حقوق ناشی از مالکیت سهام
گفتار اول: حقوق ناشی از مالکیت سهام
با مالکیت سهام، حقوقی به سهام داران داده می شود که می توان از آن به عنوان حقوق اختصاصی یا انفرادی شرکا تعبیر کرد و در اساسنامه یا با تصمیم نهادهای شرکت نمی توان این حقوق را نقض کرد. حقوق ناشی از مالکیت سهم متعدد است و در مواد مختلف لایحه قانونی 1347 به آنها اشاره کرده است. برای بررسی بهتر این حقوق لازم است آنها را به حقوق مالی و غیر مالی تقسیم کنیم.
الف) حقوق مالی
حقوق مالی ناشی از مالکیت سهام به طور کلی بر دو نوع است: حق سهیم شدن در سود شرکت و حق سهیم شدن در دارایی شرکت. البته، شریک حقوق مالی دیگری نیز دارد که در جای خود از آنها صحبت خواهیم کرد؛ از جمله حق تعقیب مدیران شرکت و مطالبه خسارت احتمالی از آنان و حق مخالفت با افزایش تعهدات بدون رضایت او.
بند اول: سهیم شدن در سود. اگر شریک قسمتی از سرمایه را تأمین کند، هدفش این است که در سود حاصل از ارزش اسمی به چه معناست؟ شرکت سهیم باشد. میزان سود هر سهام دار در مجمع عمومی عادی سالانه معین می شود(ماده 240 لایحه قانونی 1347). منظور از سود، سود قابل تقسیم است که عبارت است از سود خالص سال مالی شرکت منهای زیانهای سالهای مالی قبل و اندوخته قانونی مذکور در ماده 238 (کسر یک بیستم از سود خالص در هر سال) و سایر اندوخته های اختیاری بعلاوه سود قابل تقسیم سالهای قبل که تقسیم نشده است(ماده 239 لایحه قانونی 1347). بدین ترتیب، اگر چه مجمع عمومی مکلف به تعیین سود شرکت است، مکلف به تقسیم آن نیست، مگر پس از وضع اندوخته های قانونی؛ امری که اغلب میان سهام داران اقلیت و سهام داران اکثریت و مدیران شرکت ـ که به سوء استفاده از رأی اکثریت متهم می شوند ـ اختلاف ایجاد می کند.
با توجه به بند 3 ماده 158 لایحه قانونی 1347 و مواد بعد از آن، سود قابل تقسیم باید به صورت نقد به صاحب سهم پرداخت شود، نه به صورت سهام جدید، مگر در قالب افزایش سرمایه. اما، انتقال اندوخته قانونی به سرمایه در هیچ قالبی مجاز نیست(تبصره 2 ماده 158 لایحه قانونی 1347).
به هر حال، در مورد پرداخت سود لازم است به چند نکته اشاره کنیم:
1.میزان سود. به طور اصولی میزان سود قابل تقسیم، با توجه به ارزش اسمی سهام متعلق به هر کدام از سهام داران تعیین می شود. اما، اگر برای بعضی از سهام امتیازی معین شده باشد، این ترتیب اصولی بر هم می خورد؛ برای مثال، ممکن است امتیاز این گونه سهام ـ که گفتیم از آن به سهام ممتاز تعبیر می شود ـ این باشد که صاحب آنها قبل از سهام داران دیگر سود خود را دریافت کند، یا مبلغی بیش از سهام داران دیگر به او اختصاص داده شود. در هر حال، پرداخت سود موکول به این است که سودی حاصل شده باشد؛ در غیر این صورت، پرداخت هر گونه وجهی به صاحبان سهام به منزله پرداخت سود موهوم است که قانون گذار آن را ممنوع اعلام کرده است(ماده 240 لایحه قانونی 1347).
2. پرداخت سود موهوم. پرداخت سود موکول به احراز عمومی بر ارزش اسمی به چه معناست؟ این است که سود قابل تقسیم وجود دارد. هرگاه برخلاف این قاعده مبلغی به صاحبان سهام پرداخت شود، آن مبلغ سود موهوم تلقی می شود(ماده 240 لایحه قانونی 1347)؛ مانند وقتی که پیش از رسیدن سال مالی یا بررسی حسابها مبالغی میان صاحبان سهام تقسیم شود. پرداخت سود موهوم، در واقع، به منزله تقسیم سرمایه است که آن هم وثیقه پرداخت طلب طلبکاران از شرکت می باشد. پرداخت سود ثابت به بعضی از صاحبان سهام نیز ممنوع است که به نظر ما این مورد از مصادیق پرداخت سود موهوم محسوب می شود. منظور از سود ثالث این است که در اساسنامه پیش بینی گردد ـ یا در مجمع عمومی تصمیم گرفته شود ـ که به بعضی از سهام داران بدون توجه به سود یا زیان شرکت، در هر سال مالی، مبلغی معین پرداخت گردد. هرگاه شرکت سود واقعی نداشته باشد، پرداخت هر مبلغی به صاحبان سهام در حکم برداشت از سرمایه است و باید ممنوع شود. قانون گذار در بند اول ماده 258 لایحه قانونی 1347 برای رئیس شرکت و اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل آن که بدون صورت دارایی و ترازنامه یا به استناد صورت دارایی و تراز نامه مزور سود موهومی را بین سهام داران تقسیم کرده باشند مجازات حبس از یک سال تا سه سال معین کرده است. بدیهی است پرداخت سود موهوم موجب مسئولیت مدنی پرداخت کنندگان است که اشخاص ذی نفع می توانند دعوای راجع به آن را به طور مستقل یا به تبع دعوای جزایی در دادگاه صلاحیت دار مطرح کنند. علاوه بر این، براساس مقررات عام، صاحبان سهم مکلف به اعاده مبالغی هستند که من غیر حق دریافت کرده اند، خواه منافع موهوم را آگاهانه دریافت کرده باشند، خواه از موهوم بودن آن آگاه نبوده باشند.
3. نحوه پرداخت سود. « نحوه پرداخت سود قابل تقسیم توسط مجمع عمومی تعیین می شود و اگر مجمع عمومی در خصوص نحوه پرداخت تصمیمی نگرفته باشد هیئت مدیره نحوه پرداخت را تعیین خواهد نمود. ولی در هر حال، پرداخت سود به صاحبان سهام باید ظرف هشت ماه پس ازتصمیم مجمع عمومی راجع به تقسیم سود انجام پذیرد»(ماده 240 لایحه قانونی 1347). قانون گذار ما بر خلاف آنچه در قانون فرانسه پذیرفته شده، تمدید این مهلت را ـ حتی با اجازه دادگاه ـ مجاز ندانسته است.
در ماده 13 ـ 232L قانون تجارت فرانسه، برای پرداخت سود قابل تقسیم، نه ماه مهلت پس از تصمیم مجمع عمومی معین و پیش بینی شده است که این مهلت به درخواست هیئت مدیره و با قرار رئیس دادگاه تجارت قابل تمدید است. پرداخت سود ممکن است از طریق واریز مبلغ آن به حساب بانکی شخصی اشخاص ذی نفع صورت گیرد، یا اینکه به صورت نقدیف از طریق حواله، یا از طریق دیگر، بسته به نظر مجمع عمومی.
بند دوم: سهیم شدن در دارایی شرکت. سهام داران شرکت به نسبت سهامشان در دارایی شرکت سهیم هستند؛ در نتیجه:
1.صاحبان سهام در زمان حیات شرکت، در صورت تصمیم به افزایش سرمایه، به نسبت سهامی که مالک اند در خرید سهام جدید حق تقدم دارند (ماده 166 لایحه قانونی 1347)؛ این حق تقدم بدین علت است که افزایش ارزش دارایی شرکت در زمان حیات آن به نسبت سرمایه به کسی جز سهام داران نرسد و نیز بدین علت است که سهام داران شرکت، در طول حیات آن از پاره ای حقوق مالی محروم می شوند؛ برای مثال، قسمتی از سود خالص شرکت که باید بین آنان تقسیم شود، به عنوان اندوخته قانونی یا اختیاری کسر می شود و در شرکت باقی می ماند. البته، مجمع عمومی می تواند تحت شرایطی که در بحث افزایش سرمایه خواهیم گفت این حق تقدم را از آنان سلب کند. تصمیم مجمع عمومی باید تحت شرایط خاص مقرر در قانون ارزش اسمی به چه معناست؟ ارزش اسمی به چه معناست؟ اتخاذ شود، وگرنه باطل خواهد بود(مواد 167 به بعد لایحه قانونی 1347).
2. در زمان انحلال شرکت و پس از پرداخت بدهی های آن، شرکا، به نسبت سهام خود در شرکت، از دارایی باقیمانده سهم خواهند برد، مگر اینکه برخی از شرکا دارای سهام ممتاز باشند و امتیاز سهام آنان این باشد که در زمان تقسیم دارایی شرکت، ترجیحاً مبلغ سهام ممتاز پرداخت شود و پس از پرداخت این سهام پیزی باقی نماند که به نسبت سهام عادی پرداخت شود.
ب) حقوق غیرمالی
حقوق غیرمالی ناشی از مالکیت سهام به طور کلی بر چهار نوع است: حق اطلاع، حق عضویت در شرکت، حق رأی و حق انتقال سهام.
حق اطلاع صاحبان سهم قبل از تشکیل مجامع عمومی اعمال می شود؛ به همین دلیل، هنگام بحث در مورد مجامع عمومی دربارۀ آن صحبت خواهیم کرد و در اینجا به توضیح در مورد سه نوع دیگر حقوق غیرمالی سهام داران می پردازیم.
بند اول: حق عضویت در شرکت. سهام دار داری این حق مسلم است که عضو شرکت باشد و بدون رضایت او نمی توان او را از شرکت خارج کرد. مع ذلک، قانون گذار در برخی موارد در شرایطی صاحبان سهام را از این حق محروم کرده است؛ مانند وقتی که صاحب سهم خطایی مرتکب شود که قانون اخراج او شرکت را توجیه کند. در ماده 35 لایحه قانونی 1347 به شرکت اجازه داده شده در صورتی که صاحب سهمی، پس از اخطار از طرف شرکت با رعایت شرایط مقرر در این ماده، مبلغ مورد مطالبه و خسارت تأخیر آن را پرداخت نکند او را با فروش سهامش در بورس اوراق بهادار ـ در صورتی که این گونه سهام در بورس پذیرفته شده باشد ـ از شرکت اخراج کند. مثال دیگر، مورد مندرج در ماده 45 همین لایحه است که به موجب آن اگر صاحب سهمی که قرار است سهامش تبدیل به سهام با نام شود، خود را معرفی نکند، سهام بی نام او به حراج گذاشته می شود و ممکن است از شرکت اخراج شود.
هرگاه شرکت بخواهد سرمایه اش را به طور اجباری (ماده 141 لایحه قانونی 1347) یا به طور اختیاری ( ماده 189 لایحه قانونی 1347) کاهش دهد و با این کاهش، سهم یک یا چند نفر از صاحبان سهام باطل شود، صاحب یا صاحبان چنین سهامی باید از شرکت خارج شوند. البته، چنین فرض نادری عمدتاً در صورتی پیش می آید که سهام دار یا سهام دارانی فقط صاحب یک سهم باشند. فرض کنیم شرکت تصمیم می گیرد یک درصد از تعداد سهام را با رعایت تبصره ماده 189 لایحه قانونی 1347 کاهش دهد. چون کاهش سرمایه باید بدون لطمه وارد شدن به تساوی حقوق سهام داران انجام شود(ماده 189 لایحه قانونی 1347)، اشخاصی که دارای یک سهم هستند از شرکت خارج خواهند شد.
مسئله ای که در اینجا مطرح می شود این است که آیا جدای از مواردی که قانون اجازه اخراج شریکی از شرکت سهامی را داده است می توان در اساسنامه پیش بینی کرد که مجمع عمومی در شرایط خاصی حق اخراج شریک یا گروهی از شرکا را دارد. اگر چنین امری در مورد شرکتهای اشخاص، به دلیل اهمیت شخصیت شرکا، مجاز باشد، در مورد شرکتهای سهامی محل تردید است. اما، در موارد خاصی در مورد شرکتهای اخیر نیز اهمیت می یابد. فرض کنیم یکی از صاحبان سهام شرکت سهامی «الف» خود یک شرکت باشد که آن را شرکت «ب» می نامیم. اگر بر اثر فعل و انفعالاتی در شرکت «ب»، کنترل آن در اختیار رقبای شرکت «الف» قرار گیرد، حضور نماینده شرکت «ب» (صاحب سهم در شرکت «الف») در مجامع شرکت «الف» ممکن است موجب وارد آمدن لطمات اقتصادی به شرکت «الف» شود. آیا در چنین حالتی می توان شرکت صاحب سهم یعنی شرکت «ب» را از شرکت «الف» اخراج کرد؟
در فرانسه میان دادگاه های تالی این کشور اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از دادگاه های استیناف قبول کرده اند که هرگاه قید اخراج صاحب سهم در اساسنامه شرکت سهامی مشروط بر ارتکاب خطا باشد، یا اینکه اخراج او از انحلال شرکت به سبب عدم سازگاری شرکا، جلوگیری کند، اخراج شریک با تصمیم مجمع عمومی مجاز خواهد بود.
در حقوق ایران به نظر نمی رسد چنین امری مجاز باشد، مگر آنکه تمامی شرکا اساسنامه ای را که در آن چنین حقی به مجمع عمومی داده شده است امضا کرده باشند و این امر میسر نیست، مگر آنکه، در مورد شرکت سهامی عام، همه شرکا ـ اعم از مؤسسان و پذیره نویسان ـ در جلسه مجمع عمومی مؤسس، موضوع ماده 17 لایحه قانونی 1347، شرکت کرده و اساسنامه آن را تصویب کرده باشند و در مورد شرکتهای سهامی خاص، همه شرکا اساسنامه را امضا کرده باشند. قبول این نظر مبتنی بر قبول این واقعیت است که در این صورت، توافق بر اخراج سهم جنبه قراردادی دارد و چون قانون گذار این امر را منع نکرده است، قابل پذیرش است. به هر حال، بهتر است قانون گذار راه حل اخراج شریک به دلایل موجه را پیش بینی کند؛ چه در غیر این صورت ممکن است عدم سازگاری شرکا به انحلال شرکت بینجامد و نتایج نامطلوبی داشته باشد.
بند دوم: حق رأی. حق رأی یکی از اساسی ترین حقوق ناشی از مالکیت سهم است که لازم است به چند نکته در مورد آن اشاره کنیم:
1.اصل نسبی بودن حق رأی و استثنای آن. حق رأی در قانون ایران از مهم ترین حقوق فردی صاحب سهم است. این حق به سهام دار امکان می دهد در تصمیمات دسته جمعی راجع به شرکت مشارکت داشته باشد.
حق رأی سهام داران در شرکت سهامی، در اصل، تابع اصلی نسبیت است؛ یعنی هرکس در شرکت سهامی بیشتری داشته باشد از حق رأی بیشتری برخوردار است؛ چه «. هر سهم داری یک رأی خواهد بود». این قاعده را که در تبصره ماده 75 لایحه قانونی 1347 در مورد حق رأی سهام داران در مجمع عمومی مؤسس آمده است، می توان با استفاده از اصل وحدت ملاک در مورد حق رأی آنان در مجامع دیگر نیز صادق دانست. مع ذلک، قانون گذار در یک مورد اصل نسبیت را مخدوش کرده است و آن زمانی است که در اساسنامه برای سهام دار یا سهام دارانی سهام ممتاز در نظر گرفته شده اباشد و برای مثال سهام ممتاز به صاحب آن حق رأیی چند برابر سهام عادی بدهد. ماده 123ـ225L قانون تجارت فرانسه، با برهم زدن اصل نسبیت، حق رأی سهام داران را محدود کرده است؛ بدین ترتیب که صدور سهام ممتاز با حق رأی متعدد برای صاحب سهم ممنوع است، مگر اینکه در اساسنامه قید شود بعضی از سهام با نام حق رأی دو برابر دارند. این اقدام قانون گذار فرانسه برای این بوده است که به شرکتها اجازه دهد از یک طرف سهام داران قدیمی و وفادار را در شرکت نگه دارند و از طرف دیگر از در اختیار گرفتن کنترل شرکت به وسیله سهام داران جدید جلوگیری کنند. به نظر می رسد قانون گذار ما نیز به همین دیل حق صدور سهام ممتاز با حق رأی چند برابر را پیش بینی کرده است؛ اما نامحدود بودن تعداد آرایی که می توان برای یک سهم در نظر گرفت گاه ممکن است به سوء استفاده مؤسسان و تضییع حقوق سهام داران دیگر بینجامد؛ سهام دارانی که در رأی گیری در مجامع در اقلیت قرار می گیرند، در حالی که ممکن است سرمایه بیشتری داشته باشند.
2. حذف حق رأی. فرانسه به موجب قانون پانزدهم ژوئیه 1978، شرکتهای سهامی می توانند سهامی منتشر کنند که فاقد حق رأی برای سهام دار مالک آنها باشد. مدیران شرکت سهامی با استفاده از این گونه سهام می توانند بدون تغییر نسبت رأی گیری موجود، سرمایه شرکت را افزایش دهند. فایده این راه حل این است که رقبا نمی توانند کنترل شرکت را به دست بگیرند. در حقوق ایران، چنین سهامی وجود ندارد و چون قواعد راجع به حق رأی سهام داران جنبه نظم عمومی دارد، ایچاد چنین سهامی ممنوع است؛ در نتیجه محروم کردن سهام داران از حق رأی در اساسنامه هم بلااثر خواهد بود.
مع ذلک، باید گفت حق رأی صاحب سهم جنبه مطلق دارد و گاه قابل حذف است؛ مانند صاحب سهمی که مبلغ اسمی سهام خود را پرداخت نکرده و با وجود اخطار شرکت از پرداخت باقیمانده مبلغ آن خودداری کرده است(مواد 35 لغایت 37 لایحه قانونی 1347)، یا دارنده سهام با نام یا بی نام که مطابق مواد 43 به بعد لایحه مذکور باید سهام خود را تعویض کند و در مهلت های مقرر آن را تعویض نکرده است(ماده 49 لایحه قانونی 1347).
3. عدول از حق رأی. همان طور که گفتیم، حق رأی از اساسی ترین حقوق ناشی از مالکیت سهم است، سهام دار در استفاده از آن آزادی کامل دارد، و هر گونه اقدامی از جانب شرکت برای حذف آن ممنوع است. در اینجا سؤالی که مطرح می شود این است که خود سهام دار می تواند از حق رأی خود عدول کند یا خیر.
عدول از حق رأی صورتهای مختلفی دارد؛ برای مثال، ممکن است صاحب سهم حق رأی خود را به سهام دار دیگری منتقل کند، بدون آنکه از مالکیت سهم چشم پوشی نماید، یا اینکه ممکن است انتقال گیرنده سهمی به طور غیر قابل برگشت در مقابل انتقال دهنده از حق رأی خود صرف نظر کند تا انتقال دهنده به جای او از این حق رأی استفاده کند. این گونه اقدامات برخلاف حقوق اساسی صاحب سهم است و باطل تلقی می شود. به عکس، اعطای نمایندگی صاحب سهم به دیگران منع قانونی ندارد و عدول از حق رأی محسوب نمی شود؛ چه این امر به منزله اعطای وکالت است و صاحب سهم همواره می تواند وکیل در رأی را عزل کند. به علاوه، ماده 102 لایحه قانونی 1347 حضور وکیل در مجامع عمومی را به منزله حضور صاحب سهم تلقی کرده است؛ بنابراین، هرگاه وکالت اعطا شده به صورت بلاعزل باشد، چون این امر به منزله انتقال حق رأی صاحب سهام به دیگری است و آزادی عمل او را در رأی گیری مخدوش می کند باید آن را باطل تلقی کرد. این امر به طور کلی در هر موردی که آزادی رأی صاحب سهم از او گرفته شود صادق است؛ مانند وقتی که صاحب سهمی در مقابل سهامداران دیگر متعهد می شود در جلسه مجمع عمومی در جهت خاصی رأی بدهد، یا اینکه در مقابل صاحب سهم دیگر، تعهد می کند در مجمع عمومی به عضویت او در هیئت مدیره رأی بدهد.
4. ضمانت اجرای جزایی اعمال حق رأی. قانون گذار علاوه بر اینکه از لحاظ مدنی، اقداماتی را که آزادی حق رأی صاحب سهم را مخدوش می سازد باطل تلقی کرده است، از نظر جزایی نیز برخی از این گونه اقدامات را محکوم نموده است. به موجب ماده 257 لایحه قانونی 1347: «رئیس و اعضای هیئت رئیسه هر مجمع عمومی که مقررات راجع به حق رأی صاحبان سهام را رعایت نکرده باشند، به مجازات مذکور در ماده 255 محکوم خواهند شد». البته، مجازات مورد نظر که عبارت است از جزای نقدی از 20 هزار تا 200 هزار ریال در حال حاضر بسیار ناچیز است؛ ولی همین که قانون گذار به عدم رعایت حق رأی صاحب سهم جنبه کیفری داده است نشان دهنده ی این است که او به اهمیت حفظ حق رأی صاحب سهم در شرکت سهامی واقف است؛ چه این امر به منزله حفظ دموکراسی در محدوده ای کوچک، یعنی در محدوده شرکت سهامی است.
بند سوم: حق انتقال سهم به وسیله دارنده آن. همان طور که در بحث راجع به خصایص سهم گفتیم، یکی از خصایص بارز سهم این است که قابل انتقال است. بنابراین، نه خود صاحب سهم می تواند از حق انتقال عدول کند و نه شرکت می تواند این حق را از او بگیرد(قسمت اخیر ماده 24 لایحه قانونی 1347).
مع ذلک، در مورد شرکتهای سهامی خاص می توان در اساسنامه یا مجمع عمومی فوق العاده نقل و انتقال سهام را به موافقت مدیران شرکت یا مجامع عمومی صاحبان سهام موکول کرد(مفهوم مخالف ماده 41 لایحه قانونی 1347). البته، این گفته به معنای آن نیست که می توان در شرکت سهامی خاص حق انتقال صاحب سهم را به طور مطلق از او گرفت، بلکه بدین معناست که شرکت باید با ورود منتقل الیهی که انتقال دهنده معرفی می کند موافقت کند.
ارزش اسمی، ذاتی، دفتری و بازاری؛ کدام مهمتر است؟
بازارهای مالی پر از اصطلاحات و لغاتی هستند که ممکن است در ابتدا پیچیده و گیجکننده به نظر برسند. یکی از این موارد انواع ارزش سهام است. بسیاری از افرادی که دست به معامله سهام مختلف میزنند، آگاهی چندانی در خصوص روشهای مختلف ارزشگذاری ندارند. تفاوت میان ارزش اسمی و دفتری و فرق آن با ارزش ذاتی و بازاری خود از جمله مسائلی است که شاید بسیاری از افراد درک صحیحی از آن نداشته باشند.
احتمالا بپرسید مگر میشود یک سهام واحد چند نوع ارزش داشته باشد؟ برای اینکه بتوانیم تفاوت میان شیوههای ارزشگذاری سهام را بهتر درک کنیم، بهتر است ابتدا به مفهوم ارزشگذاری بپردازیم و در ادامه هر یک از شیوههای مذکور را به طور مختصر شرح دهیم. به این ترتیب تفاوت میان ارزش اسمی و دفتری، ذاتی و بازاری را بهتر متوجه خواهیم شد.
ارزش سهام به چه معناست؟
برای بیان این مسئله بیایید ابتدا نگاهی ساده به بازار سهام داشته باشیم. افراد با قصد سودآوری وارد این بازار میشوند. یعنی هدف همه این است که به کمک معامله سهام مختلف کسب سود کنند. به همین ترتیب شرکتهای پذیرفتهشده در این بازار، سهام خود را به عنوان دارایی به سهامداران و سرمایهگذاران میفروشند.
سهام مذکور که به عنوان بخشی از دارایی یک شرکت محسوب میشود، در اختیار سرمایهگذاران قرار خواهد گرفت تا آن را معامله کنند. اما این دارایی تنها یک ارزش ندارد. به طور کلی با توجه به شرایط و دلایلی مختلفی که وجود دارد، ارزشگذاری سهام به شیوههای مختلفی انجام خواهد شد. در ادامه چند نوع از این شیوهها را با هم بررسی میکنیم.
بیشتر بخوانید
انواع ارزش سهام در بورس اوراق بهادار
اکنون که متوجه ارزش سهام شدیم لازم است به انواع ارزشگذاری سهام بپردازیم. در بورس اوراق بهادار ایران، سهام دارای سه نوع ارزش رسمی و یک نوع ارزش غیررسمی هستند. در نتیجه چهار نوع ارزشگذاری مختلف برای سهام داریم. هر یک از این شیوههای ارزشگذاری در موارد خاصی مورد استفاده قرار میگیرند. این چهار ارزش عبارتند از:
- ارزش اسمی
- ارزش بازاری
- ارزش ذاتی
- ارزش دفتری
در ادامه هر یک از این چهار شیوه را بررسی خواهیم کرد.
ارزش اسمی
یکی از مهمترین و نخستین شیوههای ارزشگذاری سهام در بورس ارزش اسمی نام دارد. برای اینکه بهتر بتوانیم این مسئله را درک کنیم باید به زمان پذیرش یک شرکت در بازار بورس توجه کنیم. در واقع زمانی که یک شرکت سهام خود را برای عرضه در بازار بورس ارائه میکند، باید درصدی از مالکیتش را از طریق عرضه اولیه به فروش برساند. به این ترتیب سرمایهگذاران میتوانند سهام مذکور را خریداری کنند.
در علوم مالی ارزش اسمی را معادل ارزش صوری یک برگه سهام میدانند. هنگام تاسیس شرکت و انتشار سهام، این ارزش برای هر برگه سهام مشخص میشود. سپس در اساسنامه نیز قید میشود.
ارزش اسمی برابر است با سرمایه شرکت تقسیم بر تعداد برگههای سهام. در بازار بورس ایران، ارزش اسمی برابر است با هزار ریال یا ۱۰۰ تومان.
ارزش بازاری
زمانی که یک شرکت در بازار بورس پذیرفته شود، یا به عبارت دیگر در قالب یک شرکت سهامی شناخته شود و سهامداران اقدام به خرید و فروش سهام آن کنند، طبیعی است که قیمت سهم دیگر با آن قیمت اولیه برابر نخواهد بود. یعنی در جریان معامله سهام، قیمت آن ممکن است افزایش پیدا کند.
این امر ناشی از اثر عرضه و تقاضا در بازار سهام است. اگر تعداد خریداران بیشتر از فروشندگان باشد، این مسئله نشاندهنده تقاضای بیشتر در سهم است. به این ترتیب فروشندگان قیمت سهام را بالا میبرند تا از این طریق سود بیشتری نصیبشان شود. قیمتی که در چنین شرایطی بر روی سهام گذاشته میشود ارزش بازاری آن نام دارد. به همین ترتیب اگر خریداران کم شوند این امر نشان از کاهش تقاضا خواهد داشت. در این صورت فروشندگان بیشتر خواهند شد و در نتیجه ارزش بازاری سهام کم میشود.
این افتوخیز قیمتی، نوسان نام دارد. نوسان قیمتی در نمودار سهام و توسط نرمافزارهای مختلف قابل مشاهده است. تحلیلگران بازار سرمایه برای تحلیل و آنالیز سهام شرکتها، به این موارد توجه میکنند.
اما پیشتر در خصوص تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی به طور مفصل مطالبی را بیان کردهایم. ارزش بازاری سهام در تحلیل تکنیکال حائز اهمیت است. در این شیوه تحلیلی با استفاده از ارزش بازاری سهام، ارزش ذاتی آن پیشبینی میشود. تحلیل بنیادی نیز با تکیه بر اخبار سیاسی و عوامل محیطی سعی در یافتن ارزش ذاتی سهام دارد.
بیشتر بخوانید
ارزش ذاتی
برای درک بهتر ارزش اسمی و دفتری و ذاتی سهام مختلف، در این قسمت توضیح میدهیم که ارزش ذاتی چیست. ارزش ذاتی نشاندهنده ارزش سهام در آینده است و رسما در جایی ثبت و ترسیم نمیشود. همانگونه که اشاره شد، افراد و تحلیلگران مختلفی این ارزش را تحلیل میکنند.
برای درک بهتر این نوع از ارزشگذاری سهام، اجازه دهید به همان نقطه ابتدایی بازگردیم. یعنی زمانی که شرکتی تازه وارد بازار بورس میشود. فرض کنید سهام یک شرکت پس از مدتی، از سوی سرمایهگذاران مورد استقبال قرار میگیرد. اینگونه در نظر بگیرید که ارزش بازاری آن پس از مدتی به عدد ۱۵۰ تومان برسد. اکنون تصور کنید شرکت مذکور در زمینه صادرات فرش مشغول فعالیت باشد. بعد از یک ماه اخبار مربوط به تحریم صادرات ایران به کشورهای دیگر به گوش میرسد. این امر به آن معنا خواهد بود که هیچیک از شرکتها دیگر نمیتوانند محصولات خود را به خارج از کشور صادر کنند. در نتیجه تمام شرکتهایی که در زمینه صادرات انواع کالاهای گوناگون فعالیت دارند، ورشکسته خواهند شد.
درست در همین شرایط است که سرمایهگذارانی که سهام شرکت مذکور را دارند و اخبار آن را دنبال میکنند، زودتر از سایرین اقدام به فروش سهام خود میکنند. در ادامه سایر سرمایهگذاران نیز که این اخبار را شنیدهاند، سهام آن شرکت را نخواهند خرید. در نتیجه روند معامله سهام این شرکت دستخوش تغییر خواهد شد. در این زمان و به دلیل عدم خرید سهام، عرضه از تقاضا پیشی خواهد گرفت و ارزش سهام کم خواهد شد. در نتیجه به همان ۱۰۰ تومان اولیه خواهد رسید. در این مثال، گفتیم که ارزش بازاری برابر ۱۵۰ تومان است ولی ارزش ذاتی سهام مذکور در ماه بعدی ۱۰۰ تومان خواهد بود.
بیشتر بخوانید
ارزش دفتری
اما آخرین مورد از ارزشگذاری سهام، ارزش دفتری است. بسیاری از افراد از تفاوت میان ارزش اسمی و دفتری آگاه نیستند. زمانی که شرکتی به هر دلیلی منحل یا ورشکسته شود، سهامداران آن در پی فهمیدن این مطلب خواهند بود که سرمایهشان چه خواهد شد؟ آیا ارزش آن کم میشود؟ سوالاتی از این قبیل همواره دغدغه سهامداران در چنین شرایطی است.
اما ارزش دفتری با تقسیم حقوق صاحبان سهام بر تعداد سهام محاسبه میشود. به این ترتیب مشخص میشود که اگر شرکت منحل یا ورشکسته شود، پس از اینکه تمام بدهیهای آن پرداخت شد، سهم سرمایهگذاران و سهامداران چه خواهد بود و چه مبلغی نصیب آنان خواهد شد.
به بیان دیگر با کسر مجموع بدهیهای شرکت از مجموع داراییهای آن، رقمی به دست میآید که ارزش سرمایه سهامداران شرکت یا به عبارت دیگر حقوق صاحبان سهام را نشان میدهد. سپس با تقسیم ارزش سرمایه سهامداران شرکت بر تعداد سهام منتشره، ارزش دفتری هر سهم به دست میآید.
جمعبندی
در این مطلب در خصوص تفاوت میان شیوههای ارزشگذاری سهام در بازار بورس ایران صحبت کردیم. گفتیم که به طور کلی چهار شیوه برای این منظور وجود دارد که طبق آن ارزش دفتری، ارزش ذاتی، ارزش اسمی و ارزش بازاری سهام مشخص میشود. آنچه در این میان مهم است درک تفاوت میان این ارزشهاست.
گفتیم که ارزش اسمی ارزشی است که در ابتدای عرضه سهام شرکتی در بازار برای آن تعیین میشود. این ارزش در بورس ایران برابر با ۱۰۰ تومان است. ارزش بازاری ارزشی است که طی معاملات سهام و در نتیجه عرضه و تقاضا در بازار بر آن گذارده میشود. ارزش ذاتی اما ارزشی است که قیمت سهام به آن میل میکند. ارزش دفتری نیز قیمتی است که از تقسیم حقوق صاحبان سهام بر تعداد سهام به دست میآید.
با توجه به نسبتهای مالی به ویژه نسبتهای نقدینگی که در محاسبه ارزش دفتری میتوانند به کار آیند، میتوانید در خصوص اینکه تا چه زمانی در سهام بمانید و کی از آن خارج شوید، تصمیم بگیرید.
شرایط تادیه مبلغ اسمی سهام جدید
ماده 158- تأديه مبلغ اسمي سهام جديد به يكي از طرق زير امكانپذير است :
- پرداخت مبلغ اسمي سهم به نقد
- تبديل مطالبات نقدي حال شده اشخاص از شركت به سهام جديد
- انتقال سود تقسيم نشده يا اندوخته يا عوايد حاصله از اضافه ارزش سهام جديد به سرمايه شركت
- تبديل اوراق قرضه به سهام
تبصره 1- فقط در شركت سهامي خاص تأديه مبلغ اسمي سهام جديد به غير نقد نيز مجاز است.
تبصره 2- انتقال اندوخته قانوني به سرمايه ممنوع است.
ماده 159- افزايش سرمايه از طريق بالابردن مبلغ اسمي سهام موجود در صورتي كه براي صاحبان سهام ايجاد تعهد كند ممكن نخواهد بود مگر آنكه كليه صاحبان سهام با آن موافق باشند.
ماده 160- شركت ميتواند سهام جديد را برابر مبلغ اسمي بفروشد يا اينكه مبلغي علاوه بر مبلغ اسمي سهم بعنوان اضافه ارزش سهم از خريداران دريافت كند. شركت ميتواند عوايد حاصله از اضافه ارزش سهام فروخته شده را به اندوخته منتقل سازد يا نقداً بين صاحبان سهام سابق تقسيم كند يا در ازاء آن سهام جديد به صاحبان سهام سابق بدهد.
ماده 161- مجمع عمومي فوقالعاده به پيشنهاد هيأت مديره پس از قرائت گزارش بازرس يا بازرسان شركت در مورد افزايش سرمايه شركت اتخاذ تصميم ميكند.
تبصره 1- مجمع عمومي فوقالعاده كه در مورد افزايش سرمايه اتخاذ تصميم ميكند شرايط مربوط به فروش سهام جديد و تأديه قيمت آن را تعيين يا اختيار تعيين آن را به هيأت مديره واگذار خواهد كرد.
تبصره 2- پيشنهاد هيأت مديره راجع به افزايش سرمايه بايد متضمن توجيه لزوم افزايش سرمايه و نيز شامل گزارشي درباره امور شركت از بدو سال مالي در جريان و اگر تا آن موقع مجمع عمومي نسبت به حسابهاي سال مالي قبل تصميم نگرفته باشد حاكي از وضع شركت از ابتداي سال مالي قبل باشد گزارش بازرس يا بازرسان بايد شامل اظهارنظر درباره پيشنهاد هيأت مديره باشد.
ماده 162- مجمع عمومي فوقالعاده ميتواند به هيأت مديره اجازه دهد كه ظرف مدت معيني كه نبايد از پنج سال تجاوز كند سرمايه شركت را تا ميزان مبلغ معيني به يكي از طرق مذكور در اين قانون افزايش دهد.
ماده 163- هيأت مديره در هر حال مكلف است درهر نوبت پس از عملي ساختن افزايش سرمايه حداكثر ظرف يكماه مراتب را ضمن اصلاح اساسنامه در قسمت مربوط به مقدار سرمايه ثبت شده شركت به مرجع ثبت شركتها اعلام كند تا پس از ثبت جهت اطلاع عموم آگهي شود.
ماده 164- اساسنامه شركت نميتواند متضمن اختيار افزايش سرمايه براي هيأت مديره باشد.
ماده 165- مادام كه سرمايه قبلي شركت تماماً تأديه نشده است افزايش سرمايه شركت تحت هيچ عنواني مجاز نخواهد بود.
ماده 166- در خريد سهام جديد صاحبان سهام شركت به نسبت سهامي كه مالكند حق تقدم دارند و اين حق قابل نقل و انتقال است مهلتي كه طي آن سهامداران ميتوانند حق تقدم مذكور را اعمال كنند كمتر از شصت روز نخواهد بود. اين مهلت از روزي كه براي پذيرهنويسي تعيين ميگردد شروع ميشود.
ماده 167- مجمع عمومي فوقالعاده كه افزايش سرمايه را از طريق فروش سهام جديد تصويب ميكند يا اجازه آن را به هيأت مديره ميدهد ميتواند حق تقدم صاحبان سهام را نسبت به پذيرهنويسي تمام يا قسمتي از سهام جديد از آنان سلب كند به شرط آنكه چنين تصميمي پس از قرائت گزارش هيأت مديره و گزارش بازرس يا بازرسان شركت اتخاذ گردد وگرنه باطل خواهد بود.
تبصره- گزارش هيأت مديره مذكور در اين ماده بايد مشتمل بر توجيه لزوم افزايش سرمايه و سلب حق تقدم از سهامداران و معرفي شخص يا اشخاصي كه سهام جديد براي تخصيص به آنها در نظر گرفته شده است و تعداد و قيمت اين گونه سهام و عواملي كه در تعيين قيمت درنظر گرفته شده است باشد. گزارش بازرس يا بازرسان بايد حاكي از تأييد عوامل و جهاتي باشد كه در گزارش هيأت مديره ذكر شده است.
ماده 168- در مورد ماده 167 چنانچه سلب حق تقدم در پذيرهنويسي سهام جديد از بعضي از صاحبان سهام به نفع بعض ديگر انجام ميگيرد. سهامداراني كه سهام جديد براي تخصيص به آنها در نظر گرفته شده است حق ندارند در اخذ رأي درباره سلب حق تقدم ساير سهامداران شركت كنند. در احتساب حد نصاب رسميت جلسه و اكثريت لازم جهت معتبر بودن تصميمات مجمع عمومي سهام سهامداراني كه سهام جديد براي تخصيص به آنها در نظر گرفته شده است به حساب نخواهد آمد.
ماده 169- در شركتهاي سهامي خاص پس از اتخاذ تصميم راجع به افزايش سرمايه از طريق انتشار سهام جديد بايد مراتب از طريق نشر آگهي در روزنامه كثيرالانتشاري كه آگهيهاي مربوط به شركت در آن نشر ميگردد به اطلاع صاحبان سهام برسد در اين آگهي بايد اطلاعات مربوط به افزايش سرمايه و مبلغ اسمي سهام جديد و حسب مورد مبلغ اضافه ارزش سهم و تعداد سهامي كه هر صاحب سهم به نسبت سهام خود حق تقدم در خريد آنها را دارد و مهلت پذيرهنويسي و نحوه پرداخت ذكر شود. در صورتي كه برابر سهام جديد شرايط خاصي در نظر گرفته شده باشد چگونگي اين شرايط در آگهي قيد خواهد شد.
ماده 170- در شركتهاي سهامي عام پس از اتخاذ تصميم راجع به افزايش سرمايه از طريق انتشار سهام جديد بايد آگهي به نحو مذكور در ماده 169 منتشر و در آن قيد شود كه صاحبان سهام بينام براي دريافت گواهينامه حق خريد سهامي كه حق تقدم در خريد آن را دارند ظرف مهلت معين كه نبايد كمتر از بيست روز باشد به مراكزي كه از طرف شركت تعيين و در آگهي قيد شده است مراجعه كنند. براي صاحبان سهام با نام گواهينامههاي حق خريد بايد توسط پست سفارشي ارسال گردد.
نسبت p/e در بورس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
در بررسی و تحلیل بنیادی نمادهای بورسی، گاها با مفاهیم و اصطلاحاتی مواجه میشویم که بسیاری از تحلیلگران و معامله گران بازار سرمایه از آن استفاده میکنند. اگر در بازار سرمایه سابقه فعالیت داشته باشید، احتمالا اصطلاح نسبت P/E را زیاد شنیده اید. این نسبت یکی از مفاهیم کاربردی در تحلیل بنیادی سهام است و کاربرد زیادی در بررسی ارزندگی سهم دارد. در این مقاله قصد داریم شما را با این مفهوم بیشتر آشنا کنیم.
نسبت P/E چیست و چگونه محاسبه میشود؟ با ما همراه باشید.
مفهوم قیمت و سود سهام
قبل از بررسی موضوع، شما باید ابتدا با دو کمیت قیمت و سود سالانه سهم آشنا باشید.
قیمت (Price) سهم چیست؟
در مورد قیمت سهم، معمولا از دو قیمت اسمی و قیمت بازار یاد میشود. قیمت اسمی (ارزش اسمی) سهم مبلغی است که در اساسنامه برای هر سهم تعیین شده است و این قیمت روی ورقه سهم نیز قید میشود. تعیین قیمت اسمی به این معنا نیست که سهم باید به قیمت اسمی به معامله شود. بلکه با توجه به وضع بازار و شرایط شرکت، ممکن است سهام به قیمتهایی بیشتر یا کمتر از ارزش اسمی آن به فروش رود. به طور کلی ارزش اسمی سهم ارتباط مشخصی با قیمت بازار آن ندارد. باید بدانید در بورس ایران، قیمت اسمی تمام سهمهای پذیرفته شده در بازار سرمایه برابر با یک هزار ریال (100 تومان) است.
اما آن چیزی که مهم است قیمت بازار است نه قیمت اسمی سهم. همانطور که میدانید آنچه قیمت روز سهم را در بورس تعیین میکند، میزان عرضه و تقاضا است. برای مثال، ممکن است به علت عملکرد خوب یک شرکت، سرمایهگذاران زیادی متقاضی خرید سهام آن شرکت در بورس باشند، از این رو قیمت آن در بورس براساس میزان تقاضای بازار افزایش خواهد یافت و حتی ممکن است این افزایش تا چندین برابر قیمت اسمی هم باشد. همچنین در صورت عملکرد ضعیف شرکت ممکن است قیمت روز سهم به زیر ارزش اسمی آن بیاید. به طور خلاصه منظور است قیمت سهم، قیمتی است که سهم در بازار بورس مورد معامله قرار میگیرد. این قیمت هر روز ممکن است تغییر کند و نوسانات زیادی داشته باشد.
سود سالانه هر سهم یا EPS سهم چیست؟
اصطلاح ای پی اس EPS مخفف عبارت Earning Per Share است که به معنی درآمد هر سهم (سود هر سهم) است. هر شرکتی در بورس، یک درآمد سالانه دارد. وقتی که شما کل درآمد (سود پس از کسر مالیات) یک شرکت در پایان سال مالی را بر تعداد سهام آن شرکت تقسیم کنید، در واقع سود هر سهم یا EPS آن شرکت را محاسبه کرده اید. در واقع شما به ازای مالکیت بر هر سهم این شرکت، به اندازه EPS سهم در پایان سال مالی سود دریافت خواهید کرد. سود هر سهم یکی از فاکتورهای مهم در تحلیل بنیادی محسوب میشود.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
نسبت P/E یا همان نسبت قیمت به سود سهم چیست؟
حال که با دو مفهوم قیمت و سود سهم آشنا شدید، محاسبه P/E چندان سخت نیست. نسبتی وجود دارد به نام P/E که حاصل تقسیم قیمت سهم بر سود سالانه هر سهم است. این نسبت در دل خود حرفهای زیادی برای گفتن دارد. به عبارتی سهم هایی که دارای P/E کمتری باشند، ریسک بسیار کمتری دارند. وقتی یک سهم P/E چهار دارد یعنی سود هر سهم ۲۵% قیمت سهم است یا به عبارتی این سهم سالی ۲۵% (با قیمت فعلی) به شما سود میرساند. سهم هایی که نسبت P/E بین 3 تا 6 دارند از ریسک کمی برای سرمایه گذاری در بورس برخوردار هستند. اما مفهوم و کاربرد این نسبت به سادگی محاسبه آن نیست!
مفهوم نسبت P/E چیست؟
مفهوم این نسبت به این معنی که یک سرمایه گذار حاضر است به ازای دریافت هر یک ریال سود در پایان سال، چند ریال سرمایه گذاری کند. برای درک بهتر این مفهوم به مثال زیر توجه کنید. فرض کنید شما 10 هزار تومان در بانکی که سالانه 20% سود به شما میدهد، سپرده گذاری میکنید. یعنی در ازای 10 هزار تومان سپرده گذاری شما، سالیانه 2 هزار تومان سود به شما تعلق میگیرد. در این مثال، P/E=10/2=5 خواهد بود. یعنی شما به ازای دریافت یک ریال سود در پایان سال حاضر هستید 5 ریال سرمایه گذاری کنید. در بازار سهام نیز همین مفهوم برقرار است. اگر سهمی 10 هزار تومان است و 200 تومان سود دارد، یعنی نسبت قیمت به سود آن 5 است و شما برای دریافت 20 درصد سود در پایان سال آن را خریداری میکنید.
چگونه از نسبت P/E استفاده کنیم؟
همان طور که ذکر شد که پایین بودن P/E نشان دهنده کم ریسک بودن سهم برای خرید است. پس به چه دلیل P/E یک شرکت در یک گروه مشخص (فرضا گروه دارویی) از P/E یک شرکت دیگر در همان گروه صنعتی بسیار کمتر است ولی در عین تعجب معاملهگران به خرید شرکت با P/E بالاتر مشغول هستند؟ چرا P/E بعضی شرکتها کمتر از 4 یا 3 است اما بازهم کسی سهام آنها را نمیخرد؟ همان گونه که میدانید، بازار سرمایه شاخصی برای سنجش آینده اقتصادی کشور است. معمولا سرمایه گذاران با وضعیت فعلی شرکت کاری ندارند. آنچه مهم است وضعیت اینده شرکت است. در واقع نسبت P/E انتظارات سرمایه گذاران از بازدهی آینده یک شرکت را به ما نشان می دهد. بنابراین در موارد زیادی مشاهده میشود این نسبت بسیار زیاد میشود. برای مثال ممکن است P/E یک سهم به 30 برسد! یعنی قیمت سهم به 30 برابر سود سالانه سهم خواهد رسیده است. در این حالت ممکن است سهامداران انتظار سودهی بالایی از شرکت در اینده نزدیک داشته باشند. باید بدانید خرید سهم تنها بر اساس این نسبت نمیتواند استراتژی مناسبی باشد. ممکن است یک سهم با نسبت P/E بسیار پایین (مثلا 3) در بازار ببینید و با خود بگویید این بهترین گزینه برای خرید است. اما با احتمال زیاد شما در اشتباهید. ممکن است سود سال بعدی سهم به قدری پایین بیاید که نسبت P/E این سهم (با قیمت فعلی) در سال بعد 40 شود!!
نتیجه گیری
در این مطلب به صورت اجمالی درباره نسبت P/E و نحوه محاسبه و استفاده از آن پرداختیم. نکته مهم این است نباید این نسبت را ملاکی برای خرید یا فروش سهم قرار بدهید. بلکه این نسبت، شاخصی برای مقایسه سهم هایی است که به لحاظ بنیادی وضعیت مشابهی دارند و شما نمیتوانید یکی از انها را بر دیگری برتری بدهید. این مقایسه باید در شرکتهای همگروه صورت بگیرد. این جاست که نسبت P/E مورد استفاده قرار میگیرد.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
سهامداران حقیقی و سهامداران حقوقی چه تفاوتی با هم دارند؟
به گزارش «دنیای بورس»، گزارش زیر به این پرسشها پاسخ میدهد.
- سهام چیست؟ سهامدار کیست؟
- منظور از ارزش اسمی و بازاری سهام چیست؟
- چند نوع سهامداران داریم؟
- به چه سهامدارانی حقیقی گفته میشود؟
- سهامداران حقوقی بازار سهام کدامند؟
- دیدگاه سهامداران حقیقی برای خرید و فروش سهام چیست؟
- سهامداران حقوقی چه دیدگاهی دارند؟
- استراتژی سهامداران حقوقی در بازار سرمایه ایران چیست؟
- بازارگردان کیست؟
- آیا سهامداران حقوقی بازارگردانان مناسبی هستند؟
- واکنش بازار سهام به نحوه آرایش سهامداران حقیقی
- رفتار سهامداران حقوقی چگونه به بازار سهام جهت میدهد؟
- خالص خرید و فروش سهامداران حقیقی و حقوقی چطور مشخص میشود؟
- میزان مشارکت سهامداران حقیقی و حقوقی یعنی چه؟
- منظور از تغییر مالکیتهای بورسی چیست؟
- ارزش معاملات کل و خرد بورس چگونه مشخص میشود؟
- خرید و فروش سهامداران حقوقی نوعی سیگنال به بازار است؟
- چرا سهامداران حقوقی در نقش خریدار ظاهر میشوند؟
- آیا تحلیل شرکتهای حقوقی در خصوص ارزندگی سهام همیشه درست است؟
- چرا سهامداران حقوقی فروشنده سهم میشوند؟
سهام چیست؟ سهامدار کیست؟
سهام یکی از انواع اوراق بهادار است، اوراق بهادار یک نوع ابزار مالی است. در اصل شما با پرداخت مبلغی بخشی از سهام یک شرکتی را خریداری میکنید، به طوری که بسته به میزان سهامی که خریداری کردهاید در آن شرکت مالکیت دارید یا به عبارتی سهامدار آن میشوید.
در واقع اگر تمامی سرمایه شرکتی را به قسمتهای مساوی تقسیم کنیم به هر قسمت یک سهم می گویند.
شما با خرید یک سهم مالکیت یک شرکت بورسی را به دست میآورید یا اصطلاحا سهامدار آن شرکت میشوید از طرفی علاوه بر مالکیت یک شرکت، مزایایی هم به شما تعلق میگیرد.
در خارج از بازار سهام برای داشتن مالکیت یک شرکت سرمایه زیادی لازم دارید.
منظور از ارزش اسمی و بازاری سهام چیست؟
هر سهم دارای دو ارزش اسمی و بازاریست. ارزش اسمی در ایران 100 تومان است. مثلا شرکتی که به تازگی تاسیس و وارد بورس اوراق بهادار میشود برای اینکه تعداد سهام را مشخص کند و هر سهم ارزشگذاری شود باید میزان سرمایه را تقسیم بر 100 تومان کند و بعد از مشخص شدن تعداد سهام کل، قیمت یا ارزش بازاری سهم براساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. پس قیمتی که ما روزانه در هر سهم میبینیم همان قیمت بازاری یا واقعی آن سهم است.
چند نوع سهامداران داریم؟
ما دو نوع سهامدار داریم؛ سهامداران حقیقی یا خرد و سهامداران حقوقی یا عمده
به چه سهامدارانی حقیقی گفته میشود؟
هر کدام از ما که دارای هویت فردی جداگانه هستیم یک فرد حقیقی محسوب میشویم.
پس اگر ما افراد حقیقی سهام شرکتی را خریداری کنیم به ما سهامدار حقیقی میگویند. یعنی به صورت انفرادی کد بورسی دریافت کرده و معامله میکنیم.
سهامداران حقوقی بازار سهام کدامند؟
گاه اشخاص حقیقی در کنار هم جمع شده و جدا از شخصیت فردی خود، مجموعهای مستقل مانند سازمانها، نهادها، شرکتها… را تشکیل میدهند.
به این مجموعه که شخصیت فرضی و اعتباری دارد و نام و نشان جداگانه و اهداف مشخصی را دنبال میکند، شخص حقوقی میگویند.
برای مثال شرکت مینو یک شخص حقوقی محسوب میشود. این اشخاص حقوقی توسط افراد حقیقی تحت عنوان هیئت مدیره اداره میشود و میتوانند کد بورسی مختص به خود را دریافت کنند.
پس هرگاه صحبت از سهامداران حقوقی یا بازیگران حقوقی شد منظور همان شرکتهای ثبت شدهای هستند که از طریق این شرکتها اقدام به معامله در بازار سهام میکنند.
شرکتهای سرمایهگذاری، شرکتهای سبدگردانی، صندوقهای سرمایهگذاری، کارگزاریها و … از جمله نهادهای فعال مالی در بازار سرمایه به حساب میآیند که هرکدام یک شخص حقوقی هم محسوب میشوند.
دیدگاه سهامداران حقیقی برای خرید و فروش سهام چیست؟
همانطور که گفته شد، سهامداران حقیقی به صورت انفرادی خرید و فروش میکنند، این افراد اغلب دید کوتاهمدت بر سهام دارند و ممکن است براساس جو و شایعات بازار و یا نظرات و تحلیلهای شخصی خود خرید و فروشهای هیجانی داشته باشند.
البته این به معنای این نیست که تمامی سهامداران حقیقی به این صورت معامله کنند اما قاعدتا ما نمیتوانیم جز عدهای اندک از این افراد را تحلیلگر حرفهای بدانیم.
برخی از این نوع سهامداران مخصوصا تازهواردان بازار در صفهای خرید، خریدار و در صفهای فروش، فروشنده هستند.
رفتار مخرب و هیجانی این دسته از سهامداران میتواند بسیار به بازار سهام آسیب وارد کند.
به همین منظور همواره به این دسته از سهامداران به ویژه تازهواردان پیشنهاد میشود در بدو ورود به بازار سهام یا از طریق صندوقهای سرمایهگذاری اقدام کنند یا از مشورت افراد خبره و تحلیگران معتبر استفاده کنند.
سهامداران حقوقی چه دیدگاهی دارند؟
برخلاف سهامداران حقیقی بازار، سهامداران حقوقی بیشتر نگاه بلندمدت و بنیادی بر سهم دارند.
این سهامداران اصولا تیمی از تحلیلگران حرفهای دارند، با کلیات بازار پیش میروند. در روزهای منفی بازار خریدار و در روزهای مثبت فروشنده میشوند تا تعادل بازار سهام برهم نخورد.
حجم معاملاتی که این دسته از سهامداران انجام میدهند بسیار بیشتر از سهامداران حقیقی است و کمتر رفتار هیجانی از آنها دیده میشود.
استراتژی سهامداران حقوقی در بازار سرمایه ایران چیست؟
در هر سرمایهگذاری اگر تحلیل و تجزیه درستی صورت نگیرد، نتیجهای دلخواه و مطلوبی نخواهد داد. حتی در روزهای مثبت بازار سهام هم هستند افرادی که با رفتار غلط در معاملات متضرر شدهاند.
در نتیجه هر دو دسته سهامدار هم سهامداران حقیقی و هم سهامداران حقوقی باید سهامی را انتخاب کنند که تمامی فاکتورهای ارزندگی را داشته باشد.
سهامداران حقوقی با توجه به حجم زیاد معاملاتی که انجام میدهند، سرمایه کلانی که در بازار سهام دارند و همچنین نظارتی که همواره از سوی نهادناظر، مالکین و سهامداران حقیقی بر عملکرد این شرکتها وجود دارد، باید همواره پاسخگو باشند و در نتیجه تصمیمگیری در خصوص خرید و فروش سهام به شدت در معرض ریسک قرار دارد.
به همین منظور سرمایهگذاری آنها باید براساس تحلیلهای تیمی و کارشناسی صورت گیرد.
در بازار سرمایه ایران سهامداران حقوقی نقش بازارگردان را ایفا میکنند.
بازارگردان کیست؟
بازارگردانی به این صورت است که با خرید و فروش سهام نقدینگی را در بازار به گردش در میآورند، عرضه و تقاضا را بالا میبرند یا به عبارتی سهام در میان سهامداران چه سهامداران حقیقی و چه سهامداران حقوقی دست به دست میشود.
به این ترتیب دو وظیفه خطیر یک بازارگردان افزایش نقدشوندگی سهام و کاهش دامنه نوسان قیمت اوراق بهادار است.
همانطور که گفته شد بازارگردان در روزهای مثبت بازار فروشنده و در منفیهای بازار خریدار میشود تا بازار با نوسان شدید مواجه نباشد.
آیا سهامداران حقوقی بازارگردانان مناسبی هستند؟
با این وجود برخی کارشناسان معتقدند که سهامداران حقوقی نمیتوانند در نقش بازارگردان وظایف خود را به درستی انجام دهند و این کار باید توسط نهاد دیگر انجام شود. چراکه در اینجا منافع سهامداران حقوقی هم درگیر است، به طوری که ممکن است با توجه به رصدگری دقیق و هوشمندانه سریعتر از اخبار مرتبط با سهام شرکتها مطلع شده و واکنش نشان دهند.
موضوعی که در خرید و فروش سهامداران حقوقی باید به آن توجه شود این است که برخی از سهامداران حقوقی تعداد اندکی از سهام شرکتی را دارند که تاثیر زیادی بر قیمت سهم ندارند ولی برخی دیگر با توجه به خرید حجم بالا از سهام شرکتی، میتوانند قیمت و بهای سهمی را تعیین کنند و به نوعی با خرید و فروش به آن جهت بدهند.
به عبارتی میتوانند ایجادکننده یک حرکت مثبت یا منفی در سهم باشند.
واکنش بازار سهام به نحوه آرایش سهامداران حقیقی
تصمیمهای سهامداران حقیقی و سهامداران حقوقی بازار در راستای خرید و فروش سهام همواره مورد توجه اهالی بازار سهام بوده است چرا که رویکرد آنها میتواند بازار را جهت بدهد.
همانطور که گفته شد سهامداران خرد یا همان سهامداران حقیقی بازار اغلب با توجه به دید کوتاهمدتی که دارند نسبت به سهامی توجه نشان میدهند که سود بیشتر در زمان کمتر بدهد فارغ از ارزندگی آن سهم بر اساس فاکتورهای بنیادی.
این موضوع گاه آسیبهای فراوانی به آنها زده و علاوه بر زیانی که گریبانگیرشان شده سهم را دستخوش نوسانات زیاد کرده به طوری که سهمی گاه چند برابر ارزش ذاتی خود معامله میشود و گاه برعکس این موضوع، سهام ارزنده از چشم سهامداران حقیقی دور میماند.
در نتیجه همانطور که گفته شد واکنشهای هیجانی اغلب از سوی این دسته از سهامداران است.
رفتار سهامداران حقوقی چگونه به بازار سهام جهت میدهد؟
سهامداران حقوقی که اغلب براساس تحلیل و ارزندگی سهم معامله انجام میدهند بسیار در جهت دهی به بازار سهام موثرتر از سهامداران حقیقی عمل میکنند. این نوع از سهامداران کمتر هیجانی برخورد کرده هرچند که رفتار آنان ممکن است بازتاب هیجانی به بازار بدهد.
بدینترتیب رصد رفتار این دو دسته از سهامداران بسیار مهم است و روزانه خالص خرید و فروش و همینطور میزان مشارکت و ارزش معاملاتی که توسط افراد حقیقی و حقوقی انجام شده است، بررسی میشود.
خالص خرید و فروش سهامداران حقیقی و حقوقی چطور مشخص میشود؟
هرگاه میزان خرید سهام توسط سهامداران حقیقی و یا سهامداران حقوقی از میزان فروش آن بیشتر باشد، تفاضل ارزش خرید از فروش عددی مثبت را نشان میدهد که بیانگر این است که سهامدار خریدار بوده و یا بالعکس اگر ارزش خرید نسبت به فروش کمتر باشد، تفاضل ارزش خرید از فروش منفی شده و بیانگر فروشنده بودن سهامدار است.
به عبارتی گفته میشود خالص خرید یا فروش سهامداران حقیقی یا سهامداران حقوقی فلان عدد است.
میزان مشارکت سهامداران حقیقی و حقوقی یعنی چه؟
میزان مشارکت بیانگر میزان معاملاتی است که سهامداران حقیقی یا سهامداران حقوقی به نسبت یکدیگر روزانه انجام میدهند.
مثلا میگویند میزان مشارکت سهامداران حقیقی در معاملات فلان روز بیشتر از سهامداران حقوقی بود.
منظور از تغییر مالکیتهای بورسی چیست؟
وقتی میگوییم تغییر مالکیتها در روز مثلا سوم مرداد حقیقی به حقوقی بوده است یعنی نقدینگی از پرتفوی (سبد ارزش اسمی به چه معناست؟ سهام) سهامداران حقیقی به پرتفوی سهامداران حقوقی منتقل شده است یا به عبارتی سهامداران حقیقی بیشتر فروشنده بودند و سهامداران حقوقی خریدار و این موضوع میتواند بالعکس باشد.
ارزش معاملات کل و خرد بورس چگونه مشخص میشود؟
ارزش کل معاملات سهام، مجموع کل خرید و فروشها یا همان معاملات سهامداران حقیقی و سهامداران حقوقی بازار است. اما هرگاه گفته میشود ارزش معاملات خرد فلان عدد است یعنی ارزش معاملات بدون در نظر گرفتن معاملات بلوکی (عمده)، اوراق مشارکت و دادوستدهای صندوقهای سرمایهگذاری.
خرید و فروش سهامداران حقوقی ارزش اسمی به چه معناست؟ نوعی سیگنال به بازار است؟
باتوجه به موارد گفته شده ممکن است این موضوع مطرح شود که سهامداران حقوقی به خاطر حجم معاملات و میزان سرمایهای که در بازار سهام گذاشتهاند، تیم تحلیلگر حرفهای دارند و با توجه به نفوذ بیشتری که دارند زودتر از سهامداران حقیقی از اطلاعات شرکتها آگاه میشوند پس میتوانند لیدر خوبی برای بازار باشند.
پس ما باید با خرید سهامداران حقوقی خریدار شویم یا با فروششان بفروشیم.
اما برای تصمیمگیری باید فاکتورهای زیر را بررسی کنیم:
چرا سهامداران حقوقی در نقش خریدار ظاهر میشوند؟
گاهی ممکن است ببینید که سهامدار حقوقی در یک سهمی در یک محدوده معین خریدار است. از این موضوع دو برداشت میشود داشت.
برداشت اول این است که آن سهامدار حقوقی سهام شرکت را بر اساس فاکتورهای مختلف بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که قیمت فعلی برای خرید سهم مناسب است و یا به عبارتی سهم ارزنده است. به همین دلیل شروع به خرید سهم میکند.
در حالت دیگر سهامدار حقوقی در نقش حمایتکننده سهام وارد عمل میشود. یعنی همانطور که گفته شد با خرید و فروش خود بازار را متعادل نگه میدارد و مانع از نوسانات شدید میشود.
آیا تحلیل شرکتهای حقوقی در خصوص ارزندگی سهام همیشه درست است؟
در این حالت باید سهم را بررسی کنیم که آیا واقعا سهام شرکت ارزش خرید دارد یا خیر. همانطور که میدانید، تحلیلها میتوانند متفاوت باشند.
گاه دو تحلیلگر حرفهای هم میتوانند نظرات متغایر از هم داشته باشند.
به هر حال در هر شرایطی خطای انسانی وجود دارد و ممکن است گاهی خبر کوچکی از دید بسیاری از تحلیلگران دور بماند، کما اینکه بسیار در ارزندگی سهمی اثرگذار باشد.
پس نمیتوان گفت که سهامداران حقوقی همیشه تحلیلهای درستی از سهام شرکتها دارند و سهامداران حقیقی در تشخیص ارزندگی سهمی همیشه ضعیف عمل میکنند.
چرا سهامداران حقوقی فروشنده سهم میشوند؟
در بحث فروش گاه ممکن است شرکتی برای تامین نقدینگی لازم به منظور اجرای طرحهای توسعهای و یا پرداخت بدهی و . اقدام به فروش سهام خود کند.
یا در حالت دیگر سهامدار حقوقی سود مد نظر را کسب کرده و به این نتیجه رسیده که سهم توان سوددهی بیشتر را ندارد و در نتیجه ممکن است اقدام به فروش سهام خود کند.
به عبارتی این دید را دارند که سهم دیگر ارزنده نیست و یا در نهایت باز هم به بحث جلوگیری از ایجاد نوسانات شدید و متعادلسازی بازار میرسیم.
بنابراین به طور دقیق نمیتوان گفت که همگام با خرید و فروش سهامداران حقوقی، سهامداران حقیقی بازار باید خریدار یا فروشنده باشند یا خیر.
به همین منظور پیشنهاد میشود کلیه اخبار بورسی و مرتبط با شرکتها به دقت رصد شود و سنجش ارزندگی سهام براساس فاکتورهای بنیادی انجام شود.
دیدگاه شما