندیکاتورهای حجمی قرار میگیرد. به طور کلی آگاهی از کاربرد اندیکاتورها و تفسیر نتایج حاصل از بررسی آنها میتواند منجر به کسب اطلاعات خوبی در خصوص سهم شود.
برخلاف اسیلاتور های معمولی چون RSI اندیکاتور mfi از هر دو داده های حجم و قیمت را شامل می شود. به همین دلیل برخی از تحلیلگران از mfi به عنوان RSI همراه با وزن حجمی نام می برند. آشنایی با اندیکاتورها از مهمترین بحث های تحلیل تکنیکال است. در این مقاله با اندیکاتور جریان نقدینگی یا همان mfi و تفاوت های اندیکاتورMFI با اندیکاتور RSI آشنا می شوید.
نکات کلیدی در مورد اندیکاتور MFI
- اندیکاتور mfi به طور معمول با استفاده از ۱۴ دوره داده محاسبه می شود.
- اندیکاتورmfi بالای عدد ۸۰ نمایانگر افراط در خرید و mfi زیر ۴۰ نمایانگر افراط در فروش است.
- خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد الزاما به معنی بازگشت قیمت نمی باشد، فقط قیمت (عاملی برای حجم) نزدیک به بالاترین یا پایین ترین دامنه قیمت اخیر آن است.
- خالقان اندیکاتور mfi ژن کونگ و آروم سودداک توصیه می کنند تا از سطوح ۹۰ و ۱۰ به عنوان افراط در خرید و افراط در فروش استفاده شود. این سطوح به ندرت قابل دسترسی هستند ولی در صورت مشاهده شدن به معنی بازگشت خط روند قیمت می باشد.
- واگرایی بین قیمت و شاخص قابل توجه است. برای مثال اگر اندیکاتور صعودی باشد در حالی که قیمت کاهش یابد یا در حالت رنج قرار بگیرد، قیمت می تواند شروع به افزایش کند.
شاخص جریان نقدینگی
فرمول محاسبه اندیکاتور mfi یا money flow index
- مرحله اول: محاسبه میانگین سه قسمت
در فرمول بالا میانگین بالا، پایین و بسته شده قیمت را بدست می آوریم.
Positive money flow یا جریان پول مثبت حاصل جمع تمام روزهایی است که میانگین سه قیمت بالاتر از روز قبل خود است.
Negative money flow یا جریان پول منفی حاصل جمع تمام روزهایی است که میانگین سه قیمت پائین تر از روز قبل خود است.
- مرحله چهارم: محاسبه شاخص جریان نقدینگی یا همان mfi
نکته: بهتر است یادآوری کنیم برای استفاده درست از اندیکاتور mfi لازم نیست نحوه محاسبه فرمول را بدانیم.
شاخص جریان پول یا اندیکاتور mfi در تحلیل تکنیکال به شما چه می گوید؟
یکی از راه های اصلی استفاده از این اندیکاتور زمانی است که واگرایی وجود دارد. واگرایی زمانی رخ می دهد که اسیلاتور در خلاف جهت خط روند قیمت حرکت می کند. این یک سیگنال از بازگشت روند قیمت است.
برای مثال، یک شاخص جریان نقدینگی بسیار بالا یا اندیکاتور mfi وقتی شروع به پایین آمدن زیر ۸۰ می کند در حالی که قیمت سهام به حالت صعودی خود ادامه می دهد نشانه ای از معکوس شدن خط روند به سمت پایین است. در مقابل، یک اندیکاتور mfi خیلی پایین وقتی بالای سطح ۲۰ میرسد در حالی که سهامدار ها به فروش خود ادامه می دهند نشانه ای از بازگشت قیمت و صعودی شدن آن است.
معامله گران همچنین دنبال واگرایی های خیلی بزرگ همراه با امواج متعدد در قیمت و mfi هستند. برای مثال، یک سهم به ۱۰ دلار برخورد می کند و به ۸ دلار برمی گردد و دوباره به ۱۲ دلار می رسد. قیمت دو هدف موفق آمیز در ۱۰ دلار و ۱۲ دلار داشته است. اگر قیمت زمانی که به ۱۲ دلار رسید، اندیکاتور mfi یه LH تشکیل دهد دیگر اندیکاتور به یک High جدید برخورد نخواهد کرد. این عمل می تواند کاهش قیمت ها را پیش بینی کن
سطح های فروش بیش از حد و خرید بیش از حد سیگنال هایی برای فرصت های معاملاتی احتمالی است. حرکت به زیر ۱۰ و یا حرکت به بالای ۹۰ به ندرت اتفاق می افتد. معامله گران از اندیکاتور mfi در زمان حرکت به بالای ۱۰ برای انجام معاملات خرید استفاده می کنند. وقتی اندیکاتور mfi به زیر ۹۰ حرکت کرد از آن به عنوان سیگنال فروش استفاده می کنند.
حرکت های دیگر به غیر از فروش بیش از حد یا خرید بیش از حد نیز می تواند فرصت های معاملاتی مفیدی را در پیش داشته باشد. برای مثال، وقتی قیمت در روند صعودی قرار دارد نزول به زیر ۲۰ ( یا حتی ۳۰) و سپس صعود به بالای آن می تواند نشانه ای از بازگشت قیمت ها باشد و روند صعودی قیمت از سر گرفته شده است. همین پروسه در روند نزولی نیز رخ می دهد. وقتی موقعیت فروش این اندیکاتور واگرایی شاخصها به بالای ۷۰ یا ۸۰ می رسد می تواند رخ دهد. اما وقتی دوباره به پایین حرکت کرد زمان ورود به معاملات فروش است.
تفاوت های بین اندیکاتور mfi و اندیکاتور RSI چیست؟
اندیکاتور mfi و اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال خیلی به هم نزدیک هستند. تفاوت اصلی در این است که اندیکاتور جریان نقدینگی mfi شامل حجم می شود اما اندیکاتور RSI نه. تحلیل کنندگان حجم معتقند این یک شاخص برجسته است. همچنین آنها باور دارند اندیکاتور mfi به موقع تر از اندیکاتور RSI واگرایی شاخصها می تواند سیگنال داده و بازگشت های احتمالی را هشدار دهد. یک اندیکاتور بهتر از اندیکاتور دیگر نیست آنها به سادگی عناصر متفاوتی را شامل می شوند و در زمان های مختلف سیگنال هایی را ارائه می دهند.
محدودیت های شاخص جریان نقدینگی یا mfi چیست؟
اندیکاتور mfi ممکن است گاهی سیگنال های اشتباه نیز صادر کند. این اتفاق زمانی می افتد که اندیکاتور یک سیگنال خوب صادر می کند، اما بعد قیمت ها طبق انتظار پیش نمی رود و معاملات به شکست بر می خورد. به عنوان مثال، واگرایی شاید منجر به معکوس شدن قیمت ها نشود.
این اندیکاتور همچنین ممکن است برخی از سیگنال های مهم را صادر نکند. برای مثال وقتی یک واگرایی خبر از معکوس شدن قیمت ها در برخی مواقع می دهد، واگرایی برای همه معکوس شدن قیمت ها ظاهر نمی شود. به همین دلیل، توصیه می شود معامله گران از اشکال دیگر آنالیز و کنترل ریسک استفاده کنند و به طور انحصاری فقط بر روی یک اندیکاتور متمرکز نشوند.
چرا توجه به اندیکاتور MFI مهم است؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید ببینیم اندیکاتور MFI نشانگر چه مواردی است. مهمترین مسئلهای که این اندیکاتور به آن میپردازد، نمایش قدرت پول است. اما این جمله چه معنایی دارد؟ در حقیقت قدرت پول، قدرت حرکت سهم را نشان میدهد. یعنی اینکه سهم تا چه میزان میتواند به روند صعودی خود ادامه دهد یا برعکس به سمت قیمتهای پایین افت پیدا کند.
در واقع نباید هیچگاه فراموش کرد که ورود و خروج نقدینگی تاثیرات بسیار جدی بر حرکت سهم میگذارند. طبیعی است که همزمان با ورود نقدینگی و پول بیشتر، حجم معاملات نیز افزایش پیدا میکند. از آنجایی که این اندیکاتور با توجه به ماهیتی که دارد، علاوه بر قیمت به حجم هم توجه میکند، میتواند ورود و یا خروج نقدینگی را نمایش دهد. به این ترتیب با مقایسه اندیکاتور MFI و روند قیمت سهم، میتوان حرکتهای آینده سهم را تا میزان زیادی به درستی پیشبینی کرد.
پس آنچه در اینجا مهم است، جریان پول ورودی و جریان پول خروجی است. با مقایسه این دو میزان میتوان به قدرت حرکت سهم پی برد. ممکن است مقایسه این دو میزان، نه تنها حاکی از قدرت حرکت سهم باشد، بلکه نشاندهنده روند منفی باشد.
با توجه به مسائلی که گفته شد، اندیکاتور MFI در کنار سایر ابزارهای تحلیلی میتواند در انتخاب سهم مناسب و یا تصیمگیری در خصوص نگهداری یا فروش نمادی که اکنون در سبد سهام خود داریم، کمک فراوانی به ما کند.
ترکیب اندیکاتور MFI با RSI و نتایج جالب آن
گفتیم که نمیتوان به تنهایی بر یک واگرایی شاخصها اندیکاتور تکیه کرد. چرا که هیچکدام از اندیکاتورهای موجود نمیتوانند پیشبینی صد درصدی از روند حرکت سهم ارائه کند. به همین دلیل است که استفاده از ترکیب چند اندیکاتور میتواند به میزان زیادی موجب برطرف شدن تردیدهای معاملهگران در خصوص ورود به سهم یا خروج از آن شود. البته فراموش نکنید حتی به این ترتیب، باز هم نیازمند مشخص کردن استراتژی معاملاتی هستیم و باید عوامل دیگری را نیز مدنظر قرار دهیم.
یکی از کاربردهای جذاب اندیکاتورها ترکیب آنهاست. به همین ترتیب میتوان دو اندیکاتور MFI و RSI را با هم ترکیب کرد. با انجام این کار میتوان رفتار این دو اندیکاتور را به صورت مقایسهای بررسی کرد و سیگنالهایی معتبرتر به دست آورد. اگر بخواهیم در چهار حالت رفتار همزمان این دو اندیکاتور را بررسی کنیم، حاصل این تحلیل به شکل زیر خواهد بود:
- زمانی که هر دو اندیکاتورRSI و MFI در سمت بالا هستند و روند صعودی دارند میتوانید در این ناحیه خرید را انجام دهید.
- به همین ترتیب زمانی که جفت اندیکاتورها در روندی منفی حرکت میکنند میتوان اقدام به فروش سهم مورد نظر کرد. این مورد به معنای سیگنال خروج است و بدترین حالت ممکن است.
- زمانی که RSI صعودی و اندیکاتورMFI منفی است نشاندهنده شکستن مقاومت قیمتی و حرکت قیمت به سمت بالا است. این امر حاکی از شرایط خوب سهم است.
- برعکس این امر نشاندهنده از دست رفتن حمایت قیمتی است. یعنی زمانی که اندیکاتورRSI نزولی و MFI صعودی است و سهم در بازه منفی حجم میخورد، میتوان احتمال داد که روندی نزولی در پیش است و این سیگنال نشاندهنده شرایط مطلوبی نیست.
در نظر داشته باشید اگر هر کدام از این دو اندیکاتور را به طور جداگانه استفاده میکردیم نمیتوانستیم سیگنالهای خرید و فروش را به شکلی کاملا مفید و در نقاط موثر دریافت کنیم.
چند پرسش و پاسخ در خصوص اندیکاتور MFI
آیا به محض ورود اندیکاتور MFI به ناحیه بالای ۸۰ باید سهم را فروخت؟
بسیاری از افراد به محض ورود اندیکاتور در نواحی بالای ۸۰ بلافاصله اقدام به فروش سهم میکنند. نکته مهم اینجاست که اولا اگر قصد خرید سهمی را دارید و میبینید که اندیکاتور MFI در بالاتر از ۸۰ قرار دارد وارد سهم نشوید؛ چرا که این عمل، اقدامی پرخطر و ریسکی است. اما اگر در حال حاضر سهم مذکور را در سبد خود دارید و میبینید که سهم در چنین وضعیتی به سر میبرد، سریعا اقدام به فروش آن نکنید. بلکه آماده باشید تا در زمان مقتضی این کار را انجام دهید. همچنین درست مشابه همین امر، اگر اندیکاتور وارد نواحی کمتر از ۲۰ شد نیز نمیتوان صرفا بر این اساس اقدام به خرید کرد.
آیا میتوان تنها با تکیه بر اندیکاتور MFI به خرید و فروش سهام پرداخت؟
قطعا خیر. اندیکاتورها از جمله ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که میتوانند به ما سیگنالهایی بدهند. اما نمیتوان صرفا با توجه به این اندیکاتورها دست به معامله زد. نمونههایی را میتوان در بازار سهام یافت که به رغم سیگنال خرید یا فروش اندیکاتور، رشد و یا افتی که از آنها انتظار میرفته را نداشتهاند. این ابزار تنها میتوانند در کاهش ریسک به شما کمک کنند. برای خرید و فروش باید معیارهای دیگری را نیز در نظر گرفت و نهایتا با توجه به مجموعه این معیارها دست به معامله زد.
آیا میان دو اندیکاتور MFI و RSI تفاوت دیگری نیز وجود دارد؟
همانطور که میدانید، در اندیکاتور RSI مرز بالای ۷۰ نشان از اشباع خرید دارد و مرز کمتر از ۳۰ حاکی از اشباع فروش است. این امر در حالیاست که در اندیکاتور MFI این اعداد به ترتیب ۸۰ و ۲۰ هستند. از سویی دیگر MFI در دسته اندیکاتورهای حجمی قرار میگیرد. این امر در حالی است که RSI در دسته اسیلاتور قرار میگیرد.
چرا اندیکاتور MFI در دسته شاخصهای پیشرو قرار دارد؟
به طور کلی دو دسته شاخص داریم. شاخصهای پیشرو و شاخصهای متاخر. شاخصهای پیشرو روند و یا واگرایی را پیش از وقوع آن اطلاع میدهند. به همین دلیل است که اندیکاتور MFI در این دسته قرار میگیرد. چرا که با قرار گرفتن در محدودههای مشخص میتواند سیگنال اشباع خرید یا فروش را پیش از وقوع آن صادر کند و به این ترتیب پیشبینی روند با کمک این اندیکاتور صورت میگیرد. اما در مقابل شاخصهای متاخر، تنها قادرند پس از ورود به روند، سیگنال خرید یا فروش و به طور کلی تغییر روند را صادر کنند.
چرا میگویند MFI در مقایسه با اندیکاتور RSI از انعطاف کمتری برخوردار است؟
دلیل این امر به تفاوت میان این دو اندیکاتور برمیگردد. در چند قسمت مختلف از همین مقاله گفتیم که در MFI به حجم نیز توجه میشود. درست به همین دلیل است که اندیکاتور MFI در مقایسه با همتای خود از انعطافپذیری کمتری برخوردار است و با توجه به حجم معاملات موزون میشود.
میانگین واگرایی همگرایی متحرک چیست؟
واگرایی همگرایی متحرک (MACD) چیست؟ و چه کاربردهایی دارد؟
واگرایی همگرایی متحرک (MACD) یک شاخص حرکت روند است که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت را نشان میدهد. MACD با کسر میانگین متحرک نمایی 26 دوره (EMA) از EMA 12 دوره محاسبه میشود.
نتیجه این محاسبه خط MACD است. سپس یک EMA نه روزه از MACD به نام «خط سیگنال» در بالای خط MACD رسم میشود، که میتواند به عنوان محرک سیگنالهای خرید و فروش عمل کند. معامله گران ممکن است هنگام عبور MACD از خط سیگنال خود، خریداری کنند و هنگام عبور MACD از زیر خط سیگنال، بفروشند – یا شاخصهای متحرک همگرایی میانگین (MACD) را میتوان به روشهای مختلفی تفسیر کرد، اما روشهای متداول کراس اوور، واگرایی و افزایش / سقوط سریع است.
نکات کلیدی نمودار MACD
میانگین واگرایی همگرایی متحرک (MACD) با کسر میانگین متحرک نمایی 26 دوره (EMA) از EMA 12 دوره محاسبه میشود.
MACD هنگام عبور از خط سیگنال خود از بالا (برای خرید) یا از پایین (برای فروش) سیگنالهای تکنیکال را تحریک میکند.
سرعت کراس اوورها نیز به عنوان سیگنال خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد بازار در نظر گرفته میشود.
MACD به سرمایه گذاران کمک میکند تا درک کنند که آیا حرکت صعودی یا نزولی قیمت تقویت یا ضعیف میشود.
MACD با کسر EMA بلند مدت (26 دوره) از EMA کوتاه مدت (12 دوره) محاسبه میشود. میانگین متحرک نمایی (EMA) نوعی میانگین متحرک (MA) است که اهمیت بیشتری را برای جدیدترین نقاط داده قائل میشود.
یادگیری از MACD
MACD هر زمان که میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای (که با خط قرمز روی نمودار قیمت نشان داده شدهاست) بالاتر از EMA دوره 26 دوره است (خط آبی رنگ در نمودار قیمت)، مقدار مثبت MACD وجود دارد (به عنوان خط آبی در نمودار پایین نشان داده میشود) و هنگامی که میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای زیر میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای باشد، یک مقدار منفی است. هرچه فاصله MACD بالاتر یا پایینتر از خط پایه باشد نشان میدهد که فاصله بین دو EMA در حال افزایش است.
در نمودار زیر، میبینید که چگونه دو EMA اعمال شده در نمودار قیمت با MACD (آبی) عبور از بالا یا زیر خط پایه آن در شاخص زیر نمودار قیمت مطابقت دارد.
MACD اغلب با هیستوگرام نمایش داده میشود (نمودار زیر را ببینید) که فاصله بین MACD و خط سیگنال آن را ترسیم میکند. اگر MACD بالاتر از خط سیگنال باشد، هیستوگرام بالاتر از خط مبنای MACD خواهد بود. اگر MACD زیر خط سیگنال خود باشد، هیستوگرام زیر خط مبنای MACD خواهد بود. معامله گران برای تشخیص زمان حرکت صعودی یا نزولی، از هیستوگرام MACD استفاده میکنند.
MACD در مقابل مقاومت نسبی
شاخص قدرت نسبی (RSI) نشان میدهد که آیا یک بازار نسبت به سطوح اخیر قیمت بیش از حد خریداری شده یا بیش از حد فروخته میشود. RSI نوسانی است که میانگین سود و زیان قیمت را در یک بازه زمانی مشخص محاسبه میکند. دوره زمانی پیش فرض 14 دوره با مقادیر محدود از 0 تا 100 است.
MACD رابطه بین دو EMA را اندازهگیری میکند، در حالی که RSI تغییرات قیمت را در رابطه با بالا و پایینترین قیمت اخیر اندازهگیری میکند. این دو شاخص اغلب با هم استفاده میشوند تا تصویر فنی کامل تری از بازار را به تحلیلگران ارائه دهند.
این شاخصها هر دو حرکت در بازار را اندازهگیری میکنند، اما، از آنجا که عوامل مختلفی را اندازهگیری میکنند، گاهی اوقات موارد متضادی ارائه میدهند. به عنوان مثال، RSI ممکن است یک بازه زمانی بالاتر از 70 را برای یک دوره پایدار نمایش دهد، نشان میدهد که بازار نسبت به قیمتهای اخیر بیش از حد به سمت خرید تمایل دارد، در حالی که MACD نشان میدهد بازار همچنان در حرکت خرید در حال افزایش است. هر یک از شاخصها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت، تغییر روند آینده را نشان دهند (قیمت بالاتر میرود در حالی که شاخص کم میشود، یا بالعکس)
محدودیتهای MACD
یکی از مشکلات اصلی واگرایی این است که غالباً میتواند علامت معکوس احتمالی را نشان دهد اما در واقع هیچ معکوس واقعی اتفاق نمیافتد – یک مثبت کاذب ایجاد میکند. مشکل دیگر این است که واگرایی همه معکوسها را پیشبینی نمیکند. به عبارت دیگر، این مقدار بسیاری از معکوسها را که رخ نمیدهد و معکوس قیمت واقعی را به اندازه کافی پیشبینی میکند.
واگرایی «مثبت کاذب» اغلب زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی به یک طرف حرکت میکند، مثلاً در یک دامنه یا الگوی مثلث به دنبال یک روند. کاهش سرعت حرکت قیمت باعث میشود که MACD از افراط قبلی خود فاصله گرفته و به سمت خطوط صفر گرایش پیدا کند حتی در صورت عدم بازگشت واقعی.
نمونه ای از کراس اوورهای MACD
هنگامی که MACD زیر خط سیگنال قرار میگیرد، این یک سیگنال نزولی است که نشان میدهد زمان فروش فرا رسیدهاست. برعکس، هنگامی که MACD از خط سیگنال بالا میرود، شاخص سیگنال صعودی را نشان میدهد، که نشان میدهد قیمت دارایی احتمالاً حرکت رو به بالا را تجربه خواهد کرد. برخی از معامله گران قبل از ورود به موقعیت منتظر عبور متقابل بالای خط سیگنال هستند تا احتمال «جعل» و ورود زود هنگام به موقعیت را کاهش دهند.
وضعیت قرمز بورس و واگرایی دو شاخص اصلی این بازار
به گزارش فولادبان، در حالی که اکثر روزهای هفته بازار روندی مثبت و رو به رشد داشت، امروز شاخص کل نزول کرد و در آخرین روز معاملاتی هفته، در خلاف جهت همتای خود حرکت کرد. بسیاری از کارشناسان، علت اصلی این افت شاخص را افزایش عرضه سهام بخاطر دور کردن سرمایه از ریسک آخر هفته میدانند و برخی نیز معتقدند که بازار هنوز به تصمیمات سازمان بورس و همچنین دولت بیاعتماد هستند.
شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران تا پایان معاملات امروز ۷ هزار و ۶۷۷ واحد افت کرد و این شاخص در زمان بسته شدن معاملات، رقم یک میلیون و ۴۶۳ هزار و ۷۶۰ واحد را نشان داد، اما شاخص کل هموزن در خلاف جهت شاخص کل حرکت کرد و با افزایش یکهزار و ۵۳۹ واحدی، به ۳۷۷ هزار و ۳۶۸ واحد رسید. فلزات اساسی فشار زیاد فروش را تجربه کردند و شاخص این گروه با افت ۱۳ هزار و ۴۰۱ واحدی، در ارتفاع یک میلیون و ۱۶۰ هزار و ۶۹۸ واحد قرار گرفت.
در جریان معاملات امروز، «خودرو»، «خساپا»، «خگستر»، «شپنا»، «شتران»، «شبندر» و «وبملت» بیشترین تراکنش را داشتند و نمادهای «فولاد»، «شتران»، «فملی»، «شبندر»، «خودرو»، «وبملت» و «فخوز» نیز بیشترین تأثیر را روی روند حرکتی شاخص کل گذاشتند.
اکثر نمادهای فولادی فشار فروش را حس کردند، اما سه نماد «فپنتا»، «فجر»، «فسازان» و «فنورد» رشد قیمت خوبی داشتند. در مقابل، «فخاس»، «فخوز» و «فولاد» بیشترین افت قیمت را تجربه کردند. نمادهای «کچاد» و «کگل» نسبت به دیگر نمادهای فولادی، معاملات متعادلتری را پشت سر گذاشتند.
پیش بینی جذاب از بورس فردا
بورس امروز به طور واضحی با واگرایی شاخصهای اصلی بازار سهام همراه بود و با وجود عقبگرد در هر دو نماگر، شاخص کل هموزن توانست در نهایت فاصله خود را با محدوده منفی حفظ کند. ارزش واگرایی شاخصها معاملات امروز بار دیگر به زیر کانال ۳هزار میلیارد تومان سقوط کرد که تاییدی بر روز کمرمق بورس تهران به خصوص در گروههای بزرگ بازار بود. از سمت دیگر خروج پول نیز با شدت کمتری نسبت به روز گذشته ادامه داشت و شاهد خروج ۱۳۹ میلیارد تومانی سرمایه کدهای حقیقی بودیم.
صنایع و سهام کوچک همچنان مورد توجه فعالین بازار هستند و در بخش بزرگ بازار مدتهاست که کمتحرکی بالایی از سمت سهامداران دیده میشود. ریشه این موضوع را میتوان در موارد مختلفی جستجو کرد که میتواند برای روزهای آتی نیز ادامهدار باشد. در ادامه با بررسی متغیرهای تاثیرگذار بر روند روزانه، به پیشبینی بورس فردا خواهیم پرداخت.
روزهای سرخ بازارهای جهانی
چند روزی است که بازارهای جهانی حال و روز خوشی ندارند. این بازار که برای مدتها یار بورس تهران در ریزشهای سنگین بود، این روزها خود به بهانهای برای کاهش نماگرهای بازار سرمایه تبدیل شده است.
بازارهای جهانی که از چهارشنبه هفته گذشته و پس از صحبتهای رئیس فدرال رزرو و مسئولین بانک مرکزی اروپا درباره ادامه اقدامات سختگیرانه برای کنترل تورم به واسطه افزایش نرخ بهره، روند نزولی قدرتمندی را شروع کرده بودند، همچنان در مسیر کاهشی خود ادامه میدهند به طوری که مس با از دست دادن دوباره کانال ۸هزار دلاری، حوالی ۷۸۵۰ دلار نوسان میکند. نفت که به واسطه خبرهای اوپک پلاس و درگیریهای اخیر عراق تا نزدیکی ۱۰۵ دلار صعود کرده بود، با کاهش بیش از ۳.۵ درصدی به مرز ۱۰۱ دلار به ازای هر بشکه رسیده است و دیگر کامودیتیها نیز شرایط یکسانی را دنبال واگرایی شاخصها میکنند.
این فاصله ایجاد شده از سقفهای چند ماه گذشته، مدتی است که به بهانه اصلی سهام بزرگ برای کاهش قیمت یا روند خنثی تبدیل شده و اجازه صعود پرقدرتی را به آنها نمیدهد. به این ترتیب به نظر میرسد که معاملات فردای صنایع کامودیتیمحور نیز تحت شعاع همین موضوع قرار بگیرند و از سمت دیگر برخی گروهها و نمادهای کوچک بازار که ریسکهایی از این دست ندارند، همچنان مورد توجه قرار بگیرند.
نقطه حساس تکنیکالی شاخص بورس
نگاهی به نمودار تکنیکالی شاخص بورس از شرایط حساسی برای بورس تهران در روزهای آینده خبر میدهد. همانطور که در تصویر زیر پیداست، نمودار قیمتی و اندیکاتور RSI هر دو در محدودهای مثلث مانند نوسان میکنند که طی روزهای گذشته با برخورد به سقف این مثلث درحال برگشت به سمت پایین هستند. در صورتی که شاخص کل بورس طی روزهای آینده کندل نزولی قدرتمندی را ثبت کند، احتمال ریزش به محدودههای پایینتر نیز وجود دارد و میتواند شرایط را برای برگشت به مدار صعودی سختتر از قبل کند.
اندیکاتور ایچیموکو نیز شرایط خوبی را مخابره نمیکند. کندلهای قیمتی با برخورد به خط کیجنسن واکنش منفی دادهاند و خط تنکنسن و ابرکومو نیز گارد نزولی به خود گرفتهاند که میتواند فشار عرضهها را در روزهای پیش رو بیشتر کنند.
سیگنال منفی از روندهای روزانه
اگر به روند روزانه شاخص هموزن نگاه کنیم، مشخص است که با وجود نوسانات زیادی که رخ داده، در نهایت قدرت عرضهها بر تقاضا چیره شده و شاخص را به سمت پایین هدایت کرده است. این موضوع حداقل در ابتدای معاملات فردا واگرایی شاخصها واگرایی شاخصها نیز به تداوم فشار فروش خواهد انجامید و در صورت رخدادی مثبت میتوان انتظار برگشت بازار را داشت. در سمت دیگر اما روند تعداد صفهای خرید نشان میدهد که تقاضا همچنان در بازار وجود دارد و برخی از صنایع و سهام که بخش عظیم آن را نمادهای کوچک تشکیل میدهد، با حضور خریداران مواجهاند.
بنابراین میتوان پیشبینی کرد که با توجه به نکات گفته شده، بورس فردا شرایط سختتری را نسبت به امروز خواهد داشت و عرضهها در رقابت خود در مقابل تقاضا، از قدرت بیشتری برخوردارند.
منبع: فردای اقتصاد
آزمون همگرایی درآمدی در کشورهای دیهشت (رهیافتهای همگرایی سیگما، شاخصهای تایل و آزمونهای ریشه واحد در دادههای تابلویی)
همگرایی درآمدی یا تشابه درآمدی به صورت شکاف درآمد سرانه بین دو شریک تجاری تعریف میشود، به طوری که شکاف کمتر، همگرایی یا تشابه درآمدی بیشتری را به همراه دارد و شکاف بیشتر، واگرایی درآمدی را به همراه دارد. همگرایی درآمدی در توسعه روابط تجاری نقش مهمی ایفا میکند با این توضیح که هرچه کشورها از نظر درآمدی تطابق بیشتری داشته باشند، الگوهای تقاضای نزدیکتر و سیاستهای اقتصادی مشابهتری خواهند داشت و در گسترش تجارت و شکلگیری بلوکهای تجاری توجیهات اقتصادی لازم را دارا خواهند بود.
در این مطالعه وجود همگرایی یا واگرایی درآمدی بین کشورهای دیهشت طی دوره زمانی 2009- 1965 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور سه رهیافت به نامهای آزمون همگرایی سیگما، آزمونهای تایل، وآزمونهای ریشه واحد دادههای تابلویی استفاده شد. نتایج این سه روش همگی از واگرایی درآمدی بین کشورهای عضو این گروه حکایت دارد.
کلیدواژهها
- همگرایی درآمدی
- کشورهای دیهشت واگرایی شاخصها
- آزمون همگرایی سیگما
- شاخصهای تایل
- آزمونهای ریشه واحد دادههای تابلویی
20.1001.1.22285954.1392.3.10.4.4
عنوان مقاله [English]
Test of Income Convergence in D-8 Countries (Sigma Convergence, Theil Indices and Panel Data Unit Root Tests Approaches)
نویسندگان [English]
- Saeed Daee واگرایی شاخصها Karimzadeh 1
- Karim Azarbayjani 1
- Mohammad Javanmardi 2
Income convergence or income similarity is defined as per capita income gap between two trading partner. less income gap shows income convergence and more income gap shows income divergence. Income convergence plays an important role in the expansion of trade relations, so that countries with more income adaption have the similar demand patterns and thus have economic reasoning in creating trade and the formation of trade blocks.
This study examined the existence of income convergence or divergence in D-8 countries during the period of 1965-2009. To this end, three methods ;sigma convergence, Theil indices and panel data unit root tests were used. The results of these approaches indicate that there are income divergence among the members of this group.
دیدگاه شما