خط کانال نزولی


آشنایی با میکرو کانال‌ها در تحلیل رفتار قیمت

معمولا معامله‌گران در بازار فارکس از روش‌ها، ابزارها و استراتژی‌های مختلفی برای پیش‌بینی درست روند قیمت و کسب سود در این بازار، استفاده می‌کنند. یک معامله‌گر سودآور، با ترکیب روش‌های مختلف و با استفاده از تحلیل‌های بنیادی (fundamental) و تکنیکی (technical) بطور خط کانال نزولی همزمان، می‌تواند جهت درست حرکت قیمت را پیش‌بینی کند و با دیدن سیگنال‌های مناسب، در جهت روند وارد معامله شود و از این بازار سود کسب کند.

یکی از روش‌های بسیار محبوب تحلیل تکنیکال، ارزیابی رفتار قیمت (Price Action) است. یک معامله‌گر حرفه‌ای در این روش با تجزیه و تحلیل رفتار قیمت در گذشته‌ی بازار، می‌تواند جهت حرکت قیمت در آینده را پیش‌بینی کرده و بر این اساس وارد پوزیشن خرید یا فروش شود.

تجزیه و تحلیل میکرو کانال‌ها، یکی از روش‌های سطح سوم (سطح پیشرفته) ارزیابی رفتار قیمت است.

عموما وقتی صحبت از خط روند بسیار کوچک یا میکرو ترندلاین (micro trend line) می‌شود، منظور خط روندی است که بتوان آن را در هر بازه‌ی زمانی (time frame)، بر روی 2 تا 10 کندل قیمت که مشخصا دارای بدنه‌ی کوچکی هستند، رسم کرد؛ این کندل‌ها می‌توانند خط کانال را لمس کرده و یا در نزدیکی آن ایجاد شده باشند.

زمانی که خط کانال نزولی در بالا و پایین این مجموعه کندل، دو خط روند کوچک (میکرو ترندلاین) رسم کنیم، این دو خط تشکیل یک کانال می‌دهند که در اصطلاح به آن “میکرو کانال” می‌گویند.

ویژگی مشخصی که در مورد این میکرو کانال‌ها وجود دارد این است که معمولا پس از شکسته شدن کانال، قیمت به سطح کانال باز نمی‌گردد یا به اصطلاح عقب‌نشینی به سطح کانال (pullback) ندارند و یا در صورت وجود، این عقب‌نشینی بسیار کوچک است.

در صورتیکه تعداد زیادی کندل قیمت، یا کندل‌هایی با بدنه‌های بزرگ و هم جهت با میکرو کانال و همچنین کندل‌هایی با سایه‌های بسیار کوتاه در جهت روند میکرو کانال وجود داشته باشد، به این معناست که میکرو کانال بسیار قدرتمند است و اولین عقب‌نشینی به سطح کانال (pullback)، منجر به تغییر جهت روند نمی‌شود.

یک میکرو کانال معمولا به اندازه 10 کندل قیمت، طول دارد. با این وجود گاهی بعد از 10 کندل، یه عقب‌نشینی کوچک به سطح خط کانال نزولی کانال اتفاق می‌افتد و پس از آن و در ادامه ممکن است یک دسته 10تایی کندل دیگر تشکیل شود.

فارغ از اینکه یک معامله‌گر این شرایط را چطور تفسیر می‌کند (آن‌ها را بعنوان دو میکرو کانال جدا با یک عقب‌نشینی در وسط ببیند و یا کل کندل‌ها را در قالب یک کانال طولانی و باریک درنظر بگیرد)، روش وارد شدن به معامله برای همه‌ی این حالت‌ها، مشابه خواهد بود.

در این حالت، معامله‌گر باید منتظر بماند تا هر تلاشی برای تغییر جهت روند شکست بخورد (یا به عبارتی یک عقب‌نشینی به سطح کانال یا pullback اتفاق بیافتد) و پس از آن، در جهت روند حرکت قیمت، وارد پوزیشن شود.

میکرو کانال‌ها در بازار فارکس

انواع میکرو کانال‌ها:

میکرو کانال‌ها به دو دسته‌ی صعودی (bull/گاو) و نزولی (bear/خرس) تقسیم می‌شوند. هر دو مدل میکرو کانال‌ها ممکن است در روند صعودی، نزولی و حالت بدون روند (trading range) بازار تشکیل شوند. میکرو کانال‌ها، چه صعودی باشند و چه نزولی، ممکن است از هر دو جهت (به سمت بالا یا به سمت پائین) شکسته شوند.مدل و روش معامله با هر میکرو کانال به محدوده‌ی تشکیل آن بستگی دارد.

با هر شکستی (breakout) که در خط روند اتفاق می‌افتد، سه سناریو مختلف ایجاد می‌شود. حالت اول این است که شکستن خط روند واقعی باشد؛ در اینصورت بازار هم جهت با شکست (breakout) حرکت خواهد کرد و معاملات در این راستا وارد بازار می‌شود.

در حالت دوم، شکستن خط روند ممکن است ناموفق و غیر واقعی باشد؛ در اینصورت به عنوان یک اوج گیری کوچک در جهت عکس روند شناخته می‌شود. اما در حالت سوم، بازار ممکن است بعد از شکستن خط روند، در هرکدام از دو جهت نزولی یا صعودی حرکت کند؛ در این حالت “شکست خط روند” بتدریج به trading range یا بازار بدون روند تبدیل خواهد شد.

معامله‌گرها در صورتیکه شکست خط روند را واقعی در نظر بگیرند، در جهت با آن وارد معامله می‌شوند و هرگاه که انتظار یک شکست ناموفق داشته باشند، در جهت عکس breakout، پوزیشن خواهند گرفت. آن‌ها معمولا تلاش می‌کنند که میزان قدرت breakout (شکست خط روند) را با میزان قدرت pullback (عقب‌نشینی به سطح کانال) مقایسه کرده و بر این اساس تصمیم بگیرند.

در صورتیکه یکی از خط کانال نزولی این‌ها بصورت چشمگیری قوی‌تر از دیگری باشد، معامله‌گر در جهت روند قدرتمندتر وارد پوزیشن خواهد شد. همچنین در حالتی که قدرت breakout و pullback تقریبا یکسان باشد، برای تصمیم گیری و معامله باید منتظر رفتار قیمت (price action) بیشتر ماند تا جهت حرکت قیمت مشخص شود.

میکرو کانال نزولی در روند صعودی:

اگر یک میکرو کانال نزولی (Bear/خرس) در روند صعودی بازار مشاهده شود؛ می‌توان آن را به عنوان یک bull flag یا پرچم صعودی درنظر گرفت.

در این حالت، معامله‌گر باید منتظر یک کندل نشانه‌ی (signal bar/سیگنال بار) مناسب بماند و بعد از مشاهده آن، یک پوزیشن حد خرید (buy limit) به میزان چند واحد (پیپ) بالاتر از بیشترین قیمت کندل قرار دهد. با این کار معامله‌گر می‌تواند از نقطه‌ی شکست میکرو کانال نزولی، وارد پوزیشن در جهت صعود شود.

میکرو کانال صعودی در روند نزولی:

اگر یک میکرو کانال صعودی (bull/گاو) در روند نزولی بازار مشاهده شود؛ می‌توان آن را به عنوان یک bear flag یا پرچم نزولی درنظر گرفت. در این حالت، معامله‌گر باید منتظر یک کندل نشانه‌ی (signal bar/سیگنال بار) مناسب بماند و بعد از مشاهده آن، یک پوزیشن حد فروش (sell limit) به میزان چند واحد (پیپ) پائین‌تر از کمترین قیمت کندل نشانه قرار دهد.

با این کار معامله‌گر می‌تواند از نقطه‌ی شکست میکرو کانال صعودی، وارد پوزیشن فروش در جهت نزولی بازار شود.

اگر یک میکرو کانال صعودی در روند نزولی و پس از یک کف قیمتی احتمالی، تشکیل شود، احتمالا تبدیل به یک الگوی پرچم نهایی (final flag) در روند نزولی خواهد شد و به احتمال زیاد، روند قیمت به سمت بالا شکسته خواهد شد. این breakout احتمالا بصورت یک حرکت ناگهانی (spike) ادامه می‌یابد و این می‌تواند نقطه‌ی شروع یک روند صعودی باشد.

اگر یک میکرو کانال صعودی (bull) در یک روند صعودی تشکیل شود؛ اولین عبور قیمت از میکرو کانال به سمت پائین، شکست خواهد خورد و بعد از عقب نشینی قیمت به سطح کانال، معامله‌گرها وارد پوزیشن خرید (buy/long) خواهند شد.

در صورتیکه میکرو کانال صعودی از تعداد کندل‌ها (میله‌ها) بیشتری تشکیل شده باشد، این احتمال بسیار قدرت می‌گیرد که هر شکستی از سمت پائین میکرو کانال، توانایی تغییر جهت روند را نداشته باشد و قیمت به روند صعودی خود ادامه دهد.

معرفی میکرو کانال‌ها در بازار فارکس

چند مثال در مورد رفتار میکرو کانال‌ها:

حالتی را درنظر بگیرید که یک میکرو کانال شامل 7 کندل قیمت، در روند صعودی تشکیل شده است. این احتمال قوی وجود دارد که در قیمت کف کندل 7‌ام یا کمی پائین‌تر از سایه‌ی کندل، تعداد خریداران بسیار بیشتر از فروشندگان باشد.

اگر قیمت به زیر این کندل نزول کند، فروشندگانی که در این نقطه وارد پوزیشن فروش شده‌اند، باعث شکسته شدن میکرو کانال از پائین می‌شوند. احتمال کمی وجود دارد که این فشار فروش حداکثر تا 2 کندل ادامه یابد؛ چرا که خریداران با هیجان زیادی منتظر اولین نشانه‌های عقب نشینی (pullback) به سطح میکرو کانال هستند تا با مشاهده‌ی آن وارد پوزیشن خرید (buy/long) شوند.

در این زمان تعداد بسیار زیادی از معامله‌گران این رقابت 7 کندلی را مشاهده می‌کنند و منتظر اولین نشانه‌های pullback برای ورود به بازار هستند. این معامله‌گران به احتمال زیاد در کف قیمتی کندل هفتم و یا در سقف قیمتی pullback (عقب‌نشینی به سطح کانال) با یک پوزیشن خرید (long) وارد بازار خواهند شد.

در حالتی که یک میکرو کانال صعودی (bull/گاو) در یک روند صعودی تشکیل شود، احتمال ثبت سقف‌های قیمتی جدید بیشتر است. معامله‌گرهای بازار فارکس، معمولا در این شرایط، در محدوده‌ی میانی میکرو خط کانال نزولی کانال و یا در کف قیمت (low price) کندل قبلی وارد پوزیشن خرید می‌شوند.

این احتمال نیز وجود دارد که میکرو کانال بسیار فشرده و باریک باشد؛ در اینصورت این میکرو کانال در تایم فریم‌های بالاتر به شکل یک spike (حرکت ناگهانی قیمت) دیده می‌شود. معمولا یک کانال عریض‌تری در ادامه‌ی خط کانال نزولی این spike شکل می‌گیرد که در اصطلاح به آن spike and channel type of trend گفته می‌شود.

برای بررسی بیشتر رفتار میکرو کانال‌ها در بازار فارکس، بخش دوم این مقاله را در صفحه مقالات وبسایت سپهر پارسا مطالعه کنید.

خط روند چیست؟ نحوه ترسیم + انواع خط روند

اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است. چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان می‌دهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل می‌گیرد که به ترتیب به عنوان حمایت و مقاومت عمل می‌کنند و معرف سطوح تقاضا و عرضه هستند. عصاره تحلیل تکنیکی در این 1 جمله خلاصه می‌شود که “روند صحیح را شناسایی کنید و در جهت آن به معامله بپردازید“. چرا که طبق اصول سه‌گانه تحلیل تکنیکال “حرکت قیمت‌ها بر اساس روندها است“. برای مثال کاهش قیمت در یک روند صعودی، فرصت خرید و افزایش قیمت در یک روند نزولی، فرصت فروش خواهد بود. در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به واکاوی خط روند، انواع آن، نحوه ترسیم، اعتبار و شکست روندها خواهیم پرداخت.

سرفصل آموزشی

خط روند

خط روند چیست؟

تمامی بازارهای مالی از صعود و نزول های قیمتی شکل می‌گیرند. حال فرض کنید بازار بعد از یک صعود قیمتی با کاهش قیمت مواجه شود آیا این نزول قیمت به منزله اتمام رالی صعودی است؟ قطعا خیر! Trendline راهگشای ما در تحلیل تکنیکال جهت انجام یک معامله موفق هستند. خط روند بیانگر جهت حرکت قیمت است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

هیچ وقت فراموش نکنید که the Trend is your Friend (روند دوست شماست). از آنجایی که “قیمت‌ها تمایلی به تغییر روند خود ندارد” روند فعلی قیمت تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند. برای موفقیت در بازارهای مالی مثل بورس “خط کانال نزولی فقط کافی است در جهت روند فعلی به معامله بپردازید”. یعنی در روند صعودی وارد بازار و در روند نزولی از بازار خارج شوید. البته در بازارهای جهانی مثل ارزهای دیجیتال یا فارکس و … میتوانید در روند نزولی نیز معامله کنید و سود بگیرید! در روند خنثی نیز صرفا نظاره‌گر باشید و شعر بخوانید 🙂

انواع خط روند

انواع خط روند

با توجه به تعریف خط روند، سه نوع روند داریم: صعودی، نزولی، خنثی (ساید). تشخیص صحیح این خطوط از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به بررسی انواع خط روند و نکات ترسیم آن خواهیم پرداخت.

روند صعودی

با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود می‌آید که به آن خط روند صعودی می‌گویند. دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمت‌ها تمایل به افزایش دارند. خطوط روند صعودی به عنوان خط حمایت نیز عمل می‌کند و حوالی آن قیمت با افزایش تقاضا همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر کف قیمتی باید بالاتر از کف قبلی باشد عموما هر سقف قیمتی نیز بالاتر از سقف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر کاهش قیمت در روند صعودی یک فرصت خرید و ورود به بازار است!

شکل‌های زیر به ترتیب خط کانال نزولی مربوط به نمودار روزانه کمپانی توییتر و جفت ارز پوند – دلار است. واکنش قیمت به روند صعودی را در هر دو نمودار مشاهده می‌کنید.

روند صعودی

نحوه ترسیم trendline

روند نزولی

با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود می‌آید که به آن خط روند نزولی می‌گویند. دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایین‌تر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمت‌ها تمایل به کاهش دارند. خطوط روند نزولی به عنوان خط مقاومت نیز عمل می‌کند و حوالی آن قیمت با افزایش عرضه همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر سقف قیمتی باید پایین‌تر از سقف قبلی باشد عموما هر کف قیمتی نیز پایین‌تر از کف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر افزایش قیمت در روند نزولی یک فرصت فروش و خروج از بازار است! و در بازارهای دوسویه مثل FOREX می‌توانید پوزیشن Short بگیرید.

نمودار زیر مربوط به سهام دارایکم (صندوق واسطه‌گری مالی خط کانال نزولی یکم) است که پس از عرضه اولیه توسط دولت، در یک روند نزولی به سر می‌برد!

روند نزولی

روند خنثی (ساید)

در روند خنثی، قیمت‌ها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش! البته نه بدین معنی که قیمت‌ها فقط در یک قیمت خاص معامله شوند! بلکه بدین معنی که قیمت‌ها در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت خواهند کرد. شیب در این وضعیت تقریبا صفر است و هیچ سقف و کف قیمتی بالاتر و پایین‌تر از سقف و کف قیمت‌های قبلی شکل نمی‌گیرد.

آموزش نحوه ترسیم خط روند

همان‌طور که گفتیم برای ترسیم روند صعودی باید کف‌های قیمتی و برای رسم روند نزولی باید سقف‌های قیمتی را به یکدیگر وصل کنیم اما چند نکته وجود دارد:

  1. در روند صعودی هر کف جدید باید بالاتر از کف قیمتی قبل خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست اما اگر این شرط برقرار باشد ادامه وضعیت فعلی محتمل‌تر است.
  2. در روند نزولی هر سقف جدید باید پایین‌تر از سقف قیمتی قبل خود باشد و لزومی به پایین‌تر بودن هر دره از دره قبلی خود نیست!
  3. اگر از نمودارهای کندل استیک استفاده می‌کنید خط روند نباید بدنه کندل را قطع کند! در واقع صرفا می‌تواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد اما به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. (هنگام ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز این قانون برقرار است)
  4. ترسیم خط روند با حداقل 2 نقطه امکان‌پذیر است اما برای تایید اعتبار آن، نیازمند حداقل 3 نقطه هستیم!
  5. هرگز سعی نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود رسم کنید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال دخیل شود بنابراین به زور چند نقطه را به یکدیگر متصل نکنید تا خط دلخواه شما تنظیم شود!

اعتبار روند

اعتبار خط روند تا حدودی مشابه اعتبارسنجی خطوط خط کانال نزولی حمایت و مقاومت است هر چه اعتبار آن بیشتر باشد احتمال شکست نیز کمتر خواهد بود. 3 پارامتر مهم برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از: تعداد دفعات برخورد، زاویه خط (شیب)، تایم فریم تحلیل.

زاویه خط روند

هر چه زاویه خط روند بیشتر شود اعتبار و استحکام آن نیز کمتر می‌شود. البته نه بدین معنی که شیب صفر معتبرترین حالت ممکن است چرا که هر چه شیب کمتر شود وضعیت خنثی به خود می‌گیرد. بنابراین شاید بتوان زاویه 45± درجه را زاویه مناسب و معتبری برای خطوط روند صعودی و نزولی دانست.

گاهی اوقات شیب خط روند به مرور زمان زیاد می‌شود که می‌توان این افزایش شیب را نشانه‌ای بر اتمام وضعیت صعودی دانست. همچنین می‌توان کاهش زاویه خط روند را سیگنال اتمام وضعیت نزولی دانست. در واقع هر چه قیمت‌ها به خطوط روند نزدیک‌تر باشند می‌توان اعتبار بیشتری برای آن خط قائل بود. شکل زیر مربوط به نمودار لگاریتمی 15 ساله سکه است. همان‌طور که مشاهده می‌کنید شیب خط روند افزایش محسوسی داشته اما آیا می‌توان این وضعیت را سیگنالی بر اتمام افزایش قیمت سکه دانست؟!

تحلیل نمودار 10 ساله سکه

تعداد دفعات برخورد کندل‌ها

هر چه قیمت‌های بیشتری خط روند را لمس کند، اعتبار آن بیشتر می‌شود. در واقع هر چه تعداد نقاط برخورد بیشتر شود می‌توان اعتبار بیشتری را برای آن خط قائل شد چرا که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد! و احتمال واکنش مثبت قیمت‌ها در آینده نسبت به این خط زیاد است. برای مثال خطی که از اتصال 20 نقطه ایجاد شده معتبرتر از خطی با 5 نقطه اتصال است.

اهمیت تایم فریم

در تمام دوره‌های زمانی مختلف (1 دقیقه‌ای تا هفتگی و ماهانه) می‌توان خطوط روند را ترسیم کرد. اما اعتبار خط روند ترسیمی در تایم فریم‌های بالاتر بیشتر است چرا که نشان از پایداری و استحکام بیشتر آن دارد. ابتدا با تحلیل تایم فریم بالاتر مثل ماهانه یا هفتگی، روند کلی قیمت را شناسایی کنید. سپس بر اساس تحلیل دوره‌های زمانی پایین‌تر (مثلا روزانه) نقاط مناسب ورود یا خروج را پیدا کنید. اگر قصد نوسان‌گیری دارید قطعا تایم فریم‌های پایین‌تر برای شما اولویت دارند. اما اگر اهداف بلندمدت را دنبال می‌کنید بایستی دوره‌های زمانی بالاتری را تحلیل کنید. مدنظر داشته باشید که در کنار بررسی تایم‌فریم‌های مختلف، بررسی خط روند در نمودار روزانه نیز توصیه می‌شود.

برای مثال شکل زیر مربوط به نمودار 25 ساله شاخص کل بورس تهران در تایم فریم هفتگی است. واکنش شاخص به خطوط روند صعودی را به وضوح مشاهده می‌کنید. طبق این نمودار شاخص کل همچنان در وضعیت صعودی قرار دارد! اما همان‌طور که در جریان هستید از اواخر مرداد 1399 بورس تهران در روند نزولی به سر می‌برد.

نمودار شاخص کل بورس در 25 سال اخیر

حال اگر نمودار شاخص کل بورس در تایم فریم روزانه را مورد بررسی قرار دهیم، مطابق شکل زیر روند نزولی شاخص کل بورس تهران کاملا مشهود است. (نمودار تا تاریخ 11 خرداد 1400 ترسیم شده) بنابراین معیار خرید و فروش شما نباید صرفا واکاوی یک تایم فریم خاص باشد. با بررسی نمودار در دوره‌های زمانی مختلف، روند قیمتی را شناسایی و سپس با بهره‌گیری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال در کنار خطوط روند، بهترین نقطه خرید و فروش را پیدا کنید و با استراتژی معاملاتی خودتان شروع به ترید کنید!

روند نزولی شاخص کل بورس

شکست خط روند

هیچ روندی تا قیامت ادامه نخواهد داشت! در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که روندها تمایلی به تغییر ندارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و سیگنال‌هایی از شکست آن مشاهده شود. وقتی یک خط روند را ترسیم می‌کنید اگر بدنه یک کندل، خط را بشکند (بیشتر بدنه شمع باید از آن عبور کند) و تایید این شکست توسط الگوهای بازگشتی کندل استیک، اندیکاتور و سایر ابزارهای تکنیکی نیز انجام شود، می‌توان پایان روند را اعلام کرد. البته مدنظر داشته باشید که گاهی اوقات، قیمت‌ها با پولبک به خط روند شکست شده سعی در پس گرفتن خط شکسته شده می‌گیرند. از مهمترین پارامترهای موثر هنگام بررسی شکست خط روند می‌توان به افزایش حجم و تعداد معاملات، افزایش شدید تغییر قیمت و همراه شدن شکست با الگوهای بازگشتی اشاره کرد.

شکل زیر مربوط به نمودار معاملات CFD طلا در 15 سال اخیر است واکنش قیمت به خطوط روند و شکست آنها را مشاهده می‌کنید.

شکست خط روند

نحوه تایید شکست

گاهی اوقات به علت نوسانات شدید روزانه، کندل‌ها از خط روند عبور می‌کنند آیا صرفا بررسی نفوذ کندل می‌تواند معیار مناسبی برای تشخیص شکست آن باشد؟ اکثر تحلیلگران از دو پارامتر مهم فیلتر قیمت و زمان استفاده می‌کنند. در فیلتر قیمت اگر قیمت پایانی به اندازه 3% قیمت شکسته شدن، در خط روند نفوذ کند شکست تایید می‌شود! برای مثال فرض کنید نمودار قیمتی سهام شرکت X، روند نزولی خود را در 1000 تومان شکسته باشد حال اگر قیمت پایانی 3 درصد بالاتر از 1000 تومان تثبیت شود (1030 تومان) می‌توان شکست را تایید کرد! برای تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت به ترتیب از معیار 1% و 3% استفاده می‌شود. وقتی صحبت از نفوذ کندل می‌کنیم منظور نفوذ کامل همه قیمت‌ها است نه صرفا سایه شمع!

فیلتر زمان نیز عموما بصورت قانون دو روزه درنظر گرفته می‌شود بدین معنی که برای تایید شکست خط روند باید قیمت‌های پایانی طی 2 روز متوالی در سمت دیگر خط تثبیت شوند.

نکته: جهت تایید شکست خطوط حمایت و مقاومت نیز میتوان از 2 فیلتر قیمت و زمان استفاده کرد.

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارس‌سهام باشید.

رسم کانال در تحلیل تکنیکال

channels-technical-analysis

کانال یک الگوی نموداری قدرتمند است اما اغلب نادیده گرفته می شود و چندین شکل تحلیل تکنیکال را برای ارائه برای ورود و خروج به معاملات و هم چنین کنترل ریسک به معامله گران ارائه می دهد. اولین قدم یادگیری نحوه شناسایی کانال ها است که در این مقاله به مطالعه راجع به کانال و مباحث مربوط به کانال می پردازیم.

مباحث پیش نیاز برای این مطلب:

آنچه در این مقاله می‌خوانید

مشخصات یک کانال در تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال، هنگامی که قیمت یک ارز دیجیتال بین دو خط روند موازی در حال حرکت است، یک کانال ایجاد می شود. خط روند بالا قیمت بالاترین نوسان را به هم متصل می کند ، در حالی که خط روند پایین، پایین ترین سطح نوسان را بهم متصل می کند. کانال می تواند به سمت بالا حرکت کند که به آن کانال صعودی گفته می شود و ممکن است به سمت پایین حرکت کند که به آن کانال نزولی می گویند.

اگر قیمت از یک کانال معاملاتی به سمت بالا برود، این حرکت می تواند نشان دهد که قیمت بیشتر صعود خواهد کرد. به عنوان مثال، نمودار زیر یک کانال و شکست یا اصطلاحا Break out را نشان می دهد. از طرف دیگر، اگر قیمت از پایین کانال شکسته شود، افت قیمت نشان می دهد که فروش بیشتری در راه است.

چگونه خط روند رسم کنیم؟ رسم خط روند

رسم خط روند

استفاده از خطوط روند، یکی از پرکاربردترین روش‌های شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در نمودار است. اما شیوه ترسیم درست خط روند، هنوز برای بسیاری از معامله گران سوال برانگیز است. در این مقاله به سراغ ماهیت خط های روند و روش رسم آن‌ها می‌رویم تا پس از مطالعه آن بتوانید محتمل‌ترین کف و سقف‌های نمودار را شناسایی کرده و معاملات پرسودی را تجربه کنید.

نحوه رسم خط روند

خط روند، یک ابزار ترسیم نموداری دینامیک است. این خط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. در تحلیل تکنیکال از خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار استفاده می‌کنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار می‌توانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. در واقع خط روند، حمایت یا مقاومت به صورت افقی مورب است. این روش برای معامله گران نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا – که می‌توانند عامل تغییر مسیر بازار و شکل‌گیری روند جدید باشند – کمک می‌کند. تصویر زیر را مشاهده کنید:

رسم خط روند

نمودار فوق متعلق به قیمت سهام شرکت «دارو رازک» است. در این تصویر خط روند ماهیت صعودی داشته و نقش حمایتی دارد. همان‌ گونه که در تصویر مشخص شده، طی روند صعودی بر اساس این خط، معامله گران حداقل یک فرصت خرید مطمئن داشته‌اند. در نمودار زیر شرایط دیگری برقرار است.

رسم خط روند

خط روند در نمودار فوق از نوع نزولی بوده و خاصیت مقاومتی دارد. تفاوت دو نمودار در این است که حالت اول برای معامله گران، موقعیت معاملاتی خرید فراهم می‌کند و حالت دوم در بازارهای یک طرفه مثل بازار سهام ایران، فرصت خروج از سهم در سقف‌های قیمتی و در بازارهای دو طرفه مانند بازار جهانی موقعیت معاملاتی فروش را مهیا می‌کند.

چگونه خط روند را درست رسم کنیم؟

تا اینجای مقاله، سعی ما بر این بود تا تعریف مناسبی از مفاهیم اولیه و کاربرد خطوط روند بیان کنیم. در این مرحله، شیوه ترسیم درست آن‌ها را خواهیم آموخت. اساسی‌ترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است. به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. به مثال زیر به دقت توجه کنید.خط کانال نزولی

رسم خط روند

نمودار بالا مربوط شرکت فولاد مبارکه اصفهان در دوره زمانی هفتگی است. آخرین شمع قیمتی نشان داده شده در مربع با پوشش شمع‌های قیمتی خنثی پیشین دقیقا روی خط روند صعودی، برای دو دسته از معامله گران نوید بخش است. دسته اول کسانی هستند که سهم را در قیمت‌های پایین خریداری کرده و پس از مدتی روند اصلاحی نزولی، در مورد ادامه صعود مردد بوده‌اند که پس از وقوع این اتفاق معمولا سهام خود را حفظ می‌کنند. دسته دوم معامله‌گرانی هستند که منتظر فرصت مناسب و کم ریسک برای ورود به سهم بوده‌اند تا با موج صعودی جدید همراه شوند. بیشتر این افراد، پس از بسته شدن شمع قیمتی نمودار هفتگی و مطمئن شدن از قدرت صعودی بازار، وارد موقعیت خرید می‌شوند.

نکته‌هایی مهم در مورد دوره زمانی نمودار

خطوط روند ترسیم شده در دوره‌های زمانی بالاتر معمولا قدرت بیشتری دارند. به همین دلیل، بهتر است که همیشه از نمودارهای طولانی مدت، مثلاً نمودار هفتگی تحلیل خود را شروع کرده و به‌ صورت پله‌ای دوره زمانی نمودار را کاهش دهید. همیشه خط روندی را بیابید که بیشترین تعداد برخورد را داشته و ضمن این برخوردها از بدنه شمع‌های قیمتی نیز عبور نکرده باشد. همواره از ترسیم خط روندی که از بدنه شمع‌های قیمتی عبور کرده باشد، بپرهیزید. زیرا این‌گونه موارد فاقد هرگونه ارزش تحلیلی خواهند بود. بسیاری از معامله گران معتقد هستند که نمودار روزانه، بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیل روند بازار است. زیرا ماهیت زمانی آن به طور محض بلند یا کوتاه مدت نیست و بر این اساس می‌توان دوره زمانی معقولی را به همراه جزئیات مهم آن مشاهده و تحلیل کرد. همچنین زمان طی شده بین نقاط اولیه تشکیل خط روند – حداقل دونقطه – مهم است و هر چه بازار طی دوره طولانی‌تری به آن واکنش دهد، بدون شک اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در مورد دوره زمانی نمودار، نکته‌ای بسیار با اهمیت وجود دارد؛ بهتر است معامله گران برای افزایش اعتبار تحلیل‌ها و معاملات کم ریسک‌تر از تکنیک تحلیل چند زمانی استفاده کنند. مثلا برای معامله بر اساس یک خط روند صعودی در نمودار هفتگی، بهتر است در مواقع اصلاحی یا بر اساس خطوط روند هم‌پوشان در نمودار روزانه، معامله کنید.

شمع‌های قیمتی و خطوط روند

یکی از مهمترین سوالاتی که هنگام ترسیم برای معامله گران پیش می‌آید این است که باید بر اساس کدام ناحیه – قیمت باز و بسته شدن یا بیشترین و کمترین – از شمع‌های قیمتی، خط روند مد نظرشان را رسم کنند! پاسخ این سوال به شرایط نمودار و دیدگاه تحلیل‌گر بستگی دارد. به طور کلی، خط روندی که کاملا منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع‌های قیمتی باشد، در مواقع نادر شکل می‌گیرد. به عبارت ساده‌تر، قاعده خاص و تثبیت شده‌ای در این زمینه وجود ندارد و هر فرد می‌تواند طبق دیدگاه و تجربه‌های شخصی خود از آنها استفاده کند. در این زمینه معامله گران فقط باید بر عدم تقاطع خط و بدنه شمع‌های قیمتی تمرکز کنند.

دست و پنجه نرم کردن با خط روند تنظیم شده!

این موضوع شاید بزرگترین مشکل افراد حین رسم خطوط روند باشد که در اصطلاح به آن «تنظیم اجباری منحنی» می‌گویند. این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که فرد از روی تعصب نسبت به شرایط نمودار، به درستی یک ناحیه ایمان آورده و بر اساس تصورات ذهنی غلط شروع به رسم و تنظیم خطوط می‌کند. مهمترین نکته در ترسیم خطوط و سطوح حمایت و مقاومت این است که همواره بهترین نقاط بازگشت در نمودار، واضح‌ترین آن‌ها هستند. بنابراین اگر یک خط روند به اندازه کافی منطبق بر قوانین تحلیل نموداری نیست، بهتر است به سراغ ابزار یا الگوی دیگری بروید یا دست نگه دارید تا موقعیت مناسبی فراهم شود.

چگونه با استفاده از خطوط روند، معامله کنیم؟

به طور کلی برای معامله بر اساس این ابزار تحلیل فنی دو روش عمده وجود دارد. حالت اول زمانی است که قیمت، روند مشخصی را طی کرده و این خطوط نقش حمایتی یا مقاومتی مطلق دارند که در این مواقع معامله گران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید می‌شوند. در حالت معکوس از آن به عنوان فرصتی برای خروج از معامله بازارهای یک طرفه مثل سهام تهران استفاده می‌کنند. حالت دیگر زمانی است که توسط شمع‌های قیمتی شکسته شوند و قیمت بالاتر یا پایین‌تر از آن‌ها بسته شود که در این صورت خط روند خاصیت معکوس پیدا کرده و در اصطلاح به سطوح اتفاق تبدیل می‌شوند. مثلا خط روند نزولی که نقش مقاومت داشته پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل می‌شود و اکثر معامله گران منتظر می‌مانند تا قیمت به خط روند بازگردد و در آنجا وارد یک معامله کم ریسک می‌شوند. در این زمینه به نمودار شرکت داروسازی جابر ابن حیان توجه کنید.

رسم خط روند

به طور خلاصه باید همیشه به دنبال خط روندی باشید که حداقل ۲ تا ۳ برخورد داشته و از بدنه شمع‌های قیمتی عبور نکرده باشد. به عبارت دیگر، هرچه خط روند ایده ال‌تر، اعتبار بیشتر و در نتیجه، بازدهی معاملاتی شما بیشتر خواهد بود. این روش معاملاتی بدون شک یکی از بهترین روش‌ها برای شکار حرکت‌های بزرگ بازار با کمترین ریسک ممکن است. امیدواریم مطالعه این مقاله برای شما مفید بوده باشد.

خط کانال نزولی

کانال قیمتی یک الگوی ادامه‌دهنده که می‌تواند دارای شیب نزولی یا صعودی باشد. این الگو شامل یک خط روند بالا و یک خط روند پایین آن است. خط روند بالایی نشان‌دهنده مقاومت و خط پایین، حمایت را مشخص می‌کند. الگوی قیمتی با شیب نزولی به عنوان الگویی نزولی و الگوی با شیب صعودی به عنوان الگویی صعودی در نظر گرفته می‌شود.

نمونه الگوی کانال نزولی:

کانال نزولی تکنیکال

نمونه الگوی کانال صعودی:

الگوی کانال صعودی

۱ – خط روند اصلی: حداقل دو نقطه برای رسم خط روند اصلی لازم است. اتصال این دو نقطه شیب روند را مشخص می‌کند، در یک الگوی کانال صعودی، خط روند اصلی به سمت بالا گسترش می‌یابد و حداقل دو کف لازم است تا رسم شود. اما برای الگوی کانال نزولی، خط روند اصلی به سمت پایین است و حداقل دو سقف (مقاومت) برای رسم آن لازم است.

۲ – خطوط کانال: خطوطی که بطور موازی با خط روند اصلی رسم می‌شوند، را خط کانال می‌نامند. در حالت ایده‌آل، خط کانال براساس دو کف یا دو قله کشیده می‌شود ولی گاهی اوقات وقتی خط روند اصلی شکل گرفت، برخی تحلیل‌گران این خط موازی را با استفاده از یک قله یا یک کف نیز رسم می‌نمایند. خط کانال در الگوی کانال نزولی نقش حمایت و در الگوی کانال صعودی نقش مقاومت را بازی می‌کند.

۳ – کانال صعودی: تا زمانی که قیمت در مسیر کانال حرکت می‌کند، روند، صعودی در نظر گرفته می‌شود. اولین اخطار تغییر روند زمانی صادر می‌شود که قیمت از سطح حمایت به پایین نفوذ می‌کند. شکست خط حمایت پایین روند، نشانه‌ای از تغییر احتمالی روند و شکست خط مقاومت بالا، نشانه‌ی صعود بیشتر و افزایش سرعت قیمت است.

۴ – کانال نزولی: تا زمانی که قیمت در مسیر کانال نزولی حرکت می‌کند، روند، نزولی در نظر گرفته می‌شود. اولین اخطار تغییر روند در زمان نفوذ قیمت از سطح مقاومت به سمت بالا صادر می‌شود. شکست خط حمایت پایین کانال نشانه افزایش شتاب در نزول قیمت خواهد بود.

۵ – مقیاس: گرچه این مورد شامل ترجیحات شخصی تحلیلگران است، به نظر می‌رسد زمانی که نمودار نیمه‌لگاریتمی استفاده می‌شود، خطوط روند با سقف‌ها و کف‌های کانال به خوبی مچ می‌شوند. در این نمودار فاصله ۵۰ تا ۱۰۰ همانند فاصله بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ است.

در یک الگوی کانال صعودی، برخی معامله‌گران زمانی که قیمت به خط روند اصلی (حمایت) می‌رسد اقدام به خرید می‌کنند. در مقابل، برخی معامله‌گران در ناحیه بالای کانال صعودی وقتی قیمت به مقاومت می‌رسد اقدام به فروش می‌نمایند. همانند بسیاری از الگوهای قیمتی، سایر جنبه‌های تحلیل تکنیکال باید برای تایید سیگنال‌های خرید و فروش به کار برده شود.

تحلیل تکنیکال همانقدر که یک علم است، یک هنر نیز محسوب می‌شود، بنابراین جا برای انعطاف‌پذیری وجود دارد. گرچه در حالت ایده‌آل، لمس خطوط روند با نقاط قیمت به طور دقیق اتفاق می‌افتد اما قضاوت و نحوه کشیدن خط روند اصلی و خط کانال برعهده شخص تحلیلگر است. همچنین، در حالت ایده‌آل، خط کانال دقیقا موازی با خط روند اصلی است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.