غرور در سرمایه گذاری


لگدی که فوتبال به غرور ملی می زند

این اشتباه سالهاست که درباره فوتبال در جامعه ما اتفاق افتاده و گاهی یک شکست و عدم موفقیت فوتبالی انقدر به روحیه و غرور ملی جوان جامعه ما لطمه زده که شاید با تعداد زیادی موفقیت در زمینه علم و فناوری هم قابل جبران نبوده باشد.

حجت الاسلام سیدمحمدمهدی شفیعی /یکی از اشتباهات مهم فرهنگی و اجتماعی این است که بخش قابل توجهی از غرور ملی و امنیت روانی جامعه را به جای توزیع مناسب بین مسائل مختلف، به یک مسئله خاص گره بزنیم و به قول معروف تخم مرغ هامان را در یک سبد بچینیم، علی الخصوص آنکه در همین مسئله قوت چندانی نداشته باشیم یا حتی بدتر اینکه ضعیف باشیم.

این فرایند باعث میشود که با کوچکترین شکست، غرور ملی و اجتماعی ما لطمه بخورد و قطعا جبران یک صدمه اجتماعی کار آسانی نیست.

این اشتباه سالهاست که درباره فوتبال در جامعه ما اتفاق افتاده و گاهی یک شکست و عدم موفقیت فوتبالی انقدر به روحیه و غرور ملی جوان جامعه ما لطمه زده که شاید با تعداد زیادی موفقیت در زمینه علم و فناوری هم قابل جبران نبوده باشد.

جالب اینکه در مقابل حتی در خود ورزشهای قهرمانی ورزشهایی داریم که سرمایه گذاری در آنها(نه فقط اقتصادی بلکه مهمتر از آن سرمایه گذاری فرهنگی) و پررنگ شدن آنها احتمال ضرر بسیار کمتری دارد.

البته بحمدالله چند سالی است که با عملکرد مناسب تر صدا و سیما آرام آرام بخشی از غرور ملی ما در عرصه ورزشهای قهرمانی دارد رو غرور در سرمایه گذاری به والیبال، کشتی، وزنه برداری و حتی خود فوتسال می آورد که هم از جهت توزیع این غرور ملی منطقی تر و کم ریسک تر است و هم احتمال اتفاق های بهتری در این ورزشها وجود دارد و اتفاقا باعث ایجاد انگیزه بیشتر در قهرمانان سایر ورزشها و در قهرمان پروری در رشته های مختلف نیز خواهد شد.

بازدید از نماد غرور ملی با لندکروز ژاپنی!

روحانی در لندکروز

مهر: بازدید سواره رئیس جمهور از گروه صنعتی مپنا و دیدار با کارگران، اقدامی خلاف روند همیشگی بازدید مقامات از اماکن صنعتی بود که در جایگاه خود قابل تأمل است.

هفته و روز کار و کارگر ایامی است برای ارج نهادن و تجلیل از خدمات ارزنده کارگران شریفی که در راستای آبادانی میهن اسلامی و توسعه و پیشرفت کشورمان از هیچ تلاشی فروگزاری نمی کنند.

فرهنگ کار، عالی ترین تصویر سازندگی و تحول است که این موضوع نشان دهنده جایگاه رفیع و تاثیر گذار این قشر خدوم است تاجائیکه پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) بر دستان توانمند کارگر بوسه زده و با این عمل به احسن وجه، منزلتی عظیم به این قشر بخشیده است.

نکوداشت روز جهانی کار و کارگر به پاس خدمات صادقانه و بی دریغ کارگران شریف، مؤمن و صبور ایران اسلامی، فرصتی مغتنم و بی نظیر است تا به تأسی از آن پیامبر رحمت، زحمات بی بدیل آنان را ارج نهیم.

آنهم در سالی که به نام اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل نامگذاری شده است و کارگر نقشی ویژه در تحقق این شعار دارد. کارگری که براى خودکفایى کشور با جان و دل و کار طاقت فرسا به خدمت به کشور اشتغال دارد.

بدین منظور یکشنبه ۱۲ اردیبهشت همزمان با روز جهانی کارگر حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور برای دیدار با این قشر ارزشمند جامعه به کارخانه مپنا رفت.

رییس‌ جمهور در جمع مدیران و کارگران مپنا، با اشاره به اینکه شرکت پرافتخاری به نام مپنا بدون سرمایه گذاری و اقتصاد دانش بنیان، ایجاد نمی‌شد، خاطرنشان کرد: اگر امروز کارگران، مهندسین و مدیران مپنا به عظمت شرکت خود افتخار می‌کنند، بخاطر کار، تلاش، علم و سرمایه‌گذاری در این بخش است و اگر مپنا به عنوان «غرور ملی» محسوب می‌شود بخاطر این است که در یک رقابت آزاد حضور پیدا کرده است.

روحانی با بیان اینکه یک بنگاه اقتصادی بدون رقابت با جهان و قدرت‌های اقتصادی نمی‌تواند موفق و با دوام باشد، اظهار داشت: امروز مپنا، شرکت‌های عظیم و بزرگی مثل میتسوبیشی و هیتاچی را کنار گذاشته و در حال رقابت با شرکتهایی همانند GE و زیمنس است و این یک رقابت و فعالیت دانش بنیان محسوب می‌شود.

رییس‌ جمهور گفت: ملت ایران به برق و قطاری افتخار می‌کند که نیروگاه و لوکوموتیوهای آن توسط کارگران ایرانی ساخته شده باشد.

اما روحانی در حالی صنایع عظیم و موفق مپنا را نماد غرور ملی و مایه افتخار ایرانیان دانست که خود طریقی متفاوت در این بازدید را بنیان گذاشت. رئیس جمهور در اقدامی خلاف روند همیشگی بازدیدها به جای دیدار چهره به چهره با کارگران و شنیدن نقطه نظرات و یا درددل هایشان سوار بر لندکروز ژاپنی با آنان دیدار کرد و حتی داخل کارخانه نیز حاضر به پیاده شدن از ماشین نشد!

علاوه بر منزلتی که کارگر در دین اسلام دارد بعد از انقلاب اسلامی نیز نظام جمهوری اسلامی نگاه ویژه ای به این قشر زحمت کش داشته است بطوریکه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی بیان داشتند: حیات یک ملت، مرهون کار و کارگر است.

حضرت امام خمینی(س) در روز دهم اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ به مناسبت روز جهانی کارگر در پیامی به ملت ایران اینگونه از کارگران زحمتکش تجلیل کردند: «روز کارگر را به ملتهاى زحمتکش و خصوص کارگران به واژه اعم، تبریک عرض می کنم. کارگران از ارزشمندترین طبقه و سودمندترین گروه در جامعه‏ ها هستند. چرخ عظیم جوامع بشرى با دست تواناى کارگران در حرکت و چرخش است. حیات یک ملت، مرهون کار و کارگر است.»

همچنین امام خمینی(ره) غرور در سرمایه گذاری در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۰ در پیامی دیگر به کارگران و ملت ایران و مستضعفان جهان‏ بر اهمیت نقش کارگران در استقلال کشور تاکید کردند: «بزرگداشت روز کارگر، این ستون فقرات استقلال کشور و این اسطوره سرنوشت‏ ساز و رهایی بخش از وابستگی ها و پیوستگی ها، وظیفه‏اى است ملى و اسلامى و همگانى. طبقه شریف کارگر در این مدت کوتاه و خصوصاً بعد از تجاوز عمال اجانب به خاک میهن عزیز ثابت کرد که قادر است با خواست خداوند متعال، کشور عزیز خود را با کوشش شبانه روزى از وابستگى نجات دهد و مشت قدرتمند گره کرده خود را بر دهان یاوه گویان و تبلیغات چیان خارج و تفاله‏ه اى وابسته مزدور داخل کوبد و دست رد به سینه منحرفان و منافقان وابسته به چپ و راست با قدرت هر چه بیشتر زند. »

البته بازدید امروز رئیس جمهور ذهن ها را به دو سال پیش برد. سال ۱۳۹۳؛ که به مناسبت روز کارگر رهبر معظم انقلاب برای تجلیل از مقام کارگر به کارخانه مپنا رفتند تا از نزدیک با روند فعالیت های صنعتی این مجموعه آشنا شوند. نکته قابل توجه در آن بازدید این بود که معمولا رسم بر این است که در مناسبت های مختلف برنامه دیدار با رهبر انقلاب در داخل حسینیه امام خمینی انجام شود و تعدادی از هر قشر جامعه به دیدار رهبری می شتافتند اما در روز کارگر برخلاف رسم همیشگی این بار رهبر انقلاب بود که برای قدردانی از زحمت این قشر زحمت کش به دیدار آنها رفتند و بیش از سخنرانی هم ساعاتی را در میان مدیران و کارگران مپنا گذراندند و از نزدیک توضیحات شان درباره هر یک از بخش های مجموعه را شنیدند.

غرور در سرمایه گذاری

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.

  • 02191004770
  • [email protected]
  • تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15

خانه / سرمایه گذاری و بورس / چگونه در بورس موفق شویم؟

چگونه در بورس موفق شویم؟

چگونه در بورس موفق شویم؟

چگونه در بورس موفق شویم؟ سوالی می باشد که برای هر شخص فعال در بازار بورس ممکن است پیش بیاید.

برای اینکه در بورس موفق شویم باید به عوامل زیادی برای موفقیت در بورس توجه کنیم عواملی مانند اوضاع سیاسی اقتصادی داخل و خارج از کشور، وضعیت اقتصادی کشور، بازار، قیمت محصولات، بررسی صادرات و واردات و قیمت ارز، وضعیت اقتصادی شرکت.

ما در این مطلب قصد داریم به بررسی عواملی بپردازیم که بررسی آن به شما برای کسب موفقیت در بورس کمک شایانی خواهد کرد.

چگونه در بورس موفق شویم؟

چگونه در بورس موفق شویم؟

اگر می خواهید در بازار بورس اوراق بهادار موفق شوید در ابتدا باید اطلاعاتی درباره اوضاع سیاسی و اقتصاد کلان در ایران و جهان به دست آورید. زیرا مسائل سیاسی بر بورس تهران شدیدا از تأثیر گذار بوده.

بعد از کسب اطلاعات درباره مباحث سیاسی و اقتصادی کشور باید برای بررسی وضعیت شرکت ها و تشخیص کف و سقف قیمتی از ابزارهایی مانند تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده کنید.

تحلیل وضعیت اقتصادی کشور، بازار، قیمت محصولات، بررسی صادرات و واردات و قیمت ارز و … را در کل تحلیل بنیادی یا فاندامنتال می گویند.

و روش بنیادی در واقع بررسی وضعیت اقتصادی شرکت است تا معامله گر بفهمد آیا سود شرکت بیشتر می شود یا کمتر و بر همان اساس تصمیم می گیرد سهام آن شرکت را بخرد یا بفروشد.

در روش تحلیل تکنیکال معامله گر دیگر کاری به وضعیت اقتصادی و صورت های مالی شرکت ندارد. بلکه تلاش می کند با نرم افزار سابقه ی قیمت سهم را به صورت نمودار یا چارت بررسی کند و تشخیص دهد قیمت سهم در آینده افزایش می یابد یا کاهش.

معامله گر خوب علاوه بر داشتن اطلاعات درباره مسائل اقتصادی و سیاسی، گزارش های شرکت و چارت تکنیکال قیمت سهام بر برخی مفاهیم دیگر نیز مسلط است.

از جمله روان شناسی خود و بازار، داشتن استراتژی معاملاتی، مدیریت سرمایه، تسلط بر احساسات و افکار خود، رعایت انضباط و رفتار حرفه ای، داشتن صبر و خویشتن داری، تحلیلگر خوب شاید اطلاعات و دانش خوبی داشته باشد ولی اگر بخواهد عملا در بازار بورس موفق شود نیاز به داشتن ذهنی آماده و روانی تربیت شده دارد.

مطالعه روی عوامل پایه ای سهم، شرط اول سرمایه گذاری موفق می باشد قبل از سرمایه گذاری بر روی سهم مورد نظر دقت کنید، صورت های مالی شرکت و سوابق قبلی مدیر شرکت را بررسی کنید. توجه داشته باشید که در بحث تحلیل بنیادی (Fundamental) حتی عملکرد صحیح مدیر نیز بر روی قیمت سهم تاثیر خواهد گذاشت.

قبل از سرمایه گذاری، حداقل یک ماه سهم را مورد مطالعه قرار دهید. سابقه سهم را با استراتژی خرید و فروش خود مطابقت دهید و بررسی کنید با سیستم ترید خود چقدر در گذشته سود نصیب شما می شده.

نسبت به سرمایه گذاری در بورس دید بلند مدت داشته باشید. در واقع خرید چند سهم و تشکیل سبد سهام برای کسب سود کلان و آن هم در مدت کوتاه بیشتر شبیه اعتقاد به قرعه کشی و شانس می باشد برای موفقیت در بورس، سرمایه گذار باید سرمایه گذاری خود را با رویکردی منطقی آغاز کند.

به دنبال خرید سهمی باشید که ارزش ذاتی بالایی دارد و تلاش نکنید پیرو اطافیان خود در خرید سهم باشید.

دنبال رو سرمایه گذاری بر روی سهمی که همه هستند نباشید چون ممکن است شما در شیفت اصلاحی خرید کنید و ضرر هم کنید

درگیر نوسانات مقطعی نشوید و نسبت به هیچ سهمی متعصب نباشید! شما به عنوان معامله گری که با هدف موفقیت در بورس وارد این نوع از تجارت می شوید، نه از سودهای پی در پی خوشحال شوید و نه از ضررها و نوسانات بازار بترسید.

برای موفقیت شما باید با دید سرمایه گذاری وارد بازار بورس شوید نه به دلیل شغل و گذران زندگی. در واقع هزینه فعلی زندگی شما باید از جایی تامین شود تا در صورت ضرر احتمالی، تحمل آن ضرر برای شما آسان شود.

با توجه به تمام توضیحات ارائه شده اگر تازه وارد بازار سرمایه شدید و فرصت یادگیری روش های تحلیل سهم را ندارید و می خواهید در بورس موفق شوید بهتر است که روش غیر مستقیم سرمایه گذاری در بورس را انتخاب کنید.

روش سرمایه گذاری غیر مستقیم توسط شرکت سبدگردان، ریسک معاملات را تا حد چشمگیری کاهش می دهد.

ویژگی های یک معامله گر موفق

ویژگی های یک معامله گر موفق

از ویژگی های یک معامله گر موفق می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. معامله گر موفق می داند ریشه موفقیت او در درون خودش قرار دارد نه در بیرون و در بازار. معامله گر موفق می داند بازار بر اساس خواسته های او عمل نخواهد کرد و همه مسئولیت کارهای خود را بر عهده می گیرد.

۲. از تنبلی دوری می کند چون می داند هیچ موفقیتی آسان به دست نخواهد آمد .

۳. از احساسات مخرب مانند ترس، طمع، سرمستی، غرور، انتقام، ناامیدی و عصبانیت دوری می کند چون این احساسات می توانند بر عقلانیت آنها تأثیر بگذارند و خود شخص را به بزرگترین دشمن خودش تبدیل کنند

۴. انعطاف و قدرت پذیرش اشتباه را دارد هر انسانی ممکن است اشتباه کند اما مهم این است که وقتی به اشتباه خود پی می برد سریعاً جلوی آن را بگیرند و به اشتباه خود ادامه ندهد.

۵. بین بورس و قمارخانه تفکیک قائل است و این دو را شبیه به یکدیگر نمیداند. بورس بازاری مفید برای اقتصاد کشورها می باشد.

۶. از دنباله روی عموم پرهیز می کند. معامله گر موفق با ذهنی آماده و تربیت شده تلاش می کند طبع عموم رفتارنکند.

۷. برای آگاهی از ریسک و خطرهای سهم مدنظر در تلاش است.

چند پیشنهاد و توصیه جهت پیشرفت و بهبود عملکرد در بازار بورس

۱. در ابتدا که هنوز تجربه کافی در زمینه بورس ندارید باید با مبالغ کم سرمایه گذاری کنید با به دست آوردن تجربه کم کم پول خود را برای سرمایه گذاری افزایش دهید

۲. یک دفترچه معاملاتی تهیه کنید و حتما بعد از هر معامله چه موفق و چه ناموفق آن را یادداشت نموده و تجزیه و تحلیل کنید تا ببینید و تجربه کسب کنید که دلایل پیروزی و شکستتان چه بوده تا با مرور آن بتوانید پیروزی هایتان را بیشتر و شکست هایتان را کمتر نمایید.

۳. مدام به معامله نپردازید بلکه حتما بعد از هر شکست یا پیروزی مدتی استراحت کنید و از بازار دور بمانید تا از دور و با ذهنی آرام تر بازار را بررسی نمایید و برای آمادگی معامله و نبرد بعدی زمان داشته باشید.

۴. هیچگاه از روی ناچاری به سرمایه گذاری در بورس روی نیاورید. سرمایه گذاری در بورس مخصوص زمانی می باشد که شما درآمدی دارید و قصد دارید با اضافه ی درآمد خود فرصت سودسازی و سرمایه گذاری حداقل یک ساله برای رفاه بیشترتان ایجاد کنید.

۵. اینکه اگر در جایگاه یا شغل اصلی خود شخصی بسیار موفق یا سرشناس هستید دلیلی بر موفقیت شما در بورس نحواهد بود. بازار بورس به دلیل ویژگی هایی که دارد با تمام شغل ها و کارهای دیگر شما متفاوت است.

برنامه ریزی در معاملات

یکی از بزرگترین مشکلات سرمایه گذاران در بورس تصمیم گیری در لحظه می باشد بصورتی که در یک لحظه تصمیم می گیرند سهامی را بخرند یا بفروشند.

این کار کاملا اشتباه می باشد، شخص باید برای معامله در بورس برنامه ریزی و هدف داشته باشد نمی شود که شخص بطور ناگهانی تصمیم به معامه بگیرد چون ممکن است همانطور که به طور ناگهانی تصمیم گرفته به طور ناگهانی هم سرمایه خود را از دست بدهد.

در معامله با استفاده از برنامه ریزی سرمایه گذار بازار و سهام را از قبل به خوبی تحلیل کرده و میداند در چه قیمت ها و چه حجم هایی باید بخریم یا بفروشیم.

۹ نکته برای برنامه ریزی جهت انجام معاملات در بورس

۱. سبک و شیوه خود را مشخص کنید و در قالب هویتی مشخص فعالیت کنید یا فردی علمی و دقیق هستید که از قبل برنامه ریزی کرده و از روی آگاهی سرمایه گذاری می کند یا فردی هستید که منابع رانتی دارید و سفته بازید و از این سهم به آن سهم همواره در حال حرکت و تغییر جهت هستید.

۲. قیمت های حدودی برای خرید و حتی فروش را برای هر سهمی یادداشت کنید و حتی مبلغ مدنظرتان را برای هر سهمی به یاد داشته باشید.

۳. حتما برای خود مجموعه ای از قوانین را بنویسید و آن ها را رعایت کنید. این قوانین را بر اساس تجربه شخصی خود یادداشت کنید و هرازگاهی در صورت صلاحدید تغییرشان دهید تا سرانجام به مجموعه قوانین شخصی خود برسید.

۴. پیش از معامله کردن حتماً از نظر روانی و اخلاقی در وضعیت نرمال و مناسبی قرار داشته باشید.

۵. برنامه ریزی معاملاتی سه بخش دارد هر سه بخش را تکمیل کنید: قوانین ورود، قوانین خروج، مدیریت سرمایه.

۶. پیش از آغاز معامله کردن لیست سهام دلخواه خود را بنویسید و روی آن ها مطالعه کنید تا کاملاً فضای معاملاتی آن ها را بفهمید.

۷. همیشه به یاد داشته باشید که اصول پایه ای اقتصاد و فاینانس مهم هستند. در برنامه ریزی معاملاتی خود همیشه به اصول اساسی پایبند باشید و گول صحبت های اغراق آمیز دیگران را نخورید.

۸. روش خرید و فروش سهام خود را از قبل برنامه ریزی کنید. هم استراتژی دقیق خرید داشته باشید و هم استراتژی دقیق برای فروش.

۹. مدیریت سرمایه در معامله گری از تحلیل تکنیکال و بنیادی بسیار مهم تر است. هرگز بیش از ۱۰درصد از سرمایه را به سرمایه گذاری روی یک سهم اختصاص ندهید. اگر موفقیت آمیز بود کم کم بیشتر کنید.

مدیریت سرمایه چیست ؟

مدیریت سرمایه برای موفقیت در بورس

مدیریت سرمایه به معنی کنترل ریسک و خطر می باشد. به بیان ساده تر میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط است.

مدیریت سرمایه به ما می گوید حتما یک سیستم معاملاتی داشته باشیم و به اصول و مقررات خود احترام بگذاریم.

به دلیل حضور پررنگ احساسات و هیجانات در بازار بورس برای موفقیت در این بازار اول باید ریسک را کنترل کنید و سپس به کسب سود بپردازید.

قوانین مدیریت سرمایه

  1. تنوع بخشی در سبد سرمایه گذاری.
  2. تنوع بخشی حداقلی: برای مدیریت بهتر سبد سرمایه گذاری انتخاب چهار تا پنج سهم مناسب است.
  3. تعیین حد ضرر
  4. هرگز به یکباره تمام سرمایه خود را وارد بازار بورس نکنید.
  5. داشتن یک سیستم معاملاتی شخصی.
  6. هر روز تحلیل و بررسی کن ولی هر روز معامله نکن.
  7. بیش معامله گری ممنوع: معامله بیش از حد نتیجه ای جز گیج و خسته شدن و نهایتاً زیان ندارد.

عادت های مهم برای یک سرمایه گذار

  1. طرز فکرتان را از خرید سهام به خرید کسب و کار تغییر دهید. عادت کنید سهام شرکت هایی را بخرید که کسب و کارشان را می فهمید.
  2. مهم ترین نکته در ابتدای سرمایه گذاری در بورس این می باشد که باید خودتان را بشناسید و سطح توقعات همیشه جلوی چشمتان باشد.
  3. اساس موفقیت در بورس را بر روی اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن قرار دهید نه حدس و گمان یا شایعات.
  4. هرگز با پولی که نمی توانید و نباید از دست بدهید در بازار بورس معامله نکنید.
  5. عادت کنید همه چیز را در بازار بورس با عدد و رقم و محاسبات بررسی کنید.
  6. سرمایه گذاری امری وقتگیر می باشد؛ به سخت کارکردن و وقت گذاشتن در بورس عادت کنید.

Compatible data.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.

enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.

  • Pina & Associates Insurance
  • Payment at Contingency
  • Amount of Payment

Two Most-Cited Reason

Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.

۱۲ درس برای سرمایه گذاری در ارز دیجیتال ، بازاری مثل شمشیر دولبه!

سرمایه گذاری ارز دیجیتال

قصد دارم تجربه شخصی، بینش‌ها و امیدها در مورد استراتژی‌های سرمایه‌گذاری ارز دیجیتال را به اشتراک بگذارم.

در چند سال گذشته بیش از ۱۲ میلیون دلار به دلیل سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال بدست آوردم. تا قبل از دسامبر ۲۰۱۷ که بازار رشد کرد و قیمت‌ها چند برابر شد هیچ سودی نکرده بودم. وقتش بود و به این فرصت چنگ زدم. با این حال تنها درصد کمی از آن دستاوردها را پس از سرمایه گذاری دوباره در یک استارت‌آپ بلاک‌چین بدست آوردم. پس از آن بازار به ضرر من شد. پوزیشن‌های خود را نفروختم و روی آنها ریسک نکردم. در ICO ها شرکت کردم و ریسک و ضرر بیشتری را وارد لیست کردم. این چیزی است که من از ورود به بازار ارز دیجیتال آموخته‌ام:

درس‌های سرمایه گذاری ارز دیجیتال

ارز دیجیتال

۱. نگهداری (هولد کردن) استراتژی آسانی است اما سودآورترین آنها نیست. اگر مانند من در بی ثبات‌ترین بازاری که تاکنون وجود داشته بازی “خوشبینی بلند مدت” را انجام می‌دهید، فرصت را از دست می‌دهید. اعتماد به نفس طولانی مدت یک شروع قوی است اما شناسایی چرخه‌ها و الگوها برای به حداقل رساندن ضرر در بازارهای خرسی بسیار بهتر است.

۲. در زمان‌های سخت کوین‌های بزرگ یا استیبل کوین، در زمان‌های آرام کوین‌های کوچک.

۳. حداقل هر سه ماه وضعیت آلتکوین‌های خود را بررسی کنید زیرا ممکن است آنها را از دست بدهید. کوین‌ها از لیست صرافی‌ها خارج می‌شوند، صرافی‌ها بسته می‌شوند و توکن‌ها پروتکل‌های خود را ارتقاء می‌دهند. مطمئن شوید که آلتکوین‌هایی که در اختیار دارید قابل کنترل هستند. تا زمانی که بازار بالغ شود، آلتکوین‌ها همبستگی قیمتی بالای خود را ادامه می‌دهند. شاید نیازی نباشد که هر کدام را دوست دارید، داشته باشید.

۴. یک برنامه کتبی برای خروج داشته باشید؛ حداقل یک مرجع برای اجرای علیه آن. نمی‌توانید استراتژی خروج خود را در وسط یک ترن هوایی مشخص کنید. من تا سه سال پیش نداشتم اما اکنون دارم. این شامل متنوع سازی در صنایع دیگر نیز هست.

۵. فروش در قله و خرید در کف قیمت غیرممکن است. فکر کردن به اینکه پس از ماه‌ها افت قیمتی بازار در همان لحظه‌ای که شما خرید می‌کنید بالا می رود، چندان واقع بینانه نیست. چندین بار من ۷۰ درصد از سرمایه‌گذاری خود را در ماه‌های پس از خرید یک کوین از دست دادم و قصد بازگشت سرمایه چهل برابر را داشتم. با این حال …

۶. به مرحله فعلی پروژه‌ای که قصد سرمایه‌گذاری در آن را دارید، توجه کنید. شبکه‌هایی مانند Polymath وجود دارد که در دراز مدت بسیار موفق و سودآور هستند. با این حال برای راه اندازی، آنها سرمایه جمع کرده و از آنها برای توسعه محصول، تحقیقات در بازار، غلبه بر موانع مهم نظارتی، آزمایش و غیره استفاده کردند. همه این کارها چند سال طول می‌کشد. در این مدت عرضه این توکن‌ها از طریق توزیع سرمایه‌گذار/ مشاور وارد بازار می‌شود؛ در حالی که تقاضا یا استفاده کمی دارد بنابراین توجهات به سمت پروژه‌های دیگر رفته و قیمت‌ها به شدت افت می‌کند. همه ما از شرکت در ICOها خوشمان می‌آید، با این وجود احتمال دارد با خرید در قیمت‌های پایین تر و ریسک بسیار کمتر، در چند سال پلتفرم‌هایی که یک محصول اثبات شده دارند توسط قانون‌گذاران تصویب شده و برای تجارت آماده شوند.

سرمایه گذاری ارز دیجیتال

۷. بازار ارز دیجیتال برای هر کسی نیست. مادرم به من می‌گفت که اگر پول درآوردن راحت بود، همه این کار را می‌کردند. برای من مانند این بود که به رافائل نادال بگوییم که اگر ضربه زدن به توپ با راکت آسان بود همه این کار را می‌کردند. بله در فضای ارز دیجیتال می‌توانید خیلی سریع پول زیادی بدست آورید اما می‌توانید خیلی سریع پول زیادی نیز از دست بدهید. برای رقابت در این بازار به یک ذهنی روشن، اراده‌ای قوی و اطلاعات معتبر نیاز دارید. کمی شانس، زمان‌بندی خوب و دانستن اینکه چه کاری می‌خواهید انجام دهید نیز توصیه می‌شود. تنیس بازی کرد مانند رافائل نادال ساده نیست.

۸. وام خود را پرداخت نکنید تا زمانی که ۱۰۰ درصد مطمئن باشید که در آینده قابل نزدیک نیازی به قرض گرفتن ندارید. اگر که ارز دیجیتال مهم نیست چقدر تمام دارایی شما باشد. هنگامی که شغل شرکتی خود را ترک کردید و هیچ حقوق و دستمزد ثابتی ندارید، خودت تنها هستی که این برای انجام این کار بسیار خطرناک است. وقتی صحبت از بیمه درمانی خوب یا یک سرمایه‌گذاری روی یک خانه می شود، دیگر هیچ شرکتی در آمریکا کمکی نمی‌کند.

۹. مثل اکثر مردم نباشید و نترسید. حداقل از صدای راوی درون ذهن خود آگاه باشید. برای اکثر مردم هیچ وقت زمان مناسبی برای ورود به بازار نیست. وقتی بازار سقوط می‌کند، “تمام شده” و وقتی بالا می‌رود، “خیلی دیر شده است.” همیشه بهانه‌ای مبتنی بر ترس وجود دارد که اجازه نمی‌دهد چیزی سرگرم کننده، خطرناک و پرماجرا را امتحان کنید. من پسر عمویی دارم که اینقدر درباره بازار تحقیق کرد تا اینکه منصرف شد. حس می‌کردم می‌خواهد مدرک دکترا بگیرد. هرگز سرمایه‌گذاری غرور در سرمایه گذاری نکرد. اینکار هیچ ربطی به بازار نداشت و اصلا سرگرم‌کننده نیست.

۱۰. ما هیچ ایده‌ای راجع به خیلی بالا یا خیلی پایین نداریم. ارز دیجیتال حیوان جدیدی است به حدی شدید که معمولا در آن قله بالاتر و کف پایین‌تری وجود دارد. نوسانات این بازار به یک چشم انداز وسیع تر از درک ما از بازارهای سنتی نیاز دارد. سه سال پیش والدینم به من گفتند که اتر (ETH) آنها را ۴۵ دلار بفروشم. آنها اصرار داشتند و من با اکراه موافقت کردم زیرا به در هر صورت پول خودشان بود. اما وقتی چند روز بعد که قیمت اتر هنوز در حال پامپ بود با خودم گفتم که نمی‌توانم باور کنم که در این مورد به حرف والدینم گوش کردم زیرا آنها هیچ ایده‌ای نداشتند که چه اتفاقی برای اتر می‌افتد؛ به همین دلیل دوباره اتر را به قیمت ۶۰ دلار خریدم. آیا در آخر سال ۲۰۱۲، قیمت ۱۳ دلار برای بیت‌کوین(BTC) خیلی بالا نبود؟ قطعا بود! بیشتر مردم می‌فروشند زیرا آنها نمی‌دانند یک کوین تا کجا بالا می‌رود یا اینکه فکر می‌کنند سیلی نقد به از حلوای نسیه. مشکل من برعکس است: بازار نزولی است و من با خودم می‌گویم که به هیچ وجه نمی‌فروشم چون خیلی کم است و نزولی‌تر می‌شود. اکثرا با بازار سقوط می‌کنم زیرا برای من همیشه “برای فروش خیلی پایین است.” این نیز خیلی پیچیده نیست و من باید یک روش عملی برای جلوگیری از ضررهایم پیدا کنم.

۱۱. دوستان بالغ و مبتکری در این صنعت برای آن لحظاتی که بازار خرسی یا گاوی است، داشته باشید تا به شما بگویند: به چیزی که اتفاق می‌افتد اهمیت نمی‌دهم زیرا ده‌ها بار مشابه این را دیده‌ام. شنیدن چنین چیزهایی از یک دوست با تجربه حس خوبی دارد.

۱۲. بین خشم خود در بازار و آنچه در آینده در بازار اتفاق می‌افتد، تمایز قائل شوید. اینکه خوب کار کرده‌اید به این معنی نیست که برای همیشه بالا می‌رود و غرور در سرمایه گذاری مایوس بودن از اینکه قبل افت قیمتی و در اوج قیمت وارد شده‌اید، به این معنی نیست که بازار هرگز به این نقطه برنمی‌گردد. برخی از دوستان من به دلیل ضرر کردن حتی یک دلار دیگر وارد بازار نمی‌کنند. این واقعیت که شما قادر نیستید از لحاظ روانی یک ضرر دیگر متحمل شوید، به معنای عدم بازگشت بازار نیست. بین شرایط شخصی خود و دنیای بیرون تفاوت قائل شوید. اینکه کسی قلب شما را شکسته بدان معنا نیست که همه زنان و مردان آنطور که شما فکر می‌کنید هستند. در مورد تصمیمات خود صحبت کنید تا وضوح بیشتری داشته باشید (مثلا “من پر از ترس هستم و اگر پول بیشتری را از دست بدهم خودم را نمی‌بخشم)” و ترس خود را به بازار فرافکنی نکنید (مثلا “بازار هرگز بهبود پیدا نمی‌کند”). این دو چیز هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. از محافظت از خود دست بردارید و چیزها را همانطور که هستند بخواهید فارغ از اینکه سرمایه‌گذاری بکنید یا نه.

یک درس به عنوان پاداش

از اینکه اراده خود را دنبال کرده‌ و بدون توجه به نتیجه به قلب خود گوش فرا داده‌اید، احساس غرور کنید. البته پول زیاد از دست دادن نا امید کننده است و احتمالا بیشتر مردم بهتر از این می‌دانستند. سوال این است: چه تعدادی از آنها می‌توانستند خود را در موقعیتی قرار دهند که این مقدار را در وهله اول از دست بدهند؟

برای من سرمایه گذاری و زندگی مبادله‌ای بین کاهش ریسک و استفاده از فرصت است. هنگام سرمایه‌گذاری کدام یک از این دو برای شما هیجان انگیزتر است؟ می‌دانم که دوست ندارم فرصت را از دست بدهم، بنابراین اگر بخواهم شب بخوابم به تحمل زیادی در برابر ریسک نیاز دارم.

برخی از افرادی که مرا دوست دارند (به خصوص والدین ) نمی‌توانند این جمله که “من به تو گفتم که باید بفروشی” را رها کنند. درست است من باید می‌فروختم اما نه با ۴۰ درصد یا ۳۰۰ درصد سود، این کاری است که آنها انجام می‌دادند. من برای این در بازار ارز دیجیتال نیستم. با این واقعیت که من باید با سود ۱۰,۰۰۰ درصدی می‌فروختم، موافق هستم.

برخی از دوستان من که در بازار ارز دیجیتال حضور دارند نیز از اینکه در اوج قیمت تاریخ نفروختند، پشیمانند. یکی از آنها به من گفت که اگر در آن شب در دسامبر ۲۰۱۷ مهمانی نگرفته بودیم، همه ما می‌فروختیم. درست است اما چقدر از اینکه آن شب را با دوستانم گذراندم، خوشحال بودم. رویایی بود! آن ماه‌ها در بهار و زمستان سال ۲۰۱۷ و سپس ژانویه ۲۰۱۸ با CoinMarketCap با رنگ سبز دو رقمی در سراسر صفحه پر بود. هیچکس نمی‌داند چقدر از اینکه سوار این موج بالا بودم لذت بردم. نمی‌توانم بیشتر منتظر بمانم و خسته شده‌ام. من دوباره آماده افزایش شدید قیمت‌ها هستم و این بار دیگر برنگشتی در کار نبود.

نکات گفته شده در این مقاله صرفا نظر شخصی نویسنده هستند و میهن بلاکچین مسئولیتی در قبال سود و ضرر شما از به کار بردن این نکات ندارد. بازار ارزهای دیجیتال بازار پرنوسانی است و قبل از هر گونه فعالیت در این بازار، باید تحقیقات کاملی انجام بدهید.

مالزي؛مدلي از توسعه درون زا و برون گراي شرقي

مالزي؛مدلي از توسعه درون زا و برون گراي شرقي

اقتصاد دانش بنيان، گسترش صادرات بومي و صنعتي و مشاركت عميق مردم در توليد، سرمايه گذاري و پس انداز ملي از مؤلفه هاي مهم اقتصاد مقاومتي هستند كه توسعه اقتصادي مالزي نيز مرهون آنهاست.

به گزارش باشگاه خبرنگاران شهر، مالزي تا پیش از سال 1970، کشوري فقیر محسوب می‌شد و بیش از 49 درصد جمعيت آن در‌ فقر مطلق به سر می‌بردند. این کشور در آن زمان، به طور عمده مواد خام و کشاورزي شامل قلع، نفت، کائوچو، و روغن نخل تولید می‌کرد. درآمد سرانه‌ مالزي در زمان استقلال حدود 250 دلار و سهم تولیدات صنعتی در صادرات‌اش، ناچیز و در حد 13 درصد بود. مالزي طی دهه هاي اخیر به گونه‌اي شتابان، صنعتی شده است و از کشوري که به تولید طیف وسیعی از مواد خام معدنی و تولیدات کشاورزي صادراتی متکی بود، به کشوري تبدیل شده که، صنایع تولیدي نقش مسلط را در اقتصاد آن ایفا می نمایند.
مالزي در سال 1991، چشم انداز سی ساله یا "چشم انداز 2020" ؛ را براي خود طراحي نمود كه بر اساس اين برنامه، مالزي در سال 2020 به یک کشور صنعتی درجه یک در سطح جهان تبدیل می‌شود، یعنی کشوري کاملاً توسعه‌یافته از لحاظ اقتصادي، عدالت اجتماعی، ثبات سیاسی، نظام حکومتی، کیفیت زندگی، ارزش‌هاي اجتماعی و معنوي، غرور ملی و استواري. بنابراین، چشم انداز 2020 براساس «توسعه جامع» بنا شد و سياستهاي مختلفي جهت تحقق اين سند چشم انداز طرح ريزي و اجرا گرديد.
شاید اولین و مهمترین عامل توسعه در مالزي، مدیریت و تصمیم‌گیري‌هاي دولت باشد. در واقع دولت مالزي به عنوان یک دولت توسعه‌گرا نقشی قاطع در نظارت بر روند توسعه این کشور به عهده داشته است. بر اين اساس تغییر در مالزی؛ مانند کشورهای دیگر آسیای جنوبی شرقی با استفاده از مدل "تغییر از بالا به پایین" هدایت می‌شود. یعنی توسعه و پیشرفت کشور با برنامه‌ریزی مناسب از بالا و اجرای دقیق این برنامه‌ها از سوی دولت، بخش خصوصی و بدنه اجتماعی تعقیب می‌گردد. (اصل نظارت و مشاركت دولت با همراهي مردم در اقتصاد مقاومتي )
از سوي ديگر مالزی در سالهاي اخير تلاش نموده است تا با توسعه اقتصاد دانش محور ظرفیت‌های نوآوری و ایجاد تکنولوژی‌های بومی در کشورش را افزايش داده، شرايط توسعه و بازاریابی محصولات جدید خود را فراهم نموده و پایه‌های توسعه درونزای خود را پي ريزي كند.
از اواسط دهه 1990، مالزی شروع به ایجاد زیربناهای اقتصاد دانش محور کرده و تکنولوژی‌های ارتباطات و اطلاعات، زیربنا و ستون فقرات اقتصاد دانش محور مالزی را شکل دادند.
هدف اصلی اقتصاد مبتنی بر دانش در اين كشور، تسهیل تغییر استراتژی رشد مبتنی بر نهاده، به استراتژی رشد مبتنی بر بهره‌وری می‌باشد. استراتژی رشد مبتنی بر بهره‌وری، اصلی‌ترین ابتکار برنامه دولت مالزی بوده غرور در سرمایه گذاری است. اقتصاد دانش محور با مشارکت در بهبود بهره‌وری و همچنین ایجاد فرصت‌هایی جدید و ناب برای سرمایه‌گذاری، منجر به ایجاد فرصت‌های لازم برای رشد اقتصادی بلند مدت اين كشور گرديده است.(اصل اقتصاد دانش بنيان در اقتصاد مقاومتي)
ثبات در محیط اقتصاد کلان و رشد سریع صادرات، دو عامل مهم در انباشت سرمایه، تخصیص سرمایه‌های انباشت و بهبود بهره‌وری بوده است. مدیریت اقتصاد کلان، اساساً از طریق کسر بودجه‌های دولتی، کنترل‌های مالی و پولی جهت حفظ نرخ تورم در سطح پایین و مدیریت صحیح داخلی و خارجی بوده است. بین کشورهای تازه صنعتی شده، مالزی در طول دوران توسعه اقتصادی خود همواره تورمی سالم داشته است. پس‌انداز در اقتصاد مالزی نقش مهمی داشته و برای مدت طولانی مردم به جای آن که در املاک سرمایه‌گذاری کنند، پس اندازها و کنترل آن‌ها موجب می‌شد که دولت بتواند بخشی از آثار تورمی کسر بودجه را جبران کند.(اصل همكاري و مسئوليت شناسي مردم در همراهي با دولت در اقتصاد مقاومتي)
گذشته از ثبات اقتصاد کلان، سیاست‌های معطوف به صادرات در بستر ایجاد بازارهای رقابتی و انگیزش‌های دولتی، موجب رشد سریع اقتصادی این کشور شد. دولت مالزی بعد از رشد اقتصادی، درصدد تعدیل بین بخش‌های دولتی و بخش‌های خصوصی برآمد و به تشویق بخش‌های خصوصی اقدام کرد. تاکید بر صنایع کوچک و متوسط و نیز توسعه و گسترش این صنایع نیز از عوامل مهم دیگری در توزیع رشد در مالزی به شمار می‌رود، به ویژه این که این راه‌ها معمولاً در هدایت بازار و فارغ از دخالت‌های دولت ایجاد می‌شدند و لذا به صورت پایدار نقش مهمی در توزیع رشد عهده‌دار می‌شدند.(اصل تعامل دولت و بخش خصوصي در اقتصاد مقاومتي)
نكته مهم ديگر در رابطه با اقتصاد مالزي اين بود كه بسترسازی و سیاست‌های اقتصادی در مالزی، منجر به انباشت سرمایه فیزیکی و انسانی و تخصیص مناسب آن و بالا رفتن بهره‌وری در اقتصاد ملی شد و از این طریق، هم نرخ رشد اقتصادیِ درصد بسیار بالایی تحقق یافت و هم از توزیع نابرابر درآمدها و ثروت، که نتیجه رشد اقتصادی بود جلوگیری شد. (اصل توجه به عدالت اجتماعي در اقتصاد مقاومتي)
گذشته از این عوامل، مالزی با باز کردن اقتصاد ملی، مؤسسات تولیدی داخلی خود را در رقابت با محصولات و شرکت‌های خارجی قرار داد. در این محیط، مؤسسات مالزی بقای خود را در بهبود سیستم‌ها و ارتقاء غرور در سرمایه گذاری تکنولوژی می‌دانستند.(اصل افزايش كيفيت محصولات بومي براي رقابت پذيري در اقتصاد مقاومتي)
در میان همه عوامل تولید زمین، نیروی کار، سرمایه کار و تکنولوژی این تکنولوژی است که نقطه ضعف مالزی بود این امر سبب باور به ایجاد یک برنامه ملی که جامع، مشخص و واقع‌بینانه باشد، در مالزی شد. در دهه 1980، سیاست صنعتی مالزي به تدریج دگرگون شد و دولتمردان این کشور گرایش به آن پیدا کردند که رشد اقتصادي را از طریق صادرات صنعتی افزایش دهند. "ماهاتیر محمد" ژاپن و کره جنوبی را به عنوان الگوي توسعه صنعتی در نظر گرفت. طرح صنعتی دوم مالزي در چارچوب سیاست نوین توسعه، از سال 1996 تا 2005 به اجرا درآمد. در چارچوب سیاست نوین اقتصادي، گسترش صنایع و فناوري کاربر مورد توجه قرار گرفت و در خلال سیاست نوین توسعه، گسترش صنایع الکتریک و الکترونیک اهمیت یافت که معمولاً سرمایه بر است. از زمان طرح دوم صنعتی شدن، بیش از 200 مرکز توسعه صنعتی و 12 بندر آزاد و چندین پارك صنعتی فناوري در مالزي فعالیت دارند که به پیشرفته‌ترین ابزار روز مجهز و همه گونه ابزار تحقیقاتی و آزمایشگاهی در آنها وجود دارد.
موتور اصلی توسعۀ اقتصادي، سرمایه‌گذاري در صنایع تولیدي معطوف به صادرات و رشد سریع درآمدهاي صادراتی حاصل از این صنایع بوده است. مالزي توانسته است از گرایش رایج میان شرکت‌هاي کشورهاي توسعه یافته مبنی بر انتقال‌ برخی از خطوط تولید خود به مناطق کم‌هزینه و با استفاده از تکنولوژي نیمه پیشرفته، به سود خود بهره جوید. تورم پايين، پول ملی قدرتمند و مدیریت اقتصادي محتاطانه، ملازمان مهم غرور در سرمایه گذاری سیاست صنعتی بوده‌اند که در این موفقیت‌ها اهمیتی محوري داشته‌اند. (اصل تقويت توليد و صادرات محصولات بومي در اقتصاد مقاومتي)

رشد سريع و دامنه دار صنايع در كنار سرعت گسترش تجارت و توسعه همه جانبه گردشگري باعث شده تا چرخش پول و منابع مالي به بهترين شكل ممكن صورت گيرد كه البته اين روند بدون شبكه اي توانمند در عرصه بانكداري امكان پذير نبود. يكي از دلايل توانمندي شبكه بانكي، اعتماد فوق العاده مردم اين كشور به اين مجموعه است كه البته اين دو لازم و ملزوم يكديگرند. حضور بانك ها در كليه پروژه هاي اقتصادي پربازده و حضور خبره ترين كارشناسان بانكي در رأس اين سيستم و رقابت شانه به شانه بانك هاي خارجي و مالزيايي كه البته با مديريت و محدوديت بانك مركزي مالزي كنترل مي شوند، باعث شده تا مجموعه بانكداري اين كشور اصلي ترين پشتوانه اقتصادي مالزي و محل اتصال شبكه هاي مختلف تجاري و مالي به يكديگر قلمداد شود. پرداخت سود واقعي به سپرده گذاران نيز يكي از مباني ايجاد اعتماد به اين سيستم به شمار مي رود. (اصل برون گرايي درون زا در اقتصاد مقاومتي)

يكي ديگر از فاكتورهاي مهم توسعه اقتصادي در مالزي، سرمایه‌گذاري مستقیم خارجی است. در اوايل دهه 1970 میلادي، دولت به منظور توسعه پر شتاب کشور همراه با زدودن فقر و بیکاري، به جریان‌هاي سرمایه‌گذاري و به ویژه سرمایه‌گذاري مستقیم خارجی بسیار توجه کرد و در این راه، امتیازات و معافیت‌هاي قابل ملاحظه‌اي ارائه داد. در نتیجه سیاست نگاه به شرق ماهاتیر محمد و نیز نگرش منطقه‌گرایی مالزي، در كنار سرمایه‌گذاران خارجی مهمترین عوامل محرك اقتصادي مالزي هستند. اکنون بیش از سه هزار شرکت خارجی در مالزي فعالیت می‌کنند که از بیش از 40 کشور هستند. یکی از انگیزه‌هاي سرمایه‌گذاران خارجی در مالزي، پایین بودن هزینه‌هاي داخلی از جمله هزینه‌هاي نیروي کار است و در این راستا، دولت مبارزه علیه تورم را پیگیري می‌کند.(اصل برون گرايي درون زا در اقتصاد مقاومتي)
با وجود همه مزيتهاي فوق در توسعه اقتصادي مالزي، راهبرد توسعۀ اين كشور مشکلاتی نیز به همراه داشته است. بدهی هاي خالص خارجی مالزي پایین است اما خروج سودهاي ناشی از سرمایه‌گذاري‌هاي مستقیم خارجی به صورت یک قلم بزرگ بدهکاري در حساب جریان‌هاي سرمایه در مالزي درآمده است. مشکلات جدي‌تر ناشی از آن است که بسیاري از صنایع صادراتی که از رشد خوبی برخوردارند، محتواي وارداتی بالایی دارند. تأثیر این وضعیت بر جایگاه بازرگانی و بر عملکرد اقتصادي، داراي اهمیت فزاینده است. در كنار اين عوامل، برخي مسائل نيز رشد بالاي اقتصادي و ثبات مالزي را تهدید می‌کنند. از جملۀ این عوامل؛ کمبود نیروي کار به خصوص نیروي کار ماهر، تداوم کسري حساب جاري و وابستگی شدید رشد اقتصاد مالزي به سرمایه‌گذاري خارجی است.
انتهاي پيام/
32/47/27



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.