اهمیت مدیریت نقدینگی


به گزارش وسائل، ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺑﺎﻧﻚﻫﺎ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮﻳﻦ ﻭﺍﺳﻄﻪﻫﺎی ﻣﺎلی، ﻧﻘﺶ مهمی ﺩﺭ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺳﺮﻣﺎیه ﻣـﻮﺭﺩ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻨﮕﺎﻩﻫﺎی ﺍﻗﺘﺼﺎﺩی ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﻧﻬﺎﺩﻫﺎی ﻣﺎلی، ﺩﺭ ﺍﻳﻔﺎی ﻫﺮﭼـﻪ ﺑﻬﺘـﺮ ﻧﻘـﺶ ﺧـﻮﺩ، ﺑـﺎ ﭼﺎﻟﺶﻫﺎﻳﻲ ﺟﺪی ﺩﺭ ﻋﺮصه ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻘدینگی ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺎﻧﻚﻫﺎی ﺍﺳﻼمی، ﺑـﻪ ﺩﻟﻴـﻞ ربوی ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭی ﺍﺯ ﺍﺑﺰﺍﺭﻫﺎی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻘﺪینگی، ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺑﺎﻧـﻚﻫـﺎی ﻣﺘﻌـﺎﺭﻑ ﺑـﺎ ﺍﻳـﻦ ﭼﺎﻟﺶﻫﺎ ﺭﻭﺑﻪﺭﻭ ﺑﻮﺩﻩ، ﻭ ﺩﺭ پی ﺭﺍﻫﻜﺎﺭﻫـﺎ ﻭ ﺭﻭﺵﻫـﺎی ﺟـﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﻫﺴـﺘﻨﺪ.

اشتباه بزرگ در مدیریت نقدینگی سهام عدالت

آزادسازی سهام عدالت باید در مقطع حداقل ۵ ساله و به صورت تدریجی و ترجیحا بلوکی انجام شود. بازار سرمایه گنجایش آزادسازی ناگهانی سهام عدالت را ندارد.

یک اشتباه بزرگ در مدیریت نقدینگی سهام عدالت

به گزارش بورس‌نیوز، بررسی چالش‌های سهام عدالت با حضور مهدی دلبری مدیرعامل شرکت سبدگردان دارا در استودیو بورس نیوز برگزار شد.

بخش نخست این گزارش را اینجا بخوانید.

مهدی دلبری مدیرعامل شرکت سبدگردان دارا در گفت‌وگو با بورس نیوز ضمن تبریک سال نو بیان کرد: اهمیت مدیریت نقدینگی یکی از نکات حائز اهمیت در بررسی سهام عدالت، تنوع پرتفوی سهام عدالت است. با توجه به وجود سهم هایی از گروه های مختلف از جمله پتروشیمی، پالایشی، بانک و فلزات در سبد سهام عدالت، سهام عدالت دارای پرتفوی متنوعی است.‌

مدیریت نقدینگی سهام عدالت و انصاف!

دلبری: نکته دوم در مورد سهام عدالت، بحث مدیریت نقدینگی است که باید به سمت تقسیم منصفانه و عادلانه سود حرکت کنیم. اگر قرار باشد تمام سود سهام عدالت بین سهامداران تقسیم شود، قطعاً سهامداران عدالت درصد سهامداری خود را در سال‌های آینده حفظ نخواهند کرد و در رقابت با سایر سهامداران، سهام عدالت تضعیف خواهد شد.

اگر سهام عدالت تمام سود نقدی را بین سهامداران تقسیم کند، در سال‌های آینده توانایی شرکت در افزایش سرمایه ها و پروژه های شرکت های سرمایه پذیر و. را نخواهد داشت.

معتقدم از این نقدینگی سهام عدالت می‌توان به عنوان یک پرتفوی فعال در فرصت های بازار سرمایه از جمله در پذیره‌نویسی‌ها، خریدهای بلوکی و . ‌ استفاده کرد.

در سال‌های گذشته، بلوک های ارزنده ای همچون بلوک "فارس" وجود داشته که سهام عدالت به‌عنوان بزرگ‌ترین سهامدار بازار سرمایه از آنها محروم شده است.

امیدوارم مدیریت نقدینگی به کمک سهام اهمیت مدیریت نقدینگی عدالت بیاید. در شرایطی قرار داریم که در تمامی شرکت ها حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد سود بین سهامداران تقسیم می شود.

حال آنکه در سهام عدالت ۱۰۰ درصد سود بین سهامداران تقسیم می شود. این نکته مهمی است که باید بدان توجه داشت.

جنگ حاکمیتی در شرکت‌های سهام عدالت

دلبری: بحث حاکمیت شرکتی در سهام عدالت است.‌ جنگی بین دولت و شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی و سهامداران مستقیم صورت گرفته که حق رای در کدام بخش قرار بگیرد.

در مورد تعیین اعضای هیات مدیره شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی سهام عدالت باید طبق قانون تجارت عمل شود و مدیران دلسوز و دارای صلاحیت بر اساس حق رای انتخاب شوند و در راستای منافع سهامداران حرکت کنند. امیدواریم این اتفاق در سال جدید رخ دهد و سهامداران عدالت اطمینان خاطر داشته باشند که این ثروت ارزشمند به نحوه مناسب مدیریت می شود.

ارزندگی سهام عدالت را نمی‌توان فراموش کرد ؛ سهام عدالت به اندازه شاخص کل بورس اصلاح قیمتی داشته، ولی بعد از این انتظار می‌رود سهام عدالت از شاخص کل بورس عملکرد بهتری داشته باشد؛ چراکه پرتفوی سهام عدالت، پرتفوی نسبتاً ارزنده‌تری نسبت به سایر بازار است و تقریباً دو برابر بازده نقدی کل بازار سرمایه، سود تقسیمی داشته است.

البته امیدوارم حداقل نیمی از این سود، در پرتفوی سهام عدالت ماندگار شود و در افزایش سرمایه ها و پروژه ها و طرح های شرکت ها مورد استفاده قرار بگیرد.

انتقادات به نحوه آزادسازی سهام عدالت

دلبری: یکی از دلایل ریزش بازار سرمایه از نگاه کارشناسان این بازار، آزاد‌سازی سهام عدالت بوده است. مرحله دوم آزادسازی سهام عدالت، در سال ۹۹ دقیقا روز بعد از عید غدیر صورت گرفت.

در آن مقطع افرادی که آزادسازی سهام عدالت را انتخاب کردند، حدود ۴۰۰ هزار میلیارد تومان سهام در اختیار داشتند که این میزان سهام تقریبا از کل سهام شناور بازار سرمایه بیشتر بود!

طبیعی است که فروش این حجم سهام روی کلیت بازار سرمایه تاثیرگذار باشد. در کل دنیا در بورس ها، روش های مختلفی برای کاهش اثر چنین اقداماتی وجود دارد مثل استفاده از معاملات الگوریتمی، معاملات مخفی و . ولی متاسفانه سازمان بورس و اوراق بهادار سال گذشته بر عکس روال کل‌ بورس های جهانی، معاملات الگوریتمی را متوقف کرد و هرکس که تصمیم به فروش داشت مجبور بود سفارش بزرگی وارد سیستم کند که این حجم فروش ترس ایجاد می‌کرد.

هر چند باید بپذیریم بازار سرمایه در آن مقطع، بازار گرانی بود؛ ولی آزادسازی سهام عدالت به تسریع اصلاح بازار سرمایه دامن زد و در سال ۹۹، شدیدترین و سریع ترین ریزش ۲ دهه گذشته اتفاق افتاد و در بازه زمانی ۳ الی ۴ ماهه شاهد ریزش ۳۵ درصدی بازار بودیم.

فرهنگ سازی سهام عدالت، فراموش شد

دلبری: معتقدم در بحث فرهنگ سازی سهام عدالت کاری انجام نشده و به دارندگان سهام عدالت آموزش نداده ایم که این سهام، ارزشمندترین دارایی آنها است و باید در نگهداری آن کوشا باشند.

شاید اگر به مردم آموزش داده میشد که باید اقدام به نگهداری سهام عدالت خود کنند، بازار سرمایه هم شرایط بهتری داشت.

سود نقدی سال ۹۹ سهام عدالت (که در پایان ۱۴۰۰ تقسیم شد) تقریباً دو برابر یارانه نقدی بود که مردم در مقطع ۱۲ ماهه دریافت کرده بودند.‌

همچنین معتقدم فعلاً نباید به سمت آزادسازی سهام عدالت حرکت کرد و باید راهکاری بیندیشیم که بخشی از اشتباهات قبلی را جبران کند. آزادسازی سهام عدالت باید در مقطع حداقل ۵ ساله و به صورت تدریجی و ترجیحا بلوکی انجام شود. بازار سرمایه گنجایش آزادسازی ناگهانی سهام عدالت را ندارد.

انتقادی به عملکرد شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی سهام عدالت

دلبری: چالش جدی در مدیریت سهام عدالت وجود دارد. ۳۱ شرکت سرمایه گذاری استانی سهام عدالت با پرتفوی مشابه ایجاد شده که سهامداران مشابه و نیازهای نسبتاً مشابه هم دارند.‌ مدیریت پرتفوی این شرکتها باید مدیریت واحدی باشد.

نیازی نیست ۳۱ تیم مدیریت پرتفوی ایجاد شود تا امکان کنترل مدیریتی روی شرکت ها هم وجود داشته باشد.

به‌عنوان مثال در پرتفوی سهام عدالت، سهمی به نام مارون وجود دارد که برای داشتن ۱۰۰ هزار سهم این شرکت، دعواست!

چرا باید این سهم خرد شود و مدیریت آن را به دست اشخاص مختلف سپرد؟

باید به سمت مدیریت واحد این شرکت ها حرکت کرد تا ارزش پرتفوی شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی سهام عدالت حفظ شود. ضمن اینکه معتقدم حتی رعایت دستورالعمل های تایید صلاحیت حرفه‌ای اعضای هیئت مدیره (طبق قانون بازار اوراق بهادار) برای تایید صلاحیت این افراد کافی نیست.

بزرگترین شرکت سرمایه گذاری در بازار سرمایه پرتفوی حداکثر ۳۵۰۰ میلیارد تومانی دارد. حال آنکه ارزش پرتفوی شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی سهام عدالت اختلاف معناداری با ارزش پرتفوی شرکت‌های سرمایه‌گذاری عادی دارد و باید افراد بسیار خبره و با تجربه در ترکیب هیئت مدیره این شرکت ها قرار بگیرند.

تحلیل بخشنامه مدیریت ریسک نقدینگی بانک مرکزی

تحلیل بخشنامه مدیریت ریسک نقدینگی بانک مرکزی

تعیین چارچوب مدیریت نقدینگی و الزام بانک ها به رعایت اصول مدیریت ریسک نقدینگی، ستون اصلی مدیریت ریسک حرفه ای در شبکه بانکی کشور محسوب می‌شود.

به گزارش ایلنا؛ بانک مرکزی در اوایل آبان ماه با ابلاغ بخشنامه­‌ای با عنوان «حداقل الزامات مدیریت ریسک نقدینگی موسسات اعتباری» تمام بانک­ ها و موسسات بانکی دارای مجوز را ملزم به رعایت مفاد اصلی بخشنامه برای پایش وضعیت نقدینگی و مدیریت ریسک نقدینگی خود در دوره­ های کوتاه مدت ۳۰ روزه و یکساله کرد.

اهمیت این بخشنامه وقتی دو چندان می­‌شود که بدانیم همواره در جلسات کمیته دارایی و بدهی­‌های بانک­ ها جای خالی مباحث مربوط به مدیریت ریسک اهمیت مدیریت نقدینگی نقدینگی و تحلیل وضعیت نقدینگی برای پاسخگویی در شرایط نرمال و بحرانی احساس می­ شود؛ که در صورت الزام بانک­ ها به تاسیس کمیته فرعی ریسک نقدینگی در ذیل کمیته ریسک، این مهم برآورده خواهد شد. بنابراین، می­ توان ابلاغ بخشنامه مذکور را گامی رو به جلو جهت تقویت مسئله مدیریت ریسک در شبکه بانکی محسوب کرد.

مسئله مهمی که در اینجا باید به آن توجه شود این است که مقوله مدیریت ریسک به میزانی که در سایر کشورها مورد توجه بانک‌ها و موسسات اعتباری قرار دارد، در شبکه بانکی کشور مورد توجه نیست؛ که این موضوع می‌تواند در بلندمدت هزینه‌های گوناگونی ایجاد کند. بنابراین، دغدغه سیاست‌گذار جهت بهبود فرهنگ مدیریت ریسک در شبکه بانکی قابل توجه است.

با این حال نباید فراموش کرد که در بانکداری حرفه­ ای، از بحث مدیریت نقدینگی و ریسک نقدینگی به عنوان ریسک نتیجه یا ریسک پیامد یاد می­ شود؛ که به شکل ساده بدین معنی است که این ریسک هنگامی ­تشدید خواهد شد که طرف ­معاملاتی اعم از مشتری حقیقی یا حقوقی بانک در بازپرداخت خود دچار نکول شود. این نکول چه در سمت دارایی‌های ترازنامه و چه در سمت اقلام زیرخط، در صورت بالا بودن ارزش و غیره منتظره بودن، بانک را در یک بازه زمانی مشخص تحت فشار قرار می­ دهد.

به نظر می‌رسد بخشنامه مذکور که بر طبق اسناد منتشر شده توسط کمیته بال تدوین شده است، در برخی از مواد و تبصره­ ها برای بانک­ های ایران به سختی قابلیت پیاده­ سازی خواهد داشت. دلایلی که در این مورد می­ توان به شکل عمده ذکر کرد شامل موارد متعددی می‌شود که یکی از مهمترین آنها عدم وجود سامانه نرم‌افزاری مناسب و قابل اعتماد برای استخراج اطلاعات روزانه است.

همچنین، بر اساس فصول سوم و هشتم این بخشنامه موسسه اعتباری موظف شده است با توجه به پیچیدگی عملیات بانکی خود از روش­ های مناسبی برای اندازه­ گیری و پایش نقدینگی، جریانات نقدی ورودی و خروجی استفاده کند که این موضوع جای تامل دارد.

در واقع، مسئله اساسی در این فصول از بخش­نامه تبیین و تعیین مدل­ ها و چارچوب­ هایی است که بانک­ ها باید بر اساس آنها به محاسبه و اندازه­ گیری وضعیت نقدینگی و ریسک نقدینگی بپردازند. به عبارتی، در صورتی که بانک­ ها از مدل­ های ارزیابی ریسک نقدینگی داخلی یا روش IRB استفاده می­ کنند، این مدل­ ها و چارچوب آنها باید به تایید ناظر بانکی برسند؛ زیرا ممکن است در فرآیندهای پس­ آزمایی (Back Testing) مدل­ ها و تخمین جریان نقدی خروجی و یا جریان نقدی ورودی، زیاد قابل اعتماد نبوده و همچنین دارای خطا باشند.

کنترل ریسک نقدینگی در بانک ها

بانک مرکزی با ابلاغ یک دستورالعمل، بر ضرورت مدیریت ریسک نقدینگی موسسات اعتباری مطابق با آخرین استانداردهای بین المللی تاکید کرد.

پایگاه خبری بانک مسکن

به گزارش پایگاه خبری بانک مسکن، بانک مرکزی در آخرین ابلاغیه خود به شبکه بانکی، ایجاد واحدی مجزا برای مدیریت ریسک نقدینگی را الزامی کرد. واحدی که باید به‌ طور مستمر ریسک نقدینگی بانک یا موسسه اعتباری را رصد کند. با اجرای دستورالعمل جدید، بانک‌ها در مقابل شوک‌های مالی مقاوم‌تر خواهند شد و در مواقع بحران از قدرت نقدینگی بیشتری برخوردار خواهند بود. ساز و کارهای پیش‌ بینی شده در این دستورالعمل قابلیت کنترل شوک‌های مالی در بازار پول را افزایش می‌دهد. با این اوصاف، سرایت شوک‌ها به خارج از این دایره و مبتلا کردن دیگر بخش‌های اقتصاد به حداقل خواهد رسید. دستورالعمل «حداقل الزامات مدیریت ریسک نقدینگی مؤسسات اعتباری» به تصویب شورای پول و اعتبار رسیده و اجرای آن از سال بعد الزامی است .

این دستورالعمل با هدف مدیریت «ریسک نقدینگی» تهیه شده است. ریسک نقدینگی، احتمالی است که در آن موسسه اعتباری، در تامین دارایی‌های نقد برای پرداخت بدهی‌ها و ایفای تعهدات به مشکل می‌خورد. در اینجا منظور از دارایی‌های نقد، وجه نقد و سایر دارایی‌هایی است که به سرعت و با حداقل هزینه ممکن، قابل‌ تبدیل به وجه نقد باشند؛ به این نوع دارایی‌ها، «دارایی نقد باکیفیت» گفته می‌شود. عدم مدیریت صحیح ریسک نقدینگی، می‌تواند بانک را وارد بحران کند، حتی توقف فعالیت بانک و ورشکستگی نیز دور از ذهن نیست. بانک مرکزی نیز با توجه به اهمیت موضوع، برای اولین بار اقدام به تعریف ساز و کاری معین برای پوشش ریسک نقدینگی کرده است. کنترل مستمر ریسک اهمیت مدیریت نقدینگی نقدینگی می‌تواند بانک را در شرایط بحرانی احتمالی، بیمه کند. تجارب جهانی حاکی از این است که برخی بانک‌ها با وجود سرمایهکافی، به دلیل ضعف در مدیریت ریسک نقدینگی با مشکل مواجه شدند. در نتیجه مدیریت مجزا و متمرکز این موضوع، حیاتی است .

بانک مرکزی در دستورالعمل حاضر، آخرین ضوابط و استانداردهای بین‌المللی را لحاظ کرده است. اسناد کمیته نظارت بانکی بال و اسناد مربوط به هیات خدمات مالی اسلامی در تهیه دستورالعمل مورد توجه بوده است. در سند بال ۳، دو استاندارد در خصوص کیفیت نقدینگی معرفی شده است. هدف غایی این دو استاندارد، افزایش توانایی شبکه بانکی در جذب شوک‌های ناشی از تنش‌های مالی و اقتصادی و کاهش ریسک سرایت بحران از بخش مالی به بخش واقعی اقتصاد است. استاندارد اول نسبت پوشش نقدینگی است که بهبود وضعیت نقدینگی موسسه اعتباری را در کوتاه‌ مدت، هدف گرفته است. استاندارد دوم، نسبت تامین مالی پایدار خالص نام دارد. این نسبت به پایداری نسبت‌های نقدینگی در بازه یکساله می‌پردازد. زمان لازم‌ الاجرا شدن استاندارد دوم، به سال بعد میلادی موکول شده است؛ به همین علت بانک مرکزی در دستورالعمل فعلی استاندارد اول را در نظر گرفته است .

بانک‌ها و موسسات اعتباری موظفند ۵ اقدام برای انجام کامل مدیریت ریسک نقدینگی انجام دهند . در گام اول باید یک راهبرد برای مدیریت ریسک نقدینگی خود تهیه کنند. بانک‌ها در مرحله اول که تدوین راهبرد مدیریت ریسک نقدینگی است، باید روش‌های اندازه‌گیری ریسک را مشخص کنند. پیش‌ بینی سناریوهای مختلف نیز در همین مرحله انجام می‌شود. این مرحله باید هر سال حداکثر دو ماه پس از شروع دوره مالی به بانک مرکزی گزارش شود. پایش ریسک نقدینگی باید به صورت روزانه صورت گیرد. بانک‌‌‌ها علاوه‌ بر اینکه باید روش‌های مناسبی برای اندازه‌گیری سطح نقدینگی پول رایج کشور داشته باشد، باید برای ارزهای مهم نیز این روال را اهمیت مدیریت نقدینگی رعایت کنند .

ایجاد ساختار سازمانی گام دوم در این فرآیند است. بانک‌ها در قدم بعدی باید ساختار سازمانی لازم را برای تحقق هدف ایجاد کنند. در حقیقت بانک‌ها برای مدیریت کارآمد ریسک، باید ساختار سازمانی مناسب آن را پیش‌ بینی کنند. در این ساختار باید وظایف سیاست‌گذاری، اجرایی و نظارتی کاملا از یکدیگر مجزا شده باشند. برای این منظور «کمیته فرعی ریسک نقدینگی» زیرمجموعه «کمیته ریسک» تشکیل می‌شود که وظیفه سیاست‌گذاری ریسک نقدینگی را بر عهده می‌گیرد. واحد مدیریت ریسک نقدینگی در بانک‌ها باید حداقل دارای ۶ عضو باشد؛ رئیس واحد اجرایی مدیریک ریسک، رئیس واحد خزانه‌داری، رئیس واحد امور مالی، رئیس واحد مرتبط با تجهیز منابع، رئیس واحد اعتبارات و رئیس واحد سرمایه‌گذاری. کمیته فرعی ریسک نقدینگی علاوه‌ بر مدیریت و سیاست‌گذاری، وظیفه نظارت بر وضعیت نقدینگی در تمامی سطوح موسسه اعتباری را نیز دارد. جهت اجرای امور نیز «واحد اجرایی مدیریت ریسک نقدینگی» زیرمجموعه «واحد اجرایی مدیریت ریسک» ایجاد می‌شود. ارزیابی شاخص‌های اندازه‌گیری ریسک نقدینگی و طراحی و اجرای آزمون بحران و تحلیل نتایج آن، دو نمونه از وظایفی است که این واحد جدید مسوول آن است .

قدم سوم بانک‌ها، تدوین مقررات داخلی برای مدیریت ریسک نقدینگی است. این مقررات باید به تصویب هیات‌ مدیره موسسه اعتباری برسد. ساختار سازمانی نیز در قالب این مقررات تعریف می‌شود. در این مقررات، رویه‌های اصلاحی در موارد تخطی از حدود مقرر نقدینگی نیز پیش‌ بینی می‌شود. مقررات داخلی باید دارای یک ساز و کار کنترلی به منظور حصول اطمینان از عملکرد صحیح مدیریت ریسک نقدینگی باشند .

تنوع‌ بخشی به منابع وجوه، نیز گام چهارم بانک‌ها در مسیر ریسک‌زدایی نقدینگی، تنوع بخشی به منابع است. این هدف با مدیریت دسترسی به بازار صورت می‌گیرد. در دستورالعمل مورد بحث، راهکارهایی در این راستا ارائه شده است. در وهله اول بانک‌ها باید به جذب و حفظ طیف وسیعی از انواع سپرده‌گذاران و سایر تامین‌کنندگان منابع مالی و ارزیابی رفتار آنها مبادرت کنند. بانک‌ها باید میزان قابلیت اتکا به هر یک از منابع خود را بررسی و از اطمینان بیش از اندازه به یک منبع خودداری کنند. شبکه بانکی کشور باید میزان سهولت دسترسی به بازار را متناسب با ترکیب منابع خود در نظر گیرد؛ با این کار بانک مطمئن خواهد بود که می‌تواند منابع خود را به موقع به فروش برساند. نوسانات فصلی بازار نیز باید در محاسبه جریان‌های ورودی و خروجی وجوه نقد در نظر گرفته شوند .

در نهایت، پنجمین مرحله نیز ایجاد یک سامانه اطلاعاتی برای مدیریت ریسک نقدینگی است. سامانه اطلاعاتی با این هدف ایجاد می‌شود که پایش اطلاعات با سهولت و شفافیت بیشتر انجام گیرد. با استفاده از سامانه اطلاعاتی مقایسه وضعیت نقدینگی محقق شده با سناریوی مربوطه نیز به سهولت صورت می‌گیرد .

شناخت مفهوم جریان نقدینگی

آشنایی با Cash Flow برای مدیریت هزینه اهمیت مدیریت نقدینگی ها و درآمدهای هر شخصی الزامی است.

در این مقاله سعی داریم به زبان ساده شما را با این مفهوم به خوبی آشنا کنیم، پس در ادامه با ما باشید…

1# جریان نقدینگی چیست؟

جریان نقدینگی یا CF پولی است که طی یک دوره زمانی (به عنوان مثال یک ماه) در حال ورود و خروج در کسب و کار، تجارت و یا پروژه شما است.

در امور مالی، این اصطلاح برای توصیف میزان وجه نقد (ارز) است که
در یک بازه زمانی مشخص تولید یا مصرف می شود.

CF انواع مختلفی دارد که با کاربردهای مهم و گوناگونی برای اداره مشاغل و انجام تجزیه و تحلیل های مالی مورد استفاده قرار می گیرد.

به این صورت که نقدینگی ورودی از طرف مشتریانی است که
محصولات یا خدمات شما را خریداری می کنند.

جریان نقدینگی چیست

اگر مشتریان در زمان خرید پرداخت نکنند، بخشی از جریان نقدی شما از مجموعه حساب های دریافتی است.

همچنین نقدینگی در قالب پرداخت هزینه هایی مانند اجاره یا وام مسکن، پرداخت ماهانه وام و پرداخت مالیات و سایر حساب های قابل پرداخت از تجارت شما خارج می شود.

2# علت اهمیت جریان نقدینگی

اهمیت جریان نقدینگی

کمبود وجه نقد یکی از بزرگترین دلایل شکست شرکت های کوچک است.

اغلب مدیران در تجارت کوچک بر این باورند که “ذخایر نقدی ناکافی” دلیل اصلی عدم موفقیت استارت آپ ها است.

در واقع دلیل عدم موفقیت بسیاری از استارت آپ ها همین عدم وجود نقدینگی و تمام شدن پول است که
در موارد مختلف ممکن است متفاوت باشد.

1-2# جریان نقدینگی در راه اندازی مشاغل

نقدینگی در راه اندازی مشاغل

پرداختن به مسائل مربوط به گردش وجوه و جریان نقدینگی در هنگام راه اندازی مشاغل بسیار دشوار است چرا که
مشاغل در این زمان هزینه های زیادی دارند و نقدینگی به سرعت خرج می شود.

همچنین ممکن است شما هیچ مشتری یا فروشی نداشته باشید که باعث ورود نقدینگی شوند.

برای ادامه کار و ایجاد جریان نقدینگی، به برخی از منابع موقت وجه نقد مانند کارت اعتباری و یا وام نیاز دارید.

معمولا شش ماه اول یک کار تجاری یک زمان حیاتی برای گردش پول است.

اگر در این بازه زمانی پول کافی برای خرید، حمل و نقل و موارد دیگر ندارید، شانس موفقیت شما بالا نیست.

چرا که تأمین کنندگان معمولا به مشاغل جدید وام، اعتبار و تخفیف چشمگیری نمی دهند و
در عین حال ممکن است مشتریان شما بخواهند به صورت اعتباری پرداخت کنند.

همین موضوع سبب از بین رفتن بالانس جریان نقدینگی شده اهمیت مدیریت نقدینگی اهمیت مدیریت نقدینگی و
یک «بحران پول نقد» را برای شما ایجاد می کند.

شما می بایست در برآورد نیازهای جریان نقدی خود برای راه اندازی، هزینه های زندگی شخصی خود را که برای تأمین نیاز به تجارت لازم است، اضافه کنید.

2-2# جریان نقدینگی در مشاغل فصلی

گردش وجوه نقد برای مشاغل فصلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

مشاغلی که در دوره های مختلف سال مانند کسب و کارهای تعطیلات و تابستان دارای نوسان زیادی در تجارت هستند.

مدیریت جریان وجوه نقد در این نوع مشاغل مشکل است اما
می توان آن را با دقت انجام داد.

3-2# جریان نقدینگی در مقابل سود

نقدینگی در مقابل سود

این امکان برای کسب و کار شما وجود دارد که سود کسب کند اما پول نقد نداشته باشید.

قطعا برایتان جالب است که بدانید این امر چگونه می تواند اتفاق می افتد؟

پاسخ کوتاه این است که سود یک مفهوم حسابداری است در حالی که
پول نقد مبلغ موجود در حساب کسب و کار است.

سود صورتحساب ها را پرداخت نمی کند.

شما می توانید دارایی داشته باشید، مانند حساب های قابل دریافت (پولی که مشتری به شما بدهکار است) اما
اگر نتوانید از بدهی خود وصول کنید، پول نقد نخواهید داشت.

3# انواع جریان نقدینگی

Cash Flow انواع مختلفی دارد، بنابراین مهم است که درک درستی از هر یک از آن ها داشته باشید.

وقتی کسی به اصطلاح CF مراجعه می کند، ممکن است به موارد مختلفی از آن برسد، بنابراین مطمئن شوید که
از کدام اصطلاح جریان نقدینگی استفاده می شود.

انواع جریان های نقدی عبارتند از:

1-3# نقدینگی حاصل از فعالیت های عملیاتی

وجوه نقدی که توسط فعالیت های اصلی تجاری یک شرکت تولید می شود.

یعنی درآمد حاصل از تولید و فعالیت های دیگر که شامل هرگونه جریان نقدی از دارایی های جاری و بدهی های جاری است.

2-3# نقدینگی رایگان به حقوق صاحبان سهام (FCFE)

FCFE میزان وجه نقدی است که یک کسب و کار ایجاد کرده و
برای توزیع به طور بالقوه بین سهامداران در دسترس است.

3-3# نقدینگی رایگان به شرکت (FCFF)

این معیاری است که تصور می کند شرکت هیچ بدهی ای ندارد.

این نوع از CF در مدل سازی و ارزیابی مالی استفاده می شود.

4-3# تغییر در جریان نقدینگی

در این مورد تغییر در میزان جریان نقدینگی از یک دوره به دوره دیگر در حسابداری انجام می شود.

یعنی ممکن است جریان نقدینگی از ماه قبل به ماه جاری تزریق شود.

4# کاربردهای جریان نقدینگی

Cash Flow هم در اداره مشاغل و هم در انجام تجزیه و تحلیل مالی کاربردهای زیادی دارد.

در واقع، این یکی از مهمترین معیارها در کل امور مالی و حسابداری است.

متداول ترین معیارهای نقدی و کاربردهای CF به شرح زیر است:

1-4# ارزش فعلی خالص (Net Present Value)

NPV از محاسبه ارزش تجارت با ساخت مدل DCF و محاسبه ارزش فعلی خالص انجام می شود.

ارزش فعلی خالص (NPV) ارزش کل جریان های نقدی آینده (مثبت و منفی) در کل عمر سرمایه گذاری در حال حاضر است.

تجزیه و تحلیل NPV نوعی ارزیابی ذاتی است و
به طور گسترده در سراسر امور مالی و حسابداری برای تعیین ارزش یک تجارت، امنیت سرمایه گذاری، پروژه سرمایه، سرمایه گذاری جدید، برنامه کاهش هزینه و هر چیزی که شامل جریان نقدی باشد استفاده می شود.

2-4# نرخ بازگشت داخلی (Internal Rate of Return)

نرخ بازگشت داخلی (IRR) نرخ تخفیفی است که
ارزش اهمیت مدیریت نقدینگی فعلی خالص (NPV) یک پروژه را صفر می کند.

به عبارت دیگر، این نرخ بازده ترکیبی سالانه است که در یک پروژه یا سرمایه گذاری به دست خواهد آمد.

3-4# نقدینگی

ارزیابی اینکه یک شرکت چقدر می تواند به تعهدات مالی کوتاه مدت خود عمل کند.

4-4# عملکرد جریان نقدینگی

اندازه گیری میزان وجه نقد کسب و کار در هر سهم نسبت به قیمت سهام آن که به صورت درصد بیان می شود.

5-4# جریان نقدی به ازای هر سهم (Cash Flow Per Share)

CFPS یا جریان نقدی به ازای هر سهم پول نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی تقسیم بر تعداد سهام مانده است.

6-4# نسبت درآمد قیمت (P/E)

نسبت p به cf

نسبت درآمد قیمت یا نسبت P/E رابطه ای بین قیمت سهام شرکت و سود هر سهم (EPS) است.

این یک نسبت محبوب است که درک بهتری از ارزش شرکت به سرمایه گذاران می دهد.

نسبت P/E انتظارات بازار را نشان می دهد و قیمتی است که
شما باید به ازای هر واحد درآمد فعلی (یا درآمد در آینده) پرداخت کنید.

درآمد هنگام ارزیابی ارزش سهام شرکت مهم است زیرا سرمایه گذاران می خواهند بدانند که
یک شرکت چقدر سودآور است و در آینده چقدر سودآور خواهد بود.

به علاوه، اگر شرکت رشد نکند و
سطح فعلی درآمد ثابت بماند، P/E را می توان به تعداد سال هایی که طول می کشد شرکت برای مبلغ پرداختی برای هر سهم بازپرداخت کند، تعبیر کرد.

7-4# نسبت تبدیل وجه نقد

مدت زمانی که یک شرکت برای موجودی خود (هزینه کالاهای فروخته شده) پرداخت می کند و
هزینه آن را از مشتریان خود دریافت می کند، نسبت تبدیل نقدینگی است.

8-4# فاصله مالی

معیاری برای کسری یک شرکت که باید برطرف کند. (چقدر به پول نقد بیشتری نیاز دارد)

9-4# پرداخت سود سهام

جریان نقدینگی می تواند برای تأمین بودجه سود سهام به سرمایه گذاران استفاده شود.

10-4#سرمایه گذاری

جریان نقدینگی همچنین می تواند برای سرمایه گذاری مجدد و رشد در تجارت مورد استفاده قرار گیرد.

مقاله بالا بخشی از مطالب گسترده حوزه حسابداری ویژه بازار کار است.

برای یادگیری صفر تا صد این حوزه به آموزش جامع حسابداری بازار کار نماتک مراجعه کنید.

برای مشاهده توضیحات کامل بسته کلیک کنید.

بسته حسابداری بازار کار

اگر به دنبال یاد گرفتن مهارت بیشتر و افزایش درآمد هستید،

برای دریافت آموزش های رایگان مرتبط با حوزه علاقه‌مندی خود فقط کافیه فرم رو تکمیل کنید.

وضعیت شغلی خود را انتخاب کنید:

نظرتون درباره این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.

درباره نویسنده : تیم نماتک

ما یه هدف مشترک داریم و میخوایم مهارت هایی که توی صنعت لازمه رو به افراد آموزش بدیم تا روزی که کالای ایرانی در دنیا بهترین باشه. اگه شما هم هدفتون همینه، نماتکی بشید. (:

vasael.ir

وسائل ـ این مقاله ﺑـﺎ ﺍﺳـﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ توصیفی، ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺎﺳﺦﮔﻮیی ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺆﺍﻝ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺭﺍﻩﻫﺎی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ نقدینگی ﺩﺭ ﺑﺎﻧﻜﺪﺍﺭی اسلامی ﻛﺪﺍﻡ ﺍﻧﺪ؟ ﺁﻳﺎ میﺗـﻮﺍﻥ ﺑﺴـﺘﻪﺍی ﺍﺯ ﺍﺑﺰﺍﺭﻫـﺎ ﺭﺍ ﻣﺘﻨﺎﺳـﺐ ﺑـﺎ ﻃﺒﻘـﻪ ﺑﻨـﺪی ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪیﻫﺎ، ﺑﺮﺍی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻘﺪﻳنگی ﺩﺭ ﺑﺎﻧﻜﺪﺍﺭی ﺍﺳﻼﻣﻲ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻛﺮﺩ؟

معرفی مقاله| ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻘﺪینگی ﺩﺭ ﺑﺎﻧﻜﺪﺍﺭی ﺍﺳﻼمی

به گزارش وسائل، ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺑﺎﻧﻚﻫﺎ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮﻳﻦ ﻭﺍﺳﻄﻪﻫﺎی ﻣﺎلی، ﻧﻘﺶ مهمی ﺩﺭ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺳﺮﻣﺎیه ﻣـﻮﺭﺩ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻨﮕﺎﻩﻫﺎی ﺍﻗﺘﺼﺎﺩی ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﻧﻬﺎﺩﻫﺎی ﻣﺎلی، ﺩﺭ ﺍﻳﻔﺎی ﻫﺮﭼـﻪ ﺑﻬﺘـﺮ ﻧﻘـﺶ ﺧـﻮﺩ، ﺑـﺎ ﭼﺎﻟﺶﻫﺎﻳﻲ ﺟﺪی ﺩﺭ ﻋﺮصه ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻘدینگی ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺎﻧﻚﻫﺎی ﺍﺳﻼمی، ﺑـﻪ ﺩﻟﻴـﻞ ربوی ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭی ﺍﺯ ﺍﺑﺰﺍﺭﻫﺎی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻘﺪینگی، ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺑﺎﻧـﻚﻫـﺎی ﻣﺘﻌـﺎﺭﻑ ﺑـﺎ ﺍﻳـﻦ ﭼﺎﻟﺶﻫﺎ ﺭﻭﺑﻪﺭﻭ ﺑﻮﺩﻩ، ﻭ ﺩﺭ پی ﺭﺍﻫﻜﺎﺭﻫـﺎ ﻭ ﺭﻭﺵﻫـﺎی ﺟـﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﻫﺴـﺘﻨﺪ.

اهمیت مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی

ﭼﻨﺪی ﺍﺳـﺖ ﺍﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﺩﺭﺻﺪﺩ ﻃﺮﺍحی ﺍﺑﺰﺍﺭﻫﺎی ﺳﺎﺯﮔﺎﺭ ﺑﺎ ﻣﺒـﺎنی ﻓﻘﻪ ﺍﺳﻼمی ﻭ ﻛﺎﺭﺍﻣﺪ ﺩﺭ ﻋﺮصه ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ ﺑﺮﺁﻣﺪﻩﺍﻧﺪ. مقاله ﺣﺎﺿـﺮ، ﺑـﺎ ﺍﺳـﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ توصیفی، ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺎﺳﺦﮔﻮیی ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺆﺍﻝﻫﺎﺳﺖ ﻛﻪ: ﺭﺍﻩﻫﺎی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ نقدینگی ﺩﺭ ﺑﺎﻧﻜﺪﺍﺭی اسلامی ﻛﺪﺍﻡ ﺍﻧﺪ؟ ﺁﻳﺎ میﺗـﻮﺍﻥ ﺑﺴـﺘﻪﺍی ﺍﺯ ﺍﺑﺰﺍﺭﻫـﺎ ﺭﺍ ﻣﺘﻨﺎﺳـﺐ ﺑـﺎ ﻃﺒﻘـﻪ ﺑﻨـﺪی ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪیﻫﺎ، ﺑﺮﺍی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻘﺪﻳنگی ﺩﺭ ﺑﺎﻧﻜﺪﺍﺭی ﺍﺳﻼﻣﻲ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻛﺮﺩ؟ ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ، ﻋـﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﭼﻨﺪ ﻧﻮﻉ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﺟﺪﻳﺪ ﺟﻬﺖ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻘﺪینگی، ﺑﺴﺘﻪ ای ﺍﺯ ﺍﺑﺰﺍﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﺘﻨﺎﺳـﺐ ﺑـﺎ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪیﻫﺎی ﻧﻘﺪینگی ﺩﺭ ﺑﺎﻧﻜﺪﺍﺭی ﺍﺳﻼمی ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

چالش های مدیریت نقدینگی در بانک اسلامی

اﻣﺮوزه ﺑﺎﻧﮑﺪاری ﯾﮑﯽ از ﺑﺎ اﻫﻤﯿﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﺑﺨﺶﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎد ﺑـﻪ ﺷـﻤﺎر ﻣـﯽ آﯾـﺪ. ﺑﺎﻧـﮏﻫـﺎ، از ﯾﮏﻃﺮف، ﺑﺎ ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﯽ درﯾﺎﻓﺖﻫﺎ و ﭘﺮداﺧﺖﻫﺎ، اﻣﺮ ﻣﺒﺎدﻻت ﺗﺠﺎری و ﺑﺎزرﮔﺎﻧﯽ را ﺗﺴـﻬﯿﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و ﻣﻮﺟﺐ ﮔﺴﺘﺮش ﺑﺎزارﻫﺎ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ؛ از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ، ﺑﺎ ﺗﺠﻬﯿﺰ ﭘـﺲاﻧـﺪازﻫﺎی رﯾـﺰ و درﺷﺖ و ﻫﺪاﯾﺖ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺑﻨﮕﺎهﻫﺎی ﺗﻮﻟﯿﺪی، زﻣﯿﻨﻪﻫـﺎی رﺷـﺪ و ﺷـﮑﻮﻓﺎﯾﯽ اﻗﺘﺼـﺎد را ﻓﺮاﻫﻢ می‌آورند ﺑﺎﻧﮏﻫﺎ در ﻣﺴﯿﺮ ﻧﯿﻞ ﺑﻪ اﯾﻦ اﻫﺪاف، ﺑﺎ ﭼﺎﻟﺶﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪدی روﺑﻪرو ﻫﺴـﺘﻨﺪ ﮐﻪ رﯾﺴﮏ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ از ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺰرگﺗﺮﯾﻦ آن ﭼﺎﻟﺶﻫﺎﺳﺖ.

ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ ﺑﺎﻧﮏ ﺷﺎﻣﻞ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ و ﺗﺄﻣﯿﻦ آﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺣﺪاﻗﻞّ ﻫﺰﯾﻨـﮥ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ. دﻟﯿﻞ اﺻﻠﯽ رﯾﺴﮏ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ اﯾـﻦ اﺳـﺖ ﮐـﻪ ﺑﯿﺸـﺘﺮ ﻣﻨـﺎﺑﻊ ﺑﺎﻧـﮏﻫـﺎ از ﻣﺤـﻞّ ﺳﭙﺮدهﻫﺎی ﮐﻮﺗﺎهﻣﺪت ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻣﯽﺷﻮد، در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﺴﻬﯿﻼت ﺑﺎﻧﮏﻫﺎ ﺻﺮف ﺳـﺮﻣﺎﯾﻪﮔـﺬاری در داراﯾﯽﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽﮔـﺮدد ﮐـﻪ درﺟـﮥ ﻧﻘـﺪ ﺷـﻮﻧﺪﮔﯽ ﻧﺴـﺒﺘﺎً ﭘـﺎﯾﯿﻨﯽ دارﻧـﺪ. ﺑﻨـﺎﺑﺮاﯾﻦ، ﯾﮑـﯽ از وﻇﯿﻔﻪﻫﺎی اﺻﻠﯽ ﺑﺎﻧﮏ اﯾﺠﺎد ﺗﻮازن ﺑﯿﻦ ﺗﻌﻬﺪات ﻣـﺎﻟﯽ ﮐﻮﺗـﺎهﻣـﺪت و ﺳـﺮﻣﺎﯾﻪﮔـﺬاریﻫـﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت اﺳﺖ.

ﻧﮕﻬﺪاری ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﻧﺎﮐﺎﻓﯽ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ، ﺑﺎﻧﮏ را ﺑﺎ ﺧﻄﺮ ﻋـﺪم ﺗﻮاﻧـﺎﯾﯽ در اﯾﻔـﺎي ﺗﻌﻬﺪات و ورﺷﮑﺴـﺘﮕﯽ ﻣﻮاﺟـﻪ ﻣـﯽﮐﻨـﺪ؛ و ﻧﮕﻬـﺪاری ﻣﻘـﺎدﯾﺮ ﻓـﺮاوان ﻧﻘـﺪﯾﻨﮕﯽ ﻣﻮﺟـﺐ ﺗﺨﺼﯿﺺ ﻧﺎﮐﺎراﻣﺪ ﻣﻨﺎﺑﻊ، ﮐﺎﻫﺶ ﻧﺮخ ﺳﻮددﻫﯽ ﺑﻪ ﺳﭙﺮدهﻫﺎ، و در ﻧﺘﯿﺠﻪ از دﺳـﺖ دادن ﺑـﺎزار ﻣﯽﺷﻮد.

ابزارهای مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی

از دﯾﺪﮔﺎه ﺑﺎﻧﮑﺪاری اﺳﻼﻣﯽ، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ ﺑﻪ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺑﺎﻧﮏ در ﺗﺠﻬﯿـﺰ ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪرﯾـﺰی ﺷﺪه‌ی ﻣﻨﺎﺑﻊ و ﺗﺄﻣﯿﻦ ﺗﻘﺎﺿﺎﻫﺎی ﻣﻮﺟـﻪ اﻃـﻼق ﻣـﯽ ﺷـﻮد. ﺑـﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿـﺐ، ﻋﻮاﻣـﻞ اﺳﺎﺳـﯽ در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ، ﺷﺎﻣﻞ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺗﻘﺎﺿﺎي ﻣﻮﺟﻪ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ و ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﻣﻨﺎﺳﺐ، ﺑـﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑﻪ زﻣﺎن و ﻫﺰﯾﻨﮥ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ اﺳﺖ.

ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﯾﮏ ﺑﺎﻧﮏ اﺳﻼﻣﯽ در ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﺮدن ﻧﻘـﺪﯾﻨﮕﯽ، ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ ﻧﮕﻬﺪاری داراﯾﯽﻫﺎی ﻣﺎﻟﯽ ﺑﺎ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﻧﻘﺪﺷﻮﻧﺪﮔﯽ ﺑـﺎﻻ و ﻗﺎﺑﻠﯿـﺖ ﺟﺎﺑـﻪﺟـﺎﯾﯽ ﺳـﺮﯾﻊ اﺳﺖ؛ ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ، ﻧﻘﺪ ﺑﻮدن و ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﻧﻘﻞ و اﻧﺘﻘﺎل، ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ اﺟﺰای ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻌﺎﻣﻠﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻧﻘﺪ ﺑﻮدن داراﯾﯽ ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﮐﻪ داراﯾﯽ ﻣﺎﻟﯽ ﺑﺎﯾﺪ در ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ زﻣﺎن (ﯾﮏ روز ﯾﺎ ﮐﻤﺘـﺮ) در دﺳﺘﺮس ﻗﺮار ﮔﯿﺮد، ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻨﻈﻮر، ﺑﺎﻧﮏ ﻫﺎی اﺳﻼﻣﯽ ﻣﯽﺑﺎﯾﺴﺖ ﻣﻘﺪاری داراﯾﯽ را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻧﻘﺪ ﯾﺎ ﺑﺎ ﺳﻮدآوری ﮐﻢ ﻧﮕﻬﺪاری ﮐﻨﻨـﺪ.

ﺑﻨـﺎﺑﺮاﯾﻦ، ﺑﺎﻧـﮏﻫـﺎی اﺳـﻼﻣﯽ ﻣـﯽﺧﻮاﻫﻨـﺪ ﺿـﻤﻦ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﯿﺎزﻫﺎي ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ، ﺣﺠﻢ اهمیت مدیریت نقدینگی داراﯾﯽﻫﺎي ﮐﻢﺑﺎزده را به ﺣﺪاﻗﻞّ ﺑﺮﺳـﺎﻧﻨﺪ؛ و اﯾـﻦ در ﺣﺎﻟﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ رﻗﺎﺑﺖ روزاﻓﺰون ﺑﺎﻧﮏﻫﺎ از ﯾﮏﺳﻮ، و ﺑﺮداﺷﺖ ﺳـﭙﺮدهﻫـﺎ ﺑـﻪ ﻋﻠّـﺖ ﺗﻔـﺎوت ﻧﺮخﻫﺎی ﺳﻮددﻫﯽ در ﺑﺨﺶﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻗﺘﺼﺎدی از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ، ﺗﻼش ﺑـﺮاي ﺑﻬﯿﻨـﻪ ﮐـﺮدن داراﯾﯽﻫﺎی ﻏﯿﺮﺳﻮدآور را ﺗﺸﺪﯾﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ.

ساختار محتوایی مقاله

در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ، ﭘﺲ از ﺑﯿﺎن ادﺑﯿﺎت ﻣﻮﺿﻮع، ﻧﺨﺴﺖ ﺑـﻪ ﺿـﺮورت، روشﻫـﺎ، و اﺑﺰارﻫـﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ در ﺑﺎﻧﮑﺪاری ﺳﻨّﺘﯽ اﺷﺎره ﻣـﯽ ﺷـﻮد؛ ﺳـﭙﺲ، ﻧﯿـﺎز ﺑﺎﻧﮑـﺪاری اﺳـﻼﻣﯽ ﺑـﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﻣـﯽﮔﯿـﺮد. در اداﻣـﻪ، ﻧﯿﺎزﻫـﺎی ﻧﻘـﺪﯾﻨﮕﯽ در ﺑﺎﻧﮑـﺪاری اﺳﻼﻣﯽ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی و اﺑﺰارﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ آﻧﻬﺎ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽﺷﻮد. در ﻧﻬﺎﯾﺖ، ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺗﻨﻮع ﻧﯿﺎزﻫﺎ در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﺻـﻮل و ﻗﻮاﻋـﺪ اﺳـﻼﻣﯽ، ﺑﺴـﺘﻪای از اﺑﺰارﻫـﺎ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽﮔﺮدد ﮐﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آﻧﻬﺎ ﻣﯽﺗـﻮان ﺑـﻪ اﻫـﺪاف ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘـﺪﯾﻨﮕﯽ در ﺑﺎﻧﮑـﺪاری اﺳﻼﻣﯽ ﻧﺎﺋﻞ ﺷﺪ.

ﻧﺘﻴﺠﻪﮔﻴﺮی

در ﻧﻈﺎم اﻗﺘﺼﺎد ﻣﺘﻌﺎرف، و در ﺑﺎزار ﭘﻮل و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ، اوراق ﻗﺮﺿﻪ ﻧﻘﺶ اﺳﺎﺳﯽ دارد. ﺑﺎ ﺗﺤﺮﯾﻢ رﺑﺎ و اﺑﺰارﻫﺎی ﻣﺎﻟﯽ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻋﻘﺪ ﻗﺮض، از ﺟﻤﻠﻪ اوراق ﻗﺮﺿﻪ، ﻧﻈﺎم اﻗﺘﺼﺎد اﺳﻼﻣﯽ ﺑﺎ ﺧـﻸ ﻣﻮاﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮد. ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس، ﺑﺎﻧﮏداری اﺳﻼﻣﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ﺑﺨﺶﻫﺎی ﻣﻬﻢ اﻗﺘﺼـﺎدی و ﻧﻬﺎد اﺻﻠﯽ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﺪ در ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎي ﺧﻮد از اﯾﻦ اﺑﺰارﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﺪ.

ﻣﻄﺎﻟﻌـﺎت ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﻧﮏﻫﺎی اﺳﻼﻣﯽ، ﺑﻪ ﻋﻠّﺖ ﻧﺒﻮد اﺑﺰارﻫﺎی ﮐﺎﻓﯽ ﺑـﺮاي ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘـﺪﯾﻨﮕﯽ، ﺣﺠﻢ ﺑﺎﻻﯾﯽ از ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ را ﻧﮕﻬﺪاری ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ اﻣﺮ ﻫﺰﯾﻨـﻪ ﻓﺮﺻـﺖ ﺑـﺎﻻﯾﯽ ﺑـﺮاي آﻧﻬـﺎ اﯾﺠﺎد ﻣﯽﮐﻨﺪ؛ و در ﻧﻬﺎﯾﺖ، ﺑﺎزدﻫﯽ ﺑﺎﻧﮏ را ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽآورد. اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪان ﻣﺴﻠﻤﺎن ﺑﺮاي ﺟﺒـﺮان اﯾﻦ ﺧﻸ ﮔﺎمﻫﺎی ﻣﻬﻤﯽ ﺑﺮداﺷﺘﻪاﻧﺪ. آﻧﻬﺎ اﺑﺰارﻫﺎي ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘـﺪﯾﻨﮕﯽ ﭼـﻮن ﻣﺮاﺑﺤـﮥ ﻣـﻮازي، ﻗﺮض اﻟﺤﺴﻨﮥ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ، ﺻﻨﺪوق ABC و اوراق ﺑﻬﺎدار اﺳﻼﻣﯽ از ﺟﻤﻠﻪ اوراق ﻣﺮاﺑﺤﮥ رﻫﻨـﯽ و اﺟﺎره ﺑﻪ ﺷﺮط ﺗﻤﻠﯿﮏ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ اوراق ﻗﺮﺿﻪ در ﻧﻈـﺎم اﻗﺘﺼـﺎد اﺳـﻼﻣﯽ ﻣﻌﺮﻓـﯽ ﮐﺮده اﻧﺪ.

در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ، ﭘﺲ از اراﺋﮥ ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻧﻈﺮی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ در ﺑﺎﻧﮑﺪاری اﺳﻼﻣﯽ، ﻧﯿﺎزﻫـﺎی ﺑﺎﻧﮑﺪاری اﺳﻼﻣﯽ ﺑﻪ ﺳﻪ دﺳﺘﮥ ﮐﻠّﯽ ﻧﯿﺎزﻫﺎی آﻧﯽ، ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻮﺗﺎهﻣﺪت، و ﮐﻮﺗﺎهﻣﺪت ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪ؛ ﺳﭙﺲ، ﺑﺎ ﻧﻘﺪ و ﺑﺮرﺳﯽ اﻧﻮاع روشﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ در ﺑﺎﻧﮑﺪاری اﺳﻼﻣﯽ، ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از اﺑﺰارﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ در ﻗﺎﻟﺐ ﺑﺴﺘﻪﻫﺎﯾﯽ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻧﯿﺎزﻣﻨـﺪیﻫـﺎ اراﺋـﻪ ﮔﺸـﺖ ﮐـﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺮای ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ در ﺑﺎﻧﮑﺪاری اﺳﻼﻣﯽ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﯿﺮﻧﺪ.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.