آشنایی با مفهوم خط روند در تحلیل تکنیکال
تشخیص آیندهی قیمت سهام در بازار سرمایه و بورس به سادگی امکانپذیر نیست. اما با استفاده از علائم و نشانههایی که قیمتها از خودشان به جای میگذارند، میتوان متوجه حرکت قیمتها در آینده شد. یکی از ابزارهایی که به کمک آن میتوان متوجه نقشهی حرکت قیمت در بازار سرمایه شد، «خط روند» میباشد. در واقع خط روند از اساسیترین اصول تحلیل تکنیکال و معاملات آنلاین در بازار سرمایه و فارکس میباشد. تسلط بر این مفهوم بورسی آنقدر اهمیت دارد که اگر فردی همین یک عامل را به خوبی یاد بگیرد، نیاز به هیچ استراتژی خاص و پیچیدهی دیگری برای تحلیل قیمت سهم در بازار نخواهد داشت. پس برای انجام معاملات موفق و رسیدن به سود، تلاش کنید تا خطوط روند را به خوبی بشناسید. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ راجع به مفهوم خط روند در تحلیل تکنیکال و نکات مهم پیرامون آن صحبت خواهیم کرد.
پیشنهاد میکنیم قبل از اینکه شروع به خواندن این مقاله نمایید، مقالهی آموزشی «حمایت و مقاومت در بورس» را با دقت مطالعه نمایید. چرا که آشنایی با این مفاهیم، پیشنیاز یادگیری تحلیل و ترسیم خطوط روند در تحلیل تکنیکال میباشد.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
مفهوم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند (Trend line) خطی است که نشاندهندهی مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت در بازههای زمانی مختلف میباشد. همچنین خط روند در تحلیل تکنیکال، حمایت و مقاومت را در هر بازهی زمانی روی نمودار قیمت نمایش میدهد. در واقع، خط روند میتواند یک خط حمایتی و یا یک خط مقاومتی باشد. ترسیم خطوط روند بهسادگی کشیدن یک خط مستقیم است. کافی است تا مینیممها (کفهای قیمت) یا ماکزیممها (سقفهای قیمت) را در یک نمودار به هم متصل کنید تا متوجه روند کلی بازار یا سهام مورد نظرتان شوید. دقت داشته باشید، هرچقدر که نقاط متصل شده به هم در ترسیم خط روند بیشتر باشند، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد شد.
نحوه ترسیم انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
چگونگی ترسیم مدلهای مختلف خط روند در تحلیل تکنیکال
گفتیم که بر اساس شرایط بازار و نمودار، یک خط روند در تحلیل تکنیکال میتواند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشد. در واقع خط روند در تحلیل تکنیکال توسط مقاومتها و حمایتها ساخته میشود. در نمودارهای قیمتی در بورس ۳ نوع خط روند داریم. روند صعودی، روند نزولی و روند ساید یا خنثی (روند خنثی، سهمی است که بدون روند حرکت میکند و با اینکه صعودها و نزولهایی دارد، اما روند مشخصی در آن دیده نمیشود). حال بیایید با هم چگونگی ترسیم انواع خطوط روند را بررسی کنیم.
۱. ترسیم خط روند صعودی (Uptrend line)
برای ترسیم این نوع از خط روند در تحلیل تکنیکال کافی است تا نقاط کمینهی قیمتی به یکدیگر وصل کنیم. سپس به یک خط با شیب مثبت خواهیم رسیم که به آن «خط روند صعودی» میگویند. در شکل شماره ۱ میبینید که خط روند ماهیت صعودی دارد و نقش حمایتی دارد. همانطور که در تصویر شماره ۱ میبینید، طی این روند صعودی برای معاملهگران حداقل یک فرصت خرید مطمئن وجود داشته است.
۲. ترسیم خط روند نزولی (Downtrend line)
این نوع از خط روند توسط یک مقاومت تشکیل میشود. در این حالت که درست برعکس حالت اول میباشد، برای ترسیم خط روند، کافی است تا بیشینهی قیمتی را به هم وصل کنیم. بعد از وصل کردن این نقاط به خطی با شیب منفی خواهیم رسید که بیانگر «خط روند نزولی» خواهد بود. همانطور که در شکل شماره ۲ میبینید، خط روند در این نمودار از نوع نزولی بوده و خاصیت مقاومتی دارد. تفاوت این نمودار با نمودار قبلی این است که نمودار قبلی برای معاملهگران، موقعیت معاملاتی خرید فراهم میکرد. در حالیکه نمودار دوم یا فرصت خروج از سهم در سقفهای قیمتی را فراهم میکند. (خروج از سهم در بازارهای یک طرفه مثل بازار سهام ایران). یا اینکه موقعیت معاملاتی فروش را مهیا میکند. (فروش سهم در بازارهای دو طرفه مثل بازار جهانی).
عوامل موثر بر اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال
چه عواملی بر اعتبار خط روند موثر خواهد بود
همانطور که پیش از این گفتیم، هرچقدر که نقاط متصل شده به هم در ترسیم خط روند بیشتر باشند، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار است. اما عوامل متعدد دیگری بر اعتبار خطوط روند در تحلیل تکنیکال تاثیر میگذارد که در ادامه آنها را معرفی خواهیم کرد.
❶ تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچقدر که تعداد برخورد نقاط قیمتی به خط روند بیشتر باشد، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
❷ شیب خط روند: هرچقدر که شیب خط ترسیم شده بیشتر باشد، خط روند در تحلیل تکنیکال از پایداری و اعتبار کمتری برخوردار خواهد بود و احتمال شکست آن وجود دارد. معمولاً شیب ۴۵ درجه در تحلیلها شیبی مناسب و معتبر تلقی میشود.
❸ شدت کاهش یا افزایش قیمت سهم: هرچه کندلهای بلندتری در نزول یا صعود ثبت شود، احتمال شکست خطوط روند در تحلیل تکنیکال بیشتر است. مثلا اگر سهمی برای چند روز متوالی صف فروش یا خرید شود و با درصدهای ۴- یا ۵- بسته شود، پتانسیل بیشتری برای شکست خط روند خواهد داشت.
❹ بازه زمانی بررسی سهم: اعتبار خطوط روند در تحلیل تکنیکال به بازهی زمانی بررسی سهم نیز بستگی دارد. بهعنوان مثال سهم الف ممکن است در بازهی زمانی سه ماه اخیر نزولی بوده باشد. در حالیکه در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته، اصلاحی بیش نبوده باشد. با این تفاسیر میتوان گفت که خط روندهای بلندمدت از اعتبار بیشتری برخوردار هستند.
شرایط شکست خط روند در بورس چیست؟
چه شرایطی باعث شکست خط روند در بورس میشود
شکسته شدن خط روند به این معناست که قیمتها تمایل دارند تا روند خود را عوض کنند. اما شکسته شدن خط روند در تحلیل تکنیکال همیشه به منزلهی تغییر روند قیمت نیست. شکست خطوط روند، زمانی معتبر است که شرایط زیر مثالی از یک شکاف قیمتی را داشته باشد:
❶ بالا بودن اعتبار خط روند: هرچقدر که اعتبار خط روند بالاتر باشد، شکست آن نیز اعتبار بالاتری خواهد داشت.
❷ کندل بزرگ و یا شکاف قیمتی: میزان تغییر قیمت در زمان شکست نیز بر اعتبار خط روند اثر دارد. هرچقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد، آن شکست معتبرتر محسوب میشود. البته اگر این شکست با شکاف قیمتی (Gap) همراه باشد اعتبارش خیلی بالاتر خواهد بود.
❸ حجم معاملات در زمان شکست: در زمان شکست یک خط روند باید حجم معاملات بالاتر از میانگین روزهای دیگر سهم باشد. اگر در زمان شکست حجم معاملات پایین باشد احتمال دارد قیمت دوباره به روند حرکت قبلی خود بازگردد و این شکست معتبر نباشد.
❹ همراه شدن شکست با یک الگو: چنانچه شکست با یک الگو همراه باشد، اعتبار بالاتری خواهد داشت. پس باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد. مثلاً وقتی نمودار سهم در انتهای یک الگوی بازگشتی از نوع سروشانهی سقف باشد و قیمت خط گردن را با قدرت بالایی بشکند، شکست خط روند از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.
چگونگی معامله با استفاده از خط روند در تحلیل تکنیکال
به چه صورت میتوان با استفاده از خط روند در تحلیل تکنیکال معامله کرد
با توجه به موارد گفته شده برای معامله بر اساس خطوط روند در تحلیل تکنیکال دو روش کلی وجود دارد. تریدرها از این دو روش برای انجام معاملاتشان استفاده مینمایند.
۱. در حالت اول، قیمت در مسیر حرکتی خودش با خطوط روند برخورد کرده و قادر به شکست آن نیست. در این زمان معاملهگران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید میشوند و در شرایط معکوس از آن بهعنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده میکنند.
۲. در حالت دوم، خطوط مثالی از یک شکاف قیمتی روند توسط قیمت شکسته میشوند و قیمت بالاتر یا پایینتر از آنها بسته میشود. در این چنین حالتی خط روند در تحلیل تکنیکال خاصیت معکوس پیدا می کند. برای مثال اگر خط روند نزولی، نقش مقاومت داشته باشد پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل میشود. در این مواقع اکثر تریدرها صبر میکنند تا قیمت به خط روند بازگردد. (پولبک) سپس در همان نقطه وارد یک معاملهی کم ریسک میشوند.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به مفهوم خط روند در تحلیل تکنیکال و نحوهی ترسیم آن صحبت کردیم. استفاده از این ابزار کاربردی در تحلیل تکنیکال به شما کمک میکند تا برای ورود و خروج به موقع در یک سهم، تصمیم درست بگیرید. توصیه میشود برای آموزش بهتر دوره آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید. چراغ ، بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام تمام نکات مهم و ضروری در زمینهی کار و سرمایهگذاری صحیح را به کاربران خود آموزش خواهد داد. این سامانهی هوشمند به تمام عزیزانی که اول راه هستند و قصد سرمایهگذاری در بازار بورس را دارند، پیشنهاد میکند تا برای کسب دانش بیشتر در جهت سرمایهگذاری حرفهای در این بازار، از دوره های آموزش آنلاین بورس استفاده نمایند.
الگوی معاملاتی ستاره شبانگاهی Evening Star
هنگامی که از کندل استیک های مهم معاملاتی صحبت می شود یکی از محبوب ترین انواع کندل استیک ها، الگوی ستاره شبانگاهی و الگوی معکوس آن ستاره صبحگاهی می باشد .
این الگوی معاملاتی میتواند تحرک کوتاه مدت یک نمودار را به صورت مناسبی پیش بینی کند . بنابراین اگر شما بر این الگو را مسلط شوید و بتوانید آن را در یک نمودار قیمتی شناسایی کنید ، می توانید از این دانش برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق استفاده مثالی از یک شکاف قیمتی کنید .
الگوی ستاره شبانگاهی الگوی رایجی نیست و بدین دلیل که پس از ایجاد گپ در نقدینگی بین دو یا سه کندل استیک اتفاق می افتد ، در این هنگام توجه زیادی را به خود جلب می کند . این الگو معمولاً تنها در نمودارهای روزانه نمایان می شود ، همچنین این الگو داخل فارکس تنها در تایم فریم های هفتگی که بازار 24/5 است اتفاق می افتد .
الگوی ستاره شبانگاهی چیست ؟
الگوی ستاره شبانگاهی نزولی یک الگوی دارای ۳ کندل استیک است که شامل یک کندل استیک طولانی و صعودی برای اولین کندل استیک می باشد و سپس بعد از آن دارای یک گپ بالاتر در کندل استیک دوم بوده که دارای رنج بسیار کوچکی است .
سومین کندل استیک در طرف پایین تر و یک کندل استیک طولانی تر است که تشکیل آن نشان دهنده یک الگوی نزولی می باشد .
نحوه عملکرد کندل استیک ستاره شبانگاهی یاEvening Star اینگونه است که در هنگامی که این الگو تشکیل شود شما یک شکاف بالاتر در طرف پایین تر که نمایانگر فشار فروش شدید است را مشاهده خواهید کرد . این بدان معنا است که خریداران دیگر بازار وجود ندارند و فشار فروش بیشتری نیز در راه است . در حالی که اکثر مردم این کندل استیک را تنها در نقاط صعودی و بالای نمودار انتظار دارند اما باید گفت که این کندل استیک ممکن است در هر نقطه از نمودار تشکیل شود .
طبق مثالی از الگوی کندل استیک ستاره شبانگاهی به نمودار روزانه زیر دقت کنید در قسمت مشخص شده نمودار می توانید ببینید که بازار در حال صعود است به همین منظور یک کندل استیک صعودی تشکیل شده و سپس گپی بین این کندل استیک با کندل استیک صعودی کوتاه تر تشکیل شده در نهایت در روز سوم (بطور مثال در تایم روزانه)نشانه هایی از روند نزولی نمایان می شود.
اکثر معاملهگران از این الگو برای پیاده سازی حد ضرر در نقطه ای که در بالای ستاره ( کندل استیک میانی ) است استفاده می کنند.
در حالی که اکثر معاملهگران اعتقاد دارند که ستاره باید حالت دوجی باشد اما واقعیت این است که ستاره یا کندل استیک میانی تنها باید کوچکتر از دو کندل استیک دیگر باشد که این حالت نمایانگر نزول تحرک روند است .
الگوی ستاره صبحگاهی چیست ؟
ستاره صبحگاهی دقیقاً کندل استیک بلعکس ستاره شبانگاهی است
این الگو شامل یک کندل استیک بزرگ نزولی سپس یک گپ و بعد از آن یک کندل استیک با بدنه ای کوچک و در مرحله سوم دارای یک کندل استیک صعودی است .
دلیل نامگذاری این الگو این است که هنگام صبح خورشید طلوع می کند و نور را به ارمغان می آورد که نشانه بسیار خوبی است همچنین هنگام وقوع این الگو خریداران به بازار می آیند و این الگوی خوشایند را به ارمغان می آورند .
شیوه استفاده از این الگو اینگونه است که شما در فاصله میان دو کندل استیک خرید را انجام داده و نقطه حد ضرر را در پایین کندل استیک میانی قرار می دهید .
به نمودار زیر دقت کنید :
در این نمودار نه تنها این الگو را به صورت کامل داریم بلکه همان طور که می بینید و یک الگوی چکش معکوس را نیز به وجود آورده .
در ابتدا کندل استیک اول یک گپ وجود آورده که این الگو با پولبک به آن نقطه گپ را پر کرده و سپس به حالت صعودی تا قیمت ۵۹ دلار در نمودار ادامه داده است .
الگوهای ستاره شبانگاهی و ستاره صبحگاهی در فارکس
لازم به ذکر است که اغلب اوقات الگو ستاره شبانگاهی در تایم فریم های هفتگی در فارکس قابل مشاهده هستند .
این الگو به ندرت اتفاق می افتد بنابراین هنگامی که نشانه هایی از آن را دیدید میبایست به آن دقت کنید .
الگوی ستاره شبانگاهی هنگامی که در نمودار هفتگی شکل می گیرد بسیار قابل اعتماد می باشد . این الگو در بعضی از جفت ارزها کمی راحت مثالی از یک شکاف قیمتی تر شکل میگیرد مانند روبل روسیه که در بعضی از کارگزاریها امکان معاملات ۲۴ ساعتی آن در روز مقدور نیست .
محدودیت ساعات معامله برای برخی از جفت ارز ها دلیلی است که نمیتوان از این الگوی کندل استیک در سایر بازارهای فارکس استفاده کرد زیرا از بعضی کارگذاری ها ممکن است برای معاملات بعضی از جفت ارزها ساعت خاصی را مشخص کنند بنابراین استفاده از این الگوها در نمودارهای روزانه پیشنهاد نمی شود .
شما میتوانید از این الگوها در سایر بازارهای غیر فارکس در دوره زمانی روزانه استفاده کنید . به عنوان مثال بازار های فیوچرز تنها یک ساعت در روز تعطیل میشوند . پس با توجه به ساعات معاملات ، این الگوی کندل استیک می تواند تشکیل شود .
به مثال زیر دقت کنید : این مثال یک نمودار معاملاتی انس طلا است که الگوی ستاره صبحگاهی در آن شکل گرفته و ما در نمودار آن را مشخص کرده ایم .
بسته به نوع بازار معاملاتی که شما در آن فعال هستید این الگوها بسیار مفید هستند .
شما می بایست به سه کندل استیک که در نموردار تشکیل شده و در میان آنها گپ وجود دارد که گاه ممکن است کندل استیک به بالا یا پایین یا بالعکس باشند دقت کنید . این نوع کندل استیک ها یک سیگنال بسیار قدرتمند برای تشکیل این الگو را نمایان میکنند .
مثالی از یک شکاف قیمتی
(شکاف قیمت) - در شرایط زیر بوجو می آید:
- Bid نرخ کنونی بیشتر از Ask نرخ قبلی باشد.
- Ask نرخ کنونی کمتر از Bid نرخ قبلی باشد.
توجه داشته باشید که شما همیشه نمیتوانید price gap را روی نمودارها مشاهده کنید. دو نوع price gap وجود دارند:
وقتی کمترین price gap در بازده زمانی دقیقهای مشاهده میشود.
در تصویر زیر مشاهده میشود که درخواست برای Buy Stop برای سطح 1.4305 تعیین شده است.
آخرین نرخ قبل از price gap (شکاف قیمت) 1.4300 بوده است. نرخ بعدی 1.4331 شد.
در این مثال درخواست تعویقی برای Buy Stop که در سطح 1.4305 قرار دارد، وارد price gap شد.
وقتی کمترین price gap در بازده زمانی دقیقهای مشاهده نمیشود.
در تصویر زیر مشاهده میشود که درخواست Sell Stop در سطح 1.3625 تعیین شده است.
آخرین نرخ قبل از price gap (شکاف قیمت) 1.3628 است و نرخ بعدی برابر بود با 1.3606.
در این مثال درخواست تعویقی Sell Stop که در سطح 1.3625 وارد شکاف قیمت شد.
در نمودار دقیقهای شمع سفید ایجاد شده است، price gap (شکاف قیمت) در این مثال داخل شمع سفید است و در نمودار مشاهده نمیشود..
price gap در تجزیه و تحلیل مفصل حساب قابل مشاهده خواهد بود. این تجزیه و تحلیل را میتوانید در بخش بررسی «حسابهای تجاری» در کابین شخصی دانلود کنید.
معامله الگوی شمع پوششی بر اساس ساختار بازار
در یک بستر مناسب، شمع پوششی وضعیت کاملی را ارائه می دهد. این آموزش، ما روشی را بررسی می کنیم که به وضعیت فراز و نشیب پرایس اکشن نزدیک باشد. نوسان های بالا و پایین را برای رمزگشایی ساختار بازار بررسی می کنیم و از آن در جهت مسیریابی درست استفاده می کنیم.
اگر با معاملات شمعی آشنا هستید، باید الگوی شمع پوششی (Engulfing candlestick pattern) را بشناسید. نام منحصر بفردش آن را به یکی از محبوب ترین الگوهای قیمت تبدیل می کند. در این آموزش، نحوه ایجاد یک استراتژی را با جستجوی این الگو در ساختار یک بازار ایده آل بررسی می کنیم.
الگوی شمع پوششی چیست؟
در مثالی از یک شکاف قیمتی ابتدا، چند نکته مهم در مورد الگوی شمع پوششی را در نظر داشته باشید:
- شامل دو شمع است
- بدنه شمع دوم، بدنه شمع اول را کاملا پوشش می دهد.
- دومین شمع، صعودی یا نزولی بودن الگو را مشخص می کند.
- نشان دهنده تغییرات کلی احساسات بازار است.
نمونه صعودی به این شکل است.
ویژگی بی نظیر الگوی پوششی چیست؟
تعریف تکنیکال الگوی شمع پوششی مستلزم آن است که بدنه شمع دوم، بدنه شمع اول را پوشش دهد.
اما بهترین حالت شمع های پوششی، ویژگی های زیر را دارند:
- شمع دوم تمام شمع اول را پوشش می دهد نه تنها بدنه آن را.
- سایه های شمع دوم کوتاه هستند و سرعت برگشت قیمت را نشان می دهند.
- شمع دوم یک کندل داخلی نیست. (البته این شکل غیر معمول هم امکان پذیر است زیرا الگوی پوششی بر بدنه شمع تمرکز دارد.)
چگونه بر اساس یک الگوی پوششی معامله کنیم؟
در یک بستر مناسب، شمع پوششی وضعیت کاملی را ارائه می دهد. روش های استاندارد تحلیل بستر بازار، عبارت مثالی از یک شکاف قیمتی اند از:
استفاده از میانگین متحرک و یا نوسانگرها (اسیلاتورها).
اما در این آموزش، ما روشی را بررسی می کنیم که به وضعیت فراز و نشیب پرایس اکشن نزدیک باشد. نوسان های بالا و پایین را برای رمزگشایی ساختار بازار بررسی می کنیم و از آن در جهت مسیریابی درست استفاده می کنیم.
ساختار بازار به رابطه بین محور های نوسان ( بالا و پایین) اشاره دارد که به ما در شناسایی روندها و محدوده های بازار کمک می کند.
دستورالعمل های معاملاتی شمع پوششی
این دستور العمل ها با تحلیل موج های نوسان، جهت گیری معاملاتی ما را تعیین می کنند و با استفاده از الگوی شمع پوششی به دنبال شناسایی یک نقطه ورود در شرایط اصلاح بازار هستیم.
پوشش دهنده صعودی
- سقف و کف قیمتی بالاتر.
- با الگوی شمع پوششی صعودی، خرید کنید.
- سقف قیمتی الگو باید زیر سقف قیمتی قبلی باقی بماند( برای اطمینان از اینکه بازار هنوز در مرحله پولبک است).
پوشش دهنده نزولی
- سقف و کف قیمتی پایین تر.
- با الگوی شمع پوششی نزولی، بفروشید.
- کف قیمتی الگو باید بالای از کف قیمتی قبلی باقی بماند.
جایگاه نقطه ورودی و حدضرر
بیایید گزینه های مربوط به نقطه های دقیق ورود و حد ضرر را توضیح دهیم. شکل زیر الگوی صعودی آنها را نشان می دهد.
در ابتدا، به نقطه ورود ما نگاه کنید.
دو گزینه برای ورود وجود دارد:
- پس از بسته شدن شمع پوششی، با استفاده از سفارش خرید سریع (market buy)، بلافاصله وارد شوید.
- هرزمان که بازار، سقف شمع پوششی را شکست با استفاده از سفارش خرید شرطی (buy stop)، با احتیاط وارد شوید.
برای گزینه شماره 2، اگر قبل از تایید سفارش خرید شرطی ما، بازار ریزش کند و حالت صعودی را خنثی کند، بهتر است که از ورود به معامله اجتناب کنیم.
شکل زیر حد ضرر (stop loss) برای الگوی شمع پوششی صعودی را نشان می دهد.
حد ضرر پیش فرض، زمانی است که قیمت پایین تر از شمع پوششی قرار گیرد.
البته، همواره می توانید از تکنیک های حد ضرر نوسانات نیز به عنوان یک گزینه معقول استفاده کنید.
در حالی که نقطه ورود و حد ضرر تا حدی به الگوهای شمعی مرتبط هستند، اما اهداف قیمتی، بیشتر بر بستر کلی بازار متکی هستند. این اهداف، اساساً، به سطوح حمایت و مقاومت و هر گونه تشکیل الگوهای مناسب برای پیش بینی بهتر، وابسته هستند.
این بخش شامل نمونه های تصادفی از بازه های زمانی مختلف و وضعیت های مختلف بازار است، از جمله وضعیت برد و باخت.
نمونه اول: معامله موفق
نمودار روزانه شرکت آلرگان (Allergan) نشان می دهد که بازار سقوط کرده است و سودهای ماهیانه را از بین برده است.
- تشکیل کف قیمتی پایین تر، به شروع روند نزولی اشاره دارد. شرایط سایر شمع ها، تغییر مسیر را تایید می کنند.
- قیمت ها بلافاصله پس از سقوط شدید دوباره بازگشته اند. اما حرکت صعودی متوقف شده و الگوی پوششی نزولی پدیدار شده است.
- در اینجا، نقطه میانی (اصلاح 50%) شمع نزولی پرقدرت، به عنوان ناحیه مقاومت عمل می کند. الگوی شمع پوششی نزولی ایجاد شده در این سطح، یک وضعیت معامله فروش را نشان می دهد.
در اینجا، شمع نزولی، یک کندل انکر(Anchor Bar) است، و بر اساس ناحیه و حجم، منحصر به فرد است. در نتیجه چنین کندل هایی تمایل دارند بر حرکات قیمتی بعد از خود اثر بگذارند.
برای مثال، ممکن است کندل انکر (Anchor Bar) در محدوده حمایت و مقاومت عمل کنند. در نمودار بالا، به این نکته توجه کنید که بازار چگونه دو بار دیگر تا سطح پایین تری از این کندل انکر، بالا رفته است و سپس قیمت سقوط کرده.
نمونه دوم: الگوی پوششی
می توانید الگو های پوششی را در بازه های زمانی کوچکتر از روزانه مشاهده و معامله کنید.
این نمونه، نمودار 3 دقیقه ای معاملات آتی (DAX) (Data Analysis Expressions)، که در EUREX فهرست شده است را نشان می دهد. هر شمع در نمودار زیر مربوط به سه دقیقه از حرکات قیمت است.
- این فشار نزولی تلاشی جدی برای معکوس کردن جهت گیری بازار و صعودی شدن أن است. از این رو، شکست آن قابل توجه بوده و نشانه ای دلگرم کننده برای خریداران بوده.
- از حالت “کف قیمتی بالاتر” پیروی شده.
- این فشار، بعد از تشکیل اولین سقف بالاتر، شامل یک سری شش تایی از شمع های صعودی بود، که هرکدام در بالای سقف شمع قبلی بسته شده اند. شتاب صعودی در اینجا چشمگیر بوده و روند صعودی را تایید کرده است.
- این الگوی شمع پوششی صعودی بسیار عالی عمل کرده. اگر چه چند کندل قبلی ترسناک بنظر می رسید، اما باید به حرکت پرشتاب صعودی آشکار نیز توجه کنیم.
نمونه سوم: معامله ناموفق
نمودار روزانه شرکت کاردینال هِلث (Cardinal Health) یک الگوی پوششی نزولی را نشان می دهد که البته از آن پیروی نکرده است.
- از لحاظ تکنیکال، سقف و کف قیمتی پایین تر ایجاد شده. با این حال، برخلاف مثال شماره 1، برای تایید روند نزولی، شتاب نزولی پرقدرتی را مشاهده نکردیم.
- علاوه بر این، در این مثال، در بازار، قبل از حرکت نزولی، یک محدوده تراکم قیمت ایجاد شده. و این نکته مهم است که روند نزولی، قیمت را خیلی پایین تر از ناحیه تراکم نبرده است. بنابراین سقف و کف قیمتی پایینی که ما مشاهده کردیم، یک شاخص نامعتبر برای یک روند نزولی بود.
- در آخر، الگوی شمع پوششی نزولی شکل گرفته است. اما منجر به یک معامله ناموفق شده است.
اگر با دقت بیشتری نگاه کنید، الگو شکل ناقصی دارد.
- شمع پوششی به سختی شمع قبلی را پوشش داده و شکل ضعیفی از الگو است.
- شمع پوششی تقریبا هم اندازه سه کندل قبل از آن بوده. بنابراین، اگرچه با تعریف تکنیکال از الگوی پوششی نزولی مطابقت دارد، اما از نظر ماهیت، بیشتر به بخشی از الگوی تراکم، نزدیک تر است.
نمونه چهارم: نکات مهم حرکت پرشتاب قیمتی
برای تعیین روندهای نزولی، به دنبال کشف الگوی کف و سقف قیمتی پایین تر هستیم و برای تعیین روند های صعودی، به سقف و کف قیمتی بالاتر توجه می کنیم.
هرچند، این الگوها، نمایی از وضعیت بازار را ارائه می دهند، ولی بررسی نحوه رسیدن بازار به آنجا نیز بسیار مفید است.
در این نمونه از نمودار روزانه گروه آلتریا (Altria Group)، هم بر ساختار بازار تمرکز می کنیم و هم به نحوه رسیدن به آن توجه می کنیم.
- طبق معمول، برای شروع بررسی نمودار به دنبال مجموعه ای از سقف قیمتی پایین تر هستیم.
- این کف قیمتی پایین تر، تاییدی برای جهت گیری نزولی به شمار می رود. توجه داشته باشید که این کف قیمتی پایین تر، در نتیجه شکاف پرقدرت نزولی ایجاد شده است. این حرکت پرشتاب نزولی، تایید بیشتری است برای ادامه حرکت نزولی.
- سطح قیمتی بالای شکاف نزولی به عنوان یک سطح مقاومت احتمالی عمل می کند. همچنین، کیفیت الگوی شمع پوششی نزولی، وجود یک موقعیت فروش را نشان می دهد.
حرکات پرشتاب اهمیت دارند، و یکی از راه های کلیدی برای تشخیص بهترین موقعیت های معاملاتی هستند.
به نمونه های بالا دقت کنید. معاملات موفق به غیر از ساختار بازار مناسب، دارای حرکات پرشتاب واضحی نیز هستند.
مروری بر معاملات شمع های پوششی با توجه به ساختار بازار
بسیاری از استراتژی های معاملاتی از الگوهای شمع پوششی به عنوان یک سیگنال برای برگشت های مهم روند استفاده می کنند. هرچند، معاملات مبتنی بر معکوس شدن روند بازار، معمولا احتمالات ضعیف تر، اما با سود بیشتر را شامل می شوند. در حالی که برخی از معامله گران، با معاملات پر ریسک مشکلی ندارند، اما اکثز افراد با دنبال کردن روند، به دنبال معاملات مطمئن و کم خطر هستند.
همانطور که در بالا گفته شد، با استفاده از الگوهای پوششی برای ادامه معاملات، می توانید با کاهش ریسک از فرصت های بهتر استفاده کنید.
در معاملات مبتنی بر شمع های قیمتی، تایید، یک مفهوم آشنا است. در اینجا به معنی انتظار برای تکمیل یک شمع دیگر بعد از الگوی پوششی است.( یک شمع صعودی، الگوی صعودی را تکمیل می کند، و بر عکس).
با این حال، انجام این کار، نسبت سود به ضرر ما را کمتر می کند. همچنین اگر منتظر تایید باشید، شاید وضعیت معامله، مانند دستورالعمل سوم که در بالا ذکر شده، نامعتبر شود. با این حال این دستور العمل ما را از معاملاتی که از نسبت سود به ضرر ضعیفی برخوردار هستند، دور نگه می دارد.
همانطور که قبلا گفته شد، استفاده از سفارش شرطی برای ورود، بسیار مفید است. برای نمونه، یک سفارش شرطی فروش را در زیر شمع پوششی نزولی قرار دهید. این خرکت میزان درستی سقوط بازار را بدون تغییر زیاد در نسبت سود به ضرر، نشان می دهد.
مشاهده بالاترین و پایین ترین نقاط قیمتی، ساده ترین راه برای ردیابی ساختار بازار است. درحالی که شما می توانید این کار را بدون هیچ شاخص معامله ای انجام دهید، معامله گران جدید پرایس اکشن، ممکن است بخواهند از میانگین های متحرک نیز برای کمک به تایید بیشتر موقعیت های معاملاتی، استفاده کنند.
این رویکرد شاید سیگنال های گیج کننده ای را در طول برگشت های چند موجی عمیق ایجاد کند، اما سادگی آن هنوز جذاب است. صرف نظر از استراتژی معاملاتی شما، توجه به ساختار بازار به شما کمک خواهد کرد که از معاملات زیان آور اجتناب کنید.
مهارت های خود را در تجزیه و تحلیل ساختار بازار ارتقاء دهید، متوجه خواهید شد که این موضوع در هر روش معاملاتی چقدر ارزشمند خواهد بود.
در نهایت اینکه ممکن است در بازار های متراکم، بارها شاهد الگوهای شمعی پوششی باشید که هیچ کدام به نتیجه نرسند. مراقب باشید و از سیگنال های ایجاد شده در بازارهای جانبی اجتناب کنید. برای جلوگیری از معاملات پر ریسک در ناحیه تراکم، به دنبال نوسانات واضح باشید.
گپ قیمتی ناشی از افزایش سرمایه چیست و زمان پر شدن گپ افزایش سرمایه چقدر است؟
یکی از اصطلاحاتی که در بازار بورس و فرابورس بسیار مطرح میشود ” گپ قیمتی” است. گپ قیمتی همانطور که از عنوانش پیداست به معنی ایجاد یک گپ و یا فاصله بین قیمت یک سهم است. باید گفت که این گپ و فاصله قیمتی ناشی از افزایش سرمایه، تقسیم سود نقدی و تعدیل مثبت یا منفی بیش از ده درصد است. اما در این پست قصد داریم که به یکی از دلایل اصلی ایجاد گپ قیمتی در سهم یعنی افزایش سرمایه بپردازیم و به این سوال پاسخ دهیم که ” گپ قیمتی ناشی از افزایش سرمایه به چه صورت است؟ ” پاسخ دهیم و بگوییم منظور از گپ قیمتی افزایش سرمایه چیست؟
مواردی که در این پست مورد بررسی قرار می گیرند:
- منظور از گپ قیمتی چیست؟
- دلایل ایجاد گپ قیمتی در بورس چیست؟
- گپ قیمتی ناشی از افزایش سرمایه به چه صورت است؟
- انواع گپ قیمتی
- گپ شکست (Breakwaway Gap)
- گپ خستگی (Exhaustion Gap)
- گپ ادامه دهنده (Continuation Gap)
منظور از گپ قیمتی چیست؟
به اختلاف قیمتی که در یک نماد در فاصله زمانی مشخص ایجاد شده است گپ قیمتی می گویند و به عبارتی به تفاوت قیمتی بین قیمت پایانی روز قبل و قیمت آغازین روز بعد سهم گفته می شود. قابل توجه است که در این شکاف و گپ قیمتی هیچگونه معاملاتی مثالی از یک شکاف قیمتی انجام نشده است. در گپ قیمتی هیچ قیمت و حجم معاملاتی مشاهده نمی شود و این موضوع باعث ایجاد یک ناحیهی توخالی در نمودارها شده است.
گپ قیمتی صعودی و نزولی است:
منظور از گپ صعودی این است که قیمت ابتدایی کندل دوم بزرگ تر از قیمت پایانی قبل از خود باشد.
و گپ نزولی زمانی است که قیمت ابتدایی کندل دوم کوچکتر از قیمت پایانی کندل قبل از خود باشد.
دلایل ایجاد گپ قیمتی در بورس چیست؟
با توجه به توضیحاتی که از گپ قیمتی ارائه دادیم سوالی که مطرح میشود این است که به چه دلیل این شکاف قیمتی ایجاد میشود؟ همانطور که در فوق ذکر شد، گپ قیمتی به اختلاف قیمت بین قیمت پایانی روز قبل و قیمت آغازین روز بعد گفته میشود اما این گپ چه موقع ایجاد میشود و چرا؟
گپ قیمتی میتواند ناشی از دلایل متفاوتی باشد که در قسمت زیر به آن ها می پردازیم:
- افزایش سرمایه
- تقسیم سود نقدی در مجمع
- تعدیل مثبت یا منفی بیش از ده درصد
گپ قیمتی ناشی از افزایش سرمایه به چه صورت است؟
در زمان افزایش سرمایه کاملا طبیعی است که تعداد سهم های آن شرکت تغییر کند. افزایش سرمایه به منظور تامین مالی و اصلاح ساختار مالی انجام میشود. افزایش سرمایه بدین صورت است که شرکت پس از افزایش سرمایه باید سهم های جدیدی را در بازار منتشر کند تا سهامداران بخرند و بدین صورت برای خود تامین مالی کند. اگر فردی در یک شرکت 200 سهام داشته باشد پس از افزایش سرمایه آن شرکت تعداد سهام ها به طور مثال 300 سهم میشود به همان نسبت قیمت سهم ها کاهش پیدا کرده و به همان نسبت که قبل از افزایش سرمایه در این سهم افراد سرمایه دارند و تنها تعداد سهام بیشتر شده و به همان نسبت قیمت سهام ها کاهش پیدا کرده و تغییری در سرمایه افراد به وجود نمی آید. اما پس از افزایش سرمایه یک گپ قیمتی به وجود می آید که شرکت ها باید اقدام به پر کردن این گپ کنند.
زمان پر شدن گپ افزایش سرمایه بستگی به روند کلی بازار و استقبال عمومی از سهم می باشد. برای اطلاع از این موضوع که چقدر طول می کشد گپ حاصل از افزایش سرمایه پر شود افراد میتوانند با مشاهده گذشته این شرکت و بررسی سوابق افزایش سرمایه آن متوجه بشوند که آیا شرکت در گذشته افزایش سرمایه داده بوده است یا خیر؟ در چه مدت زمانی این گپ قیمتی ناشی از افزایش سرمایه را پر کرده بوده است؟ و اگر مدت طولانی گذشته تا گپ قیمتی را پر کند اگر قصد سرمایه گذاری بلند مدت در این سهم را ندارید بهتر است قبل از افزایش سرمایه از سهم خارج شوید.
تعدیل ناشی از افزایش سرمایه چیست؟ تعدیل قیمت ابزاری است که با استفاده از آن فاصلههای قیمتی (Price Gap) ناشی از افزایش سرمایه و توزیع سود نقدی پوشش داده می شود.
انواع گپ قیمتی
در بازار بورس انواع گپ قیمتی وجود دارد که هر کدام با توجه به شرایط خاصی به وجود می آیند. انواع گپ قیمتی به شرح زیر هستند:
در ادامه به تعریف هر کدام از این گپ های قیمتی می پردازیم.
گپ شکست
هر کدام از انواع گپ های قیمتی نشاندهنده یک موضوع هستند و در شرایط خاصی به وجود می آیند. به طور مثال، گپ شکست بیانگر آغاز یک روند بلند مدت و قدرتمند است و در مقابل جهت قبلی خود حرکت میکند و ناحیه مفاومت و حمایت را می شکند. گپ شکست پس از یک روند خنثی ایجاد میشود و زمانی گپ شکست را مشاهده خواهیم کرد که قیمت از یک روند بدون تغییر، نوسان قوی داشته باشد. پر شدن گپ های قیمتی از عواملی است که باید ایجاد شود تا روند بهبود پیدا کند اما گپ شکست به صورتی است که امکان پر شدن آن نسبت به گپ های دیگر بسیار کمتر است.
گپ خستگی
گپ خستگی یکی از انواع گپ قیمتی است که در قسمت فوق به این موضوع اشاره کردیم که پر شدن گپ قیمتی بسیار اهمیت دارد و گپ شکست از آن نوعی از گپ ها است که پر شدن این گپ بسیار سخت است. اما گپ خستگی پس از یک حرکت تند و طولانی مدت شکل گرفته است و در این گپ قیمتی، تلاش می کند تا سقف یا کف جدیدی را ایجاد کند. از نشانه های گپ خستگی حجم معاملات بسایر زیاد است. نکته بسیار مهم و مثبت این گپ خستگی این است که گپ به زودی پر میشود.
تفاوت گپ خستگی و گپ ادامه دهنده عبارت اند از:
- در پایان یکروند صعودی یا نزولی باشد
- با حجم معاملات سنگین به نسبت میانگین هفته یا روزهای اخیر خود مواجه باشد.
گپ ادامه دهنده
نام دیگر این گپ ادامه دهنده، گپ فرار، گپ اندازه گیری هم است. همانطور که از عنوانش پیداست این گپ ادامه دهنده در طی یک روند و در نیمه راه اتفاق می افتد. زمانی که گپ ادامه دهنده رخ میدهد حرکت صعودی را خواهیم دید و در صورت نزولی بودن حرکت گپ ادامه دهنده، باید منتظر ورود فروشندگان بیشتر باشیم.
جمع بندی:
گپ به معنی فاصله است. گپ قیمتی در بورس به معنی ایجاد فاصله قابل ملاحظه بین قیمت پایانی یک سهم با قیمت روز بعد آن می باشد. گپ قیمتی در بورس به دلایل مختلفی اتفاق می افتد. گپ قیمتی ناشی از افزایش سرمایه یکی از علل شایع ایجاد گپ قیمتی در بورس است که به آن گپ افزایش سرمایه یا گپ حاصل از افزایش سرمایه می گویند. بعد از افزایش سرمایه معمولا قیمت سهم کاهش پیدا کرده و تعداد سهام شما افزایش پیدا می کند. مدت زمان پر شدن گپ قیمتی ناشی از افزایش سرمایه بستگی به سابقه شرکت و سرمایه آن دارد. در صورتی که شرکت از بنیاد خوبی برخوردار باشد و سابقه افزایش سرمایه های قبلی شرکت این موضوع را تایید کند، گپ افزایش سرمایه به زودی پر شده و سود خوبی نصیب سهامداران می کند.
دیدگاه شما