ظهور مراکز جدید قاچاق انسان در مسیر بالقان
مسیرهای ترکیه که به بالقان منتهی می شوند از سه سال به این طرف مسدود شده اند اما با آنهم سرازیر شدن پناهجویان به غرب اروپا به گونه کامل متوقف نشده است. بازار قاچاقبران انسان پر رونقتر شده و مراکز جدید قاچاق انسان در مسیر بالقان ظهور می کنند.
روزنامه "ولت ام زونتگ" آلمان گزارش داده است که قاچاقبران انسان به فعالیت های قاچاقبری خود در شهر تیمیشوارا به گونه روز افزون ادامه می دهند. این شهر ۳۰۰ هزار نفری در غرب رومانیا موقعیت دارد. گفته می شود که این شهر "نقش مرکزی را در فعالیت باندهای قاچاقبران انسان، در مسیر بالقان بازی می کند".
بر بنیاد گزارش های مطرح شده، مهاجرین در لاریها به هدف انتقال به هنگری در نزدیکی شهر تیمیشوارا جابجا می شوند. این پناهجویان و مهاجرین به سوی غرب اروپا آورده شده و با عبور از مرز اتریش وارد آلمان می شوند.
خطر خفه شدن مهاجرین
گفته می شود که لاریهای انتقال دهنده پناهجویان در واقع یک سقف جعلی دارند. این سقف ۴۰ تا ۵۰ سانتی متر بالاتر از سقف اصلی، جایی که محموله را حمل می کنند قرار دارد. قاچاقبران انسان در همین قسمت ، محلی را برای انتقال مهاجرین آماده کرده اند. پولیس گفته است، به دلیل موجودیت فضای کوچک احتمال خفه شدن مهاجرین هنگام انتقال در آنجا وجود دارد. گزارش ها می رسانند که پناهجویان هزاران یورو را در بدل انتقال شان برای گروه قاچاقبران انسان می پردازند.
روزنامه "ولت ام زونتگ" نوشته است که یک مرد سوریایی ۵۵۰۰ یورو را به این گروه پرداخته است تا خانواده اش را از رومانیا به آلمان انتقال بدهد.
با افزایش نیروهای گشت زنی و ایجاد حصار در مرزها، قاچاق انسان به عنوان یک مصروفیت پررونق برای کسانی که در این عرصه فعالیت می کنند، مبدل شده است. پناهجویان نمی توانند بدون همکاری قاچاقبران انسان مرزها را عبور کنند.
تاریخ مسیر بالقان
در سال ۲۰۱۵ صدها هزار تن با استفاده از مسیر بالقان وارد کشورهای غرب اروپا شدند. در ماه مارچ سال ۲۰۱۶ سلوانیا، صربستان، کرواسیا و مقدونیه اعلام کردند که این راه را به روی کسانی که شهروند کشورهای شان نیستند و ویزه قانونی ندارند می بندند.
پس از آن، بلغاریا در اواسط سال ۲۰۱۵ مانعی را در مرز با صربستان ایجاد کرد. بلغاریا هم درماه جون سال ۲۰۱۷ سدی را در مرز با ترکیه به وجود آورد.
در حال حاضر، قاچاقبران انسان از مسیرهای مختلف میان ترکیه و یونان استفاده می کنند. یکی از راه های عمده این منطقه که در سال ۲۰۱۵ مورد استفاده بیشتر قرار می گرفت، مسیر صربستان و کرواسیا است که به نام بالقان شناخته می شود.
رسانه های کرواسیا در این اواخر گزارش داده اند که مسیر تازه بالقان از طریق آلبانیا، مونتینگرو، بوسنی و هرزگوین، کرواسیا و سلوانیا باز شده است. اداره امور مهاجرت بوسنیا به تازگی تائید کرده است که رقم افراد وارد شده از صربستان و مونتینگرو که قصد رفتن به اروپای غربی را دارند، افزایش یافته است.
ظهور چالش های جدید و لزوم بازتعریف در مفهوم اندیشکده ها
اندیشکده ها به عنوان نهادهای سیاست پژوهی مدرن در قرن نوزدهم و اوایل قرن ۲۰ فعالیت های خود را آغاز نمودند. فعالیت این نهادهای پژوهشی با اوج گرفتن جنگ جهانی دوم بیش از پیش برجسته شد تا بدان جایی که مفهوم اندیشکده یا اتاق های فکر برای بسیاری از دولت ها به مفهومی کلیدی و برجسته تبدیل شد. در واقع، بروز مشکلات فزاینده حاصل از جنگ، اندیشکده ها را به بازوی های مشورتی دولت ها تبدیل کرده بود. باگذشت زمان و پشت سر گذاشتن جنگ جهانی دوم و جنگ سرد نیز آن ها کماکان ماهیت خود را حفظ نمودند، ولی در کارکردها و اهداف خود دچار تحولاتی شدند. در این زمان، بازسازی خرابی های ناشی از جنگ و توجه به سازندگی، اندیشکده ها را از نهادهای مشورتی نظامی صرف خارج می سازد و مسائلی مثل اصلاح نظام حکمرانی و سیاستگذاری را در صدر توجهات آن ها قرار می دهد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که ظهور چالش های جدید در هر دوره ای موجب تغییراتی در مفهوم اندیشکده و مجموع وظایف آن ها گردیده است که در ادامه به برخی از آن ها اشارهای میشود.
نکته: این مطلب الهام گرفته از ایده سخنرانی خانم آنه ماری اسلافتر در کنفرانس سالیانه (۲۰۲۱) OTT میباشد.
تعریف مفاهیم:
الف) سازمان های حلالمسائلی عمومی:
این سازمان ها فراتر از مشاوره و تصمیم گیری صرف به دنبال حل مشکلات موجود در جامعه هستند. وظیفه آن ها؛ یافتن و تدوین مشکل، فرمول بندی مسئله، انتخاب و پیاده سازی راهحل و بررسی نتایج تولید شده می باشد. در واقع از این طریق، سازمان های حل المسائلی عمومی به توسعه توانایی ها در جهت ارزیابی علل مشکلات، تجزیه و تحلیل گزینه ها و انتخاب و اجرای راه حل ها کمک می کنند.
پنج مرحله اصلی برای حل مسائل عمومی
ب) شرکت های مدنی:
شرکت های مدنی، شیوه های نوآورانهای را برای حل مسائل مربوط به سیاست داخلی، اقتصادی و بین المللی ارائه میدهند. آن ها اگرچه قادر به جایگزینی نهادهای سیاست پژوهی نیستند، اما در مرتبط کردن سهام داران جامعه با نهادهای سیاست پژوهی برای اصلاح ایده ها و تبدیل آن ها به عمل به خوبی ایفای نقش می نمایند. هم چنین، در جهت بسیج طیف های گوناگون جامعه برای ایجاد فشارهای مردمی در جهت اصلاح عمل می نمایند. در واقع، آن ها دغدغه ها و نیازهای شهروندان را به گوش سیاستگذاران می رسانند و موسساتی برای جذب بهترین ایده ها هستند.
چالش های پیش رو و لزوم توجه به سازمان های حل المسائلی عمومی
قرار گرفتن سیاستگذاری در صدر توجه اندیشکده ها، موجب پایداری رابطه آن ها با دولت ها گردیده است. بهگونه ای که امروزه برخی از آن ها به صورت شاخه ای از دولت ها به فعالیت های خود ادامه می دهند. این وضعیت هم چنین منجر به آن شده است تا اندیشکده ها به ابزاری برای اعمال تغییرات عمودی یا از بالا به پائین تبدیل شوند، زیرا کارفرما اصلی آنان دولت است و در نهایت نیز این دولت ها هستند که سیاست ها را اعمال می کنند؛ بنابراین، تبدیل اندیشکده ها به ابزار دست دولت ها و قرار گرفتن سیاستگذاری در صدر توجه آنان، مزایا و چالش هایی را پیش روی اندیشکده ها قرار داده است. منظور از مزایا، رفع نگرانیها در مورد تامین مالی و برجسته شدن نقش اندیشکده ها است. ولی در عین حال چالش هایی از قبیل وابستگی مالی و فقدان تنوع بخشی به بازیگران عرصه سیاستگذاری را نیز به همراه داشته است که بیش از پیش اندیشکده ها را از رسیدن به تاثیرگذاری سیاستی بازداشته است. زیرا امروزه با ورود به عرصه جهانی شدن و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، توجه انحصاری اندیشکده ها به دولت ها به عنوان بازیگران اصلی سیاستگذاری و اتخاذ راهکارهای عمودی، چالش ها و نارسایی هایی را برای آن ها به همراه خواهد داشت؛ لذا لازم است که اندیشکده ها در جهت تنوع بخشی به بازیگران عرصه سیاستگذاری و شیوه های تولید دانش خود، کوشش هایی را به عمل آورند.
در واقع به همان میزان که نظام حکمرانی ملی با ظهور جهانی شدن الزامات و اهداف متنوع تری را برای خود وضع کرده است، اندیشکده ها نیز برای تاثیرگذاری بیشتر باید الزامات و اهداف متنوع تری را برای خود در نظر بگیرند. الزاماتی مثل: قراردادن مردم در مرکز برنامه ها و سیاست ها، آزمایش و اجرای تجربههای خرد و ایدههای محلی قبل از عرضه ملی، استفاده از دادههای خرد و کلان برای ارزیابی مشکلات و نظارت بر پیشرفت کارها و هم چنین برنامه ریزی برای چگونگی گسترش تاثیر سیاست ها و شکل دهی به مقیاسی برای ارزیابی آن ها از جمله اقداماتی هستند که امروزه اندیشکده ها باید به آن ها توجه ویژه ای نمایند. اقدامات ذکر شده از جمله کار ویژه هایی هستند که امروزه در سازمان های حل المسائلی عمومی توجه ویژه ای به آن ها می شود. لزوم نزدیکی اندیشکده ها به سازمان های حل المسائلی عمومی از موضوعاتی است که برای نخستین بار توسط افرادی مانندآنه ماری اسلافتر مطرح شد. خانم اسلافتر برای تعریف ظهور روند جدید سازمان های حل المسائلی عمومی در وهله اول آسیب ها و مشکلاتی را که اندیشکده های امروزی با آن ها دست به گریبان هستند، معرفی می کند. مشکلاتی مثل دولتمحور بودن اندیشکده ها، توجه صرف به سیاستگذاری عمومی، ضعف در استفاده از شواهد و ایدههای خرد و بسیاری از چالش های دیگری که پیش تر به آن ها اشاره شد.
از دیدگاه ایشان، اندیشکده ها امروزه نهادهای سیاست پژوهی صرفی محسوب می شوند که در ظهور روند جدید زمینه های اجرایی سهم اندکی را به خود اختصاص داده اند. البته این بدان معنا نیست که اندیشکده ها ماهیت خود یعنی فکر کردن و تولید دانش را کنار بگذارند و وارد حوزه های عملیاتی و خدماتی ظهور روند جدید شوند، بلکه منظور آن است که در شیوه ها و ابزارهای تولید دانش خود نیازهای مردم را نیز در نظر داشته باشند. به عبارتی دیگر، اندیشکده ها باید از سیاستگذاری به حلالمسائلی عمومی تغییر جهت دهند. زیرا خود سیاستگذاری نیز یک شیوه کلیدی حل المسائلی عمومی محسوب می شود. از جهتی دیگر نیز وقتی ما از سیاستگذاری صحبت می کنیم، بدان معناست که درگیر تغییر از بالا به پایین هستیم و در مورد دولت ها ظهور روند جدید صحبت می کنیم، زیرا این دولتها هستند که سیاستها را اعمال میکنند. در این میان نقش مردم، دانش و ایدههایی که به کمک آنها تولید میشود، کم رنگ میشود و در نهایت تولید دانش از سطح محلی به سطح ملی انتقال پیدا میکند که به نوبه خود مشکلاتی را به دلیل عدم شناخت کافی از نیازهای محلی به وجود خواهد آورد.
اهمیت نقش شهروندان و لزوم توجه به شرکتهای مدنی
عدم شناخت کافی از نیازهای محلی و انجام تحقیقات عمودی و دولتمحور یکی از چالش های معاصر اندیشکده ها محسوب می شود. از این رو، افرادی مثل آنه ماری اسلاوتر بر آن شده اند تا نقش شهروندان را در تعریف سیاستگذاری بگنجانند. خانم اسلاوتر معتقد است که در تعریف سیاستگذاری باید از مردم شروع کنیم و نیازهای آنها مثل بیکاری، بی خانمانی و … را مدنظر قرار بدهیم. در واقع، باید در یک فرایند از پایین به بالا، شهروندان را درگیر سیاست کرد. از این رو شهروندان باید تغییر دهندگان و بخشی از حل کردن مشکلات جامعه باشند. این فرایند موجب شده است که نام شرکتهای مدنی را بر روی اندیشکدهها بگذارند. مدنی ازاینجهت که اندیشکده ها نقش تسهیلگری را ایفا می نمایند و زمینه های حضور مردم در عرصه های سیاستگذاری را فراهم می کنند. شرکت نامیدن آنان نیز به این معناست که همانند تشکیلات اقتصادی باید از انرژی و نوآوری برای ایجاد تغییرات استفاده کنند. شرکت های مدنی در واقع تحقیقات سیاستی را با سازماندهی محلی، ایجاد ائتلاف میان دولت و مردم، آموزش عمومی برای مردم و پروژههایی از پایین به بالا آمیخته اند. هم چنین ایده های محلی را قبل، در حین و بعد از تعامل با دولتها در روند سیاستگذاری، مورد آزمونوخطا قرار میدهند. بدین صورت که در مورد راه حل های نمونه اولیه، آزمایش آن ها در زمینه همکاری با مراکز شغلی و تسریع روند تغییر سیاست ها با نشاندادن آنچه امکان پذیر است، فعالیت هایی را انجام می دهند. شناسایی ذی نفعان مختلف پژوهش، پالایش ایده ها و تبدیل آن ها به عمل نیز از دیگر کار ویژه های شرکت های مدنی می باشد.
نمونه هایی از توصیه های سیاستی:
هرچند مطالب ذکر شده، به دلیل نوآوری در چارچوب مفهومی تلاش بیشتری را برای بسط و توضیح میطلبد، اما اجمالا به همین مقدار از توضیحات اکتفا می کنیم و مطلب را با چند توصیه سیاستی به پایان می رسانیم:
- در نظر گرفتن افراد نیازمند به عنوان شروع فرایند تحقیقات و گرفتن بازخورد مستقیمی از نیازهایشان موجب خواهد شد که اندیشکده ها در تعیین موضوعات خود بیش از پیش مشکلات اقتصادی و اجتماعی شهروندان عادی را در نظر داشته باشند. از این رو اندیشکده ها باید در نظر داشته باشند که یک شبکه ارتباطی میان خود با افراد نیازمند را شکل دهند و شرایطی را برای شنیدن حرف هایشان فراهم کنند تا حل المسائلی عمومی با سرعت و دقت بیشتری دنبال شود. علاوه بر برقراری ارتباط با شهروندان، اندیشکده ها باید شبکه ها، اتحادها یا مشارکت های ساختاریافته و مدیریت شده را بین دولت ها و شهروندان برقرار سازند و بهعنوان نهادهای جامعه مدنی نقش تسهیلگری خود را تقویت نمایند.
- اندیشکده ها باید پیشنهادهای سیاستی خود را در ابتدا در سطح محلی به ورطه آزمایش گذارند. این امر موجب خواهد شد تا میزان نواقص سیاست های پیشنهادی در سطح ملی به کمترین میزان خود برسد. از جهتی دیگر نیز آزمایش پیشنهادهای سیاستی در سطح محلی موجب افزایش سرعت کار، تنوع در ارائه داده ها و سازگاری بیشتر در پروژه های تحقیقاتی خواهد شد؛ بنابراین، روش های سیاست پژوهی سلسله مراتبی را باید به فرایندهای افقی تر مشاوره با افرادی که دولت در تلاش برای خدمت به آن ها است، تبدیل کرد.
- ترکیب تحقیقات سیاستی مرسوم با داده های سازمان یافته محلی، گستردگی ارتباطات و شبکه سازی را برای اندیشکده ها به ارمغان خواهد آورد که این امر به نوبه خود شکاف میان تحقیقات اندیشکده ها و پیاده سازی عملی آن ها در صحنه واقع را پر خواهد نمود. از این رو، اندیشکده ها برای زدودن جنبه های غیر واقع بینانه تحقیقات خود باید داده های تولید شده محلی توسط خود مردم را نیز در فرایند تحقیق دخیل نمایند. به عبارتی دیگر، اندیشکده ها بهجای ایجاد راه حل های درون سازمانی، باید به دنبال راه حل های محلی باشند که این امر نیز از طریق تعامل مستقیم با مردم حاصل خواهد شد.
نتیجه گیری:
پیدایش اولین اندیشکده ها مصادف با ظهور مشکلات فراوان جوامع بوده است. در واقع، اندیشکده ها برای حل بسیاری از مشکلاتی که دولتها بهتنهایی قادر به حل آنها نبودند، پا به عرصه وجود گذاشتند. در نتیجه این امر، اندیشکدهها بسیار به دولت ها نزدیک شدند، بهگونه ای که بسیاری از آن ها برای تامین مالی و تقویت کارکنان خود، مجبور به نادیده گرفتن استقلال خود شدند. این نزدیکی به دولت ها تا امروز نیز ادامه پیدا کرده است و برخی از پژوهشگران را بر آن داشته است که انتقاداتی را بر این رویکرد وارد کنند. انتقاداتی مثل عدم توجه به مسائل جهانی شدن و تکثر بازیگران سیاستی، رویکردهای بالا به پائین سیاست پژوهی، غفلت از دغدغه ها و نیازهای عمومی و فاصله داشتن بسیاری از توصیه ها با دنیای واقع. به دنبال این انتقادات، افرادی مثل آنه ماری اسلافتر قائل به لزوم بازتعریف در مفهوم اندیشکدهها شدند. آنها این ایده را مطرح نمودند که اندیشکدهها برای رفع برخی از نواقص خود باید برخی از ویژگیهای دیگر سازمان ها را به عاریت بگیرند. از این رو، در این مطلب سعی شده است تا توضیحی در مورد این سازمان ها داده شود و ایده خانم اسلافتر که کلیت متن بر پایه آن استوار است، شرح و بسط بیشتری داده شود.
ظهور جهش جدید در ویروس کرونا
تحقیقی جدید نشان می دهد برخی رشته های ویروس کرونا در ظهور روند جدید حال سازگاری با انسان ها است. این روند نشان دهنده جهش ژنتیکی در ویروس است که ممکن است واکسن و درمان های این بیماری را بی اعتبار کند.
به گزارش گاردین، محققان شواهدی از جهش برخی شاخههای ویروس کرونا یافتهاند که نشان میدهد این پاتوژن هرچند در خفاش ها وجود دارد در حال سازگاری با انسانها است.
تحلیل بیش از ۵۳۴۹ ژنوم ویروس کرونا از ۶۲ کشور جهان نشان میدهد هرچند این ویروس رفتار ثابتی دارد اما جهشهایی نیز در آن اتفاق افتاده است، از جمله دو تغییر ژنتیکی که پروتئین اسپایک در ویروس را دگرگون کردهاند. ویروس با استفاده از پروتئین اسپایک به سلولهای بدن انسان می چسبد.
این ژنوم ها از زمان شیوع ویروس کرونا در دو مخزن ژنتیک آپلود شدهاند. با مطالعه ساختار ژنتیک ویروس، محققان متوجه شدند شاخههای مختلف آن چگونه متمایز شدهاند. همچنین آنان نشانههای سازگاری ویروس با میزبان انسان خود را نیز بررسی کردند.
محققان دانشکده پزشکی Hygiene and Tropical Medicine لندن تاکید دارند هنوز کاملاً مشخص نیست این جهشها چه تاثیری بر ویروس دارند، اما از آنجا که تغییرات به طور جداگانه در کشورهای مختلف به وجود آمده، به بررسی نحوه گسترش ویروس کمک میکند.
جهشهای پروتئین اسپایک در حال حاضر نادر هستند، اما مارتین هیبرد استاد بیماریهای عفونی نوظهور و مولف ارشد این پژوهش میگوید: ظهور این جهشها نشان دهنده نیاز به رصد ویروس کرونا در سراسر جهان است.
هیبرد در این باره میگوید: این دقیقاً همان چیزی است که به دنبالش بودیم. اکنون محققان مشغول ساخت واکسن و درمانهای مختلف در برابر پروتئین اسپایک هستند، زیرا به نظر میرسد این پروتئین هدف خوبی برای مقابله با بیماری باشد. ما باید این پروتئین را به دقت رصد کنیم تا مطمئن شویم هیچ جهشی روشهای درمانی مذکور را بی اعتبار نمیکند.
مطالعه روی ویروس نشان داده پروتئین اسپایک کووید ۱۹ به دلیل شکل خود میتواند بسیار راحت تر از سارس به سلولهای بدن انسان بچسبد. این تمایز به محققان کمک کرد تا گسترش سریع کووید ۱۹ در سراسر جهان را درک کنند.
محققان اکنون نگران آن هستند که جهشهای پروتئین اسپایک این ویروس ادامه یابد، زیرا این جهشها رفتار ویروس را تغییر میدهد.
همانطور که گفته شد در حال حاضر پژوهشگران سراسر جهان برای توسعه واکسن روی رفتار پروتئین اسپایک تمرکز کردهاند اگر تغییرات این پروتئینها بسیار زیاد باشد، احتمالاً واکسنهای تولید کارآمد نخواهند بود.
ظهور یک قابلیت کاربردی جدید در اینستاگرام
اینستاگرام در ادامهی روند اضافه کردن قابلیتهای کاربردی، این بار قابلیت جدیدی را ارائه کرده که کاربران با استفاده از آن میتوانند پستهای خود را در پروفایل پین کنند.
به گزارش زنهار، اینستاگرام در ادامهی روند اضافه کردن قابلیتهای کاربردی، این بار قابلیت جدیدی را ارائه کرده که کاربران با استفاده از آن میتوانند پستهای خود را در پروفایل پین کنند. این پلتفرم متعلق به متا دیروز به طور رسمی اعلام کرد که کاربران میتوانند حداکثر سه پست یا ریلز را در بالاترین بخش پروفایل پین کرده و آن را در معرض دید سایر کاربران قرار دهند. این شرکت میگوید که قابلیت پین کردن پستها در پروفایل به تولیدکنندگان محتوا انعطافپذیری بیشتری ارائه میکند تا پستهای مد نظر خود را با دیگران به اشتراک بگذارند.
پیشتر خبری منتشر شد مبنی بر اینکه اینستاگرام در حال آزمایش قابلیت پین کردن پستها در پروفایل کاربران است. اکنون اما این قابلیت به طور رسمی برای همهی کاربران اینستاگرام در حال انتشار است. کاربران برای پین کردن پستها، کافی است روی سه نقطهی بالای هر پست ظهور روند جدید کلیک کرده و گزینهی «Pin to your profile» را انتخاب کنید. پس از انجام این کار، پستهای پین شده در پروفایل، همراه با آیکون سفید سنجاق به سایر کاربران نشان داده میشود.
«آدام موسری»، مدیر اینستاگرام با انتشار ویدئویی درباره این ویژگی جدید گفت: «پروفایل شما فضای اختصاصی شماست، بنابراین ما به دنبال راههای بیشتری هستیم تا شما بتوانید راحتتر از قبل آن را کنترل و مدیریت کنید.» قابلیت پین کردن پستها در پروفایل برای کاربرانی که قصد دارند پستهای مورد علاقهی خود را بیشتر در معرض دید قرار دهند، بسیار مفید و کاربردی خواهد بود. این ویژگی همچنین برای تولیدکنندگان محتوا که روزانه پستهای زیادی را آپلود میکنند اما میخواهند برخی از پستهایشان بازدید بیشتری داشته باشد نیز بسیار سودمند خواهد بود.
هرچند کاربران از قبل میتوانستند استوریهای خود را در پروفایلشان پین کنند، اما قابلیت جدید، این پروسه را بسیار سریعتر و آسانتر کرده است. باید اشاره کنیم که قابلیت جدید اینستاگرام مشابهی قابلیت Pin to your profile توییتر و قابلیت Pinned videos تیکتاک است که پستهای پین شده در بالاترین نقطهی ممکن پروفایل به کاربران نشان داده میشوند. پلتفرم محبوب اینستاگرام در سال گذشته با افزودن قابلیتهای جدید و بسیار کاربردی به اپلیکیشن خود توانست بر تعداد مخاطبین خود بیفزاید و امسال هم این شرکت قصد دارد تا روند خوب را با ارائهی قابلیتهای کاربرپسند بیشتری ادامه دهد.
در جدیدترین گزارش منتشر شده دربارهی قابلیتهای جدید اینستاگرام، به این موضوع اشاره شد که این پلتفرم حذف تب Recent از صفحهی جستوجوی هشتگها را آزمایش میکند. در حال حاضر اگر به صفحهی جستوجوی هشتگها مراجعه کنید، ممکن است تنها دو تب Top و Reel برای شما به نمایش دربیاید و تب Recent را نبینید. مدیران این شرکت اعلام کردند که این آزمایش در جهت ایجاد محتوای مرتبطتر در رابطه با یک هشتگ خاص در حال انجام است و منتظر هستند تا میزان رضایت و استقبال کاربران را در این رابطه ببینند. به گفتهی اینستاگرام، تب Top در قسمت جستوجوی هشتگها پستهای محبوب را به کاربران نشان میدهد. در حالی که تب Recent، محتواها را براساس زمان انتشارشان در اختیار کاربران قرار میداد.
همچنین منابع موثق خبر دادند که اینستاگرام قابلیت جدیدی به نام Templates را آزمایش میکند که در این قابلیت جدید تولیدکنندگان محتوا میتوانند با استفاده از قالبهای از ظهور روند جدید پیش تعیین شده ویدیوهای ریلز بسازند. «الساندرو پالوزی» مهندس معکوس، چند ماه پیش دربارهی این قابلیت خبری را منتشر کرد. همچنین یکی از اینفلوئنسرهای اینستاگرام یعنی «جوزفین هیل» که تجربهی استفاده از این قابلیت را دارد، اطلاعاتی در این زمینه به ما داده است. با استفاده از این قابلیت، کاربران میتوانند ویدیوها و عکسهای خود را به قالبهای از پیش تعیین شدهی اینستاگرام اضافه کنند و حتی موسیقی دلخواه خود را روی آن قرار دهند.
در نهایت باید به قابلیت هشدار امبر (Amber Alerts) اشاره کنیم که ظاهراً قرار است در اختیار کاربران برخی کشورها قرار بگیرد. اینستاگرام قصد دارد تا هشدار آمبر را وارد فید اصلی خود کند. در حال حاضر قابلیت مذکور برای کاربران آمریکایی فعال شده و اینستاگرام اعلام کرده که طی دو هفته آینده کاربران ۲۵ کشور دیگر جهان نیز میتوانند از هشدار امبر استفاده کنند.
چین در حال ظهور: سناریوهای محتمل
جنگ از نخستین تجربههای اجتماعی بشر و جنگهای سیستمی به دلیل آثار مخرب وسیع از جمله
موضوعات مهم بینالمللی محسوب می شوند. روابط و مناسبات قدرتهای بزرگ به عنوان یکی از
مهمترین سرفصلهای جنگ های سیستمی قلمداد می شوند. دراین راستا رفتار چین و چگونگی تعامل
این کشور با قدرتهای بزرگ از موضوعات اساسی است که مورد توجه پِِِِژوهشگران سیاست بین
الملل قرار گرفته است. نگاهی گذرا به چهارچوب های تحلیلی رفتار سیاست خارجی چین و
چگونگی تعامل این کشور با قدرت های بزرگ نشان می دهد که علیرغم کوشش های فراوان هنوز
دیسیپلین سیاست بین الملل در جستجوی یک قالب فکری مناسب برای این موضوع است. برای نیل به
این مهم لازم است تا تلاشی جدی برای فهم کوشش های موجود انجام پذیرد. این پِژوهش به منظور
تمهید این مهم به معرفی مباحث نظری مربوطه پرداخته است. در این مقاله مباحث نظری گوناگون در
این حوزه، از جمله نظریات مبتنی بر تحولات سیاست ظهور روند جدید داخلی و تأثیر آنان بر جهت گیری سیاست
خارجی و همچنین نظریات کلان سیستمی و نحوه توضیح این نظریات در خصوص رفتار سیاست
خارجی چین، مورد اشاره قرار میگیرد. در نهایت نوشتار به طرح دیدگاه منتخب خواهد پرداخت.
دیدگاه شما