بازاریابی شبکه ای
ـ کسی که در ربع ک است هم میتواند سرایدار باشد هم رئیس شرکت در هر صورت اعضای این گروه خواسته های مشترکی دارند که باعث می شود بدون توجه به تفاوت شغل، آنها را در یک دسته بندی قرار دهیم. امینت شغلی، مهمترین خواسته آدمهایی است که در ربع ک قرار میگیرند.دسته بندی نقدینگی بطور کلی خصوصیات و ارزشهای اساسی افراد در ربع ک را میتوان به این صورت بیان نمود :
ـ برای دیگران ویا در سازمان آنها کار میکند .
ـ ارزشهای او امنیت؛درآمد ثابت و مزایای خوب است .
ـ پول و زمان کافی برای لذت بردن در اختیار ندارد .
ـ بعلت درگیر شدن در تجارت وقت در برابر پول، پتانسیل درآمدی محدودی دارد .
ـ هرگز نمیتواند کار کردن را متوقف نماید .
ـ افرادی که در دسته خ قرار میگیرند کسانی هستند که ارزش اصلی آنها استقلال است. آنها به دنبال این هستند که کار دلخواه خودشان را انجام دهند و به اصطلاح آقای خودشان و نوکر خودشان باشند. صاحبان کسب و کار کوچک و یا کسب و کار خانوادگی، متخصصان و مشاوران معمولاً در این گروه قرار دارند. کسی که در ربع خ قرار دارد معمولاً از راه پورسانت و یا به اندازه وقتی که میگذارد کسب درآمد میکند. از خصوصیات و ارزشهای این گروه میتوان اینگونه نام برد :
ـ برای خودش کار میکند .
ـ ارزشهای او استقلال و انجام دادن کارها به روش خود است .
ـ پول و زمان لازم برای استفاده از آن را ندارد .
ـ پتانسیل درآمدی محدودی دارد زیرا درگی تجارت زمان در برابر پول است .
ـ هرگز نمیتواند کار را متوقف کند .
ـ از خصوصیات بارز افرادی که در دسته م قرار دارند این است که عموماً کار خود را از صفر شروع و آن را به یک کسب و کار بزرگ تبدیل می کنند. آنها معمولاً آمال و آرزوهای بزرگی دارند و اهمیت زیادی به کار گروهی می دهند. به همین ترتیب کار دسته بندی نقدینگی گروهی شان هم بسیار عالی است و به دنبال آنند که دامنه ارتباطات و خدماتشان را تا آنجا که ممکن است گسترش دهند. در واقع افراد این دسته صاحب بیزینس و سازمانی هستند که برایشان کار میکند. ارزشها و خصوصیات افراد در ربع م اینگونه است :
ـ ایجاد سازمان و داراریی میکنند .
ـ استفاده از پتانسیل سازمان بجای تلاش فردی .
ـ پتانسیل درآمدی نامحدود بعلت استفاده از نیروی کار سیستمی .
ـ درآمد ماندگاردارند زیرا اگر زمان زیادی هم کار نکنند سازمان آنها طبق برنامه وظایفش را انجام میدهد و ایجاد درآمد میکند .
پول و زمان کافی برای لذت بردن دارند .
یک آدم م واقعی کسی است که حتی وقتی کسب و کارش را ترک کند درآمدش متوقف نمیشود و این در حالی است که در اکثر موارد، درآمد افراد دسته خ با توقف کارشان قطع میشود. برای روشن شدن اینکه در کدام ربع قرار دارید پاسخ این سوال که «اگر از همین امروز دیگر سر کار نروم، تا چند وقت دیگر درآمد دارم» میتواند تعیین کننده باشد. اگر در عرض شش ماه یا کمتر درآمدتان قطع میشود احتمالاً در ربع خ یا ک قرار دارید افراد دسته م و یا س ممکن است سالها کار نکنند اما درآمدشان همچنان ادامه داشته باشد .
ـ افراد ربع دسته بندی نقدینگی س به دنبال آزادی مالی هستند و دوست دارند که پول برایشان کار کند نه اینکه آنها برای به دست آوردن پول کار کنند. در حقیقت این افراد سرمایه خود را برای بدست آوردن پول بیشتر اهرم میکنند. از بارزترین شاخصه ها و ارزشهای این دسته میتوان به این موارد اشاره کرد :
ـ دارایی قبلی خود را سرمایه گذاری میکنند .
ـ پتانسیل درآمدی نامحدودی دارند .
ـ پول و زمان کافی برای لذت بردن از آن دارند .
ـ درآمد ماندگار دارند؛چه کار بکنند و چه نکنند .
با بررسی افراد و ربعهای فوق الذکر میتوان نتیجه گرفت که اشخاصی که در دو ربع سمت چپ این چهارراهه فعالیت میکنند بیشتر به دنبال امنیت میگردند و بابت بدست آوردن یک امنیت ظاهری بهای سنگینی را پرداخت میکنند. در صورتیکه افراد فعال در دو ربع واقع در سمت راست آن، به دنبال آزادی بوده و پس از مدتی حتی امنیت بیشتری از دو گروه قبل میتوانند برای خود ایجاد نمایند .
برای رهایی از گرفتاریهای مالی باید به تغییرربع کسب و کار خود بیندیشیم نه به تغییر شغل .
برای افرادی که میخواهند وارد ربع م شوند بازاریابی شبکه ای انتخاب واقعاً مناسبی است به این دلیل که سیستم کسب و کار بازاریابی شبکه ای ذاتاً به گونه ای طراحی شده دسته بندی نقدینگی است که بیشتر از پانصد نفر را در بر بگیرد. به علاوه قابلیت درآمدزایی در کسب و کار بازاریابی شبکه ای از لحاظ تئوری نامحدود است در حالی که قابلیت درآمدزایی در ربعهای ک و خ معمولاً وابسته به این است که به تنهایی چقدر درآمد کسب میکنید. در بازاریابی شبکه ای شما به اندازه ای که سازمان فروشتان در می آورد، درآمد کسب میکنید اگر شبکه بزرگی بسازید طبیعتاً پول زیادی هم به دست خواهید آورد .
البته آقای کیوساکی در « کتاب دانشکده کسب و کار» ارزشهای بسیاری را برای بازاریابی شبکه ای و فروش مستقیم برشمرده است که پرداختن به تمامی این ارزشها از حوصله این مبحث خارج است .
حسابداری و حسابرسی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای دسته بندی نقدینگی مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای اهرمی و پوششی
نسبتهای فعالیت
نسبتهای سودآوری
نسبتهای ارزش بازار
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
پیگیری عملکرد شرکت
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
امکان مقایسه عملکرد شرکت
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
نسبت جاری:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
نسبت آنی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد:
توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود.نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
نسبت بدهی:
توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه:
میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بهره:
نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:
دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات:
نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
دوره گردش عملیات:
به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
گردش دارایی:
میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
گردش داراییهای ثابت:
بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
دوره پرداخت بدهیها:
نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
نسبت گردش سرمایه جاری:
سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:
با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه دسته بندی نقدینگی در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
بازده داراییها:
نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام:
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص:
عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
حاشیه سود عملیاتی:
نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص:
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
برای دانستنیهای مالیاتی و حسابداری با موسسه حساب جم همراه باشید.
چهار ربع نقدینگی رابرت کیوساکی
اکثر افراد جامعه صرف نظر از شغل و کسب و کاری که دارند اغلب با مشکلات مختلف مالی دست به گریبان هستند. ما تمام کسب و کار ها را بر اساس نوع نگرش صاحبان آن به چهار قسمت تقسیم کرده ایم: ربع اول؛ ربع.
اکثر افراد جامعه صرف نظر از شغل و کسب و کاری که دارند اغلب با مشکلات مختلف مالی دست به گریبان هستند. ما تمام کسب و کار ها را بر اساس نوع نگرش صاحبان آن به چهار قسمت تقسیم کرده ایم:
ربع اول؛ ربع کارمندی: افراد شاغل در این گروه به دنبال شغل دائمی و مطمئن با در آمدی متوسط ولی مستمر می باشند، این دسته از افراد همیشه در حال کار کردن برای دیگران هستند و به ازای میزان کارکردشان دستمزد دریافت می کنند. این گروه سعی می کنند با بیشتر یا بهتر کار کردنشان درآمدشان را افزایش دهند. ارزش اصلی این گروه امنیت می باشد، امنیت در کار ، امنیت در درآمد ، امنیت در دوران بازنشستگی.
ربع دوم؛ کسب و کار کوچک : افراد شاغل در این دسته صاحبان مشاغل خویش فرما و کوچک میباشند ، صاحبان فروشگا ها ، موسسات کوچک ، خرده فروشان.
این افراد بر اساس آرمان ها و ارزشهای خود می گویند: اگر میخواهی کاری درست انجام شود خودت انجامش بده و بر این اساس سعی دارند همیشه کار را مستقل انجام دهند. در این گروه بیشترین مسئولیتها بر دوش صاحبان کسب و کار میباشد و کیفیت کار بر اساس میزان توانایی فردی آنهاست. ارزش این افراد حفظ درآمد متوسط در کسب و کار میباشد.
ربع سوم؛ کسب و کار بزرگ : این گروه سعی دارند با راه اندازی بنگاهها ، شرکتها ، و موسسات بزرگ به درآمدی ایده آل برسند ، افراد مدیر در این گروه حداقل ۵۰۰ کارمند را در خدمت شرکت خود دارند و سعی می کنند با استفاده از تعدادی افراد خبره، توانمند و با تجربه کارهای شرکت خود را انجام دهند و به صورت گروهی به درآمدی بالا برسند.
ربع چهارم؛ گروه سرمایه گذاران : افراد مربوط به این گروه با شناسایی بازارها ، مطالعات دقیق ، معاملات ، تغیرات بازار ، بورسها و با سرمایه گذاریهای کوچک و بزرگ سعی میکنند از پولشان بهترین استفاده را میکنند. این گروه سعی دارند از پول ، پول بسازند. این گروه بر این باورند : سرمایه گذاری مناسب و به موقع مساوی است با سود بالا و باورنکردنی.
دسته چهارم از پول بیشترین استفاده را می بردند، دسته سوم از افراد و کار گروهی بیشترین سود را می بردند؛ اما دسته اول و دوم در خدمت این دو گروه هستند.
تفاوت اصلی سمت راست و چپ؟
سمت چپ: تلاش می کنند تا با کار سخت درآمدی مناسب داشته باشند، درآمدی همراه با امنیت، آنها می کوشند تا از طریق کار بیشتر درآمد خود را افزایش دهند.
سمت راست: آنها منظورشان از درآمد چیز دیگریست، آنها سعی میکنند با کار و تلاش به استقلال مالی برسند ، آنها به دنبال آزادی مالی هستند و نمیخواهند تا آخر عمر خود را درگیر شغلی خاص کنند و تا آخر عمر در حال کار کردن باشند.
نسبت های مالی به تحلیل وضعیت شرکت ها چه کمکی می کند؟
اهمیت داده های مالی یک کسب وکار بر کسی پوشیده نیست. داده ها و اطلاعات مالی کسب وکار از مهم ترین منابع برای انجام تحلیل های مختلف به شمار می روند. نسبت های مالی به تحلیل وضعیت شرکت ها چه کمکی می کند؟ بسیاری از تصمیم های اتخاذ شده با در نظر گرفتن موقعیت مالی یک شرکت و متناسب با آن است. به تجربه ثابت دسته بندی نقدینگی شده است عملیات یک شرکت بیش از هر عامل دیگری به وضعیت مالی و میزان سرمایه آن بستگی دارد تا به فاکتورهایی مانند تولید محصول با کیفیت، ساختار تشکیلاتی منسجم، برنامه ریزی و تعیین استراتژی مناسب.
برای ارزیابی مالی شرکت، داده ها از گزارش های مالی مرتبط جمع آوری و برای تحلیل دسته بندی می شوند. از جمله روش های رایج برای بررسی وضعیت مالی شرکت، استفاده از نسبت های مالی مختلف است که مدیران بسته به نیاز و نوع تصمیم می توانند از برخی نسبت ها استفاده نمایند. در ادامه با نسبت های مالی مهم در حسابداری و کاربردهای آن آشنا می شویم.
نسبت های مالی را چگونه می توان تعریف نمود؟
نسبت، ارتباط کمّی و عددی دو متغیر را نشان می دهد که از طریق تقسیم یک متغیر بر متغیر دیگر حاصل می شود. نسبت را می توان به صورت درصد، کسر، واحد پول یا مقایسه دو عدد بیان کرد. از مزیت های مهم نسبت ها این است که اعداد و ارقام مد نظر را به شکل مقایسه ای ارائه می دهد و نتیجه گیری برای تحلیل گران را ساده تر می کند. حال اگر اعداد و ارقام مرتبط به داده های استخراج شده از گزارش های مالی را برای محاسبه نسبت در نظر بگیریم، نسبت های مالی حاصل می شود. نسبت های مالی به تحلیل وضعیت شرکت ها چه کمکی می کند؟
از جمله گزارش های مالی مهم و پرکاربرد که توسط بخش حسابداری ارائه شده و نسبت های مالی موثر در تحلیل وضعیت مالی شرکت را استخراج نمود؛ گزارش های ترازنامه، صورت سود و دسته بندی نقدینگی زیان، صورت وجوه جریان نقد هستند.
دلایل استفاده از نسبت های مالی
صورت های مالی و در کنار آن نسبت های مالی که با هدف عرضه اطلاعات به مخاطبان هدف خود تهیه و تدوین می شوند، نقش موثری در افزایش اطمینان و شفاف سازی در زمینه های پولی و مالی مرتبط با واحد اقتصادی دارد. نسبت های مالی به تحلیل وضعیت شرکت ها چه کمکی می کند؟ دلایل مختلفی برای استفاده از نسبت های مالی وجود دارد که می توان مهم ترین آنها را بدین قرار لیست کرد:
- بررسی روند شرکت ها برای یک بازه زمانی مشخص یا مقایسه شرکت ها با هم
- فراهم آوردن اطلاعات برای برآوردن فرضیات آماری
- آزمودن این نظریه که یک نسبت می تواند متغیری مناسب و قابل استفاده باشد
- بررسی شواهد تجربی بین نسبت های مالی و برآورد یا پیش بینی متغیر مد نظر
از مزیت های استفاده از نسبت های مالی این است که در تحلیل داده ها و اطلاعات مالی، اعداد و ارقام از قالب ریالی خارج شده و به صورت نسبت های قابل مقایسه بیان می شوند که ارتباطی معنادار بین اطلاعات موجود برقرار می کند. به همین دلیل این نسبت ها به عنوان ابزاری کمکی در تحلیل گزارش های مالی و یافتن فرصت ها و چالش های کسب و کار به کار گرفته می شوند.
دسته بندی نسبت های مالی
در بحث حسابداری مهم ترین گزارش ها برای بررسی و تحلیل شرکت ها از نظر وضعیت مالی، صورت های مالی هستند. به بیان دیگر، در بررسی مالی یک شرکت قبل از هر چیز می بایست صورت های مالی آن شرکت به دقت بررسی شده و در ادامه این بررسی از نسبت های مالی استفاده شود.
امروزه نسبت های مالی به دلیل کارایی مناسبی که دارند، بسیار مورد توجه افراد فعال در زمینه های مالی و حسابداری قرار گرفته اند. نسبت های مالی تعریف شده بسیار متنوع بوده و هر یک بخش ویژه ای از عملکرد شرکت را بررسی می کند. در نتیجه نسبت های مالی گزینه مناسبی برای ارزیابی قدرت مالی و وضعیت بدهی ها و نیز نقاط ضعف و قوت شرکت به شمار می روند. نسبت های مالی به تحلیل وضعیت شرکت ها چه کمکی می کند؟
آنچه که در نسبت های مالی باید در نظر گرفته شود، نوع اطلاعاتی است که در صورت و مخرج قرار می گیرند و وجود رابطه علت و معلولی و همبستگی بین این اعداد و ارقام می تواند در ایجاد نسبت های مالی مناسب و معنادار کمک نماید.
با توجه به اینکه برای دسته بندی نسبت های مالی وجود عوامل مشترک در آنها در نظر گرفته می شود، می توان گفت هر دسته یک شاخص مهم مالی را بررسی می کند. در طبقه بندی نسبت های مالی 4 شاخص کلی نقدینگی، عملیاتی، سودآوری و رشد در نظر گرفته شده است.
به عنوان یک نکته بسیار مهم در رابطه با نسبت های مالی لازم است بدانید نسبت های مالی محدودیت ها و ویژگی های خاص خود را دارند که باعث می شود به عنوان مدرک پشتیبان تصمیم در نظر گرفته شوند و نمی توان آنها را معیار تصمیم گیری در نظر گرفت.
در ادامه چهار نسبت مالی مهم را معرفی می کنیم.
نسبت نقدینگی :
نقدینگی را به صورت توانایی واحد اقتصادی در جوابگویی به تعهدات کوتاه مدت خود تعریف می کنند. در نتیجه برای توصیف رابطه بین دارایی جاری و بدهی جاری، نسبت نقدینگی تعریف شده است.
جالب است بدانید شرکت W.T.Grant با وجود اینکه در صورت سود و زیان دسته بندی نقدینگی تدوین شده، سالانه 40 میلیون دلار سود خالص داشت ولی اعلام ورشکستگی کرد. بررسی های انجام شده برای پیدا کردن علت این ورشکستگی، نقش و جایگاه اطلاعات مرتبط با نسبت های نقدینگی را مطرح کرد.
نسبت سودآوری :
از شاخص های مهم در بررسی سلامت مالی شرکت و کارایی مدیریت آن، به دست آوردن سود قابل قبول یا بازگشت سرمایه رضایت بخش است. در نتیجه از نسبت های مالی مهم برای محاسبه میزان سودآوری فعالیت های یک بنگاه اقتصادی، نسبت سودآوری است. به دلیل اهمیت این نسبت مالی در بازار سرمایه و کمک به تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در بازار مد نظر، نسبت های مالی فرعی متعددی مانند حاشیه سود، بازده دارایی و بازده حقوق صاحبان سهام تعریف شده است.
نسبت فعالیت :
در این نسبت مالی هدف بررسی و اندازه گیری کارایی واحد تجاری در استفاده از دارایی های در اختیار آن است. نسبت های مالی به تحلیل وضعیت شرکت ها چه کمکی می کند؟ در واقع نسبت مالی، حجم فروش شرکت مد نظر را با سرمایه گذاری در دارایی های مختلف مقایسه و میزان به کارگیری بهینه دارایی ها را ارزیابی می کند. ازجمله نسبت های فرعی آن گردش دارایی ها، دوره پرداخت بدهی ها و دوره گردش عملیات ذکر کرد.
نسبت اهرمی :
گاهی شیوه تأمین مالی شرکت اهمیت دارد که در نسبت اهرمی هدف بررسی استفاده واحد تجاری از منابع تأمین مالی و رابطه میان بدهی ها و دارایی های آن واحد تجاری است.
تا به اینجا با اهمیت و تعریف نسبت های مالی مهم آشنا شدیم. از این نسبت ها می توان در صنایع مختلف و با هدف تحلیل های مالی متنوع بهره برد. در ادامه اهمیت تحلیل های مالی در بانکداری و بازار سهام را بررسی می کنیم.
کاربرد نسبت های مالی در ارزیابی بانک ها
همراه با شکل گرفتن بانکداری خصوصی، رقابت بانک ها برای افزایش کیفیت خدمات و بهبود عملکرد شکل گرفته است؛ و همین بازار رقابتی باعث پیدایش نیاز به سنجش و تحلیل بانک ها از نظر عملکرد و میزان سودآوری شده است. نسبت های مالی به تحلیل وضعیت شرکت ها چه کمکی می کند؟
تحلیل نسبت های مالی ازجمله تکنیک های مقایسه ای بانک ها شناخته شده است که از آن برای ارزیابی کیفیت سهام و خدمات، میزان سودآوری فعالیت های تجاری بانک، بازده سرمایه گذاری و دارایی های بانک بهره می برند.
به بیان دیگر، به کمک نسبت های مالی در تحلیل و مقایسه بانک ها، اطلاعات مالی به درصدهای معنادار تبدیل می شوند که به واسطه این درصدها می توان وضعیت دسته بندی نقدینگی مالی و عملکردی بانک و توانایی آن در مقابله با ریسک های موجود را به راحتی مشخص نمود.
کاربرد نسبت های مالی در ارزیابی سود سهام شرکت ها
یکی از مهم ترین بازارهای امروز که نقش مهمی در رونق تولید دارد، بازار سهام و سرمایه گذاری در آن است. نقدینگی خرد و کلان دسته بندی نقدینگی در دست عموم جامعه ازجمله منابع پولی مهم به شمار می رود که جذب صحیح این نقدینگی و سرمایه گذاری درست در بازار به تحلیل درست فرصت های سرمایه گذاری موجود بستگی دارد و می تواند به رونق تولید و بهبود اوضاع اقتصادی کمک نماید. بنابراین تجزیه و تحلیل صورت های مالی شرکت های مختلف و پیش بینی سود آتی و بازگشت سرمایه بر اساس این گزارش های مالی، از ملزومات تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در بازارهای مختلف است.
از آنجا که تجزیه و تحلیل اوراق بهادار اولین گام در فرایند تصمیم گیری برای سرمایه گذاری است، شاخص ها و نسبت های مالی استخراج شده از صورت های مالی شرکت ها به فرد کمک می کند به پیش بینی درست و دقیقی از سود و بازده سهام برسد. بنابراین نسبت های مالی ازجمله داده های مهم برای تصمیم گیری و انتخاب بازار مناسب برای سرمایه گذاری در نظر گرفته می شوند.
تحلیل نسبت های مالی با هدف تعیین سلامت مالی واحدهای تولیدی
همان طور که گفتیم سلامت مالی یک شرکت به معنای توانایی آن در کسب سود از فعالیت های تجاری و تداوم این فعالیت ها است که فاکتوری مهم برای تمام سهام داران و ذینفعان شرکت شمرده می شود.
تحقیقات بسیاری در رابطه با موثر بودن تحلیل نسبت های مالی در تعیین سلامت مالی شرکت انجام شده است. نسبت های مالی به تحلیل وضعیت شرکت ها چه کمکی می کند؟ طبق نتایج این پژوهش ها می توان به کمک تجزیه و تحلیل نسبت های مالی شرکت های ورشکسته و موفق را شناسایی نمود.
می توان شرکتی که پس از کسر مالیات، سود مثبت داشته و رشد سود واقعی آن نیز مثبت است، شرکت با سلامت مالی دانست. در مقابل شرکتی که سود منفی پس از کسر مالیات برای آن محاسبه شود را شرکت درمانده نامید. گفتنی است اغلب شرکت های درمانده در سال مالی بعد نیز قادر به بهبود وضعیت مالی خود نبوده و توانایی اجرای تعهدات مالی خود را ندارند. از نسبت های مالی موثر در تعیین ثبات مالی یک شرکت می توان به نسبت های سودآوری مانند حاشیه سود عملیاتی و ناخالص و نرخ بازده دارایی ها، نسبت های نقدینگی مانند نسبت جاری و نسبت سریع یا نسبت بدهی و نسبت پوشش بهره و نیز نسبت های فعالیت همچون گردش کل دارایی ها اشاره کرد.
نقدینگی چیست؟
به صورت کلی نقدینگی به دارایی های نقدی اشاره دارد؛ واضح ترین مثال نقدینگی پول هایی است که همه روزه برای خرید ملزومات زندگی استفاده می شوند و جزو نقدترین دارایی های ما هستند. اگر بتوانیم دارایی خود را بدون کم شدن ارزش آن به پول نقد تبدیل کنیم، نقدینگی آن بیشتر است. مثلا اگر ما بخواهیم سپرده های خود را به پول تبدیل کنیم خیلی سریع این کار انجام می پذیرد بنابراین املاک را نمی توان جزو نقدینگی حساب کرد. در دسته بندی نقدینگی نتیجه به پول و شبه پول در اقتصاد نقدینگی(Liquidity) می گویند.
به هر دارایی که بتوان با آن کالا و خدمات خرید، پول می گویند؛ در واقع پول شامل وجه نقد و دارایی هایی است که به راحتی قابلیت نقد کردن دارند، پس با توجه به این تعریف چک، کارت های اعتباری، سپرده ها، چک های مسافرتی و حساب های پس انداز هم پول محسوب می شوند. شبه پول(Near-money) هم به دارایی هایی گفته می شود که به صورت مستقیم به عنوان وسیله مبادله قابل استفاده و نقد نیستند.
تامین کننده نقدینگی
توجه: آیا صرافی آنلاین معتبر برای خرید ارز دیجیتال میشتاسید.
تامین کننده نقدینگی(Liquidity providor)
تامین کننده نقدینگی کاربری است که در فضای DeFi نقدینگی خود را به استخر نقدینگی اضافه می کند تا انجام معاملات در آن شبکه آسان تر شده بتواند با موجودی ارز دیجیتال خود، سود کسب کند؛ در واقع تامین کننده های نقدینگی، موجودی ارز دیجیتال خود را به صرافی قرض می دهند تا نقدینگی صرافی تامین شود و سپس سود این کار را از صرافی می گیرد؛ تامین کننده نقدینگی که به انگلیسیLiquidy provider نامیده می شود با نام اختصاری LP هم خوانده می شود. DEX یا همان اکسچنج های غیر متمرکز با اهرم کردن استخر های نقدینگی و با استفاده از سیستم های بازگردانی خودکار، معاملات جفت ارزهای دیجیتال که نقدینگی کافی را ندارند، فراهم می کنند. در صرافی های متمرکز معاملات این گونه صورت می گیرد که سفارشاتی که خریداران و فروشندگان ارسال کرده اند در لیست سفارشات(order book) قرار گرفته و در صورت مچ شدن سفارشات، معاملات انجام می شود. اما در صرافی های غیر متمرکز، از موجودی سایر کاربران که تامین کننده ی نقدینگی هستند برای دارایی های معامله شده در پلتفرم استفاده می شود. پس در این صورت معاملات جفت ارزها با کمترین لغزش انجام می پذیرد. اگر تامین کنندگان نقدینگی به اندازه ی کافی، دارایی در استخرها قرار داده باشند و سطح نقدینگی بالا باشد، معاملات با کمترین اختلاف قیمت نسبت به قیمت بازار انجام می شوند؛ در واقع تامین کنندگان نقدینگی معاملات را آسان می کنند و در ازای این کار، کارمزد معاملات را به عنوان سود دریافت می کنند. این مقداری که تامین کنندگان نقدینگی دریافت می کنند بستگی به درصد مشارکت دارایی آن ها در استخر نقدینگی دارد؛ وقتی تامین کنندگان نقدینگی می خواهند در یک استخر، نقدینگی تززیق کنند لازم است دو دارایی مختلف( مثلاً هم رمزارز USDT و هم ETH) را وارد استخر کنند تا معامله گران امکان تبدیل جفت ارز را داشته باشند. برای مثال اگر تامین کننده نقدینگی از هر رمزارز ۵۰ دلار وارد استخر کند و معامله گری روی این دو رمزارز معامله کند، پس از این معامله پاداشی به تامین کننده نقدینگی بابت تسهیل معامله و وارد کردن دارایی ارز دیجیتال او به استخر، تعلق می گیرد.
تامین کننده نقدینگی
نتیجه گیری
در این مقاله در ابتدا گفتیم که منظور از نقدینگی همان دارایی های نقدی است و سپس به تعریف پول و شبه پول پرداختیم و متوجه شدیم که به پول و شبه پول هم نقدینگی گفته می شود؛ در بخش دیگر مقاله به نعریف تامین کننده نقدینگی پرداختیم و گفتیم که تامین کنندگان نقدینگی کاربرانی هستد که ارز دیجیتال خودشان را به صرافی می دهند تا نقدینگی لازم صرافی مربوطه را تامین کنند و سپس بابت این کار سود دریافت می کنند، اگر به دنبال اطلاعات تکمیلی تر هستید، به شما توصیه می کنیم این مقاله را بار دیگر با دقت مورد مطالعه و بررسی قرار بدهید، هم چنین اگر سوالی در ذهن شما عزیزان وجود دارد که با مطالعه ی این مقاله به آن پاسخ داده نشده است، می توانید آن را در بخش دیدگاه ها عنوان کنید تا کارشناسان یوریپتو شما را راهنمایی کنند.
دیدگاه شما