فیلم آموزشی الگوهای کلاسیک با محسن اسلامی
الگوهای قیمتی، بخش بااهمیت و جدایی ناپذیری از علم گسترده ی تحلیل تکنیکال هستند. در این میان، کاربرد الگوهای کلاسیک، به جهت ساده بودن، اعتبار بالا و رایج بودن، بیشتر از سایر انواع الگوها است. در این که تاریخچه ی این الگوها به چه زمانی بر می گردد، گفته می شود که در دهه ی 1930، فردی به نام ریچارد شاباکر، کتابی را منتشر کرد که مفاهیم پایه و لازم درمورد الگوهای قیمتی را بنا نهاد. الگوهای قیمتی در حقیقت حاصل اختراع شخص خاصی نیستند؛ بلکه، همه ی این الگوها، در بازارهای مختلف دیده شده و کشف شده اند و در نتیجه، الگوها را می توان حاصل روانشناخت جمعی معامله گران و بخشی از ناخودآگاه بازارها خواند. از این رو، برای ایجاد الگوها احتیاجی به یک نیروی خارجی نیست؛ بلکه، الگوها ذاتا ساخته می شوند چون نتیجه ی عملکرد ناخودآگاه معامله گران هستند. همچنین، این الگوها معمولا زمانی ایجاد می شوند که کشمکش بین خریداران و فروشندگان افزایش می یابد و یک حالت سردرگمی جدید در آن مقطع، اتفاق می افتد.
انواع الگوهای قیمتی
انسان ها ذاتا، نیاز و کششی درونی برای پیدا کردن الگوها دارند. بنابراین در هر زمان و مکانی به دنبال کشف و درک الگوهای جدید هستند تا بتوانند از آنها در جهت سازندگی استفاده کنند. در بازارهای مالی نیز، همان گونه که با گذشت زمان بر تعداد این الگوها افزوده می شود، از نظر نوع نیز، الگوهای قیمتی دارای انواع مختلفی هستند که در زیر مختصرا به انواعی از آنان می پردازیم:
1. الگوهای کلاسیک (این الگوها که موضوع اصلی این مجموعه هستند، در واقع نشان دهنده ی احساسات معامله گران در موقعیت های مختلف و در بازه های زمانی طولانی تر هستند. هنگامی که یک الگو تشکیل می گردد، تا زمانی که جهت حرکت بعد از الگو مشخص نشود، معامله گران حالت سردرگمی خود را حفظ می کنند و هنگامی که جهت حرکت پس از خروج از الگو، مشخص شد، احساسات معامله گران نیز در جهت آن حرکت برافروخته می شود.
این نوع از الگوها، ظاهر و شماتیک مشخصی دارند و دارای نشانه های گوناگونی از جمله علائم ظاهری و روند حجم معاملات هستند. بنابراین، تشخیص اصولی و صحیح الگوها، نیازمند مهارت و دانستن نکات مهم آنها می باشد. همان گونه که گفته شد، الگوهای کلاسیک، کاربردی ترین و رایج ترین الگوهایی هستند که در معاملات موفق به معامله گران کمک می کنند.)
2. الگوهای شمعی : این مدل از الگوها، احساسات معامله گران را در قالب کندل های ژاپنی و در یک الی سه کندل نمایش می دهند. در نتیجه، استفاده از این الگوها، ساده است انواع الگوی ادامه دهنده انواع الگوی ادامه دهنده و می توانند تاییدکننده ی برگشت های قیمتی باشند. برخلاف الگوهای کلاسیک، معمولا الگوهای کندلی دارای هدف مشخص نیستند و این یکی از دلایلی است که در بین معامله گران، الگوهای کلاسیک از محبوبیت و دقت بالاتری برخوردار هستند. (لینک آموزش الگوهای شمعی آقای اسلامی)
3. الگوهای هارمونیک : یکی از شاخه های گسترده ی علم تکنیکال، مربوط به الگوهای هارمونیک است. این الگوها دارای نسبت های خاصی از مجموعه نسبت های فیبوناچی هستند که در واقع نشان دهنده ی نظم محاسباتی و نسبتی در نمودار هستند؛ درست همان گونه که این نظم، در طبیعت نیز یافت می شود. لازم به ذکر است که نسبت های مذکور، صرفا نسبت های قیمتی نیستند؛ بلکه نسبت های زمانی هم در الگوهای هارمونیک، دخیل هستند. (لینک آموزش هارمونیک آقای اسلامی)
4. الگوهای الیوتی (این الگوها، دارای دسته بندی خاص خود هستند. بعضی از آنها در امواج اصلی و بعضی دیگر در امواج اصلاحی رخ می دهند که علاوه بر گستردگی خاصی که دارند، دارای ساختارهای منظم و پیچیده هستند. همچنین در بعضی از این الگوها، نسبت های فیبوناچی دخیل هستند. (لینک آموزش الیوت آقای اسلامی)
کمک شایانی که درک این مدل از الگوها به معامله گران می کند، کمک در درک روند جاری و روند آینده ی قیمت است و بنابراین، شاید بتوان گفت که دقیق ترین و سخت ترین الگوها را میی توان در زمره ی الگوهای الیوتی یافت. البته این نکته نیز لازم به ذکر است که بیشتر این الگوها، همان الگوهای کلاسیک هستند که به صورت ساختارمند در آمده اند.)
انواع دیگری از الگوها نیز وجود دارد مانند الگوهایی که در ابزار مختلف مانند ایچیموکو یا باندبولینگر یا چنگال اندروز ایجاد می شوند که در این نوشتار، به همین میزان از توضیحات، اکتفا خواهیم کرد.
انواع الگوهای کلاسیک
الگوهای انواع الگوی ادامه دهنده کلاسیک به دو نوع ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می شوند. ادامه دهنده بودن الگو به این معنی است که در صورتی که الگو شکسته نشود، قیمت همان مسیری را ادامه خواهد داد که قبل از ورود به الگو طی می کرده است. برخلاف آن، بازگشتی بودن الگو یعنی این که در صورتی که الگو بی اعتبار نشود، قیمت بعد از الگو، مخالف جهت قبل از ورود به الگو حرکت خواهد کرد.
به زبان ساده تر، الگوهای ادامه دهنده، روند یا موج قبل از خود را ادامه می دهند و الگوهای بازگشتی، مسیر موج یا روند جاری را تغییر خواهند داد که در این دوره، به یادگیری هرکدام از این الگوها خواهیم پرداخت.
چکیده مطلب
الگوهای قیمتی یا پترن ها (Patterns) فرمی از رفتار قیمت هستند که به دلیل تکرار در گذشته برای ما امکان پیش بینی قیمت را فراهم کرده اند. این الگوها در گذشته آنقدر ایجاد شده اند که از لحاظ آماری برای ما با ارزش هستند و می توانیم برای آینده نیز آنها را تعمیم دهیم.
اساسا الگوهای قیمتی زمانی ایجاد می شوند که بازار دچار بلاتکلیفی می شود و تقابل خریدار و فروشنده داخل فرم خاصی از تراکم که می تواند مستطیل یا مثلت یا …. باشد حبس می شود. حال اینکه خریدار بتواند این حصار را بشکند یا فروشنده در مبحث الگوهای کلاسیک مطرح می شود که قیمت می تواند روند قبلی خود را ادامه دهد (الگوهای ادامه دهنده) یا که برخلاف مسیر قبلی خود حرکت کند (الگوهای برگشتی).
الگو های ادامه دهنده مدل مثلث
ساعد نیوز: الگو های ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال اشکال یا رفتار خاصی از نمودار هستند که در بین دو روند در بازار شکل می گیرند و تنها توقفی مقطعی در روند قبلی خود ایجاد می کنند و با مشاهده آنها می توان امیدوار بود که روند جدید در همان جهت روند قبلی حرکت خواهد کرد یعنی اگر روند قبل از الگو صعودی بوده روند بعد از الگو نیز به احتمال زیاد صعودی است
الگو های ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال اشکال یا رفتار خاصی از نمودار هستند که در بین دو روند در بازار شکل می گیرند و تنها توقفی مقطعی در روند قبلی خود ایجاد می کنند و با مشاهده آنها می توان امیدوار بود که روند جدید در همان جهت روند قبلی حرکت خواهد کرد یعنی اگر روند قبل از الگو صعودی بوده روند بعد از الگو نیز به احتمال زیاد صعودی است و برعکس.الگو های ادامه دهنده زیر مجموعه تحلیل تکنیکال کلاسیک می باشند و از اعتبار بالایی برخوردار هستند و اگر درست تشخصیص داده شوند می توانند برای معامله گران سود های خوبی را ایجاد نمایند.معمولا الگو های ادامه دهنده به نسبت الگوهای بازگشتی زمان کمتری برای ساخته شدن نیاز دارند و در گروه الگو های میان مدت و کوتاه مدت قرار می گیرند که حدودا بین ۱ تا ۳ ماه برای تشکیل آنها زمان نیاز است.الگوی مثلث در این دسته از الگو ها اهمیت و کاربرد زیادی دارد که به معرفی انواع آن می پردازیم:
الگوی مثلث
الگوی مثلث سه نوع است: متقارن، صعودی و نزولی. هر سه الگو دارای وجه مشترک هستند بدین گونه که محدوده قیمت ( قیمت بالا – قیمت پایین) از میله های بزرگ تر در سمت چپ نمودار ( قاعده مثلث) و محدوده قیمتی که به مرور زمان کوچکتر می شود تشکیل می شوند. سمت راست الگو راس مثلث است که کوچکترین محدوده قیمت است.
الگوی مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن که به فنر نیز مشهور است معمولا در میانه یک روند و به عنوان یک الگوی ادامه دار شکل می گیرد. الگو حداقل دارای دو قله پایین تر و دو کف پایین تر است. وقتی این نقاط به هم متصل می شوند و گسترش می یابند به هم نزدیک می گردند و کم کم مثلث متقارن به وجود می آید. شما می توانید به شکل یک “کنج منقبض شونده” به الگو نگاه کنید که در ابتدا پهن است و سپس رفته رفته کوچک تر می شود.گرچه مواردی وجود دارد که مثلث متقارن نقاط بازگشتی مهمی را مشخص می کند، اما بیشتر مواقع این الگو مشخص کننده ادامه روند است. بدون در نظر گرفتن ذات این الگو، (چه ادامه دهنده باشد و چه بازگشتی)، مسیر حرکت بعدی قیمت تنها در صورت وقوع شکست حمایت یا مقاومت می تواند تعیین شود.
نمونه الگوی مثلث متقارن
1- روند برای وجود یک الگوی ادامه دهنده، یک روند مشخص باید وجود داشته باشد. روند می بایست حداقل چندماه عمر داشته و قبل از اینکه شکست حمایت یا مقاومت رخ دهد و روند ادامه یابد، باید یک دوره تثبیت قیمتی در مثلث متقارن شکل بگیرد.
۲ – چهار نقطه: حداقل ۴ نقطه روی نمودار لازم است تا خط روند شکل گیرد و ۲ خط روند لازم است تا یک مثلث متقارن داشته باشیم. از این جهت، برای شروع بررسی وجود الگوی مثلث متقارن، به ۴ نقطه نیازمندیم. قله دوم باید پایین تر از قله اول بوده و خط بالایی باید شیب نزولی داشته باشد. دومین کف می بایست بالاتر از اولین کف بوده و خط پایینی با شیب صعودی شکل گیرد. در حالت ایده آل، قبل از وقوع شکست، الگو با ۶ نقطه شکل می گیرد (۳ نقطه در هر طرف) .
۳ – حجم معاملات: در حین گسترش الگوی مثلث متقارن و تنگ تر شدن محدوده معاملات، حجم معاملات می بایست شروع به کاهش نماید. این قضیه مانند آرامش قبل از طوفان و یا تنگ شدن ناحیه تثبیت قیمت برای شکست حمایت یا مقاومت است.
۴ – مدت زمان: مثلث متقارن می تواند در طی چندماه یا چندهفته گسترش یابد. در صورتی که مدت زمان تشکیل الگو کمتر از ۳ هفته باشد، می بایست آنرا الگوی پرچم دانست. معمولا، مدت زمان تکمیل الگو حدود ۳ ماه است.
۵ – تایم فریم شکست: نقطه شکست ایده آل از نیمه تا ۳/۴ مسیر شکل گیری الگو است. مدت زمان الگو می تواند از اوج الگو تا ابتدای خط روند پایین در نظر گرفته شود. شکست قبل از نیمه ابتدایی الگو نابهنگام و شکست نزدیک به نوک الگو ناچیز و کم اهمیت خواهد بود.
۶ – مسیر شکست: مسیر آینده شکست خط روند تنها می تواند زمانی سنجیده شود که شکست اتفاق افتاده باشد که البته بدیهی است. حتی اگر فرض شکست یک الگوی ادامه دهنده در جهت روند بلندمدت درون الگو را در نظر بگیریم، تلاش برای حدس زدن مسیر شکست قیمت خطرناک است.
۷ – تایید شکست: برای اینکه یک شکست را معتبر بدانیم، می بایست به قیمت بسته شدن سهم توجه داشت. برخی معامله گران نفوذ ۳ درصدی قیمت یا باقی ماندن قیمت طی ۳ روز در آن طرف خط روند را دلیل معتبر بودن شکست می دانند. شکست (مخصوصا در شکست مقاومت) باید همراه با افزایش حجم معاملات همراه باشد.
۸ – بازگشت به نوک: بعد از شکست (بالا یا پایین) نوک الگو به یک حمایت یا مقاومت احتمالی تبدیل می شود. برخی اوقات قیمت به راس الگو یا ناحیه شکست بازمی گردد (پولبک می زند) و سپس در مسیر شکست قیمت به حرکت ادامه می دهد.
۹ – هدف قیمتی: دو روش برای تخمین اندازه حرکت بعد از شکست وجود دارد. روش اول، محاسبه فاصله بین دو اضلاع متقارن مثلث و اضافه کردن این مقدار به نقطه شکست است. روش دوم، کشیدن یک خط روند موازی با خط روند اصلی الگوست که شیب آن با جهت شکست یکسان خواهد بود و با توجه به این خط می توان هدف احتمالی را تشخیص داد.
حدود ۷۵ درصد از الگوهای مثلث متقارن ادامه دهنده هستند و سایر آنها منجر به بازگشت روند می شوند. تشخیص و بررسی الگوهای بازگشتی می تواند مشکل باشد، چون اغلب شکست های نامعتبر در آنها وجود دارد. بنابراین می بایست با بررسی گپ ها، تحرکات پرشتاب قیمت و حجم معاملات، بررسی هایی برای تایید معتبر بودن شکست انجام گیرد.
مثلث صعودی Ascending
مثلث افزایشیکه به آن مثلث صعودی هم میگویند زمانی تشکیل خواهد شد که یک خط مقاومتی افقی در بالا و خط حمایتی روندی در پایین نمودار شکل گرفته باشد.در واقع الگو مثلث افزایشی زمانی شکل میگیرد که خریداران قدرت کافی برای عبور از سطح مقاومتی ندارند و خریداران قادر به سفارش گذاری از سطح مشخصی نیستند ولی به مرور زمان قیمت را به سمت بالا هدایت میکنند.
همانطورتصویر بالا مشاهده میکنید خریداران قادر به عبور از خط مقاومت نیستند ولی هنوز هم کف های ایجاد شده کوتاه تر از کف های قبلی می باشند و در نهایت هم خریداران موفق به شکستن خط مقاومتی و ادامه روند صعودی خواهند شد.به بیان دیگر در این الگو خریداران به تدریج قدرتمند می شوند به دلیل اینکه قیمت کف، روی خط روند صعودی قرار دارند و آنقدر به سطح مقاومت فشار وارد می کنند تا بالاخره از خط مقاومت عبور کنند.اگر تجربه کافی در زمینه سرمایه گذاری در بورس و تحلیل تکنیکال داشته باشید قطعا میدانید که از نظر علم تکنیکال در بازارهای مالی هیچ ۱۰۰ درصدی وجود ندارد و همانطور که در تصویر زیر میبینید امکان دارد خط مقاومتی آن قدر قوی باشد که خریداران توان شکستن و عبور از خط مقاومت را نداشته باشند.
الگوی مثلث نزولی
به طور حتم الگوی مثلث نزولی نقطه مقابل الگوی مثلث صعودی است. در الگوی مثلث نزولی یک شیب نزولی در بالا و یک خط حمایت در پایین نمودار قرار دارد که ظاهراً قیمت قادر به شکست آن نخواهد بود. به تصویر زیر دقت نمایید:
طبق نمودار موجود در تصویر بالا قیمت به آهستگی در حال نزول است و این بیانگر آن است که فروشندگان کم کم قدرت را از خریداران می گیرند. در این شرایط بیشتر اوقات قیمت، خط حمایت را شکسته و به سقوط ادامه می دهد. درهرحال در بعضی مواقع خط حمایت به قدری قوی است که قیمت به آن برخورد کرده و برمی گردد و شروع به بالا رفتن می کند.
به عنوان مثال: در تصویر پایین قیمت خط حمایت را شکسته و در حال سقوط هست.
استفاده از مثلث های افزایشی
بدون توجه به خاصیت این الگوها (یعنی ادامه دهنده بودن شان) باید توجه داشته باشیم که این الگو زمانی تکمیل می شود که شکست معتبری در آن رخ دهد. یعنی از ضلع بالای آن شکسته شود. تنها در این صورت خواهد بود که ما اجازه ورود به معامله را خواهیم داشت و در غیر اینصورت ورود به معامله بدون شکست ضلع بالایی و تنها با تصور ادامه دهنده بودن مثلث افزایشی بسیار خطرناک خواهد بود.
در تصاویر بالا می توانید نمونه هایی از الگوی مثلث افزایشی را به همراه شکست معتبری که رخ داده مشاهده کنید.
زمان شکست مثلث
گفتیم که باید منتظر شکست یکی از ضلع های مثلث باشیم. شکست الگو معمولا در ⅔ پایانی آن رخ می دهد و هرچه قیمت بیشتر به راس مثلث نزدیک شود، خطر نامعتبر شدن الگو افزایش می یابد. اما باز هم باید توجه داشته باشید که ممکن است مدت زمان بیشتری نسبت به ⅔ الگو سپری شده و بعد شکست رخ دهد.
جهت شکست
شکست مثلث افزایشی رو به بالا خواهد بود و در صورتی که مثلث ضلع پایینی خود را بشکند، الگوی مدنظر دیگر اعتبار ندارد.
پولبک به ضلع شکسته شده
برای افرادی که در زمان شکست مثلث جا مانده اند و نتوانستند اقدام به معامله کنند، پولبکی که بعد از شکست مثلث به ضلع بالایی رخ می دهد می تواند مکان بسیار مناسبی جهت ورود به معامله باشد. در تصویر زیر یک پولبک بسیار زیبا به ضلع شکسته شده را مشاهده می کنید.
حجم معاملات در مثلث نزولی
اگر از افرادی هستید که به حجم معاملات نیز توجه دارید، باید گفت که حجم معاملات در طی پروسه این الگو کاهش می یابد. چرا که اکثر تریدرها منتظر تعیین تکلیف بازار و خروج از حالت فشرده و رنج می باشند.
الگوی کنج در تحلیل تکنیکال
چارتیست ها برای تحلیل بازار از الگوهای مختلفی استفاده می کنند. الگوهایی که به وسیله ی آن ها می توانند آینده ی بازارهای مالی انواع الگوی ادامه دهنده همچون بورس را پیش بینی نمایند. یعنی اگر قرار است روند صعودی شود بتوانند سهم مورد نظرشان را بخرند تا از سود آن بهره مند شوند و اگر قرار است روند نزولی شود سهمشان را بفروشند تا ضرر نکنند. از جمله این الگوهای پرکاربرد، می توان به الگوی کنج اشاره کرد. این الگو شباهت زیادی به مثلث و پرچم دارد که در این مقاله توضیحات لازم در رابطه با آن ها داده می شود.
فهرست محتوای مقاله
مثلث
پرچم
کنج
کنج صعودی
کنج نزولی
- تفاوت الگوی کنج با مثلث و پرچم
- جمع بندی الگوی کنج و تفاوت آن با پرچم و مثلث
پرکاربردترین الگوها
تعدادی از الگوها هستند که شما می توانید زیاد آن ها را در چارت سهامتان مشاهده کنید که عبارتند از مثلث، پرچم، کنج صعودی و نزولی.
مثلث
آن جزء الگوهای ادامه دهنده یا برگشتی کوتاه مدت است. البته در بیش تر مواقع نقش ادامه دهندگی را اجرا می کند. معمولا این شکل حدود یک تا سه ماه طول می کشد تا در نمودار قیمتی تشکیل شود.
زمانی که شکل های مثلثی تشکیل می شوند اغلب حجم معامله ها هم افزایش می یابد. مثلث انواع مختلفی همچون متقارن، کاهشی، افزایشی و انبساطی دارد.
اگر دوست دارید بیش تر در رابطه با آن ها آشنا شوید، مقاله ی مربوط به آن ها را می توانید در سایت آکادمی طهرانی مطالعه نمایید.
پرچم
آن یک الگوی ادامه دهنده است که شامل میله و بدنه است. جایی که قیمت، حرکت اصلاحی می خورد بدنه ی پرچم نامیده می شود.
پرچم هم انواع مختلفی دارد نظیر عادی، سه گوش، چهار گوش و با دو سطح موازی که برای کسب اطلاعات بیش تر می توانید مقاله ی مرتبط با آن را در سایت آکادمی طهرانی بیابید.
کنج
آن جزء الگوهای ادامه دهنده و برگشتی است که به دو شکل نزولی و صعودی در چارت سهام تشکیل می شود.
در اصل آن یک الگوی برگشتی است و بیش تر مواقعی که آن را ادامه دهنده به شمار می آورند زمانی است که قیمت ها در موقعیت اصلاحی قرار می گیرند.
صعودی (Rising Wedge) یا نزولی (Falling Wedge) بودن آن بر اساس شکل ظاهری اش نامگذاری می شود.
زمان شکل گرفتنش تقریبا بین یک تا سه ماه است. این الگو از دو خط همگرا ساخته می شود؛ یعنی آن خطوط به جای دور شدن، به هم نزدیک می شوند.
در این جا فشردگی قیمتی به وضوح دیده می شود. این فشردگی معمولا بیانگر این است که با کامل شدن این شکل یک روند پر قدرت شکل خواهد گرفت.
کنج صعودی
آن از دو خط همگرا تشکیل شده که به طرف بالا حرکت می کنند. در واقع اگر این خطوط را ادامه دهید یکدیگر را قطع می نمایند.
در این جا حتما باید حداقل دو تا از قیمت ها به هر دو خط همگرا هم بالا و هم پایین برخورد نمایند؛ همان خطوطی که می توان گفت به گونه ای نقش مقاومت وحمایتی را ایفا می کنند.
در حقیقت هر چه میزان برخورد قیمتی به کف و سقف این الگو بیش تر باشد، معتبرتر است. اگر هم حداقل دو برخورد را نداشته باشد که از اعتبار چندانی برخوردار نخواهد بود.
نکته ی دیگری که باید حتما به آن توجه داشته باشید این است که اجازه دهید کنج صعودی برگشتی، کامل شود بعد اقدام به فروش نمایید.
آن زمانی کامل می شود که ضلع پایینی آن شکسته گردد و یک شکست پر قدرت باشد.
پس عجله نداشته باشید. اگر شکست پر قدرت نباشد دوباره پولبک می زند و به قیمت قبلی اش باز می گردد، این دفعه که شکست قدرتمند بود برای فروش اقدام کنید.
کنج نزولی
آن از دو خط همگرا تشکیل شده که به طرف پایین حرکت می کنند. در واقع اگر این خطوط را ادامه دهید یکدیگر را قطع می کنند.
در این جا هم حتما باید حداقل دو تا از قیمت ها به هر دو خط همگرا هم بالا و هم پایین برخورد نمایند. همان خطوطی که کف و سقف قیمتی به حساب می آیند.
در حقیقت هر چه میزان برخورد قیمتی به سطح حمایت و مقاومتی بیش تر باشد، آن معتبرتر است. پس مطمئنا زمانی که این برخورد به حداقل مقدارش نرسد ارزش ریسک کردن را ندارد.
توجه داشته باشید در این جا نیز باید اجازه دهید تا کنج نزولی برگشتی، کامل شود بعد اقدام به خرید کنید. آن زمانی کامل می شود که ضلع بالایی اش قدرتمند، شکسته شود.
صبر داشته باشید. اگر شکست قوی نباشد دوباره برگشت پیدا می کند و به قیمت قبلی اش باز می گردد، این دفعه که شکست خوبی بود وارد پوزیشن خرید شوید.
تفاوت الگوی کنج با مثلث و پرچم
در شکل کنج شیب خط های همگرا در یکی از جهت های بالا یا پایین قرار دارند؛ یعنی معمولا شیب در این جا بر خلاف جهت حرکت پیش از رخ دادن آن است؛ یعنی بیش تر مواقع برگشتی است.
اما شکل مثلث همچون مثلث متقارن بیش تر مواقع ادامه دهنده است و خطوط همگرا خودشان روی چارت قیمتی به هم برخورد کرده و مثلث شکل می گیرد.
در این جا شکل مثلث کامل تشکیل می شود ولی در شکل کنج خودتان باید خط ها را ادامه دهید تا همدیگر را قطع نمایند.
پرچم سه گوش بسیار شبیه الگوی مثلث متقارن است که آغاز آن عریض است و به صورت مخروطی شکل پایان می یابد.
اغلب آن دارای شیب نیست. بعضی مواقع واکنش های زیاد و کم معینی در کار نیستند تا بتوانید یک خط روند برای آن در نظر بگیرید.
در این حالت، قیمت فقط در میان دو خط همگرا به راهش ادامه می دهد. آن به صورت دو شکل صعودی و نزولی هم وجود دارد.
ولی یکی از تفاوت های آن با شکل کنج این است که قبل از تشکیل شدن شکل پرچم بیش تر مواقع باید قبلش روند شارپی در بازار شکل گرفته باشد.
جمع بندی الگوی کنج و تفاوت آن با پرچم و مثلث
دانستید که شما به عنوان یک تحلیلگر بازار بورس می توانید برای پیش بینی آینده از الگوها استفاده کنید. آن ها گوناگون هستند و ویژگی های مختص به خود را دارند.
در دو مقاله ی مجزا در مورد انواع الگوهای مثلث و پرچم صحبت شد که بر روی سایت آکادمی طهرانی قرار دارند.
مقاله ی حاضر هم اختصاصی الگوی کنج را بررسی کرد. این الگو بیش تر در شمار الگوهای برگشتی قرار می گیرد اما به ندرت هم دیده شده که به شکل ادامه دهنده بوده است.
شکل صعودی و نزولی دو نوع از اقسام کنج هستند که در نوع صعودی آن دو خط همگرا تشکیل شده که به طرف بالا حرکت می کنند.
باید در این جا حداقل دو تا از قیمت ها به هر دو خط همگرا هم بالا و هم پایین برخورد نمایند. سپس باید این الگو کامل شود تا معامله تان را انجام دهید.
نوع نزولی آن هم درست عکس کنج صعودی تعریف می شود و شرایط آن را دارا می باشد.
الگوی کنج مثلا خیلی شبیه مثلث متقارن و پرچم سه گوش است.
خطوط همگرای کنج را خودتان باید ادامه بدهید تا یکدیگر را قطع نمایند.
ولی در پرچم سه گوش و مثلث متقارن این گونه نیست. آن دو زمانی شکل می گیرند که خطوط همگرایشان به هم رسیده باشد و به شکل مثلث درآمده باشند.
علاوه بر این قبل از شکل گرفتن شکل کنج نیازی نیست مانند پرچم یک حرکت تندی صورت گرفته باشد.
هم چنین معمولا شیب شکل کنج بر خلاف جهت حرکت پیش از رخ دادن آن است. اما شکل مثلث متقارن اکثرا این گونه نیست.
شما تریدرهای عزیز هر نوع سؤالی در زمینه ی تحلیل بازارهای مالی دارید، فقط کافی است که به سایت آکادمی طهرانی مراجعه نمایید و با کارشناسان مالی آن در میان بگذارید.
۱۰ الگوی نموداری که هر معاملهگر باید بداند
الگوهای نمودار یک جنبه جداییناپذیر از تحلیل تکنیکال هستند، اما قبل از این که بتوان به طور موثر از آنها استفاده کرد، باید به آنها عادت کرد. برای کمک به شما در درک آنها، در اینجا ۱۰ الگوی نموداری که هر معاملهگر باید بداند آورده شدهاست.
یک الگوی نموداری، شکلی در یک نمودار قیمت است که براساس آنچه در گذشته رخ داده است، به ما کمک میکند تا نشان دهیم که قیمتها در آینده چه خواهند کرد. الگوهای نمودار پایه و اساس تجزیه و تحلیل تکنیکال هستند و به یک معاملهگر نیاز دارند که دقیقا بداند به چه چیزی نگاه میکنند و به دنبال چه چیزی هستند.
هیچ الگویی بهترین الگو در نمودار نیست، زیرا همه آنها برای برجسته کردن رونده های مختلف در بازارهای متنوع استفاده میشوند. اغلب، الگوهای در نمودار شمعی استفاده میشوند، که دیدن قیمت قبلی بازار را کمی آسانتر میکند.
برخی الگوها برای بازار های بیثبات مناسبتر هستند، در حالی که برخی دیگر نامناسبتر هستند. برخی الگوها در بازار صعودی بهتر استفاده میشوند و برخی دیگر زمانی که بازار نزولی است بهتر استفاده میشوند. با این حال، مهم است که بهترین الگوی نمودار را برای بازار خاص خود بدانید، چون استفاده از الگوی نادرست و یا ندانستن این که کدام یک از آنها استفاده کنید ممکن است باعث شود که شما فرصت کسب سود کردن را از دست بدهید.
قبل از پرداختن به پیچیدگیهای الگوهای نمودار مختلف، مهم است که به طور خلاصه سطوح حمایت و مقاومت را توضیح دهیم. حمایت به سطحی اشاره دارد که در آن قیمت داراییها کاهش مییابد و دوباره بالا میرود. مقاومت جایی است که قیمت معمولا بالا رفتن و پایین آمدن را متوقف میکند.
دلیل ظهور سطوح حمایت و مقاومت به دلیل تعادل بین خریداران و فروشندگان یا تقاضا و عرضه است. زمانی که خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان در یک بازار وجود داشته باشند (یا تقاضا بیشتر از عرضه باشد)، قیمت افزایش مییابد. وقتی فروشندگان بیشتر از خریداران باشند (عرضه بیشتر از تقاضا)، قیمت معمولا کاهش مییابد.
به عنوان مثال، قیمت یک دارایی ممکن است در حال افزایش باشد زیرا تقاضا از عرضه خارج شدهاست. با این حال، قیمت در نهایت به حداکثر ممکن خواهد رسید که خریداران مایل به پرداخت آن هستند، و تقاضا در آن سطح قیمت کاهش خواهد یافت. در این مرحله، خریداران ممکن است تصمیم بگیرند که موقعیت خود را ببندند.
این امر باعث ایجاد مقاومت میشود، و با نزدیک شدن خریداران بیشتر و بیشتر به موقعیت خود، قیمت به سمت سطحی از حمایت سقوط میکند، زیرا عرضه شروع به خارج شدن از تقاضا میکند. هنگامی که قیمت داراییها به اندازه کافی کاهش یابد، خریداران ممکن است به بازار بازگردند زیرا قیمت در حال حاضر قابلقبول تر است و سطحی از حمایت ایجاد میکند که در آن عرضه و تقاضا شروع به برابر شدن میکنند.
اگر افزایش خرید ادامه یابد، قیمت را به سمت سطحی از مقاومت سوق خواهد داد چون تقاضا نسبت به عرضه شروع به افزایش میکند. هنگامی که قیمت از طریق یک سطح مقاومت عبور کند، ممکن است به یک سطح حمایت تبدیل شود.
انواع الگوهای نموداری
الگوهای نموداری به طور گسترده در سه دسته جای میگیرند: الگوهای ادامه دهنده، الگوهای معکوس و الگوهای دوجانبه.
- یک الگوی ادامه دهنده نشان میدهد که یک روند در حال پیشرفت ادامه خواهد یافت.
- الگوهای نموداری معکوس نشان میدهند که یک روند ممکن است در حال تغییر جهت باشد.
- الگوهای نمودار دو جانبه به معامله گران اجازه میدهد تا بدانند که قیمت میتواند به هر دو جهت حرکت کند که نشان میدهد بازار بیثبات است
برای همه این الگوها، شما میتوانید معامله های CFD باز کنید دلیل آن این است که CFD ها به شما این امکان را میدهند که موقعیت فروش و انواع الگوی ادامه دهنده یا خرید باز کنید به این معنی که سقوط یا صعود بازار را پیشبینی کنید. شما ممکن است مایل باشید که در طول برگشت نزولی و یا ادامه آن معاملهی فروش باز کنید، یا در طول برگشت صعودی و یا ادامه آن معاملهی خرید باز کنید، در این صورت شما بر اساس الگو ها بازار را تحلیل کردهاید.
مهمترین چیزی که هنگام استفاده از الگوهای نمودار به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل تکنیکال شما باید به خاطر داشته باشید این است که آنها تضمینی نیستند که یک بازار در جهت پیشبینی حرکت کند آنها صرفا نشانهای از این هستند که چه اتفاقی ممکن است برای قیمت داراییها بیفتد.
سر و شانه ها
سر و شانهها یک الگوی نموداری است که در آن یک قله بزرگ دارای یک قله کوچک در هر دو طرف آن است. معاملهگران به الگوهای سر و شانه برای پیشبینی برگشت صعودی یا نزولی نگاه میکنند.
به طور معمول، قله اول و سوم کوچکتر از قله دوم خواهد بود، اما همه آنها به همان سطح حمایتی برمی گردند، در غیر این صورت به عنوان خط گردن شناخته میشوند. هنگامی که قله سوم به سطح حمایت تنزل پیدا کند، احتمال دارد که به یک روند نزولی تبدیل شود.
Head and shoulders
دو قله
دو قله الگوی دیگری است که معاملهگران از آن برای برجسته کردن روند معکوس استفاده میکنند. به طور معمول، قیمت یک دارایی، قبل از بازگشت به سطح حمایتی، یک قله را تجربه خواهد کرد. سپس قبل از اینکه برای همیشه در برابر روند قوی معکوس شود دوباره بالا خواهد رفت .
دو دره
الگوی نمودار دو دره نشاندهنده یک دوره فروش است، که باعث میشود قیمت داراییها به زیر سطح حمایتی کاهش یابد. سپس به سطحی از مقاومت میرسد، قبل از اینکه دوباره سقوط کند. در نهایت، این روند معکوس خواهد شد و با صعودی شدن بازار حرکت رو به بالا را آغاز خواهد کرد.
کف دو گانه یک الگوی صعودی معکوس است، زیرا پایان یک روند نزولی و یک تغییر به سمت روند صعودی را نشان میدهد.
کف گرد
الگوی نموداری کف گرد میتواند نشاندهنده ادامه یا برگشت باشد. به عنوان مثال، در طول روند صعودی قیمت داراییها ممکن است کمی قبل از افزایش دوباره کاهش یابد. این به صورت صعودی ادامه خواهد یافت.
مثالی از بازگشت کف گرد در زیر نشانداده شدهاست:
اگر قیمت یک دارایی، در یک روند رو به پایین و یک کف گرد قبل از روند معکوس شکل گرفت و وارد یک روند صعودی شد.
معاملهگران به دنبال سرمایهگذاری بر روی این الگو با خرید نیمی از کف، در نقطه پایین، و سرمایهگذاری بر روی ادامه آن پس از شکستن سطح مقاومت هستند.
الگوی فنجان و دسته
یک الگوی ادامهِ دهندهی صعودی است که برای نشان دادن بازار نزولی قبل از اینکه روند کلی در نهایت در یک حرکت صعودی ادامه یابد، استفاده میشود. فنجان شبیه به یک الگوی نمودار کف گرد به نظر میرسد، و دسته شبیه به یک الگوی لبه است که در بخش بعدی توضیح داده میشود.
به دنبال کف گرد، قیمت یک دارایی به احتمال زیاد وارد یک تغییر موقت خواهد شد، که به عنوان دسته شناخته میشود زیرا این تصحیح به دو خط موازی در نمودار قیمت محدود میشود. این دارایی در نهایت از دسته خارج خواهد شد و با روند صعودی کلی ادامه خواهد یافت.
لبهها به عنوان یک دارایی حرکت قیمت بین دو خط روند شیبدار باریک میشود. دو نوع لبه وجود دارد: صعودی و نزولی.
یک لبه رو به بالا با یک خط روند بین دو خط مورب رو انواع الگوی ادامه دهنده به بالا از تکیهگاه و مقاومت نشان داده میشود. در این مورد خط حمایتی از خط مقاومت شیب تندتری را دارا است. این الگو به طور کلی نشان میدهد که قیمت یک دارایی در نهایت به طور دائمی کاهش مییابد زمانی که از طریق سطح حمایتی شکسته شود.
یک لبه نزولی بین دو سطح با شیب رو به پایین رخ میدهد. در این مورد خط مقاومتی تندتر از حمایتی است. همان طور انواع الگوی ادامه دهنده که در مثال زیر نشانداده شدهاست، یک لبه در حال سقوط معمولا نشاندهنده افزایش قیمت داراییها و شکستن سطح مقاومتی است.
هم لبههای در حال صعود و هم لبههای در حال نزول، الگوهای معکوس هستند و لبههای در حال بالا آمدن نشاندهنده یک بازار نزولی هستند و لبههای در حال پایین آمدن، نمونه بارز یک بازار صعودی هستند.
پرچم سهگوش
الگوهای پرچم های سهگوش، پس از اینکه یک دارایی یک دوره حرکت رو به بالا را تجربه کردند، و سپس یک تثبیت، ایجاد میشوند. به طور کلی، افزایش قابلتوجهی در طول مراحل اولیه روند، قبل از ورود به یک سری حرکات کوچکتر رو به بالا و رو به پایین وجود خواهد داشت.
پرچم های سهگوش میتوانند صعودی یا نزولی باشند و میتوانند نشاندهنده ادامه و یا برگشت باشند.
نمودار بالا مثالی از ادامه روند صعودی است. در این رابطه، لوازم جانبی میتوانند شکلی از الگوی دو جهته باشند، زیرا آنها یا پیوستگی و یا برگشت را نشان میدهند.
در حالی که یک پرچم سهگوش ممکن است شبیه به یک الگوی لبه یا یک الگوی مثلثی باشد که در بخشهای بعدی توضیح داده میشود، مهم است توجه داشته باشید که گوشهها باریکتر از پرچم ها یا مثلثها هستند. همچنین لبهها با پرچمها تفاوت دارند چون یک لبه همیشه صعودی یا نزولی است، در حالی که یک پرچم همیشه افقی است.
مثلث صعودی
مثلث صعودی یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که نشاندهنده ادامه روند صعودی است. مثلثهای صعودی را می توان با قرار دادن یک خط افقی در امتداد ارتفاعات نوسان و سپس کشیدن یک خط روند صعودی در امتداد سطح نوسان، حمایت، بر روی نمودارها رسم کرد.
مثلثهای صعودی اغلب دو یا چند راس قله یکسان دارند که امکان ترسیم خط افقی را فراهم میکنند. خط روند نشاندهنده روند صعودی کلی الگو است، در حالی که خط افقی نشاندهنده سطح تاریخی مقاومت برای آن دارایی خاص است.
مثلث نزولی
در مقابل، یک مثلث نزولی نشاندهنده ادامهی روند نزولی است. به طور معمول، یک معاملهگر در طول یک مثلث نزولی احتمالا با CFD ها در تلاش برای سود بردن از یک بازار در حال سقوط، یک معاملهی فروش را باز خواهد کرد.
مثلثهای نزولی به طور کلی پایینتر میروند و خط حمایتی را میشکنند زیرا آنها نشاندهنده بازاری هستند که فروشندگان بر آن تسلط دارند، به این معنی که قلههای پایینتر احتمالا شایع هستند و بعید است که معکوس شوند.
مثلثهای نزولی را می توان از یک خط افقی حمایت و یک خط با شیب رو به پایین مقاومت شناسایی کرد. در نهایت، این روند حمایتی را از بین خواهد رفت و روند نزولی ادامه خواهد یافت.
مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن بسته به بازار میتواند صعودی یا نزولی باشد. در هر دو مورد، به طور معمول یک الگوی تداوم است، که به این معنی است که بازار معمولا پس از شکلگیری الگو در همان جهت روند کلی ادامه خواهد یافت.
مثلثهای متقارن زمانی شکل میگیرند که قیمت با مجموعهای از قلههای پایینتر و فرورفتگیهای بالاتر همگرا شود. در مثال زیر، روند کلی نزولی است، اما مثلث متقارن به ما نشان میدهد که یک دوره کوتاه معکوس رو به بالا وجود داشتهاست.
با این حال، اگر هیچ روند روشنی قبل از فرمهای الگوی مثلثی وجود نداشته باشد، بازار میتواند در هر دو جهت شکست بخورد. این امر مثلثها را به یک الگوی دو طرفه تبدیل میکند به این معنی که آنها به بهترین شکل در بازارهای متغیر استفاده میشوند که هیچ نشانه روشنی از اینکه قیمت داراییها ممکن است حرکت کند وجود ندارد. مثالی از یک مثلث متقارن دو طرفه را می توان در زیر مشاهده کرد.
خلاصه الگوهای نموداری
تمام الگوهای توضیح دادهشده در این مقاله، شاخصهای تکنیکال مفیدی هستند که میتوانند به شما کمک کنند تا درک کنید که قیمت یک دارایی چگونه و چرا به روشی خاص حرکت میکند و ممکن است در آینده به چه روشی حرکت کند. این به این دلیل است که الگوهای نمودار قادر به برجسته کردن نواحی حمایت و مقاومت هستند، که میتواند به یک معاملهگر کمک کند تا تصمیم بگیرد که آیا باید یک موقعیت خرید یا فروش را باز کند؛
معرفی قوی ترین الگوهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال
روش های مختلفی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی با استفاده از تحلیل های تکنیکال وجود دارد. برخی از معامله گران از شاخص ها و نوسان سنج ها استفاده می کنند. برخی دیگر تجزیه و تحلیل های خود را صرفا بر اساس روند و فعالیت قیمت انجام می دهند.
نمودارهای شمعی نمای کلی از قیمت را با گذشت زمان نشان می دهند. با مطالعه عملکرد قیمت در گذشته، الگوهای تکراری ممکن است دوباره رخ دهد. الگوهای نمودارهای شمعی می تواند موارد مهم و مفیدی را در مورد دارایی مورد نظر به شما نشان دهد. بسیاری از معامله گران از این الگوها در بازارهای مهمی مثل فارکس، سهام و ارزهای رمزنگاری استفاده می کنند.
برخی از متداول ترین این الگوها در مجموع به عنوان الگوهای کلاسیک شناخته می شوند. این الگوها جزو شناخته شده ترین و پرکاربردترین الگوها هستند و معامله گران آنها را جزو شاخص های معاملاتی معتبر می دانند. از آنجا که این الگوهای فنی بر اساس فرمول علمی یا قانون معاملاتی خاصی نیستند، اثر بخشی آنها بستگی به تعداد کاربرانی دارد که در بازار از آنها استفاده می کنند.
پرچم ها
پرچم، منطقه اصلاحی است که خلاف جهت روند بلند مدت است و پس از یک حرکت شدید قیمتی قوی رخ می دهد. شکل این الگوها مانند قرار داشتن یک پرچم در میل پرچم است. میله جایی است که حرکت اصلی انجام شده تا به پرچم ضربه بزند(حرکت ضربه) و پرچم منطقه اصلاح قیمتی است. این الگوها از نوع الگوهای ادامه دهنده روند هستند.
از الگوهای پرچم برای شناسایی پتانسیل ادامه روند استفاده می شود. حجم همراه الگو نیز مهم است. در حالت ایده آل حرکت ضربه باید در حجم بالا رخ دهد و مرحله اصلاحی(پرچم) باید حجم کمتری داشته باشد.
پرچم صعودی(bull flag)
پرچم صعودی، همانطور که از نام آن پیداست، در روندهای صعودی رخ می دهد. به دنبال یک حرکت تند صعودی به سمت بالا و پس از کمی اصلاح، این روند صعودی ادامه می یابد.
پرچم نزولی(bear flag)
پرچم نزولی نیز در روندهای نزولی مشاهده می شود و به دنبال یک روند نزولی قوی و پس از اصلاح موقت، حرکت نزولی ادامه پیدا می کند.
الگوی سه گوش(Pennants)
این الگوها اساسا نوعی الگوی پرچم هستند و به آنها الگوی پرچم سه گوش نیز گفته می شود. در این الگو در منطقه اصلاحی، خطوط روند همگرا بوده و شبیه یک مثلث است. ساختار این الگو خنثی است و تفسیر آن بسیار بستگی به بستر الگو دارد(یعنی روند قبلی).
الگوهای مثلثی(Triangles)
الگوی مثلثی به شکلی است که خطوط روند قیمتی به شکل همگرا رسم می شوند و دامنه نوسانات کاهش می یابد. اگر چه در خود این الگو نوسانات کاهش یافته، اما نشان دهنده احتمال یک روند معکوس یا ادامه داشتن روند قبلی است.
مثلث صعودی(Ascending triangle)
مثلث صعودی زمانی شکل می گیرد که یک منطقه مقاومت افقی به وجود آید و روند افزایشی با تشکیل سطح کف افزایشی، ایجاد می شود. در واقع هر بار که قیمت در عبور از سطح مقاومت افقی شکست می خورد، افت قیمت کمتر خواهد بود و موج خرید هر بار سطح کف را افزایش می دهد. از آنجا که تنش در سطح مقاومت ایجاد شده، اگر قیمت در نهایت این سطح را بشکند، تمایل به افزایش قیمت سریع و با حجم بالا وجود خواهد داشت. به این ترتیب مثلث صعودی نشان دهنده وقوع یک روند افزایشی است.
مثلث نزولی(Descending triangle)
این الگو معکوس مثلث نزولی است. یعنی وقتی یک سطح حمایت افقی تشکیل شده و هر بار که قیمت موفق به عبور از این سطح نمی شود، در سطوح پایین تری اصلاح شود. مانند قبل، در صورت شکست این سطح حمایت، قیمت با قدرت و حجم بالا، کاهش خواهد یافت. بنابراین یک روند نزولی قوی را نشان می دهد.
مثلث متقارن(Symmetrical triangle)
این الگو زمانی تشکیل می شود که خطوط روند، سطوح مقاومت در حال کاهش و سطوح حمایت در حال افزایش را که تقریبا با یک شیب برابر با هم رخ می دهند را نشان دهد. مثلث متقارن نه یک الگوی صعودی را نشان می دهد، نه یک الگوی نزولی. در واقع تفسیر آن بستگی به بستر الگو دارد(یعنی روند قبلی). به خودی خود این الگو یک الگوی انواع الگوی ادامه دهنده خنثی محسوب می شود و فقط یک دوره اصلاح را نشان می دهد.
الگوهای گُوِه ای(Wedges)
این الگوها مانند الگوهای مثلثی از تشکیل خطوط روند همگرا، شکل می گیرند و نشان دهنده کاهش نوسانات هستند. خطوط روند در این الگو نشان می دهند سطوح کف و سقف با سرعتی متفاوت افزایش یا کاهش می یابند.
این شکل ممکن است نشان دهنده احتمال قریب الوقوع بودن روند معکوس باشد، زیرا روند فعلی در حال تضعیف است. الگوی گوه ممکن است با کاهش حجم همراه باشد. همچنین نشان می دهد که روند ممکن است نیروی خود را از دست بدهد.
گُوِه افزایشی(Rising wedge)
گوه افزایشی یک الگوی معکوس نزولی است. این الگو نشان می دهد که پس از افزایش قیمت، روند صعودی ضعیف و ضعیف تر می شود و ممکن است خط روند سرانجام به شکل نزولی بشکند.
گوه نزولی(Falling wedge)
این الگو معکوس گوه صعودی است. این الگو نشان می دهد که علیرغم افت قیمت، فشار فروش در حال کاهش است و خطوط روند، کم شدن نوسانات را نشان می دهند. گوه نزولی اغلب به یک حرکت صعودی منجر می شود.
الگوی سقف و کف دو قلو(Double top and double bottom)
الگوهای سقف و کف دوقلو الگوهایی هستند که حرکت و روند بازار را به شکل حروف “M” یا “W” نشان می دهند. شایان ذکر است که حتی در صورتی که شکل روند قیمتی دقیقا به همین صورت نباشد، باز هم این الگوها معتبر هستند.
به طور معمول دو نقطه بالا یا پایین باید با حجم بیشتری نسبت به سایر نقاط الگو همراه باشند. به طور کلی این الگو، یک الگوی معکوس است(نشان دهنده معکوس شدن روند).
سقف دو قلو(Double top)
الگوی سقف دوقلو، الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که در آن قیمت دو بار به بالاترین سطح می رسد که در تلاش دوم خود برای عبور از این سطح مقاومت شکست می خورد. در عین حال برگشت قیمت از این سطح مقاومت باید در حد متوسط باشد. این الگو زمانی تایید می شود که کاهش قیمت، بیشتر از پایین ترین قیمت بین دو سطح سقف باشد.
کف دو قلو(double bottom)
الگوی کف دوقلو یک الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به صعودی است. در این الگو قیمت دوبار به سطح پایین و کف می رسد و در نهایت دوباره به سمت بالا افزایش می یابد. مشابه الگوی سقف دوقلو، در الگوی کف دوقلو نیز بازگشت قیمت اول، باید در بین دو سطح کف قرار گیرد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که افزایش قیمت بالاتر از سطح بالایی بین دو نقطه کف باشد.
الگوهای سر و شانه(Head and shoulders)
یک الگوی برگشتی محسوب می شود. الگوی سر و شانه نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که از یک مبنا(خط گردن) و سه قله تشکیل شده است. دو قله جانبی باید در سطح قیمتی تقریبا یکسانی باشند. قله میانی باید بالاتر از دو قله دیگر باشد. این الگو پس از عبور قیمت و کاهش به زیر خط گردن(سطح حمایت) تایید می شود.
الگوی سر و شانه معکوس(Inverse head and shoulders)
همانطور که از نام آن پیداست، این الگو معکوس الگوی قبلی است. بنابراین نشان دهنده معکوس شدن روند و افزایشی شدن آن است. در این الگو، سر و شانه معکوس تشکیل می شود. قیمت کاهش یافته و به سطح حمایت می رسد و تقریبا در همان سطح حمایت نوسان دارد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که روند، سطح مقاومت در خط گردن را شکسته و به بالاتر صعود کند.
نتیجه گیری
الگوهای کلاسیک از معروف ترین الگوهای مربوط به نمودارهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال هستند. با این حال مانند هر روش تحلیل تکنیکال دیگری نباید به تنهایی استفاده شوند. آنچه در شرایط خاصی از بازار مناسب است ممکن است در شرایط دیگر کار نکند. بنابراین بهتر است همیشه به دنبال دریافت سیگنال تایید باشید. با این حال ریسک مدیریت شده ممکن است مناسب باشد.
دیدگاه شما