معاملات مارجین (Margin Trading) در بازار ارزهای دیجیتالی
برای آن دسته از سرمایه گذاران شجاعی که احساس می کنند که نوسانات افسار گسیخته بازار کریپتو به اندازه کافی هیجان انگیز نیست، بسیاری از صرافی ها گزینه معاملات مارجین (Margin Trading) را پیشنهاد می دهند. تجارت مارجین از اهرم برای تولید سود بسیار استفاده می کند، اما این احتمال وجود دارد که حتی بیشتر از سرمایه اولیه که وارد کردهاید، متضرر شوید. به همین ترتیب، برخی از صرافی ها معامله گران مارجین را با یک استاندارد بالاتر و احراز هویت دقیق تر پوشش می دهند.
ما در این مقاله قصد داریم تا نگاهی کوتاه به معاملات مارجین داشته باشیم و ریسک ها و پاداشهای آن را بررسی کنیم.
مارجین تریدینگ نوعی تجارت است که با استفاده از سرمایه یک شخص ثالت انجام میشود. در مقایسه با اکانتهای ترید معمولی، اکانتهای مارجین این امکان را برای تریدرها فراهم میکنند که به مقدار سرمایه بیشتری دسترسی داشته باشند و به آنها اجازه میدهند با استفاده از لورج(اهرمی برای تکثیر سود یا زیان)، داراییهای خود را افزایش دهند. مارجین تریدینگ به طور خاص نتایج ترید را طوری تقویت میکند که تریدرها در معاملات موفق از سود بیشتری بهرهمند شوند. قابلیت توسعه دادن نتیجه معاملات، باعث افزایش محبوبیت مارجین تریدینگ در مارکتهایی، مثل مارکت بینالمللی فارکس میشود که نوسان پایین دارند. با این وجود، مارجین تریدینگ در بازار سهام، کالا و ارزهای دیجیتال هم مورد استفاده قرار میگیرد.
مارجین تریدینگ چطور کار میکند؟
در بازارهای سنتی، سرمایه قرض گرفته شده معمولا توسط یک سرمایهگذار واسطه انجام میشد. ولی در تجارت ارزهای دیجیتال، سرمایهها معمولا به دست تریدرهای دیگر تامین میشوند؛ افرادی که بر اساس تقاضای مارکت برای سرمایههای مارجین سود میکنند. اگرچه محاسبه مارجین استفاده شده این کار زیاد رایج نیست، ولی بعضی صرافیهای ارزهای دیجیتال هم، برای کاربرانشان سرمایه مارجین فراهم میکنند.
در قدم اول یک مارجین ترید، تریدر ملزم خواهد بود که درصدی از ارزش کل معامله را سپردهگذاری کند. این سرمایهگذاری اولیه به عنوان مارجین شناخته میشود و ارتباط نزدیکی با مفهوم لورج دارد. به عبارت دیگر، اکانتهای مارجین تریدینگ برای ایجاد تریدهایی استفاده میشوند که در آنها لورج صورت میگیرد. لورج هم نسبت سرمایه قرض گرفته شده به مارجین را توصیف میکند. برای مثال، برای باز کردن یک ترید به ارزش ۱۰۰٫۰۰۰ دلار، با نسبت لورج ۱۰ به ۱، فرد تریدر باید ۱۰٫۰۰۰ دلار از سرمایهاش را سپردهگذاری کند.
دو مثال کاربردی و ساده برای مارجین در صرافی ها
مثال اول ورود به بازار در حالیکه شما پیش بینی افزایش قیمت بیت کوین را دارید قیمت پایه بیت کوین در حال حاضر برابر ۱۰ هزار دلار است و پول ورودی شما به بازار ۲ هزار دلار می باشد.
بعد از ورود به بازار میتوانید با گرفتن ۵X وام معادل ۸ هزار دلار دریافت کنید، یعنی اکنون شما ده هزار دلار معادل یک بیت کوین توانایی خرید دارید خرید را انجام می دهید و طبق تحلیل خود صبر میکنید بعد از حدود ۱۰ روز قیمت بیت کوین به ۱۰۵۰۰ دلار می رسد شما بیت کوین را با آن قیمت فروخته هشت هزار دلار به صرافی پس می دهید و بعد از پرداخت کارمزد صرافی که مبلغ ناچیزی است شما سودی معادل ۵۰۰ دلار به دست می آسد.
حالت دوم شما پیش بینی یک بازار کاهشی را دارید برای این کار پول شما چه ۰٫۲ بیت کوین است وارد بازار مارجین می شوید.
بعد از آن از صرافی مبلغ ۰٫۸ بیت کوین طبق قانون ۵x از صرافی استقراض می کنید.
بعد از گذشت ده روز طبق پیشبینی شما، قیمت کاهش یافت و معادل ۹ هزار و ۵۰۰ دلار شده، شما یک بیت کوین را میفروشید ، حالا کافیست مبلغ بدهی که همان ۰٫۸ بیت کوین است خریداری و به صرافی پست بدهید سود شما معادل ۵۰۰ دلار است که البته مقدار کمی از آن را باید به عنوان کارمزد به صرافی پست بدهید.
مزایا و معایب مارجین تریدینگ
بدیهیترین مزیت معاملات مارجین در بازار ارزهای دیجیتالی میتواند موجب ایجاد تنوع شود؛ چون تریدرها میتوانند چندین حساب با مقادیر به نسبت کم برای سرمایهگذاری باز کنند. در نهایت، داشتن یک اکانت مارجین میتواند موجب این شود محاسبه مارجین استفاده شده که تریدرها بدون اینکه مجبور باشند مقادیر زیادی پول به حسابشان منتقل کنند، حساب جدیدی برای سرمایهگذاری باز کنند.
البته برعکس تمام این موارد هم میتواند اتفاق بیفتد. عیب بدیهی مارجین تریدینگ این است که میتواند موجب ضرر بیشتری نسبت به حالت عادی شود. برخلاف انواع معمولی تجارت، مارجین تریدینگ این امکان را در خود دارد که ضرر ایجاد شده میتواند از سرمایه اولیه تریدر هم تجاوز کند و به همین خاطر، به عنوان یک روش پر ریسک تجارت در نظر گرفته میشود. بسته به مقدار لورج اعمال شده در ترید، حتی یک سقوط کوچک در قیمت مارکت هم میتواند باعث ایجاد ضررهای قابل توجه برای تریدرها شود. به این دلیل، اهمیت زیادی دارد که سرمایهگذارهایی که تصمیم دارند مارجین تریدینگ را وارد عرصه تجارت خود کنند، از استراتژیهای درست مدیریت ریسک و ابزارهای کاهش ریسک استفاده کنند.
مارجین تریدینگ در بازارهای ارزهای دیجیتال
ریسک تجارت در حالت مارجین به طور ذاتی از تجارتهای معمولی بیشتر است، ولی وقتی پای ارزهای دیجیتال به میان میآید، ریسک این کار باز هم بالاتر میرود. تریدرهایی که در بازار ارزهای دیجیتال به مارجین تریدینگ میپردازند، باید این نکته را در نظر بگیرند که نوسان بالا در این بازار بسیار معمول است. با وجود اینکه ممکن است استراتژیهای مدیریت ریسک به کار بیایند، رفتن به سراغ مارجین تریدینگ اصلا به افراد تازهکار توصیه نمیشود.
توانایی تحلیل کردن نمودارها، شناسایی ترندها و مشخص کردن نقاط ورود و خروج، ریسکهای آمیخته با مارجین تریدینگ را از بین نمیبرد؛ ولی میتواند به پیشبینی بهتر ریسکها و موثرتر ترید کردن کمک کند. پس کاربرها قبل از اینکه لورج را وارد تریدهای ارزهای دیجیتال کنند، باید اول به درک کاملی از تحلیل تکنیکال برسند و تجربه گستردهای در زمینه ترید کردن به دست بیاورند.
سرمایهگذاری مارجین
برای سرمایهگذارهایی که تحمل ندارند خودشان را درگیر ریسک مارجین تریدینگ کنند، راه دیگری وجود دارد که بتوانند از روشهای تریدینگ که در آنها لورج انجام میشود بهره ببرند. بعضی پلتفرمهای تریدینگ و صرافیهای ارزهای دیجیتال، قابلیتی را ارائه میکنند که سرمایهگذاری مارجین نام دارد؛ جایی که تریدرها میتوانند پول خود را برای مارجین ترید بقیه کاربرها سرمایهگزاری کنند.
این فرآیند معمولا از قواعد خاصی پیروی میکند و طبق یک نرخ سوددهی پویا بازدهی دارد. اگر یک تریدر با پذیرفتن قواعد پیشنهادی را قبول کند، تامینکننده سرمایه حق دارد بازپرداخت وام را طبق سود مورد توافق تعیین کند. اگرچه مکانیزم این فرآیند ممکن است در هر صرافی متفاوت باشد، ریسک تامین سرمایه مارجین نسبتا پایین است؛ به دلیل اینکه حسابهای لورج شده میتوانند برای جلوگیری از ضرر بیش از اندازه، به اجبار نقدینه شوند. با این وجود، سرمایهگذاری مارجین نیازمند این است که کاربرها سرمایهشان را در کیف پول صرافی نگهداری کنند. پس، در نظر گرفتن ریسکهای نهفته در محاسبه مارجین استفاده شده این کار و فهمیدن ساز و کار صرافی انتخابی بسیار مهم است.
اگر تا اینجای مقاله معاملات مارجین را متوجه شده اید به آخرین تیتر مقاله (کلام آخر) بروید در غیر اینصورت برای اطلاعات ریز تر تیترهای زیر را مطالعه بفرمایید.
(تیترهای زیر ممکن است برای افراد مبتدی گنگ و مبهم باشد)
خرید و محاسبه مارجین استفاده شده فروش استقراضی
خرید استقراضی یا فروش استقراضی مساله اساسی معاملات مارجین است. خرید استقراضی نوعی پیش بینی قیمت است به این شکل که ارزش دارایی مد نظر در نهایت افزایش خواهد یافت، در حالی که فروش استقراضی، پیش بینی این نکته است که دارایی در نهایت کاهش ارزش خواهد داشت. هر دو می توانند موضوع اهرم باشند. ما با خریدهای استقراضی آشنا هستیم، به این معنی که یک معامله گر یک ارز دیجیتالی را خریداری می کند و آن را تا زمانی که قیمت آن به بیش از قیمت خرید برسد نگه می دارد. در حقیقت معنای همین جمله معروف “پایین بخر، بالا بفروش” است.
فروش های استقراضی در ابتدا غیر منطقی به نظر می رسند. در واقع، یک معامله گر از طریق یک ابزار مالی ارزهای دیجیتالی و یا اوراق بهاداری را می فروشد که اکنون دارا نیست. هدف این است که در نهایت این دارایی ها را زمانی که قیمتشان به طور قابل توجهی به پایین تر از حد فروش رسید دوباره خریداری کند.
تهدیدها و پاداشها
بدون شک می توان گفت هر نوع معاملات مارجین خالی از ریسک نیست. هنگامی که یک اعلام مارجین صادر می شود، خطر رخ می دهد. معامله گر در معرض خطرِ از دست دادن تمام سرمایه گذاری اولیه خود قرار دارد و اگر اعلام مارجین برای جلوگیری از سقوط معامله گر به ورطه ی محاسبه مارجین استفاده شده نابودی به موقع صادر نشود احتمال این ریسک بالاتر می رود. بنابراین، تجارت مارجین یکی از معدود راه های تجارت است که در آن شما می توانید به بیش از آنچه در ابتدا پیش بینی کرده اید، دست یابید. یک وام با بهره بالا برای برخی از اهداف مشکوک صادر می شود، مانند یک شرط بندی خطرناک. کاربر امیدوار است که میزان برنده شدنش آن وام و بهره اش را پوشش دهد.
پایه و اساس این مساله نوسان کوتاه مدت است. یک نوسان کوتاه مدت زمانی رخ میدهد که یک ارز دیجیتالی برخلاف موقعیت اش فروشهای استقراضی زیادی داشته باشد و این فروش های استقراضی به صورت آبشاری نقد شوند. این امر باعث می شود تا موقعیت های فروش استقراضی دیگر به وضعیت margin call برسند و قیمت را بیشتر و بیشتر افزایش دهد و فروش های استقراضی بیشتری را نقد کنند. در نهایت، یک فروش استقراضی باعث افزایش شدید قیمت شده است.
بعضی از صرافی ها برای بدست آوردن کارمزد margin call به این وضعیت علاقه دارند. با این حال معمولا نهنگ ها و یا معامله گران ارزهای دیجیتالی با حجم زیاد، در نوسانات بازار نقش زیادی دارند. برای رسیدن به یک نوسان کوتاه مدت، یک نهنگ تنها نیازمند ساختن فروشهای استقراضی زیادی است تا یک نوسان کوتاه مدت را از طریق آزاد کردن تعدادی از این فروش های استقراضی ایجاد کند. ارزهای دیجیتالی با افزایش مصنوعی قیمت مواجه می شوند و نهنگ روز معاملاتی خود را با سود کافی بدست آورده از بازی کردن با فروش استقراضی کاربران به پایان میرساند.
یک بازی حرفهای
با توجه به دشواری محاسبه معاملات مارجین در بازار ارزهای دیجیتالی و احتمال زیان های شدید برای معامله گران و صرافی ها، تنها تعداد محدودی از صرافی ها معاملات مارجین را ارائه می دهند. صرافی هایی که اغلب در آنها معامله گران مارجین به ارائه “گواه اثبات اعتبار وضعیت سرمایه گذار” نیاز دارند. این عرصهای در دنیای غالبا غیرمجاز کریپتو است که تنها برای صرافی هایی که خودشان قوانین شخصی وضع می کنند، معنی دارد. خطرات معاملات غیرقانونی مارجین حاکی از آن است که ضرر و زیانها می تواند نسبت به موقعیت اولیه چندین برابر شود و نقدینگی بازار را در معرض خطر قرار دهد. معاملات مارجین یک بازی حرفه ای با خطرات حرفه ای است. با این وجود لازم به ذکر است که چگونه عملکرد بازار ربطی ندارد به اینکه شما چگونه معامله گری هستید. نوسانات کوتاه مدت می تواند با افزایش مصنوعی قیمت حتی سرمایه گذاران معمولی را نیز به دام بی اندازد. افزایشی که به محض اتمام معاملات مصنوعی سقوط می کند.
حرف آخر
شکی وجود ندارد که معاملات مارجین در بازار ارزهای دیجیتالی ابزاری مفید برای افرادی است که به دنبال افزایش سود تریدهای موفقشان هستند. این نوع تجارت اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد، ترید لورج شده با استفاده از اکانتهای مارجین میتواند هم موجب سودآوری شود و هم تنوع.
با این حال، همانطور که اشاره کردیم، این روش تجارت میتواند باعث افزایش ضرر هم بشود و دارای ریسکهای بسیار زیادی است. بنابراین، مارجین تریدینگ باید فقط توسط تریدرهای ماهر انجام شود. در نظر داشته باشید وقتی میخواهید در دنیای ارزهای دیجیتال از مارجین تریدینگ استفاده کنید، به دلیل وجود نوسانات زیاد در این بازار، باید با احتیاط خیلی بیشتری این روش را در نظر بگیرید.
فایفو(FIFO) چیست؟
فایفو (FIFO) مخفف واژه (First-in-First-Out)به معنای اولین خروجی از اولین ورودی است. این واژه در حسابداری و انبارداری کاربرد بسیاری دارد. این عبارت درواقع یک روش برای انبار انبارداری کالاست. به این معنی که به روشهای متفاوت اولین کالایی که وارد انبار و یا محل ذخیرهسازی میشود در محلی قرار گیرد که هنگام نیاز به ترتیب زمان ورود به انبار، کالا امکان انتخاب را داشته و از انبار خارج شود. به عبارت دیگر کالایی که زودتر وارد انبار یا قفسه فروشگاه شده، زودتر از سیستم خارج خواهد شد.
این روش از روشهایی است که امکان اجرای آن بسیار دشوار است و نیاز به سیستم درست و انبار استاندارد دارد. اما علیرغم سختی منافع بسیاری برای فروشنده و مصرف کننده دارد. در واقع با توجه به اینکه معمولا در محاسبات یا برنامه تولید مقداری به عنوان موجودی اطمینان در سیستم نگهداری میشود که معمولا در گردش نسیت، در صورت عدم رعایت FIFO قطعات زمانهای زیادی بصورت استوک در انبار باقی مانده و باعث ایجادمشکلاتی مانند گذشتن تاریخ مصرف، تغییر طرح و گرفتن گرد و غبار بر روی قطعات می شود که مانع مصرف آن کالا خواهد شد.
این روش در ظاهر ممکن است آسان به نظر برسد اما از نظر انبارداری به دانش و مهارات بالایی نیاز دارد. اجرای این روش این روش در صنایعی مانند مواد غذایی، دخانیات، صنایع آرایشی و بهداشتی و دارویی از ملزومات کار است.
در این سیستمها تقریبا همواره این اصل رعایت میشود چون در صورت عدم رعایت، ضایعات بسیاری حاصل خواهد شد. البته در بسیاری از صنایع روشی به نام روش لایفو (Last-in-First-Out) نیز وجود دارد که دقیقا بالعکس این روش است. به عنوان مثال روش لایفو در ذخیره گندم تاثیر بهتری دارد.
گندم کالایی است که با ذخیره شدن و کهنه شدن کیفیت بهتری پیدا می کند. یعنی آردحاصل شده از گندمهای مانده در انبارها، بسیار با کیفیت تر از آردی است که از گندم های تازه بدست میآید. باتوجه به اینکه این روش موضوع بحث این مقاله نیست، در صورت لزوم در مقاله های بعدی در این خصوص توضیحات لازم ارائه خواهد شد.
فوائد اجرای روش فایفو
درصورت وجود امکانات نرم افزاری و سخت افزاری در سیستم انبار داری و فروشگاهی، اجرای این روش با توجه به نوع صنعت مزایای بسیاری خواهد داشت. در این بخش به برخی از این مزایا اشاره خواهیم کرد.
- جلوگیری از فاسد شدن و باطل شدن کالا بعلت تاریخ گذشته شدن.
- گردش و مصرف تمام موجودی قفسه یا انبار به نوبت و زمان ورود.
- جلوگیری از ضایعات و اتلاف سرمایه.
- مصرف کالا طبق تغییرات و جلوگیری از ماندن کالاهای دارای تغییرات.
- سرعت در شناسایی کالاهای معیوب و برگشت سریع آن و جلوگیری از تولید یا خرید کالای معیوب.
- بهبود درکیفیت محصولات.
- جلوگیری از خواب سرمایه.
- رسیدن به حداقل موجودی در گردش.
- افزایش سرعت انجام کار و جلوگیری از فعالیت اضافی.
- جلوگیری ایجاد ضایعات در انبار و قفسهها.
برای اجرای درست این روش، باید به روندگردش فیزیکی اقلام انبار(Physical flow)، نیز توجه کافی نمود. در شرکتهای تولیدی لازم است، که موجودی های انبار به طور منظم گردش داشته و همواره محصولات جدید و تازه ذخیره شود باشد و محموله های قدیمی تر که به فساد نزدیکتر است زودتر مصرف شود.
در شرکت های توزیعی نیز رعایت این اصل با اشراف به دانش انبارداری کمک خواهد کرد تا خدمات بهتری به مشتریان ارائه گردد.
فایفو در منابع انسانی
فایفو(fly-in fly-out)، در منابع انسانی نیز وجود دارد. این مقوله به نوعی کار گفته می شود که درآن کارکنان بوسیله هواپیما، قطار یا وسایل دیگر به محل کار منتقل شده و در پایان شیف دوباره باز می گردند. در این روش کارکنان در نزدیکی محل کار خود زندگی نمی کنند و صرفا هر روز یا هفته به آنجا مراجعه نموده و مجددا به خانه های خود باز می گردند.
در این روش، به جای انتقال کارکنان و خانواده های آنها به شهری در نزدیکی محل کار، کارکنان به محل کار منتقل می شوند و سپس برای استراحت چند روزه به شهر خود برمی گردند.
فایفو(fly-in fly-out)، معمولا در صنایع معدنی و حفاری نفت و گاز استفاده می شود، زیرا معادن و چاهها اغلب در مناطق دور از شهرها هستند. برای اسکان موقت کارکنان نیز از کانکسهای قابل حمل استفاده می کنند ، زیرا کار بصورت پروژه یا موقت است و یا صرفه اقتصادی برای اسکان دائم وجود ندارد.
به عنوان مثال، معدن پس از استخراج مواد معدنی بسته می شود، پس از محاسبه مارجین استفاده شده حفر چاه، دکل حفاری جابجا می شود. شرکت ها ترجیح می دهند اقامت دائمی مانند شهرکهای سازمانی را در اختیار کارگران FIFO قرار ندهند ، زیرا این امر مقرون به صرفه نیست.
استفاده از FIFO پاسخی به نیاز منابع انسانی در پروژه های گران قیمت اما کوتاه مدت است. کارکنان را می توان به سرعت در زمان کار به محل پروژه فرستاد و سپس بازگرداند.
به این نوع کارکنان “کارکنان پروزای”، نیز گفته میشود. به عنوان مثال برخی دانشگاهها نیز “استاد پروازی”، دارند که در دانشگاه محل تدریس خود ساکن نیست و پس درس دادن، با هواپیما به شهر محل سکونتش باز می گردد.
جهت آشنایی بیشتر با مباحث فروش و مهندسی فروش، شرکتها اقدام به برگزاری دوره های مختلف آموزشی می کنند. دوره آموزشی مهندسی فروش، یکی از دوره های بسیار مفیدی است که شرکت کنندگان در این دوره ها، هم با مباحث روز بازاریابی و فروش آشنایی پیدا میکنند و هم سرعت عمل و خطای کمتری در فروش خواهند داشت و فروش بیشتری را تجربه خواهند کرد.
مارژین و مارکاپ چیست؟
مارژین و مارکاپ چیست؟
مبحث مربوط به مارژین(یا مارجین) و مارکاپ، موضوعی است که بسیاری از فروشندگان درخصوص آن صحبت میکنند. بسیاری از مدیران فروش زمانی که قصد توجیه مشتری خود درباره سود محصولات خود را دارند، از تفاوت این دو بهره میبرند. جالب اینجاست که در واقع هر دو این موضوعات در واقع یک موضوع هستند. شاید بتوان گفت مثالی که حضرت مولانا در خصوص فیل در تاریکی بیان کرده است را میتوان به این موضوع نسبت داد.
در حقیقت موضوع مارژین و مارکاپ، نوع نگاه و محاسبه حاشیه سود است که تعریف خود را دارد. اما از نظر روانی نحوه مدیریت محاسبه مارجین استفاده شده این محاسبات در فروش نقش دارد. در ادبیات مدیریت، استعاره مفهومی فیل در تاریکی، نگاه به موضوع از دیدگاه کلان است. باوجود اینکه در مثال فیل در تاریکی، هیچکدام از آن افرادی که فیل را توصیف کردند، حرف نادرستی نمیزنند؛ بلکه تنها بخشی از آن را دیده بودند و از منظر خود به موضوع نگاه کرده بودند. نگاه به مارژین و مارکاپ، همان نگاه از منظر فردی از دیدگاه مشتری یا فروشنده است.
مطابق تعریف در علم اقتصاد، مارژین(margin)، یا حاشیه سود(Profit margin)، نسبتی است که بهوسیله آن، سودآوری فروش را محاسبه میکنند. این بدان معناست که مقدار سود، پس از کسر مالیات بر فروش خالص تقسیم میشود و حاصل آن حاشیه سود است. در حسابداری، سود خالص(Net income)، یا درآمد خالص، به میزان سود باقیمانده یک شرکت اطلاق میشود، که پس از کسر نمودن مجموع بهای کالای فروخته شده، هزینههای عملیاتی، برآمد و مالیات، از مجموع درآمدها در طول یک دوره حسابرسی، عاید آن شرکت میگردد. مارک آپ(Markup)، اضافه بها نسبتی است که از تقسیم سود خالص بر قیمت خرید محاسبه میشود. یعنی با توجه به اینکه قیمت خرید برای ایجاد سود باید کمتر از قیمت فروش باشد، عدد حاصل از تقسیم سود برآن عدد بزرگتری است و جنبه روانی آن اهمیت دارد.
مارژین چیست؟
همانگونه که شرح داده شد، مارژین(margin)، یا حاشیه سود(Profit margin)، نسبتی است، که بهوسیله آن، سودآوری هر ریال از فروش را، محاسبه میکنند؛ به این ترتیب که مقدار سود پس از کسر مالیات را بر فروش خالص تقسیم میکنند. میزان سود خالص یک شرکت، اولین معیاری است که بیشتر سرمایهگذاران در رابطه با سوددهی شرکت، مدنظر قرار میدهند، ولی توجه محض به سودهای خالص، تصویری دقیق از عملکرد شرکت، ارائه نخواهد داد.
در مقابل نسبتهای حاشیه سود، بجای برآورد کردن میزان داراییها، سهام و سرمایهگذاریهای شرکت، مقدار پولی را که آن شرکت، از تمام درآمدهای حاصل از فروش محصولات، داراییها و سرمایهگذاریها به دست خواهد آورد، مورد توجه قرار میدهد. حاشیهها به بیان ساده، عوایدی هستند، که به صورت نسبت یا درصدی از فروش شرکت، بیان میشوند. این درصد، سهامداران و سرمایهگذاران را قادر میسازد، که سوددهی شرکتها را به مقایسه بگذارند.
مارژین عملیاتی چیست؟
حاشیه سود عملیاتی(operating profit margin)، نسبت از تقسیم سود عملیاتی به فروش بدست میآید. به این روش محاسبه از پایین نیز اطلاق میشود. اقلام غیر عملیاتی همچون درآمد و هزینه بهره، سود و زیان واگذاری داراییها در محاسبه سود عملیاتی منظور نمیشود. این نسبت معیار قویتری برای ارزیابی سودآوری و فروش است.
با در نظر گرفتن سود شرکت قبل از کسر مالیات، حاشیه سود عملیاتی منعکسکننده موفقیت مدیریت شرکت در ایجاد سود از عملیات جاری شرکت است. این نسبت نشاندهنده این واقعیت است که به ازای هر واحد پولی، از فروش، چه میزان سود عملیاتی (سود پس از کسر هزینههای عملیاتی) عاید شرکت شدهاست. نسبتهای بالای حاشیه سود عملیاتی نشاندهنده توفیق مدیریت در کنترل هزینههای شرکت یا پیشی گرفتن رشد فروش شرکت به رشد هزینههای آن است.
حاشیه سود عملیاتی در عین حال محاسبه مارجین استفاده شده امکان مقایسه سوددهی شرکتهایی که معمولاً هزینههای عملیاتی و بهای تمام شده کالای فروش رفته را افشا نمیکند، برای سهامداران فراهم کند. این نسبت معمولاً قابل اتکاتر بهشمار میآید. زیرا کمتر مورد دستکاری توسط حقههای حسابداری قرار میگیرد. بهطور طبیعی به علت اینکه این نسبت شامل تمام هزینهها از جمله هزینههای فروش و هزینههای عملیاتی است، مقدار آن از حاشیه سود ناویژه کمتر است.
مارکاپ چیست؟
مارک آپ(Markup)، یا اضافه بها نسبیتی است که از حاصل تقسیم حاشیه سود بر قیمت خرید حاصل میگردد. به این روش محاسبه از بالا نیز گفته میشود. الگوی محاسبه مارکاپ اولین بار توسط واگ در سال 1964 به جهان معرفی شد. همانگونه که اشاره محاسبه مارجین استفاده شده شد، این موضوع در نحوه قیمتگذاری تاثیر داشته و قیمت گذاری در میزان سفارش مشتری و فروش آن تاثیر خواهد داشت.
در برخی اوقات مشتری به دلیل حاشیه سود پایین، ممکن است از خرید محصول اجتناب کند. در خصوص محصولات جدید باشد که نیاز به معرفی توسط واسطه را داشته باشد، این مهم اهمیت ویژهای دارد. لذا نحوه محاسبه، همواره در قیمت گذاری باتوجه به حاشیه سود واسطهها، بسیار اهمیت دارد.
مارژ در اقتصاد
مارژ در اقتصاد به معنای کنار، حد، حاشیه، لبه، تفاوت، به عنوان فرق میان هزینه و قیمت کالای تولید شده است. این واژه در خرید و فروش سهام و بازار بورس نیز کاربرد دارد.
مارژین در پزشکی
در جراحی موارد مشکوک به سرطان، هنگام برداشت توده، همراه توده مقداری از بافت اطراف نیز برداشته میشود. به این بافت اطراف مارژین یا مرز گفته میشود.
مارجین در فارکس (Margin)
مارجین چیست ؟بگذارید مطلب را ساده کنم. شما در معاملات وقتی با 100 دلار (که با اهرم 100 همان 0.1 لات میشود) معامله میکنید در ستونی جداگانه (در پایین متاتریدر)، میزان سود یا ضرر را مشاهده میکنید. ولی دقت کنید که این سود یا ضرر روی حجم معاملاتی شما (همان 100 دلار) کم یا زیاد نمیشود بلکه روی باقیمانده حسابتان که وارد معامله نکرده اید کسر یا اضافه میگردد. بنابراین شما نمیتوانید کل سرمایه تان را وارد معامله کنید چون در این صورت درصورت ضرر (کسر شدن) موجودی در قسمتی که وارد معامله نشده وجود ندارد که بخواهد از آن کسر کند. بنابراین نمیتوان همه موجودی را وارد معامله کرد.
به این ترتیب هرگاه وارد معامله ای شوید پول باقیمانده در حساب شما به دو قسمت تقسیم میشود.
یک قسمت همان است که نمیتوانید وارد معاملات کنید که به این قسمتمارجين (margin) یا حاشیه اطمینان میگویند.
قسمت دیگری هم هست که میتوانید از آن در معاملات دیگر استفاده نمایید (این قسمت به free margin معروف است).
فرمول محاسبه مارجین در فارکس
مقدار مارجین بسته به کارگزار میتواند متغیر باشد. در حسابهای mini معمولا به ازای هر 0.1 لات (100 دلار) از حدود 100 تا 150 دلار مارجین درنظر گرفته میشود. برای مثال فرض کنید شما حساب مینی 500 دلاری دارید و بروكر شما برای هر 0.1 لات 125 دلار در قسمت مارجین حساب شما میگذارد.
در ابتدای کارتان یک معامله با 100 دلار انجام میدهید (که بشود 0.1 لات) حالا جزئیات حساب شما بصورت زیر خواهد بود:
مقدار معامله کرده : 100 دلار
موجودی : 400 دلار
مارجین : 125 دلار
فری مارجين : 275 دلار
بالانس : 500 دلار
با توجه به اینکه حداقل معاملات معمولا 0.1 لات است که معادل بدون اهرم آن 100 دلار میشود. لذا شاید تصور کنید که شما میتوانید با 275 دلاری که در قسمت free margin دارید حداقل 2 معامله دیگر بکنید. ولی شما فقط یک معامله دیگر میتوانید انجام دهید چون وقتی 100 دلار از این قسمت (از 275 دلار) برمیدارید، 125 دلار نیز به قسمت مارجین شما میرود. یعنی در این صورت جزئیات حساب شما میشود:
مقدار معامله: 200 دلار
موجودی : 300 دلار
مارجین : 250 دلار
فری مارجین : 50 دلار
بالانس : 500 دلار
مشاهده میکنید که تنها 50 دلار دیگر باقیمانده که با آن نمیتوان وارد معامله شد. حتی اگر دو معامله شما وارد سود شود و قسمت فری مارجین شما را از 50 دلار به 100 دلار برساند هم نمیتوانید 100 دلار دیگر معامله کنید. چون 125 دلار برای مارجین آن را نداريد. بعدها و در مباحث مدیریت پول متوجه خواهید شد که در حساب 500 دلاری حداکثر یک معامله 0.1 لاتی در یک زمان باید انجام داد، نه بیشتر.
میزان ضرر در مارجین، تعریف کال مارجین
اما از طرفی دیگر اگر ضرر کنیم چه میشود؟ و چرا کارگزار با چه اعتباری این وام را در اختیار ما قرار میدهد؟ تضمین کننده چنین وامی، سرمایه اولیه شما در بازار خواهد بود. یعنی این اعتبار به این شرط در اختیار شما است که میزان ضرر شما از مبلغ اولیه سرمایهتان بیشتر نشود. به عبارتی دیگر اگر ضررهای شما از میزان اعتبار اولیهتان بیشتر شود، کارگزار کل موجودی شما را برای تسویه ضرر بهعنوان بدهی شما برداشت خواهد کرد. به این حالت، کال مارجین یا لیکویید شدن حساب نیز میگویند.
به این ترتیب میتوان گفت که داشتن مارجین یا اهرم به همان اندازه که میتوان خوب و جذاب باشد، میتواند خطرناک نیز باشد و منجر به از دست دادن کل سرمایه شما شود.
مارجین لول چیست ؟
در پلتفرمها معمولا عددی عنوان میشود margin level که بصورت درصد عنوان میشود این عدد از تقسیم موجودی (Free margin) بر مقدار مارجین حاصل میشود. لذا تا زمانیکه عدد آن بالای 100% است یعنی هنوز ضررهای شما وارد محدوده مارجین شما نشده است. اما وقتی این عدد به 100% و كمتر آن رسید حالت هشدار کال مارجین خواهد بود یعنی ضررها وارد محدوده مارجین شده اند. البته هم باید ترسید و هم باید بدانید که با استفاده از مدیریت ریسک میتوان از حوادث ناگوار فوق جلوگیری کرد.
بهره در مارجین
مارجین مورد نیاز شما در معاملات از طرف تامینکنندههای سرمایه مثل بانکها و موسسات اعتباری بزرگ تامین میشوند. یعنی به ازای وامی که شما دریافت میکنید، کارگزار برای تامین وجه نقد مارجین، با تامینکنندههای سرمایه قرارداد موازی امضا میکند تا از لحاظ قانونی مقدار پول مورد نیاز در حساب نیز موجود باشد. تامینکنندههای مالی نیز برای اینکار بهره دریافت میکنند که بر عهده کسی است که مارجین را استفاده میکند. به همین دلیل شما درصورت استفاده از مارجین، باید بهره بانکی آن را هم بپردازید.
سررسید در معاملات مارجین
در معاملات مارجین تاریخ سررسید وجود ندارد و شما تا زمانی که بخواهید و نیاز داشته باشید میتوانید با پرداخت بهره، معامله خود را باز نگه دارید. اما باید همیشه حواستان به مقدار ضرر در معاملاتتان باشد. اگر میزان ضرر شما به اندازه موجودی شما نزدیک شده باشد و نیاز دارید که همچنان معامله خود را باز نگهدارید، با افزایش موجودی اولیه خود میتوانید ریسک کارتان را کاهش دهید.
مزایای معاملات مارجین
امکان سود بیشترنداشتن مالیات
امکان معاملات دوطرفه
نداشتن سررسید برای تسویه
معایب معاملات مارجین
ریسک بیشتر در معاملات
عدم مالکیت فیزیکی دارایی
پرداخت بهره برای دریافت مارجین
تفاوت معاملات مارجین با حالت عادی
در حالت عادی اگر شما یک سهم یا یک دارایی را در بازار خریداری کنید، مالک آن دارایی هستید. زیرا هزینه آن دارایی را پرداخت کردهاید و دیگر به کسی بدهکار نیستید. اما در مارجین چون شما برای معاملات خود به نوعی وام گرفتهاید، پس در قبال خرید آن دارایی خود را بدهکار کردهاید. لذا مالکیت دارایی نیز برای شما نیست. مثل هر وامی که میگیرید، مارجین را هم باید در انتهای معاملهتان تسویه کنید.
درواقع در معاملات مارجین، شما تنها ارزش دارایی را معامله میکنید و مالک آن نیستید. این نوع معاملات به معاملات CFD نیز مشهور است. به دلیل اینکه شما مالک دارایی مورد معامله نیستید، پس مالیاتی هم برای آن نمیپردازید.
تفاوت کال مارجین(Call Margin) با استاپ اوت (Stop Out) چیست؟
یکی از سوالاتی که معمولاً برای دوستان پیش میآید این است که اعداد و ارقامی که در پنجرهی ترمینال نرمافزار متاتریدر نمایش داده میشود چه معنایی دارند و چه اطلاعاتی را به ما نشان میدهند؟ در این آموزش قصد داریم این موارد را به شما آموزش دهیم و مفصل در رابطه با آنها صحبت خواهیم کرد.
اولین موردی که شاید لازم است در رابطه با آن بحث بکنیم بالانس است.
بالانس به چه معناست؟
بالانس (Balance) موجودی شما را نمایش می دهد و به شما میگوید که چه مقدار پول در حساب معاملاتیتان وجود دارد. در ابتدای کارتان عددی که در بالانس مشاهده میکنید، مساوی با واریزی است که انجام دادهاید. اما به مرور زمان با سود و زیان شما، این عدد بیشتر یا کمتر میشود.
تفاوت بالانس با اکویتی (Equity) چیست؟
همانطور که در تصویر زیر دیده میشود، مورد بعدی که در پنجره ترمینال وجود دارد، اوکیتی است. در صورتی که شما وارد هیچ معاملهای نشده باشید، یا بهتر است بگوییم تمام معاملات خود را بسته باشید، عدد بالانس شما برابر با اکویتی شما است.
اکویتی (Equity) در واقع موجودی شناور شما هست. یعنی زمانی که شما وارد معامله می شوید، سود شما به بالانس شما اضافه میشود یا سودتان به به آن اضافه میشود و عدد حاصل در اکویتی به شما نمایش داده می شود. به عنوان مثال اگر 2 دلار در سود باشید بالانس شما همچنان بدون تغییر 700 دلار باقی خواهد ماند، اما اکویتی شما میشود 702 دلار.
همانطور که در تصویر زیر می بینید بعد از اینکه ما وارد معامله شدیم میزان سود یا ضرر با بالانس ما جمع شده و در اکویتی نمایش داده می شود.
مارجین یا مارژین (Margin) چیست؟
مارجین میزان پول شما که درگیر معامله شده است را به شما نمایش می دهد. در واقع به شما می گوید که در ورود به معامله چه مقدار از بالانس شما بلوکه شده و برای این معامله درگیر شده است. شاید اینجا این سوال پیش بیاید که مارجین چطور محاسبه میشود؟
با استفاده از فرمول زیر شما می توانید میزان مارجین را برای معاملات مختلف محاسبه کنید:
مارجین= حجم معامله شما * 100،000 * قیمت فعلی جفت ارز / اهرم حساب معاملاتی شما
در این فرمول حجم معامله شما در واقع همان لات سایز است و با هر حجمی که وارد معامله شدید باید عدد آن را وارد کنید.
۱۰۰،۰۰۰ در واقع اندازه کانتراکت جفت ارزی هست که در اون در حال معامله هستید. خیلی درگیر توضیح این مورد نمیشویم، اما بهرحال بدانید که این اعداد تقریباً قراردادی هستند و شما 100،000 را میباید در این قسمت اضافه کنید (البته در برخی از موارد ممکن است عدد دیگری باشد).
مورد بعدی قیمت هست و در قیمتی که شما میخواهید وارد معامله شوید باید عدد آن را در این فرمول وارد کنید. به عنوان مثال در تصویر بالا قیمت مورد معامله ما عدد 0.89537 است و آن را باید در این فرمول اضافه کنیم.
حاصلضرب این سه را تقسیم بر اهرم معاملاتی حساب خودمان میکنیم تا به این شیوه مارجین این معامله شما محاسبه شود. اگر موجودی حساب شما به اندازه مارجین نباشد شما نمیتوانید این معامله را با این حجم باز کنید.
اما Free Margin یا مارجین آزاد چیست؟
این مورد آن بخش از داراییتان را نشان میدهد که درگیر معامله نیست و در واقع به ما میگوید که چقدر پول داریم برای باز کردن معاملات جدید. به این صورت محاسبه میشود که مارجین شما از اکویتی شما کم میشود و فری مارجین به دست میآید. اگر سود کنیم این عدد بیشتر میشود و هر چقدر ضرر کنیم این عدد به سمت صفر نزدیکتر میشود و به این معنی است که ما نمیتوانیم معامله جدیدی را باز کنیم.
مارجین لول (Margin level) چیست؟
مارجین لول هم به این صورت به دست میآید که اکویتی شما را تقسیم بر مارجین میکند و بعد آن را در 100 ضرب میکند تا به صورت درصدی بیان شود. اگر مارجین لول شما به عدد ۱۰۰ نزدیک شود، به این معنی است که شما درحال کال مارجین شدن هستید و نمیتوانید معامله جدیدی رو باز کنید.
همه این محاسبات را میتوانید به عنوان تمرین برای خودتان انجام دهید تا با نحوه اندازهگیری این موارد در متاتریدر آشنا شوید.
تفاوت استاپ اوت ( Stop out ) با کال مارجین (Call margin) چیست؟
اما دو اصطلاح نزدیک به هم داریم که برایتان توضیح میدهیم:
استاپ اوت حالتی است که در آن فری مارجین شما کاهش پیدا میکند و نواری که موجود شما را نمایش میدهد به رنگ قرمز در میآید. در این حالت کارگزاری یا بروکر کعاملات شما را یکی یکی میبندد. این کار را هم با معاملاتی شروع میکند که بیشتر در ضرر هستند. علت این موضوع این است که معاملات سود ده شما را حفظ کند تا اگر بنا هست معاملات سود ده شما اکانت شما را از ضرر خارج کنند و احیا کنند، این فرصت به آنها داده شود.
اما کال مارجین چبه این گفته میشود که موجودی شما به قدری کاهش پیدا کند که دیگر نتوانید با آن معامله جدیدی را باز کنید.
فرق این دو مورد پس به این صورت است. در این آموزش سعی کردیم موارد مختلفی که در پنجره ترمینال نرم افزار متاتریدر به شما نمایش داده می شود را مفصل توضیح دهیم و امیدواریم کهاین توضیحات برای شما مفید بوده باشد.
امیدوارم که هیچ موقع طعم کال مارجین یا استاپ اوت را نچشید و همیشه در بازار سبز و پر سود باشید…
دیدگاه شما