موثرترین الگوهای مثلثی در تحلیل تکنیکال
الگوها در تحلیل تکنیکال ، ابزاری هستند که میتوانید براساس آن رفتار آینده بازار و قیمت را پیشبینی کنید. با استفاده از الگوها به استراتژی معاملاتی خود، دست مییابید. با استفاده از الگوها و اندیکاتورها میتوانید یک معامله درست و کم ریسک انجام دهید؛ زیرا، آنها اطلاعات مهمی در رابطه با رفتار و تفکر سرمایهگذاران در اختیار شما قرار میدهند. الگوی مثلث از جمله الگوهای ادامه دهنده هستند. این نوع از الگوها نشان میدهند که روندهای خنثی طی فعالیت قیمت، یک توقف مقطعی قیمت است و پس از طی این روند، مجددأ در همان جهت پیشین به حرکت خود ادامه میدهند.
انواع الگوهای مثلثی
انوع الگوهای مثلثی که در گروه الگوهای ادامهدهنده قرار دارند، به شرح زیر است:
- الگوهای مثلث متقارن
- الگوهای مثلث افزایشی
- الگوهای مثلث کاهشی
- الگوهای مثلث انبساطی (پهنشونده)
هر کدام از مثلثها، شکل متفاوت خود را دارند و بالطبع نوع پیشبینی در هر یک متفاوت است.
الگوی مثلث متقارن چیست:
الگو مثلث متقارن (The Symmetrical Triangle Pattern) زمانی اتفاق میافتد که حرکات صعودی و یا نزولی قیمت، در طول زمان به ناحیهای کوچکتر نزدیک میشود. در این الگو، حرکت به سمت بالا و یا پایین کمتر از قبل است. در واقع، این حرکت نسبت به آخرین حرکت رو به بالا و پایین، زیاد نیست. نوسانات رو به بالا در این الگو، در نقطهی پایینتر شکل میگیرد و نوسانات رو به پایین از نقطهای بالاتر تشکیل میشود. بعد از وصل کردن سقف نوسانهای بالا و کف نوسانهای پایین، یک مثلث متقارن در مکانی که دو خط روند به سمت یکدیگر حرکت میکنند، تشکیل میشود.
قیمتها ممکن است در الگوی مثلث، چندین بار به سمت بالا یا پایین حرکت کنند. به همین خاطر، بهتر است که صبور باشید تا ۳توسان بالا و پایین شکل بگیرد. سپس، الگو مثلث را ترسیم کنید. این الگو در بیشتر مواقع، نشاندهنده یک توقف کوتاه در روند است؛ زیرا، مثلث متقارن در اکثر مواقع یک الگو ادامه دهنده است.
مثلث متقارن چه اطلاعاتی به ما میدهد؟
زمان تشکیل محدوده مثلث، یک زمان خاص و مشخص میباشد. در واقع، مکان تقاطع دو خط موجب ایجاد الگو میشود. در اینجا یک قانون کلی وجود دارد که میگوید، قیمتها باید محدودهی بین ۲/۳ الی ۳/۴ فاصله افقی قاعده تا راس مثلث، الگو را بشکنند و همسو با روند قبلی به حرکت ادامه دهند. دوخط روند رسم شده در این الگو، در نهایت یکدیگر را قطع میکنند. از همین جهت، فاصله زمانی در هنگام رسم این دو خط قابل اندازه گیری است. در این الگو، زمانی که خط روند بالایی را میشکند، اخطاری برای شروع روند است. حال فرض کنید که ۳/۴ زمان کل گذشته است و آثاری از شکست خط روند مشاهده نمیشود. این حالت، اخطاری برای از دست رفتن پتانسیل خط به حساب میآید. در چنین حالتی، قیمتها به نوسان ادامه میدهد و از نقطه راس بالاتر میروند.
به طور کلی، مثلثها، ترکیبی از قیمت و زمان میباشند. محدوده قیمت را میشود با دو خط نزدیک شونده نشان داد. با تفسیر این دو خط، میتوانید نقطه تکمیل الگو را پیدا کنید. همچنین، متوجه خواهید شد که در چه نقطهای خط روند بالایی شکسته میشود و دوباره روند قبلی باز خواهد گشت.برای اینکه الگوی مثلث تکمیل شود و شکست خط روند مورد اعتماد واقع شود، چندین ملاک وجود دارد. یکی از مهمترین آنها، هنگامی است که قیمت پایانی در خارج از خط روند تثبیت شود.
الگوهای مثلث افزایشی
الگوی مثلث افزایشی و یا صعودی، یکی از حالتهای مختلف الگوهای مثلث متقارن محسوب میشود ولی از لحاظ پیشبینی تفاوتهایی با الگوی متقارن دارد. معمولأ مثلثهای افزایشی در روندهای صعودی ظاهر میشوند و به عنوان الگوهای ادامهدهنده عمل میکنند ولی گاهی اوقات به عنوان الگوهای تشکیلدهنده کف نیز عمل میکنند. زمانی که خریداران قدرت کافی برای عبور از سطح مقاومتی نداشته باشند و نتوانند در سطح مشخصی سفارشگذاری کنند، خط قیمت را به سمت بالا هدایت خواهند کرد. در چنین شرایطی، مثلثی مانند مثلث قایمالزاویه از برخورد خط روند افقی (خط بالا) با خط روند صعودی (پایین) شکل میگیرد که در این نوع مثلث، شکست معمولأ از قسمت ضلع افقی (بالا) اتفاق میافتد و روند صعودی با این شکست، ادامهدار خواهد بود.
در واقع، خریداران به تدریج قدرتمند میشوند چرا که قیمت کف، روی خط روند صعودی قرار دارد و آن قدر به سطح مقاومت فشار وارد میکند تا در نهایت، از خط مقاومت عبور کند و آن را بشکند. به این ترتیب، روند صعودی ادامه خواهد یافت. در تحلیل تکنیکال زمانی میتوانیم از الگوی مثلث افزایشی، سیگنال خرید و فروش دریافت کنیم که قیمتها در محدوده بین یک سطح مقاومت افقی (بالایی) و یک خط حمایت صعودی (پایینی) در نوسان باشد و در ادامه، روندی صعودی و یا نزولی (به ندرت) شکل بگیرد. در چنین شرایطی، ارزش معاملات به طور چشمگیری افزایش مییابد و این حرکت برگشتی به خط حمایت بعد از شکست غیرمعمول نیست و با حجم معامله کمی انجام میپذیرد. در این الگو، این نکته را باید در نظر بگیرید که به طور معمول خریداران موفق میشوند و مقاومت را در هم میشکنند. البته برای رسیدن به این موفقیت، باید سفارش خرید خود را بالای خط مقاومت قرار دهید.
این مقاله را حتما بخوانید: ارزش معاملات چیست؟!
الگوی مثلث کاهشی:
الگوی مثلث کاهشی و یا نزولی، یکی دیگر از حالتهای مختلف الگوهای مثلث متقارن محسوب میشود ولی از لحاظ پیشبینی تفاوتهایی با الگوی متقارن دارد. معمولأ مثلثهای کاهشی در روندهای کاهشی ظاهر میشوند و به عنوان الگوهای ادامهدهنده عمل میکنند. البته گاهی اوقات به عنوان الگوهای تشکیلدهنده سقف نیز عمل میکنند. زمانی که فروشندگان به صورت تدریجی قدرت را از خریداران میگیرند و بازار را در دست میگیرند، قیمت به آهستگی کاهش مییابد. در چنین شرایطی، مثلثی مانند مثلث قایمالزاویه از برخورد خط روند نزولی (بالا) و خط روند افقی (پایین) شکل میگیرد که شکست معمولأ از (پایین) اتفاق میافتد و روند نزولی با این شکست ادامهدار خواهد بود.
در واقع فروشندگان به تدریج قدرتمند میشوند، چرا که قیمت سقف، روی خط نزولی قرار دارد و آنقدر به خط حمایتی توسط فروشندگان فشار فروش وارد میشود تا در نهایت از خط حمایت عبور کند و آن را بشکند. به این ترتیب، روند نزولی قیمت ادامه خواهد یافت. در تحلیل تکنیکال زمانی میتوانیم از الگوی مثلث کاهشی، سیگنال خرید و فروش دریافت کنیم که قیمتها در محدوده بین یک سطح حمایت افقی (پایینی) و یک خط مقاومت نزولی (بالایی) در نوسان باشد و در ادامه، روند نزولی و یا صعودی (به ندرت) شکل بگیرد. در چنین شرایطی حجم معاملات به طور چشمگیری افزایش مییابد.
الگوی مثلث پهن شونده :
یکی از غیر معمولترین و کمیابترین الگوها، الگوی مثلث پهنشونده(The Broadening Formation) است. که مانند یک مثلث واژگون میباشد. در تمام الگوهای بالا، ما شاهد دو خط همگرا بودیم که به یکدیگر نزدیک میشدند. اما در این الگو، همانطور که از اسمش پیدا است، خطوط آشکارا از یکدیگر دور میشوند و یک مثلث پهن را به وجود میآورند. نام دیگر این الگو، بلندگوی دستی میباشد.
حجم معاملات در این الگو نیز متفاوت میباشد. در سایر الگوهای مثلثی، هنگامی که به راس نزدیک میشدیم، حجم کاهش پیدا میکرد. در صورتی که، در این الگو، حجم همسو با افزایش قیمت، افزایش پیدا میکند. تحلیلگران این الگو متوجه احساسی بودن بازار و غیرقابل پیشبینی بودن آن میشوند. یکی از عوامل موثر در تشکیل این الگو، علاقمندی زیاد سرمایهگذاران به خرید میباشد. در بیشتر مواقع، این الگو باعث تشکیل یک سقف قوی و بزرگ در بازار میشود.
اهمیت حجم معاملات در انواع الگوی مثلث در بازار بورس:
همانطور که در بالا متوجه شدید، حجم معاملات همسو با نوسانات قیمت، در راس مثلث کاهش پیدا میکند. (این قاعده در مثلث پهن شونده صدق نمیکند.) همزمان با نفوذ قیمت در خط روند، یعنی زمانی که الگو تکمیل شده است، حجم معاملات افزایش مییابد. در الگوهای برگشتی در روند صعودی، حجم معاملات نقش پررنگتری نسبت به روندهای نزولی دارند؛ زیرا، حجم بالا یکی از ارکان ضروری برای تثیبیت روند صعودی میباشد.
حتما این مقاله را بخوانید: شاخص کل از نظر تکنیکالی تا پایان تابستان رشد میکند؟!
فاکتور زمان در انوع الگوی مثلث در بورس:
آخرین بحث ما در رابطه با بررسی انواع الگوی مثلث در بورس، ابعاد زمانی آن میباشد. تحلیلگران، این الگوها را بیشتر به عنوان الگوی میانمدتی میشناسند. اغلب بیش از ۱ ماه و کمتز از ۳ ماه زمان برای تشکیل این الگو نیاز است. الگویی که در کمتر از ۱ ماه تشکیل میشود، به احتمال زیاد پرچم ۴گوش خواهد بود که از روی الگوهای کوتاهمدت پدید آمده است.
الگوهای کلاسیک چیست؟ معرفی 9 الگوی بسیار مهم
الگوهای کلاسیک چیست؟ انواع الگوهای کلاسیک را در این آموزش بشناسید و با نحوه تشخیص آنها نیز آشنا شوید. چه چیزی از این بهتر که بتوانید با الگوهای کلاسیک که به شکل رایگان در دسترس همه وجود دارند، ورود و خروج خود را تشخیص دهید؟ قصد داریم آموزش الگوهای کلاسیک را با شما به اشتراک بگذاریم تا در کمترین زمان ممکن بتوانید الگوهای مختلف را روی چارت قیمت مشخص کنید و تصمیم بگیرید که ارز دیجیتال مورد نظر را در چه زمان و نقطهای خریداری کنید.
اگر شما هم به الگوهای کلاسیک علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم حتماً تا انتهای مقاله الگو کلاسیک همراه ما باشید چون قصد داریم 9 تا از بهترین الگوهای کلاسیک را به همراه تصویر آنها با شما به اشتراک بگذاریم و به خوبی بتوانید این الگوها را شناسایی کنید. برای اینکه بتوانید به صورت کلی الگوها را در تحلیل تکنیکال تشخیص دهید، مقاله نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال را از قلم نیندازید.
الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر اهل تحلیل تکنیکال باشید، نام الگوهای کلاسیک را شنیدهاید و احتمالاً چند مورد از معروفترین آنها را بشناسید. مانند الگوی پرچم و سقف دوقلو … اما اگر نگاهی عمیقتر به الگوهای کلاسیک بیندازیم، باید گفت بخش مهمی از تحلیل تکنیکال بهواسطه وجود چنین الگوهایی است. اصلیترین کار این الگوها پیشبینی روند بازار است که تریدر به کمک این اطلاعات تصمیم به خرید یا فروش میگیرد. این الگوها در تایم فریم (time frame) های مختلفی قابل استفاده هستند، اما بیشترین کاربرد و استفاده از آنها در تایم فریم روزانه است.
الگوهای کلاسیک به 2 دسته کلی تقسیم میشوند:
1. الگوهای بازگشتی: این الگوها زمانی دیده میشوند که محدوده قیمتی در آخر روند، زور فروشندهها بر خریداران برتری پیدا میکند و قیمت توانایی عبور از محدوده را ندارد و شروع به اصلاح میکند که به آن اصلاح قیمت گفته میشود. الگوهایی مانند الگوی سر و شانه، سقف دوقلو و کف دوقلو از این نوع هستند. اگر معاملهگر توانایی تشخیص الگوها را داشته باشد، میتواند فرصت خوبی برای خرید پیدا کند.
شاید این نکته برایتان تکراری باشد، اما در تحلیل تکنیکال نمیتوان قطعی گفت که یک اندیکاتور بدون مشکل است. برای این منظور از اندیکاتورهای دیگری استفاده میکنیم که درصد خطا کاهش پیدا کند. در الگوهای بازگشتی میتوانیم از اندیکاتور مکدی و RSI کمک بگیریم که اطمینان خاطر بیشتری نسبت به تحلیل پیدا کنیم.
2. الگوهای ادامهدهنده: در این نوع الگوها، روند قیمت پس از افزایش رنج میزند (در همان محدوده نوسان میکند). در آخر زمانی که فروشنده و خریدار با هم توافق میکنند، روند به مسیر قبلی خود ادامه میدهد و به همین دلیل نام آن الگوهای ادامهدهنده است. الگوهایی مانند پرچم و الگوی مثلث از نوع الگوهای ادامهدهنده هستند.
چرا باید از الگوهای کلاسیک استفاده کنیم؟
شاید از خودتان بپرسید چه نیازی به یادگیری چنین الگوهایی است در صورتی که میتوان از سایر ابزارها و اندیکاتورها استفاده کرد؟ هر ابزار و الگویی ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد و زمانی بهترین نتیجه حاصل میشود که همه این ابزارها را با هم ترکیب کنیم. الگوهایی که به الگوی کلاسیک معروفاند، درواقع الگوهای تکرار شونده هستند. تکرار این الگوها به دلیل احساساتی بودن معامله گران است. احساسات نیز هرگز از بین نمیروند. به همین دلیل واجب است تا با چنین الگوهایی آشنا باشید.
مهمترین دلیل استفاده از الگوهای کلاسیک این است که بازار آینده را برای شما نمایان میکند، زیرا هر چیزی روی نمودار قیمت رخ میدهد، حاصل احساسات و تصمیماتی است که معامله گران مختلف اتخاذ کردهاند. با دریافت اطلاعات از چارت قیمت شما جادوگری خواهید بود که از آینده خبردار است. بینش و درکی که شما از بازار خواهید داشت، با تریدری که در مورد این الگوها شناخت ندارد، کاملاً متفاوت است.
معرفی مهمترین الگوهای کلاسیک
به اصلیترین بخش مقاله یعنی معرفی مهمترین الگوهای کلاسیک میرسیم. در این بخش به بررسی الگوهای کلاسیک برگشتی و الگوهای کلاسیک ادامهدهنده اشاره میکنیم که منظور خود را از ادامهدهنده و بازگشتی در ابتدا مشخص کردیم. در این قسمت 9 الگوهای فوقالعاده مهم معرفی میکنیم که با کمک تصاویر میتوانید شکل آنها را به خاطر بسپارید تا الگوها سریعتر قابل تشخیص باشند.
الگوی سقف دوقلو (The Double Top)
الگوی سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو از معروفترین الگوهای کلاسیک است. این الگو در بازاری که روند صعودی را دنبال میکند، پولبک یا همان برگشت قیمت دارد و در ادامه تلاش میکند تا به سقف قبلی خود دست پیدا کند و از آن عبور کند. در این هنگام شکست میخورد و قیمت نزولی خواهد شد. سقف دوقلو به این دلیل گفته میشود که هر دو قله در قیمت تقریباً یکسان قرار دارند.
از این الگو نتیجه میگیریم که بازار توانایی و قدرت لازم نحوه معامله در الگوی پرچم نحوه معامله در الگوی پرچم برای رد شدن از سطح مقاومت اصلی را ندارد. زمانی که الگوی دوقلو را روی چارت مشاهده کردید، میتوانید پیشبینی کنید که حداقل بازار گاوی به پایان رسیده که البته موقتی است؛ پس یا شاهد نوسان در محدودهای خاص خواهیم بود و یا قیمت کاهش خواهد داشت.
الگوی کف دوقلو (double bottom)
الگوی کف دوقلو نیز بیانگر تغییر روند و یا تغییر شتاب روند است. با کمک الگوی کف دوقلو نیز میتوان پولبک (بازگشت قیمتی) را مشاهده کرد یا تغییر در شتاب روند و بازگشت را خواهیم دید. کفهای این الگو بهنوعی شکل میگیرند که کف دوم، در محدودهای 3 تا 4 درصد بالاتر از کف قبلی خود ثبت میشود. با الگوی کف دوقلو شاهد روندی قوی و صعودی خواهیم بود که حجم معاملاتی زیادی دارد.
بهتر است از الگوی کف دوقلو در تایم فریمهای هفتگی یا روزانه استفاده کنید. علت این پیشنهاد به این خاطر است که چنین الگویی در بازههای زمانی ذکر شده، اعتبار بیشتری دارند؛ چون از نوساناتی که در تایم فریمهای کوتاهمدت وجود داشته، در امان بودهاند.
الگوی فنجان و دسته (The Cup Handle)
الگوی فنجان و دسته
علت این نامگذاری به دلیل شکل ایجاد شده روی نمودار است که به شکل یک فنجان و دسته آن است. با مشاهده چنین الگویی در مییابیم که قیمت افزایش پیدا میکند. اگر میخواهید الگوی فنجان و دسته را مشاهده کنید باید به سراغ روندهای نزولی بلندمدت بروید.
کف فنجان به این روش قابل تشخیص است که قیمتها صعود دارند و قبل از اینکه کاهش پیدا کنند، به بیشترین مقدار اولیه خود میرسند. سپس رشد پیدا میکنند و کف فنجان قابلمشاهده است. برای خرید این محدوده بهترین موقعیت برای معامله گران است. اما دسته فنجان زمانی دیده میشود که قیمت کاهش خود را آغاز کرده است و فرورفتگی قابلمشاهده است. قیمت نیز قبل از اینکه نزولی شود، پایینتر به حرکت خود ادامه میدهد. موقعیت مناسب خرید زمانی است که سطح مقاومت در بالای الگوی فنجان و دسته قرار بگیرد.
الگوی پرچم (Flag)
الگوی پرچم از جمله الگوهای ادامهدهنده است که معامله گران میتوانند از آن برای همه تایم فریمها استفاده کنند. این الگو دارای دو حالت است. در الگوی کلاسیک یا الگوی پرچ نزولی داریم و یا الگوی پرچم صعودی. الگوی پرچم صعودی به این شیوه مشخص میشود که نمودار صعودی با بیشتر شدن قیمت مشخص خواهد شد و در ادامه بازار توقف میکند و برگشت پیدا میکند. در این حین تعدادی نوسان ریز دیده میشود که بهنوعی استراحت روند را بازگو میکند.
الگوی پرچم نزولی نیز برعکس پرچم صعودی عمل میکند. تحلیل گران ارزهای دیجیتال میتوانند با رسم خط از هر نوسان بالا و پایین، به الگوی پرچم دست پیدا کنند. اگر خطوط بهدرستی رسم شده باشند، پرچمی را مشاهده میکنید که دلیل این نامگذاری هم شکل الگو است.
الگوی سر و شانه (The head and shoulders)
از محبوبترین الگوهای کلاسیک حتماً سر و شانه به گوشتان خورده است. این الگو در تحلیل تکنیکال استفاده زیادی دارد و تقریباً همه آن را میشناسند. نامگذاری این الگو نیز به دلیل شکل قرارگرفتن آن روی چارت است. 3 قله که قله وسط بلندتر از همه بوده و بهعنوان سر شناخته میشود و 2 قله دیگر شانهها هستند.
قله وسط یا همان سر، بیشترین ارتفاع را داشته و صعود بیشتری از سایر قلهها دارد. سر و شانه از الگوهای بازگشتی است که نشاندهنده این است که بازار دیگر روند صعودی نخواهد داشت و روند نزولی را آغاز خواهد کرد. زمان مناسبی که یک تریدر میتواند وارد معاملات شود، زمانی است که قیمت کاهش داشته باشد و به پایین دو سطح برود که «شکاف» نام دارد. پس از شکست گردن، نقطه مناسبی برای خرید است.
الگوی مثلث (Triangles)
هر زمان که الگوی مثلث در ذهنتان شکل میگیرد به دنبال نوسانهای زیاد باشید. نوسانات در این الگو کوچکتر و کوچکتر میشوند. الگوی مثلث در الگوهای کلاسیک نیز طرفداران زیادی دارد. مثلث زمانی روی نمودار مشخص است که خطوطی از هر نوسان بکشیم و به یکدیگر وصل کنیم. هر زمان که الگوی مثلث را مشاهده کردید، بدانید که بین دو روند قبلی و اصلی قرار دارد و در واقع در این حین استراحت میکند. 3 نوع الگوی مثلثی در تحلیل تکنیکال وجود دارد:
مثلث نزولی: برای تشخیص الگوی مثلث نزولی باید به این شیوه عمل کنید. خط پایین بدون هیچ شیبی قرار دارد و خط بالایی با شیبی به سمت پایین به خط زیرین برخورد میکند. در روندهای نزولی شاهد چنین الگویی خواهید بود و به این معناست که فروشندگان بازار را تحت کنترل خود گرفتهاند.
مثلث صعودی: مثلث صعودی دقیقاً برعکس مثلث نزولی است و خط بالایی آن ثابت و افقی است و خط زیرین، به سمت بالا شیب دارد. با این مثلث متوجه میشویم که شکست قیمت دیگری در بازار وجود دارد ولی خرید نسبت به فروش قدرت بیشتری دارد.
مثلث متقارن: خط بالایی شیبی رو به پایین دارد و خط پایین، شیبی رو به بالا دارد که متقارن نامیده میشوند. مثلث متقارن توقفی است که قبل از ادامه روند شکل میگیرد.
الگوی کنج یا گوه (Wedges)
الگوی کنج یا گوه
الگوی کنج که آن را با نام گوه نیز میشناسند، قوانین مطابق با الگوی مثلث دارد و به شکل کنج دیده میشود. تنها تفاوت آن با الگوی مثلث، در ظاهر میباشد. الگوی کنج نزولی (Falling Wedge) و الگوی کنج صعودی (Rising Wedge) 2 شکل این الگو هستند. شکلگیری کنج به این دلیل است که شیب یکی از خطوط رسم شده، بیشتر از خط دیگری است و در محلی با یکدیگر تلاقی پیدا میکنند. نمودار قیمت باید حدالامکان 4 برخورد با خطوط روند داشته باشد و فضای خالی داخل را پر کند.
وقتی الگوی کنج، حکم الگوهای بازگشتی را ایفا کند، تا حدی پیش می رود که به قیمت اولیه آغاز الگو برسد. اما می تواند نقش الگوی ادامهدهنده را نیز داشته باشد. به این صورت که به اندازه فاصله دو خط روند در آغاز شکل گیری الگو به روند خود ادامه میدهد.
الگوی مستطیل (rectangle pattern)
الگوی مستطیل محدودهای است که اگر قیمت از این محدوده خارج شود بهعنوان روندی در جهت شکست در نظر گرفته خواهد شد که جهت روند ممکن هست هر جهتی باشد. قیمت با شکستن خطوط حمایت و مقاومت از محدوده الگو خارج میشود. فراموش نکنید که هر شکستی موفقیت آمیز نیست. ممکن است قیمت پس از خروج از الگو صعودی باشد و دوباره به سمت مستطیل بازگردد. به این حالت، نقطه شکست خورده میگویند.
مستطیلی که در الگوی کلاسیک وجود دارد افقی بوده و دو ضلع افقی آن (طولها) همان خطوط مقاومت و حمایت هستند که با یکدیگر موازی هستند. شما هم الگوی مستطیل را مشاهده کردهاید؟ درسته! الگوی مستطیل هنگامی ایجاد میشود که خریداران در مورد جهت بلندمدت مطمئن نیستند و در محدوده مستطیل بلاتکلیف است و نوسان دارد.
الگوی الماس (Diamond)
به آخرین الگو کلاسیک پرایس اکشن میرسیم. الگوی الماس بر روی بالاترین نقطه صعودی رنوند تشکیل میشود و پس از آن قیمت نزولی خواهد بود. در ادامه بازار به بالاترین نقطه صعود میکند که بعد از آن قیمت به کمترین مقدار نوسان قبلی میرسد. در این بین یک نقطه نوسان کف جدید پدید میآید.
پس از مدتی شاهد این خواهیم بود که قیمت دوباره بالا میرود و حرکت آن پایینتر رفته تا یک فرورفتگی ایجاد کند. اما این نوسان اندازهای کوچکتر از قبل دارد. قیمت دوباره ادامهدار خواهد بود و در نقطه اوج که قبلاً ثبت کرده بود، ثابت میشود. سپس دوباره کاهش داشته و بالاتر از نقطه کف نوسان قبلی خود، ثابت میماند.
با توجه به شکل مشاهده میکنید که 4 خط تقریباً به شکل لوزی با اندازههای نسبتاً برابر رسم میشوند. به شکلی که نقاط صعودی در بالای الگو و نقاط نزولی در پایین الگو قرار دارند. مهمترین رکن در این الگو این است که 4 خطی که برای تشخیص الگوی الماس رسم میکنیم، طولهای تقریباً یکسانی داشته باشند. الگوی الماس به 2 شکل الماس صعودی و الماس نزولی دیده میشود.
جمعبندی الگوهای کلاسیک
با الگوهای کلاسیک آشنا شدیم و به این پرسش که الگوی کلاسیک چیست پاسخ دادیم. این الگوها در تمام بازارهای مالی کاربرد داشته و هر تحلیل گری میتواند از آنها استفاده کند بهشرط آن که از نحوه کار آن باخبر باشد. الگوهای کلاسیک ارز دیجیتال نیز تفاوتی با این الگوها ندارند؛ البته شاید طرز استفاده آنها با سایر بازارها کمی متفاوت باشد، اما پایه و اساس آنها فرقی ندارد.
آموزش الگوهای کلاسیک برای افرادی که سعی دارند روی چارت همه چیز را متوجه شوند اولویت بالایی دارد و باید نسبت به یادگیری آنها اقدام کنند. پیداکردن و مشاهده الگوها تمرین مهمی است که باید برای آشنایی با این الگوها انجام دهید. نحوه تشخیص هر الگو را نیز بیان کردیم که کار چندان سختی در تشخیص آنها نداشته باشید. تنها کار مهم شما، شناسایی و تصمیم صحیح در زمان مشاهده الگوهاست. برای آشنایی بیشتر با سایر الگوها، میتوانید الگوهای هارمونیک را مطالعه کنید.
اگر جزو افرادی هستید که از این الگوها برای معاملات خود استفاده میکنید، تجربیات و نظرات خود را در رابطه با استفاده از این الگوها در قسمت نظرات ارسال کنید.
الگوی پرچم چیست؟
در بحث تحلیل تکنیکال، الگوی پرچم، یک الگوی نموداری است که در یک تایمفریم، بر خلاف روند قبلی بازار حرکت میکند. چون شکل این الگو، معاملهگران را به یاد پرچم میاندازد، به همین دلیل به اسم پرچم نامگذاری شده است.
الگوی پرچم زمانی شکل میگیرد که قیمت کمی خلاف جهت روند قبلی بازار اصلاح کند. این الگو احتمال ادامه روند قبلی را نشان میدهد. ادامه روند بعد از تشکیل این الگو، بسیار سریع رخ میدهد پس اگر بتوانیم الگوی پرچم را درست تشخیص دهیم در زمانبندی معامله به ما بسیار کمک خواهد کرد.
- بیشتر بخوانید: معرفی الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال
نحوه تشکیل الگوی پرچم
محدوده پرچم، به محدوده کوچکی گفته میشود که قیمت در آن اصلاحی خلاف جهت روند دارد و بعد از شکست این محدوده، قیمت حرکتی سریع و شارپ خواهد داشت. الگو معمولا از ۵ تا ۲۵ کندل تشکیل میشود (بسته به این که از چه نوع نموداری استفاده میکنید). دو نوع الگوی پرچم داریم. الگویی که شیب صعودی دارد که به آن پرچم صعودی یا Bullish Flag گفته میشود و الگویی که شیب نزولی داشته باشد که به آن پرچم نزولی یا Bearish Flag گفته میشود. کف قیمتی محدوده پرچم، نباید از نصف ارتفاع میله قبل آن، بالاتر یا پایینتر باشد. الگوی پرچم ۵ ویژگی اصلی دارد:
۱. قبل از الگو روند قیمتی (صعودی یا نزولی) داریم
۲. شکلگیری کانال قیمتی (پرچم)
۳. حجم معاملات
۴. شکست پرچم
۵. تاییدی برای این که قیمت در جهت شکست حرکت خواهد کرد
پرچم صعودی و نزولی ساختاری شبیه هم دارند و تنها اختلاف آنها در جهت روند و حجم معاملات آنها است. در پرچم صعودی، حجم معاملات در روند اولیه قبل از تشکیل پرچم افزایش مییابد و زمانی که محدوده اصلاحی (پرچم) شکل میگیرد، حجم معاملات کاهش مییابد. اما برعکس در الگوی پرچم نزولی، ابتدا حجم معاملات فروش افزایش مییابد و در همان سطح باقی میماند و با گذشت زمان، حجم معاملات فروش نیز افزایش مییابد.
یکی دیگر از ویژگیهای پرچم، دو خط موازی تشکیل دهنده محدوده اصلاحی یا رنج هستند. اگر دو خط همگرا باشند، الگویی که شکل میگیرد به نام پرچم سهگوش یا مثلت جمعشونده شناخته میشود. این الگوها جزء بهترین الگوهای ادامهدهنده هستند. معاملهگران از این الگوها استفاده میکنند چون نقاط ورود و خروج را میتوان به راحتی با استفاده از این الگوها مشخص کرد. این الگوها شبیه هم هستند و در شرایط مشابه در بازار رونددار شکل میگیرند.
الگوها همچنین در حجم معاملات و الگوی شکست مشابه هستند. این الگوها بواسطه ویژگیهایی مثل کاهش حجم معاملات بعد از افزایشی که ابتدا در معاملات شکل گرفته بود، شناخته میشوند. تغییر در حجم معاملات بدین معنی است که معاملهگرانی که باعث تشکیل روند صعودی یا نزولی شدند، ضرورتی نمیبینید که در محدوده اصلاحی یا رنج معاملات خود را ادامه دهند و در این صورت شرایط برای معاملهگران جدید فراهم میشود، تا قیمت را با سرعت بیشتری نسبت به قبل، به سمت پایین یا بالا هل دهند.
مثالهایی از الگوی پرچم
در این مثال الگو پرچم صعودی را میبینید که قیمت در ابتدای روند صعودی داشته و سپس در یک محدوده، اصلاحی داشته است. ممکن است همیشه شکست ناحیه اصلاح قیمت با افزایش حجم معاملات همراه نباشد، اما معاملهگران و سرمایهگذاران ترجیح میدهند که همراه با شکست، حجم معاملات نیز افزایش یابد چون این افزایش نشانگر این خواهد بود که سرمایهگذاران و دیگر معاملهگران برای موج صعودی جدید وارد سهام شدهاند.
در الگوی پرچم نزولی، ممکن است حجم معاملات در محدوده اصلاح کاهش نداشته باشد. چون محرک روند نزولی قیمت معمولا ترس و اضطراب سهامداران از افت بیشتر قیمت است. هر چقدر قیمت بیشتر افت داشته باشد، سهامداران بیشتر احساس ترس میکنند و دست به اقداماتی مثل فروش میزنند.
بنابراین، این نوع حرکات قیمت توسط بیشتر شدن حجم معاملات از میانگین (و رو به افزایش بودن حجم معاملات) شناخته میشوند. زمانی که در روند نزولی قیمت وقفهای ایجاد میشود، حجم معاملات رو به افزایش ممکن است کاسته نشود، بلکه در سطح ثابتی باقی بماند، که نشان میدهد در این سطح اضطراب و ترس وجود دارد. زمانی که قیمت شکست نزولی دارد، چون حجم معاملات از پیش افزایش یافته است مثل زمانی که شکست صعودی داریم، حجم معاملات چندان اهمیتی ندارد.
چطور الگوی پرچم را معامله کنیم
با استفاده از الگوی پرچم، معاملهگران میتوانند با تشخیص سه نقطه کلیدی ورود، خروج و حدسود، برنامه معاملاتیشان را طراحی کنند.
۱.نقطه ورود: درست است که این الگو میتواند نشانه ادامه روند قبلی باشد اما برای این که وارد معامله اشتباهی نشوید صبر کنید، تا شکست انجام شود و سپس وارد معامله شوید. معاملهگران معمولا دوست دارند بعد از این که قیمت، شکست الگوی صعودی را انجام میدهد و در بالای خط روند، تثبیت میشود، وارد معامله خرید شوند. در الگوی پرچم نزولی، بعد از این که شکست خط روند پایینی کامل میشود و قیمت در پایین این سطح بسته میشود، وارد معامله میشوند.
۲. حدضرر: معاملهگران معمولا، خط مقابل الگوی پرچم را به عنوان نقطه حدضرر در نظر میگیرند. برای مثال، اگر خط روند صعودی الگوی پرچم در محدوده ۵۵ دلار شکل گرفته باشد، و خط روند نزولی الگو در ۵۱ دلار باشد، محدودهای پایینتر از ۵۱ دلار میتواند نقطه مطمئنی برای قرار دادن حدضرر ما، برای یک معامله خرید باشد.
۳. حدسود: معاملهگران محافظهکار معمولا از اختلاف قیمت بین دو خط روند پرچم برای محدوده حدسود استفاده میکنند. برای مثال اگر اختلاف قیمت بین این دو خط ۴ دلار باشد و شکست در نقطه ۵۵ دلار شکل بگیرد، این معاملهگران حدسود را در ۵۹ دلار قرار میدهند. روش خوشبینانهتر برای تعیینکردن حدسود، اندازه گرفتن فاصله دلاری بین سقف الگو و کف میله پرچم است. برای مثال اگر کف قیمتی میله پرچم ۴۰ دلار باشد و سقف قیمتی میله پرچم ۶۵ دلار باشد، اگر شکست در نقطه ۵۵ دلار شکل بگیرد، حدسود ما میتواند ۸۰$ باشد ( ۵۵ بعلاوه ۲۵ دلار)
بعلاوه این سه نقطه کلیدی، معاملهگران باید به حجم معاملهای که باز میکنند و روند کلی قیمت توجه داشته باشند تا بیشترین درصد موفقیت در استفاده از الگوی پرچم نصیبشان شود.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
الگوهای نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند
هر معامله گر که نقشی را که داده ها در موفقیت معاملات بازی میکند را میدانند ، گزارش ها و نمودارهای تجزیه و تحلیل را جدی می گیرد. از این میان ، الگوهای نمودار یکی از ابزارهای دیداری و ارتباطی بصری است که معامله گران از آن استفاده می کنند. استفاده از الگوهای نمودار در بین معامله گران فارکس روشی کاملاً پذیرفته شده است.
به عنوان یک معامله گر ، شما دائما در جستجوی تجزیه و تحلیل های با کیفیت بالا هستید که به شما کمک می کند فرصت ها را شناسایی کنید ، روندها را تغییر دهید و حرکت قیمت پروژه را شناسایی کنید. توانایی خواندن و تفسیر الگوهای نمودار به شما امتیاز قابل توجهی هنگام تجارت می دهد.
یک الگوی نمودار ، حرکات قیمت را به صورت گرافیکی ارائه می دهد تا تصویری روشن از روندها ارائه کند تا نشانه هایی از سطح قیمت های آینده را ارائه دهد. با استفاده از داده های مبتنی بر عملکرد گذشته ، ایجاد یک ایده در مورد جهت حرکت آینده در قیمت برای یک معامله گر آسان تر می شود.
انواع الگوهای نمودار
سه نوع الگوی نمودار وجود دارد – الگوهای ادامه ، الگوهای معکوس و الگوهای دو طرفه:
- یک الگوی ادامه نشان می دهد که روند مداوم ادامه خواهد داشت.
- الگوهای نمودار معکوس به معامله گران اجازه می دهد که روند رو به عقب است ، یعنی تغییر جهت می دهد.
- الگوهای برک آوت زمانی اتفاق می افتد که دارایی در محدوده ای معامله شود.
- در اینجا برخی از الگوی نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند وجود دارد.
سر و شانه
همه اش به اسم است !! این نمودار دارای یک قله بزرگ در وسط (سر) با دو قله کمی کوچکتر در دو طرف (شانه) آن است. از نوسانات بالا در الگوی Head and Shoulders برای پیش بینی تغییر روند استفاده می شود.
سطح پشتیبانی یا خط گردن دو شانه را به هم متصل می کند و شکستگی زیر خط گردن یک سیگنال فروش محسوب می شود. یک خط گردن افقی مستقیم و مورب قابل قبول است ، اگرچه مواردی وجود دارد که خط گردن زاویه داشته باشد یا دو شانه کاملاً هماهنگ نباشند. ایده این است که الگو را تشخیص دهید.
به فاصله از بالای سر تا خط گردن که هدف قیمت است توجه کنید. هنگامی که شانه راست به سمت عقب افتادسطح پشتیبانی، احتمال دارد روند نزولی نزولی وجود داشته باشد. این الگوی برگشت صعودی از نزولی یکی از قابل اعتمادترین الگوهای نمودار معکوس در نظر گرفته شده است.
اگر الگوی Head and Shoulders در طی روند نزولی اتفاق بیفتد ، همان الگو رخ می دهد اما در یک وارون. سه پایین چرخش وجود دارد و به آن الگوی Inverse Head and Shoulders گفته می شود.
دو بالا و دو پایین
معامله گران از الگوی معکوس دیگر برای برجسته کردن روند معکوس استفاده می کنند ، الگوی Double Top و Double Bottom در اطراف سطوح مهم فنی رخ می دهد که مانع بزرگی ایجاد می کند. یک بالای دوتایی دارای دو قله یا اوج تاب در تقریباً یکسان است ، در حالی که الگوی پایین دو دارای دو پایین چرخش است.
Double Top یک الگوی معکوس نزولی است که در آن قیمت یک دارایی ابتدا به اوج خود می رسد ، و پس از بازگشت به سطح پشتیبانی فقط قبل از بازگشت به عقب در برابر روند غالب ، به سطح حمایت خود صعود می کند.
در واقع این الگوهای نمودار یک مورد مناسب میباشد…….
برعکس ، Double Bottom یک الگوی برگشت صعودی است که در آن قیمت یک دارایی به زیر سطح حمایت سقوط می کند ، و پس از بازگشت مجدد به سطح مقاومت قبل از بازگشت مجدد در برابر روند غالب ، دوباره سقوط می کند.
در اینجا ، معامله گران باید به دنبال حداقل دو تلاش ناموفق در سطح و به دنبال آن وقفه فنی در جهت مخالف باشند.
سه گانه بالا و پایین سه گانه
الگوی Triple Top و Triple Bottom مشابه الگوی Double Top و Double Bottom در بالا است – تنها تفاوت در این الگوهای نمودار در این است که در مقایسه با دو سطح بالا و دو پایین تاب ، سه اوج تاب و سه پایین چرخش وجود دارد. هر دو الگوی معکوس هستند.
بازرگانان باید مراقب شکست خطوط حمایت و مقاومت باشند. قیمت های هدف فاصله بین خط بالا و پشتیبانی (برای سه پایه تاپ) ، و پایین و خط مقاومت (برای پایه های سه گانه) است.
گرد کردن
این الگوی معکوس به معامله گران کمک می کند تا پایان روند را بدست آورند ، و نشان دهنده یک نقطه بازگشت بالقوه در یک حرکت بلند مدت قیمت است. الگوی Rounding Top تغییر تدریجی احساس از صعودی به نزولی را نشان می دهد و فرصتی برای کوتاه مدت نشان می دهد.
همانطور که از نامش پیداست ، الگوی بالای گرد در الگوهای نمودار به صورت ‘U’ معکوس ظاهر می شود. ماشه برای ورود به یک موقعیت کوتاه شکسته شدن خط پشتیبانی است ، با هدف قیمت برابر با فاصله از بالا تا خط پشتیبانی.
شکل گیری این الگو در الگوهای نمودار خیلی بیشتر طول می کشد – از چندین هفته ، ماه یا حتی سالها – و الگویی نیست که معمولاً پیدا شود.
پایین گرد کردن
Rounding Bottom همچنین به عنوان زیر بشقاب شناخته می شود ، یک الگوی نمودار معکوس بلند مدت در الگوهای نمودار است که نشان می دهد قیمت سهام از یک روند نزولی به سمت یک روند صعودی صعودی حرکت می کند.
در اینجا قیمت با روند کاهشی قیمت شروع می شود تا زمانی که به نقطه حمایت برسد ، سپس قیمت شروع به روند بالاتر می کند. خط روند زیر پایین ترین قیمت شکل U را تشکیل می دهد.
الگوی پایین گرد یک دهانه را برای طولانی مدت پیش بینی می کند.
مستطیل
نوعی الگوی ادامه ، یک الگوی مستطیل هنگامی شکل می گیرد که قیمت چندین بار به صورت پهلو بین یک حمایت افقی و سطح مقاومت حرکت کند. وقتی قیمت بین دو سطح افقی حرکت می کند ، یک مستطیل ایجاد می کند.
بسته به روند اساسی ، معامله گران باید به دنبال شکل گیری یک الگوی مستطیل در الگوی نمودار باشند. یک مستطیل سرسخت در طی روند صعودی وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود شکل می گیرد. به دنبال شکستن خط فوقانی مستطیل باشید. هدف قیمت ارتفاع مستطیل خواهد بود.
وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود ، یک مستطیل نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود. درست مثل مستطیل سرسخت ، قیمت شکسته خواهد شد ، اما این بار شکست در خط مستطیل پایین در الگوی نمودار خواهد بود. هدف قیمت ، یک بار دیگر ، ارتفاع مستطیل است.
از الگوهای مستطیل برای پیش بینی استراتژی شکست استفاده می شود.
پرچم ها
پرچم ها در الگوهای نمودار متفاوت است ، تنها تفاوت در شکل الگو است. برخلاف خطوط روند همگرا در Wedge ، خطوط روند در اینجا موازی هستند.
میله پرچم بخشی مشخص از الگوی پرچم است. یک پرچم صعودی در طی یک روند صعودی تشکیل می شود ، با خطوط روند موازی بالا و پایین اقدام قیمت. یک پرچم نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود و شیب بالایی دارد. هدف قیمت پایین ترین نقطه یک پرچم صعودی و بالاترین نقطه یک پرچم نزولی است.
فنچان و دسته در الگوهای نمودار
این الگو در الگوهای نمودار شبیه Rounding Top است ، اما نحوه معامله در الگوی پرچم دارای یک دسته اضافی است. این الگوی ادامه صعودی زمانی شکل می گیرد که یک دوره تمایل به نزولی در بازار وجود دارد که سرانجام با یک حرکت صعودی ادامه دارد.
قیمت وارد یک اصلاح موقتی می شود و در نهایت از روند معکوس خارج می شود تا روند کلی صعودی ادامه یابد.
شکاف های قیمتی
شکافهای قیمتی در الگوهای نمودار زمانی رخ میدهند که شاهد فضای خالی بین دو بازهٔ زمانی معاملاتی باشیم، شکافهایی که از طریق افزایش یا کاهش چشمگیر در قیمت ایجاد شدهاند. برای مثال، سهام ممکن است در قیمت 5 دلار بسته شده و تحت تأثیر اخبار مثبت، در قیمت 7 دلار باز شود. سه نوع اصلی از شکافهای قیمتی وجود دارند: شکاف شکست (breakaway gap)، شکاف فرار (runaway gap)، و شکاف خستگی (exhaustion gap). شکاف شکست در ابتدای شکلگیری یک روند تشکیل میشود، شکافهای فرار در میانهٔ یک روند و شکاف خستگی نیز در انتهای یک روند تشکیل میشوند.
وقتی سهامی بالاتر یا پایین از قیمت بسته شدن خود باز می شود ، شکافی را در الگوهای نمودار ایجاد می کند. به طور معمول ، این از معاملات ساعات طولانی اتفاق می افتد و در هنگام توقف معاملات می تواند باعث ایجاد شکاف در روز شود.
هنگامی که شکاف در جهت مخالف روند اتفاق می افتد ، این یک علامت معکوس است.
الگوی مثلث
مجموعه دیگری از الگوهای نمودار از یک رویکرد مثلثی پیروی می کنند. اینها صعودی ، نزولی و متقارن است. تفاوت در درجه اول در خطوط روند است و در غیر این صورت عمدتاً شبیه به هم هستند.
- مثلث صعودی: مثلث صعودی مسیری رو به بالا را طی می کند با مقاومت نشان داده شده با ارتفاع های چرخشی که یک خط افقی را در بالا قرار می دهد. خط پایین همان کشی است که صعودی است و از پشتیبانی پشتیبانی می کند همانطور که با پایین بودن چرخش نشان داده شده است. مثلث صعودی برای نشان دادن الگوهای صعودی که نشان دهنده یک روند صعودی است استفاده می شود.
- مثلث نزولی: این دقیقاً مخالف مثلث صعودی است با الگویی که در اینجا مقاومت شیب دار رو به پایین را نشان می دهد. از آنجا که مثلث در اینجا روند نزولی و تأثیر بازار پر از فروشنده را نشان می دهد ، مثلث نزولی دارای یک خط پایین تر است.
- مثلث متقارن: این ترکیبی از مثلث صعودی و نزولی است که الگویی را نشان می دهد که می تواند صعودی یا نزولی باشد. این بازاری را نشان می دهد که می تواند در هر دو جهت شکسته شود و نوسان را نشان می دهد. از ماهیت متقارن مثلث ، در همگرایی قله های کم و فرورفتگی ها حضوری مشاهده می شود.
الگوهای نمودار به معامله گران کمک می کند تا در مورد زمان ورود و خروج از موقعیت تصمیم آگاهانه تری بگیرند. با استفاده صحیح از داده ها ، بدون توجه به مدت زمان ، الگوهای نمودار می توانند مفید باشند. بنابراین این امر برای تصمیمات تجاری کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت به همان اندازه مناسب است.
جمع بندی
الگوهای نمودار در الگوهای قیمتی معمولاً زمانی شکل میگیرند که قیمت قصد استراحت دارد و نشاندهندهٔ مناطقی از تثبیت قیمتی هستند که پس از آنها، قیمت به جهت حرکت در روند خود ادامه داده و یا بازگشت روندی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند برای تشخیص الگوهای قیمتی مانند پرچمها، پرچم سهگوشها و سقف دوقلو، از اهمیت بالایی برخوردار میباشند.
حجم معاملاتی نیز دارای نقش مهمی در حین تشکیل این الگوهای نمودار میباشد و معمولاً شاهد کاهش حجم معاملاتی در زمان شکلگیری الگوها هستیم و پس از شکست این الگوها، معمولاً حجم معاملاتی افزایش مییابد. تحلیلگران تکنیکال بهدنبال الگوهای قیمتی هستند تا با استفاده از آنها به پیشبینی رفتار قیمت در آینده و بررسی احتمال ادامه یا بازگشت روند بپردازند.
آموزش الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال بورس
الگوهای قیمتی جز یکی از محبوب ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال می باشد. بخشی از الگوهای قیمت تحت عنوان الگوهای بازگشتی قیمت، به شناسایی روندهای جدید در چارت تحلیل تکنیکال کمک بسزایی میکند. در این مطلب قصد داریم که چندین الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال را بطور کامل مورد بررسی قرار بدهیم.
برای افزایش اطلاعات و آگاهی خود در زمینه بورس می توانید در کلاس بورس شرکت کنید و یا با خرید پکیج بورس به راحتی تنها در مدت زمان بسیار کمی علم بورسی خود را افزایش بدهید.
۱ – الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال:
الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قلهی وسط از بقیه بلندتر است و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. این الگو زمانی شکل میگیرد که قیمت سهام به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود تا قله را ساخته و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد. درنهایت، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قلهی اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی خیلی نزدیک در بازار می باشد. هر زمان که خط گردن در الگوی سر و شانه دارای شیب نزولی باشد، نشانه ضعیف بودن بازار است و شانه راست ضعیفی نیز شکل میگیرد. در چنین حالتی که شیبخط کاهشی باشد اخطار فروش دیرتر صادر میشود. خط گردن صعودی نشانه قدرت بالای بازار است اما این مشکل وجود دارد که اخطار دیرهنگام صادر میشود. حد زیان الگو، بالای شانه راست قرار میگیرد. البته در بعضی مواقع الگوهای سر و شانهای به وجود میآیند که ارتفاع شانه راست و سر نزدیک است. در این حالت میتوانید حد زیان را بالای قسمت سر قرار دهید تا حد ضرر مطمئنتری داشته باشید. این حد ضرر در الگوی سر و شانه معکوس نیز برقرار است.
۲ – الگوی سقف و کف دوقلو:
از لحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. به طور کلی این الگو نشان دهنده این است که پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. الگوی دو قلوهای سقف به صورت حرف M و الگوی دو قلوهای کف به صورت حرف W می باشد. نحوه محاسبه کردن هدف قیمت و بررسی روند و حجم معامله نیز مانند الگوی سر و شانه ها میباشد. احتمال می رود روند حجم معاملات در قله اول سنگین تر از قله دوم باشد. از آنجا که این الگو نقاطی از قیمت را نشان می دهد که سرمایه گذاران وارد یک روند در حال تغییر می شوند از اهمیت فراوانی برخوردار است. در یک روند صعودی، سقف دوقلو نقاطی از قیمت را نشان می دهد که معامله گران بسیاری تمایل به فروش دارند این عمل آنها موجب سرکوب تقاضا و نزول قیمتها می شود. یک نتیجه گیری منطقی این است که این سطح قیمتی، از منظر تحلیل بنیادی بعنوان سطوحی است که اکثر سرمایه گذاران از نظر ارزش ذاتی آن سهم بر روی آن توافق دارند. در کف دوقلو اگر نمودار قیمت در دو مرتبه مختلف در سطح قیمتی یکسانی از نزول دست بکشد تحلیلگر می تواند به این نتیجه برسد که اجماع بازار نسبت به ارزان بودن سهم توافق دارند و این می تواند یک سرمایه گذاری جذاب را ایجاد کند.
۳ – الگوی پرچم:
الگوی پرچم (Flag) از دسته ی الگوهای ادامه دهنده محسوب میشود. قیمت قبل از اینکه روند قبلی خود را ادامه دهد ، به اصطلاح مقداری استراحت می کند ، در اینجا یعنی الگوی پرچم را تشکیل میدهد و بعد به حرکت قبلی خود ادامه میدهد. الگوی پرچم معمولا بعد از افزایش یا کاهش شدید قیمت تشکیل میشود. در این الگو دو هدف قیمتی داریم، هدف اول مانند شکل اندازه قاعده اولین حرکت تصحیحی داخل الگو می باشد و حد سود دوم به اندازه فاصله آغاز روند صعودي قبلی تا نقطه تشکیل الگو می باشد که با شکسته شدن یکی از خطوط بالایی و پایینی الگو انتظار داریم قیمت پیش روي کند. در این الگو انتظار داریم قیمت در جهت قبلی خود به حرکتش ادامه دهد. این الگو تشکیل شده از دو قسمت می باشد:
الگوی پرچم شامل دو نوع می باشد:
- پرچم (دارای دو سطح موازی): این الگوی تقریبا شبیه به یک کانال است که شیبی خلاف حرکت اصلی قبل از خود دارد. در واقع نوعی اصلاح و جذب انرژی برای حرکت در جهت قبلی می باشد. معمولا این الگو به دلیل تسویه سفارشات افرادی که در سود بوده اند ایجاد می شود. که این الگو زمانی تکمیل می شود که قیمت ضلع موافق حرکت فعلی را بشکند. یعنی اگر پرچم به سمت بالا در حال حرکت بود (پرچم نزولی)، باید ضلع پایین شکسته شود. در صورتی که شیب الگو به سمت پایین باشد (پرچم صعودی)، باید ضلع بالایی الگو شکسته شود. هدف این الگو این است که ابتدا باید میله پرچم را اندازه بگیریم. سپس از نقطه ای که شکست مدنظر انجام شده است، به اندازه میله پرچم هدف گذاری میکنیم.
۲٫ پرچم سه گوش: این الگو شباهت بسیار زیادی با الگوی مثلث متقارن دارد. بنابراین یکی از روش هایی که می توان برای این الگو هدف قیمتی را مشخص کرد، بر اساس همان الگوی مثلث متقارن است. در یک پرچم عادي يا سه گوش پایین رو، شکست زیر مقاومت پشتیبان نشانه آن است که نزول قبلي از سرگرفته شده است. اگر چه پرچم هاي معمولي و سه گوش ساختارهاي متداولي دارند، راهنمایی های و شناسايي آنها را نباید پر اهمیت تلقي کرد. اینکه قبل از پرچم هایک صعود یا نزول شدید وجود دارد، نکته حائز اهمیت است. اعتبار ساختار بدون یک حرکت سریع، جاي تردید دارد و معامله حائز ریسک بیشتری خواهد بود. برای افزایش توان شناسایی الگو به دنبال تائید حجم در حرکت ابتدايي، تثبیت و از سرگیری باشید.
۴ – الگوی مستطیل:
الگوی مستطیل بوسیله خط حمایت و یک خط مقاومت که هردو با هم در یک نمودار قرار دارند رسم می شود. الگوی مستطیل بیشتر برای نوسان گیری مورد استفاده قرار می گیرد. نکته مهم در الگوی مستطیل این است که اگر حجم معاملات اطراف خط مقاومت زیاد باشد، معمولا از سمت خط حمایت شکسته می شود و بلعکس.
برای تشکیل الگوی مستطیل حداقل بایستی دو اوج و دو کف قیمتی تشکیل شود و تا زمانی که شکست یعنی حرکت قیمت به بالای سقف یا زیر کف دامنه محدود نوسانی تائید نشده باشد نمیتوانیم در رابطه با مسیر بعدی بازار پیش بینی انجام بدهیم.
توجه داشته باشید اگر الگو در انتهای روند نزولی تشکیل شود، آنگاه با الگوی کف مستطیلی شکل مواجه هستیم و اگر شکست صعودی باشد، الگو بازگشتی صعودی خواهد بود و اگر شکست نزولی باشد، الگو پیرو روندی خواهد بود. همچنین اگر الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شود، الگوی اوج مستطیلی شکل را خواهیم داشت. در این صورت، شکست صعودی، منجر به ادامه روند صعودی خواهد شد. اگر شکست نزولی باشد، الگو بازگشتی خواهد بود. برای برآورد قیمتی هم از ارتفاع الگو استفاده میکنیم. قیمت پس از پدیدار شدن مستطیل صعودی معمولاً صعود می کند.
دیدگاه شما