ضرر و حجم معامله


در ابتدا بهتر است با تعریف حجم مبنا آشنا شویم. قیمت هر سهم در هر روز معاملاتی در یک بازه مجاز می تواند تغییر کند. گاهی سهم در قیمت های مختلف از ابتدا تا انتهای این بازه جا به جا می شود و گاهی نیز تنها در بخشی از بازه تغییر می کند. حجم مبنا تعداد سهمی را نشان می دهد که در همان روز باید معامله شود تا رشد قیمت پایانی، 100% در قیمت بازگشایی سهم در روز بعد تاثیر بگذارد. دلیل وجود حجم مبنا این است که از ایجاد قیمت های کاذب جلوگیری شود و سرمایه گذاران بدانند نوسان قیمت سهام به دلیل معامله واقعی تعداد مشخصی سهم است.

مارتینگل (Martingale ) استراتژی کاهش ضرر

مارتینگل (Martingale ) استراتژی کاهش ضرر

تحلیل‌گران در بازار سرمایه و سهام، از روش‌ها و استراتژی‌های معاملاتی متعددی استفاده می‌کنند. هدف از به کار بردن این روش‌ها، مدیریت سرمایه، کنترل ریسک‌های سرمایه‌گذاری و کسب سود بیشتر است. یکی از تکنیک‌هایی که برخی از سرمایه‌گذاران در بازار سهام به کار می‌برند، روش مارتینگل (Martingale ) است. این روش ابتدا در شرط‌بندی‌ها استفاده می‌شد اما به تدریج کاربرد آن گسترش یافت و در بازار سهام نیز مورد توجه قرار گرفت. در این مقاله به تعریف روش مارتینگل و سازوکار آن می‌پردازیم.

این استراتژی برای اولین بار در قرن 18 میلادی توسط یک ریاضیدان فرانسوی ابداع شد، که در اصل نوعی روش برای شرط بندی با فرض دو برابر شدن مبلغ شرط است و در طول زمان به واسطه ی محققان زیادی بهینه سازی شده است. امروزه نیز تحلیل گران و اقتصاددانان بسیاری برای انجام معاملات خود در بازار بورس، ارزهای دیجیتال و فارکس از این روش استفاده می کنند.

روش مارتینگل (Martingale ) چیست؟

روش مارتینگل یک استراتژی برای کسب سود محسوب می‌شود که بر تئوری احتمال و فرضیه بازگشت به میانگین استوار است. این تکنیک به میزان زیادی سرمایه نیاز دارد؛ به عبارت دیگر، اگر سرمایه شما بی‌نهایت باشد، استفاده از این روش می‌تواند سود بسیاری را نصیبتان کند؛ در غیر این صورت باید آمادگی پذیرش زیان را داشته باشید. قبل از هر چیز، مختصری درباره تاریخچه این روش صحبت می‌کنیم.

تاریخچه روش مارتینگل (Martingale )

مارتینگل (Martingale ) یک نوع استراتژی معاملاتی است که سرمایه‌گذاران با استفاده از آن می‌توانند به سود‌های قابل توجهی دست پیدا کنند. به عبارت دیگر مارتینگل به روشی گفته می‌شود که در آن، با وارد شدن یک معامله به زیان، حجم معامله بعدی باید دو برابر شود.

در ابتدا این روش بیشتر در شرط بندی‌ها کاربرد داشت و این استراتژی برای اولین بار توسط یکی از ریاضیدان‌های فرانسوی به نام پاول پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی مطرح شد.

در مقابل این استراتژی یک استراتژی به نام ضد مارتینگل وجود داشت که معتقد بود با هر شکستی که در معاملات تجربه می‌کنید، باید مقدار پولی که در معامله تزریق کرده‌اید را نصف کنید و هر دفعه که سود کسب کردید، مقدار سرمایه را دو برابر کنید.

این روش دقیقا برعکس روش مارتینگل بود. باید در نظر داشته باشید که روش مارتینگل در معاملات بازار بورس، نیاز به ریسک‌پذیری بالایی دارد.

تکنیک مارتینگل توسط یک ریاضی‌دان فرانسوی به نام پل پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی معرفی شد اما محققان دیگر نیز در گذر زمان به بهینه‌سازی این روش پرداختند.

روش مارتینگل در اصل نوعی روش شرط‌بندی بوده که با فرضیه دو برابر شدن کاربرد داشته است.

پس از سال‌ها، یک ریاضی‌دان آمریکایی به نام جوزف لئو دوب، با فرض اینکه با این روش نمی‌توان به بازدهی 100% رسید، تحقیقاتی انجام داد. هم‌اکنون بسیاری از تحلیل‌گران و فعالان بازار سهام، از این روش برای معاملات خود استفاده می‌کنند.

نحوه استفاده از روش مارتینگل

توجه به این نکته ضروری است که میزان ریسک بر معاملات با این روش بسیار بیشتر از سود بالقوه است. بااین‌حال، با بهبود تکنیک مارتینگل و استفاده هوشمندانه از آن، می‌توان شانس موفقیت خود را افزایش داد.

در شرط‌بندی با روش مارتینگل (Martingale )، میزان شرط‌بندی در هر مرحله باید دو برابر مرحله قبل باشد و در صورت باخت در هر مرحله، بازی آن‌ قدر ادامه پیدا می‌کند تا سرانجام شرط را ببرید و از بازی خارج شوید.

برای درک نحوه استفاده از روش مارتینگل، این مثال را در نظر بگیرید: فرض ضرر و حجم معامله کنید فردی با ۱۰ دلار یک شرط‌بندی را آغاز کند. او در صورت باخت در مرحله اول، ۱۰ دلار از دست می‌دهد و علاوه بر آن، باید در مرحله بعد ۲۰ دلار شرط ببندد.

در صورت باخت در این مرحله نیز، ۴۰ دلار شرط خواهد بست. اگر در مرحله بعد، دوباره شرط را ببازد، باید دو برابر ۴۰ دلار، یعنی ۸۰ دلار وسط بگذارد اما اگر شرط را ببرد، ۷۰ دلار نصیبش خواهد شد و بازی به همین صورت ادامه خواهد داشت.

براساس روش مارتینگل و فرضیه دو برابر شدن، معاملات و خرید سهام باید در چند مرحله اتفاق بیفتد و سرمایه اختصاص‌یافته، هر بار باید دو برابر بار قبل باشد.

برای استفاده از روش مارتینگل باید سرمایه اختصاص‌یافته به یک سهم را به قسمت‌های نامساوی تقسیم و در هر مرحله بخشی از سرمایه را وارد معامله کرد.

استراتژی خرید و فروش پله‌ای

با توجه به توضیح و تعریف روش مارتینگل، بهتر است با یکی از استراتژی‌های معاملاتی به نام خرید و فروش پله‌ای نیز آشنا شویم. یکی از روش‌هایی که برای مدیریت سرمایه و کنترل ریسک و زیان در بازار سرمایه و سهام استفاده می‌شود، خرید و فروش پله‌ای است.

بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای و تحلیل‌گران بازار سهام، پس از بررسی و تحلیل سهم و قبل از اقدام به خرید، حد سود و زیان خود را تعیین می‌کنند.

تعیین حد سود و ضرر می‌تواند در قیمت‌های مختلف انجام شود. معامله‌گران با در نظر گرفتن حد سود و ضررهای مختلف، در قیمت‌های متفاوتی خرید و فروش می‌کنند.

به خرید یا فروش یک سهم ضرر و حجم معامله در قیمت‌های مختلف که می‌تواند با حجم‌های مختلف باشد، خرید یا فروش پله‌ای می‌گویند.

تعیین حد سود و ضرر و معاملات پله‌ای، برای هر فرد براساس میزان ریسک‌پذیری و بازدهی مورد انتظار، می‌تواند متفاوت باشد.

در روش مارتینگل، استراتژی خرید و فروش پله‌ای نیز در نظر گرفته می‌شود و افراد برای کاهش میانگین قیمت خرید و افزایش سود خود، در قیمت‌های مختلف خرید سهم را انجام می‌دهند.

مدیریت ریسک و سرمایه با مارتینگل

روش مارتینگل به سبک معاملاتی سرمایه‌گذاران توجه چندانی ندارد و تنها رکن آن، این است که با ورود معامله به زیان در فواصل مشخص، باید به حجم معامله مورد نظر افزوده شود تا با برگشتن به اصلاح قیمت در بازار، اول زیان به وجود آمده جبران شود و دوم این که مجموع معاملات انجام شده وارد سود شود.

شاید بگویید که این استراتژی همیشه کارساز بوده و بهتر است همیشه از این روش برای جبران ضرر و کسب سود استفاده کنیم اما این‌طور نیست.

دقت داشته باشید که افزایش حجم معامله در فواصل تعیین شده‌ای امکان‌پذیر است و کافی است بین این فاصله‌های مشخص شده، بازار هیچ اصلاح قیمتی را به وجود نیاورد، با این روال، آنقدر سرمایه خود را در معامله تزریق خواهید کرد که در نهایت معامله شما به ضرر شناور تبدیل شده و آرام آرام تمام سرمایه خود را از دست بدهید.

مزیت روش مارتینگل (Martingale )

روش مارتینگل بیشتر در زمانی کاربرد دارد که از افزایش قیمت سهم در روزهای آینده اطمینان نداریم و ممکن است قیمت سهم در روزهای بعد، از قیمت خرید اولیه کمتر شود. همچنین باید قبل از اجرای این روش، شرکت مورد نظر را به طور کامل تحلیل کنیم.

تحلیل بنیادی شرکت در این مرحله بسیار اهمیت دارد و وضعیت سودآوری آن مهم است.

با استفاده از این روش، به جای اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه برسد تا به سود برسیم، می‌توانیم از منفی سهم نیز استفاده کنیم و با کاهش دادن میانگین قیمت خرید، زودتر سود به دست آوریم.

بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای، در کنار سایر تکنیک‌ها و به خصوص تحلیل تکنیکال، از این روش برای خریدهای خود استفاده می‌کنند تا حد سود و ضرر خود را تعیین و هوشمندانه معامله کنند.

معایب روش مارتینگل

مشکل بزرگ این روش، این است که فرض بر بی‌نهایت بودن سرمایه دارد. باید این موضوع را در نظر بگیریم که سرمایه ما بی‌نهایت نیست و ممکن است با اجرای چند باره این روش، تمام شود. با وجود فرضیه دو برابر، پس از چند مرحله حجم خرید و سرمایه مورد نیاز به شدت افزایش می‌یابد.

عیب دیگر روش مارتینگل (Martingale ) این است که تضمینی برای بالا رفتن قیمت پس از کاهش آن وجود ندارد. شاید قیمت به مدت طولانی دچار افت شود و از قیمت اولیه خرید ما فاصله زیادی بگیرد؛ بنابراین باید زمان زیادی صبر کنیم و سرمایه فراوانی را نیز اختصاص دهیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه خرید ما برسد و بتوانیم سود به دست آوریم.

یکی از بهبودهایی که برای روش مارتینگل اجرا شده تا این عیب را برطرف کند، این است که تعداد مراحل روش را کم کنیم. برای نمونه می‌توانیم مراحل انجام روش مارتینگل را به سه مرحله کاهش داده و سرمایه خود را به چهار قسمت نامساوی تقسیم کنیم.

در این روش، ضرایب مارتینگل برابر خواهد بود با ۱، ۲، ۴ و ۸ که همان توان‌های 2 هستند. به صورت کلی، همه سرمایه به 15 قسمت تقسیم می‌شود و در هر مرحله از خرید، از یکی از این ضرایب برای خرید سهم استفاده خواهد شد.

برای مثال در صورتی که بخواهیم 150میلیون تومان را به سهمی اختصاص دهیم، در ابتدا 10 میلیون تومان از سهم را خریداری می‌کنیم. در مرحله بعد، خرید ما 20 میلیون تومان می‌شود. سپس 40 میلیون تومان از سهم را می‌خریم و در آخر، 80 میلیون از سهم را خریداری می‌کنیم.

به این ترتیب، با کاهش قیمت، بازه ضرر به 3 مرحله تقسیم می‌شود و هر بار که قیمت به یکی از این 3 بخش می‌رسد، خرید بعدی انجام می‌گیرد.

چگونگی استفاده از مارتینگل (Martingale )

همانطور که مستحضر هستید هرچیزی در دنیای امروز دارای مزیت‌ها و معایبی است که ما با دانستن شیوه استفاده درست از آن میتوانیم از خوبی های آن بهره‌مند شویم.

استراتژی مدیریت مالی مارتینگل نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای استفاده اصولی از آن باید به چند نکته حائز اهمیت که در ذیل بطور خلاصه به آن پرداخته‌ام توجه داشت:

علم و دانش معامله‌گری

همانطور که اشاره شد مارتینگل یک استراتژی خرید یا فروش نیست بلکه تنها یک راهکار مدیریت سرمایه است. پس در ابتدایی ترین مرحله شما برای بهره‌مندی از این روش باید با اصول تکنیکال و فاندامنتال حداقل آشنایی نسبی را داشت باشین.

تا بتوانید از طریق تکنیکال سطوح حمایت مهم و روند قیمت سهم را تشخیص دهید و همچنین با علم فاندامنتال ارزندگی سهم را مورد ارزیابی قرار دهید.

روانشناسی

گفتن این حرف سادس که با پایین آمدن قیمت دوباره با مبلغ بیشتری خرید داشت باشیم اما در واقعیت داستان جور دیگریست چون علاوه براینک معامله‌گر در ضرر است و فشار روانی را تحمل میکند درعین حال باید به خود مسلط باشد و شرایط را منطقی بررسی کند نه با این دید که من درست میگم و بازار اشتباه کرده است و حال درصدد این باشد که بخواهد از بازار انتقام بگیرد و خلاف روند معامله کند.

ازطرفی هم باید آنقدر به خود اعتماد به نفس داشت باشد که میتواند درست ترین انتخاب را درهر شرایط اتخاذ کند. پس یک معامله‌گر پس از داشتن علم برای استقاده از استراتژی مارتینگل باید حالت روحی خود نیز مسلط باشد.

خرید پله‌ای

ما داری سرمایه بی‌نهایت نیستیم که بتوانیم هرچقدر قیمت سهم پایین آمد دوبرابر خرید قبلی خودمان خرید داشت باشیم به این امید که بالاخره قیمت سهم شروع به صعودی شدن کند و ضررهای ما تبدیل به سود شود.

پس قبل از ورود به سهم باید سرمایه‌ای را که میخواهیم با آن سهم را خریداری کنیم در نظر بگیریم و آن را به 3 قسمت غیر مساوی که هر‌کدام حداقل دو برابر دیگریست تقسیم کنیم.

نتیجه گیری

با توجه به مطالبی که گفته شد، می‌توانیم روش مارتینگل (Martingale )را یکی از روش‌های مؤثر در خرید سهام در نظر بگیریم. روش مارتینگل با خرید پله‌ای و دو برابر کردن خرید در هر مرحله، کمک می‌کند میانگین خرید خود را کاهش دهیم و زودتر به سود برسیم.

این روش ابتدا در بازی‌های شرط‌بندی مورد استفاده قرار می‌گرفت اما اکنون در همه بازارها به خصوص در بازار سهام کاربرد دارد. با وجود این، مارتینگل معایبی نیز دارد. اساس این روش بر بی‌نهایت بودن سرمایه است و احتمال برنگشتن قیمت به قیمت اولیه در بازار سهام نیز وجود دارد.

برای رفع این معایب، می‌توانیم مراحل روش مارتینگل را کاهش دهیم و با تقسیم کردن سرمایه به بخش‌های مختلف، ریسک را کمتر کنیم.

افراد در فرایند سرمایه‌گذاری خود در بازار سرمایه، ممکن است بر خلاف تصورات و پیش‌بینی‌هایی که داشته‌اند با ضرر و زیان مواجه شوند یعنی سهم را در روز اول با یک قیمت مشخصی خریداری کرده‌اند و با مرور زمان ارزش قیمت سهم کاهش پیدا کرده است.

در این موارد شخص سرمایه‌گذار سه راهکار در پیش دارد، در ابتدایی‌ترین حالت، ممکن است شخص تصمیم به فروش سهام بگیرد و با ضرری که متحمل شده است از سهم خارج شود. در حالت دوم ممکن است شخص تصمیم به صبر گرفته باشد و به امید برگشت قیمت سهم دست روی دست گذاشته باشد.

حالت آخر ممکن است شخص سرمایه‌گذار با استفاده از برخی از راهکارها برای به حداقل رساندن این ضرر و گاهی کسب سود در این موقعیت از سهم خارج شود. استراتژی مارتینگل یکی از بهترین استراتژی برای جلوگیری از متحمل شدن زیان بیشتر و شاید کسب سود در این شرایط باشد.

طبق توضیحات کاملی که در این مقاله ارائه شد شما با استفاده از نظریه مارتینگل می‌توانید در شرایط ریزش قیمت، ضرر کمتری را متحمل شوید. این امر به شرطی دارای اعتبار است که شما نسبت به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در بازار سرمایه آشنایی داشته باشید.

چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال و خرید و فروش ارز دیجیتال را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایه گذاری موفق در ارزهای دیجیتال و در امان ماندن از کلاه‌برداران و شکارچیان ارز دیجیتال می‌توانید از دوره‌های آموزشی ارز دیجیتال همیار کریپتو استفاده کنید.

این دوره‌ها بر اساس تحلیل بازار و متناسب با نیاز مخاطبان از پایه تا پیشرفته طراحی و بروز می‌شوند. تیم همیار کریپتو برای کمک به علاقه‌مندانی که قصد ورود به این بازار رادارند دوره های آموزش ارز دیجیتال در مشهد را به‌صورت حضوری در مشهد و غیرحضوری برای علاقه‌مندان در نقاط مختلف کشور در فضای اسکای روم برگزار می‌کند.

حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) چیست؟

ورود به بازار سرمایه پیش‌نیازهایی دارد. اولین و مهمترین آن، سنجش میزان ریسک‌پذیری سهامدار است. بارها از تریبون‌های مختلف عنوان شده است که سرمایه‌گذاری در بازار بورس و اوراق بهادار دارای ریسک است. سهامدار باید بداند سود و ضرر دو روی یک سکه سرمایه‌گذاری است و حد ضرر یا استاپ لاس سرمایه‌گذاری خود را بشناسد.

هنگامی‌که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می‌کند، اگر به موقع از بازار خارج شویم از گسترش زیان جلوگیری و سرمایه خود را حفظ می‌کنیم. بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار به صورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق، تصمیم‌گیری می‌کنند. نهایتا نیز زیان‌های هنگفت می‌بینند و از بازار بورس متنفر می‌شوند! در این مقاله علاوه بر توضیح چیستی حد ضرر، روش‌های محاسبه آن را نیز با هم مرور می‌کنیم.

منطور از حد ضرر چیست؟

‌افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه‌گذاری می‌کنند به ‌طور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کرده‌اند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایه گذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم.

تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومت‌ها، حمایت‌ها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم.

با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید برخلاف انتظار ما قیمت سهم کاهش یافت، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کرده‌ایم یا بر خلاف روند بازار وارد شده‌ایم و تحلیل درستی از سهم نداشته‌ایم. در این وضعیت، دو راه پیش روی ما قرار دارد:

باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه‌ای تا زمانی که به قیمت مورد نظر ما برسد، ریسک زیادی دارد و می‌تواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود.

خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقی‌تر به نظر می‌رسد؛‌ یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای با بررسی کامل سهم را می‌خرد و حد سود و زیان را تعیین می‌کند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج می‌شود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام به جای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید؛ بلافاصله باید از سهم خارج شد.

حد ضرر ابزاری است که سرمایه‌گذاران به کمک آن می‌توانند در صورتی‌که سود مورد انتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه خود جلوگیری کنند.

امکان دارد بعد از فروش، سهم روند صعودی بگیرد. در این صورت نباید به این فکر کنیم که شاید بهتر باشد، حد سود یا حد ضرر نداشته باشیم زیرا عدم تعیین حد سود و حد ضرر به معنی نداشتن برنامه برای سرمایه‌گذاری و عدم ‌مدیریت سرمایه و ریسک است.

اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، لازم است حد ضرر کل بازار در نظر گرفته شود و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نباید معامله کرد. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.

برای حفظ سرمایه پیش از انجام هر معامله باید حد ضرر مناسب را پیدا کنیم و به آن پایبند باشیم. پایبندی به حد ضرر یعنی در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه، معامله بدون هیچ‌گونه تردیدی بسته شود. سرمایه‌گذاری موفق است که بتواند زیان خود را به حداقل برساند.

مزیت تعیین حد ضرر چیست؟

برای توضیح کاربرد حد ضرر با یک مثال شروع ضرر و حجم معامله می‌کنیم. فرض کنید سهمی را خریداری کرده‌اید و قیمت آن رو به کاهش است. چنانچه قیمت سهم مورد نظر پس از یک سال دوباره به قیمت اولیه بازگردد، شما از نظر معاملاتی ضرر یا زیانی متحمل نشده‌اید اما از نظر سرمایه‌گذاری این فرآیند برای شما هزینه فرصت سرمایه‌گذاری در این یک سال ایجاد کرده ‌است. به این معنا که فرصت‌های سرمایه‌گذاری را در موقعیت‌های سودآور دیگر از دست داده‌اید. با این توضیح یکی از مزیت‌های اصلی حد ضرر را علاوه ‌بر جلوگیری از افزایش زیان، می‌توانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.

نحوه محاسبه حد ضرر

‌روش‌های متعددی برای محاسبه حد ضرر وجود دارد. بعضی از این روش‌ها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و بعضی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روش‌های محاسبه حد ضرر می‌پردازیم:

  • حد ضرر ثابت
  • حد ضرر مکانیکال
  • حد ضرر تکنیکال و ترسیمی

حد ضرر ثابت‌

در روش تعیین حد ضرر ثابت، معامله‌گر مقدار مشخصی را به ‌عنوان حد ضرر در نظر می‌گیرد و زمانی‌که قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش می‌کند. در این روش حد ضرر به دو صورت محاسبه می‌شو:.

‌۱ مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معامله‌گر عدد ثابتی را به عنوان حد ضرر تعیین می‌کند. به عنوان مثال حد ضرر ۲۰ هزار تومانی را برای خرید خود در نظر می‌گیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ هزار تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش می‌کند.
‌۲ مقدار ثابت درصدی: در این روش معامله‌گر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار می‌دهد و ‌زمانی ‌که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایین‌تر رفت، از معامله خارج می‌شود. به عنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر بگیریم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید سهم را بفروشیم.

چند نکته درباره تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:

  • قانون۸درصدی: برخی معتقدند معمولا سهامی که به خوبی و بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، به ‌ندرت با کاهش ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه می‌شود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
  • محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی: از معمول‌ترین محدوده‌هایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته می‌­شود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایه‌گذاران وجود ندارد اما اغلب بازه‌ در نظر گرفته ‌شده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
  • تفاوت رفتار سهم با وضعیت بازار: در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن می­‌گویند) این می‌تواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانی‌که ۸ درصد از قیمت خرید شما پایین­‌تر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینه فرصت به ‌همراه خواهد داشت.

حد ضرر متحرک یا شناور

‌تغییر موقعیت حد ضرر به نقطه ای بالاتر یا پایین‌تر، به معنی تعیین حد ضرر متحرک یا شناور یا متغیر است. به عنوان مثال زمانی‌که یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان می‌خریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار می‌دهیم. چنانچه قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان قرار می‌دهیم. به این فرآیند، تغییر حد ضرر با توجه به روند قیمت سهام گفته می‌شود.

حد ضرر مکانیکال

‌در روش‌های تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال، برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده می‌شود. در اینجا نگاهی مختصر به روش‌های مورد استفاده در این شیوه داریم. برای مطالعه بیشتر و کامل­‌تر، می‌توانید به منابع تخصصی‌تر در حوزه محاسبه حد ضرر مراجعه کنید:
‌۱- روش پارابولیک سار(Parabolic SAR): در این شیوه از ترسیم نمودار برای محاسبه و تعیین حد ضرر استفاده می‌شود.

‌۲- میانگین متحرک(Moving Average): در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نشان می‌دهد، استفاده می‌شود.

‌حد ضرر تکنیکال و ترسیمی

‌برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده می‌شود. برای مطالعه کامل‌تر این روش می‌توانید به کتب و منابع موجود در تحلیل تکنیکال مراجعه کنید. از آن جا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است، معمولا برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار می­‌دهند. البته گاهی سرمایه‌گذارانی که با هدف نوسان‌گیری معامله می‌کنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار می‌دهند.‌

برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شده‌ای کمتر شود، حد ضرر فعال می‌شود. در نتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید به صورت هم‌زمان برقرار شود.

‌از جمله عوامل موثر بر تعیین حد ضرر، می‌توانیم به ویژگی‌های سرمایه‌گذار از نظر ریسک‌پذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایه‌گذاری اشاره کنیم. اما به صورت کلی عوامل تاثیرگذار بر این فرآیند را می‌توان موارد زیر در نظر گرفت:

  • ‌خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
  • ‌فیبوناچی
  • ‌امواج الیوت
  • ‌الگوهای نموداری
  • ‌کف دوقلو
  • ‌الگوی سروشانه

نکات مهم در تعیین حد ضرر

‌قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد اما نکات قابل توجهی هستند که برای تعیین آن باید در نظر گرفته شود. از جمله این موارد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:‌

  • کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی‌که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.‌
  • یکی از رایج‌ترین اشتباهات، تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. گاهی اوقات با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله‌گر اقدام به تغییر یا حذف آن می‌کند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می‌ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجه‌ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایه‌گذاری نخواهد داشت.‌
  • حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد. به این معنا که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.‌
  • حد ضرر را نباید با فاصلهخیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
  • اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد، بعد از رسیدن به حد سود، بدون این که سهم را بفروشیم فقط حد ضرر را تعریف می‌کنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طورکامل از سهم خارج شویم یا بخشی از سهام را با سود بفروشیم و برای مابقی، حدضرر شناور (trailing stop) در نظر بگیریم.
  • در تعیین حد ضرر، افق زمانی سرمایه‌گذاری بسیار حائز اهمیت است. حد ضرر برای معاملات کوتاه‌مدت با حد ضرری که برای معاملات بلندمدت تعریف می‌شود، متفاوت است.
  • در معاملات کوتاه‌مدت، حد ضرر را روی محدوده‌ حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد).‌
  • حد ضرر را در خریدهای میان‌مدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین‌تر از قیمت خرید)‌‌.
  • وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت شد، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده، که حالا به عنوان حمایت عمل می‌کند، قرار دهید.

سخن آخر

‌یکی از بارزترین تفاوت‌های معامله‌گران موفق با سایر معامله‌گران، نحوه برخورد آن‌ها در شرایط نامطلوب بازار است. زمانی ‌که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می‌کند، اگر به موقع از بازارخارج شویم، می‌توانیم از زیان جلوگیری و اصل سرمایه را حفظ کنیم.
تعیین حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss)، از ملزومات تبدیل شدن به یک سرمایه‌گذار موفق است. برای این کار باید به روند بازار، نوع سهام، شخصیت مالی و میزان ریسک‌پذیری خود توجه کنیم و هیچ قانون کلی در این زمینه وجود ندارد اما نکات و روش‌هایی هستند که برای تعیین حد زیان موثر و منطقی و انجام معاملات حرفه‌ای، به ما کمک می‌کنند. در این مقاله ابتدا بررسی کردیم که حد ضرر چیست و در نظر گرفتن آن چه مزایایی دارد و سپس به بررسی انواع حد ضرر شامل ثابت، شناور، مکانیکال و تکنیکال پرداختیم.

آموزش اندیکاتور Lot Size Calculator

اندیکاتور Lot Size Calculator

اندیکاتور Lot Size Calculator یک اندیکاتور رایگان برای MT4 است که به سرعت اندازه لات صحیح را برای استفاده در معامله محاسبه می کند. از آنجایی که مدیریت ریسک یکی از مهمترین جنبه های تجارت است، این ابزاری است که شما می خواهید در میان ابزارهای معاملاتی خود داشته باشید.

بنابراین اگر می خواهید با این اندیکاتور فارکس آشنا شوید و با استفاده از آن میزان لات مناسب را اندازه گیری کنید تا بتوانید در معاملات خود مدیریت ریسک صحیح داشته باشید تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.

اندیکاتور فارکس: Lot Size Calculator
پلتفرم معاملاتی: این اندیکاتور توسط MT4,MT5 پشتیبانی می شود.
رایگان: بله رایگان - بدون نیاز به خرید/مجوز.
ابزارهای متعدد: می توانید از این ابزار با چندین جفت و دارایی استفاده کنید.
چندین دستگاه می‌توانید این نرم‌افزار را روی هر تعداد دستگاهی که می‌خواهید تنظیم کنید.

بروکر آمارکتس

سرفصل های آموزشی

همانطور که در جدول بالا مشاهده می‌کنید اندیکاتور Lot Size Calculator فقط برای پلتفرم معاملاتی متاتریدر طراحی شده است. بنابراین در سایر پلتفرم های معاملاتی قابلیت اجرا ندارد و شما می توانید پس از دانلود آن را در پلتفرم MT4 اجرا کنید.

این اندیکاتور رایگان است و شما برای استفاده از آن نیازی نیست هزینه ای پرداخت کنید،در ادامه این مقاله لینک دانلود رایگان این اندیکاتور به علاوه آموزش نصب آن را قرار داده ایم که می توانید مشاهده کنید.

همچنین شما می توانید از این اندیکاتور در دارایی های مختلف مانند انواع جفت ارزها استفاده کنید و در دستگاه های مختلف قابل مشاهده است که از مزایای این اندیکاتور به شمار می رود.

تنظیمات اندیکاتور Lot Size Calculator

معرفی اندیکاتور Lot Size Calculator

محاسبه حجم زیاد در متاتریدر معمولاً کاری آسان نیست و محاسبه آن مستلزم صرف وقت زیادی می باشد، اما بسیار مهم است. متاتریدر روش سریعی برای محاسبه اندازه موقعیت ارائه نمی دهد، بنابراین معمولاً یک معامله گر باید چندین محاسبات را به صورت دستی انجام دهد.

زمانی که سفارشی را ارسال می کنید، از قبل باید اندازه لات برای معامله را بدانید و نسبت به آن آگاه باشید. بنابراین در این مورد، باید آن را به صورت دستی با استفاده از فرمول به اشتراک گذاشته شده در راهنمای نحوه محاسبه اندازه موقعیت در MQL4 محاسبه کنید.

یک جایگزین این است که از یک ابزار آنلاین استفاده کنید، که واضح است که سریعترین راه برای انجام این کار نیست. اندیکاتور Lot Size Calculator ابزاری آسان و سریع برای محاسبه اندازه موقعیت در MT4 و مشاهده اندازه لات و نسبت ریسک به پاداش است.اندیکاتور Lot Size Calculator برای MT4 ابزاری عالی برای محاسبه آسان اندازه موقعیت برای معامله است.

  1. اولویت های مدیریت ریسک خود را تنظیم کنید.
  2. درصد ریسک را انتخاب کنید.
  3. Stop-loss و Take-Profit را بر اساس امتیاز یا قیمت پیکربندی کنید.
  4. با کشیدن خطوط روی نمودار، استاپ ضرر و سود را تنظیم کنید.
  5. فورا زیان و سود احتمالی را مشاهده کنید.
  6. اندازه موقعیت ایده آل را برای برآورده کردن مدیریت ریسک خود محاسبه کنید.
  7. به نسبت پاداش ریسک برای معامله مراجعه کنید
  8. این ابزار معاملاتی به شما امکان می دهد عملیاتی را انجام دهید که معمولاً آنقدر سریع نیستند و استفاده از آن بسیار ساده است.

این ابزار معاملاتی به شما امکان می دهد عملیاتی را انجام دهید که معمولاً آنقدر سریع نیستند و استفاده از آن بسیار ساده است. رابط گرافیکی تا حد امکان ساده طراحی شده است. این اندیکاتورهمچنین به شما امکان می دهد پایه محاسبه، درصد و مقداری را که برای محاسبه انعطاف پذیر در معرض خطر قرار می دهید تغییر دهید.

اندیکاتور Lot Size Calculator

بروکر جاست فارکس

دانلود Lot Size Calculator

برای دانلود رایگان اندیکاتور Lot Size Calculator برای MT4 می توانید از این لینک استفاده کنید:

برای نصب نشانگر MT4 Draw Grid، لطفاً دستورالعمل‌های زیر را دنبال کنید:

➥ ماشین حساب اندازه لات MQLTA MT4 را دانلود کنید یا فایل آرشیو اندیکاتور را دانلود کنید. پوشه داده MetaTrader 4 را باز کنید (از طریق File→ Open Data Folder).
پوشه MQL4 را باز کنید. تمام پوشه ها را از بایگانی مستقیماً در پوشه MQL4 کپی کنید. متاتریدر 4 را مجدداً راه اندازی کنید یا با کلیک راست بر روی زیرپنجره Navigator پلتفرم و انتخاب Refresh، فهرست اندیکاتورها را بازخوانی کنید.

مدیریت ریسک

چه در بازار فارکس، سهام، شاخص‌ها، کالاها یا هر ابزار دیگری معامله کنید، بر کسی پوشیده نیست که مدیریت ریسک اساسی است. مدیریت ریسک شامل مجموعه‌ای از قوانین است که می‌تواند حساب شما را از رویدادهای غیرمنتظره ایمن نگه دارد. در طول فعالیت های معاملاتی خود با دوره های کاهش سرمایه مواجه خواهید شد. با دفعات متوالی از دست دادن مواجه خواهید شد.

استفاده از مدیریت صحیح ریسک می تواند تفاوتی بین نابود کردن حساب شما ایجاد کند یا خیر. همچنین، مدیریت ریسک اغلب بارزترین تفاوت بین یک معامله گر موفق و یک آماتور است. مدیریت ریسک شامل مفاهیمی مانند: توقف ضرر، اندازه موقعیت و نسبت ریسک به پاداش می‌شود.

توقف ضرر یک قیمت یا فاصله ای از قیمت باز است که در آن می خواهید از معامله خارج شوید. دستور توقف ضرر آخرین تماس شما برای خروج از معامله است و تقریباً بخشی از هر استراتژی و معامله ای است که اجرا می کنید. بنابراین، اگر در معامله ای هستید و قیمت بر خلاف آن حرکت می کند، قیمتی وجود دارد که معامله بسته می شود و ضرر متوجه می شود. به عنوان یک قاعده کلی، باید قبل از ورود به معامله، استاپ ضرر را تعریف کنید.

یکی از محبوب ترین قوانین مدیریت ریسک این است که در هر معامله تنها درصد کمی از کل حساب خود را سرمایه گذاری کنید. این برای جلوگیری از نابود شدن حساب شما در زمان از معاملات از دست دادن است.به عنوان مثال، اگر با هر معامله 25 درصد از حساب خود را به خطر بیندازید، پس از 4 معامله شکست خورده، تقریباً چیزی برای شما باقی نمی ماند. اگر تنها از 2.5 درصد ریسک استفاده کنید، پس از 4 معامله باخت، همچنان بیش از 90 درصد از موجودی خود را در دسترس خواهید داشت.

مطمئناً اگر معاملات برنده بودند، سود بیشتر می شد، اما مهم است که برای تعداد بالای معاملات بازنده پشت سر هم آماده باشید. هنگامی که در مورد قیمت توقف ضرر خود تصمیم گرفتید، می توان از آن در محاسبه اندازه لات یا اندازه موقعیت برای معامله استفاده کرد. عامل دیگری که باید برای محاسبه اندازه لات برای معامله در فارکس یا دارایی دیگر در نظر گرفت، مقداری است که مایل به ریسک هستید.

بسته به آمار استراتژی خود، معمولاً نباید بیش از 1٪ تا 5٪ از موجودی خود را در یک معامله به خطر بیاندازید. احتمالاً می دانید که یک قانون رایج این است که حداکثر 2٪ از حساب خود را به خطر بیندازید. وقتی روی استراتژی، ریسک و استاپ ضرر خود تصمیم گرفتید، می توانید اندازه لات را محاسبه کنید.

نسبت ریسک به پاداش

یکی دیگر از جنبه های مهم هر تجارت یا استراتژی، نسبت ریسک به پاداش است. نسبت ریسک به پاداش نشان دهنده نسبت بین سود و زیان مورد انتظار در معامله است. اگر نسبت ریسک به پاداش 2 را مشاهده کردید به این معنی است که برای به دست آوردن 2 دلار 1 دلار در معرض خطر هستید.

به عنوان مثال، استاپ ضرر را برای یک معامله روی 100 پیپ و سود برداشت را روی 200 پیپ تنظیم می کنید – این نسبت ریسک به پاداش 2 است. با این اندیکاتور می توانید به راحتی استاپ ضرر و سود را مستقیماً از پنل تنظیم کنید و سپس سطوح روی نمودار را تنظیم کنید. نمودار تعاملی است و می توانید خطوط را جابه جا کنید تا سطوح را مطابق با آن تنظیم کنید.

اگر یک توقف ضرر تنظیم کنید، Lot Size Calculator برای MT4 فوراً حجم را برای برآورده کردن شرایط مدیریت ریسک محاسبه می‌کند. توقف ضرر را می توان به عنوان فاصله از قیمت باز یا به عنوان یک سطح قیمت مطلق تنظیم کرد. اگر هم توقف ضرر و هم سود برداشت را تنظیم کنید، این اندیکاتور نسبت ریسک به پاداش را به شما نشان می دهد. اگر بخواهید بررسی کنید که آیا تجارت قوانین استراتژی شما را برآورده می کند، این بسیار مفید است.

قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله در بورس چیست و چه تفاوتی با هم دارند؟

قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله در بورس چیست و چه تفاوتی با هم دارند؟

معمولا همه ما بعد از این که کد بورسی خود را گرفتیم و دسترسی ما به سامانه معاملات فراهم شد، اشتیاق داریم هر چه سریع تر معاملات خود را آغاز کنیم. اما در همان قدم اول متوجه می شویم که معامله آنقدری که فکر می کردیم هم ساده نیست. جدا از این که زمان مناسب خرید یا فروش سهم چه موقع است یا حد سود و زیان را چگونه باید بدست آورد و تحلیل های این چنینی که در ویدئو های آموزشی سیگنال می توانید آن ها را ببینید، بسیاری از ما در مورد اعداد و ارقامی که در صفحه معاملات کارگزاری خود می بینیم هم دچار ابهام هستیم. مثلا این که حجم مبنا چیست؟ یا درصد شناور چه چیزی را نشان می دهد؟ قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله چه تفاوتی با هم دارند؟ اعدادی که به سهام داران حقیقی و حقوقی نسبت داده می شود، چگونه بدست می آید؟ و سوالاتی از این دست.

ما در این مقاله با معرفی قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله به شما کمک می کنیم تا با یکی از پایه ای ترین نکات در ثبت سفارش خرید و فروش آشنا شوید.

قیمت پایانی سهم چیست؟

دو عامل در تعیین قیمت بازگشایی سهم در هر روز معاملاتی موثرند. یکی قیمت پایانی سهم و دیگری حجم مبنا سهم در روز گذشته.

در ابتدا بهتر است با تعریف حجم مبنا آشنا شویم. قیمت هر سهم در هر روز معاملاتی در یک بازه مجاز می تواند تغییر کند. گاهی سهم در قیمت های مختلف از ابتدا تا انتهای این بازه جا به جا می شود و گاهی نیز تنها در بخشی از بازه تغییر می کند. حجم مبنا تعداد سهمی را نشان می دهد که در همان روز باید معامله شود تا رشد قیمت پایانی، 100% در قیمت بازگشایی سهم در روز بعد تاثیر بگذارد. دلیل وجود حجم مبنا این است که از ایجاد قیمت های کاذب جلوگیری شود و سرمایه گذاران بدانند نوسان قیمت سهام به دلیل معامله واقعی تعداد مشخصی سهم است.

برای درک بهتر اهمیت حجم مبنا فرض کنید قیمت بازگشایی سهم در ابتدای روز معاملاتی برابر با 32,670 ریال و قیمت پایانی سهم در انتهای روز برابر با 33,977 ریال باشد. در این جا قیمت سهم 4% رشد کرده است. اگر تعداد سهام معامله شده برابر یا بیشتر از همان چیزی باشد که در حجم مبنا آمده است، قیمت بازگشایی سهم در روز بعد همان 33,977 با 5% دامنه نوسان مجاز خواهد بود. اما اگر تعداد سهم معامله شده کمتر از حجم مبنا باشد (فرض کنید نصف حجم مبنا)، در این صورت از 4% رشد قیمت پایانی، تنها 2% آن اعمال می شود. یعنی قیمت پایانی برای روز بعد در 33,323 ریال با 5% دامنه نوسان قیمتی مجاز بازگشایی خواهد شد.

حال که با حجم مبنا آشنا شدیم، به تعریف قیمت پایانی بر می گردیم. همانطور که گفتیم، هر سهم در طول یک روز معاملاتی ممکن است در قیمت های متفاوتی معامله شود. اگر از این قیمت ها میانگین وزنی بگیریم، قیمت پایانی سهم تا همان لحظه بدست می آید. حجم مبنا و قیمت پایانی مبنای قیمت سهم برای معامله در روز بعد خواهند بود.

نحوه محاسبه قیمت بازگشایی سهم با استفاده از قیمت پایانی و حجم مبنا

  • اگر سهم حجم مبنا را پر کرده باشد:

در این صورت قیمت بازگشایی سهم برای روز بعد، همان میانگین وزنی قیمت های امروز سهم خواهد بود.

فرمول قیمت بازگشایی سهم

اگر سهم کمتر از حجم مبنا معامله شده باشد:

فرمول دوم قیمت بازگشایی سهم

قیمت آخرین معامله چیست؟

همانطور که می دانید لزوما قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله برابر نیستند. قیمت آخرین معامله می تواند بیشتر، کمتر و یا برابر با قیمت پایانی باشد. قیمت اخرین معامله، قیمتی است که سهم برای آخرین بار طی روز معاملاتی در آن قیمت معامله می شود. به این دلیل که قیمت آخرین معامله می‌تواند نوسان داشته باشد، معمولا از قیمت پایانی برای بررسی سهم استفاده می‌شود. تصویر زیر قیمت آخرین معامله، قیمت پایانی و حجم مبنا را نشان می دهد.

نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که اگر قیمت آخرین معامله بسیار بیشتر از قیمت پایانی باشد و سرمایه گذاری در قیمت آخرین معامله اقدام به خرید سهم کند، در این صورت حتی اگر روز بعد سهم با صف خرید مواجه شود نیز ممکن است سودی برای سرمایه گذار فوق نداشته باشد. زیرا قیمت سهم در قیمت پایانی روز قبل آغاز می شود. پس اگر فردی روز قبل سهم را با قیمتی بسیار بیشتر از قیمت پایانی بخرد ممکن است قیمت صف خرید امروز با قیمت سر به سر خرید وی برابر شود و این صف خرید سودی برای او نداشته باشد.

سوالات متداول

سود سهامدار بر اساس قیمتی که سهم را در آن خرید و فروش کرده است، محاسبه می شود.

اگر سهم صف خرید/ فروش تشکیل دهد، قیمت آخرین معامله با بیشترین/کمترین قیمت در بازه قیمتی مجاز برابر خواهد بود اما لزومی بر برابری قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله وجود ندارد.

لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال

لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال

لیکویید شدن (Liquidation) در بازار پر نوسان ارز‌های دیجیتال یک اتفاق معمول است. درک مفهوم لیکویید شدن برای هر تریدر یا سرمایه گذاری قبل از خرید و فروش ارزهای دیجیتال بسیار ضروری است. کوین‌‌ها و ارز‌های دیجیتال همیشه مستعد نوسان‌های شدید قیمتی هستند. آشنایی با روش‌های جلوگیری از لیکویید شدن به شما این امکان را می‌دهد که نقاط ضرر را در هنگام معامله یک ارز دیجیتال تشخیص دهید.

منظور از لیکویید شدن در ارز دیجیتال چیست؟

لیکویید شدن شبیه آب رفته به جوی است، به همین دلیل در میان معامله‌گران، سرمایه‌گذاری در بازار رمز ارز‌ها به سرمایه‌گذاری پرخطر معروف است. برای درک مفهوم لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال و جلوگیری از آن تا آخر این مقاله با ما همراه باشید.

معاملات فیوچرز و لیکویید شدن در بایننس

نوسانات شدید قیمت بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال باعث نگرانی بسیاری از افراد شده است تا جایی که عده به دنبال تصویب قوانینی برای محدود کردن این نوسانات قیمتی هستند. اما در آن روی سکه این اتفاق فرصتی را برای سرمایه‌گذاران است تا سود چشمگیری به دست بیاورند. این سود در مقایسه با خرید و فروش دارایی‌های سنتی مانند سهام و کامودیتی‌ها، بسیار قابل توجه است. قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۰ و در بحبوحه بحران کرونا بیش از ۱۶۰ درصد افزایش داشت. در حالی که در همین سال، قیمت شاخص S&P ۵۰۰ فقط ۱۴ درصد و قیمت طلا ۲۲ درصد افزایش پیدا کرده بود. با اینکه تا اینجا همه چیز وسوسه برانگیز است. معاملات مارجین و فیوچرز مانند یک شمشیر دو لبه تیز هستند. شما می‌توانید به سادگی از صرافی وام بگیرید و سود احتمالی معاملات خود را افزایش دهید در مقابل ضرر و حجم معامله می‌توانید دارایی‌های خود را به همین سادگی از دست بدهید.

اولین استفاده‌ها از مشتقات مالی ارز‌های دیجیتال به سال 2011 باز می‌گردد.

ناپایداری قیمت‌ها این پتانسیل را ایجاد کرده است که حجم معاملات در بازار ارز‌های دیجیتال افزایش یابد. این معاملات معمولا به شکل معاملات مارجین، معاملات آتی یا فیوچرز و مبادلات دائمی (Perpetual Swaps) انجام می‌شود. این قرارداد‌ها به افراد اجازه می‌دهند تا امروز ارز‌های دیجیتال را برای زمانی در آینده و با قیمت توافقی خرید و فروش کنند. اولین استفاده‌ها از مشتقات مالی ارز‌های دیجیتال به سال ۲۰۱۱ باز می‌گردد اما پس از معرفی بایننس فیوچرز در ۲۰۱۷ شتاب بسیار زیادی گرفته است. معامله‌گران با قرض گرفتن پول از صرافی‌های ارز دیجیتال، سود احتمالی معاملات مارجین خود را افزایش دهند. بایننس (Binance)، کوکوین (KuCoin) و بای بیت (ByBIt) نمونه‌ای از صرافی‌های متمرکز ارز دیجیتال هستند که امکان معاملات مارجین و فیوچرز را برای معامله‌گران فراهم کرده‌اند.

معاملات مارجین ارز دیجیتال

معامله مارجین (Margin Trading) ارز‌های دیجیتال به معنی گرفتن وام و استفاده از سرمایه یک شخص ثالت برای خرید و فروش در بازار است. درست شبیه اینکه از یک غریبه برای خرید بیت کوین یا دیگر رمز ارز‌ها پول قرض بگیرید. در معاملات مارجین، صرافی‌های ارز دیجیتال این پول را به شما قرض می‌دهند. این سازوکار که با نام اهرم (Leverage) شناخته می‌شود، به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا بتوانند با پوزیشن‌های بزرگتری معامله کنند. طبیعتا هیچ غریبه‌ای به شما را رایگان پول قرض نمی‌دهد تا با آن تجارت کنید. در معاملات مارجین، صرافی از شما می‌خواهد تا مقداری ارز دیجیتال یا فیات را به عنوان وثیقه پرداخت کنید.

معامله مارجین (Margin Trading) ارز‌های دیجیتال به معنی گرفتن وام و استفاده از سرمایه یک شخص ثالت برای خرید و فروش در بازار است.

این وثیقه که برای باز کردن یک پوزیشن معاملاتی به آن نیاز دارید به نام مارجین اولیه (Initial Margin) شناخته می‌شود. صرافی از مارجین اولیه به عنوان وثیقه‌ایی برای بازپرداخت وام استفاده می‌کند. مقدار سرمایه‌ای که می‌توانید از صرافی قرض بگیرید به مارجین اولیه‌ای که پرداخت می‌کنید، بستگی دارد. میزان مارجین اولیه مورد نیاز نیز بر اساس مقدار لوریج یا اهرمی که مشخص کردید، محاسبه می‌شود. فرض کنید که می‌خواهید برای ۱۰۰ دلار مارجین اولیه از لوریج ۵X (پنج برابری) استفاده کنید. در این حالت شما ۴۰۰ دلار از صرافی وام خواهید گرفت تا بتوانید پوزیشن‌های معاملاتی ۵۰۰ دلاری باز کنید.

محاسبه سود و زیان (PnL)

سود و زیان (PnL) به دست آمده از هر معامله مارجین ارز دیجیتال به اندازه لوریج بستگی دارد. برای درک چگونگی محاسبه سود و زیان معاملات مارجین از مثال بالا استفاده می‌کنیم. در این مثال مارجین اولیه ما ۱۰۰ دلار، لوریج مورد استفاده ما ۵X و ارزش پوزیشنی که باز کردیم ۵۰۰ دلار است. حالا فرض کنید که قیمت دارایی ۱۰ درصد افزایش پیدا کند، سود ما از این پوزیشن ۵۰۰ دلاری برابر با ۵۰ دلار خواهد بود. در حقیقت ما نسبت به سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیه‌ای که به عنوان وثیقه پرداخت کرده‌ایم، ۵۰ درصد سود به دست آورده‌ایم. حالا شما می‌توانید ۴۰۰ دلار وام را به صرافی بازگردانید و ۱۵۰ دلار (۵۰ دلار سود + ۱۰۰ دلار مارجین اولیه) را در حساب خود نگه دارید.

محاسبه PnL

در نقطه مقابل اگر قیمت دارایی ۱۰ درصد کاهش پیدا کنید، شما ۵۰ دلار ضرر خواهید کرد. در این شرایط نیز شما ۵۰ درصد از سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیه خود را از دست خواهید داد. به زبان ساده شما ۵۰ درصد ضرر کرده‌اید! یک فرمول ساده برای محاسبه سود و زیان احتمالی شما هنگام استفاده از لوریج وجود دارد. اهرم یا لوریج یعنی سود و زیان احتمالی از مارجین اولیه‌ای که پرداخت کردید، چقدر می‌تواند باشد. هیچگاه مدیریت ریسک را فراموش نکنید و همیشه مطمئن شوید که ضرر‌های احتمالی شما قابل کنترل هستند.

سود یا زیان = مارجین اولیه * درصد تغییر قیمت ارز دیجیتال * عدد لوریج

لیکوئیدیتی در معاملات بایننس به زبان ساده

لیکویید شدن یعنی بستن یک پوزیشن توسط صرافی در زمانی که زیان آن معامله برابر با ارزش مارجین اولیه شود. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که معامله‌گر نتواند مارجین مورد نیاز برای باز نگهداشتن پوزیشن را به دست آورد. به زبان دیگر از سرمایه لازم برای باز نگهداشتن معامله، برخوردار نباشد. لیکویید شدن هم در معاملات مارجین و هم در معاملات فیوچرز ارز دیجیتال اتفاق می‌افتد.

لیکوئید شدن به معنی بسته شدن یک پوزیشن به دلیل از دست دادن تمام مارجین اولیه معامله است.

استفاده از لوریج برای باز کردن پوزیشن یکی از استراتژی‌های معاملاتی با ریسک بسیار بالا است. در این استراتژی اگر بازار به اندازه کافی در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت کند، ممکن است کلا وثیقه (مارجین اولیه) خود را از دست بدهید. صرافی‌های ارز دیجیتال در برخی کشور‌ها مانند انگلستان، از پیشنهاد معاملات مارجین و فیوچرز به معامله‌گران تازه کار منع شده‌اند. این کار با هدف حفاظت از این سرمایه‌گذاران در برابر لیکویید شدن و از دست دادن سرمایه‌شان، انجام می‌شود. با استفاده از این فرمول می‌توانید میزان درصد تغییرات بازار برای لیکویید شدن یک پوزیشن را محاسبه کنید:

درصد تغییرات برای لیکویید شدن = ۱۰۰ / مقدار لوریج (اهرم)

مثلا اگر از لوریج ۵X استفاده کنید، با افزایش ۲۰ درصدی قیمت ارز دیجیتال برخلاف پوزیشن شما، لیکویید خواهید شد. (۲۰ درصد = ۱۰۰ / ۵)

جلوگیری از لیکویید شدن

در زمان استفاده از لوریج در معاملات مارجین و فیوچرز، گزینه‌های انگشت شماری برای جلوگیری یا کاهش احتمال لیکوییدن خواهید داشت. شناخته شده‌ترین گزینه استفاده از حد ضرر (Stop Loss) است. حد ضرر با نام Stop Order و Stop Market Order نیز شناخته می‌شود. این گزینه نوعی سفارش پیشرفته است که در آن سرمایه‌گذار به صرافی دستور می‌دهد تا دارایی را در نقطه قیمتی خاصی، بفروشد. هنگام تعیین کردن حد ضرر باید مقادیر زیر را وارد کنید:

قیمت توقف (Stop Price) قیمتی که در آن نقطه دستور حد ضرر اجرا می‌شود و پوزیشن معاملاتی بسته خواهد شد
قیمت فروش (Sell Price) قیمت که در آن نقطه قصد دارید ارز دیجیتال خود را بفروشید
مقدار (Size) مقدار دارایی که می‌خواهید در نقطه حد ضرر بفروشید

اگر قیمت دارایی در بازار به قیمت توقف یا استاپ پرایس برسد، دستور حد ضرر به طور خودکار اجرا می‌شود و دارایی در قیمت و مقدار مشخص شده به فروش خواهد رسید. اگر معامله‌گر احساس کند که بازار به سرعت در خلاف جهت پیش‌بینی شده حرکت خواهد کرد، ممکن است قیمت فروش را از قیمت توقف پایین‌تر تعیین کند. این کار باعث می‌شود که دارایی در زمانی بسیار کوتاه (توسط یک معامله‌گر دیگر) به فروش برسد. هدف اصلی استفاده از حد ضرر، کاهش ضرر احتمالی است.

مفهوم حد ضرر در لیکوئید شدن ارز دیجیتال

برای درک بهتر این مفهوم، دو سناریوی زیر را بهم بررسی می‌کنیم:

سناریو یک: یک معامله ۵۰۰۰ دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. او تصمیم می‌گیرید که با یک مارجین اولیه ۱۰۰ دلاری و لوریج ۱۰X یک پوزیشن ۱۰۰۰ دلاری باز کند. او حد ضرر را در ۲.۵ درصد از نقطه ورود (Entry Position) خود تعیین می‌کند. در این شرایط، ضرر احتمالی معامله‌گر ۲۵ دلار خواهد بود که تنها ۰.۵ درصد از موجودی کل حساب او خواهد بود.

حالا فرض کنید که معامله‌گر از حد ضرر (Stop Loss) استفاده نکند. در این حالت با کاهش ۱۰ درصدی قیمت دارایی، پوزیشن معاملاتی او لیکویید خواهد شد. اگر نفهمیدید که این عدد را چگونه به دست آوردیم، دوباره محاسبه درصد لیکویید شدن را مرور کنید.

تعیین حد ضرر

سناریو دو: یک معامله‌گر دیگر نیز ۵۰۰۰ هزار دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. این معامله‌گر تصمیم می‌گیرد تا با یک مارجین اولیه ۲۵۰۰ دلار و استفاده از لوریج ۳X یک پوزیشن ۷۵۰۰ دلار باز کند. با قرار دادن حد ضرر در فاصله ۲.۵ درصدی از نقطه ورود، ضرر احتمالی او در معامله ۱۸۷.۵ دلار، یعنی ۳.۷۵ درصد از کل موجودی او خواهد بود.

به طور کلی، تصور رایج این است که استفاده از مقدار لوریج بالا در باز کردن یک پوزشین معاملاتی با ریسک زیادی همراه است. اما تاثیر این عامل تنها زمانی مشخص می‌شود که مانند سناریو دوم، اندازه پوزیشن معاملاتی شما بسیار بزرگ باشد. به عنوان یک قانون کلی، همیشه تلاش کنید تا حد ضرر هر معامله خود را کمتر از ۱.۵ درصد کل دارایی‌تان در نظر بگیرید.

تعیین حد ضرر

مدیریت ریسک، مهمترین مبحثی است که باید پیش از شروع معاملات مارجین فرا بگیرید. پیش از فکر کردن به کسب سود، هدف اصلی شما باید کاهش ضرر احتمالی تا جای ممکن باشد. هیچ استراتژی معاملاتی وجود ندارد که صد در صد قابل اطمینان باشد. بنابراین در شرایطی که بازار مطابق انتظار شما پیش نمی‌رود با از مکانیسم‌هایی برای حفظ دارایی خود استفاده کنید.

با اینکه تعیین درست حد ضرر (Stop Loss) بسیار مهم است اما هیچ قانون طلایی برای تعیین مقدار دقیق آن وجود ندارد. توصیه بیشتر افراد این است که ۲ تا ۵ درصد از ارزش معامله خود را به عنوان حد ضرر تعیین کنید. البته بعضی از معامله‌گران نیز ترجیح می‌دهد تا حد ضرر را پایین از نوسان پایین (Swing Low) تعیین کنند. البته به شرطی که نوسان پایین آنقدر کم نباشد که قبل از شروع معامله، لیکویید شوید.

نتیجه گیری

شما باید بتوانید حجم معاملات خود را و ریسک‌های مرتبط با آن را مدیریت کنید. هرچه از لوریج بیشتری استفاده کنید، احتمال لیکویید شدن شما بیشتر خواهد شد. در واقع استفاده از لوریج بیش از حد شبیه این است که سرمایه خود را در معرض ریسک غیر ضروری قرار دهید. همچنین فرایند لیکویید شدن در بعضی صرافی‌ها، بسیار آزاردهنده است. برای مثال صرافی بیت مکس (BitMex) تنها به کاربران اجازه می‌دهد تا از بیت کوین به عنوان مارجین اولیه استفاده کنند. این اتفاق باعث می‌شود تا با کاهش قیمت بیت کوین، ارزش سرمایه‌ای که به عنوان وثیقه قرار داده‌اید کاهش یاید و در نتیجه سریع‌تر لیکویید شوید.

سوالات متدوال

سوالات متداول

لیکوئید شدن چیست؟

به از دست دادن تمام دارایی در یک معامله آتی (فیوچرز) لیکوئید شدن می‌گویند.

مهم ترین عملی که به کاربران بعد از لیکوئید شدن توصیه می‌شود چیست؟

در نظر داشته باشید که تحلیل احساسات مهم‌ترین رفتاریست که کاربران در این شرایط باید داشته باشند تا در ادامه از زیان بیشتر در امان بمانند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.