بورس؛ کدام سهام از شاخص بازار سبقت گرفت؟
برخی کارشناسان معتقدند سهام از ارزش ذاتی خود دور شده است؛ اما بسیاری دیگر معتقدند نمیتوان حکمی کلی برای همه سهام قابل معامله در بورس صادر کرد. زیرا هر چند بعضی از شرکتها از ارزش ذاتی بالاتر از خود در حال معامله هستند، اما احتمالا برخی شرکتها هستند که به ارزش ذاتی خود نرسیدهاند. «دنیایاقتصاد» با محاسبه ضریب بتای صنایع فعال در بورس تلاش کرده است شاخصی را ارائه کند که به سهامداران در شناسایی ریسکها در کوتاهمدت کمک میکند. این محاسبات شدت همسویی تغییرات بازده صنایع با بازدهی شاخص کل را مورد توجه قرار میدهد.
کمی بیش از ۱۰۰ روز از سال ۹۹ میگذرد و در همین مدت نماگر اصلی بورس تهران با رشد ۲۱۵ درصدی همراه شده است. بازده قابل توجهی که در نیم قرن تاریخ فعالیت بازار سهام نظیری برای آن نمیتوان یافت. نکته قابل توجه در نوسان شاخص سهام بهویژه در مسیر صعودی، تفاوت ریسک سرمایهگذاری در صنایع بورس است. این ریسک با بهرهگیری از ضریب همبستگی محاسبه میشود. هر چند این ضریب عموما در بازه زمانی بلندمدت و بهصورت تاریخی مورد بررسی قرار میگیرد، اما در دورههای مختلف با توجه به عوامل بنیادی اثرگذار تغییر میکند.
به گزارش دنیای اقتصاد، در این میان «دنیای اقتصاد» با محاسبه ضریب بتای صنایع ۳۸گانه بورس در بازههای زمانی تاریخی، سال ۹۸ و از ابتدای سال تا پایان معاملات روز چهارشنبه (۱۱تیر)، نقش عوامل پیشران بورس را بررسی کرد. بررسیهای «دنیای اقتصاد» از ضریب بتای صنایع بورس در سال ضریب بتا چه میگوید؟ جاری از افزایش شتاب قیمتها در صنایع بزرگ بازار حکایت دارد. صنایعی که عمدتا در زمره گروههای کالامحور قرار میگیرند و در سال جاری گوی سبقت را از دیگر سهام بازار ربودهاند. شاهد این مدعا رشد ۲۸۷ درصدی شاخص ۳۰ شرکت بزرگ از ابتدای سال ۹۹ تاکنون است (هر چند رشد قیمت سهام سبب شده تا جایگاه بنگاههای بورس به لحاظ ارزش بازار با تغییراتی مواجه شود، اما این شاخص همچنان میتواند نماینده بزرگترین شرکتهای بازار باشد).
ضریب بتا چه میگوید؟
شاید پیش از شروع بررسی صنایع بورسی توضیحی مختصر درخصوص ضریب بتا و کاربرد آن در تحلیل خالی از لطف نباشد و به درک بهتر موضوع کمک کند. ضریب بتا یکی از پرکاربردترین و پذیرفتهترین ابزارهای اقتصاددانان مالی و متخصصان بازار، برای سنجش و مدیریت ریسک است. این ضریب عددی برای مقایسه شدت همسویی تغییرات بازده شرکت مورد نظر با بازده شاخص کل است. به این معنا که آیا تغییرات بازار روی سهام زیرمجموعه صنعت مورد نظر تاثیر میگذارد؟ میزان و شدت این تاثیر چگونه است؟ ضریب بتا از تقسیم کوواریانس بین بازده دارایی و بازده بازار بر واریانس بازار به دست میآید و به تنهایی مشخصکننده ارزندگی یا ارزنده نبودن یک سهم نیست بلکه ابزاری آماری است که به ما در انتخاب سهم با افق سرمایهگذاری شخصی و میزان ریسکپذیری و سلیقه فردی کمک میکند. بهطور کلی میزان همسویی بازده یک سهم نسبت به بازار کل (شاخص کل) را با ضریب بتا میسنجند. بتای مثبت نشانه همسویی با بازار، بتای منفی نشانه واگرایی با بازار و بتای صفر نشانه عملکرد خنثای (تاثیرنپذیرفتن) سهم نسبت به بازار (شاخص) است. این ضریب که عموما در مورد سرمایهگذاریهای کوتاهمدت به کار گرفته میشود، میتواند ریسک هر سهم را در مقایسه با ریسک کل بازار نشان دهد. در ضریب بتا عدد یک را بهعنوان مبنا قرار میدهیم. بتای یک برای سهام یا صنعتی خاص نشاندهنده بازده برابر آن سهم یا صنعت با بازده شاخص کل است. اگر فردی سبد سرمایهگذاری به اندازه کل سهام موجود در بورس را در اختیار داشته باشد، ضریب بتای این سبد (پرتفوی) برابر با یک خواهد شد و سودی برابر با نرخ رشد شاخص دریافت میکند. حال اگر این فرد، پرتفوی خود را به یک سهم مشخص با ضریب بتای ۲/ ۱ محدود کند، بهصورت تئوریک، ۲۰ درصد بیش از سود کل بازار دریافت میکند. البته باید در نظر داشت که این ریسک در زیان نیز همراه او خواهد بود؛ یعنی اگر بازار سهام مسیر نزولی در پیش گیرد، فرد مزبور، ۲۰ درصد بیشتر از کل بازار در خطر زیان است. از این رو ضریب مزبور در وهله اول نشاندهنده میزان ریسک سهم یا صنعتی خاص نسبت به نوسان شاخص کل بازار سهام است. در این میان، عامل اصلی نوسان شاخص بر دوش گروههایی است که ضریب بتای بالاتر از یک در اختیار دارند.
شتاب بزرگان؛ عقبگرد کوچکترها
«دنیای اقتصاد» با نگاهی به ضریب بتای بلندمدت صنایع بورس از سال ۸۸ (یا تاریخ شروع فعالیت هر یک از گروههای بورسی) تاکنون، ضریب بتا برای صنایع مختلف را در دو دوره متفاوت بررسی کرده است؛ نخست ضریب بتا در سال ۹۸ و دوم متغیر مذکور از ابتدای سال جاری تا پایان معاملات روز چهارشنبه (۱۱ تیر ۹۹) که در همه این محاسبات، شاخص کل بورس بهعنوان معیار سنجش ریسک در نظر گرفته شده است. محاسبه ضریب بتا برای صنایع ۳۸گانه بورس تهران و مقایسه این ضریب در بازه زمانی سال ۹۸ و روزهای سپری شده از سال ۹۹ نشان میدهد سرعت رشد قیمت سهام در صنایع بزرگ بازار نسبت به سال ۹۸ به شکل محسوسی افزایش یافته است و صنایع کوچک با کاهش اقبال از سوی سرمایهگذاران مواجه شدهاند.
نگاهی به اختلاف بازده دو نماگر اصلی بورس تهران از ابتدای سال تاکنون نیز شاهدی بر این مدعاست. بهطوری که در برابر رشد ۲۱۵ درصدی شاخص کل، شاخص هموزن رشدی ۱۶۳ درصدی را تجربه کرده است. براساس نتایج این بررسی میتوان صنایع بورس را در چهار دسته جای داد. افزایش قابل توجه بتا، کاهش نسبی بتا، تغییر نکردن بتا و نبود ارتباط نزدیک صنعت با شاخص کل. دسته نخست، آنهایی هستند که افزایش قابل توجهی در ضریب بتا در دو بازه مورد بررسی را شاهد بودهاند. در کنار برخی گروههای کوچک تکسهم، بزرگان کالامحور بازار نیز شامل این دسته میشوند. بهطوری که دو گروه اطلاعات و ارتباطات و محصولات چرمی که هر دو از یک نماد معاملاتی تشکیل شدهاند، با بیشترین تغییرات ضریب بتا بین سال ۹۸ و سال جاری مواجه شدهاند. چهار گروه کالامحور فلزی، معدنی، پتروشیمی و پالایشیها نیز در بازه زمانی مورد بررسی با افزایش ضریب بتا همراه شدهاند.
گروه دوم، آن دسته از صنایعی هستند که ضریب بتای آنها در سال جاری نسبت به رقم محاسبه شده در سال ۹۸ کاهش یافته است. بررسیها از ضریب بتای صنایع بورس در روزهای سپری شده از سال ۹۹ حکایت از قرار گرفتن گروههای کوچک همچون محصولات کاغذی و محصولات چوبی در این گروه دارد. اما گروه سوم که در میان آنها میتوان به گروه فنی و مهندسی، استخراج نفت و گاز، بانکها و تکسهم گروه خردهفروشی اشاره کرد، تغییرات محسوسی در ضریب بتای محاسبه شده در سال جاری و سال گذشته نداشتند. این گروهها عموما تحت تاثیر سیاستهای روز هستند و در نتیجه میزان ریسک آنها تغییر قابل توجهی نداشته است. در نهایت گروه چهارم مثل محصولات کاغذی، سرمایهگذاریها و منسوجات هستند که ارتباط معناداری با شاخص کل نداشتهاند.
تغییر چهره پیشرانان بورس
سال ۹۸ سالی مثبت برای بورس تهران بود که با جهش ۱۸۷ درصدی شاخص کل همراه شد. به این ترتیب در این سال ضریب بتا بیش از آنکه ریسک یک صنعت را نسبت به نوسان شاخص نشان دهد، نشاندهنده سرعت رشد گروههای سهامی بود. حال بررسی ضریب بتا در این سال حکایت از پیشرانی گروههای کوچک بازار در جهت شاخص کل دارد. در این سال گروههای کامودیتیمحور بورس تهران شامل فرآوردههای نفتی، کانههای فلزی، فلزات اساسی، محصولات شیمیایی و چندرشتهای صنعتی تقریبا نوسانی برابر با شاخص کل داشتند، اما در مقابل کوچکترهای بازار با رشدی چند برابر شاخص کل همراه شدند.
حال نگاهی به ضریب بتای صنایع ۳۸گانه بورس تهران از ابتدای سال ۹۹ تا پایان معاملات روز گذشته روندی متفاوت را نشان میدهد. بهطوری که شتاب رشد صنایع بزرگ کالایی بازار در این بازه زمانی افزایش یافته و در مقابل از شتاب رشد کوچکترها کاسته شده است. از این رو ضریب بتای صنایع کالایی با تغییر محسوس نسبت به سال ۹۸، از عدد یک فاصله گرفته است. بر این اساس ضریب بتای گروه فلزات اساسی از ۰۲/ ۱ واحد در سال ۹۸ به ۲۴/ ۱ واحد از ابتدای سال ۹۹ افزایش یافت. در میان معدنیها نیز شاهد افزایش ضریب بتا از ۹۹/ ۰ واحد به ۲۲/ ۱واحد هستیم. این متغیر در دو گروه پتروشیمی و پالایشی نیز هر چند کمتر، اما افزایشی بوده است. ضریب بتای گروه محصولات شیمیایی در سال گذشته ۹۸/ ۰ واحد بوده که به ۱۱/ ۱ واحد در سال جاری افزایش یافته است. این رقم برای پالایشیها نیز از ۰۱/ ۱ واحد به ۰۸/ ۱ واحد رسیده است. در مقابل، اما ضریب بتای گروه زغالسنگ از ۰۴/ ۱ واحد به ۸/ ۰ واحد در بازه مورد بررسی کاهش یافته است. این متغیر برای گروه لاستیک و پلاستیک نیز از ۱۴/ ۱ واحد به ۶۷/ ۰ واحد رسیده است. در دیگر صنایع کوچک بازار نیز روندی مشابه دیده میشود که در جدول بهطور کامل آورده شده است. در مجموع، اما ضریب بتای کالاییها نشان میدهد همچنان این گروههای بزرگ بورس تهران هستند که مسیر شاخص کل این بازار را تعیین میکنند.
کارشناسان از بهبود ضریب هوش افراد با کمک تمرین میگویند
ديجياتو / سازمانهاي آموزشي و حرفهاي به طور گسترده براي ارزيابي ضريب هوش متقاضيان آزمونهايي برگزار ميکنند. همچنين مراکز مطالعاتي روانشناختي مختلفي وجود دارند که به دنبال شناسايي عوامل تاثيرگذار بر هوش هستند. اکنون طبق گفته چندين متخصص، به نظر ميرسد که متقاضيان با شرکت کردن در اين آزمونها و انجام تمرين ميتوانند ضريب هوشي خود را بهبود بخشند.
نمره ضريب هوشي نوعي استاندارد است که توانايي شناختي يک فرد نسبت به کل جمعيت را نشان ميدهد. اين آزمونها از اوايل دهه ۱۹۰۰ تواناييهاي مختلفي مانند يادگيري و حفظ اطلاعات، استدلال انتزاعي و پردازش تصوير را ارزيابي ميکنند.
کارشناسان در مورد اينکه آيا کسي ميتواند با تمرين نمره ضريب هوشي خود را بهبود بخشد، اختلاف نظر دارند. دکتر «ايوان سيلور»، متخصص هوش و علوم رفتاري دانشگاه «سينسيناتي» ميگويد: «بيشتر روشهاي عملي مانند برنامههاي موبايل يا دورههاي آنلاين، بهطور کلي هوش افراد را افزايش نميدهد.»
با اين حال به گفته دکتر «هاينک سيگلر»، متخصص روانشناسي دانشگاه «ماساريک» جمهوري چک انجام مکرر آزمونهاي ضريب هوشي ميتواند نمره شما را بهبود بخشد و شما را به آزموندهنده بهتري تبديل کند اما تاثير آن بر هوش واقعي افراد بسيار ناچيز خواهد بود. البته او تاکيد ميکند که برخي از انواع هوشها به يادگيري و تمرين مرتبط است و آموزش چنين مهارتهايي به ويژه در سنين پايين ميتواند منجر به پيشرفت بهتري شود.
به گفته کارشناسان، نمرات ضريب هوشي به طور بالقوه با تمرين ميتواند بهبود پيدا کند. با اين وجود ممکن است برخي افراد تصور کنند که اين آزمونها بيهوده هستند. پروفسور «ديميتري ون در ليندن» از دانشگاه «روتردام» هلند اين نظريه را رد ميکند. به گفته او اگر چه ميتوان با انجام تمرين، نمره ضريب هوشي بهبود پيدا کند يا حتي امکان تقلب در اين آزمونها وجود دارد، اما به طور کلي اين آزمونها همچنان يک عامل تعيين کننده مهم محسوب ميشوند. هفت متخصص ديگر نيز با نظر او موافقند.
از طرفي ديگر پروفسور «رابرت استرنبرگ»، متخصص آموزش و هوش دانشگاه «کورنل» معتقد است که اين آزمونها تمام مهارتهاي فرد را در حل مسائل مهم زندگي اندازهگيري نميکنند. مشکل اصلي در اين زمينه اين است که هيچ تعريف مشخصي از «هوش» وجود ندارد. براي مثال آزمونهاي هوش در اکثر موارد هوش خلاق، احساسي يا اجتماعي افراد را در نظر نميگيرند.
با اين وجود در نتيجه ميتوان گفت که ممکن است با انجام تمرين، نمره ضريب هوشي افراد بهبود پيدا کند و اين آزمونها براي اندازهگيري برخي از انواع هوش مانند «حافظه» و «استدلال» بسيار موثر هستند.
نسبت شارپ (Sharpe Ratio) چیست؟
در سال ۱۹۶۶، ویلیام شارپ ضریب بتا چه میگوید؟ مفهومی انقلابی را در زمینه سرمایهگذاری معرفی کرد که آن را با عنوان «نسبت شارپ» میشناسیم. این مفهوم به سرمایهگذاران کمک میکند تا به شکلی مؤثر، بازده (سود) سرمایهگذاری خود را در مقایسه با میزان ریسک آن تعیین کنند. در واقع سرمایهگذار با کمک این مفهوم، علاوه بر ارزیابی میزان کارآمدی سرمایهگذاریاش، میتواند میزان ریسک آن را هم مشخص کند. بهدلیل اهمیت این نسبت در دنیای امور مالی، در این مطلب بهکمک مقالهای که در وبسایت هجترید منتشر شده است، بهطور کامل درباره نسبت شارپ، ارتباط آن با ارزهای دیجیتال و همچنین مزایا و محدودیتهای این مفهوم صحبت خواهیم کرد.
از زمانی که این نسبت وارد دنیای سرمایهگذاری شد، تا به امروز جزو محبوبترین معیارهای ریسک/ بازده در بین سرمایهگذاران بوده است. بخش عمدهای از این ضریب بتا چه میگوید؟ محبوبیت، بهدلیل سادگی این معیار است. البته پس از آنکه جایزه نوبل اقتصاد به ویلیام شارپ تعلق گرفت، اعتبار این مفهوم در بین سرمایهگذاران بیشتر هم شد. این جایزه، پاداش کارهایی بود که شارپ روی مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (CAPM) انجام داد.
حالا بیایید ببینیم چرا سرمایهگذاران باید به این نسبت توجه ویژهای داشته باشند.
نسبت شارپ و روش محاسبهی آن
با محاسبه نسبت شارپ (Sharpe Ratio)، میتوان مقدار سود سرمایهگذاری را بهازای هر واحد ریسک تعیین کرد. همه افرادی که در بازار سرمایه حضور دارند، از معاملهگران روزانه گرفته تا سرمایهگذاران بلندمدت که دارایی را میخرند و مدتها نگه میدارند، میتوانند از این روش محاسباتی مفید برای ارزیابی عملکردشان بهره بگیرند.
البته منظور از ارزیابی عملکرد، محاسبه مقدار کل سود سرمایهگذاری نیست، بلکه تعیین نسبت مقدار ضریب بتا چه میگوید؟ سود به ریسک آن است.
در واقع نسبت شارپ، متوسط مقدار «سود تعدیلشده» بهازای هر واحد نوسان بازار یا مجموع ریسک موجود است. سود تعدیلشده، اختلاف بین سود کل با نرخ بهره بدون ریسک است و نرخ بهره بدون ریسک نیز به درصد سودی گفته میشود که بهصورت قطعی در اختیار سرمایهگذار قرار میگیرد. برای مثال، نرخ سود بانکی و نرخ سود اوراق قرضه دولتی تقریبا بدون ریسک و تضمینشده است. اگر فرض کنیم نرخ سود بانکی یا ارواق قرضه ۲۰ درصد در سال است و از طرفی یک سرمایهگذار بتواند با سرمایهگذاری در اوراق بهادار، ۷۰ درصد سود در سال به دست آورَد، در این صورت نرخ سود تعدیلشده معادل با اختلاف این دو عدد، یعنی ۵۰ درصد، خواهد بود.
افرادی که با فعالیتهای پرریسک ضریب بتا چه میگوید؟ در ارتباط هستند، باید به این امر توجه بیشتری داشته باشند. بهطور کلی هر چه نسبت شارپ بزرگتر باشد، «سود تعدیلشده از نظر ریسک» برای سرمایهگذار جذابتر خواهد بود.
بهعنوان یک نمونه خوب از سرمایهگذاریهای بدون ریسک، میتوان به اوراق قرضه دولتی ایالات متحده اشاره کرد. صد البته درباره دو عامل زیر اختلافنظرهایی هم وجود دارد:
۱. آیا نرخ بازده کوتاهمدتترین اوراق بهادار دولتی هم باید در محاسبه اعمال شود.
۲. آیا ابزار سرمایهگذاری بدون ریسک باید کاملا با بازه زمانی که در آن سرمایهگذار انتظار حفظ سرمایهاش را دارد، مطابقت داشته باشد یا نه.
در حقیقت، محدودیت اصلی نسبت شارپ این است که درباره سرمایهگذاریهایی که توزیع سود در آنها نرمال نیست، کار نمیکند. در ادامه، محدودیتهای بیشتر این نسبت را هم مرور خواهیم کرد.
فرمول نسبت شارپ
برای محاسبه نسبت شارپ از فرمول استاندارد زیر استفاده میکنیم:
Sharpe Ratio = (Rp – Rf) / σp
که معادل فارسی آن میشود:
فرمول محاسبه نسبت شارپ
برای محاسبه نسبت شارپ، باید نرخ بهره بدون ریسک (Rf) را از سود سبد سهام (Rp) کم کنید و حاصل را بر انحراف معیار (واریانس یا تغییرات) مازاد سبد سهام (σp) تقسیم کنید. توجه داشته باشید که نرخ بهره بدون ریسک، اغلب به سرمایهگذاریهای ایمن و بدون ریسک مانند اوراق قرضه دولتی و نرخ سود بانکی اشاره دارد.
در اینجا یک سؤال مهم پیش میآید. چه زمانی میتوانیم بگوییم نسبت شارپ محاسبهشده خوب است؟ بهبیان واضحتر، چه چیزی میتواند نشانگر سود بالای یک داراییِ نسبتا کمریسک باشد؟
- هر نسبت شارپ که از ۱.۰ بیشتر باشد، برای سرمایهگذاران در محدوده قابلقبول تا خوب قرار دارد.
- نسبتهایی که از ۲.۰ بیشتر باشند، بسیار خوب هستند.
- نسبت ۳.۰ یا بالاتر عالی است.
- نسبتی که از ۱.۰ کمتر باشد، پایینتر از حد استاندارد است.
متنوعسازی سبد سهام
بنابر نظریه سبد سهام مدرن، اگر داراییهای پرتفوی را به شکلی متنوع انتخاب کنید که همبستگی کمی بین این داراییها وجود داشته باشد، ریسک سبد سهامتان کاهش مییابد. بنابراین همه تخممرغها را در یک سبد نگذارید!
در متنوعسازی سبد سهام، بهجای اینکه کل سرمایهتان را به یک شرکت، صنعت یا دارایی خاص اختصاص دهید، آن را بین ابزارهای مالی و صنایع مختلف توزیع میکنید و به این ترتیب ریسک سبدتان را کاهش میدهید. بنابراین، متنوعسازی میتواند بهشکل بالقوهای نسبت شارپ را افزایش دهد. فقط کافی است نسبت شارپ سبد متنوع خودتان را با سبد مشابهی که تنوع کمی دارد، مقایسه کنید.
برای محاسبه نسبت شارپ، سرمایهگذاران باید این طور فرض کنند که ریسک معادل همان نوسان است. البته این موضوع مشکل خاصی ایجاد نمیکند؛ اما فقط یک ایراد دارد و آن این است که همه معاملات و سرمایهگذاریها لزوما با نوسان مواجه نیستند.
کاربردهای نسبت شارپ
با نسبت شارپ میتوانید عملکرد قبلی سبد سهامتان را هم ارزیابی کنید. برای اینکار باید در فرمول آن، آمار و ارقام مربوط به سرمایهگذاریهای قبل را وارد کنید. به همین ترتیب، میتوانید عملکرد آینده سبد سهامتان را هم پیشبینی کنید؛ با این تفاوت که این بار اعداد واقعی را نمیدانید و باید سود موردانتظار و نیز نرخ بهره بدون ریسک موردانتظار را وارد کنید. در این حالت نسبت شارپی که محاسبه میکنید، عددی احتمالی خواهد بود.
نسبت شارپ به شما کمک میکند منشأ سودهای مازاد سبد سهامتان را پیدا کنید و بفهمید که آیا این سودهای اضافی بهدلیل تصمیمات هوشمندانه شما در سرمایهگذاری به دست آمده است یا نتیجه ریسک بالایی است که پذیرفتهاید. به هر حال، فقط زمانی میتوانید بگویید سرمایهگذاری شما اطمینانبخش بوده است که این بازدههای مازاد صرفا ضریب بتا چه میگوید؟ بهدلیل هوشمندی شما و نه بهخاطر ریسک زیاد به دست آمده باشند. سادهتر بگوییم، هرچه نسبت شارپ یک سبد بالاتر باشد، عملکرد بهتری در تعدیل ریسک خواهد داشت. اگر نسبت شارپ منفی شود، دو حالت وجود دارد: یا نرخ بهره بدون ریسک بیشتر از بازده سبد سهام بوده است یا کلا بازده سبد منفی بوده است. هر کدام از این دو حالت که باشد فرقی نمیکند، از نسبت شارپ منفی نمیتوان معنای خاصی دریافت.
نسبتهای سورتینو و ترینور
نسبت شارپ به دو شاخه مختلف تقسیم میشود که هر دو بسیار مفید هستند. یکی از آنها نسبت سورتینو (Sortino) و دیگری نسبت ترینور (Treynor) است.
سورتینو سود سبد سهام را بهازای ریسک منفی تعیین میکند، اما با ترینور میتوان مقدار کل بازده مازاد را بهازای هر واحد ریسک که سبد سهام میتواند بپذیرد به دست آورد.
برخلاف نسبت شارپ که کل ریسک مطلوب و نامطلوب سرمایهگذاری را در نظر میگیرد، سورتینو فقط با ریسک نامطلوب سروکار دارد. سورتینو اثراتی را که حرکات قیمتی رو به بالا (مثبت) روی انحراف معیار میگذارند حذف میکند. به همین دلیل، فقط روی توزیع سود کمتر از سود هدف (حرکات رو به پایین) متمرکز است.
برای محاسبه نسبت سورتینو، در صورت کسر فرمول، نرخ بهره بدون ریسک را از سود موردانتظار کم میکنیم و سپس حاصل را بر انحراف معیار بازده منفی دارایی تقسیم میکنیم.
با توجه به فرمول، سود سبد سهام بهشکل قابلتوجهی کمتر از سودی که انتظار داریم میشود. چرا؟ چون سود موردانتظار را از مقدار سود سبد سهام کم کردهایم.
نسبت ترینور، از ضریب بتا یا همبستگی سبد سهام با کل بازار استفاده میکند. نسبت ترینور مشخص میکند که آیا سرمایهگذار در حال سود کردن است یا نه. مخصوصا اگر قرار است ریسک بیشتری را علاوه بر ریسک ذاتی بازار بپذیرد.
محاسبه نسبت ترینور
رابطه نسبت شارپ با ارزهای دیجیتال
اگر با معاملهگری ارزهای دیجیتال آشنا هستید، حتما میدانید که ریسک و نوسان زیادی در این بازار وجود دارد. به همین دلیل تعیین اینکه چه مقدار ریسک میتوانید بپذیرید، در تصمیمات و انتخاب راهبردهای معاملههایتان نقشی اساسی خواهد داشت. با توجه به اینکه نسبت شارپ ابزاری سودمند برای بررسی بازده با ریسک تعدیلشده است، بیشتر معاملهگران ارزهای دیجیتال از آن استفاده میکنند. آنها با این ابزار میتوانند درک بسیار بهتری از میزان ریسکی که باید بپذیرند داشته باشند.
به جز کوینهایی مانند بیت کوین و اتریوم که ارزش بازار بالایی دارند و بهطور نسبی باثباتتر از سایر ارزها هستند، تعداد بسیار زیادی از ارزهای دیجیتال را باید پرریسک قلمداد کرد. در واقع، بسیاری از ارزهای دیجیتال جدیدتر، فاقد ثباتی هستند که بیت کوین و اتریوم دارند؛ آن هم به این دلیل که بازار این ارزها نقدشوندگی کمتری دارد. این امر درباره ارزهای دیجیتالی مانند زیرواکس (0x)، اومیسهگو (OmiseGo)، نئو و دش هم صادق است. نسبت شارپ نمیتواند این بیثباتی را برطرف کند، اما میتواند بینشی از قیمت آینده آنها به ما بدهد؛ با اینکه کاملا غیرقابل پیشبینی هستند.
معامله ارزهای دیجیتال
وقتی پای معامله ارزهای دیجیتال به میان میآید، فقط یک نرخ بازده بدون ریسک داریم. آن هم این است که ارزهای دیجیتال خودتان را بهمنظور تأمین نقدینگیِ یک صرافی، به آن بسپارید. سودی که سالانه از این کار نصیبتان میشود، بهطور متوسط ۱% از مبلغ موردنظر و در قالب همان ارز دیجیتالی است که به صرافی سپردهاید.
برای نمونه، فرض کنیم ارز دیجیتالی که به صرافی سپردهاید، لایت کوین است. در این مورد بخصوص، بهطور متوسط ۱% سود از سپردن این لایت کوینها به صرافی دریافت خواهید کرد. اما حتی سپردن ارزهای دیجیتال به یک صرافی هم نمیتواند به طور کامل «بدون ریسک» باشد. چرا؟ چون همیشه خطر هک شدن یا مسدود شدن حسابتان در صرافی به هر دلیلی وجود دارد.
تعداد بسیار زیادی از صرافیهای ارز دیجیتال، به معاملهگران اجازه دسترسی به ایپیآیها (APIs- رابطهای برنامهنویسی برنامههای کاربردی) را میدهند. بنابراین معاملهگران میتوانند از نسبت شارپ (ترجیحا در دورههای زمانی کوتاه) برای محاسبه نسبت ریسک- پاداش مربوط به یک معامله خاص استفاده کنند.
در دورههای زمانی کوتاه، نسبت شارپ میتواند بهعنوان یک ابزار مدیریت ریسک عمل کند. برای مثال، با کمک نسبت شارپ میتوانید تعیین کنید که یک معامله خودکار باید انجام شود یا نه. اگر امکان ادغام این نسبت بهعنوان بخشی از یک الگوریتم معاملاتی وجود داشته باشد، عالی است. این کار اطمینان میدهد که خودکارسازی معامله ارز دیجیتال، در کنار سایر سیاستهای مدیریت ریسک معاملهگران لحاظ شده است.
فراموش نکنید که استفاده از نسبت شارپ بهمعنای آن نیست که همه چیز بیعیب و نقص پیش خواهد رفت. دلیلش این است که طبق نظریه قوی سیاه، نمیتوان به دقت همه رویدادهای بازار را پیشبینی کرد. مخصوصا در معاملات ارز دیجیتال، پیشبینی بازار کاری بس دشوار است.
محدودیتهایی که نسبت شارپ دارد
اگر یادتان باشد، اشارهای کوتاه به محدودیت اصلی این نسبت داشتیم و گفتیم که در فرمول نسبت شارپ، باید فرض را بر این قرار داد که سرمایهگذاریها توزیع سود نرمال دارند. بنابراین، این نسبت برای آن دسته از سرمایهگذاریهایی که توزیع سودشان نرمال نیست به خوبی کار نمیکند و باید بررسیهای بیشتری درباره آنها انجام دهیم.
نسبت شارپ از انحراف معیار ضریب بتا چه میگوید؟ بازده در مخرج کسر بهجای ریسک کل سبد سهام استفاده میکند. فرض اساسی این است که بازدهها توزیع نرمال دارند. توزیع نرمال دادهها تا حد زیادی مشابه انداختن یک جفت تاس است. میدانیم که در طی پرتابهای مختلف، بیشترین احتمال به ظاهر شدن عدد ۷ تعلق دارد. از سوی دیگر، احتمال ظاهر شدن اعداد ۲ و ۱۲ از همه کمتر است؛ چرا که برای هر دوی آنها فقط یک حالت وجود دارد (برای ۲، هر دو تاس باید ۱ بیاید و برای ۱۲، هر دو تاس باید ۶ بیاید).
با این حال، در بازارهای مالی معمولا بازده از حد میانگین فاصله دارد. به این دلیل که سقوط و صعود غیرقابل پیشبینی زیادی در قیمتها اتفاق میافتد. علاوه بر آن، در انحراف معیار، فرض بر این است که حرکات قیمتی در هر دو جهت به یک اندازه ریسکی هستند، چیزی که ممکن است در عمل اتفاق نیفتد.
دستکاری نسبت شارپ بهمنظور مدیریت سبد سهام و بهبود تاریخچه بازدههای تعدیلشده از نظر ریسک، کار آسانی است. برای این کار، کافی است فواصل اندازهگیری بازده را افزایش دهید تا ارزیابی دقیقتری به دست آورید که چندان تحتتأثیر نوسانات قرار نگرفته باشد. برای مثال، انحراف معیار سالانه بازده روزانه، از انحراف معیار سالانه بازده هفتگی و آن هم بهنوبه خود از انحراف معیار سالانه بازده ماهانه، بهشکل قابلتوجهی بیشتر است.
روش دیگری هم برای شناسایی دادههایی که بر بازده تعدیلشده از نظر ریسک تأثیر میگذارند و احتمال دارد اطلاعات درست مربوط به آن را تحریف کنند، وجود دارد. در این روش کافی است برای تجزیه و تحلیل بهترین نسبت شارپ احتمالی، دورههای زمانی خاصی را در نظر بگیریم.
نتیجهگیری
اگر میخواهید بهترین سرمایهگذاریها را برای سبدتان انتخاب کنید، باید ارزیابی ریسک و پاداش را همزمان با هم انجام دهید. در حقیقت، این همان نکته اصلی است که نظریه سبد مدرن ارائه میکند. وقتی پای ریسک به میان میآید، این انحراف معیار یا واریانس است که پاداش (سود) سرمایهگذاران را کاهش میدهد. بنابراین در هر تصمیمی که برای سرمایهگذاری میگیرید، در کنار سود، باید ریسکها را هم بررسی کنید.
به یاد داشته باشید که نسبت شارپ، اطلاعات چندان ارزشمندی را درباره حرکات قیمتی و پیشبینی آنها ارائه نمیدهد. در واقع این نسبت را باید بهعنوان نوعی ابزار پشتیبان بهمنظور ارزیابی ریسک/ بازده در یک سبد در نظر بگیرید. این موضوعِ مهمی است که همه افراد حاضر در بازار ارزهای دیجیتال باید به آن توجه کنند، زیرا اغلب در این بازار با نوسانات پیشبینی نشده روبهرو خواهند شد.
در مجموع، نسبت شارپ ابزاری فوقالعاده برای کمک به شما در یافتن و انتخاب بهترین سرمایهگذاری با بالاترین بازده ممکن است و همزمان ریسکها را هم در نظر میگیرد.
شاخص داوجونز چیست | همه چیز درباره ی شاخص داوجونز
شاخص داوجونز چیست؟ شاخص داوجونز (Dow Jones) یا میانگین صنعتی یکی از قدیمی ترین شاخص بورس آمریکا می باشد که نماد شاخص داوجونز با اختصار DJI در بین معامله گران شناخته می شود؛ این شاخص عملکرد سهام 30 شرکت بزرگ را که در بورس اوراق بهادار آمریکا معامله می شوند را اندازه گیری می کند. تاریخچه این شاخص به بیش از 100 سال قبل باز می گردد؛ از نگاه سرمایه گذاران شاخص داوجونز اهمیت بسیار بالایی دارد چرا که این افراد برای مقایسه عملکرد دارایی های خود از شاخص داوجونز استفاده می کنند.
فهرست عناوین مقاله
تاریخچه شاخص داوجونز
شاخص Dow Jones در سال 1885 توسط اقای داو و شریک تجاری ایشان اقای ادوارد جونز ایجاد شد که نام این شاخص نیز برگرفته از نام خانوادگی این افراد می باشد. در ابتدا شاخص داوجونز فقط شامل 12 شرکت می شد که اکثر این شرکت ها، شرکت های صنعتی اعم از صنعت راه آهن، نفت و گاز، روغن و غیره بودند.
نحوه محاسبه شاخص داو جونز
فرمول محاسبه ی شاخص داوجونز بصورت وزنی تعریف شده است؛ یعنی سهامی که بزرگتر هستند و با قیمت بیشتری معامله می شوند وزن بیشتری نسبت به بقیه سهام در بازار دارند ضریب بتا چه میگوید؟ و تاثیر بیشتری بر روی این شاخص می گذارند.
سهامی که در داوجونز معامله می شوند
این شاخص از سهام 30 شرکت صنعتی بزرگ در بازار بورس آمریکا تشکیل شده است که این شرکت ها شامل بخش های مختلفی از جمله نفت و گاز، مخابرات، خدمات عمومی، کالاهای مصرفی، سرمایه گذاری و غیره هستند که با توجه به ارزش بازار هر سهم می توانند در شاخص داوجونز قرار بگیرند و یا حذف شوند که این امر باعث تغییر یافتن نماد های تاثیرگذار در این شاخص می شود.
از جمله شرکت هایی که بر روی شاخص داوجونز تاثیرگذار هستند می توان به شرکت های مهمی همچون اپل، مایکروسافت، بویینگ، مک دونالدز، موسسه مالی جی پی مورگان اشاره کرد که این شرکت های مهم و بزرگ همچنین در شاخص های دیگر نیز مورد استفاده قرار می گیرند.
کاربردهای شاخص داوجونز چیست؟
در ادامه باید بررسی شود که کاربردهای شاخص داوجونز چیست و یک سرمایهگذار چگونه میتواند از این شاخص برای مدیریت سبد سهام خود بهرهبرداری کند. به طور کلی چهار مورد از اصلیترین کاربردهای این شاخص که برای هر سرمایهگذاری در این بازار هدایتکننده است، عبارتاند از:
رصد کلی بازار
سبدی از اصلیترین و بزرگترین شرکتهای فعال در بازار بورس آمریکا در این شاخص گرد هم آورده شده است. به همین منظور میتوان با خیال راحت از آن برای رصد کردن وضعیت کلی بازار استفاده کرد و به تصویر درستی از آنچه در بازار در حال رخ دادن است، دست پیدا کرد.
کاهش ریسک سرمایهگذاری
این امکان وجود دارد که یک سرمایهگذار به طور مستقیم اقدام به خرید شاخص داوجونز کند. به این ترتیب ریسک سرمایهگذاری به طور قابل توجهی کاهش پیدا میکند؛ چرا که با سبد متنوعی از سهام شرکتها در اختیار خریدار سهام قرار میگیرد.
ارزیابی عملکرد شخصی سهامدار
یک سرمایهگذار به کمک شاخص داوجونز میتواند به ارزیابی درستی از وضعیت مدیریت سبد خود دست پیدا کند. در واقع میتوان وضعیت سود و زیان یک سبد از سهام را با شاخص داوجونز مقایسه نمود. اگر در یک بازه زمانی معین، سود حاصل از سبد سهام یک سرمایهگذار بالاتر از شاخص داوجونز باشد، میتوان این طور برداشت کرد که عملکرد موفقی در بازار داشته است.
رصد وضعیت آینده سهام
با مقایسه ضریب بتا میتوان وضعیت آینده یک سهم را در مقایسه با شاخص داوجونز مورد بررسی قرار داد.
آیا ایرانی ها می توانند در داوجونز سرمایه گذاری کنند؟
بله، شما به عنوان یک ایرانی می توانید در داوجونز معامله کنید و سرمایه گذاری کنید اما باید دقت داشته باشید که شاخص ها ممکن است تحت تاثیر اخبار و شرایط اقتصادی حرکاتی خارج از تحلیل تکنیکال داشته باشند و این امر موجب افزایش ریسک سرمایه گذاری شما شود.
چگونه نمودار شاخص Dow Jones را ببینیم و تحلیل کنیم؟
برای مشاهده ی شاخص داوجونز می توانید از سایت بسیار معروف تریدینگ ویو استفاده نمایید. که در ادامه مراحل مشاهده ی نمودار شاخص داوجونز را آموزش می دهیم .
در ابتدا وارد سایت تریدینگ ویو به ادرس Tradingview.com شوید.
برای مشاهده نماد داوجونز در سایت تریدینگ ویو کافیست در بخش جستجوی سایت DJI رو تایپ کنید و اولین گزینه Dow Jones Industrial Average را انتخاب نمایید.
در صفحه ی جدیدی که باز می شود باید بر روی گزینه ی Full-featured chart که با رنگ قرمز در عکس زیر مشخص شده کلیک نمایید.
به همین سادگی شما به نمودار شاخص داوجونز دسترسی پیدا کردید و حال میتوانید تحلیل خود را از آینده ی این شاخص با ابزارهایی که در سایت تریدینگ ویو قرار دارد انجام دهید.
سوالات متداول
شاخص داوجونز یا بازار داوجونز چیست؟
شاخص داوجونز یک میانگین صنعتی از قدیمی ترین شاخص های بورس آمریکا می باشد که عملکرد سهام 30 شرکت بزرگ در بازار بورس اوراق بهادار آمریکا را محاسبه می کند.
نماد داوجونز چیست؟
نماد اختصاری شاخص داوجونز DJI می باشد.
کلام آخر
شاخص داوجونز در دراز مدت همیشه روند مثبتی داشته است و سرمایه گذاری در این شاخص همیشه جذاب بوده است. امیدواریم که این مقاله برای شما مفیده بوده باشد. در صورتی که سوالی در این مورد داشتین حتما در قسمت نظرات برای ما ارسال کنید.
امتیاز شما به این محتوا
میانگین امتیازات: / 5. تعداد امتیاز:
اولین نفری باشید که به این محتوا امتیاز می دهد
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
معاملات لانگ (Long) و شورت (Short) چیست و چه تفاوتی دارند؟
الگوی تقاطع مرگ (Death Cross) و تقاطع طلایی (Golden Cross)
آموزش جامع حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
چگونه با استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال سود خود را افزایش دهیم؟
آموزش اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands)
آموزش دیدن نمودارهای شت کوین + ویدیو
8 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام ممنون از مطلب خوبتون
یه سوال دارم میخواستم ببینم در بازار فارکس وقتی ما روی نماد داوجونز معامله میکنیم، برای مثال وقتی روی قیمتی buy میگیریم دقیقاً در حال خریدن چه چیزی هستیم؟؟
خیلی ممنون میشم راهنمایی کنید، مدت هاست این سوال ذهنم رو درگیر کرده
سللم! خدمت شما عرص کنم که این سوال من هم بود که در بررسی ها اینطور متوجه شدم که در حقیقت شما یک سبد از مجموع ۳۰ سهام شرکت های برتر آمریکا رو خریداری میکنید. اگر این موضوع درست باشه ممنون میشم به اطلاع من هم برسونید
سلام علت این همه گپ در شاخص داوجونز چیه؟تقریبا هر روز گپ داریم
سلام وقت بخیر
همونطور که در مقاله مطرح شد شاخص داوجونز عملکرد چندین سهام بزرگ هستش و اخبار فاندامنتالی که برای این سهام منتشر میشه و باعث افزایش یا کاهش قیمت میشه در نهایت بصورت میانگین تاثیر خودش رو روی این شاخص هم میزاره.
سلام وقت بخیر! ممنون از مطلب شما، سوالی که دارم اینه که شاخص داوجونز مثل شاخص بورس ما نیست که فقط بیانگر وضعیت کلی بازار باشد بلکه میتوان این شاخص رو خرید و فروش کرد؟ و وقتی ما این شاخص رو میخریم یعنی یک سبد دارایی میخریم از سهام ۳۰ شرکت، درسته؟
ممنون میشم راهنمایی ضریب بتا چه میگوید؟ کنید!
سلام منصوز عزیز
بله، همونطور که خودتون اشاره کردید این شاخص قابلیت خرید و فروش داره و میتونیم داخل بروکر هایی که از این شاخص پشتیبانی میکنن این شاخص رو معامله کنیم.
شما یک سبد دارایی از اون شرکت رو نمیخرید بلکه دارید رو میانگینی از ارزش های اون 30 شرکت معامله می کنید و در صورتی که 1 سهم با خبر بدی روبرو بشه تاثیر زیادی رو عملکرد مابقی شرکت ها نخواهد داشت.
عالی بود ممنون از شما
سلام
از اینکه این مطلب را مطالعه کردید سپاسگزاریم و خوشحالیم که این مطلب برای شما مفید بوده.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
محصولات فروش ویژه
دستهها
نوشتههای تازه
- ارز دیجیتال ترون چیست؟ نقد و بررسی رمزارز TRX
- عرضه اولیه ارز دیجیتال (ICO) و تمام نکاتی که باید درباره آن بدانید
- معرفی بهترین بازی های رایگان متاورس
- ارز دیجیتال ایاس چیست؟ نقد و بررسی رمزارز EOS
- NFT فیلم چیست و چرا توکن غیرمثلی فیلمی مهم است؟
کلینیک سرمایه با هدف آموزش تخصصی بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال در کنار به روز ترین متدهای طراحی استراتژی و سیستم های معاملاتی راه اندازی شده است.
ضریب هوشی ترامپ واقعا چقدر است؟
دونالد ترامپ همین چند روز پیش مدعی شد که ضریب هوشی او از رکس تیلرسون، وزیر خارجهاش بالاتر است و آقای تیلرسون را به چالش هوش دعوت کرد.
به گزارش سیناپرس به نقل از بیبیسی،او در سال ۲۰۱۳ هم توییت کرده بود که ضریب هوشیاش "بسیار بیشتر" از باراک اوباما و جورج دبلیو بوش، روسای جمهور قبلی آمریکا است.
آقای ترامپ به روسای جمهور بسنده نکرده و مدعی شده از جان استیوارت کمدین و لرد شوگر، سرمایهدار و ستاره بریتانیایی برنامه تلویزیونی "اپرنتیس" هم ضریب هوشی بالاتری دارد.
با وجود این آقای ترامپ تا الان نگفته ضریب هوشیاش چقدر است. آیا میشود ضریب هوشی او را حدس زد؟
ضریب هوشی چیست؟
ضریب هوشی (Intelligence Quotient) یا IQ امتیازی است که فرد بعد از شرکت در تست هوش میگیرد.
تست منحصر به فردی برای اندازهگیری ضریب هوشی وجود ندارد و منسا ( Mensa) قدیمیترین و معتبرترین انجمن تیزهوشان در دنیا، نتایج بیش از ۲۰۰ تست از جمله آزمون خودش را میپذیرد. بعضی تستها یک ساعته هستند و بعضی دیگر زمان محدودی ندارند.
دکتر فرانک لوییس، روانشناس ارشد در منسای آمریکا میگوید تست هوش این انجمن عموما مهارتهای هندسی، محاسباتی و لغوی فرد را اندازه میگیرد.
به طور کلی سوالات هندسی درباره اشکال و ابعاد است، سوالات محاسباتی به ریاضیات مربوط میشود و سوالات لغوی به کلمات و این که مثلا شباهت یک کلمه به کلمه دیگر چیست.
منسا عضویت کسانی را میپذیرد که جزو دو درصد بالا در کسب امتیاز ضریب هوشی هستند که کمابیش به معنای داشتن ضریب هوشی معادل ۱۳۰ است.
باهوشترین روسای جمهور آمریکا چه کسانی بودند؟
دکتر باربارا ضریب بتا چه میگوید؟ پری، مدیر مطالعات ریاست جمهوری دانشگاه ویرجینیا میگوید: "خاطرم نیست که تا کنون لیستی از روسای جمهور و ضریب هوشی آنها را دیده باشم. ولی به راحتی میتوانید فهرستی از روسای جمهور را پیدا کنید که در دوره دانشگاه عضو انجمن افتخاری 'فی بتا کاپا ' شدهاند."
انجمن فی بتا کاپا ( Phi Beta Kappa) که در سال ۱۷۷۶ تاسیس شد، به "بهترین و درخشانترین دانشجویان علوم و هنر در ۲۸۶ دانشگاه برتر در کل آمریکا" عضویت افتخاری میدهد.
از ۴۴ رئیس جمهور، ۱۷ نفر عضو فی بتا کاپا بودند. بیل کلینتون، جورج بوش پدر و جیمی کارتر آخرین روسای جمهوری بودند که عضو این انجمن شدند.
دکتر پری از میان روسای جمهور پیشین نام هربرت هوور "دانشمند و زمینشناس بسیار بسیار برجسته"، وودرو ویلسون "تنها رئیس جمهوری که دکترا دارد" و ویلیام اچ تفت "وکیلی درخشان" را مطرح میکند.
با این که ضریب هوشی هیچ رئیس جمهوری به صورت قطعی تایید نشده، دانشگاه کالیفرنیا در سال ۲۰۰۶ برآورد کرد که جان کوینسی آدامز باهوشترین رئیس جمهور آمریکا بوده است.
دکتر پری میگوید بعضی روسای جمهور شهرتی دارند که واقعا سزاوارشان نیست: "جرالد فورد به عنوان آدمی دست و پاچلفتی شناخته میشد چون مثلا هنگام راه رفتن سکندری میخورد، ولی این اصلا منصفانه نیست. او فارغ التحصیل دانشگاه میشیگان بود، پیشاهنگ بود و در ییل حقوق خوانده بود. علاوه بر این ها ستاره فوتبال آمریکایی هم بود."
خانم پری میگوید باهوش بودن تنها یکی از ویژگیهایی است که یک رئیس جمهور خوب را میسازد.
"اولیور وندل هولمز، قاضی دادگاه عالی یک وقتی گفته بود که فرنکلین دلانو روزولت هوشش درجه دو بود ولی از نظر خلق و و خو و روحیه درجه یک بود."
کمهوشترینها چه کسانی بودند؟
دکتر پری میگوید: "من وارن هاردینگ را در این دسته میگذارم. او حرفهاش روزنامهنگاری بود".
خانم پری با خنده ادامه میدهد: "بعضی از بهترین دوستان من روزنامهنگار بودند! برادرم هم روزنامهنگار است. ولی نکته اینجاست که او (هاردینگ) از هاروارد یا ییل نیامده بود، وکیل برجستهای هم نبود که قاضی دادگاه عالی شود."
ترامپ کجای کار است؟
دکتر پری میگوید: "اگر او ضریب هوشیاش را منتشر کند - با در نظر گرفتن این که تیلرسون را به چالش آیکیو دعوت کرده - حسی به من میگوید که با عددی روبرو میشویم که بالاتر از آن است که بیشتر مردم تصور میکنند."
"کسانی که او را نمیشناسند میگویند که 'ای بابا او که خیلی کودن است '، اما من مطمئنم که ضریب هوشی ترامپ بیش از آن است که ما تصور میکنیم."
فرد گرینستین، استاد علوم سیاسی در دانشگاه پرینستون شش ویژگی را منتشر کرده که روی عملکرد یک رئیس جمهور تاثیر میگذارد: ارتباط با عموم، ظرفیت سازمانی، بینش، مهارت سیاسی، شیوه تفکر و هوش عاطفی.
دکتر پری میگوید: "ترامپ در زمینه هوش عاطفی، شیوه تفکر، بینش و ظرفیت سازمانی امتیاز چندانی کسب نمیکند".
"آنچه در آن عالی است، و ریاست جمهوری را هم با همان برد، قدرت ارتباط با مردم و مهارت سیاسی است."
خانم پری به سابقه تجاری آقای ترامپ هم اشاره میکند: "او به وضوح نوعی هوش غریزی برای موفقیت دارد، و این در سابقهاش معلوم است." دکتر پری تحصیل آقای ترامپ در مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا را هم یادآوری میکند.
دکتر لالیس از انجمن منسا میگوید بالا یا پایین بودن ضریب هوشی آقای ترامپ همه چیز را درباره او به شما نمیگوید.
"اگر کسی مثل اینشتین را در نظر بگیرید که ما همه او را به عنوان نابغه میشناسیم، احتمالا امتیاز خیلی بالایی در تست هوش نخواهد آورد، چون این آدمها خارج از چارچوب فکر میکنند. او ممکن است برای یک سوال ده تا جواب مختلف به ذهنش بیاید."
به هر حال زمان حدس و گمان درباره ضریب هوشی آقای ترامپ ممکن است به زودی به پایان برسد چون منسا به او و آقای تیلرسون، هر دو پیشنهاد داده که تست هوش بدهند تا تکلیف ماجرا روشن شود.
دیدگاه شما