نکته: از آن جا که بسیاری از علل فیبریلاسیون دهلیزی (AF) قابل اصلاح هستند٬ لذا یک تحقیق کلی در موردعلت زمینهای لازم میباشد.
معرفی شاخص های تکنیکال و چگونگی استفاده از آنها؛ میانگین متحرک
تجزیه و تحلیل تکنیکال و فنی در دنیای سرمایه گذاری و مبادلات چیز جدیدی نیست. از اوراق بهادار سنتی گرفته تا ارزهای رمزنگاری مانند بیت کوین و اتریوم، استفاده از شاخص های تجزیه و تحلیل فنی یک هدف دارد: از داده های موجود برای تصمیم گیری های درست و آگاهانه و نیز پیش بینی قیمت ها استفاده کنید که احتمالا منجر به نتایج مطلوب خواهد شد. هر چه بازارها بزرگ تر و پیچیده تر می شوند، شاخص های فنی جدیدتر و کاربردی تری ارائه می شود. با این حال تعداد کمی از آنها محبوبیت و استفاده مداوم را مانند میانگین متحرک(MA) دارند.
اگرچه متغیرهای متفاوتی در میانگین متحرک دخیل هستند، اما هدف اصلی آنها درک بهتر نمودارهای مبادلاتی است. این شاخص با ایجاد یک شاخص روند، به راحتی این کار را انجام نشانگر SMA چیست؟ می دهد. میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال اساسا یک ابزار تعقیب کننده روند محسوب می شود. از آنجا که تکیه میانگین متحرک به داده های گذشته است، یک تاخیر زمانی نسبت به سایر شاخص ها دارد. با این حال این شاخص هنوز هم قدرت بسیار خوبی برای درک نوسانات و کمک به این که بازار به چه سمتی خواهد رفت، دارد.
انواع مختلف میانگین متحرک
انواع مختلف میانگین متحرک وجود دارد که توسط معامله گران نه تنها در معاملات روزانه، که در سرمایه گذاری های بلند مدت نیز مورد استفاده قرار می گیرد. با وجود انواع مختلف میانگین متحرک، معمولا به دو نوع تقسیم می شود: میانگین متحرک ساده(SMA) و میانگین متحرک نمایی(EMA). بسته به بازار و آنچه مورد نظر است، معامله گران می توانند انتخاب کنند که کدام شاخص برای آنها مفید خواهد بود و استفاده از آن برای آنها سود دارد.
میانگین متحرک ساده
SMA داده های یک دوره زمانی مشخص را می گیرد و میانگین قیمت دارایی مورد نظر را بر اساس داده ها محاسبه می کند. تفاوت بین SMA و میانگین معمولی این است که در SMA به محض ورود داده های جدید، داده های قدیمی تر در نظر گرفته نمی شود. بنابراین اگر میانگین متحرک ساده 10 روزه در نظر گرفته شود، میانگین داده ها بر اساس اطلاعات 10 روزه محاسبه می شود و تمام داده ها به طور مداوم به روزرسانی می شود تا دقیقا اطلاعات 10 روزه محاسبه شود.
ذکر این نکته ضروری است که در SMA تمام داده های ورودی دارای ارزش وزنی یکسانی هستند. معامله گرانی که معتقدند جدیدترین داده ها باید ارزش و وزن بیشتری داشته باشند، اغلب اظهار میکنند دادن وزن یکسان در SMA برای تجزیه و تحلیل فنی سودمند نیست. میانگین متحرک نمایی برای این منظور و رفع این اشکال ایجاد شده است.
میانگین متحرک نمایی
EMA نیز به نوعی شبیه SMA است، زیرا در تجزیه و تحلیل فنی در هر دو بر اساس نوسانات قیمتی گذشته محاسبات انجام می شود. با این حال در EMA کمی پیچیده تر است، زیرا EMA وزن و ارزش بیشتری را برای جدیدترین اطلاعات و قیمت های اخیر قرار می دهد. اگر چه هر دو نوع میانگین دارای ارزش هستند و کاربرد گسترده ای دارند، اما EMA در برابر نوسانات و معکوس شدن ناگهانی قیمت حساسیت بیشتری دارد.
از آنجا که EMA احتمالا سریعتر و بهتر از SMA، معکوس شدن روند قیمتی را پیش بینی می کند، غالبا مورد استفاده معامله گرانی است که در کوتاه مدت مبادله می کنند. برای یک تاجر یا سرمایه گذار مهم است که نوع میانگین متحرک را بر اساس استراتژی ها و اهداف شخصی خود انتخاب کند و تنظیمات خود را مطابق با آن انجام دهد.
چگونه می توان از میانگین متحرک استفاده کرد
از آنجا که در میانگین متحرک به جای قیمت لحظه و حال حاضر از قیمت های گذشته استفاده می شود، این شاخص یک دوره تاخیر زمانی مشخص نسبت به عملکرد بازار دارد. هر چه بازه یا دوره زمانی بیشتر باشد این تاخیر زمانی بیشتر خواهد بود. به عنوان مثال یک میانگین متحرک 100 روزه نسبت به یک میانگین متحرک 10 روزه حساسیت کمتری نسبت به تغییرات قیمت و داده های جدید دارد. این حساسیت کمتر فقط به این دلیل است که ورود یک داده جدید به یک مجموعه داده بزرگتر، تاثیر کمتری در تعداد کل خواهد داشت.
بسته به نوع معاملات هر دو نوع می توانند مفید باشند. سرمایه گذاران بلند مدت معمولا از میانگین متحرک در دوره زمانی طولانی تری استفاده می کنند، زیرا وجود یک یا دو نوسان بزرگ، تاثیر کمتری در محاسبات خواهد داشت. اما معامله گرانی که در کوتاه مدت عمل می کنند، اغلب از بازه زمانی کوچکتر استفاده می کنند چون حساسیت بیشتری به جدیدترین قیمت ها دارد.
در بازارهای سنتی میانگین متحرک 50، 100 و 200 روزه بیشترین کاربرد را دارد. میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه از جانب معامله گران بورس به شدت بررسی می شود و هرگونه تغییر و عبور از خط میانگین متحرک به عنوان سیگنال تجاری و مبادلاتی قلمداد می شود، به ویژه به دنبال یک روند متقاطع. این امر در معاملات ارزهای رمزنگاری نیز صدق می کند، اما به دلیل بازارهای بی ثبات این ارزها در تمام ساعات شبانه روز، تنظیمات مربوط به میانگین متحرک و استراتژی های معاملاتی ممکن است در معامله گران مختلف، متفاوت باشد.
سیگنال های متقاطع(crossover signal)
به طور طبیعی یک میانگین متحرک افزایشی روند صعودی و یک میانگین متحرک کاهشی یک روند نزولی را نشان می دهد. با این حال یک میانگین متحرک به تنهایی شاخصی قابل اعتماد و قوی نیست. بنابراین میانگین متحرک در ترکیب با قیمت لحظه ای به کار می رود تا سیگنال های متقاطع صعودی و نزولی را بتوان مشاهده کرد.
سیگنال متقاطع زمانی ایجاد می شود که دو میانگین متحرک متفاوت در یک نمودار یکدیگر را قطع کنند. به عنوان مثال یک تقاطع افزایشی (که به آن صلیب طلایی نیز می گویند) زمانی رخ می دهد که میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را قطع کند و در بالاتر از آن قرار گیرد که می تواند نشان دهنده شروع یک روند افزایشی و سیگنال خرید باشد. در مقابل یک تقاطع کاهشی (یا صلیب مرگ) زمانی رخ خواهد داد که میانگین متحرک کوتاه مدت پایین تر از میانگین متحرک بلند مدت قرار گیرد و این نشانگر آغاز روند نزولی است.
سایر فاکتورهای مورد توجه
تمام مثال هایی که تا به حال زده شد بر حسب روز بود، اما این مورد در هنگام تجزیه و تحلیل میانگین متحرک ضروری نیست. ممکن است معامله گران بخواهند روند دو یا سه ساعت اخیر را بررسی کنند نه روند دو یا سه ماهه را. فریم های مختلف زمانی می توانند به معامله گران برای محاسبه میانگین متحرک کمک کنند و تا زمانی که این بازه های زمانی با استراتژی های مبادلاتی معامله گر مطابقت داشته باشد، استفاده از آن می تواند مفید باشد.
یکی از مهمترین معایب میانگین متحرک، تاخیر زمانی آن است. از آنجایی که میانگین متحرک از قیمت های قبلی استفاده می کند، تاخیر زمانی وجود دارد و بنابراین ممکن است سیگنال ها خیلی با تاخیر تاثیر بگذارند. به عنوان مثال یک تقاطع افزایشی ممکن است پیشنهاد خرید را داشته باشد، اما این امر تنها پس از یک افزایش قابل توجه قیمت رخ خواهد داد. این بدان معنا است که حتی اگر روند صعودی ادامه یابد، ممکن است فرصت سود بالقوه قابل استفاده در دوره زمانی بین افزایش قیمت و مشاهده سیگنال متقاطع از دست رفته باشد. یا حتی بدتر؛ این که یک سیگنال صلیب طلایی کاذب ممکن است معامله گر را به خرید در قسمت اوج سوق دهد که پس از آن قیمت افت می کند. (این سیگنال های خرید جعلی معمولا به نام تله افزایشی معروف هستند.)
میانگین متحرک از شاخص های قدرتمند در تحلیل های تکنیکال بوده و یکی از پرکاربردترین آنها است. توانایی تجزیه و تحلیل روند بازار به صورت داده محور، چشم انداز مناسبی را در مورد عملکرد بازار ارائه می دهد. البته به خاطر داشته باشید که میانگین متحرک و سیگنال های متقاطع نباید به تنهایی مورد استفاده قرار گیرند و همیشه برای پیشگیری استفاده از سیگنال های جعلی، ترکیب استفاده از شاخص های مختلف در تحلیل تکنیکال بهتر است.
این شاخص در نمودارهای سایت کوین سرا موجود است. می توانید پس از انتخاب ارز مورد نظر خود از قسمت اندیکاتورها بر روی نمودار، این شاخص یا هر شاخص مورد نظر خود را انتخاب نمایید.
تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورهای متقدم و متاخر، انواعی از اندیکاتورهای فنی هستند که اطلاعاتی را در رابطه با تحلیل تکنیکال بازارهای مالی به کاربران و سرمایهگذاران ارائه میدهند. این اندیکاتورها نقش مهمی در تحلیل تکنیکال معاملات نوسانی ایفا میکنند و هدف اصلی آنها تحلیل تکنیکال و پیشبینی قیمت بازارهای معاملاتی در آینده است. بهطورکلی اندیکاتورهای متقدم Leading و اندیکاتورهای متاخر Legging، ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند که روند صعودی و یا نزولی بازارهای مالی و داراییهای دیجیتال را میسنجند و شما را از روندهای اقتصادی بازار آگاه میکنند. در این مقاله، بهطور مفصل به معرفی اندیکاتورهای متقدم و متاخر به عنوان بخشی از استراتژیهای تحلیل تکنیکال بازارهای معاملاتی میپردازیم تا با تحلیل نقاط ضعف و قدرت اندیکاتورها، مناسبترین آنها را در معاملات خود انتخاب کنید.
اندیکاتورهای متقدم، پیشرو یا پیشتاز Leading
اندیکاتورهای متقدم به منظور پیشبینی تغییرات بیشتر قیمت طراحی شدهاند تا به معاملهگران در انجام معاملات اطلاعات از پیش تعیینشده ارائه کنند. اندیکاتورهای پیشرو با ارائه سیگنال اولیه ورود یا خروج، فرصتهای بیشتری را برای تجارت فراهم میکنند. بهطورکلی یک اندیکاتور پیشرو ابزاری است که برای پیشبینی جهت آینده بازار طراحی شده و معاملهگران را قادر میسازد تا حرکات بازار را پیش از موعد مقرر پیشبینی کنند. در تئوری عملکرد این اندیکاتورها، اگر یک اندیکاتور پیشرو سیگنال صحیح را ارائه دهد، یک معاملهگر میتواند قبل از حرکت بازار، سرمایهگذاری خود را انجام دهد. بااینحال، شاخصهای پیشرو ۱۰۰٪ دقیق نیستند.
به همین دلیل است که آنها اغلب با سایر اشکال تحلیل تکنیکال ترکیب میشوند. بسیاری از اندیکاتورهای متقدم محبوب در دسته نوسانگرها قرار میگیرند، زیرا میتوانند یک روند معکوس از روند احتمالی را قبل از وقوع شناسایی کنند. بااینحال، همه اندیکاتورهای پیشرو یا متقدم از محاسبات یکسانی استفاده نمیکنند، بنابراین این احتمال وجود دارد که اندیکاتورهای مختلف سیگنالهای متفاوتی را نشان دهند.
معرفی نشانگر SMA چیست؟ چهار اندیکاتور متقدم محبوب
- اندیکاتور یا شاخص قدرت نسبی (RSI)
- نوسانگر تصادفی
- ویلیامز %R
- حجم در تعادل (OBV)
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی است که معاملهگران میتوانند از آن برای تشخیص اینکه آیا بازار بیشازحد خرید یا فروش است، استفاده کنند. هنگامی که RSI سیگنالی میدهد، اعتقاد بر این است که بازار معکوس خواهد شد و این یک نشانه برای این است که معاملهگر باید وارد بازار شده و یا از آن خارج شود. همانطور که گفتیم RAI یک نوسانگر است، بنابراین در یک مقیاس از صفرتا۱۰۰ نشان داده میشود. اگر RSI بالای ۷۰ باشد، بازار اغلب به عنوان خرید بیشازحد در نظر گرفته میشود و اگر اندیکاتور به زیر سطح ۳۰ برسد، معمولاً بازار بیشازحد فروش در نظر گرفته میشود.
نوسانگر تصادفی
نمونه محبوب دیگری از اندیکاتورهای متقدم، نوسانگر تصادفی است که برای مقایسه قیمتهای بستهشدن اخیر با محدوده معاملاتی قبلی مورد استفاده قرار میگیرد.
ویلیامز R%
محدوده درصد ویلیامز، که بیشتر به عنوان ویلیامز %R شناخته میشود، بسیار شبیه به اندیکاتور نوسانگر تصادفی است. تفاوت اصلی این دو اندیکاتور در این است که ویلیامز در مقیاس منفی کار میکند. بنابراین بین محدوده صفر تا ۱۰۰- قرار دارد و به ترتیب از ۲۰- و ۸۰- به عنوان سیگنالهای خرید بیشازحد و فروش بیشازحد استفاده میکند.
حجم در تعادل (OBV)
حجم در تعادل (OBV) یکی دیگر از اندیکاتورهای متقدم مبتنی بر حرکت است. این اندیکاتور با توجه به حجم معاملات، معاملهگران را قادر سازد تا در مورد قیمت بازار پیش بینی کنند. معاملهگرانی که از OBV بهعنوان شاخص پیشرو استفاده میکنند، بر افزایش یا کاهش حجم، بدون تغییر معادل قیمت، تمرکز میکنند.
اندیکاتور متاخر، تاخیری یا Legging
اندیکاتورهای متاخر در درجه اول برای فیلترکردن نویز ناشی از حرکات کوتاهمدت بازار و تأیید روندهای بلندمدت استفاده شده و برخلاف اندیکاتورهای پیشرو، معمولاً بر روی خود نمودار قیمت ترسیم میشوند. اندیکاتورهای متاخر، اندیکاتورهایی هستند که از یک روند پیروی کرده و سپس برگشت قیمت را پیشبینی میکنند. این اندیکاتورها زمانی که قیمتها در روندهای طولانی حرکت میکنند، عملکرد بسیار خوبی دارند. اندیکاتور متاخر تغییرات آتی در قیمتها را نشان نمیدهد و فقط قیمتهای در حال افزایش یا کاهش را ارائه میدهد تا بتوانیم بر این اساس سرمایهگذاری کنیم.
حتی با تأخیر بازخورد، بسیاری از مردم ترجیح میدهند اندیکاتورهای متاخر را انتخاب کنند که به آنها کمک میکند با اعتبارسنجی نتایج، با اطمینان بیشتری معامله کنند. معمولا معاملهگران از بیش از دو یا چند اندیکاتور متاخر برای تایید روند قیمت قبل از ورود به سهام استفاده میکنند. بهطورکلی اندیکاتورهای متاخر ابزاری هستند که بازخورد تاخیری را ارائه میدهند، به این معنی که زمانیکه حرکت قیمت سپری در حال انجام است، سیگنالی را ارائه میدهند و معامله گران از آنها برای تایید روند قیمت قبل از ورود به معامله استفاده میکنند.
محبوبترین اندیکاتورهای متاخر
- میانگینهای متحرک
- نشانگر MACD
- باندهای بولینگر
اندیکاتور میانگینهای متحرک
میانگین متحرک (MAs) به عنوان یک شاخص متاخر طبقهبندی میشود زیرا بر اساس دادههای قبلی است. سیگنالهای خرید و فروش زمانی تولید میشوند که خط قیمت از میانگین متحرک یا زمانی که دو خط میانگین متحرک از یکدیگر عبور میکنند. بااینحال، از آنجایی که میانگین متحرک با استفاده از نقاط قیمت قبلی محاسبه میشود، قیمت فعلی بازار از میانگین متحرک جلوتر خواهد بود.
نشانگر MACD
میانگینهای متحرک میتوانند به تنهایی مورد استفاده قرار گیرند یا میتوانند مبنای سایر شاخصهای فنی مانند واگرایی میانگین متحرک همگرایی (MACD) باشند. اجزای مختلف MACD فرصتهای متفاوتی را برای معاملهگران در بازارهای مالی فراهم میکند.
باندهای بولینگر
باند بولینگر یک اندیکاتور متاخر است، زیرا بر اساس میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه (SMA) و دو خط بیرونی محاسبه میشود. این نوارهای بیرونی نشاندهنده انحراف استاندارد مثبت و منفی به دور از SMA هستند و به عنوان معیاری برای نوسانات استفاده میشوند.
اندیکاتورهای متقدم و متاخر چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
واضحترین و اصلیترین تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر در این است که اندیکاتورهای پیشرو حرکت بازار را پیشبینی میکنند، درحالیکه اندیکاتورهای متاخر روندهایی را که در حال حاضر در حال وقوع هستند تأیید میکنند. اندیکاتورهای پیشرو و تاخیری مزایا و معایب خاص خود را دارند، بنابراین بسیار مهم است که با نحوه کارکرد هر کدام آشنا شوید و اندیکاتوری را که با استراتژی شما بیشتر مطابقت دارد، انتخاب کنید.
اندیکاتورهای متقدم به سرعت به قیمتها واکنش نشان میدهند، که میتواند برای معاملهگران کوتاهمدت عالی باشد. این ویژگی، آنها را مستعد ارسال سیگنالهای اشتباه میکند. ارسال سیگنالهای اشتباه، زمانی اتفاق میافتند که سیگنالی نشان میدهد زمان ورود به بازار است، اما روند به سرعت معکوس میشود. اندیکاتورهای تاخیری به مراتب کندتر واکنش نشان میدهند، به این معنی که معامله گران دقت بیشتری خواهند داشت اما ممکن است در ورود به بازار با تاخیر مواجه شوند. اندیکاتورهای تاخیری نیز میتوانند سیگنالهای نادرست را ارائه دهند.
تفاوت دیگر اندیکاتورهای متقدم و متاخر نحوه عملکرد و کارکرد آنها است. اندیکاتورهای پیشرو هنگامی که روند در حال شروع است سیگنالهای تجاری را به سرمایهگذاران ارائه میدهند در حالی که اندیکاتورهای تاخیری اقدامات قیمتی را دنبال میکنند. اندیکاتورهای پیشرو یا Leading سعی در پیشبینی قیمت با استفاده از بازه زمانی کوتاهتری دارند و بنابراین حرکت قیمت را هدایت میکنند. درحالیکه اندیکاتورهای تاخیری سیگنال را پس از روند یا معکوسشدن ارائه میدهند.
اندیکاتورهای متقدم یا متاخر؟ کدام بهتر است؟
برای معامله گران، اغلب دشوار است که بین استفاده از اندیکاتورهای متقدم و متاخر تعادل برقرار کنند. اگر به عنوان یک معاملهگر فقط بر اندیکاتورهای پیشرو و یا فقط اندیکاتورهای تاخیری تکیه میکنید، شانس مشاهده سیگنال های نادرست زیادی برای شما وجود دارد. با معایبی که این دو اندیکاتور دارند، بهتر است یک استراتژی معاملاتی با استفاده از این اندیکاتورهای پیشرو و تاخیری ایجاد کنید.
همانطور که گفتیم، اندیکاتورهای پیشرو به منظور پیشبینی تغییرات بیشتر قیمت طراحی شدهاند تا به معاملهگران در معاملات برتری بدهند و اندیکاتورهای تاخیری، اندیکاتورهایی هستند که روندی را دنبال کرده و سپس معکوس قیمتها را پیشبینی میکنند. توجه داشته باشید که استفاده از تنها فقط یک اندیکاتور، میتواند تأثیرات منفی بر استراتژی داشته باشد، به همین دلیل است که بسیاری از معامله گران به دنبال تعادل بین اندیکاتورهای متقدم و متاخر هستند تا با ترکیب آنها دید بهتری از بازار بهدست آورند.
جمعبندی
اندیکاتورهای متقدم یا پیشرو و اندیکاتورهای تاخیری نقش مهمی در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی دارند. معاملهگران میتوانند با استفاده از آنها سیگنالهایی را برای حرکت در بازار دریافت کنند. از آنجایی که هریک از این اندیکاتورها مزایا و معایبی دارند، معمولاً توصیه میشود که از ترکیب این دو اندیکاتور برای ایجاد دید بهتری در بازار سرمایه گذاری استفاده شود.
شارژر باتری ماشین چیست
ولتاژ مناسب برای شارژر باتری ماشین چقدر است؟
ولتاژ باتری ماشین 12 ولت میباشد که می توان با بیش از این ولتاژ شارژ شود. برای این که باتری خودرو شارژ شود حداقل به 12.9 ولت نیاز دارد. اما در این ولتاژ میزان شارژ آن بسیار کند است و تا وقتی که به طور کامل شارژ نشود می توانید آن را با ولتاژ بالا شارژ کنید . بنابراین ولتاژهای متناوب و ولتاژ شارژرهای باتری ماشین می توانند با اطمینان بیش از 15 ولت فراتر روند.
چگونه از شارژر باتری ماشین استفاده کنیم؟
هنگامی که ماشین شما روشن نمی شود، می توانید باتری ماشین را شارژ کنید. به طور متوسط، اکثر باتری ها حداقل 3 سال به شارژ مجدد نیاز ندارند. این در صورتی است که از باتری ماشین خود مراقبت کنید. شارژهای مکرر نشان می دهد که باتری اتومبیل شما از کیفیت پایینی برخوردار است یا اینکه به اندازه ی لازم از آن مراقبت نمی کنید. برخی از باتری ها دارای یک نشانگر شارژ هستند که در آن می توانید وضعیت باتری را ببینید. اگر نشانگر روشن یا زرد است، باید شارژ مجدد را انجام دهید.
چه مدت زمان میبرد تا باتری ماشین را با شارژر، شارژ کنیم؟
شارژ یک باتری اتومبیل فرسوده، برای شارژ کامل 4 تا 24 ساعت زمان میبرد تا شارژ شود ، این بستگی به این دارد که شارژر باتری ماشین شما با چه آمپری شارژ می شود و اندازه باتری ماشین شما نیز چقدر است. رایج ترین آمپر برای شارژرهای باتری ماشین حدود 4 آمپر است.
برای مشاهده سایر محصولات شارژر باتری ماشین کلیک نمایید.
شماره تماس: 02133999115
آیا راه اندازی اتومبیل با شارژر باتری مقرون به صرفه است؟
یک شارژر باتری به گونه ای طراحی شده است که در مدت زمان طولانی شارژ کمی را تحویل می دهد و به باتری اجازه می دهد شارژ را جذب کرده و ولتاژ و آمپر را حفظ کند. شارژر بلافاصله برای تأمین نیاز موتور استارت ، آمپراژ کافی ایجاد نمی کند و قادر به پرش سریع از ماشین نخواهد بود.
راهنمای خرید شارژر باتری ماشین:
انتخاب شارژر باتری ماشین در زمینه برق و صنعت کاربرد بسیار داردو می تواند یکی از پرکاربرد ترین وسیله برقی در شرکت فنی و مهندسی اینورتر گروپ باشد. برای خرید شارژر باتری ماشین باید به این نکات توجه نمود:
آمپر شارژر باتری
ولتاژ شارژر باتری
شاخص ها
ویژگی های ایمنی
حفاظت از قطبیت معکوس
حالت شناور/ حالت نگهداری
گیره های مقاوم در برابر جرقه
امکانات شارژ باتری خودرو
شارژر باتری ماشین چند آمپر باید باشد ؟
شارژر باتری ماشین 10 – 20 آمپر می باشد .
انواع شارژر باتری ماشین:
شارژر باتری ماشین در انواع مختلف در بازرگانی اینورتر گروپ ارائه می شود. شارژر باتری ماشین از سازنده های مختلف در کشورهای مختلف ایران ، چین، تایوان در بازرگانی اینورتر گروپ می باشد. شارژ باتری ماشین در انواع آمپرها از 5 آمپر تا 60 آمپر قابل عرضه می باشد. هم چنین شارژر باتری ماشین در ولتاژ 12 ، 24 ، 48 ولت قابل عرضه می باشد.
شارژر های باتری ماشین چند آمپر هستند؟
شارژر باتری سواری با هدایت جریان الکتریکی به آن انرژی لازم را به باتری خودرو وارد می کند. به طور معمول ظرفیت باتری سواری 48 آمپر ساعت است و یک شارژر معمولی در 2 آمپر شارژ می شود. هم چنین شارژر کامل باتری سواری 34 ساعت طول می کشد با این حال برخی از شارژر های باتری سواری میزان شارژ متفاوتی دارند و از 2 تا 10 آمپر متغیر هستند.
نشانگر SMA چیست؟
بهترین دکتر متخصص و فوق تخصص قلب و عروق خوب در تهران-فلوشیپ اینترونشنال کاردیولوژی
فیبریلاسیون دهلیزی
فیبریلاسیون دهلیزی (AF = Atrial Fibrillation) شایعترین آریتمی مزمن است که در 2 % جمعیت عمومی رخ میدهد. میزان بروز آن بر اساس سن متغیر است به طوری که در افراد زیر 50 سال نادر بوده و در افراد بالای 80 سال٬ به ازای هر 10 نفر یک مورد آن دیده میشود.
انواع فیبریلاسیون دهلیزی
تعدادی از لغات٬ جهت توضیح انواعی از فیبریلاسیونهای دهلیزی به کار میروند:
- Valvular :فیبریلاسیون دهلیزی (AF) ثانویه به بیماری دریچهای٬ خصوصا بیماری روماتیسمی دریچه میترال اشاره میکند. در گذشته بیماری قلبی روماتیسمی٬ شایعترین علت فیبریلاسیون دهلیزی (AF) بود ولی در حال حاضر علت کمتر از یک سوم موارد میباشد.
- غیر دریچه ای: به فیبریلاسیون دهلیزی (AF) ی که با بیماری دریچه ای روماتیسمی با دیگر بیماریهای دریچهای همراه نباشد گفته میشود.
- ایزوله: به فیبریلاسیون دهلیزی (AF) ثانویه به یک بیماری دیگر ( مثلا هیپرتیروئیدی٬ پنومونی٬ آمبولی ریوی) گفته میشود که با درمان شدن آن بیماری٬ بر طرف میشود.
- حمله ای: به حملات متناوب فیبریلاسیون دهلیزی (AF) غیر وابسته به یک بیماری حاد اشاره میکند.
- مزمن: وقتی که فیبریلاسیون دهلیزی (AF) ریتم غالب باشد.
- Lone : به فیبریلاسیون دهلیزی (AF) در غیاب بیماری ساختمانی قلب ( مثلا LVH٬CHF٬ بیماری دریچه ای٬ کاردیومیوپاتی) گفته میشود.
تظاهرات بالینی فیبریلاسیون دهلیزی (AF):
1) سابقه:
فیبریلاسیون دهلیزی (AF) باعث افزایش ضربان قلب و از دست دادن انقباض دهلیزی میشود که منجر به کاهش پر شدگی بطنی٬ کاهش برون ده قلبی٬ و افزایش مصرف در قلب میشود. شایعترین علایم ایجاد شده شامل طپش قلب٬ خستگی٬ تنگی نفس٬ سرگیجه یا سنکوپ٬ و درد قفسه سینه میباشد.
2) معاینه:
– یک بی نظمی نامنظم نبض٬ شاع علامت فیبریلاسیون دهلیزی (AF) است.
– شدت متغیر نبض و فقدان نبض: به علت متغیر بودن طول زمان پر شدگی دیاستولی و کاهش این زمان در اغلب موارد٬ نبضها شدتی متغیر داشته و تمام ضربانات بطنی سمع شده٬ قابل لمس بودن در عروق محیطی نمیباشند.
– فقدان امواج a: نبض وریدی ژوگلار که به طور طبیعی نشانگر انقباض دهلیزی است در مبتلایان به فیبریلاسیون دهلیزی (AF) وجود ندارد.
– تفاوت در شدت صدای اول قلبی (SI): به علت تفاوت در شدت پر شدگی و حجم انتهای دیاستولی٬ فشاری که دریچههای میترال وتری کوسپید را میبندد متغیر است که باعث تنوع در شدت SI میشود.
3) ECG :
– امواج F ( فیبریلاسیون ظریف دهلیز با سرعت 350-600min ) ممکن است قابل توجه باشند و به بهترین نحو در لید VI دیده میشوند.
– امواج P وجود ندارند.
– پاسخ بطنی به طور نامنظمی بی نظم است٬ هر چند که در سرعتهای بالاتر ضربان قلب٬ ممکن است درک این حالت مشکل باشد.
علل فیبریلاسیون دهلیزی (AF)
علل فیبریلاسیون دهلیزی (AF): شامل موارد زیر است.
- ایدیوپاتیک یا lone٬تقریبادر 10 % بیماراندیدهمیشود.
- اختلالات قلبی عروقی ( مثلا wpw٬ بیماری کروناری قلب٬CHF٬ کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک و گشاده شده٬ میوکاردیت٬ هیپرتانسیون٬ بیماری مادرزادی قلبی)
- اختلالات ریوی مثل آمبولی ریه و پلورال افیوژن
- بیماری پریکاردی
- بیماریهای انفیلتراتیو مثل آمیلوئیدوز٬ سارکوئیدوز و هموکروماتوز.
- اختلالات متابولیک مثل هیپرتیروئیدی.
- داروها مثل تئوفیلین٬ بتا آگونیستها و الکل ( مسمومیت یا سندرم ترک آن)
- عفونت مثل میوکاردیت و اندوکاردیت
- استرس خصوصا استرس پس از جراحی
نکته: از آن جا که بسیاری از علل فیبریلاسیون دهلیزی (AF) قابل اصلاح هستند٬ لذا یک تحقیق کلی در موردعلت زمینهای لازم میباشد.
عوارض فیبریلاسیون دهلیزی (AF)
خطر کلی سکته مغزی در مبتلایان به فیبریلاسیون دهلیزی (AF) تقریبا 5% در سال است که 5 برابر بیشتر از کسانی است که فیبریلاسیون دهلیزی (AF) ندارند. خطر سکته در یک بیمار مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی (AF) وابسته به پنج متغیر بالینی دو متغیر اکوکاردیوگرافیک میباشد. ریسک فاکتورهای stroke عبارتند از:
- فشار خون
- CHF ( طی 3 ماه)
- سن بالای 65 سال
- سابقه stroke قبلی
- دیابت قندی
- ناهنجاریهای اکوکاردیوگرافی (اندزه دهلیز چپ بزرگتر از 5cm و اختلال کارکرد بطن چپ )
بیماران مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی (AF) که عوامل خطر سکته را ندارند٬ تقریبا به اندازه جمعیت عمومی در معرض خطر سکته قرار دارند. بیمارانی که دارای 1 یا 2 ریسک فاکتور هستند٬ خطر سکته 5% در سال را دارند. بیمارانی که 3 تا یا بیشتر ریسک فاکتور دارند٬ خطر سکته 20% در سال را خواهند دشت.
درمان فیبریلاسیون دهلیزی (AF)
الف) درمان حاد: هدف از درمان حاد٬ کنترل ضربان است. مبتلایان به فیبریلاسیون دهلیزی (AF) سریع و مشکلات تهدید کننده حیات ( مثلا ایسکمی٬ هیپوتانسیون شدید٬ ادم ریوی شدید) بایستی فورا تحت کاردیوورژن قرار گیرند. مبتلایان به فیبریلاسیون دهلیزی (AF) سریع اما بدون مشکلات تهدید کننده حیات٬ میبایستی تحت درمان دارویی قرار گیرند.
- Cardioversion میتواند با 100 ژول و به روش سن کرونیزه شروع شود اما360 ژول نیز ممکن است ضروری باشد. به غیر از یک اندیکاسیون اورژانس٬هیچبیمارمبتلابهفیبریلاسیون دهلیزی (AF) نباید تحت کاردیوورژن قرار گیرند مگر این که حداقل 3 هفته درمان ضد انعقادی دریافت کرده باشد یا به کمک اکوکاردیوگرافی از راه مری (TEE) ترومبوس دهلیزی وجود نداشته باشد. با توجه به شرط فوق٬ کاردیوورژن اغلب در بیمارانی که که تصور میشود شروع جدید فیبریلاسیون دهلیزی (AF) را داشته باشند کنترااندیکه است چرا که تخمین مدت زمانی که بیمار دچار فیبریلاسیون دهلیزی (AF) بوده٬ تنها بر اساس سابقه بیمار٬ مشکل است.
بیمارانی که بدون دریافت درمان ضد انعقادی٬ تحت کاردیوورژن قرار میگیرند٬ در 30 روز آینده در معرض خطر سکته بین 3 تا 5 % قرار دارند.
- درمان دارویی: بلوک کنندههای گره AV شامل ca بلاکرها ( مثلا وراپامیل٬ دیلتیازم)٬ بتالاکرها (مثلا اسمولول) و دیگوکسین میباشند.
دوزاژ داروهای فوق در جدول 1-1-7 آورده شده است.
به نشانگر SMA چیست؟ نظر میرسد که کاربرد داخل وریدی کلسیم بلاکرها یا بتالاکرها جهت کنترل سریع ضربان قلب تسریع یافته در بیمار مبتلا به فیبریلاسیون دهلیزی (AF)٬ موثرتر از دیگوکسین باشد٬ هر چند که تمامی این داروها ممکن است باعث هیپوتانسیون٬ برادیکاردی٬ نقایص هدایتی و CHF شوند. عوامل کوتاه اثر اغلب ترجیح داده میشوند و مونیتورینگ در تمامی بیماران ضروری است.
دیگوکسین ممکن است بهترین انتخاب در بیماران دچار نارسایی قلبی باشد.
ب) درمان مزمن: هدف از درمان مزمن فیبریلاسیون دهلیزی (AF)٬تسکین علایم وکم کردن خطر سکته است.
A ) کنترل ضربان: هدف از این درمان٬ یک سرعت ضربان قلب کمتر از 90min در حالت استراحت است. درمان دارویی باید پس از در نظر گرفتن دیگر مشکلات طبی بیمار انتخاب شود. مثلا در بیمارانی که هیپرتانسیون یا CAD دارند٬ یک بتابلاکر ( مثلا آتنولول 50-100mg/day ) انتخابی مناسب است زیرا این مشکلات را نیز به خوبی فیبریلاسیون دهلیزی (AF) بر طرف میکند. اما در بیمارانی که اسم یا COPD دارند٬ یک بتابلاکر ممکن است انتخاب مناسبی نباشد زیرا ممکن است باعث ایجاد تنگی برونشی شود.
در مبتلایان به CHF دیگوکسین میتواند ضربان قلب را کنترل کرده و علایم CHF را نیز بهبود بخشد. اما در بیمارانی که دچار نارسایی کلیوی مزمن هستند٬ سطوح دیگوکسین باید از نزدیک مونیتور شود.
B )کنترل ریتم: به صورت تئوری٬ برگرداندن ریتم سینوسی٬ خطر سکته را به حد پایه بازگردانده و کلیه علایم وابسته به سرعت ضربان قلب را تخفیف میدهد.
کاردیوورژن
کاردیوورژن انتخابی٬ فقط باید پس از یک دوره سه هفتهای درمان ضد انعقادی یا پس از مطمئن شدن از عدم وجود ترومبوس دهلیزی توسط TEE٬انجامشود. پس از کاردیوورژن باید 4 هفته درمان ضد انعقادی دیگر نیز انجام شود.
درمان دارویی فیبریلاسیون دهلیزی (AF)
قبل از شروع هر نوع درمان ضد آریتمی٬ سرعت ضربانقلب باید کنترل شود چرا که داروهای ضد آریتمی میتوانند میزان هدایت از راه گره AV را افزایش داده و سرعت فیبریلاسیون دهلیزی را بالا ببرند.
1) به نظر میرسد که آمیودارون حداقل به اندازه پروکاینامید و کینیدیین٬ در حفظ ریستم سینوسی موثر بوده و با اثرات پیش از آریتمی همراه نمیباشد.
اگرچه آمیودارون با عوارض مهمی ( مثلا نوروپاتی اپتیک٬ هیپوو هیپرنیروئیدی و فیبروز ریوی) همراه است٬ اما احتمالا داروی انتخابی میباشد. مشاوره با یک متخصص قلب٬ قبل از شروع درمان با آمیودارون٬ پیشنهاد شده است.
2) پروکاینامید و کیندین زمان عود در بیماران درمان شده را افزایش میدهد اما هر دو این عوامل پروآریتمیک بوده و با افزایش مرگ و میر همراهند. اکثر بیماران نباید با این عوامل درمان شوند.
– قطع گره AV با قرار دادن پیس میکر میتواند در بیمارانی که به درمان دارویی جواب نمیدهند٬ مد نظر باشد.
- C) کنترل لخته: اگرچه سکته٬ علت عمده بیماری و مرگ و میر در مبتلایان به فیبریلاسیون دهلیزی (AF) است٬ اما درمان ضد انعقادی برای بیماران پر زحمت و وقت گیر بوده ولذا منافع و مضرات آن باید در هر بیمار به طور جداگانه ارزیابی شود. بیمارانی که بالاترین خطر سکته را دارند٬ با بیشترین احتمال از درمان ضد انعقادی سود خواهند برد.
1) آسپرین (325mg/ dag) یک انتخاب در بیماران دارای خطر کم سکته میباشد.
2) وافارین: اگر چه وارفارین درمانی بیمار را در معرض خطر بالای خونریزیهای عمده قرار میدهد٬ اما خطر سکته را نیز 90 – 40 % کاهش میدهد. هدف از درمان٬ رسیدن به INR معادل 3 – 2 میباشد.
نکته: درمان ضد انعقادی با دوز کم (یعنی یک INR معادل 1 تا 2) و درمان ترکیبی ( مثلا آسپیرین همراه با وارفارین) دو روش کنترل لخته هستند که در حال حاضر تحت مطالعه میباشند.
پی گیری و ارجاع فیبریلاسیون دهلیزی (AF)
مشاوره با یک متخصص قلب که میتواند تصمیماتی را در مورد کاردیوورژن٬ عوامل کنترل کننده ضربان قلب و درمان ضد انعقادی اتخاذ کند٬ در اکثر بیماران توصیه میشود:
- بیمارانی که فیبریلاسیون دهلیزی (AF) با شروع جدید دارند٬ نیازمند بستری شدن هستند تا سرعت ضربان قلب کنترل شده و علت آریتمی مشخص شود.
- مبتلایان به فیبریلاسیون دهلیزی (AF) مزمن که ضعیت با ثباتی دارند٬ میتوانند در صورت نیاز ( اغلب یک بار در ماه) یزیت شوند تا از نظر درمان ضد انعقادی و کنترل علایم و ضربان قلب مونیتور شوند. درمان ضد آریتمی باید هر 1 تا 3 ماه٬ مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.
نکته: اقدامات حمایتی در پنومونی شامل هیدراتاسیون کافی٬ اکسیژن ( در صورت لزوم) داروهای ضد سرفه ( اغلب ضرورتی ندارند مگر آن که بیمار به علت سرفههای مداوم خسته شود) و کنترل درد پلورتیک ( به وسیلهی داروهای ضد التهاب٬ مسکنها و یا باوک اعصاب بین دندهای) میباشد.
نکته: سندروم آسپیراسیون ریوی بیشتر در موارد کاهش هوشیاری٬ نقص عملکرد فارنکس و لارنکس ( مثل میووپانی٬ نروپاتی و بلافاصله پس از قطع انتوباسیون) افزایش فشار یا حجم معده (مثل توع٬ استفراغ٬ ایلئوس و لولهی تغذیه) یا ناهنجاریهای مری که بیمار را مستعد رفلاکس میکنند. ایجاد میگردد. پنومونی ناشی از آسپیراسیون در نزدیک به 40 % آسپیراسیونها رخ داده و اکثرا مخلوطی از هوازی و بیهوازی در ایجاد آن ذخیلند. پنی سیلین G و کلیندامایسین اغلب موثرند ولی در بیماران بستری باید پوشش وسیعتری را مد نظر داشت زیرا ممکن است بیمار با باسیلهای گرم منفی و استاف طلایی کلونیزه شده باشد.
آموزش اندیکاتور بولینگر باند
بولینگر باند اندیکاتوریست که اکثرمواقع در نمودارهای روند کاربرد دارد و توسط فردی بنام بولینگر ساخته شده است که در تحلیل رفتار قیمت مورد استفاده قرار میگیرد ، در مورد تاریخچه این اندیکاتور زیاد صحبت نمیکنیم و یک راست سر اصل مطلب خواهیم رفت.
اجزای سازنده اندیکاتور بولینگر باند
اندیکاتور bollinger band از سه خط که در تصویر مشاهده میکنید تشکیل شده .
خط بالایی Band Upper نام دارد و در اصطلاح معامله گران (bu) است.
خط پایینی Band Lower نام دارد که در اصطلاح معامله ارزان (BL)است.
و خط مرکزی که Line Mid نام دارد و واقع یک میانگین متحرک ساده میباشد که از هم خانواده های SMA هست.
عملکرد این اندیکاتور تا حدی ساده هست و تاحد زیادی پیش بینی میکند که کندل ها در همان محدوده کانال بولینگر حرکت میکنند .
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید تعداد محدودی از کندل ها خارج از کانال شکل گرفتند و مجدد به کانال بولینگر برگشتند (دایره های قرمز رنگ نشانگر این موضوع هستند) شکست کانال Bollinger Band خودش یک نوع و روش سیگنال گیری از این اندیکاتور میباشد.
تنظیمات اندیکاتور و روش های سیگنال گیری بولینگر باند
تنظیمات این اندیکاتور تا حد خوبی بهینه هست و شامل دو پارامتر میشود که در ادامه در مورد آنها توضیح خواهیم داد.
SMA: که دوره تناوب بازده زمانی را تعیین میکند هر چه اعداد کمتری در تنطیمات انتخاب کنیم کانال بولینگر تنگ تر شده و به کندل ها قیمت نزدیکتر میگردد.
Standard deviation: این قسمت هم رابطه مستقیمی با پهنای کانال دارد که پیشنهاد میکنم دستی به عدد پیشفرض آن نزنید.
خط میانی Line Mid جهت روند یک نمودار را مشخص میکند به این صورت که هر زمان شیب به سمت پایین داشت روند نزولی و هر زمان شیب به سمت بالا داشت روند صعودی خواهد بود.
لذا حتما به مقدار شیب آن نیز دقت فرمایید هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد تغییر روند شدید تر صورت خواهد گرفت.
مورد بعدی که بسیار جالب هست اگر به این خط دقت کنید از بالای قله ها و دره ها عبور میکند و تقریبا نقش یک خط حمایتی و مقاومتی را ایفا میکند.
نکته کاربردی دیگر خط Line Mid این هست که شما هر زمان مشاهده کردید کندلها این خط را شکسته اند باید احتمال بدهید که یک روند قدرتمند به همان جهت صورت خواهد گرفت این هم یک نوع دیگر از سیگنال گرفتن بولینگر میباشد.
اگر کندلهای نمودار از سمت پایین خط Line Mid را شکستند انتظار یک صعود از بازار را داریم و هر زمان کندلها از بالا این خط را شکستند یک پوزیشن خوب به جهت نزول نمودار خواهیم گرفت در هر جفت این حالات میتوانیم موقعیت های کم ریسک و پرسودی را برای خود رقم بزنیم.
از اندیکاتور Bollinger Band میتوانید بعنوان تایید کننده در استراتژی های خود استفاده کنید و یا در کنار آن از اندیکاتور پارابولیک نیز بهره ببرید.
اگر این اندیکاتور بر روی بروکری که فعالیت میکنید وجود ندارد میتوانید با نصب نرم افزار متاتریدر به ده ها اندیکاتور و ابزار تحلیلی دسترسی پیدا کنید ، البته توجه داشته باشید که شما بعنوان یک معامله گر باید و الزاما متاتریدر را نصب داشته باشید تا بتوانید تحلیل های کامل و درستی را بر روی نمودار انجام دهید.
برای فعال کردن اندیکاتور بولینگرباند بر روی متاتریدر همانند تصویر زیر عمل کنید.
امیدوارم از این آموزش استفاده لازم را برده باشید لطفا نظرات خود را در این رابطه با ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاه شما