انسانها همواره برای دستیابی به آرزوها و رویاهایشان تلاش میکنند و هزینهی رسیدن به رویاهایشان را میپردازند؛ اما گاهی نبود تناسب بین درآمدها و هزینهها راه افراد را برای رسیدن به رویاهایشان سد میکند. در این بین، دانش مدیریت مالی تأثیر بهسزایی در کنترل هزینهها دارد و کمک میکند تا هر فرد مقداری از هزینههای روزانهی خود را پسانداز کند.
چگونه بعنوان یک دانشجوی بین المللی یک حساب مسدود شده در آلمان باز کنیم؟
مطابق قوانین مهاجرتی آلمان، اگر بعنوان یک دانشجوی بین المللی خارج از اتحادیه اروپا وارد آلمان میشوید، باید مدارکی برای اثبات تمکن مالی تان نشان دهید. این مدارک توانایی پرداخت هزینه های زندگی تان در طول تحصیل در کشور آلمان را اثبات میکند.
اثبات تمکن مالی یکی از مهمترین مدارکی است که به دریافت ویزای دانشجویی شما بسیار کمک میکند.
• حساب مسدود شده چیست؟
حساب مسدود شده ، یکی از انواع حساب های بانکی ویژه دانشجویان خارجی در بانک های آلمان است. که اثبات میکنند دانشجویان توانایی پرداخت مخارجشان را برای تامین مخارج یکسال از هزینه های زندگی را دارند. شما برای انجام این کار می توانید یک حساب بلوکه شده در بانک های Deutsche Bank و یا Fintiba باز کنید.
با اینکه روش های بسیار زیادی برای اثبات تمکن مالی وجود دارد. ولی همواره یکی از برترین روش های اثبات تمکن مالی برای دانشجویان، از طریق افتتاح حساب مسدود شده در آلمان است.
در سال 2018 ، تخمین زده شد که هر دانشجوی خارجی برای تامین هزینه زندگی در آلمان ماهانه حداقل 720 یورو هزینه دارد. که مقدار این هزینه برای 12 ماه سال 8640 یورو خواهد بود. بنابراین با توجه به اینکه حداقل هزینه ها برای زندگی دانشجویی تخمین زده شد، اگر بتوانید اثبات کنید که توانایی تامین هزینه یکسال از زندگی تان را دارید (Finanzierungsnachweis) می توانید برای دریافت ویزای دانشجویی آلمان اقدام فرمایید.
هم چنین نکته بسیار مهم دیگر این است که این هزینه در حساب مسدود شده، تنها درصورتی قابلیت انتقال دارد، که دارنده حساب هزینه ی بیشتری در حساب خود داشته باشد.
• چگونه یک حساب مسدود شده در آلمان باز کنیم؟
افتتاح یک حساب مسدود شده در آلمان بسیار آسان است. در ادامه به مراحل انجام افتتاح حساب مسدود شده در آلمان بصورت خلاصه اشاره میکنیم:
1. بانک خود را انتخاب کنید. (Fintiba or Deutsche Bank)
2. اگر بانک فینیتیبا را انتخاب کرده اید ، بصورت آنلاین برای آن درخواست میدهید.
3. اگر بانک انتخابی شما (Deutsche Bank) است، فرم مورد نظر را کامل کنید.
4. در سفارت آلمان مراحل قانونی کردن را انجام دهید.
5. وجوه مشخص را به این حساب واریز کنید.
6. تاییدیه حساب مسدود شده خود را دریافت کنید.
• دانشجویان بیشتر کدام یک از این دو بانک را انتخاب میکنند؟ /کدام بانک را انتخاب کنیم؟
هر کدام از بانک ها مزایا و معایب خودشان را دارند. ولی بطور کلی ، اکثریت دانشجویان بین المللی فینتیبا را انتخاب میکنند. علت این بدلیل ثبت نام ساده تر این بانک است. هم چنین این بانک امکان ثبت نام آنلاین وجود دارد. و سیستم انعطاف پذیری برای ثبت نام وجود دارد.
• برای باز کردن یک حساب مسدود شده در آلمان چه مدارکی مورد نیاز است؟
البته مدارک مورد نظر برای باز کردن حساب مسدود شده کاملا به کشور مبدا و ملیت دانشجویان، و هم چنین بانک انتخاب شده بستگی دارد.
مدارک مورد نیاز برای افتتاح این حساب در بانک (Deutsche Bank) ، مدارک زیر مورد نیاز است:
1. فرم درخواست
2. پاسپورت معتبر
3. نامه پذیرش دانشگاه
4. گواهی اثبات تمکن مالی ارائه شده توسط بانک
5. هزینه پیش پرداخت
اگر قصد تحصیل در دانشگاه های مورد تایید وزارت علوم در آلمان را دارید، میتوانید با کارشناسان ما در موسسه دانشگستر کوه نور تماس گرفته و مشاوره اولیه به صورت رایگان دریافت نمایید و یا با پر کردن فرم درخواست ارزیابی رایگان اطلاعات اولیه را کسب نمایید.
اطلاعات بیشتر: اقامت کانادا [2022-2023]
شما مدیر مخارجتان هستید یا مخارجتان شما را مدیریت میکنند؟
انسانها همواره برای دستیابی به آرزوها و رویاهایشان تلاش میکنند و هزینهی رسیدن به رویاهایشان را میپردازند؛ اما گاهی نبود تناسب بین درآمدها و هزینهها راه افراد را برای رسیدن به رویاهایشان سد میکند. در این بین، دانش مدیریت مالی تأثیر بهسزایی در کنترل هزینهها دارد و کمک میکند تا هر فرد مقداری از هزینههای روزانهی خود را پسانداز کند.
یکی از کارهای منجر به پسانداز، شناخت شیوهی درست خرج کردن است. خرج کردن مرحلهای سرنوشتساز در فرایند درآمد و هزینه (دخل و خرج) است. بسیاری از ما نمیدانیم که چگونه با در پیش گرفتن یک الگوی ناآگاهانه در خرج کردن، خود را از پسانداز محروم میکنیم. از راهکارهایی که در مدیریت مخارج ما راهگشاست، دوری از خرج کردن نامنظم است. تا به حال درمورد خرج کردن نامنظم چیزی شنیدهاید؟
خرج کردن نامنظم تکرار سه عادت اشتباه
«خرج کردن نامنظم» الگویی تکراری است که از سه عادت اشتباه در خرج کردن ایجاد میشود.
در این مطلب قصد داریم که پایه و مفهوم خرج کردن نامنظم را برای شما به زبانی ساده تعریف کنیم. این کار قضاوت اینکه خریدن پیتزای ۱۶۰ هزار تومانی یا ساندویچ ۲۰ هزارتومانی، خرج کردن نامنظم به حساب میآید یا نه را، برای ما آسانتر میکند.
اگر در موضوع خرج کردن دقیق شویم، چهار دسته از رفتارهای ما را در برمی گیرد:
۱. ولخرجی متناسب با دستمزد
در هر بحثی که مربوط به مفاهیم مالی است باید این موضوع را نیز در نظر گرفت که افراد مختلف درآمدهای مختلفی دارند. در نتیجه ولخرجی، مانند خیلی دیگر از رفتارهای مالی یک مفهوم ثابت نیست و به میزان درآمدتان بستگی دارد. اگر درآمد بالایی دارید، مقدار هزینهای که شما را در منطقهی ولخرجی قرار میدهد، مبلغ بالاتری است. به طور کلی، ولخرجی زمانی رخ میدهد که خرج کردن یک نفر بهطرز قابلتوجهی نسبت به درآمدش بیشتر باشد.
اگر خرید پیتزای ۱۶۰ هزارتومانی را در نظر بگیریم، این هزینه برای کسی که درآمد زیادی دارد کاملاً منطقی خواهد بود؛ اما برای بیشتر افرادی که سالانه، حدود ۵۰ میلیون تومان درآمد دارند، این کار برای یک وعده غذایی ولخرجی حساب میشود. در کل، قیمت این وعدهی غذایی نسبت به درآمد این افراد بسیار زیاد است.
۲. خرج کردن بدون داشتن برنامه یا بودجهی مناسب
دومین محدودهای که جزء خرجهای نامنظم به حساب میآید، این است که شما حساب پولی را که در کل یا در همان لحظه خرج کردهاید، نداشته باشید. اگر زمانی یک خرج بزرگ را به بودجهی خود وارد کردید، باید توجه کنید که این مبلغ با میزان درآمدتان تناسب داشته و بخشی از یک روش منظم برای مدیریت امور مالی شخصیتان باشد.
بهعنوان مثال، یک فرد ایرانی معمولی حدود ۱۲ درصد از حقوقش را صرف غذا و خوراکی میکند. این یعنی فردی که حدود ۵۰ میلیون تومان درآمد دارد، میتواند ماهیانه در بودجهی خود چیزی حدود ۶۰۰ هزارتومان را به غذا و خوراکی اختصاص دهد، یا اینکه برای هر وعدهی غذایی در روز (اگر هر روز را سه وعده در نظر بگیریم) ۷ هزارتومان کنار بگذارد. دوباره باید گفت که با این بودجهبندی، پرداخت ۱۶۰ هزارتومان برای یک وعده بسیار زیاد است و اقدامی بیبرنامه به حساب میآید.
۳. پرداخت مبلغی که بیشتر از قیمت منطقی یک محصول است
مشتریان باید طیف وسیعی از قیمتهای مناسب را برای محصولی که قرار است بخرند پیدا کنند. برای مثال، قیمتی که از نظر من برای یک ناهار، معقول است، حدود ۱۰ هزارتومان (بهاندازۀ یک ساندویچ کوچک) تا ۱۰۰ هزارتومان (بهاندازۀ خوردن غذا در یک رستوران خوب) است. به همین ترتیب، قیمت معقولی که من برای یک ساندویچ معمولاً در نظر میگیرم بین ۱۰ تا ۳۰ هزارتومان است و همینطور، این قیمتگذاریها ادامه دارد. زمانی که قیمت یک محصول پایینتر از حد خودش باشد، ارزانقیمت بهشمار میآید و اگر قیمت بالاتر از حد معقول باشد، گران در نظر گرفته میشود؛ اما اگر محصولی قیمتش خیلی بالاتر از ارزش و حد معقول باشد، دیگر کلمۀ گران بهاندازۀ کافی برای توصیفش گویا نیست، ما به قیمت آن، گزاف میگوییم. خرید آن کالا نیز یک کار بسیار افراطی خواهد بود.
این کار مانند خرید پیتزای ۱۶۰ هزار تومانی است. خیلی از ما میتوانیم یک پیتزا را به قیمت ۲۰ تا ۵۰ هزارتومان بخریم. حتی در برخی از شهرها قیمتهایی پایینتر نیز وجود دارد و میتوانیم با مقدار پول کمتری چندین پیتزا بخریم! در این مورد، پرداخت ۱۶۰ هزارتومان برای یک پیتزا که میتواند کسریای در بودجه ایجاد کند، کاری غیر عقلانی محسوب میشود.
میتوان اینطور گفت که خرید یک محصول به قیمت گزاف (با قیمتی خیلی بالاتر از ارزش و حد معقول) مهمترین و قابلتوجهترین ویژگی خرید نامنظم بهشمار میرود.
حتی افرادی که میزان درآمد زیادی دارند هم، از این مورد مصون نیستند. برای مثال، گزارش شده که دو نفر از شخصیتهای مشهور و پردرآمد آمریکا، کانیه وست (Kanye West) و کیم کارداشیان (Kim Kardashian)، برای اجاره و دیدن فیلمهای تازهاکرانشده در سینمای خانگیشان ۵۰۰ دلار میدهند. انتشار این گزارش در افکار عمومی تمسخر وست و کارداشیان را به دنبال داشت. این گزارش نشاندهندۀ این حقیقت است که حتی اگر میلیونها دلار پول بیزبان در حسابمان داشتیم، نباید آن را خرج چیزهایی بیهوده کنیم.
تکرار پشت هم این سه رفتار
هرکدام از این سه رفتار ممکن است فقط یکبار اتفاق بیفتند. سوال اینجاست که آیا واقعاً مخارج ما بهطور کلی، در دستهی منظم قرار میگیرد یا نامنظم؟ مثلاً فردی که عاشق قهوه است و از کافیشاپی معروف حساب مخارجشان را دارند یک فنجان قهوهی ۵۰ هزارتومانی خریده، خرید نامنظم کرده است؟ مطمئنم که همهی ما میتوانیم زمانهایی را به یاد بیاوریم که کاملاً ناشیانه (احمقانه) پولمان را خرج کردهایم.
با این حال، زمانی که این سه رفتار را چه بهصورت فردی چه جمعی، از خود نشان میدهیم و آنها را تکرار میکنیم، طوری که به یک الگو و عادت تبدیل میشوند، باید گفت که در زمینهی نظم در خرید، مشکلاتی داریم. وقتی که به این مشکل آگاهی پیدا کردیم، نوبت آن است که ریشهیابیاش کنیم تا ببینیم این خرجهای بیرویه از کجا آب میخورد.
از ولخرجی به پسانداز
برای فهمیدن اینکه پولهایمان را صرف خرید چه چیزهایی میکنیم که به ولخرجی منجر میشود، باید شروع به یادداشت کردن تمام خریدهایمان کنیم. پس از یک ماه انجام دادن این کار، هم میفهمیم پولهایمان کجا میرود، هم میتوانیم برای از این به بعدمان، برنامهریزی کنیم، بهعلاوه، با درست خرج کردن، پسانداز قدم بعدیمان خواهد بود. با پسانداز ماهیانه در یک دورهی زمانی طولانی، در بلندمدت تغییرات محسوستری در کیفیت زندگیمان رخ میدهد. برنامهریزی مالی و مدیریت درآمد راهی است که ما را از مخارج نامنظم دور میکند، کمک میکند پسانداز کنیم و در نهایت، آیندهی اقتصادی زندگیمان روشن باشد.
چگونه بعنوان یک دانشجوی بین المللی یک حساب مسدود شده در آلمان باز کنیم؟
مطابق قوانین مهاجرتی آلمان، اگر بعنوان یک دانشجوی بین المللی خارج از اتحادیه اروپا وارد آلمان میشوید، باید مدارکی برای اثبات تمکن مالی تان نشان دهید. این مدارک توانایی پرداخت هزینه های زندگی تان در طول تحصیل در کشور آلمان را اثبات میکند.
اثبات تمکن مالی یکی از مهمترین مدارکی است که به دریافت ویزای دانشجویی شما بسیار کمک میکند.
• حساب مسدود شده چیست؟
حساب مسدود شده ، یکی از انواع حساب های بانکی ویژه دانشجویان خارجی در بانک های آلمان است. که اثبات میکنند دانشجویان توانایی پرداخت مخارجشان را برای تامین مخارج یکسال از هزینه های زندگی را دارند. شما برای انجام این کار می توانید یک حساب بلوکه شده در بانک های Deutsche Bank و یا Fintiba باز کنید.
با اینکه روش های بسیار زیادی برای اثبات تمکن مالی وجود دارد. ولی همواره یکی از برترین روش های اثبات تمکن مالی برای دانشجویان، از طریق افتتاح حساب مسدود شده در آلمان است.
در سال 2018 ، تخمین زده شد که هر دانشجوی خارجی برای تامین هزینه زندگی در آلمان ماهانه حداقل 720 یورو هزینه دارد. که مقدار این هزینه برای 12 ماه سال 8640 یورو خواهد بود. بنابراین با توجه به اینکه حداقل هزینه ها برای زندگی دانشجویی تخمین زده شد، اگر بتوانید اثبات کنید که توانایی تامین هزینه یکسال از زندگی تان را دارید (Finanzierungsnachweis) می توانید برای دریافت ویزای دانشجویی آلمان اقدام فرمایید.
هم چنین نکته بسیار مهم دیگر این است که این هزینه در حساب مسدود شده، تنها درصورتی قابلیت انتقال دارد، که دارنده حساب هزینه ی بیشتری در حساب خود داشته باشد.
• چگونه یک حساب مسدود شده در آلمان باز کنیم؟
افتتاح یک حساب مسدود شده در آلمان بسیار آسان است. در ادامه به مراحل انجام افتتاح حساب مسدود شده در آلمان بصورت خلاصه اشاره میکنیم:
1. بانک خود را انتخاب کنید. (Fintiba or Deutsche Bank)
2. اگر بانک فینیتیبا را انتخاب کرده اید ، بصورت آنلاین برای آن درخواست میدهید.
3. اگر بانک انتخابی شما (Deutsche Bank) است، فرم مورد نظر را کامل کنید.
4. در سفارت آلمان مراحل قانونی کردن را انجام دهید.
5. وجوه مشخص را به این حساب واریز کنید.
6. تاییدیه حساب مسدود شده خود را دریافت کنید.
• دانشجویان بیشتر کدام یک از این دو بانک را انتخاب میکنند؟ /کدام بانک را انتخاب کنیم؟
هر کدام از بانک ها مزایا و معایب خودشان را دارند. ولی بطور کلی ، اکثریت دانشجویان بین المللی فینتیبا را انتخاب میکنند. علت این بدلیل ثبت نام ساده تر این بانک است. هم چنین این بانک امکان ثبت نام آنلاین وجود دارد. و سیستم انعطاف پذیری برای ثبت نام وجود دارد.
• برای باز کردن یک حساب مسدود شده در آلمان چه مدارکی مورد نیاز است؟
البته مدارک مورد نظر برای باز حساب مخارجشان را دارند کردن حساب مسدود شده کاملا به کشور مبدا و ملیت دانشجویان، و هم چنین بانک انتخاب شده بستگی دارد.
مدارک مورد نیاز برای افتتاح این حساب در بانک (Deutsche Bank) ، مدارک زیر مورد نیاز است:
1. فرم درخواست
2. پاسپورت معتبر
3. نامه پذیرش دانشگاه
4. گواهی اثبات تمکن مالی ارائه شده توسط بانک
5. هزینه پیش پرداخت
اگر قصد تحصیل در دانشگاه های مورد تایید وزارت علوم در آلمان را دارید، میتوانید با کارشناسان ما در موسسه دانشگستر کوه نور تماس گرفته و مشاوره اولیه به صورت رایگان دریافت نمایید و یا با پر کردن فرم درخواست ارزیابی رایگان اطلاعات اولیه را کسب نمایید.
اطلاعات بیشتر: اقامت کانادا [2022-2023]
حسابداری شخصی و روش پاکتنامههای پر پول در مدیریت مخارج!
آیا تابهحال با عرق سرد در کنار کیسههای پر از خریدهای غیرضروری از فروشگاههای مرکزی شهر که روی همدیگر تلنبار شدهاند و دورتادور تخت شما رو احاطه کردهاند از خواب پریدهاید؟ نه… احتمالاً این اتفاق برایتان نیفتاده است. شما که دیوانه نیستید! اما اگر تابهحال با عادتهای خرج کردن پولتان کلنجار رفته باشید، میدانید زمانی که مقدار قابلتوجه از پولی را که بهزحمت به دست آوردهاید برای چیزی خرج میکنید که به آن نیاز نداشتید، چه حسی به سراغتان میآید.
یا ممکن است حساب مخارجشان را دارند شما این جمله را بارها و بارها با خود تکرار کرده باشید که «من واقعاً نیاز دارم پول بیشتری پسانداز کنم». احتمالاً بعدازاین جمله کمی هم شانههایتان را بالا انداختهاید. چگونه این کار را میکنید؟ وقتی میخواهید برای خرید یک جفت کفش دیگر سراغ کارت عابر بانکتان بروید چگونه بر این احساس گناه غلبه میکنید؟
حالا چهکار باید کرد؟ ما در مدیرمالی راهکار زیر را در حسابداری شخصی به شما پیشنهاد میکنیم:
گام اول: بهجای کنترل کردن، مدیریت کنید!
کمی باید به این معانی دقت کنید. کنترل به معنای فرماندهی کامل است و این را به ذهن متبادر میکند که فرد توانایی آن را دارد تا کاملاً بر مخارجش مسلط شود. ممکن است این اتفاق برای مدتزمانی کوتاه ممکن باشد اما در بلندمدت مطمئناً دستورالعملی برای آغاز یک فاجعه است.
مطالعات علمی بسیاری نشان میدهند که عزم راسخ شما محدود است- پس چرا باید آن را برای کنترل کردن مخارجتان هزینه کنید؟
در عوض، بهترین راهکار آن است که سیستمی را به کار بگیرید که به شما کمک میکند تا مخارجتان را مدیریت کنید. شما با تغییر رویکردتان به روشی که در آن بر اساس ملاحظات و برنامهریزی تصمیمگیری میکنید، میتوانید شانس بیشتری برای ایجاد تغییر داشته باشید. ایجاد تغییر که بر پایه احساس گناه از خرج کردن باشد تنها چندین روز با شما همراه خواهد بود و درواقع بعد از مدتی اثرگذاری خود را از دست میدهد و محو میشود.
گام دوم: آگاهانه خرج کنید
اولین قدم برای محقق ساختن این تغییر حرکت از سمت مدلی بیاختیار و ناخودآگاه در خرج کردن بهسوی مدلی آگاهانه است.
شما میتوانید این کار را با پیگیری مداوم مخارجتان انجام دهید. اگر شما صرفاً از کارتهای بانکی استفاده میکنید، کار برایتان بسیار ساده است: اکثر بانکها در سیستمهای بانکداری اینترنتی خود به شما اجازه میدهند تا صورتحساب ماهیانهتان را ببینید. اگر از وجه نقد استفاده میکنید، پس سعی کنید تا رسیدهایتان را جمعآوری کنید. نگران «کنترل کردن» مخارجتان نباشید، بگذارید با ردگیری و دنبال کردن آنها شروع کنیم. سعی کنید همهچیز را مستند کنید. برای این کار میتوانید از نرمافزار اکسل و یا اپلیکیشنهای حسابداری شخصی که برای گوشیهای تلفن همراه طراحیشدهاند، استفاده کنید. (در مقاله “پس انداز ماهانه با یک روش ساده” ما روش دستی و ساده ای را توضیح داده ایم که احتمالاً به شما کمک خواهد کرد)
این کار را برای چندین ماه انجام دهید. ممکن است مخارج ضروری داشته باشید که غیرقابلاجتناب هستند (مثلاً هزینه درمانی – بدشانسی!). شما دادههای زیادی میخواهید تا بتوانید الگوی مخارج اضطراریتان را دربیاورید.
اینکه بدانید چقدر و برای چه چیزی هزینه میکنید ابتدای داستان است. زمانی که شما تصویری شفاف از مخارجتان داشته باشید، آن زمان میتوانید بیرحمانه شروع به کاهش آنها کنید. ممکن است نگاهی به صورتحسابهایتان بیندازید و ببینید که «وای! من چقدر زیاد بابت حجم اینترنت در ماه پول میدهم؟!» بهاینترتیب ممکن است تصمیم بگیرید این هزینه را (بهشدت) کاهش دهید. مثلاً با ارائهدهنده سرویس اینترنت خود تماس بگیرید و از او بخواهید سرویسی متناسب با نیازهای شما و حداقل هزینه به شما پیشنهاد دهد.
گام سوم: برنامهریزی کنید
زمانی بگذارید و هدفهایی را برای خود بنویسید. این هدفها میتوانند مثلاً اینگونه باشند که «من میخواهم ۱۰ درصد از مخارج ماهیانهام را صرف خرید کتاب و آموزش کنم». هدفتان را به نحوی بگذارید که کمتر از آن چیزی باشد که اکنون خرج میکنید. اگر میخواهید خیلی جاهطلب باشید سعی کنید ۳۰ درصد آن را کاهش دهید و اگر برایتان خیلی ناخوشایند است و میخواهید قدمهایی کوچک بردارید کاهش ۱۰ درصدی را هدفگذاری کنید. شما میتوانید درباره چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت ندارد (مانند اینترنت بهشدت پرسرعت خانگی) بهسرعت و به میزان زیادی صرفهجویی کنید و با دستودلبازی سهم مناسبی از مخارجتان را به موضوعاتی اختصاص دهید که دوستشان دارید (خرید کفش یا ثبتنام در باشگاه ورزشی). ما در مقاله “تعیین اهداف مالی و دستیابی به آنها در پنج گام” روش اصولی تعیین اهداف مالی را به شما آموزش داده ایم.
به این صورت هیچ احساس گناهی برایتان باقی نمیماند یا حداقل کمتر احساس گناه خواهید کرد. همراه با مدیریت مخارج شما این آزادی را به خودتان میدهید تا به شکل عاقلانه برای چیزهایی خرج کنید که شما را خوشحال میکنند. همینطور میتوانید اهدافی برای پسانداز نیز برای خود تعریف کنید. تصمیم بگیرید پولی را که از صرفهجوییها به دست میآورید، جایی برای روز مبادا نگهدارید.
خیلی خوب، داشتن هدف حساب مخارجشان را دارند خیلی خوب است – اما چگونه میتوانیم مطمئن شویم که واقعاً در مسیر اهدافمان حرکت میکنیم؟ پاسخ ساده ست. روش زیر را به کار بگیرید.
روشی که بهوسیله آن میتوانید به این مهم دست پیدا کنید روش پاکت نامه گفته میشود.
این روش به این شکل کار میکند: فرض کنیم یکی از اهداف نوشتهشده شما این است که ماهی ۱۵۰ هزار تومان هزینه میوه و سبزیجات کنید. بهاینترتیب این میزان پول را در پاکتی با نام «میوه و سبزیجات» قرار میدهید و کنار میگذارید. هر زمان که برای خرید میوه و سبزیجات میروید، برای تأمین مخارج این اقلام به پاکت آن مراجعه میکنید. زمانی که تمامی پول را خرج کردید، دیگر از میوه و سبزیجات در آن ماه خبری نخواهد بود.
در این سیستم شما تعداد زیادی پاکت نامه خواهید داشت: پاکتهای مجزایی برای کفش، اینترنت، عضویت باشگاه و غیره. اگر احتیاج داشتید میتوانید به سراغ سایر پاکتها بروید اما کل مبلغ پول ثابت است (تغییری نمیکند).
شما میتوانید در انتهای ماه ببینید که چگونه این کار را مدیریت کردهاید. اگر پولی برایتان باقی مانده است میتوانید آن را برای ماه بعد کنار بگذارید یا آن را پسانداز کنید. این یعنی حسابداری شخصی!
چگونه میتوان این شیوه پاکتی را برای کارتهای عابر بانک به کار گرفت؟
شما میتوانید بهراحتی به بانکتان مراجعه کنید و برای یک حساب درخواست چندین کارت عابر بانک بدهید. بهاینترتیب یک کارت عابر بانک را برای خریدهای میوه و سبزیجاتتان کنار بگذارید و ماهیانه مبلغ موردنیاز را به کارت مربوطه انتقال دهید (این کار هم میتواند دستی اتفاق بیفتد و هم میتوانید با برنامهریزی در خدمات بانکیتان، زمانبندی برای این انتقال از حساب اصلی به حسابهای فرعی قرار دهید تا این انتقال به شکل خودکار و ماهیانه صورت بگیرد). زمانی که حساب شما خالی شد، شما برای باقی ماه میوه و سبزیجات نمیخرید.
سعی کنید ایده پاکت نامه را بهعنوان حساب مخارجشان را دارند یک استعاره در نظر بگیرید. ممکن است به نظر خیلی خوب نباشد که بخواهیم همیشه از وجه نقد استفاده کنیم. داشتن پاکتهای نامه پر از اسکناس بهخودیخود موضوع مسئلهداری است. بهتر است به اصلی که پشت این استعاره قرار دارد فکر کنید و آن را به کار بگیرید. مثلاً یک کاغذ بردارید. چندین ستون در آن بکشید و بالای هر ستون نام گروه مخارج و پولی که برای آن کنار گذاشتهاید، بنویسید. درست همان کاری که با پاکتها میکردید. سپس میزان مخارجتان در طول ماه را در داخل ستونها بنویسید و در پایان ماه، با یک جمع و تفریق ساده نتیجه را بررسی کنید.
تمام تلاش ما در این نوشته این بود که به شما بگوییم سعی نکنید مخارجتان را کنترل کنید. شما فقط باید از مخارجتان آگاه باشید. بهجای «کنترل کردن» مخارجتان، سبکی در زندگی به وجود بیاورید که شما را ملزم به پیروی از سیستمی بدون استرس و راحت کند. این کار بسیار سادهتر از آن است که با احساس گناه، خود را آزار دهید، شما اینطور فکر نمیکنید؟ (در مقاله “چطور از این شش اشتباه مالی مهلک، جان سالم به در ببریم؟!” با شش گناه و اشتباه بزرگ آشنا میشوید)
بد نیست شما هم اگر از روش حساب مخارجشان را دارند خاصی برای حسابداری شخصی استفاده میکنید، آن را به ما توضیح دهید. ما روشهای پیشنهادی شما را در مقاله ای جداگانه با نام خودتان منتشر میکنیم و برای دوستانی که موضوع حسابداری شخصی برایشان اهمیت دارد ارسال میکنیم.
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
۱۵ شیوه میلیونرها برای مدیریت پول
اینکه ویژگیها، روشهای فکری و عادتهای میلیونرها با آدمهای عادی فرق دارد بر کسی پوشیده نیست. عادتهای خاص میلیونرها، بهویژه در مورد نحوهی مدیریت پول چشمگیرتر است. آنها روش فکری منحصربهفردی دارند که به آنها کمک میکند با گرفتن تصمیمات مالیِ هوشمندانه حتی بیشتر از آنچه دارند پول به دست بیاورند. ۱۵ راه مدیریت مالی میلیونرها را با هم مرور میکنیم.
۱. بیفکر و تکانشی عمل نمیکنند
تا به حال چند مرتبه در مراکز خرید تصمیمی عجولانه گرفتهاید؟ در سایتهای خرید آنلاین چطور؟ اغلبِ مردم در هنگام خرید کردن تصمیمات عجولانهای میگیرند. میلیونرها اما میتوانند خوشیهای لحظهای را به تأخیر بیندازند و از عملی کردن تصمیمات عجولانه خودداری کنند.
پژوهش دکتر والتر میشل (Walter Mischel) در دانشگاه استنفورد، که در دههی ۶۰ صورت گرفت، از این ادعا حمایت میکند. دکتر میشل دو انتخاب پیش روی کودکانِ پیشدبستانی گذاشت. آنها یا میتوانستند یک مارشمالو (نوعی شیرینی) را هر زمان که دلشان خواست بخورند یا اگر تا آمدن آزمایشگر به اتاق صبر میکردند (و مارشمالو را نمیخورند) میتوانستند دو مارشمالو داشته باشند. دکتر میشل این افراد را در طول سالیان بعد تحت بررسی قرار داد و متوجه شد کودکانی که میتوانستند، برای داشتن دو مارشمالو به جای یکی، صبر کنند در آینده: شاخص تودهی بدنی (BMI) کمتر، نرخ اعتیاد پایینتر، نرخ طلاق پایینتر و نمرهی امتحانات سراسری بالاتر داشتند.
۲. تفاوت بین خواسته و نیاز را میدانند
میلیونرها همچنین میدانند که تفاوت میان خواسته حساب مخارجشان را دارند و نیاز چیست. همهی ما لحظاتی را تجربه کردهایم که دلمان خانه، یک جفت کفش یا دفتر کاری تازه میخواسته است. اما آیا این خواستهها ضرورتی هم دارند یا آن ماشین تجملی جدید صرفا یک خواسته است؟ بیشک این ماشین قدرت بالایی دارد و رانندگی با آن محشر است، اما داشتن چنین ماشینی یک ضرورت نیست. میلیونرها به جای صرف پول برای چیزهایی که کارآمد نیستند، آن را برای موارد ضروری که به افزایش ثروتشان منتهی میشود خرج میکنند. شاید به همین دلیل است که ۶۱٪ افراد با درآمد سالیانهی بیش از ۲۵۰ هزاردلار (حدود ۹۲۵ میلیون تومان) ، همان وسایل نقلیهای را میخرند که مردم غیرمیلیونر میخرند.
۳. نگاه بلندمدت دارند
آنچنان که تیموتی سایکس (Timothy Sykes)، فردی که با تجارت سهام عادی شرکتها به یک میلیونر تبدیل شده است، میگوید: «دسترسی به اهداف بلندمدت حداقل به یک تا پنج سال زمان نیاز دارد. این اهداف انگیزهای بینظیر به انسان میدهند. آنها شما را قادر میسازند به فراتر از لحظهی حال بنگرید و این فکر به ذهنتان خطور کند که چرا اکنون در این جایگاه هستید. اعمال روزانهی شما باید به اهداف بلندمدتتان مربوط باشد، اگر اینطور نیست، اهدافتان را باید بهنحوی تعدیل کنید. این تعدیل میتواند شامل تغییر کارها، احتمالا کاستن یا حذف کارهای غیرضروری، یا اضافه کردن کارهایی باشد که در آینده برایتان منفعت به بار میآورند.
۴. منابع درآمدی متنوعی دارند
میلیونرها پس از اینکه تا اندازهای امنیت مالی بهدست آوردند، شروع به پیدا کردن راههایی برای کسب درآمدهای دیگر میکنند. چرا؟ زیرا آنها متوجه هستند که منبع اصلی درآمدشان ممکن است بهطور ناگهانی قطع شود. یک میلیونر برای اجتناب از کسری درآمد، منابع متعددی برای فراهم آوردن جریان نقدی تدارک میبیند که بهعنوان برنامهی پشتیبان عمل میکنند.
۵. سرمایهگذاری خودکار
راههای زیادی برای سرمایهگذاری به شکل خودکار وجود دارد. مثلا برداشتهای خودکار از فیش حقوقی برای حساب بازنشستگی، سهام یا بیمهی عمر. اما علاوه بر این، سرمایهگذاریِ میلیونرها آنقدر مکرر انجام میشود که برایشان به یک عادت تبدیل میشود. بهنظر میرسد آنها، بدون هیچ مکثی، میدانند که چه زمانی و چطور از یک فرصت بهره ببرند و چقدر سرمایهگذاری کنند. اما حقیقت این است که میلیونرها این کار را بدون آمادگی انجام نمیدهند، بلکه در اثر استفاده از استراتژیهای سرمایهگذاری بهقدرِ کافی است که به آگاهی قطعی دربارهی نحوهی کار سرمایهگذاری رسیدهاند.
۶. با یک بودجهی مشخص پیش میروند
پیش رفتن با یک بودجهی مشخص، به میلیونرها امکان میدهد که به میزان درآمدها و هزینهها اشراف داشته باشند. این آگاهی به میلیونرها امکان میدهد برای خرج کردن پول برنامهای داشته باشند که پاسخگوی ضروریات باشد و خرجهای اضافی را حذف کند. حداقل یک مطالعه در این زمینه وجود داشته است که میگوید بسیاری از ثروتمندان چیزی به اسم بودجه ندارند، اما افراد خیلی ثروتمند از حساب مخارجشان مطلعاند و آن را نگه میدارند.
۷. برای روز مبادا آمادهاند
میلیونرها سرمایهای برای روز مبادایشان کنار گذاشتهاند. آنها میدانند که ممکن است زمانی دچار بحران، مثلا شغلشان را از دست بدهند یا مرگ ناگهانی در خانواده اتفاق بیفتد. به جای قرض گرفتن پول، تا تمام شدن شرایط بحرانی، آنها از پولی که برای روز مبادایشان کنار گذاشتهاند استفاده میکنند. بسیاری از مصیبتها را میتوان با پسانداز روز مبادا از سر گذراند. توصیهی من به شما این است که بهاندازهی یک سال پول نقد در حساب بانکی پسانداز کنید تا اگر اوضاع به هر نحو بههم ریخت، شما به مشکل نخورید.
۸. تنها در موردی که از آن سردرمیآورند سرمایهگذاری میکنند
وارن بافت (Warren Buffett) و پیتر لینچ (Peter Lynch) سرمایهگذار افسانهای، توصیه کردهاند که شما باید: «روی آنچه از آن سردرمیآورید سرمایهگذاری کنید.» این فوتوفنی است که میلیونرها به آن عمل میکنند، وقتی آنها از نحوهی تولید درآمد و سوددهی یک شرکت باخبر باشند، نسبت به حساب مخارجشان را دارند سایرین امتیاز رقابتی دارند. با داشتن اطلاعات آنها از فرصتها و خطرها آگاهی دارند.
۹. حساب هزینههایشان را دارند
آیا میدانید که چقدر پول صرف مخارجتان میکنید؟ اگر نمیدانید، پیگیری هزینههای روزانه، ماهانه و سالیانهتان را آغاز کنید، درست مثل میلیونرها. بهسرعت متوجه خواهید شد که پولتان را در مواردی که مورد نیازتان نیستند یا میتوان آنها را با قیمت بهتر خریداری کرد هدر میدهید.
۱۰. در سطحی پایینتر از درآمدشان زندگی میکنند
اینکه آدمهای ثروتمند در سطحی پایینتر یا زیر خط ثروتشان زندگی میکنند بر کسی پوشیده نیست. برای مثال وارن بافت هنوز در خانهاش، در اوماهای نبراسکا، که سال ۱۹۵۸ تنها به قیمت ۳۱ هزار و پانصد دلار خریده بود زندگی میکند. مردم مدیر ارشد سابق مایکروسافت استیو بالمر (Steve Ballmer) را بهواسطهی استفادهی او از پروازهای غیرلوکس و معمولی میشناختند. میلیونرها با اینکه میتوانند کاخی بزرگ یا جت خصوصی خود را داشته باشند، تصمیم میگیرند که پولشان را برای ضروریات خرج کنند و نه موارد تجملی.
۱۱. آمادهاند از خودگذشتگی کنند
فرض کنید قرار است یک ماشین معمولی قدیمی، تویوتا کمری ساخت ۲۰۰۰، را برانید. شما میدانید که در نهایت، مثلا در عرض دو سال آینده، میتوانید ماشین جدیدتان را بخرید زیرا دارایی لازم برای این خرید را خواهید داشت. میلیونرها در حساب مخارجشان را دارند بحث مدیریت پولشان اینگونه فکر میکنند. آنها فداکاریهای موقت را هنگامی که در خدمت هدف بزرگتری قرار دارد، به جان میخرند. بهشخصه با وجود دارایی میلیونی، تا سال پیش هیوندا سوناتایی سوار میشدم که ساخت سال ۲۰۰۶ بود و ماشینی فرسوده بهحساب میآمد. امروز از خودگذشتگی کنید تا فردا زندگی بهتری داشته باشید.
۱۲. خود را اسیر بدهی نمیکنند
میلیونرها خودشان را گرفتار بدهی نمیکنند. آنها پول قرض نمیگیرند و اگر پول پرداخت چیزی را ندارند از کارت اعتباری یا چک استفاده نمیکنند، مگر اینکه این کار نوعی سرمایهگذاری برای رشد یا آغاز کسبوکارشان باشد. به زبانی دیگر، پولی که ندارند را خرج نمیکنند. آنها به جای بدهی بالا آوردن، ترجیح میدهند بدون آن چیز زندگی کنند.
۱۳. راهنمایی مالی میگیرند
میلیونرها قدرت و ضعف خود را میدانند و به جای صرف زمان و هزینه برای تصحیح ضعفهایشان، از دیگران کمک میگیرند، بهخصوص وقتی مسئلهی مدیریت پول مطرح باشد. اینطور نیست که چون یک میلیونر، شبکهی اجتماعی یا یک گجت طراحی کرده است، از نحوهی سرمایهگذاری یا پسانداز پول خود نیز اطلاع داشته باشد. میلیونرها از کمک یک مشاور مالی یا حسابدار بهره میگیرند.
۱۴. خودشان را تعلیم میدهند
داشتن آموزش رسمی پیششرط لازم برای میلیونرها نیست. بیل گیتس، مارک زاکربرگ و آمانیکو اورتگا (Amancio Ortega) همگی ثروت خود را بدون در اختیار داشتن مدرک دانشگاهی کسب کردهاند. تای لوپز (Tai Lopez)، که یک سرمایهگذار است، به واسطهی مباهاتی که به نداشتن تحصیلات آکادمیک میکند شناخته شده است. با این حال همین فرد اولین کسی است که دربارهی ضرورت آموزش فردی به شما خواهد حساب مخارجشان را دارند گفت. لوپز روزی یک کتاب میخواند. افراد مذکور، مانند اغلب ثروتمندترینها، هریک از دانش ویژهی خودشان بهره بردهاند و به یادگیری ادامه دادهاند تا از راه آموزش خودشان به آدمهای موفقتری تبدیل بشوند.
۱۵. پیش از تصمیمگیری دودوتا چهارتا میکنند
در اینجا منظورم انجام معادلههای مثلثاتی دوران مدرسه نیست. بلکه انجام یک حساب ساده -جمع، تفریق، ضرب و تقسیم- پیش از گرفتن هر تصمیم مالی است. برای مثال، اگر یک میلیونر ماشینی قدیمی داشته باشد که به تعمیر نیاز دارد، هزینهی تعمیر آن را در مقایسه با یک خرید ماشین جدید میسنجد. آنگاه، بر اساس هزینه-فایدهی هر انتخاب تصمیم نهایی را میگیرد.
دیدگاه شما