مقاله نشریه
بهینه سازی سبد سرمایه گذاری با دارایی های متنوع
یکی از مهم ترین دغدغه های همیشگی سرمایه گذاران انتخاب بهترین فرصت های سرمایه گذاری با بیشترین ارزش سرمایه گذاری است و با توجه به گزینه های مختلف برای سرمایه گذاری، تنوع بخشی در سبد سرمایه گذاری یک استراتژی مفید و مطرح در مباحث سرمایه گذاری می باشد. اما استراتژی سرمایه گذاری در بین دارایی های مختلف نظیر بورس اوراق بهادار، طلا، ارز و رمز ارز نامشخص بوده و معلوم نیست که علیرغم رکود و رونق موقت برخی از دارایی ها (همانند بورس و طلا) و همچنین تاثیرات آن ها بر یکدیگر، اولویت بندی سرمایه گذاری (به لحاظ ریسک و بازده) بین دارایی های فوق چگونه تخصیص یابد. هدف از انجام این تحقیق، پیشنهاد اوزان بهینه سرمایه گذاری بین دارایی های بورس اوراق بهادار تهران، سکه بهار آزادی، دلار آمریکا و بیت کوین از طریق حداقل سازی ارزش در معرض ریسک شرطی با روش میانگین- ارزش در معرض خطر شرطی می باشد. بدین منظور با توجه به دم پهن بودن توزیع بازدهی دارایی های مالی جهت پیش بینی توزیع دنباله ها از نظریه ارزش فرین، رویکرد فراتر از آستانه استفاده شده است. همچنین برای محاسبه ارتباط بین این دارایی ها از ترکیب روش همبستگی شرطی پویا و کاپولا استفاده شده است که همبستگی علاوه بر غیرخطی بودن، پویا و متغیر با زمان نیز باشد. با استفاده از اطلاعات روزانه شاخص دارایی های فوق در فاصله زمانی مهر 1393 تا فروردین 1397، مرز کارای سرمایه گذاری رسم شده است. نتایج نشان می دهد در سطح ریسک (ارزش در معرض ریسک شرطی) صفر به دلیل تغییرات کم واریانس، بیش ترین وزن سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار و در بالاترین سطح ریسک، بیش ترین وزن سرمایه گذاری در رمز ارز (بیت کوین) به دلیل بازده بالاتر، تخصیص یافته است. همچنبن مقایسه پرتفوهای بهینه با استفاده از نسبت شارپ شرطی حاکی از عملکرد بهتر پرتفوهای متنوع نسبت به هر دارایی است و بهترین عملکرد را پرتفو شامل سکه با اختصاص بیش از 70 درصد و دلار و بیت کوین با وزن برابر داشته است. همچنین با توجه به نسبت شارپ شرطی در پرتفو بهینه حداقل وزن سکه 60 درصد وحداکثر سهم دلار و بیت کوین 20 درصد می باشد.
اتکا ارقام آریا
این گونه همیشه روی بورس باشید !
اینکه آدم بخواهد سرمایه های گاهی نداشته اش را جایی بکارد که مثل خواب دیدن خوشحال پینوکیو، فردایش درخت طلا بار بدهد، دور از واقعیت بازار است. درستش این است که شما برای اینکه سود بیشتری گیرتان بیاید، باید رأسا وارد بازی بشوید و با مردم شریک شوید. هیچ کس به کسی که فقط می خواهد در سود شریک باشد، سود خوبی نمی دهد .
اگر وارد بورس شوید، با خرید سهام شما در یک شرکت شریک می شوید. طبیعی هم هست که هیچ شرکتی با هدف ورشکست شدن تاسیس نمی شود و اگر هم قرار است یک روزی عدم تنوع در سبد سهام عدم تنوع در سبد سهام بشود، خودش و البته شما باید به موقع بفهمید. نکته ماجرا هم همینجاست. بیاید با راز و رمزهای رفتن به بورس آشنا شویم .
۱ بورس با ما چه می کند؟
ما آدم ها کلا دونوع دارایی داریم، واقعی و مالی؛ واقعی هایش می شوند همان ها که با چشم صورت هم دیده می شوند مثل: زمین، ساختمان، ماشین، لوازم خانگی و . ؛ اما دارایی های مالی دارایی های کاغذی وبهتر بگوییم اسنادی هستند، مثل سهام و اوراق مشارکت؛ بورس بازاری است که در آن دارایی های مختلف مورد معامله قرار می گیرد. از کالا بگیر تا اسناد مالی .
الان منظورما همان بورس اوراق بهادار است. شما وقتی سهام یک شرکت را می خرید، عملا یکی از صاحبان شرکت و شرکا محسوب می شوید، حالا ممکن است مثلا از ۱۰ هزار سهامش فقط ۱۰ سهم را خریده باشید. این یعنی شما مالک یک هزارم آن شرکت هستید و این خودش برای خودش کم اهمیت نیست. یادتان نرود قرار است از جاهای کوچک شروع کنید. همین که وارد باشگاه سرمایه دارها شده اید، برای شروع کفایت می کند .
۲ قیمت چطور مشخص می شود؟
این فیلم های تکراری و مشابه از بازار بورس را دیده اید که توی خبرهای اقتصادی نشان می دهند؟ همان آدم های آشفته ای که دائم به تابلوهای اطراف تالا ربورس نگاه می کنند، با تلفن صحبت می کنند و همزمان انگشت شان را به علامت یک چیزی که فقط خودشان می دانند به هم نشان می دهند؟ فکر می کنید دارند چه کار می کنند؟ جواب ساده اش این است که دارند خرید و فروش می کنند اما سوال اساسی این است که به چه قیمتی؟ نظام قیمت گذاری در بورس طوری طراحی شده که هیچ کس نمی تواند در قیمت گذاری دخالت کند .
بعد از وارد شدن لیست تقاضاها در سیستم معاملات، تقاضاها در دو صف خرید و فروش، بر اساس قیمت و زمان ورود، اولویت بندی می شود. سیستم طوری طراحی شده که قیمت هایی را که برای فروش ارزانتر است و تقاضاهای خریدی که از بقیه بیشتر است را در اولویت قرار می دهد. به این ترتیب، هر کس که به ارزانترین قیمت بفروشد در اول صف فروش و هر کس که به گرانترین قیمت بخرد در اول صف خرید قرار می گیرد و بنابراین قبل از دیگران معامله می کند .
۳ چه انتظاری از بورس داشته باشیم؟
برای کوتاه مدت سرمایه گذاری نکنید؛ این یک اصل است. شما وارد شراکت با بزرگان شده اید. حتی اگر سهام یک شرکت زودپزسازی یا مایکروفر مونتاژکنی را خریده باشید، منطق بازار با ماهیت و کارکرد محصولات شرکتی که سهامش را خریده اید فرق می کند. شرکت های بورسی کارها و پروژه هایی که در دست انجام دارند کلان و بزرگ است و پرواضح است که سود پروژه های بزرگ در کوتاه مدت به دست نمی آید. این همان چیزی است که در بورس به شما همان دم در می گویند اما در پرزنتیشن های گلدکوئست خلافش را می خواستند به زور ثابت کنند .
۴ این سرمایه گذاری چقدر ریسک دارد؟
خیلی زیاد و خیلی کم. اولی برای آدم نابلدِ جوگیرِ دمدمی مزاج ودومی برای یک آدم تودارِ پرحوصله، از این آدم هایی که حواسشان می تواند به همه چیز باشد. قلب سالمی دارند وبعد از هر بار سقوط قیمت سهام شان کنفرانس خبری نمی گذارند که در مورد کله پاچه اقتصاد حرف بزنند. شما به عنوان یک سرمایه گذار، نمی توانید امکان شکست را به طور کامل حذف کنید. به طوری کلی، سرمایه گذاری هایی که بازده بالقوه بیشتری دارند، ریسک بالاتری هم دارند. مثلا سرمایه گذاری مستقیم در سهام (از طریق مراجعه به کارگزاری و خرید سهم) در مقایسه با سرمایه گذاری در صندوق سرمایه گذاری مشترک، ریسک بیشتری دارد. قبل از تصمیم گیری برای سرمایه گذاری، باید توان ریسک پذیری تان را مشخص کنید .
باید مشخص کنید چه میزان ریسک ناشی از این سرمایه گذاری برای شما قابل پذیرش و تحمل خواهد بود؛ مثلا اگر ۱۰۰ هزار تومان پول بردید در بورس وسهام خردیدید و بعد دو روز بعد ارزش سهام شما شد ۲۰ هزار تومان، اولا بتوانید صبر کنید تا اوضاع بهتر شود، دوما اگر نشد، از نظر مالی و روانی نابود نشده باشید. همان کاردرست های بورس برای پایین آوردن ریسک، توصیه کرده اند که سبد سهام تشکیل دهید؛ چرا که به طور معمول و در طی زمان قیمت برخی سهام افزایش و قیمت برخی شان کم می شود. (قانون سبد تخم مرغ را بخوانید .)
۵ چه سرمایه ای را باید وارد بورس کرد؟
بزرگان بورس گفته اند بورس را نشاید که همه سرمایه را در آن باید. منظورشان این است که باید سرمایه مازادتان را به کار بگیرید. از آنجا که بازار سهام یکی از بازارهای پرنوسان است، نباید مثلا خانه تان را بفروشید یا برای شما که تازه کارید، خرج تاکسی و شهریه دانشگاه را ببرید در این بازار، بگردید ببینید مازاد تجاریتان چیست و چقدر است . مثلا تصمیم بگیرید از امروز به جای رانی از آبسردکن های صلواتی استفادئه کنید. اینجوری اگر پول این رانی های نخورده را سهام خریدید وبعد سهام تان با سر به زمین خورد و فاسد شد، بنیان زندگی تان به هم نخورده .
۶ چطور کمتر ریسک کنیم؟
قبل از هر چیز اهل مطالعه و رصد کردن منطقی بازار باشید و به شایعات هم توجه نکنید. به سهامی هم که خریدید به چشم بچه هایتان نگاه کنید، تخم مرغ هایی که قرار است تا آخ رهمین پاییز جوجه خروسشوند. به همین دلیل باید به طور مرتب بازار را رصد کنید که سختی کار هم همین است. باید بدانید که کی وقت فروش است و کی وقت خرید. تصمیمی که با کشف وشهود شدنی نیست .
یک راه دیگر هم این است که یک جور وکیل برای خودتان بگیرید. صندوق سرمایه گذاری مشترک همین کار را برایتان می کند. آنها در سبدی بسیار متنوع از سهام و سایر انواع اوراق بهادار سرمایه گذاری می کنند و ریسک سرمایه گذاری شان هم کمتر است. ضمن اینکه خودشان خبره بازارند و جایی نمی خوابندن که آب زیرش برود .
۷ ملاک انتخاب بهترین سهام چیست؟
درآمد شرکت، سودی که به هر سهم می دهد (EPS) ، نسبت قیمت به درآمد هر سهم (P/E) ؛ پایین بودن این نسبت در کنار سایر عوامل مثل امکان رشد شرکت و نحوه عملکرد مالی و عملیاتی آن، می تواند نشانه مناسب بودن یک سهم باشد. چیزهایی که فهمیدن همزمانشان برای سهام های زیادی که در بورس ارائه می شود کار راحتی نیست. این یعنی باید یک کارگزار مشاور و مطمئن برای خودتان پیدا کنید .
در کنار همه این عوامل موثر برای خرید، باید به یک نکته مهم برای فروش هم دقت کنید. سهم خوب مثل پراید است، حداقل مزیتش این است که مشتری اش راحت پیدا می شود. به این گزینه می گویند: نقدشوندگی . یعنی مدت زمان فروش آن کوتاه تر باشد یا زودتر به فروش برسد .
۸ چطور سرمایه مان را رصد کنیم؟
آسانترین راه برای کنرتل و نظارت بر عملکرد سرمایه گذاری، مطالعات اطلاعات مالی شرکت و سایر مستنداتی است که شما به عنوان سهامدار، به آن دسترسی دارید. ارائه این اطلاعات برای پذیرفته شدن شرکت ها در بورس الزامی است. از طریق سایت شرکت بورس اوراق بهادار تهران www.irbourse.com ، سازمان بورس (www.seo.ir) ، شبکه کدال (www.codal.ir) ، شرکت مدیریت فناوری بورس تهران (www.sena.ir) ، می توانید ریز اتفاق های مالی و سرمایه گذاری شرکت هایی که در آنها شریک هستید را بدانید. البته بهتر است فقط از راه دور این کار را نکنید و مجمع عمومی سالیانه شرکتی که سهام آن را خریده اید را از دست ندهید .
● قانون تخم مرغ ها
سعادتمندهای بورس توصیه می کنند که: «همه تخم مرغ های خود را در یک سبد نگذارید.» به این دلیل که: اگر همه پولتان را در یک فرصت خاص سرمایه گذاری به کار گیرید، در صورتی که ارزش این سرمایه گذاری کاهش پیدا کند، شما هم به همان میزان پول را از دست داده اید. پس به طور کلی، بهترین راه برای کاهش ریسک سرمایه گذاری این است که در فرصت های سرمایه گذاری متنوعی سرمایه گذاری کنید. برای مثال، به جای آنکه تنها سهام یک شرکت را بخرید، بخشی از پولتان را به خرید سهام چندین شرکت اختصاص بدهید، از جمله، بخشی از آن را در صندوق های سرمایه گذاری مشترک سرمایه گذاری کنید و با بخشی هم اوراق مشارکت بخرید .
به این کار، تنوع بخشی در سرمایه گذاری می گویند که باعث می شود سود ناشی از برخی سرمایه گذاری ها، جایگزین ضرر و زبان ناشی از برخی سرمایه گذاری های دیگر شود وبه این ترتیب، ریسک کلی سرمایه گذاری کم شود. به این نکته مهم هم توجه داشته باشید. اینکه آش را زیادی شور نکنید.نباید سرمایه گذاری را آنقدر متنوع کنید که بازده بالقوه سرمایه گذاری شما کم شود. همانطور که همه تخم مرغ ها را در یک سبد قرار نمی دهید، آنها را در سبدهای بسیار زیاد هم قرار ندهید، می شکنند !
● فرابورس را امتحان کنید
تحلیلگران بازار و مفسران ریال، خبر داده اند که سرمایه گذاری در اوراق مشارکت بهترین تجربه برای سرمایه گذارها بوده. می گویند این بازار با پنج درصد بازدهی در بهار ۹۱ سودآورترین بازار سرمایه گذاری در کشور (به جز مسکن) بوده. اگر راغب شده اید، بدانید که به جای خرید اوراق مشارکت طرح های مختلف از بانک ها، یک راه به روزتر هم هست که اسمش را گذاشته اند فرابورس، در مزیت این روش سرمایه گذاری در مقایسه با نمونه بانکی اش گفته اند که :
در سیستم بانکی نرخ شکست یا همان جریمه ( ۲ درصد) برای فروش زودتر از موعد وجود دارد در حالی که اوراق مورد معامله در فرابورس نرخ شکست ندارد .
این اوراق را می توانید به خریدارهای تان با قیمتی توافقی بالاتر از قیمت اسمی بفروشید. همین معامله های دست دوم است که می تواند شما را از ریال به دلار برساند .
اوراق فرابورس با نام هستند اما بانک ها بدون نامشان را منتشر می کنند و دارنده، سرمایه گذارنده است، حتی اگر دزد اموال شما باشد .
● ریسک در سرمایه گذاری انواع و اقسام دارد
نوع ریسک /تعریف ریسک
ریسک عدم تناسب/سرمایه گذاری صورت گرفته، با اهداف مالی شما متناسب و همسو نیست
ریسک تورم/بازده سرمایه گذاری شما، کمتر از نرخ تورم است، در نتیجه قدرت خرید شما در آینده کم می شود
ریسک بازار/ارزش سرمایه گذاری شما به علت نوسانات بازار، دچار نوسان و افت و خیز می شود
ریسک برنامه ریزی بازار/پیش بینی فراز و فرودهای بازار، سخت و دشوار است
ریسک عدم تنوع/ریسک ناشی از یک نوع سرمایه گذاری خاص و عدم تنوع بخشی به سبد سرمایه گذاری
ریسک نقد شوندگی/عدم قابلیت تبدیل سرمایه به پول نقد
ریسک قانونی/تغییر احتمالی در قوانین و مقررات، راهبردهای سرمایه گذاری شما را تحت تاثیر قرار می دهد.
منبع :aftab.ir
سرمایهگذاری فعال و غیرفعال | آموزش کامل
پیش از آشنایی با انواع مدلهای مدیریت پورتفولیو لازم است بدانید عدم تنوع در سبد سهام اصلاً معنای پورتفولیو و انواع پورتفو چیست، همچنین با مباحث کلی و اصلی مدیریت پورتفو آشنا باشید. بدین منظور پیشنهاد میکنیم مقالات مرتبط با این موضوعات را در سایت آکادمی دانایان مطالعه فرموده یا توضیحات مختصری را دربارهی مفاهیم اصلی مدیریت پورتفوی از جمله نحوهی تخصیص دارایی و تنوعبخشی به پورتفو در ادامه مرور نمایید:
تخصیص دارایی (Asset Allocation) در مدیریت سبد سرمایهگذاری
تخصیص دارایی شامل انتخاب وزن مناسب طبقات مختلف دارایی برای نگهداری در یک سبد است. سهام، اوراق قرضه و پول نقد اغلب سه طبقهی اصلی دارایی در هر سبدی هستند، اما سایر کلاسهای دارایی مثل املاک و مستغلات ، کالاها، ارزها و رمزارزها نیز میتواند در سبد دارایی قرار گیرند. هر یک از انواع دارایی شامل موضوعات حاشیهای دیگری هم هستند که در چینش پورتفولیو باید به آنها دقت نمود؛ بهعنوانمثال چقدر باید به سهام یا اوراققرضهی داخلی در مقابل خارجی وزن داده شود؟ رشد سهام در مقابل ارزش سهام چقدر است؟ و غیره.
نقش تنوعبخشی (Diversification) در مدیریت سبد سرمایهگذاری
تنوع شامل اختصاص بخشی از سرمایه به هریک از انواع دارایی است؛ به معنای عدم تمرکز بر یک نوع دارایی یا یک صنعت خاص، به جهت توزیع وزن ریسک سرمایهگذاری بین طبقات گوناگون دارایی که ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر ندارند. بهاینترتیب، اگر یک کلاس دارایی شامل رکود یا افت ارزش شود، میتوان ضرر را از کلاسهای دیگر دارایی که در رونق یا بازده بیشتر قرار دارند، جبران نمود. ریاضیات مالی نشان میدهد که تنوع مناسب میتواند بازده مورد انتظار کلی یک سبد را افزایش دهد و درعینحال ریسک آن را کاهش دهد.
حال با دانستن این دو مفهوم پایهای دربارهی پورتفو، به توضیح مدلهای رایج مدیریت میپردازیم.
چگونه پورتفوی (سبد سرمایه) خود را مدیریت کنیم؟
در مقالهی مدیریت پورتفو خواندیم افراد ممکن است دو انتخاب داشته باشند: یک اینکه بخواهند خودشان پورتفولیوهای خود را بسازند و مدیریت کنند؛ دو اینکه آن را به دست مدیران پورتفولیوی دارای مجوز حرفهای (در قالب صندوقهای سرمایهگذاری یا شرکتهای سبدگردان) بسپارند که آنها به نمایندگی از مشتریان، کار گرداندن سبد سرمایهی افراد یا شرکتها را برعهده گیرند. درهرصورت، هدف نهایی مدیریت پورتفولیو به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سطح مناسبی از ریسک است. در موضوع مدیریت سبد سرمایه، چه بهصورت فردی و چه در قالب سپردن سرمایه به دست مدیران حرفهای صندوقهای سرمایهگذاری و تیم کارشناسان مالی در مؤسسات سرمایهگذاری و سبدگردانها، دو مدل مدیریت فعال و منفعل سبد سرمایه مطرح میشود که هرکدام طرفداران خود را دارد. در این مقاله قصد آشنایی و برشمردن مزایا و معایب هریک را داریم.
آشنایی با مفهوم سرمایهگذاری فعال و غیر فعال
مدیریت فعال سبد سرمایه یعنی تخصیص دارایی در طبقات متنوع دارایی و تعدّد معاملات در بازهی زمانی موردنظر، برای کسب سود از یک سرمایهگذاری معین، بهگونهای که شخص یا مدیر پورتفوی در پایان دوره بتواند بازدهی فراتر از شاخص کل بازار یا صنعت موردنظر کسب نماید و بهاصطلاح بر بازده بازار غلبه کند.
مدیریت منفعل یا غیرفعال سبد به معنای چینش پورتفوی هماهنگ با پورتفوی صندوقها یا شرکتهای سرمایهگذاری، در راستای کسب سودی مطابق شاخص کل بازار است؛ در روش مدیریت منفعل، وزن و نوع دارایی منتخب در سبد دارایی در ابتدای دوره تنظیم و تا پایان دوره بدون خریدوفروش و تغییر، به کناری گذاشته خواهد شد. مزیت این نوع سرمایهگذاری محتاطانهتر، کاهش هزینههای معاملات، کاهش ریسک سرمایهگذاری و سود نسبتاً تضمین شده در پایان دوره به میزانی نزدیک بازده کل بازار خواهد بود.
افرادی که به مدیریت منفعل سبد سرمایهی خود مایلاند، بهتر است از دانش و مهارت صندوقهای سرمایهگذاری شاخصی استفاده کرده، در آنها سرمایهگذاری نمایند.
فاکتورهای تعیینکننده در انتخاب روش مدیریت فعال یا مدیریت منفعل پورتفوی
در انتخاب روش مدیریت سبد سرمایهگذاری که از نوع فعال باشد یا منفعل، لازم است فاکتورهای اثرگذار زیر را مدنظر داشته باشیم:
شرایط حاکم بازار:
بازارهای کارا و غیرکارا:
سطح ریسکپذیری و انتظارات سرمایهگذار:
تنوع و اندازهی پورتفو:
مدیران فعال پورتفولیو چه میکنند؟
سرمایهگذارانی که رویکرد مدیریت فعال را اجرا میکنند، میتوانند از دانش مدیران صندوق یا کارگزاران در تلاش برای داشتن عملکرد بهتر از یک شاخص خاص برای خریدوفروش سهام استفاده کنند.
یک صندوق سرمایهگذاری با مدیریت فعال دارای یک مدیر پرتفوی فردی، مدیران مشترک یا تیمی از مدیران است که به طور فعال تصمیمات سرمایهگذاری را برای صندوق میگیرند. موفقیت یک صندوق با مدیریت فعال به ترکیبی از تحقیقات عمیق، پیشبینی بازار و تخصص مدیر پورتفولیو یا تیم مدیریت بستگی دارد.
مدیران سبد سرمایهگذاری فعال به روندهای بازار، تغییرات در اقتصاد، تغییرات در چشمانداز سیاسی و اخباری که شرکتها را تحتتأثیر قرار میدهند توجه زیادی دارند. این دادهها برای زمان خرید یا فروش داراییها در تلاش برای بهرهبرداری از بینظمیها و آشفتگی بازار استفاده میشود. مدیران فعال ادعا میکنند که این فرایندها پتانسیل بازدهی بالاتر از بازدهی شاخص معمول بازار را فراهم میکند، زیرا مدیریت منفعل صرفاً با تقلید از داراییها در یک شاخص خاص به دست میآید که بازدهی مشابهی با آنها خواهد داشت و نه چیزی فراتر.
مدیران منفعل پورتفولیو چگونه سود میسازند؟
تلاش برای شکست دادن بازار ناگزیر مستلزم ریسک اضافی بازار است. مزیت مدیریت منفعل پورتفو و شاخصسازی (indexing) این ریسک خاص را از بین میبرد، زیرا احتمال خطای انسانی در انتخاب سهام کاهش مییابد؛ صندوقهای شاخص نیز کمتر معامله میشوند، به این معنی که نسبت به صندوقهایی که به طور فعال مدیریت میشوند، هزینههای معاملاتی و مالیاتی کمتری را متحمل میشوند.
مدیریت منفعل پرتفوی که به آن مدیریت صندوق شاخصی نیز میگویند، با هدف تکرار بازده یک شاخص یا معیار خاص بازار صوت میگیرد. مدیران منفعل سبد همان سهامی را که در شاخص فهرست شده است، با همان وزنی که در شاخص نشان میدهند، خریداری میکنند.
یک سبد استراتژی منفعل را میتوان در قالب خرید واحدهای یک صندوق قابل معامله در بورس (ETF)، یک صندوق سرمایهگذاری مشترک یا یک واحد سرمایهگذاری تراست شکل داد. صندوقهای شاخص بهعنوان مدیریت منفعلانه شناخته میشوند، زیرا هر یک دارای یک مدیر پورتفولیواند که وظیفه آن تکرار یک شاخص بهجای انتخاب و خریدوفروش داراییها از طبقات متنوع دارایی است.
هزینهی استراتژیهای مدیریتی که روی پرتفویها یا وجوه غیرفعال ارزیابی میشوند، معمولاً بسیار کمتر از هزینهی استراتژیهای مدیریت فعال است.
مدیریت پورتفوی منفعل چه تفاوتی با مدیریت پورتفوی فعال دارد؟
چینش پورتفولیوی منفعل یک استراتژی بلندمدت است که بهعنوان شاخصسازی یا سرمایهگذاری شاخصی شناخته میشود؛ همانطور که گفتیم هدف یک پورتفوی منفعل تکرار بازده یک شاخص یا معیار بازار خاص است و ممکن است شامل سرمایهگذاری در یک یا چند صندوق شاخصی بورسی (ETF) باشد. اما یک پورتفولیوی فعال در تلاش برای شکست و غلبه بر عملکرد یک شاخص از طریق خریدوفروش فعالانهی سهام و سایر داراییها و سود بردن از نوسانات بازار است.
مزایا و معایب پورتفولیوی فعال
بنابر این تعریف، مزیت سرمایهگذاری و مدیریت یک پورتفوی فعال، عدم محدودیت به یک شاخص، انعطاف در انتخاب و باز بودن دست مدیر پورتفوی برای تغییر داراییها از یک سرمایهگذاری کمبازده به سهام یا داراییهای پربازدهتر و عدم تقلید از یک شاخص معین است؛ در واقع در این مدل از سبد سرمایهگذاری، خلاقیت، مهارت و تجربیات مدیر بهکار گرفته میشود.
اما همانطور که گفتیم این کار نیازمند تحقیقات وسیع و داشتن اطلاعات صحیح و جامع از انواع بازارها و شرایط حاکم بر آنهاست، به همین جهت اغلب تنها یک نفر نمیتواند جامع همگی این اطلاعات باشد، پس بهتر است یک تیم شامل چندین مهارت و تجربیات گوناگون مدیریت فعال پورتفو را بر عهده گیرند. بدین ترتیب سپردن سرمایه به دست صندوقهای سرمایهگذاری فکری منطقی است، زیرا تنها آنها میتوانند چنین تیم گستردهای در اختیار داشته باشند. مشتریان این صندوقها هم در ازای کسب سود بهتر، لازم است هزینههای بالاتر و ریسک بیشتر معاملات متعدد این مدل سرمایهگذاری را بپذیرند.
مزایا و معایب پورتفولیوی منفعل
همانطور که پیشتر گفتیم در یک پورتفولیوی منفعل، فعالیت چندانی وجود ندارد و نیاز به دانش و مهارت، تحقیقات وسیع، پذیرش هزینههای سنگین معاملات و ریسک بالا نیست؛ در این مدل سرمایهگذاری همه چیز از ابتدا شفاف است پس اعتماد به بازدهی آن هم بالاتر است؛ بهنحویکه حتی مدیران فعال پورتفوی هم در بازههای بسیاری ترجیح میدهند از همان استراتژیهای مدیریت منفعل استفاده کنند تا سرمایه را از آسیب بازارهای غیرقابلپیشبینی و ریسکهای سیستماتیک موجود حفظ کنند.
سخن پایانی آکادمی دانایان دربارهی سرمایهگذاری فعال و غیرفعال
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت مدیریت فعال یا منفعل پورتفوی یا بهعبارتدیگر مدیریت یک سبد فعال یا منفعل، هر دو شامل مزایا و معایبی هستند که هیچکدام را بر دیگری برتری نمیدهد؛ بلکه این شرایط کلی حاکم بر بازار در زمانهای متفاوت و روحیه و اهداف فردی سرمایهگذاران است که تعیین میکند در هر برههی زمانی بهرهگیری کدام یک سودمندتر است.
علاوه بر این، برخی کارشناسان سرمایهگذاری معتقدند داشتن ترکیبی از هر دوی اینها بهصورت همزمان میتواند معقولترین روش باشد. بدین معنی که در برخی بازارها و برخی زمانها که بازار به حد کافی کارا است، رشد سرمایه را به روال طبیعی رشد شاخص سپرده، بهصورت منفعل عمل کنیم و در برخی زمینههای دیگر با تشکیل یک پورتفوی فعال که مناسب نوسانگیری باشد، با تنوع کمتر، حجم کوچکتر و پذیرش ریسک بالاتر، از سمت دیگر بازار وارد شده، خود را به سودهای خاص و مقطعی از نوسانگیری برسانیم. این کار از طریق سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی از یک سو و صندوقهای سهامی، طلا ، املاک و مستغلات، پروژهای و … از سوی دیگر امکانپذیر است.
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
اصطلاح ریسک بسته به زمینه ای که در آن به کار عدم تنوع در سبد سهام می رود معانی متفاوتی دارد. با این حال، رایج ترین معنی آن عدم قطعیت و نتیجه نامطلوب است. ریسک ها به طور کلی دو دسته هستند. دسته اول ریسک های واقعی یا خالص هستند. این ریسک ها فقط ضرر ایجاد می کنند و نمی توان آنها را کنترل کرد. برای مثال، آتش سوزی، تصادف، زلزله یا سیل از این ریسک ها هستند. دسته دوم ریسک های پویا هستند که می توان آنها را کنترل کرد و ممکن است سود یا ضرر ایجاد کنند. این ریسک ها معمولا در زمینه مالی، سرمایه گذاری و اقتصاد هستند.
هر فردی در برابر ریسک واکنش متفاوتی دارد، ولی به طور کلی افراد از لحاظ پذیرش ریسک به سه دسته تقسیم می شوند:
- ریسک گریز: این دسته از افراد محافظه کار هستند و ترجیح می دهند از شرایط مطمئن باشند.
- ریسک پذیر: این دسته از افراد جسور و بی پروا هستند و تمایل دارند ریسک کنند تا سود بیشتر بدست بیاورند.
- خنثی: این دسته در حقیقت حد وسط دو دسته بالا هستند.
ریسک یکی از مولفه های مهم در ارزیابی چشم اندازهای یک سرمایه گذاری است. بیشتر سرمایه گذاران ریسک کمتر را یک ویژگی مطلوب در نظر می گیرند. با این حال، قاعده کلی این است که هر چقدر ریسک یک سرمایه گذاری بیشتر باشد، بازده آن بهتر خواهد بود.
ریسک در حوزه اقتصاد و سرمایه گذاری به دو نوع اصلی تقسیم می شود:
- ریسک سیستماتیک (غیرقابل اجتناب)
این نوع ریسک قابل کنترل نبوده و مرتبط با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور است. این ریسک به صورت سیستماتیک کل بازار و تمامی شرکت ها و صنایع آن را تحت تاثیر قرار می دهد، برای مثال جنگ، تحریم، نرخ بهره، تورم و غیره.
- ریسک غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)
این ریسک با استفاده از روش های خاص قابل اندازه گیری و تا حدودی قابل اجتناب است. این ریسک مرتبط با یک شرکت یا صنعت خاص بوده و تاثیرات آن را با استفاده از روش تنوع بخشی سبد سهام می توان کاهش داد.
انواع ریسک سرمایه گذاری
ریسک معمولا یک اصطلاح منفی در نظر گرفته می شود، با این حال در دنیای سرمایه گذاری ضروری بوده و نمی توان آن را نادیده گرفت.
یکی از تعریف های رایج ریسک سرمایه گذاری انحراف از نتیجه مورد انتظار است. این انحراف را می توان به صورت مطلق یا نسبت به یک معیار بیان کرد. به عبارت دیگر، ریسک سرمایه گذاری اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده بدست آمده است.
ریسک هر سرمایه گذاری متفاوت است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. در ادامه چند مورد از ریسک هایی که سرمایه گذاران با آنها روبرو می شوند را بررسی می کنیم.
ریسک کسب و کار
وقتی سهام می خرید، در حقیقت بخشی از مالکیت یک شرکت را بدست می آورید. در مقابل، خرید اوراق بهادار به معنای پول قرض دادن به یک شرکت است. بازده این دو نوع سرمایه گذاری مستلزم این است که شرکت کسب و کار خود را ادامه دهد. اگر شرکت ورشکست شود و دارایی های خود از دست بدهد، سهامداران عادی آخرین کسانی هستند که سرمایه گذاری خود را پس می گیرند.
ریسک بازار
این ریسک مرتبط با کاهش ارزش سرمایه گذاری به دلیل توسعه های اقتصادی یا سایر رویدادهایی است که روی کل بازار تاثیر می گذارند.
این ریسک به سطح عرضه و تقاضا در بازار نیز اشاره می کند. به عبارت دیگر، وقتی تعداد زیادی از سرمایه گذاران تصمیم به خرید یک سهام خاص بگیرند، تقاضای آن افزایش پیدا می کند. اگر عرضه این سهام کم باشد، قیمت آن افزایش پیدا می کند. عکس این قضیه نیز ممکن است رخ دهد. این نوسانات همیشه در بازار وجود دارند و ریسک بازار را ایجاد می کنند.
ریسک سیاسی
این ریسک سیستماتیک که ژئوپولیک نیز نامیده می شود قابل کنترل نبوده و ناشی از رویدادها سیاسی، جنگ، تغییر قوانین و عوامل دیگر است. وضعیت سیاسی یک کشور می تواند تاثیرات مخربی روی اقتصاد و بازار داشته باشد. هر چقدر سرمایه گذاری طولانی مدت تر باشد، میزان این ریسک افزایش پیدا می کند.
ریسک شخصی
منشاء ریسک همیشه بیرونی نیست و گاهی اوقات ناشی عدم تنوع در سبد سهام از رفتارهای سرمایه گذار است. عجله کردن، طمع یا تصمیم گیری از روی احساسات یکی از منابع ایجاد ریسک در سرمایه گذاری است.
ریسک نوسان
حتی اگر یک شرکت در معرض ورشکستگی نباشد، قیمت سهام آن ممکن است نوسان پیدا کند. قیمت سهام ممکن است تحت تاثیر عوامل داخلی شرکت، مثل محصولات معیوب، یا عوامل بیرونی، مثل رویدادهای سیاسی یا اقتصادی عدم تنوع در سبد سهام قرار بگیرد.
ریسک تورم
تورم به معنی کاهش ارزش پول کشور است. تورم باعث می شود پول بیشتری برای یک کالا یا خدمات پرداخت کنیم و در نتیجه قدرت خرید را کاهش می دهد. ریسک تورم تاثیر مستقیم روی سودآوری سرمایه گذاری ها دارد، زیرا سود خالص با کم کردن میزان تورم از سود حاصل از سرمایه گذاری محاسبه می شود.
ریسک تمرکز
این ریسک مرتبط با از دست دادن پول به دلیل متمرکز کردن آن روی یک سرمایه گذاری است. وقتی سرمایه گذاری هایتان را تنوع بخشی می کنید، ریسک بین سرمایه گذاری ها و صنایع مختلف تقسیم شده و در نتیجه احتمال کمتری دارد یک باره کل سرمایه تان را از دست بدهید.
ریسک اعتبار
ریسک اعتبار مرتبط با زمانی است که عدم تنوع در سبد سهام نهاد دولتی یا شرکت صادر کننده اوراق دچار مشکلات مالی شود و نتواند اصل پول یا سود آن را پرداخت کند.
ریسک استرداد
این ریسک در رابطه با اوراق قرضه و استرداد آن قبل از موعد سررسید است. احتمال استرداد زودهنگام اوراق زمانی بیشتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد، زیرا شرکت ها تلاش می کنند اوراق قبلی خود را جمع کرده و اوراق جدید با نرخ بهره کمتر منتشر کنند.
ریسک نرخ بهره
وقتی چند گزینه برای سرمایه گذاری وجود داشته باشد با ریسک نرخ بهره یا سود روبرو می شویم. تغییرات نرخ بهره می تواند روی ارزش اوراق بهادار تاثیر بگذارد. افزایش نرخ بهره باعث می شود اوراق جدید برای سرمایه گذاران جذاب تر باشند، زیرا بهره آنها بیشتر از اوراقی است که قبلا صادر شده اند. برای فروش اوراقی که نرخ بهره پایین تر دارند، شاید لازم باشد آنها را با تخفیف بفروشید.
ریسک نرخ ارز
نوسانات دائمی نرخ ارزی که برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گرفته باعث می شود ارزش دارایی در معرض کاهش باشد. وقتی واحد پول یک کشور به شدت افت کند، افرادی که سرمایه گذاری خارجی انجام داده اند با افت ارزش دارایی های خود مواجه می شوند. این ریسک در سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر است، زیرا فرصت زیادی برای جبران زیان وجود ندارد.
نوسان نرخ ارز و ریسک مرتبط با آن به توان مالی دولت، قوانین صادرات و واردات، تحریم ها، محدودیت های ارزی و موقعیت سیاسی و اقتصادی کلی کشور بستگی دارد.
ریسک نقدینگی
این ریسک مرتبط با عدم توانایی خرید یا فروش در زمان دلخواه به دلیل محدودیت فرصت ها است. اوراق بهادار دولتی معمولا نقدینگی بالا دارند، در مقابل املاک و مستغلات معمولا به سرعت به فروش نمی رسند.
به عبارت دیگر، نقدینگی به معنی سهولت تبدیل شدن دارایی به وجه نقد است. هر چقدر یک دارایی سریع تر عدم تنوع در سبد سهام و راحت تر به پول نقد تبدیل شود، ریسک نقدینگی آن کمتر است.
چطور ریسک را ارزیابی کنیم
برای مدیریت درست ریسک ابتدا باید آن را به طور کامل ارزیابی کنیم. ارزیابی ریسک سه مرحله دارد:
1.شناسایی
هدف از شناسایی ریسک این است که مشخص کنیم آیا ریسک اجتناب ناپذیر است یا نه. برای مثال، ریسک های بیرونی مثل رویدادهای اقتصادی و حوادث پیشبینی نشده خارج از کنترل کسب و کار هستند و نمی توان از آنها اجتناب کرد.
2.بررسی تاثیر
وقتی ریسک ها را شناسایی کردید باید احتمال و اهمیت آنها را ارزیابی کنید. ریسک های پیشبینی شده باید بر اساس میزان احتمال رتبه بندی شوند.
3.توسعه استراتژی
وقتی ریسک ها را بر اساس احتمال رتبه بندی کردید، باید استراتژی هایی برای مدیریت آنها توسعه دهید.
مدیریت ریسک در حوزه سرمایه گذاری یکی از مهم ترین مولفه ها بوده و شامل شناسایی، ارزیابی، پیگیری و کاهش دادن پیامد ریسک ها در محیط کسب و کار است. این کار یکی از مولفه های مهم ثبات در سرمایه گذاری است و نادیده گرفتن آن ضررهای زیادی به همراه خواهد داشت. مدیریت ریسک در اصل زمانی رخ می دهد که یک سرمایه گذار یا مدیر صندوق سرمایه گذاری پتانسیل ضرر در یک سرمایه گذاری را تحلیل کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و میزان تحمل ریسک اقدامات لازم را اجرا کند.
استراتژی های مختلف مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
مدیریت ریسک در زمینه اقتصادی قانون خاصی نداشته و به شرایط و روحیات سرمایه گذار بستگی دارد. هر سرمایه گذاری برای موفقیت و رسیدن به سود باید یک استراتژی مدیریت ریسک برای استفاده از فرصت ها داشته باشد. استراتژی های مدیریت ریسک در سرمایه گذاری شامل بررسی ریسک های بالقوه، تحلیل این ریسک ها و تلاش برای از بین بردن یا محدود کردن تاثیرات آنها است. در ادامه چند استراتژی مهم برای مدیریت ریسک در عدم تنوع در سبد سهام سرمایه گذاری را بررسی می کنیم.
1.دارایی تان را به درستی تخصیص دهید
مطالعات نشان می دهد ۹۰ درصد از سودهای سرمایه گذاری بر اساس تخصیص دارایی هستند. تخصیص سرمایه گذاری به معنای نحوه تقسیم کردن دارایی ها بین گروه های سرمایه گذاری است. تخصیص تاکتیکی یک استراتژی پویا برای سرمایه گذار فراهم می کند و ابزاری کارآمد برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری است.
اگر تمام پول تان را وارد یک سرمایه گذاری کنید احتمال زیادی وجود دارد که ضرر کنید. هنگام سرمایه گذاری باید از اصل تنوع بخشی استفاده کنید و به اصطلاح تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید. علاوه بر این، یادتان باشد که روندهای بازار مدام در حال تغییر هستند. این یعنی بهتر است چند نوع سرمایه گذاری داشته باشید تا در صورتی که یکی از آنها شکست خورد، بتوانید ضرر آن را با سود یک سرمایه گذاری دیگر جبران کنید.
2.یک برنامه برای ضرر حداکثر احتمالی داشته باشید
تنظیم یک برنامه ضرر حداکثر احتمالی اولین گام در اجتناب از ضررهای بزرگ است. این برنامه باعث می شود محافظه کارانه تر عمل کنید و فقط ریسک هایی را قبول کنید که متناسب با برنامه طولانی مدت تان هستند.
این یعنی تعیین ارزش باید یکی از ملاحظات اصلی در تخصیص دارایی باشد. تخصیص دارایی ثابت بدون در نظر گرفتن ارزش دارایی ها منطقی نیست.
3.یک حاشیه امنیت داشته باشید
هر سرمایه گذاری باید یک حاشیه امنیت داشته باشد. حاشیه امنیت تفاوت بین ارزش ذاتی یا بنیادی و قیمت سرمایه گذاری است. به گفته وارن بافت، سرمایه گذاری معروف، قیمت چیزی است که پرداخت می کنید و ارزش چیزی است که بدست می آورید.
هر چقدر حاشیه امنیت بزرگ تر باشد، ریسک سرمایه گذاری کمتر و پتانسیل دستیابی به سود بیشتر است. حاشیه امنیت باعث می شود فضایی برای خطای قضاوت، اشتباهات یا رویدادهای پیشبینی نشده داشته باشید.
4.سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشید
دلیل شکست خوردن بسیاری از سرمایه گذاران این است که سعی می کنند در زمان کوتاهی به سود زیاد دست پیدا کنند. در حقیقت، سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر از سرمایه گذاری های بلند مدت شکست می خورند. بنابراین، بیشتر روی استراتژی هایی تمرکز کنید که در بلند مدت ثروت ایجاد می کنند.
5.از ریسک رقابتی اجتناب کنید
اگر روی محصولات سرمایه گذاری کرده اید، باید توجه خاصی به ریسک رقابت داشته باشید. اگر می خواهید این ریسک را به حداقل برسانید بهتر است در بازارهایی که بیش از حد اشباع شده اند سرمایه گذاری نکنید. همچنین، بهتر است روی کالایی سرمایه گذاری کنید که حق ثبت اختراع یا حق مالکیت فکری دارد تا عدم تنوع در سبد سهام از ریسک کپی شدن آن توسط رقبا اجتناب کنید.
6.بین ریسک و سود تعادل ایجاد کنید
برای ایجاد تعادل بین ریسک و سود باید بررسی کنید که برای درصد مشخصی از سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
سخن آخر
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یکی از مهم ترین اصول فعالیت اقتصادی است و باعث می شود از فرصت ها استفاده کنید. هدف از مدیریت ریسک سرمایه گذاری این است که اطمینان حاصل کنید ضرر سرمایه گذاری تان هیچ وقت از یک حد مشخص بیشتر نمی شود. به عبارت دیگر، مدیریت ریسک سرمایه گذاری کلید دستیابی به سود پایدار و امن در هر شرایط بازار است.
در نهایت، اگر می خواهید در سرمایه گذاری موفق شوید باید ریسک را یک مولفه مثبت در نظر بگیرید و از آن نترسید. ریسک بخشی جدایی ناپذیر از هر سرمایه گذاری بوده و نحوه مدیریت آن است که فرق بین سرمایه گذار موفق و شکست خورده را مشخص می کند.
ریسک شرکت
تعریف ریسک شرکت چیست؟
عدم اطمینان مالی که سرمایه گذار صاحب سهم در یک شرکت خاص با آن روبرو است، ریسک شرکت گفته میشود. ریسک شرکت میتواند از طریق متنوع سازی کاهش پیدا کند. به این صورت که سرمایه گذاران میتوانند از طریق خرید سهام سایر شرکت ها و همینطور سرمایه گذاری در دارایی های غیر مرتبط، ریسک خود را نسبت به نوسانات قیمت یک شرکت خاص (تک سهم) کاهش دهند.
ریسک شرکت همچنین با نامهای «ریسک خاص»، «ریسک غیرسیستماتیک» یا «ریسک قابل تنوع بخشی» نیز شناخته میشود.
توضیحات مدیر مالی در مورد ریسک شرکت
از سوی دیگر ریسک سیستماتیک به شک و تردیدهای مربوط به سرمایه گذاری در بازار بزرگتر اشاره دارد. این ریسک قابل متنوع سازی نیست، زیرا همه اوراق بهادار موجود در بازار را تحت تأثیر قرار میدهد. بیشتر رخدادهای اقتصادی و سیاسی مثل رکود اقتصادی و جنگ مثالهایی هستند که باعث به وجود آمدن ریسک سیستماتیک میشوند. سرمایه گذاران میتوانند ریسک خود را تنها تا سطح ریسک سیستماتیک بازار کاهش دهند. چراکه ریسک سیستماتیک را نمیتوان از طریق تنوع بخشی سبد سهام کاهش داد یا حذف کرد.
با فرض اینکه ریسک یکی از مؤلفههای مهم رسیدن به سود در سرمایه گذاری است، بااینحال مقدار ریسکی که پذیرفته میشود میتواند مدیریت شده و برای چارچوب زمانی هر سرمایه گذار، نرخ سود مورد انتظار و میزان ریسک پذیری شخصیسازی شود.
معادل انگلیسی ریسک شرکت عبارت است از:
Company Risk
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
دیدگاه شما