جریان نقدینگی چیست؟ چرا جریان نقدینگی مهمترین واژه کسب و کار است.
جریان نقدینگی مهمترین واژه در دنیای کسب و کار است. اهمیت این واژه حتی از سود، سود ناخالص و سود ویژه نیز بیشتر است. در صورتی که در طرح کسب و کار خود جربان نقدینگی را طراحی نکرده اید خیلی سریع به بررسی آن بپردازید. جریان نقدینگی که مناسب نباشد می تواند یک کسب و کار سود ده را نیز با چالش جدی مواجه کند.
برای برخی واژه جریان نقدینگی بسیار واژه آشنا است ولی در عمل در کسب و کار رعایت نمی شود. برای برخی دیگر یک واژه نامفهوم و شاید کمی گنگ به نظر برسد. جریان نقدی در علم اقتصاد به ورود و خروج نقدینگی در یک تجارت، کسب و کار، پروژه صنعتی و یا اقتصادی گفته میشود. جریان نقدینگی برای یک مدت محدود محاسبه می شود.
در یک کسب و کار مشتری هزینه خرید کالا یا خدمات را می پردازد. در اکثر کسب و کارها مشتری است که میزان ورودی جریان نقدینگی را مشخص می کند. البته ممکن است ورودی نقدی از محل سرمایه گذاری یک کسب و کار نیز بدست بیاید. قبل از پرداخت هزینه توسط یک مشتری، هزینه های مستقیم و غیر مستقیمی برعهده کسب و کار است که بسیاری از آن ها قبل از پرداخت مشتری پرداخت شده است.
برای روشن شدن یک مثال ساده در ادامه آورده شده است. آقای صراف زاده یک سایت فروش لوازم خانگی دارد. در ماه گذشته هزینه های زیر را انجام داده است:
هزینه اجاره دفتر کار | ده میلیون ریال(۱ میلیون تومان) |
مجموع حقوق پرسنل | سی میلیون ریال(۳ میلیون تومان) |
هزینه تلفن، برق و اینترنت(اداری) | چهار میلیون ریال(۴۰۰ هزار تومان) |
هزینه حمل(ارسال و دریافت) | ده میلیون ریال(۱ میلیون تومان) |
هزینه های متفرقه | پنج میلیون ریال(پانصد هزار تومان) |
کلیه هزینه های فوق به صورت نقدی پرداخت شده اند. با توجه به پرداخت غیر نقدی محصولات آقای صراف زاده این ماه چک معادل ۹۰ میلیون تومان برای خریدهای قبلی خود را پرداخت کرده اند. فروش آقای صراف زاده این ماه ۹۷ میلیون تومان بوده است. با توجه به هزینه ها(چهار میلیون و نهصد هزار تومان) جریان نقدینگی مثبت به مبلغ ۲ میلیون و صد هزار تومان ایجاد کرده است.
در صورتی که این جریان نقدینگی در ماه های آینده حفظ شود، آقای صراف زاده یک کسب و کار خوب دارد. البته آقای صراف زاده سود ۱۰ درصدی روی اجناس خود دارد. پس از کسر هزینه ها سود خالص کسب و کار قابل محاسبه است.
اگر آقای صراف زاده در فروش میزانی کمتر از مقدار نیاز برای پرداخت هزینه ها و محصولات داشته باشد، دارای یک جریان نقدینگی منفی خواهد بود. جریان نقدینگی منفی یکی از بزرگترین آفت های کسب و کار است. حتی در صورتی که سود بالایی روی فروش محصولات وجود داشته باشد. جریان منفی نقدینگی باعث خواهد شد، آن کسب و کار با مسائل بسیاری مواجه شود.
در صورتی که از سود و وصول مطالبات خود مطمئن باشیم می توانیم از وام برای ایجاد جریان نقدینگی مثبت استفاده کنیم. برای این منظور باید محاسبه کنیم درصد سود خالص ما پس از کسر هزینه ها و مالیات چقدر خواهد بود، در صورتی که سود ایجاد شده بیشتر از سودی باشد که برای دریافت وام نیاز داریم. کار عاقلانه گرفتن وام بانکی و ایجاد جریان نقدینگی مثبت است.
هشدار: در صورتی که با مباحث حسابداری آشنا نیستید و نمی توانید محاسبات مربوط به جریان نقدینگی را انجام دهید، قبل از گرفتن وام محاسبه جریان نقدینگی حتما با یک حسابدار خبره مشورت کنید. ممکن است با گرفتن وام مشکل کوتاه مدت شما حل شده ولی تبدیل به یک فاجعه در بلند مدت شود.
تصمیم گرفتم با تجربیاتی که بدست آوردم و همینطور مطالعات و تحقیقاتی که داشتم کاری کنم که دیگران اشتباهات من محاسبه جریان نقدینگی رو انجام ندن، بجاش برن اشتباهات خودشون رو انجام بدن تا باهوش تر بشن :-
اندیکاتورها؛ قسمت اول MFI
اندیکاتور MFI مخفف کلمات Money Flow Index است که در به معنی شاخص جریان نقدینگی است. MFI در واقع اسیلاتوری است که با استفاده از قیمت و حجم معاملات ساخته میشود و معمولا به عنوان RSI وزن داده شده با حجم شناخته میشود، این اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند و زمانی که تقاضا زیاد شده و قیمت رشد کند به سمت بالا صعودی میشود و زمانی که قیمت افت کرده و عرضه زیاد میشود به سمت پائین نزول میکند.
MFI دارای ۲ سطح ۲۰ و ۸۰ میباشدکه برگشت MFI از محدوده ۲۰ به سمت بالا سیگنال خرید و برگشت MFI از محدوده ۸۰ به سمت پایین سیگنال خروج میباشد. خط ۵۰ نیز با توجه به موقعیت MFI میتواند به ما سیگنال ورود یا خروج دهد. به محدوده زیر ۲۰ ناحیه اشباع فروش و به ناحیه بالای ۷۰ اشباع خرید میگویند.
در MFI خط روند صعودی یا نزولی و همچنین واگرایی مثبت و منفی دارای ارزش و اعتبار میباشد.
در بعضی مواقع بازیگران سهم با نگه داشتن قیمت در حال خرید پرقدرت هستند ولی به سهم اجازه رشد نمیدهند و پس از تکمیل خرید سهم با قدرت بسیار بالا رشد خواهد کرد و در این زمان با دیدن ورود جریان پول به فرد از طریق MFI میتوان اقدام به خرید نمایید و همچنین در بعضی مواقع بازیگران با توجه به اینکه فرصت کافی برای خروج از سهم را نداشتند قیمت را به صورت تصنعی بالا برده و در واقع اقدام به فروش مینمایند در این زمان MFI از محدوده ۸۰ به سمت پایین و سیگنال خروجی را نشان میدهد.
فرمول محاسبه اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی یا همان MFI
هر چند دانستن فرمول محاسبه اندیکاتورها زیاد مسئله مهمی در یادگیری این اندیکاتور نیست اما دوستانی که تمایل دارند در مورد این اندیکاتور و نحوه محاسبه آن بدانند به فرمولهای زیر دقت کنند
گام اول: محاسبه میانگین سه قیمت
در فرمول بالا میانگین قیمت بالا، پائین و بسته شده سهم به دست میآید
گام دوم : محاسبه جریان نقدینگی
گام سوم : محاسبه نسبت نقدینگی
Positive money flow یا جریان پول مثبت حاصل جمع تمام روزهایی است که میانگین سه قیمت بالاتر از روز قبل خود است.
Negative money flow یا جریان پول منفی حاصل جمع تمام روزهایی است که میانگین سه قیمت پائین تر از روز قبل خود است.
گام چهارم : محاسبه شاخص جریان نقدینگی یا همان MFI
از هر دو فرمول زیر این نسبت به دست میآید
پا نوشت : برای استفاده درست از این اندیکاتور محاسبه این فرمول را لازم نیست بیاموزیم.
آشنایی با نسبتهای مالی و کاربرد آنها
کارشناسان بازار سرمایه، تحلیل بنیادی را قدرتمندترین روش برای تحلیل بورس میدانند. بر خلاف تحلیل تکنیکال که بیشتر با ابزارهای گرافیکی و نمودار قیمت کار دارد، تحلیل بنیادی نیازمند مطالعه صورتهای مالی، گزارشهای فعالیت شرکت و بررسی نسبتهای مالی است. کاربرد اصلی نسبتهای مالی، ایجاد ارتباط معنیدار میان صورتهای مختلف و ارقام مندرج داخل آنها است که از این طریق میتواند دیدگاه جامعتر و دقیقتری را درباره وضعیت فعلی و آینده شرکت در اختیار تحلیلگر بگذارد.
گفتنی است که درک کامل نسبتهای مالی و کار کردن با آنها نیاز به دانش مالی حداقلی دارد که در این مقاله نمیگنجد، به همین مقاله حاضر را با هدف آشنایی کلی با صورتهای مالی و نحوه محاسبه آنها، منتشر کردهایم. با ما همراه باشید.
تعریف نسبتهای مالی
نسبتهای مالی، اعداد و ارقام موجود در صورتهای مالی مانند ترازنامهها، صورتهای سود و زیان و صورتهای جریان نقدینگی را بررسی کرده و آنها را از مفهوم ریالی به نسبتهای عددی قابل مقایسه تبدیل میکند. به بیان صادهتر، نسبتهای مالی اعدادی هستند که به منظور استخراج اطلاعات با معنی و تحلیلپذیر از صورتهای مالی، شرکت محاسبه میشوند.
یکی از متداولترین راههای ابزارهای تحلیل بنیادی، محاسبه و مقایسه همین نسبتهای مالی است. این نسبتها در چهار دسته کاربردی برای تحلیلگران بازار طبقهبندی میشوند که هر کدام کاربرد خاص خود را داشته و به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکت میپردازند. این چهار دسته عبارتند از:
- نسبت مالی نقدینگی
- نسبت مالی اهرمی
- نسبت مالی سودآوری
- نسبت مالی ارزش بازار
در ادامه هر کدام از این نسبتها را به اختصار بررسی خواهیم کرد:
الف) نسبتهای نقدینگی
در یک تعریف ساده میتوان نقدینگی را قابلیت شرکت در پاسخگویی به تعهدات و بدهیهای خود در نظر گرفت. وجود نقدینگی کافی برای اجرای فعالیتهای هر شرکت لازم است، چرا که هر لحظه ممکن است که شرکت با چالشهای خاصی مانند رکود بازار یا افزایش ناگهانی در قیمت مواد اولیه و قطعات مورد نیاز روبرو شود. در این صورت است که نقدینگی موجود شرکت باید به میدان آمده و این محاسبه جریان نقدینگی نیازها را برطرف کند.
به طور کلی سه نسبت مالی نقدینگی وجود دارند که مورد استفاده تحلیلگران قرار میگیرند:
1- نسبت جاری
نسبت جاری توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای و رفع تعهدات کوتاه مدت با استفاده از داراییها یا همان نقدینگی جاری شرکت، نشان می دهد. نسبت جاری به کمک رابطه زیر محاسبه میشود:
2- نسبت آنی
نسبت آنی که به آن نسبت سریع نیز گفته میشود، سریع از تقسیم دارائی نقدی در دسترس و سریع الوصول جاری شرکت مانند وجوه نقد، موجودی بانک و اسناد دریافتنی، به بدهیهای جاری محاسبه میشود.
موجودی کالا و اقلام فیزیکی، بـه دلیل اینکه بـرای زمان بیشتری برای نقدشوندگی آنها مورد نیاز است، در این محاسبه لحاظ نمیشوند. بـدیهی است كـه مقدار بزرگتر از یـك بـرای ایـن نـسبت، نشاندهنده توانـایی شركت در بازپرداخت بدهیهای جاری خود است. فرمول محاسبه نسبت آنی به شرح زیر است:
3- نسبت وجه نقد یا نسبت نقدی
نسبت نقدی نشاندهنده قابلیت شرکت برای پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود، صرفا از طریق پول نقد خود است. میتوان گفت که نسبت نقدی، محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که فقط و فقط برای پرداخت بدهیها و رفع تعهدات، روی موجودی نقد شرکت حساب میکند و حسابهای دریافتنی، کالاها و اوراق را در نظر نمیگیرد.
فرمول محاسبه این نسبت به شرح زیر است:
ب) نسبتهای اهرمی
نسبتهای اهرمی که به آنها نسبت ساختار سرمایهای نیز گفته میشود، میزان سرمایهای را نشان میدهد که از طریق ایجاد بدهی به سایر مجموعهها برای شرکت تامین شده است. به عبارت سادهتر نسبتهای مالی اهرمی، سطح بدهی یک شرکت را اندازه گیری میکنند. نسبتهای اهرمی معمولا شامل موارد زیر هستند:
1- نسبت بدهی
مقدار داراییهای شرکت را که از طریق بدهیها (تعهدات به شخص ثالت) تامین شده را میسنجد و از رابطه زیر بدست میآید:
2- نسبت تسهیلات
مقدار داراییهای شرکت که به اتکای استقراض از بانک و صندوقهای استقراضی و نیز حقوق سهامداران تامین شده است را نشان داده و از رابطه زیر محاسبه میشود:
3- نسبت پوشش هزینه – بهره
این نسبت نشان میدهد كه سود حاصلشده از فعالیتهای مختلف شرکت قبل از کسر بهره و مالیات، چند مرتبه میتواند تمام هزینه بهره را پوشش دهد. در واقع این نسبت حاشیه ایمنی مشخصی را در مورد توانایی شرکت برای تسویه بدهیهای خود نشان میدهد. محاسبه این نسبت مالی به کمک رابطه زیر است:
ج) نسبتهای مالی سودآوری
نسبتهای مالی سودآوری، قابلیت سودسازی شرکت را محاسبه جریان نقدینگی در ایجاد سود نسبت به مقدار درآمد، دارییهای ترازنامهای، هزینه های عملیاتی و در مجموع کل سرمایه شرکت، مورد سنجش قرار میدهد. نسبتهای مالی سودآوری متداول، شامل موارد زیر هستند:
1- بازدهی داراییها
این نسبت مالی نشان میدهد که چگونه منابع و داراییهای تحت مالکیت شرکت، منجر به سودآوری برای خود شرکت و سهامداران آن شده است. این نسبت مالی به عنوان شاخص متداول برای ارزیابی کارآمدی هیئت مدیره شرکت مورد استفاده است. محاسبه نسبت بازدهی داراییها به کمک رابطه زیر است:
2- بازدهی حقوق سهامداران
این نسبت به محاسبه مقداری از سود شرکت میپردازد که بر محاسبه جریان نقدینگی اساس سرمایهای که سهامداران شرکت از طریق خرید سهام به مجموعه تزریق کردهاند، حاصل شده است. محاسبه این نسبت از طریق رابطه زیر است:
3- حاشیه سود ناخالص
این نسبت نشان دهنده مدار سودی است که پـس از پرداخت قیمت تمامشده کالای به فروش رسیده، عاید شرکت شده است. بدیهی است که هرچه این نسبت بالاتر باشد، وضعیت سودآوری شرکت مطلوبتر خواهد بود. محاسبه این نسبت مالی به کمک رابطه زیر است:
4- حاشیه سود عملیاتی
حاشیه سود عملیاتی، تاثیر فروش محصولات یا خدمات شرکت بر روی سود عملیاتی آن را مورد ارزیابی قرار میدهد. بدین ترتیب که هر تعداد یا مقدار فروش محصول، چه اندازه سود عملیاتی برای شرکت به ارمغان میآورد. محاسبه این نسبت از طریق رابطه زیر:
5- حاشیه سود خالص
نسبت سود خالص شرکت به فروش خالص آن را حاشیه سود خالص مینامند. ایـن نـسبت نشاندهنده سودآوری حاصل از درآمدهای شرکت بوده و به کمک رابطه زیر محاسبه میشود:
د) نسبتهای مالی ارزش بازار
نسبتهای مالی ارزش بازار معمولا بیشترین کاربرد را برای تحلیلگران بنیادی دارند، چرا که نشاندهنده اطلاعات مهم و کاربردی در زمینه عملکرد گذشته شرکت، وضعیت فعلی و پیشبینی روند آتی آن هستند. این نسبتها، قیمت روز سهام شـرکت را بـه سود عایدی و یا ارزش دفتری سهام ارتباط میدهند. همچنین ارتباط قیمت سهام با سود پرداختی به سهامداران را نیز منعکس میکند.
مهمترین این نسبتها عبارتند از:
1- نسبت EPS یا مقدار سود هر سهم
مقدار سود یا درآمد هر سهم (EPS)، نشاندهنده سود عایدی هر سهم عادی شرکت است. EPS شاخص خوبی برای ارزیابی عملکرد شـرکت و پـیشبینی سـود سهامی است که ممکن است توسط شرکت به سهامداران پرداخت شود. در مقاله مفهوم EPS و DPS سهام و کاربرد آنها به معرفی دقیق این نسبت پرداخته شده است. برای محاسبه EPS میتوان از رابطه زیر استفاده نمود:
2- نسبت P بر E یا قیمت نسبت به سود هر سهم
این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت ارزیابی کرده و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص به سود سالانه شرکت (مشابه رابطه زیر) به دست میآید. در مقاله **** به معرفی دقیق این نسبت پرداخته شده است.
3- نسبت P بر B یا ارزش دفتری سهم
ارزش دفتری سهم نشان میدهد که ارزش خالص کل داراییهای ثبت شده شرکت ثبت شده، به ازای تعداد سهام شرکت چقدر است. در حقیقت این نسبت از تقسیم این دو مقدار و مطابق رابطه زیر محاسبه میشود:
4- نسبت P بر CF یا نسبت جریان نقدینگی
نسبت جریان نقدینگی یکی از کاربردیترین و معتبرترین نسبتهای مالی برای پیشبینی بازده سهام است و معمولا توسط سرمایهگذاران عمده و حقوقی شرکت مورد استفاده قرار میگیرد. برای محاسبه این نسبت میتوان از رابطه زیر استفاده نمود:
کلام پایانی
اگرچه کارآیی نسبتهای مالی بسیار قابل توجه است، اما با این حال عملکرد آنها دارای محدودیت است و باید در کنار سایر روشهای تحلیل تکنیکال و بنیادی و گزارشهای سامانه کدال، مورد استفاده قرار بگیرد. در هر صورت، نتایج حاصل از تحلیل نسبت های مالی باید با احتیاط بیشتری مورد استفاده قرار گرفته شوند.
صورت های مالی
صورت های مالی هزینه و درآمدهای شرکت را مشخص می کنند و اطلاعات مناسبی از وضعیت شرکت در اختیار سرمایه گذاران و مدیران قرار می دهند. به همین دلیل حسابرسی صورت های مالی کاربرد فراوانی در حسابداری شرکت ها دارد.
در صورت های مالی اطلاعات اقتصادی مربوط به شرکت ها ثبت می شود.در موارد زیادی صورت های مالی یه صورت شش ماهه و یا در زمان های کمتر ارایه می شود. صورت حساب سود و زیان، ترازنامه، صورت جریان وجه نقد و صورت سود و زیان جامع هستند.
در ادامه به تشریح مختصری از صورت های مالی می پردازیم.
ترازنامه
یکی از موارد برای مطالعه و بررسی صورت های مالی محاسبه ترازنامه می باشد. ترازنامه دارایی ها، بدهی ها، بدهی، سرمایه و حقوق صاحبان سهام را در یک تاریخ مشخص نشان می دهد. در محاسبه ترازنامه میزان دارایی ها همواره برابر با بدهی ها و حقوق صاحبان سهام است.
صورت حساب سود و زیان
در تهیه صورت های مالی صورت حساب سود و زیان از اهمیت بالایی برخوردار است. صورت سود و زیان نشان دهنده عملکرد شرکت و تصمیمات مالی مدیران و سهامداران است. در واقع نتایج تصمیمات و عمیات شرکت را در قالب سود و زیان در یک دوره مالی بیان می کند. یکی از عوامل در انتاب یک شرکت برای سهامداران بررسی سود محاسبه جریان نقدینگی و زیان آن می باشد.
هر چقدر میزان سودآوری یک شرکت در مقایسه با قیمت هر سهم بیشتر باشد نشان دهنده ی سودآور بودن آن است. هر شرکتی موظف است در پایان سال مالی صورت سود وزیان خود را منتشر کرده و به سهامداران اطلاع دهد.
صورت جریان وجه نقد
گزارشات جریان نقدینگی هر شرکت یکی از ارکان اصلی حیات آن محسوب می شود. گردش نقدینگی بر اساس ترازنامه و صورت سود و زیان محاسبه می گردد. با ارایه این گزارش، شرکت ها فعالیت های مالی خود را ارزیابی می کنند و اطلاعات مناسبی در مورد محاسبه جریان نقدینگی نقدینگی و پرداخت بدهی ها بدست می آورند.
صورت سود و زیان جامع
کلیه هزینه ها و درآمدهای یک دوره مالی شرکت در صورت سود و زیان جامع تشریح می شود.
اشخاص مشمول ارایه صوزت های مالی حسابرسی شده
در اجرای مادهی 272 قانون مالیاتهای مستقیم اصلاحی مصوب 31/4/1394 مجلس شورای اسلامی، کلیهی واحدهای تولیدی، بازرگانی و خدماتی زیر ملزم به ارائهی صورتهای مالی حسابرسیشده توسط سازمان حسابرسی یا مؤسسات حسابرسی عضو جامعهی حسابداران رسمی ایران همراه با اظهارنامهی مالیاتی و یا حداکثر ظرف مدت سه ماه پس از مهلت انقضای ارائهی اظهارنامه میباشند.
گفتنی است در صورت عدم انجام تکلیف مقرر در مادهی فوق، مشمول جریمهای معادل بیست درصد (20%) مالیات متعلق خواهند بود. الف- شرکتهای موضوع بندهای (الف) و (د) ماده واحدهی «قانون استفاده از خدمات تخصصی و حرفهای حسابداران ذیصلاح به عنوان حسابدار رسمی»
1- شرکتهای پذیرفته شده یا متقاضی پذیرش در بورس اوراق بهادار.
2- شرکتها و مؤسسات موضوع بندهای الف و ب ماده 7 اساسنامه قانونی سازمان حسابرسی. با توجه به تاریخ اجرای اصلاحیه قانون مالیاتهای مستقیم، مقررات ماده 272 قانون مالیاتهای مستقیم در خصوص مشمولین این بند که شروع سال مالی آنها از تاریخ 1/1/1394 است، لازمالاجرا است. ب- اشخاص حقیقی یا حقوقی بر اساس نوع فعالیت 1- شعب و دفاتر نمایندگی شرکتهای خارجی که در اجرای قانون اجازهی ثبت شعبه یا نمایندگی شرکتهای خارجی مصوب 1376، در ایران ثبت شدهاند. 2- شرکتهای سهامی عام و شرکتهای تابعه و وابسته به آنها
3- مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی و شرکتها، سازمانها و مؤسسات تابعه و وابسته به آنها ج- اشخاص حقیقی یا حقوقی بر اساس حجم فعالیت سایر اشخاص حقوقی و حقیقی (شامل شرکتهای سهامی خاص و سایر شرکتها و همچنین مؤسسات انتفاعی غیرتجاری، شرکتها و مؤسسات تعاونی و اتحادیههای آنها و اشخاص حقیقی که طبق مقررات قانونی مربوط، مکلف به نگهداری دفاتر قانونی میباشند) که بر اساس آخرین اظهارنامهی تسلیمی خود، جمع کل ناخالص درامد (فروش و یا خدمات اعم از عملیاتی و غیرعملیاتی) آنها بیش از 50 میلیارد ریال (در مورد شرکتهای پیمانکاری، دریافتی آنها بابت پیمانهای منعقد محاسبه جریان نقدینگی شده بیش از 50 میلیارد ریال) یا جمع داراییهای آنها (جمع ستون بدهکار ترازنامه) بیش از 80 میلیارد ریال میباشد.
نسبت های مالی چیست و چه کمکی می کند؟
ممکن است برای افرادی که با مباحث اقتصادی و حسابداری آشنایی ندارند، همواره این سوال ایجاد شود که یک حسابدار میزان سرمایه، سود یا زیان یک شرکت را بر چه اساسی محاسبه می کند و برای نشان دادن آن از چه چیزهای کمک می گیرد. و یا رئیس شرکتی که می خواهد از اوضاع و شرایط مالی شرکت خود آگاه شود، باید چه قسمت هایی را بررسی کند و چه اطلاعاتی را از حسابدار خود بخواهد؟ نسبت های مالی در این موارد به کسب و کارها کمک می کند.
در این نسبت های مالی را که ارقام قابل فهمی هستند به شما معرفی میکنیم و با انواع آن ها آشنا میشویم. پس اگر شما نیز به مباحث حسابداری علاقهمند یا نیازمند به آن هستید، تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.
نسبت مالی چیست؟
نسبت های مالی به اعداد و ارقامی گفته می شوند که اطلاعات قابل درکی را از صورت های مالی یک شرکت نشان می دهند. به عبارت دیگر نسبت محاسبه جریان نقدینگی های مالی حاصل تقسیم اعدادی هستند که برای تفسیر صورت های مالی به کار می روند.
یکی از مواردی که صاحبان شرکت ها قبل از تاسیس و ثبت شرکت به آن توجه می کنند سودده بودن آن کسب و کار است. با استفاده ازنسبت های مالی، وضعیت مالی شرکت ها محاسبه می شود و می توان شرایط پیشرفت یا روند نزولی شرکت را با استفاده از آن ها سنجید.
هدف و کاربرد نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی با اهداف مختلفی انجام می شود که مهمترین آن ها عبارت هستند از:
- یکی از اهداف تحلیل نسبت های مالی مقایسه عملکرد شرکت با سایر رقبا است. به عبارت سادهتر حسابداران با استفاده از ارقام حاصل شده از صورت های مالی و تقسیم آن ها بر یکدیگر می خواهند عملکرد شرکت خود را با سایر رقبا بسنجند تا نقاط قوت و ضعف را مشخص کنند و سعی در بهبود شرایط موجود داشته باشند.
- از دیگر اهداف تحلیل نسبت های مالی بررسی عملکرد شرکت برای تحقق پیشرفت و دست یافتن به اهداف والا است.
- پیشبینی وضعیت مالی شرکت در آینده و ترسیم چشماندازی برای آینده را نیز می توان جزو محاسبه جریان نقدینگی اهداف و کاربردهای نسبت های مالی دانست.
انواع نسبت مالی
بهتر است بدانید نسبت های مالی انواع مختلفی دارند و برای به دست آوردن نتیجه هر بخش باید از نسبت خاصی استفاده کرد. این نسبت ها در یک دستهبندی کلی به پنج گروه تقسیم می شوند که هر یک از آن ها نیز خود زیر مجموعه های مختلفی دارد.
انواع نسبت های مالی از قرار زیر هستند:
1- نسبت نقدینگی
توانایی بازپرداخت شرکت را در بدهی های کوتاه مدت خود، نسبت نقدینگی می گویند. بالا بودن این عدد نشان می دهد که شرکت توانایی عمل به تعهدات خود و بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت را خواهد داشت.
باید توجه داشته باشید که همواره بالا بودن این نسبت نشانه خوبی نیست. زیرا اگر میزان نسبت نقدینگی بالاتر از میانگین معمول باشد، نشان می دهد که شرکت در جذب سرمایه خارجی عملکرد مثبتی نداشته است.
نسبت نقدینگی خود به انواع مختلف زیر تقسیم می شود که در زیر توضیح می دهیم.
نسبت جاری
یکی از انواع نسبت های نقدینگی که از آن استفاده بالایی می شود و جزو سادهترین نسبت های نقدینگی به شمار می آید، نسبت جاری است. نسبت جاری از حاصل تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری به دست خواهد آمد.
برای توضیح بیشتر این مساله باید گفت دارایی های جاری دارایی هایی هستند که می توان آن ها را به یکدیگر تبدیل کرد. همچنین این دارایی ها در صورت نیاز می توانند به پول نقد تبدیل شوند.
از سوی دیگر بدهی های جاری بدهی هایی هستند که برای بازپرداخت آن ها کمتر از یک سال زمان نیاز است.
نسبت آنی
محاسبه نسبت آنی در قیاس با نسبت جاری اندکی سختتر است. برای به دست آوردن مقدار نسبت آنی باید مقدار بدهی های جاری را بر دارایی هایی که قدرت نقدشوندگی کمتری دارند تقسیم کرد. این دارایی ها می تواند شامل کالا و موجودی های شرکت باشد.
نسبت وجه نقد
نسبت پول نقد یکی دیگر از انواع نسبت های نقدینگی است که میزان توانایی وجه نقد یک شرکت را به دست می آورد. اگر شرکت ها بخواهند عملکرد مثبتی از خود نشان دهند باید میزان نسبت وجه نقد آن ها در حد قابل قبول باشد.
به عبارت دیگر حتی اگر یک شرکت میزان سوددهی بالایی داشته باشد و میزان دارایی غیر نقد آن عدد بزرگی باشد اما نتواند این دارایی ها را به محاسبه جریان نقدینگی پول نقد تبدیل کند، عملکرد مالی شرکت زیر سوال خواهد رفت.
برای به دست آوردن این نسبت ابتدا باید حاصل جمع سرمایهگذاری های کوتاه مدت و وجه نقد شرکت را محاسبه کرد سپس بدهی های جاری را بر این مقدار به دست آمده تقسیم کنید.
2- نسبت فعالیت
نسبت فعالیت یکی دیگر از نسبت های مهم مالی است که با نام نسبت کارایی نیز شناخته می شود. این نسبت به کمک تحلیل میزان فروش یک شرکت و تاثیری که دارایی ها بر آن خواهند داشت، نشان می دهد که کارایی دارایی ها در چه حدی است.
نسبت فعالیت خود انواع مختلفی دارد که عبارت هستند از:
- دوره وصول مطالبات مجموعه
- دوره واریز طلبکاران
- دوره گردش موجودی اقلام
- دوره گردش اقلام نیمساخته
- درصد تغییر فروش
- دفعات گردش دارایی
- دفعات گردش سرمایه ثابت
- دفعات گردش سرمایه جاری
نسبت فعالیت همچنین نشاندهنده سرعت تبدیل دارایی های مختلف به وجه نقد یا فروش است. همچنین این نسبت مشخص می کند که دارایی ها تا چه میزان در فروش نهایی شرکت تاثیر داشتهاند. این نسبت از روش بررسی میزان فروش و تاثیر دارایی ها بر آن محاسبه می شود.
3- نسبت اهرمی
نسبت اهرمی یا نسبت سرمایه نسبتی است. این نسبت، توانایی شرکت را در بازپرداخت بدهی های بلند مدت یا میان مدت نشان می دهد.
این نسبت میزان سرمایه ای را که سهامداران وارد شرکت کردهاند و همچنین میزان درآمد شرکت را برای بازپرداخت بدهکاری های طولانی مدت مشخص می کند. به همین دلیل بررسی آن از اهمیت بالایی برخوردار است.
این نسبت کمک می کند ساختار دارایی و میزان هزینه های شرکت مشخص شود تا برای زمان رکود اقتصادی یا رشد آن، عملکرد شرکت تا حد زیادی قابل پیشبینی باشد. بالا بودن سود سرمایهگذاری به نسبت هزینه های صرف شده برای آن نشان می دهد که شرکت از منابع مالی خارجی بینیاز است.
نسبت اهرمی خود به چندین زیرمجموعه تقسیم می شود که در حالت کلی به شرح زیر هستند:
نسبت بدهی
نسبت بدهی که نشاندهنده تاثیر بدهی های جاری و بلند مدت در تامین سرمایه شرکت است، از محاسبه جریان نقدینگی حاصل تقسیم مجموع دارایی بر مجموع بدهی به دست می آید. بالا بودن این رقم مشخص می کند که درصد بالایی از سرمایه شرکت از طریق بدهی و منابع مالی خارجی تامین شده است.
نسبت سرمایه ثابت به ارزش خاص
قبل از آشنا شدن با نسبت سرمایه ثابت به ارزش ویژه، باید با تعریف ارزش ویژه آشنا شوید.
ارزش ویژه از حاصل تفریق میزان بدهی های شرکت از دارایی کل به دست می آید. نسبت سرمایه ثابت به ارزش خاص نشاندهنده مقدار ارزش ویژه برای خرید سرمایههای ثابت شرکت است.
در صورت کمتر بودن مقدار سرمایه ثابت شرکت به ارزش ویژه، می توان اینطور نتیجه گرفت که درصد پایینی از ارزش های ویژه برای خرید سرمایه شرکت خرج شده است.
اگر سادهتر بگوییم پایین بودن این رقم مشخص می کند که مقدار نقدینگی شرکت بالا است و این موضوع یک امتیاز مثبت برای آن محسوب می شود.
برای به دست آوردن نسبت سرمایه ثابت به ارزش ویژه، دارایی ثابت بر ارزش ویژه تقسیم خواهد شد.
نسبت کل بدهی به ارزش خاص
از دیگر انواع نسبت های اهرمی نسبت کل بدهی به ارزش ویژه است. بالا بودناین نسبت را نمی توان خوب دانست و به معنی درصد بالایی از بدهی ها در ساختار دارایی شرکت و به بیان سادهتر بالاتر بودن قدرت اعتباردهندگان از سرمایهگذاران خواهد بود.
برای به دست آوردن حاصل این نسبت باید بدهی کل را بر ارزش ویژه تقسیم کنید.
نسبت بدهی جاری به ارزش خاص
بالا بودن بدهی های جاری شرکت کاهش میزان نقدینگی آن را در پی خواهد داشت. به همین منظور در صورت بالا بودن میزان این نسبت باید در ساختار دارایی شرکت اصلاحاتی انجام شود.
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه از طریق تقسیم بدهی جاری بر ارزش ویژه به دست خواهد آمد.
نسبت مالکانه
نسبت مالکانه که یکی از نسبت های اهرمی است، بیانگر درصد سرمایه سهامداران در دارایی شرکت است. هرچه این نسبت عدد بالاتری را نشان دهد، یعنی شرکت به تعهدات مالی خود پایبند است و توانایی بازپرداخت وعده های خود را دارد.
از سوی دیگر پایین بودن این نسبت نشاندهنده بالا بودن درصد سرمایه خارجی در شرکت است. با حاصل تقسیم ارزش ویژه بر دارایی کل نسبت مالکانه به دست می آید.
4- نسبت ارزش بازار
از دیگر نسبت های مالی رایج نسبت ارزش بازار است که دیدگاه سهامداران را به آینده شرکت نشان می دهد. این نسبت شامل انواع زیر است:
- نسبت قیمت به سود یا P/E که از حاصل تقسیم قیمت بازار سهام بر سود هر سهم به دست می آید.
- نسبت PEG از حاصل تقسیم نسبت P/E بر نرخ رشد سالانه درآمد به دست خواهد آمد.
- نسبت قیمت به فروش یا P/S حاصل تقسیم قیمت بازار سهام بر کل فروش یک سال اخیر است.
- نسبت قیمت به جریان نقدینگی یا P/CF حاصل کسر قیمت بازار سهام بر جریان وجه نقد هر سهم است.
- نسبت قیمت به ارزش دفتری یا P/BV از حاصل تقسیم قیمت بازار سهام بر ارزش دفتری هر سهم حاصل می شود.
5- نسبت سودآوری
نسبت سودآوری کمک می کند که میزان توانایی شرکت درباره کسب سود مشخص شود. این نسبت نشان از سلامت مالی شرکت است. زیرا سهامداران تمایل دارند در شرکتی سرمایهگذاری کنند که احتمال سوددهی آن بالا باشد. از سوی دیگر اعتباردهندگان مایل به همکاری با شرکت هایی هستند که توانایی بازپرداخت اعتبار را از طریق سود حاصل شده دارند.
نسبت سودآوری به چند دسته تقسیم می شود که مهمترین های آن به شرح زیر هستند:
- نسبت حاشیه سود خالص که حاصل تقسیم سود خالص بر فروش خالص است.
- نسبت حاشیه سود ناخالص از کسر سود ناخالص بر فروش خالص به دست می آید.
- نسبت بازده سرمایهگذاری نتیجه تقسیم سود خالص بر میانگین کل دارایی ها است.
سخن نهایی
نسبت های مالی اعداد و ارقام مشخصی هستند که حسابداران از صورت های مالی به دست می آوردند و به تفهیم وضعیت مالی شرکت در گذشته، حال یا آینده کمک خواهند کرد.
این نسبت ها انواع مختلفی دارند و به طریق متفاوتی محاسبه می شوند که در این مطلب انواع و روش محاسبه آن ها را توضیح دادیم.
دیدگاه شما