اصول موفقیت در بازار سهام


مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایه‌گذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایه‌‌گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار می‌گیرند.

مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه می‌شود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدل‌های سرمایه‌گذاری خود، به درستی مدیریت کند.

فهرست عناوین مقاله

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی

در سال‌های اخیر شاخص‌های بازار سهام رشد چشمگیری داشته‌ و سرمایه‌ گذاران با سرمایه‌های خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شده‌اند. اگرچه روش‌های مطمئن‌ و کم ریسک‌تری مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح می‌دهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.

جهت سرمایه‌گذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معامله‌گری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.

مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، می‌بایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونه‌ای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.

قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیش‌گیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران اعم از ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر بودن مشخص می‌شود.

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است.

رعایت اصول مدیریت سرمایه

به طور کلی نمی‌توان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معامله‌گران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیت‌های معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام می‌شوند؛ چنین سرمایه‌گذارانی را نمی‌توان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آن‌ها تعریف نشده است زیرا آن‌ها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر می‌کنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی می‌کشانند.

بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست

وجه تمایز اصلی معامله‌گران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روش‌های مختلفی ارائه شده است. روش‌های کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدل‌های نوین آن، بر مبنای جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی شکل گرفته‌اند. این روش‌ها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیت‌های معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوب‌های مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران تعیین می‌کند.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید

اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخص‌های مرسومی وجود دارند که از آن‌ها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار استفاده می‌شود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه می‌پردازیم.

سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخص‌ها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آن‌ها تصمیم‌‌گیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص می‌شود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم‌ پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و می‌بایست در محاسبات منطقی و برای سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولی‌ترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.

سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایه‌گذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است.

بازده

سود حاصل از سرمایه‌گذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان می‌شود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر دارایی‌ها در این دوره و شاخص‌های پولی ارزیابی می‌شود. بازدهی سرمایه‌گذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل می‌شود. بازده مطلوب می‌تواند تابعی از دیدگاه سرمایه‌گذاری، هزینه‌های معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معامله‌گری است که توانسته‌اند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیت‌های معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.

حجم معاملات

تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست می‌آورد، حجم معاملات نامیده می‌شود. واحد شمارش دارایی‌‌ها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش‌ طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین می‌شود.

منظور معامله‌گران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچ‌گاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمی‌کند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین می‌کند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.

نسبت بازده به ریسک

نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.

حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.

از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند.

نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید.

بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم

به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

نسبت بازده به ریسک نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد. حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود. از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند. نسبت افت سرمایه نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید. به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در مدیریت سرمایه

  • هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
  • هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار می‌گیرند.
  • پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
  • محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
  • بنا بر اصول سرمایه‌گذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
  • کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
  • در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیت‌های معاملاتی تقسیم شود.
  • زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر می‌کند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن‌ را نیز در نظر بگیرد.
  • توصیه می‌شود سرمایه‌گذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیت‌های معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیان‌ده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.

جمع‌بندی

یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معامله‌گری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی می‌شود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت می‌گیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفه‌ای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.

همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایه‌گذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معامله‌گر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجه‌بخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.

نکات مهم در ترید که برای موفقیت باید بدانید

چک کردن کار ها از نکات مهم در ترید

این مقاله‌‌، پس از بررسی و تحلیل رفتار تریدرها نگارش شده است. بنابراین برای موفقیت در بازار، کافی است این نکات مهم در ترید را مطالعه کرده و به آن ها عمل نمایید.

نکات مهم در ترید

نکات مهم در ترید

نکات مهم در ترید که باید رعایت کنید

در این بخش از از الف بورس، قصد داریم تا شما را با 80 نکته‌ی مهم آشنا کنیم:

  1. برای موفقیت در ترید، یکی از مهمترین چیزهایی که باید انجام دهید، یادگیری اصول پایه است. شاید جالب باشد که بدانید بسیاری از افراد حتی نمی‌دانند در بازار چه کاری انجام می‌دهند. بنابراین اگر می‌خواهید جزو تعداد اندک تریدر های موفق باشید، باید مفاهیم اولیه را بشناسید. فراموش نکنید مدرک دانشگاهی اصلا مهم نیست.
  1. بدون در نظر گرفتن اسپرد، ترید کردن فعالیتی است که در مجموع صفر خواهد بود. 80 درصد از تریدر ها در حال خرید هستند و از سوی دیگر 20 درصد دیگر می‌خواهند سهام خود را بفروشند. بنابراین می‎‌توان پی برد که این فروشندگان 20 درصدی سرمایه بیشتری داشته و تمایل به حفظ پوزیشن بازار دارند. لذا 80 درصد باقی افراد ناگزیر، عرصه را به افراد سرمایه دار واگذار می‌کنند.
  1. یکی دیگر از نکات مهم در ترید در یک جمله خلاصه میشود. هیچ کسی بزرگتر از مارکت نخواهد بود.
  2. فراموش نکنید که رقابت در حاضر بودن در مارکت خلاصه نمی‌شود. بلکه بخش مهمی از رقابت در فهمیدن مارکت است. بهتر است به جای ایستادن در مقابل امواج، از آن سواری بگیرید.
  1. داشتن یک روند برای ورود به معامله، بسیار مهم‌تر از انتخاب کف و سقف است.
  1. انتخاب کف و سقف برای ورود به بازار از اشتباهات رایج در بین معامله گر هاست. این روش ترید، می‌تواند بسیار پر‌خطر باشد. به همین جهت استفاده از این روش فقط به افرادی توصیه می‌شود که با بازار آشنایی داشته باشند. در این صورت تشخیص این نقاط برای تریدر راحت تر بوده و شانس فرد را برای موفقیت افزایش خواهد داد.
  1. لازم است بدانید که حداقل سه نوع مارکت وجود دارد: مارکت صعودی، نزولی و باند رنج.
  1. یکی دیگر از نکات مهم در ترید، عدم انجام هیچ کاری در مواقع خاص است.در کنار ایستادن خود یک نوع روش است.
  1. یک تریدر باید بداند که در روند صعودی در قعرترین نقطه اقدام به خرید کند و در روند نزولی در قله بفروشد.
  1. در زمان راکد شدن بازار، پس از سیر صعودی نفروشید و متقابلا بعد از روند نزولی نخرید.

نکات مهم در بازار

نکات مهم در بازار

  1. روند صعودی و نزولی در یک زمان وجود خواهند داشت. ولی همیشه یکی پیروز خواهد بود. در روند صعودی بسیار ساده خواهد بود که بخواهیم به سیگنال های فروش بفروشیم. اما در انتها زمان ما را متوقف خواهد کرد. بهترین راهکار استفاده از روند در ترید است.
  1. از دیگر نکات مهم در ترید سیگنال های بی نتیجه است. سیگنال خریدی که نتیجه نداده است، سیگنال فروش و سیگنال فروشی که موفق نشده است، احتمالا سیگنال خرید برای شما بوده است.
  1. سعی کنید سودهای خود را افزایش داده و همزمان، ضررهای خود را محدود کنید.
  1. برای موفقیت در بازار باید به سود خود اجازه‌ی رشد بدهید. اما این به این معنی نیست که طمع کنید. در صورتی که سود خوبی کسب کردید، پول خود را جمع کنید و برای معاملات بعدی آماده شوید. شاید با خود فکر کنید که ترید مانند یک قمار یا بلیت بخت آزمایی شما را ثروتمند می‌کند، اما واقعیت ندارد. بلکه برای موفقیت در این راه باید تلاش کرده و از برنامه درستی پیروی کنید. نگه داشتن اصول موفقیت در بازار سهام بیش از حد یک پوزیشن، می‌تواند به از دست رفتن شانس شما برای سود بالا منجر شود.
  1. یکی دیگر از نکات مهم در ترید که باید حتما بدانید، استفاده از استاپی حفاظتی است. برای محدود کردن ضرر ها آن را فراموش نکنید.
  1. برای محدودسازی ضرر های خود از یک استاپ استفاده کنید و هرگز آن را عقب نکشید تا ضرهای شما گسترش نیابد. بسیاری از تریدرها این اشتباه را مرتکب می‌شوند اصول موفقیت در بازار سهام و به امید بازگشت دوباره قیمت، استاپ خود را تغییر می‌دهند. در اکثر اوقات این روش ها منجر به خسارت بزرگتر خواهد شد. فراموش نکنید برای اینکه به چیزی برسید، باید یک چیزی از دست بدهید. اشکالی ندارد که یک ضربه بخورید و دوباره برگردید.
  1. استاپ های حفاظتی خود را در قیمت های رند قرار ندهید. در پوزیشن های خرید باید استاپ شما زیر اعدادی مانند 10، 20، 25، 50، 75، 100 باشد. همچنین برای پوزیشن های فروش اعداد بالاتری از این اعداد را در نظر بگیرید.
  1. اگر بخواهیم یک لیست کوتاه از نکات مهم در ترید بنویسیم، تعیین نقطه‌ی مناسب برای خروج با ضرر یا همان استاپ لاست، در آن قرار دارد. انتخاب این نقطه یک هنر است. با یادگیری تکنیک‌ها و مدیریت سرمایه‌ی خود، این نقطه را به راحتی شناسایی خواهید کرد.
  1. یک تریدر باید از باخت‌های خود درس بگیرد. باخت ها همیشه درس هایی هستند که بابت آن ها هزینه‌ی گزافی پرداخت کرده‌اید. بسیاری از معامله‌گر ها از اشتباه خود درس نمی‌گیرند. این خود یک اشتباه بزرگ دیگر است.
  1. دنبال دردسر نباشید. اولین باخت شما کوچکترین باخت شما خواهد بود. (منظور خروج به موقع از پوزیشن های ضررده است)

ترس از شکست در ترید

ترس از شکست در ترید

  1. موفق ترین تریدر‌ها در بازار معمولا کسانی هستند که در اطراف بازار صبر می‌کنند و منتظر اصول موفقیت در بازار سهام رسیدن زمان مناسب برای حرکت‌های بزرگ می‌مانند. پس زنده بمانید.
  1. از نکات مهم در ترید برای تازه کارها، توصیه به کوچک ماند، حداقل در یک سال اول است. تلاش کنید در یک سال اول بیشتر به کسب تجربه بپردازید و بعد از آن با تحلیل معامله های بد و خوب خود، به صورت حرفه‌ای وارد بازار شوید.
  1. برای شروع ترید باید پول خوبی داشته باشید. عدم داشتن شرایط مالی مناسب سبب خواهد شد که تحت فشار حرکات مقطعی بازار کم بیاورید.
  1. به جای معامله از روی احساسات، واقع بین باشید.
  1. بکارگیری قوانین مدیریت سرمایه، از دیگر نکات مهم در ترید است.
  1. برای افزایش بقا تریدر و در نتیجه رسیدن به موفقیت، مدیریت سرمایه را فر‌ابگیرید.
  1. سعی کنید از ارزهای گوناگون در سبد خود قرار دهید اما مراقب باشید زیاده روی نکنید.
  1. از R/R 3 به 1 برای ترید های خود انتخاب کنید.
  1. قبل از شروع ترید، ابتدا مقدار R/R را محاسبه کنید.
  1. بدون برنامه به معامله نپردازید. برنامه داشته باشید.

برنامه ریزی برای معامله از نکات مهم در ترید

برنامه ریزی برای معامله از نکات مهم در ترید

  1. داشتن هدف عینی و واقعی از دیگر نکات مهم در ترید موفق است.
  1. ساختن سیستم ترید با 5 قدم را به یاد داشته باشید:1. با مفهوم شروع کنید 2. مفهوم را به قوانین عینی تبدیل کنید 3. به طور چشمی آن را روی چارت چک کنید 4. آزمایش روی دمو را نیز انجام دهید 5. به ارزیابی نتایج بپردازید.
  1. برنامه ریزی برای کار ها و همچنین اجرای صحیح آن ها را یاد بگیرید.
  1. به جای امید، ترس و یا طمع، از برنامه در ترید خود بهره ببرید. خیلی مهم است که برای ورود به بازار مقدار سود و ریسک مشخصی تعیین کنید.
  1. برنامه‌های خود را پیاده سازی کنید و از آن خارج نشوید. اگر برای ترید خود استاپی مشخص کرده‌اید، هرگز به صورت دستی از آن خارج نشوید. تنها در صورتی مجاز به این کار هستید که شرایط فاندامنتال تغییر کرده باشد.
  1. هر سیستم ترید مناسبی سه فاکتور اساسی دارد: 1. پیش بین قیمت که به پیش بین جهت روند می‌پردازد 2. زمان که نقطه ورود و خروج شما را تعیین می‌کند 3. مدیریت سرمایه که مبلغ ورودی به بازار را مشخص می‌کند.
  1. پرهیز از گزینش سلیقه‌ای سیگنال‌های درست سیستم از دیگر نکات مهم در ترید است.
  1. اگر یک سیستم تریدی در روند صعود به خوبی کار کرد، دلیل ندارد تا در روند نزولی نیز نتایج مثبتی داشته باشد.
  1. برنامه‌های خود را پیش از باز شدن بازار مشخص کنید. کسی در ترید موفق است که عمل کند نه اینکه به عکس العمل بپردازد. به همین جهت، پیش از ورود به بازار، اهداف و نقاط ورود و خروج را شناسایی کنید. چرا که در حین باز شدن بازار تنها باید تغییرات جزیی اعمال کنید.
  1. همه چیز را چندین بار چک کنید. این یکی از نکات مهم در ترید است.

چک کردن کار ها از نکات مهم در ترید

چک کردن کار ها از نکات مهم در ترید

  1. برنامه‌های تریدی خود را قطعی نپندارید. نگاه شما به بازار باید با احتمالات باشد و نه از روی قطعیت. در واقع معامله در بازار، بازی احتمالات است. هرچقدر که وظایفتان را به خوبی انجام دهید و برنامه‌ای بی نقص داشته باشید، باز هم دلیل برای پیش رفتن بازار مطابق میل شما وجود ندارد. فراموش نکنید که شما همیشه نباید برنده باشید. باخت نیز بخشی از بازی ترید است و در این راه بار ها با معاملات ضررده مواجه خواهید شد.
  1. آنالیز بازار از روند‌های بزرگ شروع خواهد شد.
  1. یک استراتژی آزمایش شده انتخاب کنید و تنها با آن به ترید بپردازید.
  1. وارد شدن به صورت پله‌ای باعث افزایش حجم پوزیشن خواهد شد. بنابراین باید: 1. حجم پوزیشن‌های شما مدام کاهش یابد. 2. تنها پوزیشن های برنده را افزایش دهید. 3.از افزایش پوزیشن های ضررده دوری کنید.

یکی از قوانین مدیریتی معامله و نکات مهم در ترید، که باید همیشه به آن عمل کنید، عدم اضافه کردن حجم پوزیشن های بازنده است. معامله به دو دسته برنده و بازنده تقسیم می‌شود. اگر ترید بازنده باشد، شانس برگشت آن بسیار کم خواهد بود. حتی اگر یک پوزیشن بازنده در لباس یک پوزیشن بازنده باشد، باید ابتدا با کمی صبر اجازه دهید تا اثبات شود و سپس بر حجم آن بیفزایید.

چه کتاب‌هایی برای موفقیت در بورس بخوانیم؟

چه کتاب‌هایی برای موفقیت در بورس بخوانیم؟

خرید و فروش سهام در بورس نیازمند آشنایی با برخی مفاهیم و اصول است که برای آموزش آن‌ها کتاب‌های جذابی در بازار نشر وجود دارد.

به گزارش ایسنا به نقل از آژانس کتاب، بازار بورس این روزها با رکوردشکنی و رونقی که در آن وجود دارد به یکی از ظرفیت‌های مطلوب سودآوری و درآمدزایی تبدیل‌ شده و بسیاری از مردم نیز برای حضور و فعالیت در این بازار مشتاق مطالعه کتاب‌هایی برای موفقیت در بورس هستند. ذکر این نکته ضروری است که برای بسیاری از افراد، صرف مطالعه کتاب برای موفقیت در بورس کافی نیست و بهتر است افرادی که خواهان موفقیت در این بازار پرهیجان و پرریسک هستند، خصوصاً اگر مبتدی و تازه‌کار به شمار می‌روند ضمن مطالعه کتاب و آموختن مهارت‌های تجزیه‌ و تحلیل داده‌های مالی در خرید و فروش سهام در کتاب‌ها، از مشاوره کارشناسان و افراد خبره نیز بهره ببرند. در ادامه کتاب‌های مفیدی برای آشنایی با بورس توسط کارشناسان آژانس کتاب به شما معرفی می‌شوند.

مرز موفقیت در بورس

کتاب «مرز موفقیت در بورس» یک مجموعه چهارجلدی نوشته جیک برنستین و آدرین لاریس طغرائی است که تاکنون دو جلد از آن به ترجمه مهدی صفایی قادری و محبوبه حاجی‌زاده و به همت انتشارات سازمان بورس به بازار نشر عرضه‌ شده است. این دو کتاب به علاقه‌مندان بازار سهام ارتباط بین معامله‌گری در بورس و سبک زندگی و شخصیت افراد را می‌آموزد. در این کتاب‌ها احساسات هر معامله‌گر به‌عنوان دوستان و دشمنان اصلی آن‌ها در موفقیت و شکست‌های معاملاتی معرفی می‌شوند. کتاب‌های مذکور این مهارت را به علاقه‌مندان فعالیت در بازار بورس می‌آموزد که با خودسازی به شخصیتی استوارتر دست یابند و در نتیجه در بازار سهام نیز معامله‌گران موفق‌تری باشند. مثال‌های مطرح‌ شده در کتاب‌های مرز موفقیت در بورس روش تفکر و معامله معامله‌گران موفق و ناموفق را برای خواننده تحلیل می‌کند تا آن‌ها قادر به الگوسازی از افراد موفق و پرهیز از الگوهای رفتاری و فکری افراد ناموفق باشند.

۱۰ شاه‌کلید بزرگان بورس

کتاب «۱۰ شاه‌کلید بزرگان بورس» نوشته مهندس علی صابریان، اصول و قواعدی را که یک معامله‌گر برای موفقیت در بورس به آن‌ها نیاز دارد را در قالب ۱۰ شاه‌کلید به آن‌ها ارائه کرده است. فصل‌های ۱۰ گانه این کتاب شامل ۱. شاه‌کلیدی که مشاوران مالی آن را به شما نمی‌گویند،۲. سرتان را بدون ریسک دردهان شیر کنید، ۳. بزرگان بورس جزء دسته چهارم هستند. ویژگی دسته چهارم را بشناسیم،۴. از فروشنده غمگین بخرید، به فروشنده شاد بفروشید، ۵. شش سوال طلایی که بزرگان بورس به آن پاسخ داده‌اند. شما چطور،۶. قلمرو خود را مشخص کنید، خوب بشناسید و در آن حکومت کنید، ۷. یک ویژگی خانمان‌سوز بازندگان بورس، ۸ . اگر این دفترچه را ندارید، اصلا سرمایه‌گذاری را کنار بگذارید، ۹. ۳ گام برای صید سهم‌های شگفتی‌ساز بورس ۱۰. اگر از بیرون به زندگی بزرگان بورس نگاه کنید، است و به زبان ساده راز و رمز موفقیت در بورس را مختصر و مفید برای علاقه‌مندان توضیح می دهد. این کتاب را انتشارات آراد به بازار نشر عرضه کرده است.

پیش‌بینی قیمت سهام در بورس

کتاب پیش‌بینی قیمت سهام در بورس نوشته توماس میزر و با ترجمه محمدرضا شعبانعلی و شادی سمیعی فر یکی از کتاب‌هایی است که می‌تواند معامله‌گرانی که با مفاهیم اولیه در بورس آشنا شده‌اند را در برداشتن یک گام بلند به سوی حرفه‌ای شدن و موفقیت در بورس یاری دهد. تحلیل بنیادی، یکی از روش‌های کشف قیمت واقعی سهام است که در آن ارزش واقعی سهام یا هر گونه اوراق بهادار را با محاسبه ارزش ذاتی آن محاسبه می‌کنند. این تحلیل، به کمک بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر ارزش سهم، از جمله وضعیت مالی و مدیریت شرکت، صنعتی که شرکت در آن فعالیت می‌کند، وضعیت بازارهای موازی و مرتبط و نهایتا شرایط اقتصادی کلان کشور و منطقه و جهان ارزشمندی یک سهم را تعیین می‌کند. بد نیست بدانید برخی از بزرگان سرمایه‌گذاری در بورس از جمله وارن بافت از این روش برای ارزش گذاری سهام، بهره می‌برند.

شایان ذکر است کتاب‌های مذکور را می‌توان با مراجعه به سایت آژانس کتاب به سرعت و سهولت خریداری کرد.

اصول طلائی در فروش سهم

اصول طلائی در فروش سهم

خرید سهام مناسب تنها یك طرف معامله به حساب می آید و فروش به موقع اصول موفقیت در بازار سهام آن سهم نیز دارای اهمیتی به سزا در موفقیت آمیز بودن سرمایه گذاری می باشد. به دنبال آن هستیم كه درصورتی كه به هر دلیلی در انتخاب سهام و یا زمان خرید ، اشتباه كردیم ، چگونه زیان خودمان را به حداقل برسانیم . و دیگر اینکه به دنبال آن هستیم كه در كدام نقطه و در چه قیمتی به فروش سهم اقدام كنیم تا بدین وسیله بتوانیم سود ضررمان را حداكثر نماییم. این اصول موفقیت در بازار سهام مباحث بر اساس سالها تجربه و مطالعه در بازار بدست آمده است و شامل اصول ساده ای است كه اجرای آنها می تواند در بلند مدت تضمین سود آوری شما در بورس باشد.
۱) فروش سهام برای جلوگیری از زیانهای بیشتر
تقریباً تمامی سرمایه گذاران باید انتظار تجربه زیان را داشته باشند . اما سرمایه گذاران موفق كسانی هستند كه زیانهای خود را حداقل می كنند.
موفیقت در بورس همانقدر كه به انتخاب دقیق سهام برنده بستگی دارد ، به محدود نمودن زیانها مرتبط می باشد. یك استراتژی سرمایه گذاری مشخص و صریح می تواند شما را از زیانهای سنگین حفظ كند.
۲) بدانیم كه چه زمانی باید جلوی زیان را بگیریم.
هیچ كس همیشه در بورس درست انتخاب نمی كند، حتی حرفه ای ترین سرمایه گذاران بازار. اما اگر شخصی از هر ۱۰ بار خرید سهام ، ۴ بار آن را درست انتخاب كرده باشد و در صورتیكه بداند چه زمانی باید اقدام به فروش سهام خود بكند ، می تواند به عنوان یك سرمایه گذار موفق، بازدهی مناسبی را تجربه نماید.
روند منفی سهام قسمتی از زندگی روزانه بورس می باشد و هر كس بارها آنرا تجربه خواهد كرد. اگر انتخاب زمان و قیمت خرید سهام شما به هر دلیلی اشتباه از كار درآمد بدون فوت وقت و بدون آنكه درگیر غرور و اطمینان بیش از حد بشوید ، باید سریعاً وارد عمل شوید.
جلوی زیان را بگیرید و به سرمایه گذاری خود در سهام برنده ادامه دهید.
اشتباهی كه بسیار در بورس ایران شایع می باشد آن است كه بسیاری از سرمایه گذاران هنگامی كه با ضرر و زیان در خرید یك سهم مواجه می شوند ، منتظر می شوند كه روند بازار مثبت شود و آن سهم به جای اولش برگردد.
مثلاً فرض كنید ۱ میلیون تومان از سهام شركت الف را خریده ایم و در حال حاضر این سرمایه گذاری ۱۰ درصد زیان داده است و پول ما به مبلغ ۹۰۰ هزار تومان رسیده است.
به جای آنكه منتظر شویم تا سهم الف كه دارای جو مثبتیی نیست دوباره ۱۰ درصد رشد كند، بهتر است با فروش این سهام ، سهم ب را خریداری كنیم كه هم اكنون دارای جو مثبتی است و در حال رشد می باشد.
در این صورت توانسته ایم به جای انتظار بیهوده از زمان بهترین استفاده را ببریم. در هر حال اگر جو بازار نسبت به سهام الف مثبت شد ، می توان دوباره از این سهام خرید كرد.
نكته مهم این است كه وقتی از ۵۰ یا ۶۰ درصد سود صحبت می كنیم ، این میزان بازدهی را در یك محدوده زمانی مشخص تعریف می كنیم . مثلاً فرض می كنیم كه سهم الف و ب ، ۳۰ درصد سود می دهند اگر محدوده زمانی این دوره سرمایه گذاری با هم برابر نباشند امكان مقایسه ایندو وجود ندارد چرا كه ممكن است سهم الف در یكسال ۳۰ درصد سود بدهد در حالیكه سهم ب تنها در دو هفته ۳۰ درصد بازدهی برای خریداران بگذارد.
بنابراین همیشه بدانیم كه آن سرمایه گذاری بهتر است كه در مدت كوتاهتری همان میزان بازدهی را داشته باشد ولی به عبارت دیگر در مدت مشخصی مثلاً دو هفته بازدهی بالاتری داشته باشد.
لذا می بینیم كه سهامی كه انتخاب كرده ایم و در حال حاضر با جو مثبت روبرو نمی باشد . اگر چه سهام خوبی است ولی چون مدت طولانی طول می كشد تا رشد قیمت خود را شروع كند ، پس بهتر است به سراغ دیگر سهم هایی برویم كه هم اكنون دارای جو مثبت هستند و سریعتر به ما سود خواهند داد. و بدانیم كه هرگز نباید زمان را برای توجیه كردن خریدمان از دست بدهیم. دارایی ها در بورس را به صورت پول نقد ببینیم و نه سهام و بنابراین آنجایی را برای سرمایه گذاری انتخاب كنیم كه پولمان رشد بیشتری داشته باشد.
۳) « ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است »
اولین قانون برای فروختن هر سهمی، فروش آن سهم در صورتی است كه قیمت آن سهم بیش از ۸ درصد نسبت به قیمت خرید شما كاهش بیابد.
یعنی اگر سهامی را ۱۰۰ خریدیم و به دلیل جو منفی بازار قیمت آن به ۹۲ تومان رسید و روند بازار آن سهم نیز همچنان منفی بود آن سهم را بفروشید.
چرا ۸ درصد ، به این دلیل كه تجربه و امكانات نشان می دهند كه سهامی كه به خوبی و بر اساس مطالعه دقیق چه از نظر بنیادی ( سود، رشد، فروش و . ) و چه از نظر تكنیكی ( جو بازار ) انتخاب شده اند و در زمان و قیمت مناسب خریدار شده اند ، به ندرت با كاهش درحد ۸ درصد مواحه می شوند بنا بر این هر گاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد بدانید در چیزی اشتباه كرده اید.
در این رابطه باید بدانیم كه نباید در مورد این قانون هیچ استثنایی قائل شد و در همین حال سهام مناسب حتماً فرصتهای بعدی در اختیار شما قرار خواهند داد لذا اكنون آنها را رها كنید.
سهام هر گاه با كاهش شدید در قیمت مواجه می شوند ، به دلیل آنكه انتظارات مثبت در رابطه با آنها در بازار از بین می رود ، به سختی می تواند به سطح اول خود برگردند و هر چه شدت این كاهش بیشتر باشد ، سختی بازگشت نیز بیشتر می باشد.
به هر حال ممكن است استثناهایی نیز در مورد قانون ۸درصد مشاهده كنید ولی به هر حال به آن پایبند باشید چرا كه این قانون شمارا در مقابل زیان بیش از ۸ درصد بیمه می كند. در عین حال دقت در هنگام خرید تقریباً نیمی از مشكلات زمان فروش شما را خواهد كرد.
ـ نكته :قانون ۸ درصد فقط برای زیان نسبت به قیمت خرید صادق است
چیزی كه باید آنرا در هنگام بكارگیری قانون ۸ درصدی در ذهن داشته باشیم آنست كه این قانون فقط در مورد كاهش ۸ درصدی قیمت سهم نسبت به قیمت خرید می باشد و نه هنگامی كه قیمت سهام شما در مجموع رشد كرده است.
تقریباً در بیش از ۳۰ درصد مواقع، سهام برنده برای ۲ تا ۳ روز به سطح قیمتهای اولیه خود برمی گردند كه در این نقاط انرژی را برای رشد جمع می كنند. در این حالت باید سهام را همچنان نگه داریم و تنها اگر از قیمت اولیه خود ۸درصد پایین آمد ، آنگاه باید اقدام به فروش نماییم.
در دوران پس از خرید سهام، بسیار مهم است كه رفتار سهم را نسبت به كل بازار و صنعت مورد بررسی قرار داد.
مثلاً اگر كل بازار در حال رشد است ولی سهام شما همچنان در جای اول خود مانده است این می تواند یك هشدار باشد.
در بازار مثبت، سهام برنده ، بیشترین اقبال را خواهند داشت. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار داد ، حتی زمانی كه ۸ درصد از قیمت خرید خود پایین تر نیامده باشد.
همچنین این را هم در نظر داشته باشیم كه برخی از سهام كه از همه نظر مناسب می باشند دارای نوسانهای زیادی هستند . در مورد سهام با نوسان بسیار زیاد هم استفاده از قانون ۸ درصدی تا حدودی سخت گیرانه می باشد و باید با دید دسیعتری به آن سهم نظر داشت.
نكاتی كه باید به خاطر سپرد.
ـ اولین قانون فروش سهامی است كه ۸ درصد از قیمت اولیه خود پایین تر آمده است.
ـ اجرای این قانون ، صرف نظر از پیش بینی شخصی كه در مورد رشد آتی قیمت سهام دارید ، همیشه توصیه می شود بازار با هوش تر از همه كارشناسان است پس بر اساس قوانین بازار كار كنیم و نه صرفاً نظرات شخصی.
ـ هر چه قدر كاهش قیمت بیشتر باشد انتظارات منفی نسبت به آن سهم بیشتر می شود و زمان لازم برای بازگشت قیمت طولانی تر می شود.
ـ سهام برنده ، گاهی اوقات برای مدتی به سطح اولیه قیمت خود نزدیك می شوند كه این به معنی فروش آن سهام نیست.
۴) چگونه برای سود آوری سهام بفروشیم؟
یاد گرفتن این نكته كه بهترین فرصت برای فروش سهام به منظور سودگیری چه زمانی است، ا مهمترین نكات در سرمایه گذاری در بورس می باشد.
برای بررسی و تشخیص نقطه فروش سهام ، استفاده از نمودارها یك ضرورت است.
سؤال اصلی این است كه چگونه می توان مطمئن شد كه قیمت سهم به بالاترین حد خود رسیده است؟
۵) چه زمانی باید سود گیری كرد؟
منظور از سودگیری ، فروش سهامی است كه قیمت آن بالاتر از قیمت خرید ماست. به عبارت دیگر با سرمایه گذاری بر روی آن سهم سود بدست آورده ایم. ولی باید بدانیم تا زمانی كه به فروش سهم اقدام نكرده ایم سود ما قطعی محسوب نمی شود . چرا كه هر آن ممكن است قیمت سهم كاهش بیاید. به همین دلیل فروش سهام برنده را در قیمتهای مناسب سودگیری می گویند.
فرض كنیم ما سهام الف را خریده ایم و شاهد رشد قیمت آن بوده ایم، حال در چه زمانی باید این سهم را به فروش برسانیم؟
در این مورد روشهایی وجود دارد كه به ما كمك می كند ، نقطه مناسب برای سودگیری را پیش بینی كنیم . اول از همه ، با توجه به روند گذشته سهم و مطالعه متغیر های مختلف بازار همانند حجم معاملات ، تعداد خریداران ، عرضه و تقاضا و . می توان الگوهایی را بدست آورد كه آن سهم خالص بر اساس آنها بالا و پایین می رود.
معمولاً سهام پس از شروع رشد قیمتی خود، در سطحی از قیمت متوقف می شوند و برای مدتی در آن سطح قیمتی نوسان می كنند.
یك استراتژی این است كه سهام خود را پس از رسیدن و تثبیت در سطح قیمتی جدید به فروش برسانیم . این یك روش محافظه كارانه برای سرمایه گذاری در بورس می باشد.
این روش اگر چه شما را از برخی فرصتهای بورس محروم می كند ولی در بلند مدت می توان مطمئن بود كه سود معقولی از سرمایه گذاری خود از بورس بدست آورده اید.
در این هنگام می توان با مرور مجدد وضعیت سهم از نظر اقبال بازار و انرژی برای صعود برای نگهداری سهم و با خرید مجدد برنامه ریزی نمود.
۶) استفاده از كلید حجم معاملات
هر گاه قیمت سهامی در حالیكه با حجم بالایی اصول موفقیت در بازار سهام مورد معامله قرار می گرفت شروع به ریزش نمود، می توان از این موضوع به عنوان نشانه ای برای پیش بینی روند منفی سهم استفاده كرد.
معمولاً افزایش حجم معامله در زمانی كه روند سهم منفی است ، بیانگر آن است كه سرمایه گذاران حرفه ای شروع به فروش سهام نموده اند كه این امر هر گونه افزایش قیمتی را با مشكل مواجه خواهد نمود ( سرمایه گذاران حرفه ای معمولاً دارای حجم بالای اصول موفقیت در بازار سهام سرمایه هستند كه خروج آنها از یك سهم ، انرژی سهم برای رشد را كاهش زیادی می دهد).
یك نشانه دیگر می تواند افزایش قیمت در حالیكه حجم معاملات كاهش یافته است باشد. كه این بدین معنی است كه در این سطح قیمت سرمایه گذاران حرفه ای دیگر اقدام به خرید نمی كنند.
۷) استفاده از كلید قیمت سهم
تعداد روزهای متوالی كه قیمت رود نزولی دارد، نسبت به تعداد روزهای متوالی كه قیمت روند صعودی دارد ، در هنگامی كه قیمت سهم در حال تغییر جهت می باشد افزایش می یابد.
تعداد روزهای متوالی كاهش قیمت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تعداد روزهای متوالی افزایش قیمت
هر گاه Nr افزایش یافت این بدان معنی است كه روند رو به رشد قیمت در حال متوقف شدن است و روند منفی به زودی آغاز خواهد شد.
۸) در جا زدن قیمت
پس از یك دوره رشد قیمت هنگامیكه سهم با حجم بالایی مورد معامله قرار می گیرد قیمت سهم رشدی نداردو قیمت در حال تغییر جهت می باشد.
بزبان ساده حجم بالا بدون رشد قیمت علا مت مهمی است.
۹) قدرت نسبی
استفاده از خط قدرت نسبی یا RSI نیز یكی دیگر ار روشهای تشخیص زمان تغییر جهت قیمت است. در واقع پس از یكدوره رشد قیمت هر گاه قیمت به یك ركود تازه دست پیدا كرد در حالیكه RSI كاهش یافت اصول موفقیت در بازار سهام ، این بدان معناست كه سهام در حال تغییر جهت می باشد.
این بدان معناست كه در حالیكه قیمت به یك نقطه ركود دست بافته است اما قدرت نسبی سهم برای افزایش بیشتر كاهش یافته است و بنابراین قیمت به زودی تغییر خواهد یافت.
۱۰) خط میانگین متحرك
خط میانگین متحرك همان قیمت سهام است اما به جای آنكه قیمت را در یك لحظه نشان دهد آنرا در یك دوره زمانی نشان می دهد . میانگین متحرك ، میانگین قیمت سهم در یك دوره زمانی است. مثلاً میانگین متحرك ۱۳ روزه ، میانگین قیمت سهام در ۱۳ روز گذشته می باشد . میانگین متحرك ۲۶ روزه معمولاً به عنوان خطی كه بیانگر حداقل قیمت سهم و نقطه حمایت قیمت می باشد ، تلقی می گردد
هرگاه قیمت سهم این كف قیمتی را می شكند ویا پایین تر می آید بیانگر آنست كه بازار دیگر رقبتی به این سهم ندارد.
۱۱) یاد بگیریم كه بازار را تحلیل كنیم نه یك سهم را
یكی از مهمترین روشهای یافتن نقطه فروش تحلیل كل بازار است و نه یك سهم خاص . به این معنی كه در مواقعی كه جو عمومی بازار مناسب نیست بازار به سمت جو منفی حركت می كند ، اهدی برای پیش بینی كاهش قیمت تمام سهامها داریم.

در واقع حتی اگر سهام مناسبی را هم خریداری كرده باشیم اگر جو عمومی بازار منفی باشد در این صورت نمی توان انتظار سود چندانی از سهم انتخاب شده داشت و جو روانی منفی بازار تاثیر منفی بر جو روانی سهم مورد نظر ما خواهد گذاشت.
لذا توجه به جو عمومی بازار می تواند خود به عنوان یك تحلیل جانبی پیش بینی مناسبی از قیمتهای آتی و جهت حركت قیمت سهام خاص به ما ارائه دهد.
در این بین بررسی جو روانی صنعت نیز توصیه می شود.
معمولاً جو طبیعی بازار بعد از چند روز افزایش حجم معاملات در حالیكه شاخص در حول و حوش سطح قبلی در حال نوسان است و یا حتی كاهش می یابد ، نشاندهنده تغییر جهت بازار می باشد.
معمولاً در شرایط چرخش و تغییر جهت بازار، سهام پر رونق بازار شروع به افزایش و نقصان قدرت و انرژی می شوند.
به خاطر بسپارید:
ـ فروش سهام در سطح جدید قیمت كه در آن قیمت سهام تثبیت می شود یك روش محافظه كارانه برای سودگیری محسوب می شود.
ـ استفاده از نمودارهای قیمتی می تواند ابزار مناسبی برای تعیین جهت چرخش و پیش بینی روند آتی قیمت باشد.
ـ علاوه بر خود سهم ، كل بازار نیز می تواند در تعیین نقطه سودگیری تعیین كننده باشد.
ـ سهامی كه از نظر بنیادی دچار افت شده اند را بفروشیم . همانند نشانه های ضعف در فروش اصول موفقیت در بازار سهام محصولات شركت و یا رشد سودآوری.
ـ همیشه مراقب وضعیت صنعت باشیم و با اولین نشانه های ضعف در روند سودآوری صنعت و با افت شاخص صنعت به دنبال فروش سهم شركت باشیم.
ـ اگر به اخباری مبنی بر فروش یك سهام خاص از طرف سرمایه گذاران نهادی دست یافتید شما نیز به دنبال فروش سهم خود باشید.
ـ افزایش سرمایه های زیاد می تواند باعث رقیق شدن و ضعف سهم شود.

اصول موفقیت در بازار سهام

آموزش بورس

آموزش تحلیل بنیادی کاربردی

با ثبت نام این دوره، کلیه مباحث علمی و کاربردی بورس را از مقدماتی تا پیشرفته فرا خواهید گرفت.

آموزش تحلیل بنیادی کاربردی

آموزش تحلیل بنیادی

آموزش تحلیل بنیادی بورس: تحلیل بنیادی روش تجزیه و تحلیل سهام بر اساس عوامل مالی اصلی شرکت نظیر فروش، درآمد، هزینه ها و یا عوامل غیرمالی نظیر ارزیابی مدیریت، محصول، عوامل کیفیتی و غیره است که سعی در ارزیابی و ارزشگذاری سهام شرکت دارد. در تحلیل بنیادی تمامی فاکتورهای تاثیر گذار در ارزیابی سهام شرکتها اعم از مسائل اقتصادی، صنعتی و غیره مورد بررسی قرار می گیرد. هدف اصلی تحلیلگر بنیادی این است که با ارزیابی اطلاعات شرکت و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، ارزش ذاتی سهام را محاسبه کرده و نسبت به مقایسه آن با ارزش جاری سهام، تصمیم صحیح در مورد خرید و فروش سهام شرکت را اتخاذ نماید.

سرفصلهای اصلی آموزش بورس(تحلیل بنیادی):

  • آموزش تحلیل بنیادی: اصول تحلیل بنیادی در بازار سهام
  • آموزش تحلیل بنیادی: نحوه تجزیه و تحلیل عوامل کمی و عوامل کیفی
  • آموزش تحلیل بنیادی: تحلیل افزایش سرمایه و محاسبه قیمت سهام
  • آموزش تحلیل بنیادی: انواع EPS و نحوه کیفیت سنجی آن
  • آموزش تحلیل بنیادی : تحلیل نسبت های ارزیابی سهام
  • آموزش تحلیل بنیادی: تجزیه و تحلیل تخصصی صورت های مالی
  • آموزش تحلیل بنیادی: تحلیل نسبت های مالی کاربردی
  • آموزش تحلیل بنیادی: تحلیل نسبت های بازدهی شرکت ها
  • آموزش تحلیل بنیادی: محاسبه نرخ رشد شرکتها
  • آموزش تحلیل بنیادی: روش های ارزش گذاری سهام
  • و غیره

مدت دوره: ۳۰ ساعت

پیش نیاز : مبانی مدیریت- تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال بورس کاربردی

با ثبت نام این دوره، کلیه مباحث علمی و کاربردی بورس را از مقدماتی تا پیشرفته فرا خواهید گرفت.

آموزش تحلیل تکنیکال بورس کاربردی

آموزش تحلیل تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال بورس: تحلیل تکنیکال، روش تجزیه و تحلیل بر اساس عملکرد قیمت از طریق نمودار است. تحلیل تکنیکال یعنی تحلیل برآیند رفتار عرضه و تقاضا در بازار که خود را به نحو موثر روی نمودار ظاهر می سازد. تحلیلگران تکنیکال معتقدند، تمامی اثرات اتفاقات مختلف در ابزارهای مالی بر روی رفتار قیمت خود را نمود می دهند. تحلیل تکنیکال به زبان ساده بر این امر استوار است که ابتدا عملی بر روی قیمت اتفاق می افتد و سپس معامله گر نسبت به آن عمل، عکس العمل نشان می دهد یعنی بازار به معامله گر دیکته می کند که قدم بعدی را چگونه باید بردارد.

بنابراین، از تحلیل تکنیکال بیشتر برای معاملات کوتاه مدت و با هدف نوسان گیری استفاده می شود و بهترین ابزار برای تشخیص نقاط ورود و خروج می باشد. بررسی روند قیمت های گذشته بر روی نمودار پیش بینی مورد اعتمادی را از روند آینده ایجاد می نماید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.