الگوهای نمودار
با استفاده از کندل های نموداری میتونیم الگوهایی پیدا کنیم که رفتار نمودار رو برامون قابل پیش بینی میکنه البته تا حدودی یعنی زیاد نمیشه اعتماد کرد به این الگوها ولی در کل کمک میکنه به تحلیل کردن دقیق و درست .
انواع الگوهای نمودار
الگوهای نمودار به سه دسته الگوی کلاسیک ، الگوی هارمونیک و الگوی کندل استیک تقسیم بندی میشود که هر یک از این الگوها خود به دو دسته ادامه دهنده و تغییر روندی یا الگوی برگشتی تقسیم میشوند که در ادامه بیشتر با آن آشنا خواهید شد.
الگوی کلاسیک
الگوی کلاسیک از الگوهایی هستند که با دید بزرگتری به نمودار قابل شناسایی هستند یعنی الگوهایی هستند که باید بیش از 10 کندل در کنار هم را از نظر گذراند تا به یک الگوی کلاسیک دست پیدا کردیعنی آنچه باعث ایجاد الگو میشود خطوطی است که روی چندین کندل کشیده میشود و از این خطوط اشکال و الگوها به وجود میایند در حالی که در الگوهای کندلی با چند کندل محدود میتوان الگوهای نموداری را پیدا کرده وسیگنال گیری کرد .
الگوی هارمونیک
الگوهای هارمونیک با تلفیق اشکال هندسی و اعداد فیبوناچی شکل گرفتهاند. در نتیجه اعداد فیبوناچی به عنوان پایه و اساس این الگوها به شمار میآیند. شناسایی این الگوها در مقایسه با الگوهای کلاسیک، به تمرین بیشتری نیاز دارد. اما با یادگیری این الگوها میتوان به سادگی روند آینده نمودار قیمت را پیشبینی نمود.
الگوی کندل استیک
الگوهای که با کندل های کم یعنی دو یا سه کندل ایجاد میشوند و خود به دو دسته الگوهای برگشتی و ادامه دهنده تقسیم میشوند
الگوهای برگشتی و تغییر روندی
برخی از این الگوها که در کندل شناسایی میشوند منجر به بازگشت روند قبلی و تغییر در آن میشوند.البته این نکته رو باید درک کنیم که این شکلها خودشون نشونه هستند یعنی وقتی دقیق به این شکل ها نگاه میکنیم اون چیزی که باعث شده کندل ها الگوهای تغییر روندی یا برگشتی بگیرن اینه که خریداران و فروشنده ها چه رفتاری کردن یعنی هر کندل که ایجاد میشه نمایشگر اتفاقات معاملاتی اون روزی هست که گذشته .یعنی سبز یا قرمز بودن کند یا بزرگ یا کوچک بودن کندل یا شاخه و سایه داشتن کندل یا نبود اونها و. همشون بستگی به رفتا معامله گران داره و ما باید به تک تک کندل ها به این دید نگاه کنیم و اون موقع ست که صدای کندلها رو که با ما در حال حرف زدن هستند رو میشنویم .
الگوهای ادامه دهنده
الگوهای ادامه دهنده از اسمشون پیداست که به چه معنی هستند.این الگوها پس از یک روند طولانی ایجاد میشن و موجب ادامه روند قبلی خواهند شد.یعنی گاهی اوقات داخل نمودار کندلها حالت بی تصمیمی به خودشون میگیرن و بازار معامله گران رو کمی به ترس دچار میکنه که شاید روند قبلی درحال تغییر باشه که اگر ما الگوهای ادامه دهنده رو بشناسیم میفهمیم که رون قبلی ادامه دار خواهد بود
الگوهای نمودار
با استفاده از کندل های نموداری میتونیم الگوهایی پیدا کنیم که رفتار نمودار رو برامون قابل پیش بینی میکنه البته تا حدودی یعنی زیاد نمیشه اعتماد کرد به این الگوها ولی در کل کمک میکنه به تحلیل کردن دقیق و درست .
انواع الگوهای نمودار
الگوهای نمودار به سه دسته الگوی کلاسیک ، الگوی هارمونیک و الگوی کندل استیک تقسیم بندی میشود که هر یک از این الگوها خود به دو دسته ادامه دهنده و تغییر روندی یا الگوی برگشتی تقسیم میشوند که در ادامه بیشتر با آن آشنا خواهید شد.
الگوی کلاسیک
الگوی کلاسیک از الگوهایی هستند که با دید بزرگتری به نمودار قابل شناسایی هستند یعنی الگوهایی هستند که باید بیش از 10 کندل در کنار هم را از نظر گذراند تا به یک الگوی کلاسیک دست پیدا کردیعنی آنچه باعث ایجاد الگو میشود خطوطی است که روی چندین کندل کشیده میشود و از این خطوط اشکال و الگوها به وجود میایند در حالی که در الگوهای کندلی با چند کندل محدود میتوان الگوهای نموداری را پیدا کرده وسیگنال گیری کرد .
الگوی هارمونیک
الگوهای هارمونیک با تلفیق اشکال هندسی و اعداد فیبوناچی شکل گرفتهاند. در نتیجه اعداد فیبوناچی به عنوان پایه و اساس این الگوها به استفاده در الگوهای چارت شمار میآیند. شناسایی این الگوها در مقایسه با الگوهای کلاسیک، به تمرین بیشتری نیاز دارد. اما با یادگیری این الگوها میتوان به سادگی روند آینده نمودار قیمت را پیشبینی نمود.
الگوی کندل استیک
الگوهای که با کندل های کم یعنی دو یا سه کندل ایجاد میشوند و خود به دو دسته الگوهای برگشتی و ادامه دهنده تقسیم میشوند
الگوهای استفاده در الگوهای چارت برگشتی و تغییر روندی
برخی از این الگوها که در کندل شناسایی میشوند منجر به بازگشت روند قبلی و تغییر در آن میشوند.البته این نکته رو باید درک کنیم که این شکلها خودشون نشونه هستند یعنی وقتی دقیق به این شکل ها نگاه میکنیم اون چیزی که باعث شده کندل ها الگوهای تغییر روندی یا برگشتی بگیرن اینه که استفاده در الگوهای چارت خریداران و فروشنده ها چه رفتاری کردن یعنی هر کندل که ایجاد میشه نمایشگر اتفاقات معاملاتی اون روزی هست که گذشته .یعنی سبز یا قرمز بودن کند یا بزرگ یا کوچک بودن کندل یا شاخه و سایه داشتن کندل یا نبود اونها و. همشون بستگی به رفتا معامله گران داره و ما باید به تک تک کندل ها به این دید نگاه کنیم و اون موقع ست که صدای کندلها رو که با ما در حال حرف زدن هستند رو میشنویم .
الگوهای ادامه دهنده
الگوهای ادامه دهنده از اسمشون پیداست که به چه معنی هستند.این الگوها پس از یک روند طولانی ایجاد میشن و موجب ادامه روند قبلی خواهند شد.یعنی گاهی اوقات داخل نمودار کندلها حالت بی تصمیمی به خودشون میگیرن و بازار معامله گران رو کمی به ترس دچار میکنه که شاید روند قبلی درحال تغییر باشه که اگر ما الگوهای ادامه دهنده رو بشناسیم میفهمیم که رون قبلی ادامه دار خواهد بود
درباره الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه میدانید؟
تحلیلگران تکنیکال به دنبال پیشبینی قیمت دارایی از روی نمودارها هستند. برای دستیابی به پیشبینی صحیح قیمت لازم است تا ابزارهای مختلفی را مورد استفاده قرار داد. برخی از این ابزارها، اندیکاتورها هستند که در قالب سیگنالهای خرید و فروش ظاهر میشوند؛ اما دستهای دیگر الگوهایی هستند که در نمودار قیمت یک دارایی شکل میگیرند. این الگوها توسط افراد مختلف در قالب بررسی نمودارهای قیمت یک دارایی تشخیص داده میشوند. این الگوها از دو ویژگی عالی برخوردار هستند؛ مشخصه اول تکرارشونده بودن آنها است و مورد دوم ناظر بر آن است که یک روند مشخصی در قیمت دارایی پس از رخداد این الگوها به وجود میآید. در این مقاله روی یکی از پرکاربردترین الگوها، یعنی الگوی پرچم یا الگوی فلگ (Flag) تمرکز میشود.
کاربرد الگوی پرچم چیست؟ چگونه میتوان از این الگو پرچم در معاملهگری استفاده کرد؟ انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه مشخصاتی دارند؟ این سؤالات و تعداد دیگری از سؤالات مهم وجود دارد که در ادامه به طور مفصل درباره آنها بحث و بررسی صورت میگیرد. در انتهای این مقاله، با نحوه استفاده از این الگوی پرکاربرد در معاملات خود آشنا میشود و میتواند به راحتی آن را به کار ببرد.
فهرست عناوین مقاله
منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟
الگوی پرچم زیرمجموعه دستهای از الگوها تحت عنوان الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرد. اما منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟ وقتی صحبت از الگوی ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال میشود، منظور آن است که پس از تشکیل و کامل شدن این الگوها، روند قیمت در همان جهت قبل از تشکیل الگو به حرکت خود ادامه میدهد؛ بنابراین تشخیص این الگوها تأثیر بسیار زیادی در پیشبینی روندها در ادامه راه دارد. البته این نکته همواره صادق نیست و ممکن است در برخی مواقع حتی پس از تشکیل الگوهای ادامهدهنده روند قیمت تغییر میکند.
به طور کلی زمانی میتوان از عملکرد الگوی ادامهدهنده اطمینان حاصل نمود که این الگوها در مقایسه با امواج الیوت کوچکتر باشند. در استفاده در الگوهای چارت صورت وقوع این اتفاق به احتمال بسیار زیاد الگوی ادامهدهنده خبر از ادامه روند قیمت در قبل از وقوع آن است. در ادامه به معرفی کاربرد الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال پرداخته میشود.
الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم یا Flag Pattern در یک نمودار قیمت زمانی به وجود میآید که حرکت نمودار قیمت برخلاف جهت روند طولانیمدت آن باشد. به عنوان مثال ممکن است یک سهم در تایم فریم طولانی در حال حرکت صعودی باشد؛ اما در یک بازه زمانی کوتاهمدت در میانه راه حرکت صعودی تبدیل به نزولی شود و پس از پایان این روند، مجدداً حرکت صعودی سهم مشابه قبل ادامه پیدا کند. به این ترتیب یک الگوی پرچم در نمودار سهم به وقوع پیوسته است.
مشاهده الگوی پرچم در روندهای صعودی و نزولی قیمت یک مزیت بسیار عالی برای معاملهگران به شمار میرود. با مشاهده این روند میتوان نقطه مناسب برای ورود یا خروج از یک سهم را به خوبی تشخیص داد و برای کسب سودهای بزرگ یا جلوگیری از ضررهای هنگفت خود را آماده کرد.
در چه روندهای قیمتی الگوی پرچم ظاهر میشود؟
زمانی میتوان استفاده در الگوهای چارت گفت الگوی پرچم در نمودار تشکیل شده است که در حرکت خلاف جهت روند غالب، شاهد نوسان قیمت دارایی باشیم. به این معنی که در کوتاهمدت درهها و قلههای قیمت متعددی در کنار یکدیگر تشکیل شود که موجب ایجاد شدن الگوی پرچم در نمودار گردد. با متصل کردن این درهها و قلهها به یکدیگر پرچم تشکیل میشود.
از الگوی پرچم برای معامله به شیوه پرایس اکشن نیز میتوان استفاده نمود. این الگو در نمودار کندل استیک یا شمعهای ژاپنی به صورت 5 تا 20 کندل پشت سر هم که الگوی مشخصی دارند، ظاهر میشود. البته این الگو میتواند صعودی یا نزولی باشد که در ادامه بیشتر در این زمینه توضیح داده میشود.
اجزای تشکیلدهنده الگوی پرچم چیست؟
اگر نگاهی به الگوی پرچم تشکیل شده در یک نمودار انداخته شود، مشخص میشود که این الگو از دو جزء کلی تشکیل شده است که عبارتاند از:
میله پرچم
همانطور که اشاره شده این الگو پس از یک روند طولانی صعودی به نزولی قیمت به وجود میآید. این روند طولانی در نمودار به شکل یک میله پرچم ظاهر میشود که طول نسبتاً زیادی نیز دارد.
بدنه پرچم
این بخش مربوط به ناحیه نوسانی است که الگوی قیمت برخلاف روند طولانیمدت قبل در پیش میگیرد. بدنه پرچم به اشکال گوناگونی شکل میگیرد که از به هم وصل کردن درهها و قلههای نمودار ایجاد میشود. مبتنی بر شکل بدنه پرچم، این الگو به چند دسته تقسیم میشود که در ادامه به معرفی آنها پرداخته میشود.
انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد تقسیمبندی الگوی پرچم بر مبنای جهت حرکت نمودار و همچنین شکل بدنه پرچم صورت میپذیرد. در همین راستا انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به چهار دسته کلی تقسیم میشود که عبارتاند از:
1- الگوی پرچم صعودی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند صعودی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم صعودی مستطیل شکل میگیرد.
2- الگوی پرچم نزولی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند نزولی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم نزولی مستطیل شکل میگیرد.
3- الگوی پرچم صعودی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم صعودی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند صعودی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
4- الگوی پرچم نزولی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم نزولی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند نزولی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
معاملهگری با الگوریتم پرچم به چه صورتی انجام میشود؟
اما سؤال مهم دیگری که باید در خصوص نقش الگوی پرچم پاسخ داده شود، این است که چگونه میتوان به کمک این استفاده در الگوهای چارت الگو معاملهگری کرد. در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که این الگو در سه نقطه عطف در تصمیمگیریها برای خرید و فروش سهام به کار میآیند که عبارتاند از:
تعیین نقطه ورود
زمانی که با یک الگوی پرچم صعودی ایجاد میشود، میتوان نقطهای مناسب برای خرید یک دارایی را تشخیص داد. البته توصیه میشود که منتظر شکست بدنه پرچم تا یک روز معاملاتی بعد بمانید تا از ایجاد روند صعودی جدید مطمئن شوید.
تعیین حد ضرر
معمولاً به کمک کف الگوی پرچم میتوان حد ضرر را در معامله مشخص کرد. به عنوان مثال زمانی که لبه پایینی پرچم در کمترین قیمت عدد 20 دلار را لمس میکند، معاملهگر میتواند حد ضرر خود را در این معامله روی 20 دلار تعیین کند.
هدفگذاری کسب سود
میله در الگوی پرچم صعودی برای کسب سود معیار خوبی به شمار میرود. معمولاً پس از پایان بدنه الگوی پرچم میتوان انتظار داشت که روند صعودی حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند. به این ترتیب امکان هدفگذاری برای کسب سود در معامله تا حدود زیادی فراهم میشود.
نکاتی در خصوص تشخیص الگوی پرچم صعودی در معامله
تشخصی الگوی پرچم صعودی در جریان معاملات به سادگی امکانپذیر نیست و باید فاکتورهای مختلفی را در این زمینه در نظر گرفت تا از صحت نتایج به دست آمده، اطمینان حاصل کرد. در همین راستا چند نکته راهگشا برای تشخیص الگوی پرچم صعودی ارائه میشود:
- حتماً قبل از آن یک روند صعودی شاخص و اصطلاحاً گاوی شکل گرفته باشد.
- قیمت در یک کانال نوسانی ایستا یا با شیب نزولی محدود در بدنه پرچم حرکت کند.
- در صورتی که در بدنه پرچم شاهد اصلاح قیمت بالاتر از 50 درصد بودید، به هیچ عنوان الگوی شکل گرفته، الگوی پرچم نیست.
- برای ورود به معامله حتماً باید تا انتهای پرچم صبر کرد.
- هدف قیمتی پس از ورود به معامله حداکثر رشد قیمت به اندازه میله پرچم باشد.
- برای رسم خطوط پرچم نیازی به سقف و کفهای واضح نیست و این خطوط را میتوان تنها با بیشترین و کمترین قیمت کندلهایی که در یک ردیف قرار گرفتهاند رسم نمود.
سؤالات متداول
نقش حجم معاملات در شکلگیری الگوی پرچم صعودی چیست؟
نقش حجم معاملات را از دو جنبه در شکلگیری الگوی پرچم میتوان بررسی کرد؛ حجم معاملات زیاد روند صعودی که تشکیلدهنده میله پرچم است تا را حدودی تسهیل میکند. همچنین برای شکست روند در انتهای بدنه پرچم نیز نیاز به حجم معاملات زیادی وجود دارد تا یک روند صعودی دیگر حاصل شود.
اعتبار الگوی پرچم با چه چیزی تأیید میشود؟
زمانی میتوان الگوی پرچم را با قاطعیت تأیید نمود که روندهای قبل و بعد از آن شتاب بسیار زیادی داشته باشد و اصطلاحاً میله پرچم به خوبی شکل بگیرد.
الگو پرچم معمولا از چند کندل قیمتی تشکیل میشود؟
انواع الگو پرچم که در مقاله اشاره کردیم در حالت کلی بین 5 تا 20 کندل را شامل میشوند.
کلام پایانی
در این مقاله به طور مفصل بررسی شد که الگوی پرچم چیست و چه کاربردی دارد. الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار میرود که در صورت تشخیص صحیح و به موقع آن میتوان سودهای خوبی از قبل آن در معامله به دست آورد. حرکت شدید و شتابان میله پرچم در این الگو نوید سودهای زیاد در بازه زمانی کوتاه را میدهد که هر معاملهگری در بازار به دنبال این چنین موقعیتی است؛ بنابراین حتماً در تحلیل نمودار قیمت داراییهای مختلف حتماً به دنبال الگوی پرچم یا الگوی flag باشید و در صورت مشاهده تصمیمات لازم را اتخاذ کنید.
شناخت ۵ تا از مهمترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
بیشتر تریدرهایی که در بازارهای مالی مانند بورس فعالیت دارند، برای خرید دارایی در این بازارها و کسب سود، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. چراکه تحلیل تکنیکال یک روش کاربردی و سریع برای بدست آوردن نتایج تحلیلی است. مهمترین بخشهای این نوع از تحلیل، بحث الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک است که در ادامه به معرفی ۵ مدل از مهمترین و کاربردیترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال میپردازیم. همچنین این مفاهیم جزو پایه و اساس یادگیری تحلیل تکنیکال هستند که حتی تریدرهای حرفهای هم آموزشهای خود را از آن آغاز کردهاند. پس اگر شما نیز برای فعالیت در بازارهای مالی مختلف آماده هستید و میخواهید با تسلط به تحلیل تکنیکال و الگوهای قیمتی به سرعت مسیر موفقیت در این بازارها را طی کنید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
چرا الگوهای قیمتی اساس تحلیل تکنیکال هستند؟
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک نقش بهسزایی دارند، چراکه این الگوها بهصورت مکرر در نمودارهای قیمتی تکرار میشوند. اگر شما نمودارهای قیمتی چند سال گذشتهی یک دارایی مالی را بررسی کنید، انواع الگوهای قیمتی را در آن مشاهده خواهید کرد. اما چرا الگوهای قیمتی در نمودارها تکرار میشوند؟ از این قضیه چه نتیجهای میتوان گرفت؟!
بهصورت کلی، دانش تحلیل تکنیکال که یک تحلیل فنی است، براساس این فلسفه شکل گرفته که: «تاریخ در بازارهای مالی تکرار میشود!» اگرچه نمودارها و الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دقیقاً شبیه به هم نیستند، اما با شباهت بسیار این الگوها در مسیر روند قیمتها شکل میگیرند و تحلیلگران از روی این الگوها به تحلیلهای موردنظر خود دست مییابند. الگوها در واقع اشکالی هستند که روی نمودارهای قیمتی شکل میگیرند و مسیر روند، مقاومتها، حمایتها و …. را برای ما مشخص میکنند. در ادامه ضمن معرفی انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، ۵ مورد از مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای قیمتی چگونه شکل میگیرند؟
اگر نمودارهای تحلیلی را بررسی کنیم، میبینیم استفاده در الگوهای چارت که در آنها منحنیها و خطوط مختلفی وجود دارند که در کنار هم قرار گرفتهاند. الگوها زمانی شکل میگیرند که این خطوط را به هم متصل کرده و یک شکل هندسی یا غیر هندسی ایجاد کنیم. وقتی خطوط را به هم وصل میکنیم، مفهومی به نام «خط روند» ایجاد میشود. در واقع، خط روند از اتصال سقفهای قیمت (بالاترین خطوط موجود در نمودارها که به آنها مقاومت هم میگویند) یا کفهای قیمتی (پایینترین خطوط موجود در نمودارها که به آنها حمایت هم گفته میشود) ایجاد میشوند. بر همین اساس، خط روندی که شیب رو به بالا داشته باشد، یک خط روند صعودی است و زمانی چنین روندهایی شکل میگیرند که سقفها بالاتر از قیمت قبلی خود قرار میگیرند استفاده در الگوهای چارت و با اتصال آنها یک شیب صعودی ایجاد میشود.
حالا اگر قیمتها هر بار کف پایینتری را تجربه کنند، خط روند شیبی رو به پایین خواهد داشت که اصطلاحاً به آن خط روند نزولی گفته میشود. با توجه به این که الگوها از خطوط روند ساخته میشوند، حالا به سراغ انواع الگوها میرویم.
چند نوع الگوی قیمتی داریم؟
بهصورت کلی دو نوع الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که الگوهای قیمتی دیگر جزء زیرمجموعههای این دو نوع الگو هستند. دو نوع الگوی قیمتی اصلی را میتوان به صورت زیر بررسی کرد:
وقتی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، تغییر روند کنونی را نشان دهند، با عنوان الگوهای بازگشتی شناخته میشوند. این الگوها نشان میدهند که قدرت خرید سهامداران کاهش پیدا کرده است. برای مثال، وقتی یک روند صعودی شکل میگیرد که در آن برخیها مشتاقانه مشغول خرید هستند، با یک حرکت ناگهانی متوقف میشود که نشان دهندهی هجوم فروشندگان و به توازن رسیدن تعداد فروشندگان و خریداران در بازار است. حالا اگر برعکس حالت قبلی، فروشندگان با اشتیاق بیشتر بفروشند و از خریداران پیشی بگیرند، خط روند دچار نزول میشود و الگوهای بازگشتی ایجاد میشوند. این الگوهای وقتی ایجاد میشوند، خط روند خلاف حرکت قبلی خود در جهت مخالف شدت میگیرد.
از جمله الگوهای بازگشتی میتوان «الگوی سر و شانه»، «الگوی سقف و کف دوقلو» و «الگوی سقف و کف سهقلو» را نام برد.
الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک به الگوهایی گفته میشود که یک وقفهی موقت در روند کلی قیمت ایجاد میکنند. بهصورت کلی، گاهی الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک حالتی را ایجاد میکنند که در آنها برای یک مدت محدود، قیمت دچار نوسان در جهت عکس روند میشود و سپس این حالت محو شده و روند به مسیر قبلی خود ادامه میدهد. نکته قابل توجه در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال این است که معمولاً در ابتدای شکلگیری این الگوها نمیتوان تشخیص داد که بازگشتی هستند یا ادامه دهنده، تا وقتی که الگو کامل شود!
از جمله الگوهای ادامه دهنده میتوان «الگوی پرچم»، «الگوی پرچم سه گوش»، «الگوی کنج»، «الگوی مستطیل» و «الگوی مثلث» را نام برد.
نکته:
در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال توصیه میشود که روند را همیشه ادامه دهنده در نظر بگیریم، مگر این که بازگشتی بودن آن روند تأیید و ثابت شود. پس باید ابتدا هر روندی را ادامه دهنده تصور کنیم و براساس آن تحلیل خود را انجام دهیم، تا زمانی که الگو کامل شود و روند آن نیز مشخص گردد!
۵ مورد از مهمترین الگوهای قیمتی در استفاده در الگوهای چارت تحلیل تکنیکال
اگرچه الگوهای قیمت بازگشتی و ادامه دهنده انواع مختلفی دارند، اما در ادامه برخی از مهمترین و قویترین الگوهای قیمتی را بررسی میکنیم که تحلیلگران در تحلیلهای خود بیشترین برخورد را با این نوع از الگوها خواهند داشت. ۵ مورد از قویترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک به قرار زیر هستند:
الگوی سر و شانه را میتوان محبوبترین الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال در نظر گرفت که کارایی آن در طول زمان ثابت شده است. این نوع الگو از اتصال سه قله متوالی تشکیل میشود که دومین قلهی آن به نسبت قلههای کناری ارتفاع بلندتری دارد؛ به همین خاطر به آن قله سر و به قلههای کوتاهتر کناریاش، شانه میگویند و در نهایت الگویی به شکل سر و شانه بر روی نمودار قیمتی شکل میگیرد. حالا اگر همین شکل به واسطهی اتصال سه دره شکل بگیرد، به آن «الگوی سر و شانه معکوس» گفته میشود. از روی شکل این نمودار میتوان به رفتار خریداران و فروشندگان در بازهی زمانی شکلگیری الگو پی برد. در ابتدا با نفوذ خریداران، قلهی اول شانه شکل میگیرد، سپس با هجوم فروشندگان، روند دچار نزول شده، سپس خریداران به میدان برمیگردند و با شکستن مقاومت شانه، بیشتر از پیش صعود کرده و قلهی سر را در الگو شکل میدهند.
این رقابت بین فروشندگان و خریداران ادامه پیدا میکند تا این که قله شانه دوم هم شکل میگیرد و الگو تکمیل میشود. حالا تحلیلگران تکنیکال از روی این اتفاقات میتوانند روند پس از الگوی سر و شانه را به صورت بازگشتی پیش بینی کنند!
الگوی کف یا سقف دوقلو، همانطور که از نام آن هم پیداست، به دو قله یا دو دره همسان اشاره دارد که تقریباً به یک اندازه در روند پیش رفتهاند. این الگو در اغلب اوقات در سقفهای دوقلو به شکل حرف «M» و در کفهای دوقلو، به شکل حرف «W» در نمودار دیده میشود و یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی به حساب میآید. این الگو نشان دهندهی دو تلاش ناموفق برای ادامه حرکت صعودی در نمودار برای عبور از خطوط مقاومت است که در حالت کف دوقلو، نشان دهندهی تلاش برای عبور از حمایتها و کاهش قیمت است. در نهایت، معمولاً پس از شکلگیری این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت یا حمایت، بهصورت نزولی یا صعودی تغییر جهت میدهد.
الگوی کف و سقف سهقلو زمانی ایجاد میشود که کشمکش بین خریداران و فروشندگان در الگوی کف و قیمت دوقلو همچنان ادامه پیدا کرده و منجر به تشکیل یک قله یا دره دیگر در نمودار قیمتی شود. در این صورت، بهجای مشاهده دو دره یا قله، شاهد تشکیل سه قله یا سه دره متوالی در نمودار قیمتی خواهیم بود که نشانهی بالقوهای برای تغییر روند به حساب میآید. این الگو به نسبت الگوهای قبلی، کاربرد کمتری دارد اما باز هم در گروه قویترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک قرار میگیرد. این الگو همچنین نشان میدهد که خریداران یا فروشندگان سه بار برای تغییر روند قبلی تلاش کردهاند و موفق نبودهاند. بنابراین وقتی خریداران و فروشندگان تلاش بیشتری برای تغییر روند انجام دهند، کف و سقفهای دوقلو به کف و سقفهای سهقلو تبدیل میشوند که مدت زمان بیشتری طول میکشد و میتواند برای تحلیلگران نتایج قدرتمندتری در پی داشته باشد.
الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهندهی معروف است که به صورت یک پرچم بر روی نمودار قیمتی دیده میشود. این الگو دارای دو بخش «پرچم» و «میله پرچم» است. میله پرچم به حالتی گفته میشود که روند قیمت برای مدتی به صورتی نزولی یا صعودی ادامه داشته باشد و پس از آن خود پرچم به صورت حرکات اصلاحی متوالی در یک شیب آرام صعودی یا نزولی (برعکس یا مماس با میله) ادامه پیدا کند. آنگاه میتواند خط صعود یا نزول قبلی را به اصلاحی متصل کرد و به شکل یک پرچم درآورد. پرچمها گاهی شیب نزولی، گاهی شیب صعودی و گاهی نیز بدون شیب هستند و در حال افقی شکل میگیرند. از این الگو زمانی استفاده میشود که با یک روند مشخص و قابل اطمینان روبهرو باشیم، در غیر اینصورت، استفاده از آن در بازارهای بدون روند و خنثی توصیه نمیشود.
این الگو نشان دهندهی یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که در یک وقفهی کوچک به وسیلهی کانالهای مورب یا افقی دچار اصلاح میشود و سپس به روند قبلی خود ادامه میدهد.
الگوی مستطیل، یکی دیگر از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است که شباهت بسیاری به الگوی پرچم دارد اما با آن فرق دارد. همچنین الگوی پرچم از لحاظی به الگوهای کف و سقف دوقلو و سهقلو هم شباهت دارد که از روی جهت و شرایط روند و تغییرات قیمت میتوان آنها را از هم تمیز دارد. بهرحال الگوی مستطیل کارایی خاص خود را دارد و یک الگوی کاملاً مستقل به حساب میآید استفاده در الگوهای چارت که میتواند نتایج متفاوتی را در اختیار تحلیلگران قرار دهد. این الگو همانطور که از عنوان آن هم پیداست، به شکل یک مستطیل روی نمودار ترسیم میشود. البته در داخل این مستطیل، یک حرکت اصلاحیه قرار دارد که در آن سقف و کف قیمتها بهصورت مکرر تکرار شدهاند و با کشیدن یک خط روی خطوط اصلاحی میتوان یک مستطیل ایجاد کرد.
محدودهی نوسانی این الگو نشان دهندهی محل تقابل فروشندگان و خریداران در بازار است که در نتیجهی آن میتوان روند آیندهی بازار را پیشبینی کرد!
سخن نهایی
گفتیم که برای فعالیت صحیح و حرفهای در بازارهای مالی باید به دانش تحلیل تکنیکال مجهز باشید و این تحلیل دارای ابزارها، استراتژیها و الگوهای متنوعی است که باید برای یادگیری آنها تحت آموزش قرار بگیرید. شاید با خواندن مقالات بتوان تا حدی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را تشخیص داد، اما استفاده و نتیجهگیری درست از این الگوها به تجربه نیاز دارد. به همین خاطر به شما توصیه میکنیم برای یادگیری اصولی تحلیل تکنیکال و همچنین برای فعالیت سودمند در بازارهای مالی، حتماً در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال «دلفین استفاده در الگوهای چارت وست» شرکت نمایید.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
الگوهای هارمونیک چیست و چگونه در معاملات استفاده کنیم ؟
انواع الگو های هارمونیک از ابزارهای مطرح در بازار سرمایه محسوب می شود که معامله گران و به خصوص کسانی که علاقه بیشتری به تحلیل تکنیکال دارند از این الگو ها بسیار استفاده می کنند. اما انواع الگو های هارمونیک چگونه کار می کند؟ رسم انواع الگو های هارمونیک و نحوه معامله انواع الگو های هارمونیک چگونه؟ در این مقاله سعی می کنیم پاسخ های مناسبی برای این سوالات پیدا کنیم.
به طور کلی وقتی صحبت از شاخص ها و فاکتورهای تکنیکالی می شوند عده ای قلم به دست آماده منتظر فرمول ها و روش ها و شکل های خاص و … هستند. در واقع برای این افراد تکنیکال چیزی جز اعداد و ارقام و چند فاکتور و … نیست. البته این موضوعی است که بسیاری از تازه کاران بورس نیز به آن دچار هستند.
اما یک معامله گر حرفه ای و یک سرمایه گذار با تجربه به خوبی می داند چارت و نمودار تنها نمایش دهنده اعداد و ارقام و قیمت های سهم در موقعیت های مختلف نیست. چارت می تواند با معامله گر سخن بگوید. یک معامله گر می تواند با استفاده درست از تحلیل تکنیکال و نگاه درست به چارت رفتار سهم را بشناسد و به نوعی آن را روانشناسی کند. این مفهوم یک اتفاق تجربی نیست و می توان به صورت کاملا علمی آن را ثابت کرد.
انواع الگو های هارمونیک نیز یکی از روش ها و ابزارهایی است که می تواند به ما در زمینه شناسایی رفتار یک چارت و نمودار کمک کند. اما این که نحوه معامله انواع الگو های هارمونیک چگونه باشد و چطور باید اقدام به رسم انواع الگو های هارمونیک کنیم می تواند بحث جالبی باشد.
روانشناسی سهم
مهمترین نکته ای که باید قبل از مبحث انواع الگو های هارمونیک به آن اشاره کنیم این است که شما به عنوان سرمایه گذار یا معامله گر باید یاد بگیرید که سهم و نمودار آن را رفتارشناسی کنید. در واقع باید بدانید که چارت سهمی که انتخاب کرده اید در موقعیت های مختلف چگونه رفتار می کند.
این کاری است که شما باید در تحلیل تکنیکال انجام دهید. اما متاسفانه معامله گران و تازه کاران دنیای سرمایه چندان خودشان را درگیر فرمول ها و جداول و اعداد و ارقام کرده اند که عملا توجهی به این موضوع ندارند. در واقع هم اکنون نیز انتظار آن ها از این مقاله این است که مانند ده ها سایت و مقاله دیگر انواع الگو های هارمونیک را با رسم شکل توضیح دهیم و بیان کنیم که اگر این نوع الگو را در سهم دیدید احتمالا رفتار این چنینی خواهد داشت، به این الگو پروانه ای می گویند و ….
اما سوال اینجاست این اطلاعات که معمولا به صورت رایگان هم در اختیار تمامی معامله گران و سرمایه گذاران قرار دارد تا چه اندازه می تواند مفید باشد؟ این اطلاعات مادامی که شما مفهوم انواع الگو های هارمونیک و سایر ابزارهای تکنیکالی را درک نکرده باشید عملا بی فایده است.
مهمترین مفهومی که در چارت سهم ها وجود دارد این است که شما با انسان ها رو به رو هستید. شما به عنوان یک معامله گر، سرمایه گذار یا هر عنصر دیگر در اقتصاد به هر حال در نهایت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با انسان ها رو به رو هستید. همین چارت سهمی که شما می خواهید با انواع الگو های هارمونیک به جان آن بیفتد در نتیجه معامله های انسان های مختلف ساخته شده است. آیا می توان انسان را بر اساس یک فاکتور شناسایی کرد؟ یا این که می توانیم انسان ها را مجاب به انجام کاری کنیم؟
مسلما خیر! پس وقتی خود انسان ها قابل پیش بینی نیستند و عملا نمی توان با استفاده از فاکتورهای مختلف آن ها را تحلیل کرد چه لزومی است که یکی از نتایج رفتار آن ها مانند همین چارت سهم را با این گونه ابزار تحلیل کنیم؟
گذشته و تکرار دو عامل مهم در ایجاد انواع الگو های هارمونیک
بنابراین تا این جا متوجه شدیم که انسان ها عمل اصلی ایجاد چارت های قیمتی هستند. پس برای شناسایی درست آن ها باید مانند یک انسان واحد با این چارت برخورد کرد. یعنی چه؟
یعنی این که همانطور که یک انسان شخصیت خاص خودش را دارد و بر اساس شخصیت خود دست به تصمیم گیری می زند و در برابر شرایط مختلف واکنش نشان می دهد و در عین حال می تواند کارهای غیر قابل پیش بینی انجام دهد. هر چقدر شناخت شما از این شخصیت بیشتر باشد می توانید راحت تر رفتار های او را در موقعیت های مختلف تحلیل و پیش بینی کنید.
بنابراین تحلیل تکنیکال استفاده از چند اندیکاتور و شاخص و انواع الگو های هارمونیک نیست. بلکه تحلیل تکنیکال درست مانند روانشناسی است. در این جا شما باید بتوانید روان چارت را با استفاده از شناختی که به دست آورده اید و با استفاده از اندیکاتورها و انواع الگو های هارمونیک بشناسید.
پس رفتار چارت چیزی شبیه به رفتار انسانی است. از این گزاره می توان به این نتیجه رسید که گذشته در آینده چارت تکرار می شود. در واقع همه ما در زندگی خودمان این موضوع را درک کرده ایم که در برابر شرایط های یکسان واکنش های برابری نشان داده ایم.
بنابراین رفتار ما در گذشته می تواند رفتار ما در آینده را نشان دهد. وقتی شما بتوانید رفتار چارت در گذشته را به درستی تشخیص بدهید در واقع می توانید رفتار آن در شرایط و موقعیت مشابه در آینده را به دست بیاورید. انواع الگو های هارمونیک یکی از این ابزارهایی است که می تواند به شما در تشخیص این کار کمک کند.
تشخیص انواع الگو های هارمونیک
بنابراین انواع الگو های هارمونیک بر اساس تکرار در گذشته ساخته می شود و به ما می تواند نشان بدهد که قرار است در آینده تحت شرایط مشابه چه اتفاقی رقم بخورد.
شما هر چقدر یک سهم را بشناسید و آن را دنبال کرده باشید مسلما می توانید به صورت چشمی و حتی بدون داشتن دانش کافی در مورد انواع الگو های هارمونیک، تکرارهای جالبی در این سهم پیدا کنید. اما نکته ای که وجود دارد این است که عملا نه شما و نه بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران وقت این را ندارند که بخواهند روی هر سهم و هر چارت مدت ها زمان صرف کنند و آن را بشناسند.
درست مانند این است که شما برای انتخاب دوست بخواهید با تک تک آدم های شهر رفت و آمد کنید و برای هر کدام از ان ها زمان زیادی را صرف کنید تا در نهایت بخواهید از میان آن ها یک یا چند دوست انتخاب کنید. این کار عملا امکان پذیر نیست. اگر هم امکان پذیر باشد به سبب صرف زمان بسیار از نظر اقتصادی به صرفه محسوب نمی شود.
اینجاست که انواع الگو های هارمونیک به کار می آید. این الگو ها بر اساس بررسی چند ده ساله روی سهم ها و چارت های مختلف ایجاد شده است. (در ادامه مقاله خرید کاردانو و توکن غیر مثلی را مطالعه نمایید.)
در این مقاله قصد نداریم که این الگو ها را برای شما بیان کنیم و یا این که بخواهیم آن ها را با فرمول ها و شکل های عجیب و غریب به شما ارائه دهیم. این کاری است که بسیاری از سایت ها و در تمامی آموزش ها وجود دارد.
نکته مهمی که در بسیاری از این آموزش ها و سایت ها به آن کمتر توجه شده این است که چگونه این الگوها را پیدا کنیم. معمولا برای پیدا کردن این الگو ها گفته می شود که از شکل های مختلف پیروی کنید و یا این که از نسبت های فیبوناچی استفاده کنید.
اما واقعیت این است که عملا این کار نمی تواند ذهن شما را برای تحلیل درست آزاد بگذارد. زمانی که ذهن شما درگیر یادآوری شکل الگو و تطابق آن با چارت است عملا بسیاری از نکات را از دست می دهد. راه کار ساده است.
به چارت نگاه کنید. برخی از رفتارها تکرار شده است. یعنی انگار بخشی از چارت در جای دیگر عینا کپی شده است. این نشان می دهد که یک هارمونیک در اینجا اتفاق افتاده است. حال کافی است شرایط هارمونیک را بررسی کنید تا تحلیل درستی در این مورد به دست بیاورید.
دیدگاه شما