خط روند چیست؟
مفهوم خط روند (Trendline) در تحلیل تکنیکال یکی از اصول پایه ای و مقدماتی است اما به طور قطع جزو مهترین ها مباحث می باشد؛ چرا که تمام ابزارهای تکنیکی از قبیل الگو هابازگشتی ، الگو های ادامه دهنده ، میانگین های متحرک، حمایت و مقاومت ها، تنها با هدف کمک به اندازه گیری روند قیمت به منظور شرکت در روندها به وجود آمده اند.روند صعودی چیست؟
به طور ساده خط روند در بورس جهت حرکت قیمت در بازار را نشان می دهد. هر چند نمودار قیمت یک سهم هیچ وقت در یک خط راست و یا در یک جهت خاص حرکت نمی کند اما تغییرات قیمت سهم به صورت یک سری حرکات زیگزاگ مشخص می شود. این زیگزاگ ها همانند موج های پی در پی می باشند که برآیند حرکات این موج های روند حرکتی قیمت سهم را نشان می دهد.
فیلم خط روند در تحلیل تکنیکال:
انواع خط روند در بورس چیست
اینکه فکر کنید بازار تنها شامل روند های صعودی و نزولی است فکر کاملا اشتباهی است. بر اساس تعریف روند در تحلیل تکنیکال در حقیقت بازار می تواند در سه جهت صعودی، نزولی و یا خنثی حرکت کند، که تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است؛ زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
حال که با انواع خط روند در بورس آشنا شدیم باید بدانیم که در اصل روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دوره ی زمانی است؛ به این معنی که نیروی عرضه و تقاضا در بازار به یک تعادل نسبی رسیده است که به همین دلیل اکثر فعالان بازار سرمایه از این بازار به عنوان بازار بدون روند هم یاد می کنند.
سهامداران عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند؛ چرا که اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند اما سهامداران نمیتوانند این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم بنامند بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
نحوه ترسیم انواع خط روند در بورس
روند صعودی یکسری از موج ها و حفره های بالا رونده تعریف می شود و روند نزولی بر خلاف آن از موج ها و حفره های پایین رونده تشکیل شده و روند خنثی شامل موج ها و حفره هایی است که جهت مستقیم دارند همچنین روند ها از لحاظ زمانی به سه دسته کوتاه مدت، بلند مدت و میان مدت تقسیم می شوند. بیاد داشته باشید که هرچه خط روند، بلند مدت تر در نظر گرفته شود از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.
برای رسم خط روند در بورس به حداقل ۲ نقطه نیاز داریم که این نقاط، نقاز بازگشت قیمتی یا همان پیوت ها خواند بود؛ در نتیجه خط روند با وصل کردن قله ها و یا دره های پیاپی رسم می شود.
خط روند صعودی (Uptrend line)
با وصل کردن نقاط کمینه قیمتی به یکدیگر به یک خط با شیب مثبت خواهیم رسیم که به این خط، خط روند صعودی میگویند. این خط نمایانگر حساس بودن قیمت سهم به این سطح از قیمت است؛ یعنی هر بار قیمت سهم به این خط نزدیک می شود به آن واکنش نشان داده و ممکن است دو باره در فاز صعودی قرار بگیرد.
معمولا تا زمانی که قیمت ها بالای خط روند صعودی بمانند، روند صعودی بدون تغییر میماند. تغییر قیمت و افت آن به زیر خط روند صعودی، نشان از تغییر احتمالی روند دارد.
اعتبار این خط به عواملی مانند شیب خط، حجم معاملات در زمان برخورد به خط روند، بازه زمانی (بلند مدت بودن بررسی خط روند در تحلیل ها) و تعداد برخورد ها بستگی دارد.
خط روند نزولی (Downtrend line)
برای رسم خط روند در روند های نزولی جای وصل کردن کمینه قیمتی باید بیشینه قیمتی را به هم وصل کنیم، و بعد از وصل کردن این دو نقاط بیشینه با استفاده از یک خط مستقیم به یکدیگر به خطی با شیب منفی خواهیم رسید که بیانگر خط روند نزولی خواهد بود.
خطوط نزولی مثل مقاومت ها عمل میکنند روند صعودی چیست؟ و نشان دهنده این هستند که با وجود کاهش قیمت ها، عرضه بیش از تقاضا است و معمولاً تا زمانی که قیمت ها پایین خط بمانند، روند نزولی بدون تغییر میماند و تغییر قیمت و افزایش آن به بالای خط روند نزولی تغییر احتمالی در روند را نشان خواهد داد.
در این خط هم مثل خط روند صعودی عواملی مانند تعداد برخورد، شیب خط، بررسی خط روند در بلند مدت و حجم معاملات در اعتبار آن اثر گذار است.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده می شود؟
همانطور که اشاره شد اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال با عوامل متعددی در ارتباط است که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم تا با رعایت کردن آنها قادر باشید خط روند های معتبرتری را رسم کنید:
۱.شیب خط روند: هرچقدر شیب خط ترسیم شده بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری، کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
۲. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخوردها به خط روند بیشتر باشد، آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
۳. شدت کاهش (یا افزایش) قیمت سهم: در این رابطه هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (یا صعود) ثبت شود، احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(یا صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود از پتانسیل بالایی برای شکست خط روند برخوردار است.
۴. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد؛ به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند
شرایط شکست خط روند در بورس
انواع خط روند های ترسیم شده در بورس توسط تحلیل گران این بازار ممکن است تحت شرایط و عوامل مختلفی شکسته شوند اما هر شکستی در خط روند یک شکست معتبر و یا مهم محسوب نمی شود بلکه شکست زمانی معتبر است که موارد زیر را داشته باشد:
۱. حجم معاملات در زمان شکست: حجم معاملات در زمان شکست باید بالاتر از میانگین روز های دیگر سهم باشد. اگر در زمان شکست حجم معاملات پایین باشد احتمال دارد قیمت دوباره به روند حرکت قبلی خود بازگردد و این شکست از نوع فیک (شکست دروغین) باشد.
نکته: اگر شکست با حجم بالایی رخ بدهد نشان دهنده این است که افراد زیادی این خط را به عنوان حمایت یا مقاومت قوی قبول دارند و حالا که شکسته شده این افراد در این ناحیه معاملات زیادی را انجام میدهند.
۲.کندل بزرگ و یا شکاف قیمتی: یکی دیگر از موارد بسیار مهم میزان تغییر قیمت در زمان شکست می باشد. هرچقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد آن شکست معتبر تر محسوب می شود. البته اگر این شکست با شکاف قیمتی (گپ GAP ) همراه باشد اعتبارش بسیار بالاتر خواهد بود.
۳. همراه بودن شکست با یک الگو: اگر شکست با یک الگو همراه باشد آن شکست اعتبار بالاتری خواهد داشت و باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. برای مثال وقتی نمودار سهم در انتهایی یک الگوی بازگشتی از نوع سروشانه سقف می باشد، اگر نمودار قیمت خط گردن را با قدرت بالایی بشکند آن شکست اعتبار بالاتری خواهد داشت.
۴. اعتبار خط روند شکسته شده بالاست یا پایین: هرچقدر اعتبار خط روند بالاتر باشد شکست آن نیز اعتبار بالایی دارد. یعنی اگر یک خط روند که اعتبار بالایی دارد شکسته شود، آن شکست از نوع فیک نیست و یک شکست واقعی محسوب می شود و نشان دهنده تغییر روند در حرکت قیمت روند صعودی چیست؟ سهم است.
در تصویر بالا سهم بعد از چند بار واکنش به خط روند نزولی در نهایت در محدوده مشخص شده با یک کندل بزرگ و حجم معاملات قابل توجه موفق به شکست خط روند می شوند و در ادامه با تکمیل پولبک یک رشد خوب را تجربه می کند.
چطور با استفاده از خط روند معامله کنیم؟
با توجه به تمام مطالب مطرح شده در رابطه با کاربرد خط روند در بورس، به طور کلی برای معامله بر اساس این ابزار تحلیل تکنیکال دو روش عمده وجود دارد که معامله گران از آنها برای انجام معاملاتشان استفاده می کنند.
حالت اول زمانی است که قیمت در مسیر حرکتی خودش با خطوط روند برخورد می کند و قادر به شکست آن هم نیست در این مواقع معامله گران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید میشوند؛ و در حالت معکوس از آن به عنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده می کنند.
اما حالت دوم زمانی است که خطوط روند توسط قیمت شکسته می شوند و قیمت بالاتر یا پایینتر از آنها بسته می شود که در این صورت خطوط روند خاصیت معکوس پیدا می کنند؛ مثلا خط روند نزولی که نقش مقاومت داشته پس از شکست به یک روند صعودی چیست؟ خط حمایتی تبدیل میشود و اکثر معامله گران منتظر میمانند تا قیمت به خط روند بازگردد (پولبک) و در آنجا وارد یک معامله کم ریسک میشوند.
الگو کندل چکش چیست؟ انواع کندل چکش نزولی و صعودی
کندل ها، ابزارهای مفید برای نمایش نوسانات یک سرمایه و دارایی هستند. داده هایی که از هریک کندل قابل دریافت و تحلیل هستند، آنقدر مفید و قابل اعتنا می باشند که معمولا اغلب تحلیل های تکنیکال را بر مبنای آن انجام می دهند. الگوهایی که از توالی این کندل ها بر روی نمودار و خصوصا نمودار قیمت و ارزش شکل می گیرد، معانی مختلفی را به ذهن متبادر می سازد. یکی از رایج ترین این الگوها، الگوی کندل چکش است. یک الگوی تک کندلی که علی رغم سایر الگوهای تشکیل شده، مبتنی بر یک کندل بوده و نشان دهنده بروز رویدادی مهم در جریان خرید و فروش دارایی است. در این مقاله به صورت اختصاصی در مورد این کندل و الگوی موردنظر آن بحث خواهیم کرد و نتیجه گیری های عمومی تحلیل تکنیکال شامل مناطق مقاومت و حمایت و البته نقاط ورود و خروج را برای شما موشکافی می کنیم.
کندل چکش چیست؟
الگوی کندل چکشی یکی از رایج ترین الگوهای تشکیل شده بر روی نمودارهای قیمت است. الگویی تک کندلی که تمامی مفهوم بدست آمده از آن را از یک کندل بدست می آوریم و این کاملا برخلاف مفهوم روند در سایر الگوها می باشد. این الگو نشان می دهد که فروشندگان دارایی در روند فروش خود با جانب ضعف مواجه شده و این چربش به سمت خریداران سنگینی می کند و این موضوع خبر خوبی برای سهامداران و دارندگان سرمایه مورد نظر می باشد. اولین نشانه در این الگو، بازگشت روند صعودی چیست؟ روند نزولی است. به این معنا که پس از یک دوره نزولی در سهم، عرضه به کف رسیده است و تقاضا در حال حرکت به سمت رشد است. برای نمایش ظاهر این کندل می توانید به شکل زیر توجه کنید :
بدنه کوتاهی در قسمت بالایی این کندل وجود دارد و البته یک دم بلند در قسمت پایینی که نشان دهنده رشد تقاضا می باشد. طول سایه پایینی باید حداقل به اندازه دو برابر بدنه اصلی کندل باشد تا از آن به عنوان یک کندل چکش یاد کنیم. رنگ سفید یا مشکی آنها نیز نشان دهنده روند های صعودی و نزولی هستند که البته به دلیل تغییر روند به صعودی در هر حالت اهمیت چندانی ندارد و آنچه مورد نظر است، طول سایه پایینی می باشد. این طول سایه نشان دهنده جدال بین خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی است و هر چه طول آن بلندتر باشد، حجم معاملات صورت گرفته در آن بازه زمانی نیز بیشتر است. در واقع این گونه تصور کنید که فروشندگان در طی یک ماراتن سخت به دنبال کاهش قیمت بازشدن دارایی هستند و در قسمت مقابل نیز خریداران این تلاش را برای نزدیک کردن قیمت بسته شدن سهم به قیمت باز شدن می کنند. بنابراین تشکیل چنین الگویی بر روی کندل با شکلی که به شما نشان داده شد، حکایت از اتمام روند عرضه از سوی فروشندگان و کاهش قدرت آنهاست و نوید آغاز روند صعودی برای اصلاح یک سقوط بلند مدت است.
در این میان استثنائات را باید مورد توجه قرار داد. کندل چکشی در یک وارسی انحصاری می تواند گمراه کننده باشد و باید در موقعیت خود تحلیل شود. مثالی که می توان در این مورد به آن اشاره کرد، بازار در حالت رنج است که نمی توان کندل با سایه بلند پایینی را به عنوان کندل چکشی تلقی کرد و بر اساس آن رای به تغییر روند بازار داد. هر اقدامی با اجرای این تحلیل غلط می تواند برای معامله گر یک فاجعه تلقی شود و او را وارد چالش اساسی کند. مثال دیگر برای تحلیل غلط کندل چکش، روند نزولی است که علیرغم تشکیل یک کندل چکشی، به ناحیه حمایتی قدرتمندی نرسیده باشد. بنابراین، تلاش کنید، الگوی کندل چکش تشکیل شده را با سایر عوامل دخیل در آن تحلیل کرده و معتبرتر به نتیجه برسید.
انواع کندل های چکشی
دسته بندی کندل های چکشی بر مبنای روند انجام می شود. یعنی روند نزولی و صعودی می تواند کندل های چکش متفاوتی را به ما نشان دهد :
1- کندل چکش نزولی
کندل چکش نزولی نشان دهنده این موضوع است که فروشندگان در موقعیت ضعف هستند اما قیمت نهایی را به پایین تر از قیمت بازشدن رسانده اند.
2- کندل چکش صعودی
قدرت خرید خریداران در این کندل چکشی نسبت به کندل فوق، بیشتر است و سایه زیرین کندل نیز در این حالت بلندتر است. این بدین معناست که آنها پس از یک جدال نفس گیر در عرضه و تقاضا، قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت روند صعودی چیست؟ بازشدن رسانده اند. ظهور این کندل در روندهای نزولی بهترین اتفاق ممکن است که نشان می دهد به پایان این روند نزدیک می شویم. اگر در آن ناحیه قادر به شناسایی یک حمایت قوی نیز باشیم، سیگنال بسیار ارزشمندی برای ورود و خرید محسوب می شود.
ظهور کندل چکش نزولی در یک روند صعودی
پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.
در فرایند کندل شناسی، پدیدار شدن یک چکش نزولی در یک روند صعودی، به معنای بروز یک نقطه ضعف در خریداران و افزایش قدرت عرضه فروشندگان است. خریداران به سختی به دنبال جبران این رقابت و حفظ قیمت بوده اند و نهایتا نتوانسته اند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت باز شدن حفظ کنند. این موضوع دلیل بر حفظ یک حالت احتیاط در معاملات و نظارت بیشتر بر روند است.
ظهور کندل چکش صعودی در یک روند نزولی
بهترین حالت همین است که به تعریف اولیه کندل چکشی بر می گردد. در یک روند نزولی که غلبه عرضه بر تقاضا وجود دارد، فروشندگان به موضع ضعف می روند و توانایی مقابله با خریداران را از دست می دهند. اگر این اتفاق در یک ناحیه حمایتی قوی رخ داده باشد، می توان به صراحت از تغییر روند و اتمام روند نزولی خبر داد.
اگر این روند نزولی تشکیل شده از سه کندل نزولی قرمز باشد و سپس یک کندل چکشی ظاهر شود، گزینه و سیگنال محتمل، سیگنال خرید و ورود است اما این موارد زیر را نیز در نظر بگیرید :
- پس از کندل چکش، کندل بعدی صعودی باشد.
- چندین کندل بعدی کندل چکشی، صعودی بوده و قیمت نهایی هر کدام بالاتر از قیمت نهایی کندل قبلی بوده باشد.
- اگر قیمت نهایی کندل بعدی، پایین تر از قیمت نهایی کندل چکش بوده باشد، کندل چکش از اعتبار ساقط می شود و تغییر روند منتفی است.
- در روند صعودی، با تشکیل یک چکش نزولی، اگر کندل بعدی نیز نزولی باشد، قطعا روند صعودی به نزولی تغییر کرده است.
- تشکیل یک کندل چکش نزولی در یک روند صعودی، و سپس ایجاد چند کندل نزولی نشان از استمرار روند نزولی است و باید انتظار بکشید تا پس از اتمام این روند وارد سهم شوید.
- و اگر چکش نزولی تشکیل شده در یک روند صعودی را در نظر بگیرید و کندل بعدی آن یک کندل صعودی با قیمت نهایی بالاتر از چکش باشد، دیگر چکش را فراموش کنید و بدانید که اعتبار آن ساقط است.
علل شکل گیری چکش در روند
تحلیل های تکنیکال از بهترین ابزارهای پیش بینی روند بازار هستند که مبتنی بر اعداد و ارقام و ریاضیات اند اما نباید هر نتیجه گیری از آنها را به صورت قطعی فرض کرد و رخداد آن را انتظار کشید. این ها تماما به صورت تطبیق الگوهای قبلی با داده های فعلی هستند و هیچ الزامی برای وقوع آنها نیست. کندل چکش و الگوی تشکیل شده در آن، نشان دهنده تغییر روند است. یک روند نزولی که به انتها رسیده و حال باید به سمت صعود پیش برود. اعتبار این الگو به سایه ای است که در کندل چکش تشکیل شده است. بلندی بیشتر سایه نشانه اعتبار بیشتر و قدرت بالای خریداران خواهد بود. برای اطلاق چکش به یک کندل، باید چندین کندل قبلی آن نزولی بوده باشد تا با یک روند نزولی هم خوانی داشته باشد. یک موضوع دیگر در این کندل، عدم وجود شاخ بر روی بدنه است.
این نشان می دهد که این جدال یک رقابت سخت برای حفظ قیمت در منطقه حمایتی خریداران است. حمایتی که تا آخرین لحظات معاملات وجود دارد و اجازه نزولی شدن را نمی دهد و اگر زمان بیشتری به آنها تعلق گیرد، می توانند به طور کامل آن را به روند صعودی تبدیل کنند. این زمان بیشتر همان کندل روز بعد است که باید قیمت نهایی بالاتر از چکش را به ثبت برساند. در واقع باید این رویه صعودی در چند کندل بعدی تداوم داشته باشد. این محدوده حمایتی نباید نقض شود و به همین دلیل است که توصیه جدی تحلیلگران به معامله گران این است که کندل های قبل و بعد از چکش، نباید به هیچ عنوان وارد منطقه حمایتی شوند. این یک نکته بسیار مهم برای معامله است.
حد ضرر در الگوی چکش
به صورت عام، حد ضرر الگوی چکش را انتهای دم کندل در نظر می گیرند. یعنی اگر قیمت کندل بعدی، از انتهای دم پایین تر باشد، قطعا این کندل نقض شده است. همچنین بسیار دقیق باشید که اگر کندل چکش، روند صعودی را تایید نکرده و وارد یک روند نزولی شود، احتمالا قدرت زیادی در سقوط سهم خواهد داشت و سیگنال فروش در زیر دم کندل چکش صادر می شود. بنابراین در هر روند نزولی باید تعداد زیادی از چکش هایی را شاهد باشید که نقض شده و روند نزولی قدرتمندتر از قبل به حرکت خود ادامه داده باشد.
در انتها ذکر این نکته ضروری است که تجربیات معامله گران در بستر واقعی معاملات، نشان می دهد که علم بررسی کندل ها، می تواند کمک بسیاری در پیش بینی روند و جلوگیری از زیان نماید. بنابراین هیچ گاه آموزش و یادگیری الگوها و تحلیل تکنیکال را فراموش نکنید و به جد آن را دنبال نمایید. همچنین شما می توانید در مورد کندل دوجی یا کندل مرد به دار آویخته به شکل کامل نیز مطالعه نمایید.
خط روند چیست؟ با انواع آن آشنا شوید!
همان طور که میدانید یکی از بهترین روشهای ارزیابی سهم در زمان حال و آینده استفاده از تحلیل تکنیکال است که شما با استفاده از آن قادر به تشخیص سهم خوب در بازار بوده و میتوانید سرمایه خود را روند صعودی چیست؟ در سهم موردنظر تزریق نمایید یا با تشخیص نقاط مقاومت، سرمایه خود را از سهم خارج کنید. بههرحال یکی از ابزارهای مهم در فرآیند تحلیل تکنیکال، خطوط روند هستند که از پایهترین و مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار میآید.
به زبان ساده خط روند جهت حرکت بازار را نشان میدهد. نمودار یک سهم هیچوقت روند یا رفتار یکسانی نداشته و در نقاط مختلف تغییر جهت میدهد. اگر نمودار یک سهم را بررسی کرده باشید متوجه میشوید که با نوسانات قیمتی که در سهم ایجاد میشود، نمودار سهم به حالت زیگزاگی به حرکت خود ادامه میدهد. این خطوط زیگزاگی مجموعهای از موجهای پی در پی هستند که از موجهای صعودی و نزولی تشکیلشدهاند. در این مقاله سعی داریم شمارا بیشتر با فرآیند خطوط روند آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
تعریف خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال به منظور ارزیابی سهم است که با استفاده از آن میتوانید جهت حرکت سهم یا بازار را مشخص کنید یا تا حدودی تخمین بزنید. در نظر داشته باشید که برای رسم این خط در تحلیلهای خود حداقل به 2 نقطه نیاز است. خط روند را از وصل کردن قلههای نمودار یا درههای پیدرپی میتوان رسم کرد. خطوط روند از لحاظ زمانی در سه دسته کوتاهمدت، روند صعودی چیست؟ بلندمدت و میانمدت جای میگیرند که در اصطلاح هر چه روند بلندمدتتر در نظر گرفته شود از اعتبار بالاتری برخوردار است. به این نکته توجه داشته باشید که خطوط روند به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم میشود. در ادامه با هر یک از خطوط روند بیشتر آشنا خواهید شد.
آشنایی با انواع خط روند
در این بخش به بررسی انواع خطوط روند می پردازیم:
1/ بررسی خطوط روند صعودی
در صورتی که قیمت سهم در حالت افزایش باشد به دنبال آن خطوط روند در حالت صعودی قرار خواهند گرفت در این حالت خطوط روند صعودی از نقاط پایینی به شکل پیدرپی به وجود میآید. از به هم پیوستن نقاط پایینی، خط روند افزایشی شکل میگیرد. طبیعتاً خطوط روند صعودی، خطوط شیبدار مثبتی هستند که قسمتهای کف قیمتی را به هم متصل میکنند و در تمامی نمودارها کاربرد دارد. در نظر داشته باشید که در نمودارها از متصل کردن نقاط پایینی به همدیگر خط روندی ایجاد میشود که بهنوعی نقش حمایتی دارد. همچنین در روندهای صعودی ایجاد موجهای برگشتی کوتاه رو به پایین یک امر طبیعی بوده و جای نگرانی ندارد چرا که در مجموع این روندهای بازگشتی، از قسمت یا نقاط پایینی رد نمیشوند. خط روندی که فقط بین دو نقطه رسم شده باشد از اعتبار کمتری روند صعودی چیست؟ برخوردار است تا خط روندی که از 3 نقطه تشکیل شده است. برای درک بهتر خطوط روند صعودی به تصویر زیر دقت نمایید.
2/ بررسی خطوط روند نزولی
برعکس حالت قبلی در صورتی که سهم از نظر قیمتی در حالت کاهشی قرار گرفته باشد به دنبال آن در نمودار سهم روند نزولی را شاهد خواهیم بود که خطوط روند نزولی در این حالت از به هم وصل کردن قلههای روند صعودی چیست؟ پی در پی نمودار، تشکیل میشود. برعکس حالت صعودی در این بخش باید در نظر داشته باشید که در روندهای کاهشی به وجود آن موجهای برگشتی صعودی امری طبیعی است که در این حالت رخ میدهد و معمولاً از نقاط قله قبلی بالاتر نمیروند. در روند کاهشی بعد از اتصال نقاط بالایی به یکدیگر خطی تشکیل میشود که نقش سطح مقاومت را به خود میگیرد. به این نکته مهم توجه کنید که روند کاهشی میتواند درنتیجه کاهش قیمت در سطح مقاومت یک سهم ایجاد شود که در این حالت فروشندگان دارای اهرم قدرت بوده و بر پایین آوردن قیمت سهمها تأکید دارند. بهمنظور درک بهتر از خطوط روند نزولی به تصویر زیر دقت نمایید.
3/ بررسی خطوط روند خنثی
تا این بخش با خطوط روند صعودی و نزولی بیشتر آشنا شدیم، اما خطوط روند خنثی به روندهایی گفته میشود که در آن قیمت سهم به طور میانگین در یک بازه مشخص در حال تغییر و نوسان است و باعث ایجاد یک روند خنثی شده و علائمی از خطوط روند صعودی و نزولی در روند سهم به چشم نمیخورد. در این حالت کاهش و افزایش قیمت سهم اصطلاحاً بین دو سطح حمایت و مقاومت در حال پیشروی است. در این سهمها معمولاً معاملهگران انتظارات محدودی از این سهم دارند که منجر به ایجاد خطوط روند خنثی میشود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت نمایید.
عوامل موثر در اعتبار سنجی خطوط روند در سهم
عوامل مختلفی باعث اعتبار خطوط روند یک سهم میباشند که در این بخش به این عوامل خواهیم پرداخت:
1/ شیب خط روند:
معمولاً در این حالت هر مقداری که شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن در ماندگاری کمتر میشود و احتمال منحل شدن آن وجود دارد. از نظر استانداردی معمولاً شیبهای 45 درجه از اعتبار خوبی برخوردار هستند.
2/ بازه زمانی بررسی سهم:
در ارزیابی سهم و استفاده از ابزار خطوط روند باید توجه داشته باشید که انتخاب بازه زمانی نیز یکی از برگ خریدهای بسیار مهم است. برای نمونه ممکن است خطوط روند سهمی در بازه زمانی 4 ماهه بهصورت نزولی باشد اما در بازه یکساله دارای خط روند افزایشی یا صعودی باشد. در این حالت معمولاً خطوط روند بلندمدت دارای اعتبار بیشتری خواهند بود.
3/ تعداد برخورد با نمودار قیمتی:
توجه داشته باشید که هر چه تعداد برخورد خطوط روند با نمودار قیمتی بیشتر باشد، از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
4/ میزان کاهش و افزایش قیمت سهم:
دقت داشته باشید که در این مورد هر مقدار کندلهای بالاتری در روند نزول و صعود ثبت شوند احتمال منحل شدن روند شدت میگیرد. در این حالت بهعنوان نمونه ممکن است سهمی چند روز پی در پی درگیر صف خرید یا صف فروش باشد و در همین وضعیت هم بسته شود. این سهمها معمولاً در معرض شکست خطوط روند قرار میگیرند.
سیگنال خرید در روند افزایشی
در روندهای صعودی ما میتوانیم زمان مناسب برای ورود به سهم را مشخص کنیم. در همین راستا وقتی قیمت به خط روند نزدیک شد یا آن را لمس کرد، زمان مناسبی برای ورود به سهم به شمار میآید چرا که بعد از آن سهم روند افزایشی به خود میگیرد که بهترین زمان برای خرید سهم است.
سیگنال فروش در روند کاهشی
طی تجربههایی که در بازار در سهمهای مختلف داشتیم، در روندهای کاهشی تا زمان شکسته شدن خط روند نزولی باید صبر داشته باشید اما اگر شما در روند نزولی اقدام به خرید سهم کرده باشید، بهترین زمان برای ثبت سفارش فروش زمانی است که منحنی قیمت نزدیک خط روند شده باشد یا بهتر اینکه آن را لمس کند.
بررسی فواصل نقاط رسم خطوط روند
در بخشهای قبلی به این موضوع پرداختیم که هر مقدار تعداد نقاط برخورد بیشتر باشد آن خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود. حداقل نقاط لازم برای ترسیم خطوط روند 2 نقطه است. معمولاً فاصله مناسب بین نقاط به واسطه چند عامل دیگر تشخیص داده میشود که عبارتاند از:
- مقیاس زمانی رسم نمودار
- محدوده تغییرات قیمت
- نظرات شخصی تحلیلکننده
اگر فاصله بین دو نقطهای که به آن اشاره کردیم خیلی زیاد باشد نمیتوان به آن خط روند اتکا کرد. معمولاً بهترین خطوط روند از تعدادی نقطه حداقل (یا حداکثر) با فواصل زمانی منطقی که بهصورت هموار و پی در پی خط روند را نشان میدهند، تشکیلشده است.
سخن آخر
همان طور که در این مقاله مطالعه کردید، بیشتر سعی بر این داشتیم که یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال را تشریح کنیم و از زوایای مختلف به بررسی آن بپردازیم. شما به عنوان یک معاملهگر و شخصی که خواهان ورود به یک سهم است باید با استفاده از ارزیابی و تحلیلهای خود برای این امر اقدام کنید. در نظر داشته باشید که تحلیل یک سهم از دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال امکانپذیر است که در این بخش ما بیشتر بر امر تکنیکال پرداختیم. در همین روش تکنیکال شما از ابزارهای بیشماری میتوانید برای تحلیل خود استفاده کنید و هیچوقت فقط با استفاده از یک ابزار به نتیجه قطعی نرسید. بهتر است یکی یا دو روش را در فرآیند تکنیکال ترکیب نمایید که نتیجه شما برای ورود یا خروج از سهم پایه و اساس محکمتری داشته باشد.
الگوها (Patterns) در مقابل روند ها (Trends) : تفاوت این دو چیست؟
شناسایی الگوها و روندها تکنیکی است که توسط تحلیلگران برای مطالعه میزان عرضه و تقاضای دارایی که در بازار آزاد معامله می شود ، مورد استفاده قرار می گیرد. یک روند ، جهت کلی قیمت در طی یک دوره زمانی است. الگو مجموعه ای از داده ها است که از یک فرم قابل تشخیص پیروی می کند ، که سپس تحلیلگران با استفاده از آن سعی در یافتن داده های فعلی می کنند.
نکات کلیدی
روند ، جهت کلی قیمت در طی یک دوره زمانی است.
الگو مجموعه ای از داده ها است که از یک فرم قابل تشخیص پیروی می کند ، که تحلیلگران سپس سعی در یافتن داده های فعلی می کنند.
بیشتر معامله گران در جهت روند معامله می کنند. معامله گرانی که در خلاف جهت روند معامله می کنند ، سرمایه گذاران مخالف روند یا خلاف گرا (contrarian investors) نامیده می شوند.
خطوط روند پایه و اساس اکثر الگوهای نموداری هستند.
روندها
در تحلیل تکنیکال ، روندها با استفاده از خطوط روند یا حرکات قیمت ، وقتی قیمت نوسانات اوج افزایشی را در روند صعودی ایجاد می کند ، یا نوسانات کف کاهشی را در روند نزولی نشان می دهد مشخص می شوند . سه نوع روند اصلی وجود دارد ، صعودی (up) ، نزولی (down) و جانبی (sideways).
روند صعودی (uptrend) با افزایش کلی قیمت مشخص شده است. هیچ روندی به مدت طولانی به سمت بالا حرکت نمی کند ، بنابراین همیشه نوسانات وجود خواهند داشت ، اما جهت کلی باید افزایشی باشد.
روند نزولی (downtrend) زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک دارایی طی یک بازه زمانی به سمت پایین حرکت کند. در حالی که ممکن است قیمت به طور متناوب افزایش یا کاهش یابد ، روند نزولی با قله های پایین تر و فرورفتگی های پایین تر در طول زمان مشخص می شود.
روندها ممکن است در کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ایجاد شوند. معمولاً سرمایه گذاران در دارایی هایی سرمایه گذاری می کنند که تا زمان ادامه یافتن روند فعلی سودآورباشند. سرمایه گذاری هایی که فقط در صورت بازگشت روند سودآور هستند دارای ریسک بیشتری هستند. تحلیلگران از خطوط روند و کانال هایی استفاده می کنند که اساساً مرزهایی برای نوسانات قیمت در تلاش برای شناسایی و تعریف روندها هستند. روند صعودی از طریق برخورد قیمت دارایی به یک سری سطوح (higher high) و (higher low) ، مشخص می شود ، در حالی که روندهای نزولی با (lower high) و (lower روند صعودی چیست؟ low) مشخص می شوند. بیشتر معامله گران در جهت روند معامله می کنند. معامله گرانی که مخالف روند سرمایه گذاری می کنند ، سرمایه گذاران مخالف روند نامیده می شوند.
الگوها (Patterns)
الگوها یک سری داده هستند که به روش قابل تشخیصی تکرار می شوند. می توان آن ها را در پیشینه یک دارایی که مورد ارزیابی قرار گرفته و یا دارایی های دیگر با خصوصیات مشابه شناسایی کرد. الگوها اغلب شامل مطالعه حجم فروش و همچنین قیمت هستند. الگوها می توانند در یک روند نزولی یا صعودی رخ دهند ، یا می توانند شروع یک روند جدید را نشان دهند.
الگوها شکل گیری های مشخصی هستند که توسط حرکت قیمت های دارایی در نمودار ایجاد می شوند. یک الگو توسط خطی مشخص می شود که نقاط مشترک قیمت مانند قیمت بسته شدن یا سطوح اوج یا کف را در یک دوره زمانی خاص به هم متصل می کند. چارتیست ها به دنبال شناسایی الگوها به عنوان راهی برای پیش بینی جهت آینده قیمت دارایی ها هستند.
الگوها در سه نوع کف (bottoming)، سقف (topping) و ادامه دهنده (continuation) وجود دارند. الگوی “follow-through day” نمونه ای از الگویی است که برخی از تحلیلگران برای شناسایی نقاط کف بازار از آن استفاده می کنند. الگوی سقف سر و شانه ها “head-and-shoulders” در بین معامله گران روزانه و نوسانی محبوب است ، در حالی که الگوهای ادامه دهنده شامل “cup-and-handle” ، “flat base” و “three weeks tight” می باشند.
“روند دوست شماست” یک عبارت متداول در بین تحلیلگران تکنیکال است. اغلب با ایجاد یک نمودار خطی می توان یک روند را یافت. خط روند ، خطی است که بین سقف و کف تشکیل شده است. اگر خط به سمت بالا برود ، روند صعودی است. اگر خط روند شیب نزولی داشته باشد ، روند نزولی است. خطوط روند (Trendlines) پایه و اساس اکثر الگوهای نموداری هستند.
اغلب ما تا به حال به این سوال برخوردهایم که افت قیمت در سهامی که داریم بلندمدت است یا صرفا به اصطلاح سکسکه بازار است. بعضی از ما سهامهایی را در این موقعیت فروختهایم و تنها چند روز بعد شاهد دستیابی به قلههای قیمتی جدیدی از آن سهم بودیم . این سناریو میتواند آزاردهنده و خیلی آشنا باشد. اگر بدانید که چگونه اصلاحات قیمتی را به درستی تشخیص دهید و شروع به پیشرفت در عملکرد خود بکنید، میتوانید کاملا از این سناریو دوری کنید.
- اصلاح یک جور بازگشت قیمتی موقتی است که در روندهای بلندمدت اتفاق میافتد.
- اصلاح در یک روند صعودی توسط ایجاد کفهای بالاتر و همینطور سقفهای بالاتر تشخیص داده میشود.
- در سمت مقابل بازگشت زمانی اتفاق میافتد که سمت و سوی روند تغییر کند.
- زمانیکه بازگشت اتفاق میافتد، قیمت تمایل دارد در جهتی که بازگشت اتفاق افتاده برای یک دوره طولانیتر به حرکت خود ادامه دهد.
- بازگشتها معمولا به وسیله الگوهای شناخته شده مانند سقف دوقلو تشخیص داده میشوند.
اصلاحها بازگشتهای قیمتی موقتی هستند که در روندهای بزرگتر تشکیل میشوند. نکته کلیدی در این بین این است که این بازگشتهای قیمتی موقتی باشند و نشاندهنده تغییر در روند بزرگتر نباشند.
توجه کنید با وجود اصلاح، روند بلندمدتی که در چارت پایینی نشان داده شده سالم مانده است. قیمت سهم همچنان در حال رشد کردن است. وقتی قیمت به سمت بالا حرکت میکند ، سقف جدیدی میسازد و وقتی پایین میآید مجددا قبل از رسیدن به کف قبلی حرکت رو به بالای خود را آغاز میکند. این حرکت یکی از اصول یک روند رو به بالا است که حتما باید سقفهای بالاتر از سقفهای قبلی و کفهای بالاتر از کفهای قبلی تشکیل گردد. تا زمانی که این اتفاق میافتد روند صعودی است.
تنها اگر یکبار در روند صعودی کفی پایینتر از کف قبلی و سقفی پایینتر از سقف قبلی تشکیل شود روند زیر سوال میرود و ممکن است بازگشت قیمتی رخ دهد.
در سمت مقابل، یک بازگشت قیمتی زمانی رخ میدهد که روند قیمتی دارایی تغییر مسیر بدهد. این بدان معنی است که قیمت به حرکت در این جهت مخالف برای یک دوره طولانی ادامه دهد. این تغییرات جهت، میتواند به صورت صعود بعد از یک روند نزولی یا نزول بعد از یک روند نزولی باشدو
بیشتر اوقات این تغییر یک انتقال(تغییر بزرگ) در قیمت است. هرچند ممکن است یک عقبنشینی (پولبک) باشد تا قیمت به جهت قبلی خود برسد. این غیرممکن است که فورا بگوییم اصلاح قیمتی فعلی یک پولبک(عقبنشینی) است یا ادامه بازگشت قیمتی. این تغییر میتواند یک تغییر ناگهانی باشد یا روزها، هفتهها یا حتی سالها طول بکشد تا شکل بگیرد.
میانگین متحرک (MA) و خطوط روند به معاملهگران در تشخیص تغییر روندها کمک میکند. بازگشتهای بین روز برای معاملهگران روزانه مهم است، ام افرادی با دید بلندتر یا سرمایهگذاران بر روی تغییرات ماهانه یا فصلی تمرکز میکنند. همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده زمانی که قیمت به زیر یک میانگین متحرک یا خط روند میرود، معاملهگران میدانند که باید منتظر یک تغییر روند باشند.
این نمودار نشان میدهد که قیمت دارایی در یک روند صعودی در حال حرکت است و درحال تشکیل سقفهای بالاتر از قبل و کفهای بالاتر از قبل میباشد. سپس قیمت به پایین خط روند سقوط میکند و کفی پایینتر از کف قبلی تشکیل میدهد. دارایی یک پولبک تشکیل میدهد اما به روند نزولی خود باز هم ادامه میدهد. زمانیکه قیمت شروع به ساخت سقفها و کفهایی بالاتر از سقفها و کفهای قبلی بکند، نشاندهنده تغییر روند به روند صعودی خواهد بود.
مهم است که راه تشخیص اصلاح و بازگشت قیمت را بدانید. چند تفاوت عمده و کلیدی بین این دو وجود دارد و شما باید در دستهبندی تحرکات قیمتی این تفاوتها را لحاظ کنید:
اقدام به فروش توسط موسسات (معاملات سطح کلان)
حفظ سود توسط معاملهگران خرد (معاملات سطح خرد)
اشتیاق بسیار کم به خرید
وجود علاقه به خرید حین نزول
چندین الگوی بازگشتی-معمولا الگوهای نموداری (سقف دوقلو)
عدم وجود الگوهای برگشتی یا درصورت وجود به تعداد بسیار کم-معمولا محدود به کندلها
افزایش اشتیاق کوتاه مدت
بدون تغییر در اشتیاق کوتاه مدت
اشتیاق کوتاه مدت
بازگشت بلندمدت ، بیش از چند هفته به طول میانجامد
بازگشت کوتاهمدت ،تنها یک تا دو هفته به طول میانجامد.
تایم فریم(قالب زمانی)
تغییر یا پیشبینی تغییر بنیادی
بدون تغییر بنیادی
میتواند در هر زمانی رخ بدهد حتی در حین معاملات عادی
معمولا پس از سودهای بزرگ رخ میدهد
شمعهای برگشتی-این نوع شمعها (کندلها) شامل پوشا ، سربازها و دیگر الگوهای شمعی مشابه است.
شمعهای عادی یا همان عدم تعجب-این نوع از شمعها معمولا دارای قسمت پایینی یا بالایی بلند هستند
همانگونه که در جدول بالا میبینید ، به خاطر داشته باشید که اشتیاق کوتاه مدت با تاخیر مشخص میگردد پس ممکن است مشکل باشد بر اساس تایم فریمتان در مورد آن تصمیم بگیرید.
جدول بالا را میتوان به این صورت خلاصه کرد که بگوییم اصلاحها نوعی بیتصمیمی در حرکتشان دارند و بازگشتها اقدامات محکم و مطمئنی را نشان میدهند. حجم ممکن است هنگام پولبک پایین باشد اما در بازگشت، قیمت جهش کند. اولی منفعل است ؛ دومی تهاجمی است. کفهای بالاتر و سقفهای بالاتر نشاندهنده اصلاح قیمت در یک روند صعودی هستند، در حالیکه بازگشتهای قیمتی معمولا بر خلاف آنها توسط الگوهایی مانند سقف دوقلو- دو سقف هم اندازه و سپس یک کف جدید- یا الگوی سر و شانه- سقف پایینتری که در ادامه یک کف پایینتر نیز ایجاد میکند- شناخته میشود. حتی حرکات کوتاه مدت که توسط شمعهای تکی بازتاب مییابند در زمان اصلاح قیمتی منفعلترند، در حالیکه شمعهایی که هنگام تغییر جهت یک روند صعودی شکل میگیرند معمولا بسیار بلند و با تحرک و جنبندگی بالا هستند.
خب، چرا تشخیص اصلاح قیمتی انقدر مهم است؟ هرگاه که اصلاح قیمتی رخ میدهد، بیشتر معاملهگران و سرمایهگذاران با یک تصمیمگیری سخت مواجه میشوند. آنها سه گزینه در پیشروی خود دارند:
- برای فروش دست نگه دارند که در صورت تبدیل شدن آن به تغییر جهت روند میتواند منجر به زیانهای بزرگی گردد.
- فروش و خرید مجدد در صورت بازگشت قیمتی ، که نتیجه بی چون و چرای آن اتلاف مقداری پول به دلیل کمیسیونها (کارمزدها) و شکافها است و همچنین ممکن است فرصت خرید مجددی ، در صورت رشد سریع قیمت دست ندهد .
- فروش بی درنگ که میتواند منجر به از دست رفتن موقعیت کسب سود در صورت بازگشت قیمت شود.
با تشخیص درست تحرکات و اینکه آیا شاهد اصلاح قیمت هستید یا بازگشت روند قیمت را شاهد هستید شما قادر خواهید بود هزینههای خود را کاهش دهید و ضررهای خود را محدود و به سودهای بیشتری دستیابید.
برای اینکه قادر به تشخیص اصلاح باشید باید تشخیص محدوده را بیاموزید.
نسبتهای اصلاحی فیبوناچی ابزارهایی عالی برای محاسبه محدوده اصلاح هستند . از ابزار فیبوناچی اصلاحی که در اکثر نرمافزارهای تحلیل نمودار موجود است، برای کشیدن خطی از سقف به کف آخرین موج اصلی استفاده کنید.
اصلاحاتی بین 23%و 78% از موج اصلی شایع هستند. این بدان معنی نیست که سهام 23% افت میکند. در حقیقت، به این معنی است که اگر سهم اخیرا از 10$ به اندازه 5$ رشد داشته احتمالا حداقل 23% از این حرکت 5 دلاری را اصلاح خواهد کرد- یا به عبارتی 1.15 دلار . اگر هنوز روند رو به بالا باشد، با فرض اینکه 15$ یک سقف جدید بوده و 10$ کف قبلی بوده، پس میتوانیم نتیجه بگیریم که روند صعودی هنوز سالم است و البته این در صورتی است که طی حرکتی جدید سقف جدیدی بسازد. اگر به بالای 15$ نرسید و شروع به افت مجدد کرد شاید زمان آن رسیده که از آن خارج شوید.
نقاط بازگشتی سطوحی هستند که معمولا برای تعیین کردن محدوده اصلاحی استفاده میگردند. از آنجاییکه قیمت معمولا اطراف نقاط بازگشتی سطوح حمایت و مقاومت معکوس میشود اگر قیمت بیتوجه به این نقاط از آنها عبور کند نشانگر یک روند قوی است. نقاط بازگشتی معمولا توسط معامله گران استفاده میگردند، آنها از قیمتهای دیروز برای نشان دادن محدوده حمایت و مقاومت برای روز معاملاتی بعد استفاده میکنند.
اگر خط روند اصلی که روند اصلی را تشکیل داده با حجم بالایی شکسته شود، احتمالا بازگشت روند قیمتی رخ خواهد داد. الگوهای نمودار و شمعها معمولا به همراه خط روندها استفاده میگردند تا بازگشت قیمتی را تایید کنند.
چارت پایینی این قضیه را در عمل نشان میدهد ، یک روند نزولی در آنجا مستقر است، اما پس از آن قیمت به بالای خط روند حرکت میکند. در این نقطه، قیمت یک کف بالاتر ساخته. در پی این شکست خط روند، اصلاح کوچکی رخ میدهد اما بعد از آن قیمت بازهم بالاتر میرود در حالیکه از حجم قوی هم برخوردار است. این حرکت دیگر اصلاح در یک روند نزولی محسوب نمیشود (اصلاح روند نزولی رشد قیمت است) به دلیل آنکه این موج به طور کلی روند را برگردانده است و روند اصلی الان صعودی است.
معامله با سیگنالهای اشتباه
حتی یک اصلاح قیمت که تمام قیدهای ذکر شده در جدول بالا را داشته باشد ممکن است با کوچکترین اخطار تبدیل به بازگشت روند قیمتی شود. بهترین روش برای حفاظت از خودتان در مقابل چنین بازگشتهایی استفاده از سفارشاتی با قابلیت ایجاد حدضرر است.
به طور خاص، شما میخواهید ریسک خروج حین اصلاح قیمتی را پایین بیاورید و همزمان قادر به خروج موفق از بازگشت قیمتی باشید . این کار احتیاج به تمرین دارد و غیرممکن است که همیشه در آن موفق باشید. گاهی اوقات، چیزی که به نظر بازگشت قیمتی میآید تنها یک اصلاح قیمتی بوده و چیزی که به نظر اصلاح قیمتی میآمد ممکن است به بازگشت روند ختم شود.
به عنوان یک معاملهگر بین اصلاح و بازگشت قیمت تفاوت قائل شوید. بدون این دانش و آگاهی شما دچار ریسک خروج بسیار زودهنگام و از دست دادن موقعیت سود، نگهداری بیش از حد و رسیدن به ضرر و یا از دست دادن پول و تلف کردن سرمایه به واسطه پرداخت کمیسیونها و کارمزدها/شکافها، هستید. با ترکیب تحلیل تکنیکال و تعدادی از معیارهای پایهای تشخیص ،شما قادرخواهید بود از خودتان در مقابل این ریسک محافظت کنید و سرمایه معاملاتی خود را بهتر استفاده کنید..
دیدگاه شما