ایچیموکو چیست؟
ابر ایچیموکو مجموعهای از شاخصهای فنی است که سطوح پشتیبانی و مقاومت و همچنین حرکت و جهت حرکت را نشان میدهد. این کار را با گرفتن چند میانگین و ترسیم آنها بر روی نمودار انجام میدهد. همچنین از این ارقام برای محاسبه ابرایچیموکو استفاده میکند که سعی میکند پیش بینی کند قیمت در آینده در کجا ممکن است حمایت یا مقاومت پیدا کند.
ایچیموکو یا نمودار تعادل، معاملات با احتمال بیشتر را در بازار از بقیه معاملات جدا میکند. (شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست؟)
ایچیموکو که به دلیل کاربردهای آن در معاملات آتی و سهام شناخته میشود، نقاط داده بیشتری را نشان میدهد، که عملکرد قیمت قابل اطمینانتری را ارائه میدهد. این برنامه چندین آزمایش را ارائه میدهد و سه شاخص را در یک نمودار ترکیب میکند و به معاملهگر اجازه میدهد تا آگاهانهترین تصمیم را بگیرد.
نکات کلیدی ایچیموکو
خطوط Tenkan و Kijun Sens به عنوان متقاطع میانگین متحرک استفاده میشود که نشان دهنده تغییر روند و نقطه ورود معامله است.
ابرایچیموکو نشان دهنده قیمت فعلی و تاریخی است.
دهانه چیکو با نشان دادن روند غالب در ارتباط با حرکت فعلی قیمت، نشان دهنده احساسات بازار است.
نمودار ایچیموکو
قبل از اینکه یک معاملهگر بتواند به طور موثر از نمودار استفاده کند، باید درک اساسی از اجزای تشکیل دهنده نمودار ایچیموکو داشته باشد. ایچیموکودر سال ۱۹۶۸ به روشی برخلاف سایر شاخصهای فنی و برنامههای کاربردی نمودار ایجاد و نشان داده شد. در حالی که برنامههای کاربردی معمولاً توسط آمارشناسان یا ریاضیدانان صنعت تدوین میشد، این شاخص توسط نویسنده روزنامه توکیو به نام Goichi Hosoda و تعداد انگشت شماری از دستیاران که محاسبات متعددی را انجام میدادند، ساخته شد.
این برنامه از چهار مولفه اصلی تشکیل شده است و بینشهای کلیدی معاملهگر را در مورد قیمت بازار ارز ارائه میدهد. ابتدا نگاهی به خطوط Tenkan و Kijun Sens میاندازیم. خطوط به عنوان متقاطع میانگین متحرک استفاده میشوند و میتوانند به عنوان ترجمههای ساده از میانگین متحرک ۲۰ و ۵۰ روزه استفاده شوند، اگرچه با بازههای زمانی کمی متفاوت. (شاخص جریان پول (MFI) چیست؟)
- Tenkan Sen: به عنوان مجموع بالاترین بالا و پایینترین پایین تقسیم بر دو محاسبه میشود. Tenkan در نه دوره زمانی قبلی محاسبه میشود.
- Kijun Sen: به عنوان مجموع بالاترین بالا و پایینترین پایین تقسیم بر دو محاسبه میشود. اگرچه محاسبه مشابه است، اما Kijun Sen ۲۶ دوره زمانی گذشته را در نظر میگیرد.
کاری که معاملهگر در اینجا میخواهد انجام دهد استفاده از کراس اوور برای شروع موقعیت است. شبیه به یک کراس اوور متوسط متحرک. با نگاهی به مثال ما در شکل بالا، یک تقاطع واضح از Tenkan Sen (خط زرد) و Kijun Sen (خط نارنجی) مشاهده میکنیم. این کاهش به سادگی به این معناست که قیمتهای کوتاه مدت به زیر روند قیمت بلندمدت کاهش مییابد و نشان دهنده روند نزولی یا حرکت پایینتر است.
ابر ایچیموکو
اکنون بیایید نگاهی به مهمترین جزء ، “ابر” ایچیموکو ، که نمایانگر قیمت فعلی و تاریخی است ، بیندازیم. با ایجاد موانع تکوینی ، تقریباً مانند حمایت و مقاومت ساده رفتار می کند. دو جزء آخر برنامه ایچیموکو عبارتند از:
- Senkou Span A: مجموع Tenkan Sen و Kijun Sen تقسیم بر دو. سپس محاسبه 26 بازه زمانی قبل از اقدام فعلی قیمت ترسیم می شود.
- Senkou Span B: مجموع بالاترین بالاو پایین ترین پایین تقسیم بر دو. این محاسبه در 52 دوره زمانی گذشته انجام شده و 26 دوره پیش رو ترسیم شده است.
پس از رسم روی نمودار ، مساحت بین دو خط را Kumo یا ابر می نامند. نسبتاً ضخیم تر از خطوط معمولی پشتیبانی و مقاومت ، ابر فیلتر کاملی را به معامله گر ارائه می دهد. ابر ضخیم تر تمایل دارد که نوسانات بازار ارز را در نظر بگیرد به جای اینکه به معامله گر از نظر بصری سطح نازکی برای حمایت و مقاومت نشان دهد. عبور از ابر و حرکت بعدی در بالا یا پایین آن ، معماله بهتر و محتمل تری را پیشنهاد می کند. اجازه دهید نگاهی به مقایسه در شکل زیر بیندازیم.
مثال کاربرد ایچیموکو
با در نظر گرفتن مثال USD/CAD ، تفاوت قابل مقایسه ای بین این دو ارز مشاهده می کنیم. اگرچه ما در نمودار استاندارد خود پشتیبانی روشن را در 1.1521 می بینیم، اما بعداً مجدداً سطح را مشاهده می کنیم. در این مرحله ، برخی معاملات احتمالاً متوقف می شوند. زیرا قیمت دوباره به سطح خود می رسد ، که حتی برای پیشرفته ترین معامله گران تا حدودی نگران کننده است.(پیشنهاد ما به شما : دوره هوش بازار جهانی (فارکس))
با این حال، در مثال ایچیموکو زیر ، ابر به عنوان یک فیلتر عالی عمل میکند. ابر با در نظر گرفتن نوسانات و در نظر گرفتن مجدد، فرصت معامله بهتری را در شکستن رقم ۱.۱۴۵۰ پیشنهاد میکند.
آخرین قطعه ایچیموکو دهانه چیکو است. در نظر گرفته شده برای احساسات بازار، Chikou با استفاده از آخرین قیمت پایانی محاسبه میشود . ۲۶ دوره پشت قیمت عمل ترسیم میشود. این ویژگی با نشان دادن روند غالب در ارتباط با حرکت فعلی قیمت، نشان دهنده احساسات بازار است.
تفسیر ساده این است: با تسلط فروشندگان بر بازار، محدوده چیکو زیر روند قیمت قرار میگیرد. در حالی که عکس آن در سمت خرید اتفاق میافتد. وقتی یک جفت در بازار جذاب باقی بماند یا خریداری شود، دامنه افزایش مییابد و بالاتر از قیمت عمل میکند.
RSI یا شاخص قدرت نسبی چیست؟
RSI مخفف عبارت Relative Strength Index است، و در زبان فارسی با عنوان شاخص قدرت نسبی از آن یاد میشود. اندیکاتور RSI بطور خیلی خلاصه، ابزار مفیدیست که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. میدانید که تحلیل تکنیکال نوعی از تحلیل است که دادههایی از جمله قیمت، روند قیمت، حجم بازار و … را گردآوری میکند و با آنالیز کردن آنها، سعی میکند رفتار کلی بازار را کشف و رفتار آینده بازار را پیشبینی کند.
تحلیل تکنیکال برای معاملهگرانی که قصد سرمایهگذاری در بازارهای مختلف را دارند ضروریست. از همین رو آنها از ابزارهای مختلفی برای دستیابی به یک تحلیل تکنیکال درست کمک میگیرند. RSI نیز یکی از همین ابزارهاست. در این مقاله قصد داریم به آموزش اندیکاتور RSI بپردازیم و در کنار ارائه دانش لازم، تجربه و مهارت کافی برای استفاده از این اندیکاتور را نیز به شما عرضه کنیم.
تعریف کلی RSI
شاخص قدرت نسبی یا (RSI (Relative Strength Index یک نوسانگر یا همان اسیلاتور است که برای تعیین اندازه و سرعت تغییرات قیمتها استفاده میشود. با اعمال کردن RSI برروی نمودار قیمت، به یک ابزار تصویری مجهز خواهید شد که در کشف و تحلیل نقاط قوت و ضعف یک بازار (چه در زمان فعلی و چه در گذشته) به شما کمک میکند. این ابزار تصویری خود در قالب یک نمودار دیگر ظاهر میشود که در کنار نمودار اصلی، برای تحلیل روند و آینده قیمتها قابل استفاده است.
در بازارهای مختلف از جمله بازار ارزهای دیجیتال، زمان به بازههای مشخص و کوتاهتری به نام بازههای معاملاتی تقسیم میشود. تغییرات قیمت نیز معمولاً در همین بازههای معاملاتی بررسی میشوند. اندیکاتور RSI برای تعریف نقاط قوت و ضعف یک بازار، از ارزش بازار در زمان بسته شدن این بازهها استفاده میکند.
در دنیای امروز ما، RSI توانسته خود را بعنوان یک اندیکاتور معتبر برای تعیین روند قیمت اثبات کند. طیف کاربرد RSI بسیار گسترده است و از بازارهای سرمایهگذاری نقدی (مانند بازار سهام) گرفته تا بازارهایی که برپایه معاملات استقراضی کار میکنند (برای مثال بازار مشتقات)، همگی از این اندیکاتور استفاده میکنند.
تاریخچه RSI
سازنده اندیکاتور RSI شخصی به نام جی ولز وایلدر جی آر (J. Welles Wilder Jr.) است. وایلدر در ابتدا مکانیکی در نیروی دریایی بود. از همین رو، وی حرفه خود به بعنوان مهندس مکانیک را نیز ادامه میداد. البته وایلدر در زمینه معاملات کالاهای مختلف نیز تخصص داشت. پس از چند سال معامله در بازارهای مختلف، وایلدر تمرکز خود را برروی تحلیل تکنیکال معطوف کرد. در سال ۱۹۷۸، او کتابی را تحت عنوان «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملات فنی» منتشر کرد. همین کتاب نقطه آغاز محبوبیت اسیلاتور طراحی شده توسط او به نام RSI بود.
اکنون که سالها از زمان ابداع RSI میگذرد، این اندیکاتور همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده است. RSI ابزاریست که توسط تحلیلگران از سرتاسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. در این میان برخی از کاربران RSI کار وایلدر را بهبود بخشیدهاند و ویژگیهای بیشتری را به آن افزودهاند. یکی از بارزترین نمونههای این مسئله، شخصی به نام جیمز کاردوِل (James Cardwell) است که برای اولین بار از RSI برای تأیید روندها استفاده کرد.
مبانی اولیه اندیکاتور RSI
شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اسیلاتور اصطلاحاً مومنتوم است. مومنتوم (Momentum) یک مفهوم در علم فیزیک است که عنوان میکند یک جسم در حال حرکت به روند حرکت خود ادامه میدهد، مگر این که نیرویی در خلاف جهت به آن وارد شود. در این صورت این جسم یا متوقف خواهد شد و یا در مسیر مخالف حرکت خواهد کرد. مومنتوم همچنین شتاب جسم در حال حرکت را نیز تعریف میکند. همین مفهوم در خصوص بازارهای مالی نیز صادق است.
RSI در محدوده بازهای از اعداد یا پارامترهای خاص عمل میکند. این اندیکاتور مشخصاً در محدوده صفر تا صد در نوسان است. هرچه RSI به صفر نزدیکتر باشد، احتمال صعودی شدن قیمت بیشتر است. و همینطور بالعکس، نزدیک شدن RSI به صد نشاندهنده افزایش احتمال شروع روند نزولیست. در قسمت بعدی این مقاله دلیل این مسئله را متوجه خواهید شد.
در خصوص بازه زمانی نیز، محبوبترین بازهای که برای RSI در نظر گرفته میشود بازه ۱۴ روزه است. البته معاملهگران مختلف از بازههای زمانی متفاوت و متنوعی استفاده میکنند.
با استفاده از RSI به چه اطلاعاتی دست پیدا میکنیم؟ سیگنالهای RSI
اندیکاتور RSI سیگنالهای مهم و قابلتوجهی را به کاربران ارائه میکند. بهرهگیری سریع از این سیگنالها میتواند به شما در انجام تریدهای موفق کمک کند. برخی از سیگنالهای RSI عبارتند از:
سیگنال اشباع شاخص RSI نمایانگر چیست؟ خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold)
وایلدر معتقد بود که وقتی قیمت یک کالا با شدت زیادی افزایش پیدا میکند و یا به عبارت دیگر مومنتوم بالاست، این یعنی کالای مورد نظر در شرایط اشباع خرید قرار گرفته است. این شرایط، بهترین موقعیت برای فروش این کالاست. همینطور وقتی که قیمت کالایی با شدت شروع به افت میکند و مومنتوم پایین است، این یعنی کالا در شرایط اشباع فروش قرار دارد. و این بهترین زمان برای خرید کالای مورد نظر است. بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که RSI کم را میتوان سیگنالی برای خرید، و RSI زیاد را سیگنالی برای فروش در نظر گرفت.
ممکن است این سوال در ذهنتان مطرح شده باشد که منظور از RSI زیاد یا کم چیست. طبق نظریه وایلدر، RSI بالای ۷۰ را باید منطقه اشباع خرید و RSI کمتر از ۳۰ را منطقه اشباع فروش در نظر گرفت. RSI بین ۳۰ تا ۵۰ سیگنال خاصی را نشان نمیدهد، و RSI حول ۵۰ نیز نشاندهنده ثبات و سکون بازار است.
حال برخی از معاملهگران معتقدند که تعریف وایلدر بیش از اندازه کلی است. از همین رو آنها این تعریف را محدودتر میکنند. برای مثال آنها RSI بالای ۸۰ را بعنوان منطقه اشباع خرید و RSI پایین ۲۰ را بعنوان منطقه اشباع فروش در نظر میگیرند. این تعاریف به کلی به دیدگاه معاملهگر بستگی دارند.
در دو تصویر زیر به ترتیب منطقه اشباع خرید و منطقه اشباع فروش در RSI را مشاهده میکنید. همانطور که میبینید، RSI بالای ۷۰ بعنوان اشباع خرید و RSI پایین ۳۰ بعنوان اشباع فروش در نظر گرفته شده است.
سیگنال اشباع خرید در RSI سیگنال اشباع فروش در RSI
واگرایی
واگرایی در RSI زمانی رخ میدهد که روند تغییرات قیمت با چیزی که RSI نشان میدهد متفاوت باشد. این ناهماهنگی در روند واقعی و اندیکاتور RSI غالباً از یک وارونگی قریبالوقوع خبر میدهد. در چنین مواقعی روند قیمت به احتمال زیاد تغییر خواهد کرد و جهت مخالف را پیش خواهد گرفت.
واگرایی میتواند دارای سه نوع صعودی یا گاوی (bullish)، نزولی یا خرسی (bearish) و مخفی (hidden) باشد.
واگرایی صعودی یا گاوی
واگرایی گاوی زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور در حالت صعودی و نمودار اصلی در حالت نزولی قرار داشته باشد، و همچنین کمینه قیمتهای نمایش داده شده در اندیکاتور، از کمینه قیمتهای نمودار واقعی بیشتر باشد. در چنین زمانهایی انتظار میرود که قیمت روند مخالفی را در پیش بگیرد و به حالت صعودی تغییر پیدا کند. از همین رو وایلدر معتقد بود که واگراییهای صعودی فرصتهای خوبی برای خرید هستند.
در تصویر زیر نمونهای از یک واگرایی صعودی را مشاهده میکنید.
واگرایی صعودی یا گاوی در RSI
واگرایی نزولی یا خرسی
واگرایی خرسی زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور در حالت نزولی و نمودار اصلی در حالت صعودی قرار داشته باشد، و همچنین بیشینه قیمتهای نمایش داده شده در اندیکاتور از بیشینه قیمتهای نمایش داده شده در نمودار اصلی کمتر باشد. در این مواقع انتظار میرود که روند قیمت وارونه شود و به حالت نزولی تغییر پیدا کند. از همین رو به عقیده وایلدر، واگراییهای نزولی فرصتهای خوبی برای فروش هستند.
در تصویر زیر نمونهای از یک واگرایی نزولی را مشاهده میکنید
واگرایی نزولی یا خرسی در RSI
دلیل وقوع واگرایی چیست؟
ممکن است این سوال در ذهنتان مطرح شود که چنین واگراییهایی به چه دلیل اتفاق میافتند؟ و از چه رو چنین تفاوتی در بین نمودار قیمت واقعی و نمودار اندیکاتوری مانند RSI وجود دارد؟ بنابراین پیش از پرداختن به نوع سوم از واگراییها، بد نیست به این سوال پاسخ دهیم.
حقیقت این است که با استفاده از RSI، شما به پیشبینی و تحلیل اندیکاتور اطمینان میکنید. تحلیل اندیکاتور این است که در یک زمان خاص، قیمت باید در حالت صعودی قرار داشته باشد. اما نمودار قیمت برعکس این را به شما نمایش میدهد. در واقع اندیکاتور با اطلاعات موجود در نمودار قیمت موافق نیست.
دلیل این امر میتواند مداخلههایی باشد که افراد عمداً در روند قیمت ایجاد کردهاند، تا بازار را به سمت دلخواه خود هدایت کنند. برای مثال افرادی که در دنیای بیت کوین آنها را بعنوان نهنگهای بیت کوین میشناسیم میتوانند با فروش بخشی از دارایی خود باعث کاهش قیمت شوند. این افراد سپس حجم به مراتب بیشتری را در این قیمت پایین خریداری خواهند کرد. و به همین دلیل، قیمت به یکباره افزایش خواهد یافت. به همین جهت است که گفته میشود واگراییها، خبر از وارونگی ناگهانی روند قیمت میدهند. برخی از کابران حرفهای ترجیح میدهند به تحلیل اندیکاتور بیشتر اعتماد کنند تا نمودار واقعی قیمت.
البته فراموش نکنید که واگراییها، بیشتر نشانههایی از این هستند که بازار در حال از دست دادن مومنتوم است. این واگراییها تضمینی برای تغییر کامل روند نیستند. همانطور که در مواقعی دیدهایم که واگرایی رخ داده، اما تغییر روند صورت نپذیرفته است. بنابراین بعنوان یک تریدر، بهتر است که استراتژیهای مدیریت ریسک را فراموش نکنید تا از خطر وقوع چنین اتفاقاتی در امان باشید. همچنین برای کاهش خطای اندیکاتورها، پیشنهاد میشود که از یک اندیکاتور واحد استفاده نکنید و اندیکاتورهای مختلف را در ترکیب با یکدیگر به کار ببرید.
واگرایی مخفی (hidden)
واگرایی مخفی از نظر تعریف و همچنین کاربرد مخالف دو نوع پیشین است. واگرایی مخفی نیز در شرایطی کاربرد دارد که نمودارهای اندیکاتور و شاخص RSI نمایانگر چیست؟ قیمت مخالف یکدیگر هستند. اما با این تفاوت که در حالت گاوی، کمینه قیمت اندیکاتور از کمینه قیمت واقعی کمتر و در حالت خرسی، بیشینه قیمت اندیکاتور از بیشینه قیمت واقعی بیشتر باشد.
واگرایی مخفی (برخلاف نوع قبلی که واگرایی معمولی یا کلاسیک نام دارد) نمایشگر این است که ترند فعلی قیمت هنوز به پایان خود نرسیده، و همچنان ادامه خواهد داشت. بنابراین از واگرایی مخفی برای تأیید ترند فعلی استفاده میشود، نه بعنوان سیگنالی برای وارونگی آن.
در تصویر زیر تفاوت بین واگرایی شاخص RSI نمایانگر چیست؟ کلاسیک و واگرایی مخفی را مشاهده میکنید.
مقایسه واگرایی معمولی یا کلاسیک و واگرایی مخفی در RSI
سیگنال شکست نوسان
سیگنال شکست نوسان که در زبان انگلیسی failure swing یا swing rejection نام دارد، از دیگر سیگنالهاییست که میتواند وارونگی روند قیمت را پیشبینی کند. تفاوت سیگنال شکست نوسان با واگرایی در این است که این سینگال مستقلاً در نمودار RSI و فارغ از نمودار قیمت قابل مشاهده است.
سیگنال شکست نوسان نیز مانند واگرایی دارای دو نوع صعودی (گاوی) و نزولی (خرسی) است.
سیگنال شکست نوسان صعودی (گاوی)
سیگنال شکست نوسان صعودی به شرایطی گفته میشود که RSI تا کمتر از ۳۰ تنزل پیدا میکند (یعنی به منطقه اشباع فروش وارد میشود). این نمودار سپس حالت صعودی پیدا میکند، خط ۳۰ را رد کرده و تا نقطه فرضی B بالا میرود. پس از آن دوباره پولبک میکند، اما بالای ۳۰ باقی میماند. در این شرایط تحلیل اندیکاتور این است که قیمت دوباره صعودی خواهد شد، و از نقطه B که نقطه اوج قبلی بود نیز پیشی خواهد گرفت. مشخص نیست که این روند صعودی در چه نقطهای متوقف خواهد شد. اما دست کم میتوانید مطمئن باشید که از نقطه B بالاتر خواهد رفت. بنابراین میتوان شکست نوسان صعودی را اینگونه خلاصه کرد:
- نمودار RSI تا کمتر از ۳۰ کاهش پیدا میکند (به منطقه اشباع فروش وارد میشود)
- اندیکاتور صعودی میشود، از خط ۳۰ عبور کرده و تا نقطه B پیش میرود
- اندیکاتور دوباره حالت نزولی گرفته و به ۳۰ نزدیک میشود اما از آن عبور نمیکند
- در نهایت میتوان پیشبینی کرد که اندیکاتور دوباره صعودی خواهد شد و از نقطه B نیز عبور خواهد کرد
این سیگنال را در تصویر زیر میتوانید به وضوح مشاهده کنید.
سیگنال شکست نوسان صعودی در اندیکاتور RSI
سیگنال شکست نوسان نزولی (خرسی)
سیگنال شکست نوسان نزولی دقیقاً متضاد سیگنال قبلیست. در این سیگنال اندیکاتور RSI تا بالای خط ۷۰ حرکت میکند و وارد منطقه اشباع خرید میشود. اندیکاتور سپس در حالت نزولی قرار میگیرد و تا نقطه B که پایینتر از ۷۰ قرار دارد تنزل میکند. پس از آن دوباره صعودی میشود، اما نمیتواند از خط ۷۰ عبور کند. در این شرایط، پیشبینی میشود که قیمت دوباره نزولی خواهد شد و از نقطه B نیز پایینتر خواهد رفت. سیگنال شکست نوسان نزولی را میتوان اینگونه خلاصه کرد:
- نمودار RSI از خط ۷۰ پیشی میگیرد و وارد منطقه اشباع خرید میشود
- اندیکاتور حالت نزولی پیدا میکند، از خط ۷۰ گذر میکند و در نقطه B متوقف میشود
- اندیکاتور دوباره صعودی میشود، اما نمیتواند از ۷۰ عبور کند
- در نهایت میتوان پیشبینی کرد که قیمت دوباره نزولی خواهد شد، تا جایی که از نقطه B نیز پایینتر خواهد رفت
سیگنال شکست نوسان نزولی در تصویر زیر به وضوح قابل مشاهده است.
سیگنال شکست نوسان نزولی یا خرسی در اندیکاتور RSI
محسابات و فرمولها
آخرین نکتهای که در خصوص RSI قصد داریم به آن بپردازیم، فرمولیست که این اندیکاتور برای تحلیل روندها به کار میگیرد. آگاهی از این فرمول برای کار با RSI ضروری نیست. اما درک درست از فرمولهای ریاضی به کار برده شده در این اندیکاتورها میتواند به شما در فهم منطق آنها کمک کند. و حتی اگر از کاربران حرفهایتر آنها باشید، میتوانید از مجموع این فرمولها برای دستیابی به فرمول خاص خود برای ترید استفاده کنید.
فرمول استفاده شده در RSI از این قرار است:
RSI = 100 – ۱۰۰/ (۱ + RS)
که در این فرمول، RS به میانگین سود بازار در بازه زمانی مورد نظر اشاره دارد.
جمعبندی
بیش از چهار دهه است که شاخص قدرت نسبی یا همان RSI به یکی از اساسیترین ابزارها برای همه تحلیلگرهای حرفهای جهان تبدیل شاخص RSI نمایانگر چیست؟ شده است. استفاده وایلدر از مفهوم مومنتوم بسیاری از این تحلیلگرها را ترغیب کرد تا به واکاوی رابطه بین این مفهوم و تغییرات قیمتها بپردازند. با این وجود، RSI هنوز هم یکی از قویترین ابزارهاییست که یک تحلیلگر میتواند برای دستیابی به یک متد علمی ترید به کار ببندد.
البته سادهانگارانه است اگر ادعا کنیم با یک نگاه به RSI، پیشبینی روند قیمت برای هر شخصی میسر خواهد شد. برای استفاده درست از RSI یا هر اندیکاتور دیگری، ضرورت دارد که ابتدا زمان کافی را به مطالعه و تحقیق اختصاص دهید. از اندیکاتور نه به عنوان یگانه مرجع پیشبینی قیمت، بلکه بعنوان ابزاری برای تحلیل روند قیمت استفاده کنید. اگر RSI را به شیوه صحیح به کار ببندید، این اندیکاتور ابزار قابل اعتمادی برای تحلیل روند و نوسانات بازار خواهد بود.
اندیکاتور چیست و چگونه میتوان از آن در بازار ارز دیجیتال استفاده کرد؟
بازار ارزهای دیجیتال بازاری بهشدت سرگرمکننده است و فرصتهای زیادی برای کسب سود در آن وجود دارد. یکی از ابزارهایی که میتوان از آن در جهت کسب سود و تحلیل بازار استفاده کرد، شاخصهای ارز دیجیتال هستند که بهاصطلاح اندیکاتور نامیده میشوند. اما اندیکاتور چیست و چگونه میتوان از آن برای کسب سود بیشتر استفاده کرد؟
در این مقاله از «اکس نوین» سیر تا پیاز اندیکاتورهای ارز دیجیتال و مبانی اولیه تحلیل تکنیکال را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد.
با ما همراه باشید!
مطالبی که در این مقاله خواهید خواند:
تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها
در بازار ارز دیجیتال، تریدرها اغلب از ابزارهای ویژهای برای پیشبینی روند قیمتها و انجام معاملات خود استفاده میکنند. برخی از تریدرها تصور میکنند بازارها رفتاری دورهای دارند و از شاخصهای مختلف برای تحلیل بازار استفاده میکنند. این روش اصطلاحاً تحلیل تکنیکال نامیده میشود.
برخی از تریدرها اما اخبار مختلف را پیگیری کرده و معاملات خود را بر اساس ویژگیهای خاص یک پروژه انجام میدهند. این رویکرد تحلیل فاندامنتال نامیده میشود.
تریدرهای زیادی هم وجود دارند که از هر دو استراتژی برای رسیدن به پیشبینی دقیقتر و کسب سود بیشتر بهره میبرند.
برای کسب سود بهتر از بازار ارزهای دیجیتال، درک صحیح اندیکاتورهای تکنیکال حیاتی است، چراکه عمدتاً سیگنالهای خریدوفروش از طریق تجزیهوتحلیل نمودارهای شمعی یا کندل استیک برداشت میشوند.
صرافیهای ارز دیجیتال نیز معمولاً در پلتفرم خود در کنار نمودار، اندیکاتورهای تکنیکال مختلفی را قرار میدهند تا کاربران آنها بتوانند با تحلیل نمودارها بهترین تصمیم را اتخاذ کنند.
اندیکاتور چیست؟
به دلیل تعدد موارد مختلفی که بر قیمت تأثیر میگذارند، ردیابی همه آنها در هر بازه زمانی دشوار است. بر این اساس، ابزارهایی وجود دارند که به تریدرها کمک میکنند تا بر متغیرهای مدنظرشان شاخص RSI نمایانگر چیست؟ در هر زمان نظارت داشته باشند. این ابزارها شاخص تکنیکال یا به اصطلاح اندیکاتور نامیده میشوند.
اندیکاتورهای تکنیکال اساساً نمایشی گرافیکی از فرمول یا یک تابع هستند که بسته به نیاز کاربران ایجاد شده اند. تقریباً غیرممکن است که همه متغیرها و تابعها را در یک اندیکاتور خاص قرار داد و آن را در یک نمودار به نمایش گذاشت. به همین دلیل برای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال و سایر بازارهای مالی اندیکاتورهای مختلفی وجود دارد.
هزاران اندیکاتور داریم اما از همه آنها استفاده نکنید!
قانون نانوشتهای وجود دارد که بر اساس آن، یک تریدر نباید از همه اندیکاتورها در یک نمودار استفاده کند.
اکثر اندیکاتورها غالباً اطلاعات یکسانی را به نمایش میگذارند و استفاده از تمامی آنها باعث میشود تا نمودار به هم بریزد و با سیگنالهای متناقض، تریدر گیج شود.
برای جلوگیری از این مشکل و به وجود آمدن تناقض توصیه میشود تا هر فرد تنها از بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال استفاده کند. منظور از بهترین اندیکاتور ارز دیجیتال، اندیکاتوری است که تریدر بیشتر از همه آن را درک میکند و میتواند از آن برای استراتژیهای معاملاتی خود استفاده کند.
بررسی مهمترین اندیکاتورهای تکنیکال
تا بدین جای کار فهمیدیم اندیکاتور چیست و به چه کاری میآیند. در این قسمت از مقاله قرار است مهمترین اندیکاتورهای موجود در بازار ارزهای دیجیتال را با یکدیگر بررسی کنیم:
اندیکاتور میانگین متحرک (MA)
میانگین متحرک یک دارایی (MA) که با نام میانگین متحرک ساده (SMA) نیز شناخته میشود، یک اندیکاتور تکنیکال است که به تشخیص روند قیمتی کمک میکند. همانطور که از نام این اندیکاتور مشخص است، میانگین متحرک میانگین قیمت یک دارایی را در یک دوره زمانی تعیینشده مشخص میکند.
بهعنوان مثال، میانگین متحرک 21 روزه میانگین قیمت در 21 روز اخیر است. میانگین متحرک بازههای زمانی مختلفی دارد و با تقسیم جمع قیمتها بر تعداد روزهای مشخصشده در یک دوره معین مشخص میشود.
MA میتواند بیانگر تغییر در احساسات یک بازار چه صعودی و چه نزولی باشد. میانگینهای متحرک در بازارهای مالی اغلب بهعنوان سطوح حمایتی برای داراییها در زمان کاهش قیمت عمل میکنند. بسیاری از تریدرها به میانگینهای متحرک به دید کف قیمتی نگاه میکنند. علاوه بر این، اندیکاتور MA میتواند برای ارزیابی سطوح تاریخی حمایت و مقاومت مورداستفاده قرار بگیرد و به پیشبینی تحولات قیمتی آینده کمک کند. میانگینهای متحرک یکی از رایجترین اندیکاتورهای مورداستفاده در تحلیل اکثر نمودارها هستند.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA) بسیار شبیه به میانگین متحرک ساده (SMA) عمل میکند، بااینحال وجه تمایز این دو این است که EMA میانگین قیمتی را در یک بازه زمانی مشخص و با ضریب بیشتر برای روزهای اخیر محاسبه میکند.
همانند میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی را میتوان برای پیشبینی حرکات قیمتی بازار و در بازههای زمانی مختلف استفاده کرد. قابلیت استفاده از میانگینهای متحرک در بازههای زمانی کوتاهمدت و طولانیمدت باعث شده تا این اندیکاتورها بسیار در تحلیل بازار ارز دیجیتال مورداستفاده قرار بگیرند.
اندیکاتور مکدی (MACD)
یکی دیگر از اندیکاتورهای محبوب و پراستفاده در تحلیل بازار ارزهای دیجیتال، اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که بهاختصار، مکدی (MACD) نامیده میشود.
این اندیکاتور، دو میانگین متحرک مختلف را بهطور همزمان مقایسه میکند. اندیکاتور مکدی توجه تریدرها را به تغییرات مومنتوم (نرخ شتاب قیمت) بازار جلب کرده تا از فرصتهای خریدوفروش احتمالی استفاده کنند.
نزدیک شدن این دو میانگین متحرک به یکدیگر که بهاصطلاح همگرا شدن نامیده میشود اغلب بهعنوان یک سیگنال نزولی تلقی میشود و نمایانگر کاهش مومنتوم بازار است. در طرف دیگر، دور شدن دو میانگین متحرک یا واگرایی آنها بیانگر افزایش مومنتوم بازار است و سیگنالی صعودی تلقی میشود.
اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger Bands)
اندیکاتور بولینگر باند توسط جان بولینگر ساخته شده و برای تعیین محدوده قیمتی که یک دارایی در آن سیر میکند استفاده میشود. این اندیکاتور از سه خط تشکیل شده که یکی از آنها نسبت به دیگری عریضتر است. این خط عریض بیانگر میانگین متحرک ساده است و دو خط بالا و پایین میزان انحراف معیار این میانگین متحرک را به نمایش خواهند گذاشت. نوسان قیمت دارایی را میتوان با دور یا نزدیک شدن دور شدن این خطوط مشاهده کرد. هنگامیکه نوار بالایی یا پایینی به سمت هم حرکت کنند و فاصله بین آنها کاهش یابد میتوان گفت که پرایس اکشن یک دارایی کاهش یافته است. در سمت مقابل، درصورتیکه این فاصله افزایش یابد احتمال میرود نوسانات بیشتری گریبان گیر بازار شود.
چنانچه قیمت به باند بالایی نزدیک شود، میتوان گفت که بازار با اشباع خرید و زمانی که قیمت به باند پایینی نزدیک شود، بازار با اشباع فروش روبهرو شده است. از اندیکاتور بولینگر باند معمولاً برای پیشبینی حرکت قیمت در طولانیمدت استفاده میشود.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی اندیکاتوری است که از صفر تا 100 طبقهبندی میشود. شاخص قدرت نسبی اندیکاتوری برای سیگنالهای هشداردهنده و تغییرات بازار است که میتوان بهطور بالقوه خطرناک باشد. اغلب، محدوده بالاتر از 70 در مقیاس RSI منطقه اشباع خرید و محدوده پایینتر از 30 اشباع فروش نامیده میشود.
زمانی که شاخص قدرت نسبی در منطقه خرید اشباع قرار میگیرد، میتوان احتمال داد که سودهای کوتاهمدت احتمالاً به پایان برسد و شاهد اصلاح قیمت باشیم. در سوی دیگر، زمانی که این شاخص در منطقه اشباع فروش باشد، میتوان احتمال داد که حرکت نزولی کوتاهمدت به پایان خود رسیده و زمان صعود فرا رسیده باشد.
اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement)
از اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی برای پیشبینی میزان حرکت یک دارایی از قیمت فعلی استفاده میشود. این اندیکاتور، تریدرها را برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت احتمالی که ممکن است نشاندهنده تغییر روند باشد کمک میکند. این ابزار اغلب توسط تریدرها بهعنوان راهی برای تعیین حد ضرر (stop-loss) و باز و بسته شدن پوزیشن های معاملاتی استفاده میشود.
اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی در زمان شاخص RSI نمایانگر چیست؟ کشف قیمت یک دارایی بسیار مفید است. هنگامیکه یک دارایی رکورد قیمتی خودش را شکسته و در محدوده قیمتی ناشناخته سیر میکند که هیچ داده تاریخی برای مقایسه آن با شرایط فعلی وجود ندارد، این اندیکاتور به ابزاری ضروری و پرکاربرد برای تعیین اهداف احتمالی قیمت تبدیل میشود.
اندیکاتور ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)
ابر ایچیموکو اندیکاتوری است که چندین اندیکاتور دیگر را در یک نمودار واحد ترکیب میکند و توسط بسیاری از تریدرها استفاده میشود. ایچیموکو (Ichimoku) یک کلمه ژاپنی است و بهصورت «نمودار تعادل در یک نگاه» ترجمه میشود.
تریدرها اغلب از ابر ایچیموکو برای مشاهده چندین اندیکاتور درآنواحد استفاده میکنند تا به تصمیمگیری آنها کمک کند. ابر ایچیموکو در اصل تغییرات مومنتوم قیمت را نشان میدهد و از آن میتوان برای پیشبینی سطوح حمایت و مقاومت احتمالی در آینده استفاده کرد. علاوه بر پیشبینی سطوح حمایت و مقاومت، از ابر ایچیموکو میتوان در تعیین روند، بررسی جهت و قدرت روند، شناسایی نقطه برگشت بازار، سیگنالهای ورود و خروج و درنهایت تعیین حد ضرر استفاده کرد.
جمعبندی
در این مقاله سعی کردیم تا نگاهی جامع به اندیکاتورهای پرکاربرد در بازار ارزهای دیجیتال داشته باشیم و بهصورت کلی به سوال «اندیکاتور ارز دیجیتال چیست» پاسخی ارائه دهیم و آنها را بررسی کنیم. برای اینکه بتوانیم در بازار ارزهای دیجیتال یا دیگر بازارهای مالی سرمایهگذاری موفقی داشته باشیم باید حتماً به علم تحلیل تکنیکال مسلط شویم. مسیر تحلیل تکنیکال از میان اندیکاتورها میگذرد، لذا درک آنها بسیار مهم است.
سؤالات متداول
تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی رفتار احتمالی نمودار از طریق دادههای گذشته است.
اندیکاتورها نمایشی گرافیکی از فرمول یا یک تابع هستند که بسته به نیاز کاربران ایجاد شدهاند. از این ابزارها بهمنظور فهم و درک بیشتر رفتار قیمت در بازار استفاده میشود.
انتخاب بهترین اندیکاتور برای یک بازار مالی سخت و شاید غیرممکن است. با این حال اندیکاتورهای میانگین متحرک، فیبوناچی اصلاحی، ابر ایچیموکو، شاخص قدرت نسبی، بولینگر باند و مکدی در تحلیل بازار ارزهای دیجیتال بسیار پرکاربردند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال یا فنی چیست؟
تجزیه و تحلیل فنی (TA) ، که اغلب به عنوان نمودار از آن یاد شاخص RSI نمایانگر چیست؟ می شود ، نوعی آنالیز است که هدف آن پیش بینی رفتار آینده بازار بر اساس عملکرد قیمت قبلی و داده های حجم است. رویکرد TA بطور گسترده ای برای سهام و سایر دارایی ها در بازارهای مالی سنتی اعمال می شود ، اما همچنین یک مؤلفه جدایی ناپذیر در تجارت ارزهای دیجیتالی در بازار cryptocurrency است.
بر خلاف تحلیل بنیادی (FA) ، که فاکتورهای مختلفی راجع به قیمت یک دارایی در نظر می گیرد ، TA به شدت بر روی عملکرد قیمت تاریخی متمرکز است. بنابراین ، از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت دارایی و داده های حجم استفاده می شود ، و بسیاری از معامله گران آن را در تلاش برای شناسایی روندها و فرصت های تجاری مطلوب استفاده می کنند.
در حالی که اشکال ابتدایی تحلیل تکنیکی در قرن هفدهم آمستردام و ژاپن در قرن هجدهم ظاهر شد ، TA مدرن اغلب به اثبات چارلز داو باز می گردد. یک روزنامه نگار مالی و بنیانگذار وال استریت ژورنال ، داو از اولین کسانی بود که مشاهده کرد که دارایی های شخصی و بازارها اغلب در روندهایی حرکت می کنند که می توانند تقسیم و بررسی شوند. کار او بعداً نظریه داو را به وجود آورد که تحولات بیشتر در تحلیل تکنیکی را تشویق می کرد.
در مراحل اولیه ، رویکرد ابتدایی تجزیه و تحلیل فنی مبتنی بر ورق های دست ساز و محاسبات دستی بود ، اما با پیشرفت فناوری و محاسبات مدرن ، TA رواج یافت و اکنون ابزاری مهم برای بسیاری از سرمایه گذاران و تجار است.
تجزیه و تحلیل فنی چگونه کار میکند؟
همانطور که گفته شد TA در اصل مطالعه قیمتهای فعلی و قبلی دارایی است. فرض اصلی اصلی تجزیه و تحلیل فنی این است که نوسانات قیمت دارایی تصادفی نیست و به طور کلی در طول زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل می شوند.
در اصل آن ، تجزیه و تحلیل نیروهای بازار عرضه و تقاضا ، که نمایانگر احساسات کلی بازار است. به عبارت دیگر ، قیمت دارایی بازتابی از نیروهای مخالف خرید و فروش است و این نیروها با احساسات تجار و سرمایه گذاران (اساساً ترس و حرص و طمع) ارتباط نزدیکی دارند.
نکته قابل توجه ، TA در بازارهایی که در شرایط عادی فعالیت می کنند ، دارای حجم و نقدینگی بالا ، قابل اطمینان تر و مؤثرتر است. بازارهای با حجم بالا نسبت به دستکاری قیمت ها و تأثیرات غیرطبیعی خارجی که می توانند سیگنالهای کاذب ایجاد کرده و TA را بی فایده کنند ، کمتر مستعد هستند.
به منظور بررسی قیمتها و درنهایت یافتن فرصتهای مطلوب ، معامله گران از انواع ابزارهای نمودار سازی به عنوان شاخص استفاده می کنند. شاخص های تحلیل تکنیکی می توانند به معامله گران کمک کنند تا روندهای موجود را شناسایی کنند و همچنین اطلاعات روشنگری را در مورد روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند ، فراهم کند. از آنجا که شاخص های TA قابل پذیرش هستند ، برخی از معامله گران از چندین شاخص به عنوان راهی برای کاهش خطرات استفاده می کنند.
شاخص های معمول TA
به طور معمول ، معامله گرانی که از TA استفاده می کنند ، شاخص ها و معیارهای مختلفی را برای آزمایش و تعیین روند بازار ، بر اساس نمودارها و اقدامات تاریخی قیمت ، به کار می گیرند. در بین بسیاری از شاخص های تحلیل تکنیکی ، میانگین های متحرک ساده (SMA) یکی از نمونه های پرکاربرد و شناخته شده است. همانطور که از نام این محصول پیداست ، SMA براساس قیمت های بسته شدن یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص محاسبه می شود. میانگین متحرک نمایی (EMA) یک نسخه اصلاح شده از SMA است که وزن بسته شدن اخیر را سنگین تر از نسخه های قدیمی تر نشان می دهد.
یکی دیگر از شاخصهای متداول ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) است که بخشی از کلاس شاخصهای شناخته شده به عنوان نوسان ساز است. برخلاف میانگین های متحرک ساده که تغییرات ساده قیمت را با گذشت زمان ردیابی می کنند ، نوسان ساز ها فرمول های ریاضی را برای داده های قیمت گذاری اعمال می کنند و سپس قرائت هایی را تولید می کنند که در محدوده های از پیش تعریف شده قرار می گیرند. در مورد RSI ، این دامنه از ۰ تا ۱۰۰ می رود.
شاخص Bollinger Bands (BB) نوعی نوسان ساز دیگر است که بسیار محبوب در بین معامله گران است. شاخص BB از دو باند جانبی تشکیل شده است که به دور یک خط متوسط در حال حرکت است. این ماده برای مشخص کردن شرایط احتمالی بازارهای فرابورس و غوطه ور و همچنین برای اندازه گیری ناپایداری بازار استفاده می شود.
علاوه بر ابزارهای اساسی تر و ساده تر TA ، برخی از شاخص ها وجود دارند که برای تولید داده به شاخص های دیگر متکی هستند. به عنوان مثال ، Stochastic RSI با استفاده از فرمول ریاضی به RSI معمولی محاسبه می شود. مثال محبوب دیگر نشانگر واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) است. MACD با کم کردن دو EMA برای ایجاد خط اصلی (خط MACD) ایجاد می شود. سپس خط اول برای تولید EMA دیگر مورد استفاده قرار می گیرد و در نتیجه خط دوم (معروف به خط سیگنال) است. علاوه بر این ، هیستوگرام MACD وجود دارد ، که بر اساس تفاوت بین آن دو خط محاسبه می شود.
سیگنال های معاملاتی
در حالی که شاخص ها برای شناسایی روندهای کلی مفید هستند ، می توان از آنها برای ارائه بینش در نقاط ورود و خروج بالقوه (خرید یا فروش سیگنال) نیز استفاده کرد. این سیگنالها ممکن است هنگام وقوع وقایع خاص در نمودار شاخص ایجاد شوند. به عنوان مثال ، هنگامی که RSI 70 یا بیشتر قرائت تولید می کند ، می تواند نشان دهد که بازار تحت شرایط خریداری شده فعالیت می کند. همان منطق وقتی RSI به ۳۰ یا کمتر کاهش می یابد ، که عموماً به عنوان یک سیگنال برای شرایط بازار فرآورده تلقی می شود ، صدق می کند.
همانطور که قبلاً بحث شد ، همیشه سیگنال های معاملاتی ارائه شده توسط آنالیز فنی دقیق نیستند ، و مقدار قابل توجهی از سر و صدا (سیگنال های کاذب) تولید شده توسط شاخص های TA وجود دارد. این امر به ویژه در بازارهای رمزنگاری ، که از نظر سنتی نسبت به بازارهای سنتی کوچکتر هستند و به همین ترتیب ، بی ثبات تر است ، نگران کننده است.
انتقادات
اگرچه بطور گسترده در انواع بازارها مورد استفاده قرار می گیرد ، بسیاری از متخصصان به عنوان روشی بحث برانگیز و غیرقابل اعتماد به نظر می رسند ، و اغلب از آن به عنوان “پیشگویی خود تحقق بخش” یاد می شود. تعداد افراد تصور می کردند که این اتفاق می افتد.
منتقدین معتقدند ، در شرایط بازارهای مالی ، اگر تعداد زیادی از معامله گران و سرمایه گذاران به همان نوع شاخص ها مانند خطوط پشتیبانی یا مقاومت اعتماد کنند ، شانس کار این شاخص ها افزایش می یابد.
از سوی دیگر ، بسیاری از حامیان TA معتقدند که هر فهرست ساز برای تجزیه و تحلیل نمودارها و استفاده از بسیاری از شاخص های موجود روش خاصی دارد. این بدان معناست که برای تعداد زیادی از معامله گران استفاده از همان استراتژی خاص تقریباً غیرممکن است.
تحلیل بنیادی در مقابل تحلیل تکنیکی
فرض اصلی تجزیه و تحلیل فنی این است که قیمت های بازار از قبل منعکس کننده همه عوامل اساسی مربوط به یک دارایی خاص است. اما برخلاف رویکرد TA ، که عمدتاً به داده ها و حجم قیمت های تاریخی متمرکز است (نمودارهای بازار) ، تجزیه و تحلیل بنیادی (FA) یک استراتژی تحقیق گسترده تر اتخاذ می کند که تأکید بیشتری بر عوامل کیفی می کند.
تجزیه و تحلیل اساسی معتقد است عملکرد آینده یک دارایی به اطلاعاتی تاریخی وابسته است. در اصل ، FA روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی شرکت ، تجارت یا دارایی مبتنی بر طیف گسترده ای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت شرکت و شهرت ، رقابت در بازار ، نرخ رشد و سلامت صنعت استفاده می شود.
بنابراین ، ممکن است در نظر بگیریم که بر خلاف TA که عمدتا به عنوان ابزاری پیش بینی عمل و رفتار در بازار مورد استفاده قرار می گیرد ، FA روشی با توجه به متن و پتانسیل خود تعیین می کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزیابی شده است یا نه. در حالی که تجزیه و تحلیل فنی بیشتر توسط معامله گران کوتاه مدت بکار گرفته می شود ، تجزیه و تحلیل بنیادی تمایل به مدیران صندوق ها و سرمایه گذاران بلند مدت دارد.
یکی از مزایای قابل توجه تجزیه و تحلیل فنی این واقعیت است که به داده های کمی اعتماد دارد. به این ترتیب ، چارچوبی را برای بررسی عینی تاریخ قیمت فراهم می کند و برخی از حدس های حاصل از رویکرد کیفی تر تحلیل بنیادی را حذف می کند.
با این حال ، علیرغم برخورد با داده های تجربی ، TA هنوز تحت تأثیر تعصب و ذهنیت شخصی است. به عنوان مثال ، معامله گر که به شدت مستعد دستیابی به نتیجه گیری خاص در مورد یک دارایی است ، احتمالاً می تواند ابزارهای TA خود را برای پشتیبانی از تعصب خود دستکاری کند و نظرات خود را از قبل تصور کند و در بسیاری از موارد ، این امر بدون اطلاع آنها اتفاق می افتد. علاوه بر این ، تجزیه و تحلیل فنی همچنین می تواند در دوره هایی که بازارها الگوی یا روند روشنی را ارائه نمی دهند ، شکست بخورد.
بستن افکار
علاوه بر این انتقادات و بحث برانگیز طولانی مدت درباره اینکه کدام روش بهتر است ، ترکیبی از رویکردهای TA و FA برای بسیاری به عنوان گزینه ای منطقی تر مورد توجه قرار گرفته است. در حالیکه FA معمولاً به استراتژی های سرمایه گذاری بلند مدت مربوط می شود ، TA ممکن است اطلاعات بصیرتی را در مورد شرایط بازار کوتاه مدت ارائه دهد ، که ممکن است برای معامله گران و سرمایه گذاران مفید باشد (برای مثال ، هنگام تلاش برای تعیین نقاط ورود و خروج مطلوب).
ما را دنبال کنید
بایننسایکس
به بایننسایکس خوش آمدید، بایننس هم اکنون دومین صرافی مبادلات رمز ارز از لحاظ حجم معاملات روزانه است ، این صرافی امکانات بی شماری دارد که ما میخواهیم شما را با آنها آشنا کنیم.
آخرین مطالب
- ❇️ پشتیبانی صرافی بایننس از بروزرسانی و هاردفورک شبکه CELO ❇️
- ❇️ فعال شدن قراردادهای دایمی فیوچرز ارز ICP با حداکثر اهرم ۲۵X ❇️
- ❇️ فعال شدن قراردادهای دایمی فیوچرز ارز ۱۰۰۰SHIB با حداکثر اهرم ۲۵X ❇️
- ❇️اضافه شدن ارز جدید SHIBA INU (SHIB) به صرافی بایننس❇️
- ❇️اضافه شدن ارز جدید Internet Computer (ICP) به صرافی بایننس❇️
آخرین نطرات:
- mohammad در پرسش و پاسخ
- mohammad در پرسش و پاسخ
- mohammad در استخراج بیت کوین با کریپتو تب(cryptotab)
- mohammad در پرسش و پاسخ
- mohammad در پرسش و پاسخ
- mohammad در پرسش و پاسخ
- mohammad در پرسش و پاسخ
- mohammad در پرسش و پاسخ
- mohammad در پرسش و پاسخ
- mohammad در پرسش و پاسخ
- mohammad در پرسش و پاسخ
- mohammad در پرسش و پاسخ
- mohammad در استخراج بیت کوین با کریپتو تب(cryptotab)
- mohammad در کسب درآمد از ایردراپ ها(Airdrops)
- mohammad در استخراج بیت کوین با کریپتو تب(cryptotab)
- mohammad در استخراج بیت کوین با کریپتو تب(cryptotab)
برچسب ها
آمار سایت:
- کاربران حاضر: 1
- بازدیدهای امروز: 209
- بازدیدکنندگان امروز: 16
- بازدید دیروز: 70
- بازدید کننده دیروز: 28
- بازدیدهای این هفته: 560
- بازدیدهای این ماه: 2,359
- بازدیدهای امسال: 34,028
- کل بازدید ها: 601,561
- کل بازدیدکنندگان: 193,716
- بازدید این صفحه: 795
- ورودی موتور های جستجو: 0
- کل نوشتهها: 175
- کل برگهها: 19
- کل دیدگاهها: 963
- کل جفنگها: 1,210
- کل کاربرها: 4
- میانگین نوشته: 0
- میانگین دیدگاه: 1
- میانگین کاربر: 0
- تاریخ بهروزشدن سایت: اردیبهشت ۲۱, ۱۴۰۰
کلیه حقوق این سایت نزد بایننسایکس محفوظ بوده و بازنشر محتوا با ذکر منبع بلامانع است. 1399-1400
بهترین روش تحلیل تکنیکال چیست؟ شاخص RSI نمایانگر چیست؟ آشنایی با بهترین روش سرمایهگذاری
برای ورود به بازار سرمایه باید با انواع روشهای تحلیل تکنیکال آشنا شد و کارآمدترین آنها را استفاده کرد. به این منظور ابتدا باید انواع روش تحلیل تکنیکال را شناخت و سپس در میان آنها به دنبال بهترین روش تحلیل تکنیکال گشت. به همین منظور امروز در این مقاله قصد داریم با هم نگاهی بر روشهای تحلیل تکنیکال بیندازیم. پس از آشنایی با این روشها باید به یک سوال نهایی پاسخ داد: بهترین روش تحلیل تکنیکال چیست؟
رسیدن به بهترین پاسخ برای این پرسش هدف اصلی کلینیک سرمایه در این مقاله است، چرا که بسیاری از تازه واردان در دنیای سرمایهگذاری همواره به دنبال بهترین روش میگردند.
فهرست عناوین مقاله
آشنایی با روشهای تحلیل تکنیکال برای یافتن بهترین روش تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم برای یافتن بهترین روش ابتدا باید با انواع روشها آشنا شد. روشهای تحلیل تکنیکال به طور کلی به هشت دسته تقسیم میشوند که در ادامه به بررسی هر یک به صورت جداگانه میپردازیم.
پیش از آن به یاد داشته باشید که به طور کلی روش تحلیل تکنیکال برای پیشبینی حرکات آینده سهام بورس یا ارز دیجیتال به کار میروند و هرگز به صورت 100 صحیح نیستند. این روشها همگی با کمک سوابق پیشین سهام به کار گرفته میشوند.
نمودارهای سهام
یکی از روشهای تحلیل تکنیکال استفاده از نمودارها است. نمودارها تمامی سوابق قیمتی یک سهام را در خود جای میدهند. این نمودارها به سه شکل شمعی، میلهای و خطی ایجاد میشوند و هر یک در بازههای زمانی متفاوت به ترتیب زمانی شکل میگیرند. تحلیلگر میتواند هر نمودار را مطابق میل خود طی بازههای زمانی ساعتی، روزانه، ماهیانه، فصلی، سالیانه و حتی دههای یا سدهای بررسی کند.
معاملهگر با توجه به اهداف خود زمان مورد نظر را بررسی میکند. برای تریدینگ در بازههای زمانی کوتاه مدت باید بازههای کوتاه یک سهام همچون روزانه یا ماهیانه را بررسی کرد. اما اگر قصد سرمایهگذاری بلند مدت دارید، بررسی نمودارهای بازههای زمانی بزرگتر کمک بیشتری به شما خواهد کرد.
در نمودارها شما چهار فاکتور اصلی قیمت یعنی قیمت شروع، پایان، سقف و کف را مشاهده میکنید. این فاکتورها با توجه به بازه زمانی شما نشان داده میشوند.
برای مثال اگر به بررسی روند یک سهام طی یک ماه گذشته بپردازید، این چهار فاکتور مطابق هر یک روز شکل میگیرند. به این ترتیب اگر نموداری شمعی را انتخاب کنید، شما 30 شمع با 30 قیمت آغازی و پایانی متفاوت یا گاهی یکسان خواهید داشت، که هر شمع یک کف قیمت و یک سقف قیمت مختص به خود را دارد.
در نهایت شما قادر به مشاهده آخرین تغییرات و همچنین حجم معاملات در شاخص RSI نمایانگر چیست؟ نمودارها نیز هستید. حجم تغییرات به شما نشان میدهد چه میزان سهام طی هر بازه خریداری یا فروخته شدهاند؛ و آخرین تغییرات نمایانگر کوچکترین تغییرات در قیمت سهام است.
به این ترتیب شاید استفاده از نمودارها بهترین روش تحلیل تکنیکال باشد.
میانگین متحرک
یکی از قدیمیترین، شناختهشدهترین و پرکاربردترین روشها و شاخصها در تحلیل تکنیکال، میانگین متحرک است. میانگین متحرک خطی است که برای از بین بردن نوکهای تیز در نمودار استفاده میشود. این شاخص همانطور که از نامش پیداست میانگین قیمت را نشان میدهد. به علاوه از آنجاییکه برای از بین بردن نوکهای تیز مکرر در نمودار است، در نتیجه خود به صورت انحنا شکل میگیرد.
میانگین متحرک صرفاً از قیمتهای پیشین بازار استفاده میکند و تحلیلگر با توجه به میانگین قیمت هر سهام، برای خرید یا فروش آن تصمیمگیری میکند. این شاخص برای تشخیص جهت روند بسیار کاربرد دارد و با استفاده از آن جهت قیمت نزولی، صعودی یا خنثی به راحتی نمایان میشود.
برای به دست آوردن میانگین متحرک ابتدا باید میانگین 4 قیمت هر بخش را به دست آورد. برای مثال اگر میانگین یک ماه را میخواهیم به دست آوریم، ابتدا میانگین قیمت آغازین، قیمت پایانی و قیمتهای سقف و کف را برای هر روز به صورت جداگانه به دست میآوریم.
پس از آن میانگینهای به دست آورده را با هم جمع میکنیم و بر تعداد آنها تقسیم میکنیم.
این میانگین به تحلیلگر کمک میکند دادههای قیمتی بازههای زمانی گذشته را راحتتر درک کند و زمان کمتری را برای تجزیه و تحلیل اعداد بسیار صرف کند.
شاخصهای تکنیکال
شاخصهای تکنیکال با گستردگی بالا قابلیت استفاده به عنوان بهترین روش تحلیل تکنیکال را دارند. این شاخصها از بررسی فاکتورهایی همچون قیمت و حجم معاملات انجام شده در گذشته شکل میگیرند. شاخصها با استفاده از فرمولها و محاسبات ریاضی به بررسی، تجزیه و تحلیل دادهها میپردازند. همچنین این شاخصها به صورت سیگنالهایی روی نمودارها قرار میگیرند.
با استفاده از فرمولهای ریاضی متفاوت تحلیلگر روند آینده سهام و جهت حرکت روند را تا حدودی پیشبینی میکند. به این صورت زمان ورود و خروج مناسب هر سهام را مییابند.شاخص RSI نمایانگر چیست؟
این شاخصها خود به دو دسته بزرگ دیگر تحت عنوانهای شاخصهای مومنتوم و شاخصهای قیمت تقسیم میشوند.
شاخصهای مومنتوم
شاخصهای مومنتوم قدرت یا ضعف قیمت را نشان میدهند. این شاخصها به تحلیلگر کمک میکنند که وضعیت اشباع خرید یا اشباع فروش را پیدا کنند و در زمان درست برای خرید یا فروش سهام خود تصمیم بگیرند. به بیانی دیگر مومنتوم میزان صعود یا ریزش هر سهام را نشان میدهد. برخی از شاخصهای مومنتوم عبارتند از شاخص کانال کالا (CCI)، شاخص قدرت نسبی (RSI) شاخص میانگین حرکت جهتدار ( اندیکاتور MACD ).
شاخص کانال کالا تفاوت بین قیمت حاضر سهام و میانگین قیمت پیشین آن را نمایان میسازد. زمانیکه عدد این شاخص بالاتر از صفر باشد به معنای این است که قیمت سهام از میانگین آن در گذشته بیشتر است. زمانی که قیمت سهام از میانگین آن کمتر باشد، CCI عددی کمتر صفر را نشان میدهد.
شاخص قدرت نسبی سیگنالهایی از قیمتهای خرسی (نزولی) و گاوی (صعودی) ارائه میدهد. این شاخص اغلب در زیر نمودار قرار میگیرد. زمانی که RSI بالاتر از 70% باشد، به معنای اشباع خرید و زمانی که پایینتر از 30% باشد، به معنای اشباع فروش سهام است.
شاخص میانگین حرکت جهتدار ارتباط بین دو میانگین متحرک را نشان میدهد. تحلیلگر با استفاده از این شاخص متوجه میشود چه زمانی باید از خرید یا فروش یک سهام دست بکشد. همچنین سرعت این خطوط بیانگر اشباع خرید و فروش است. علاوه بر آن قدرت یا ضعف روندهای صعودی و نزولی را میتوان به سادگی با MACD به دست آورد.
این شاخصها بیشتر در زمان صعود قیمت کاربرد دارند، چرا که به طور کلی روند صعودی دوام بیشتری نسبت به روند نزولی دارد.
شاخصهای قیمت
شاخصهای قیمت همانطور که از نامشان پیداست بر پایه قیمت هستند. شاخصهایی همچون میانگین متحرک (MA) و باندهای بولینگر از دسته شاخصهای قیمت به شمار میروند. میانگین متحرک به طور مداوم از قیمتهای هر روز بازار به دست میآید، سپس میانگینهای هر روز با دیگر روزها میانگینی دیگر برای بازه رمانی بزرگتر تشکیل میدهند.
باند بولینگر از ترکیب میانگین متحرک و دو خط منحنی دیگر تشکیل میشود. با این شاخص تحلیلگر قیمت میانی، تغییر مسیرها در سقف و تغییر مسیرها در کف را مشاهده میکند. به این ترتیب بهترین زمان ورود و خروج به بازار را میتوان دریافت. شاخصهای قیمت به نوعی یکی از پرکاربردترین و بهترین روش تحلیل تکنیکال به شمار میروند.
حمایت و مقاومت
تحلیلگر با استفاده از نمودارها نقاطی را تحت عنوان نقاط حمایت و مقاومت شناسایی میکند. این نقاط اغلب به دنبال عدم تعادل بین عرضه و تقاضا ایجاد میشوند. این نقاط با کمک خط روند و میانگین متحرک به دست میآیند. حمایت زمانی رخ میدهد که سهامهای بسیاری از یک عرضه خریداری میشوند و آن عرضه با کمبود سهام مواجه میشود.
مقاومت برعکس حمایت است. در این حالت عرضه بیش از تقاضا است و در نتیجه سهام قادر به ادامه روند صعودی نخواهد بود. به این ترتیب مقاومت اتفاق میافتد و از ریزش سهام جلوگیری میشود.
در هر یک از نقاط حمایت و مقاومت احتمال معکوس شدن بازار وجود دارد. به این ترتیب تریدر با یافتن این نقاط میتواند شاخص RSI نمایانگر چیست؟ سرمایهگذاری موفقتری را داشته باشد.
حجم سهام
یکی دیگر از روشهای تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار حجم سهام است. این نمودار تمامی سهامهای خریداری شده و فروخته شده طی یک روز یا یک بازه زمانی مشخص را نشان میدهد. هر یک از خطها نشان دهنده یک ترید هستند و برای به دست آوردن حجم تریدینگ به کار میروند.
این نمودار اغلب در زیر صفحه قیمتها نمایش داده میشود. تاثیر حجم سهام بر نقاط شکست قیمت نمایان میشود. در صورتیکه خرید بسیار بالاتر از فروش باشد، شاهد بریک اوت (breakout) خواهیم بود، این اتفاق منجر به افزایش ناگهانی قیمتها میشود. در صورتیکه فروش بیشتر باشد بریک داون (breakdown) اتفاق میافتد، که این اتفاق باعث کاهش ناگهانی قیمت خواهد شد.
با این وجود، نمودار حجم سهام هم میتواند بهترین روش تحلیل تکنیکال باشد.
روندها
روند خطی است که جهت حرکت بازار را نشان میدهد. این روند میتواند به یکی از حالتهای صعودی، نزولی یا خنثی باشد. روند صعودی به معنای افزایش خریداران با افزایش سهام است و بالعکس.
روند را به صورت خطی بر نمودار نشان میدهیم. این خط با اتصال نقاط کف و سقف قیمت به دست میآید. با کمک خط روند تحلیلگر نقاط حمایت و مقاومت، نقاط شکست یا چرخش بازار و جهت قیمت بازار را پیدا میکند. علاوه بر این با استفاده از میانگین متحرک نیز میتوان روند بازار را مشخص کرد. برای اطلاعات بیشتر پیشنهاد می کنیم مقاله خط روند را مطالعه کنید.
کدام روش تحلیل تکنیکال بهتر است؟
حال که با هشت روش تحلیل تکنیکال آشنا شدید، میدانید که هر کدام از این روشها به نوعی میتواند جایگاه بهترین روش تحلیل تکنیکال را از آن خود کنند.
هر کدام از این روشها مزیتها و کاربردهای خود را دارند و بهترین روش میتواند کاملاً فردی باشد. بدین معنا که بهترین شیوه با توجه به خصوصیات فردی و کاربردهای مورد نیاز هر شخص میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.
در نتیجه بهترین روش به یکی از این روشها منتهی نمیشود. با این حال شاید بتوان گفت بهترین روش ترکیبی از چند روش است. به این صورت فرد با ادغام روشها و بررسی سرمایهگذاری از چندین جهت میتواند با ریسک کمتر و پیشبینی دقیقتر تریدینگ کند.
کلام آخر
امروز با هم برای یافتن بهترین راه تحلیل تکنیکال تلاش کردیم. در این راه با انواع روشهای تحلیل تکنیکال آشنا شدیم و شاخصها و معیارهای متعددی را با توجه به کاربردهای آنها شناختیم.
برخی از روشها همچون حمایت و مقاومت با کمک دیگر روشها همچون نمودارها و قیمتها به دست میآیند و برخی دیگر پایه و اساس نمایان شدن دیگر روشها هستند مانند نمودارها.
دیدگاه شما