نقطه ورود به معامله را چگونه تعیین کنیم؟ معرفی سه استراتژی برای ورود
نقطه ورود به بازار فارکس، سطح یا قیمتی است که در آن یک معاملهگر وارد معامله خرید یا فروش میشود. تصمیمگیری در مورد نقطه ورود در فارکس به دلیل اینکه متغیرهای ورودی فراوانی بازار را به حرکت درمیآورند، بسیار پیچیده است. در این مقاله قصد داریم نحوه پیدا کردن نقطه ورود مناسب و راهکارهای آن را شرح دهیم:
برای ورود به فارکس میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید.
چه زمانی بهترین زمان برای ورود به یک معامله فارکس است؟
بهترین زمان برای ورود به یک معامله به استراتژی و سبک معاملاتی شما وابسته است. برای مشخص کردن زمان ورود به معامله، چندین روش و رویکرد متفاوت وجود دارد. ما در اینجا تنها به سه مورد از آنها که اکثر معاملهگران از آن استفاده میکنند، میپردازیم.
استراتژی شماره یک:
کانالهای روند
خطوط روند ابزارهایی فاندامنتال هستند که توسط تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد تا سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنند. در مثال زیر قیمت یک حرکت صعودی را با توجه به سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر نشان میدهد. این نشان دهنده یک روند است که در آن معاملهگران در نقاط حمایتی اقدام به خرید کرده و در نقاط مقاومت اقدام به برداشت سود میکنند. هنگامیکه قیمت این سطوح کلیدی مقاومتی یا حمایتی را میشکند، معاملهگران باید منتظر یک بریک اوت یا تغییر در روند باشند.
استراتژی شماره ۲:
الگوهای شمعی
الگوهای شمعی، ابزار بسیار قدرتمندی برای پیدا کردن نقاط و سیگنال های ورود در فارکس هستند که توسط اکثر معاملهگران استفاده میشوند. الگوهایی مانند کندل پوششی (اینگولف) و یا الگوی ستاره دنباله دار اغلب توسط معاملهگران باتجربه استفاده میشود. در مثال زیر الگوی کندل چکشی را میتوان مشاهده کرد. همانطور که میبینید نقطه ورود پس از مشاهده کندل تایید خواهد بود.
تشخیص الگوی چکش یا هر الگوی کندلی دیگر نمیتواند به تنهایی سیگنال ورود به معامله تلقی شود. شما باید منتظر یک کندل تاییدی باشید تا به شما سیگنال ورود به معامله را بدهد. به عنوان مثال در تصویر بالا شما بعد از مشاهده الگوی چکش وارد معامله نمیشوید بلکه صبر میکنید تا کندل بعدی تغییر روند را تایید کند و سپس وارد معامله میشوید. این کار باعث کاهش ریسک معاملات و افزایش احتمال موفقیت شما میشود، اگرچه ممکن است با این روش، مقداری سود شما کاهش یابد.
همینطور که در تصویر میبینید، الگوی چکش با دایره آبی مشخص شده است. این نوع الگو عموما بهعنوان سیگنال معکوسشدن روند درنظر گرفته میشود. اما بدون یک کندل تاییدیه بعدی، این الگو میتواند سیگنال اشتباه را صادر کند. در این مورد خاص، سیگنال ورود زمانی صادر میشود که کندل تاییدیه در مقداری بالاتر از سطح بستهشدن کندل چکش بسته شود. این سازوکار میتواند نشاندهنده یک روند صعودی قویتر و تاییدیهای برای الگوی چکش تلقی شود.
معاملهگران اغلب به دنبال چندین سیگنال برای انجام یک معامله معتبر هستند مانند اندیکاتورها، الگوهای شمعی، پرایس اکشن و اخبار. اما برای این مقاله ما بخشهای مختلف استراتژی را از یکدیگر تفکیک کردیم تا بتوانیم راحت تر به آنها بپردازیم.
استراتژی شماره سه
نقاط شکست
استفاده از نقاط شکست یکی از پرکاربرد ترین ابزارها برای دریافت سیگنال ورود است که توسط معاملهگران استفاده میشود. این استراتژی شامل شناسایی سطوح کلیدی و استفاده از آنها به عنوان یک سیگنال برای ورود به معاملات است. تجربه در پرایس اکشن کلید موفقیت در استفاده از استراتژی نقطه شکست است. مبنای معامله بر اساس نقطه شکست قیمتهایی است که استراتژی دنبال کردن روند فراتر از سطوح مشخص شده برای مقاومت و یا حمایت حرکت میکنند.
سادگی استفاده از این استراتژی آن را به یکی از مناسبترین استراتژیها برای معاملهگران تازهکار تبدیل کرده است. مثال زیر یک سطح کلیدی حمایت (خط قرمز) را نشان میدهد که پس از آن یک شکست رخ میدهد و باعث افزایش قیمت دارایی میشود. نقطه ورود جایی است که قیمت، سطح حمایتی را میشکند. در سایر موارد، معاملهگران باید به دنبال کندل تایید بعد شکسته شدن سطح کلیدی باشند.
اندیکاتورهای محبوب برای شناسایی نقاط ورود
محبوبترین اندیکاتورهای ورود با استراتژی معاملاتی اتخاذ شده ارتباط مستقیم دارند. عموما از اندیکاتورها برای تایید استراتژی ورود استفاده میشود. جدول زیر برخی از بهترین اندیکاتورها و همچنین نحوه استفاده از آنها را نشان میدهد.
کاربرد
اندیکاتور
این اندیکاتور نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را مشخص میکند. بیشتر در بازارهای نوسانی و رونددار موثر است
با استفاده از چند اندیکاتور میانگین متحرک (یکی طولانی مدت و دیگری کوتاه مدت) به دنبال نقاط برخورد این اندیکاتورها برای تعیین سیگنال ورود هستیم.
(Moving Average (MA
بهترین عملکرد را در بازارهای نوسانی و رونددار دارد. نقطه تقاطع این اندیکاتور برای ورود در جهت جهت روند استفاده میشود.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک
وقتی نوبت به معاملات قیمت میرسد، یافتن فرصتها در بازار با جستجوی الگوهای شمعی یکی از بهترین راهها برای انجام آن است. کندلها نشاندهنده قیمت هستند و تمام نقاط داده را در یک نگاه نشان میدهند. استراتژیهای معاملاتی کندل استیک شامل تعیین زمان ورود به بازار بر اساس الگوهای احتمال بالا و مدیریت معامله بر اساس برخی قوانین از پیش تعیین شده است که با سیاست مدیریت پول شما مطابقت دارد. با ما همراه باشید تا شما را با چند نمونه از استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک آشنا کنیم.
از زمانی که معاملهگران ژاپنی، کندل استیک را با ترکیب قیمتهای باز، بالا، پایین و بسته توسعه دادند، معاملهگران تعدادی الگو را شناسایی کردند که فرصتهای معاملاتی با احتمال بالایی را ارائه میدهند. الگوهای شمعدان در اندازهها و شکلهای مختلف وجود دارند. برخی از الگوها یک شمعی و برخی دو یا سه شمعی هستند.
با این حال، همه الگوها بهترین نرخ برد را در فارکس ارائه نمیدهند. ما در اینجا شش الگوی شمعدانی مهم را که واقعاً در فارکس کار میکنند معرفی خواهیم استراتژی دنبال کردن روند کرد. بیایید ببینیم که چگونه میتوانید از شناسایی این الگوها سود ببرید و استراتژیهای معاملاتی خود را در اطراف آنها توسعه دهید.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: الگوی معکوس نوار پین
فهرست عناوین مقاله
نوار پین مؤثرترین راه برای تجارت مبتنی بر کندلهاست. زیرا این این الگو تمایل به ایجاد تنظیمات معاملاتی با احتمال زیاد قیمت دارد. زمانی که قیمت در یک بازه زمانی واحد، بالا یا پایین میرود، الگوی نوار پین تشکیل میشود، اما قیمت بسته شدن در حد شمع قبلی باقی میماند.
در شکل فوق، دو پین بار، یکی صعودی و دیگری نزولی را مشاهده میکنید. استراتژی معاملاتی که بر اساس نوار پین تنظیم میشود به این صورت است که شما باید منتظر بمانید تا قیمت به ترتیب بالاتر یا پایینتر از بالا یا پایین را بشکند. در این صورت وارد بازار میشوید. بعد از ورود به معامله میتوانید به دنبال سطوح حمایت و مقاومت بعدی باشید تا هدف سود اولیه خود را پیدا کنید. اگر یک معاملهگر کوتاه مدت هستید، میتوانید به سادگی نسبت پاداش به ریسک 3:1 یا هر نسبت دیگری که مناسب شماست را به عنوان هدف در نظر بگیرید.
با این حال، هنگامی که نوار پین را در اوج یا کف یک روند پایدار پیدا میکنید، بدانید نشاندهنده معکوس شدن روند غالب است. از این رو، دنبال کردن موقعیت فروش میتواند یک استراتژی خوب باشد. زیرا سود شما را در بلندمدت به حداکثر میرساند. البته به شرطی که حد ضرر را رعایت کنید.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: الگوی انگولفینگ صعودی و نزولی
یکی دیگر از استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک، استراتژی بر اساس الگوی انگولفینگ صعودی و نزولی است. درست مانند نوار پین، الگوی شمعدانی انگولفینگ نیز نشانه معکوس شدن روند غالب است.
در شکل فوق، میبینیم که یک کندل نزولی بزرگ، کندل قبلی، کوچکتر و صعودی را در بر گرفته است. این یک انگولفینگ نزولی است. اگر یک دستور توقف فروش را چند پیپ زیر پایینترین کندل انگولفینگ قرار داده و ناحیه محوری بعدی را به عنوان هدف در نظر میگرفتید، میتوانستید یک معامله با نسبت پاداش به ریسک مناسبی را تجربه کنید.
در حالی که بهتر است به دنبال الگوهای شمعدانی Engulfing در بالا یا پایین روند برای سیگنالهای معکوس باشید، میتوانید آنها را در یک بازار محدودتر نیز مورد استفاده قرار دهید. این شمعدانها اغلب در بالا یا زیر یک محدوده ظاهر میشوند و شما میتوانید با این الگوها معاملات خوبی داشته باشید.
از آنجا که شمعهای انگولفینگ معمولا طولانیتر از نوارهای پین هستند، اندازه حد ضرر شما باید نسبتاً زیاد باشد. یکی از راههای کاهش این مشکل، ترسیم فیبوناچی اصلاحی بر اساس بالا و پایین خود نوار درگیر و تعیین حد ضرر در سطح فیبوناچی است.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: میلههای داخلی برای تشخیص برگشت و ادامه روند
اکثر استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک برای تشخیص معکوس شدن روند یا ادامه آن مناسب هستند. با این حال، آن دسته از الگوها که بسته به جایی که در نمودار شکل میگیرند، میتوانند هر دو را نشان دهند اهمیت بیشتری دارند. میله داخلی مانند میلهای است که ارتفاع و قیمت پایین آن کمتر از میله قبلی است و در بالا و پایین نوار قبلی قرار میگیرد. با این حال، به خاطر داشته باشید که معامله با این موارد به این معنی است که باید منتظر بمانید تا قیمت به ترتیب تا بالاتر یا پایینتر از بالا یا پایین نوار قبلی (نوار طولانیتر) برود.
در شکل فوق، میبینیم که بعد از میله صعودی بزرگ، دو میله کوچکتر در بالا و پایین میله بزرگ قبلی تشکیل شده است. میلههای داخلی مانند اینها میتوانند از یک میله واحد تا چندین مورد متغیر باشند و واقعاً فرقی نمیکند که این میلههای داخلی صعودی یا نزولی هستند. تا زمانی که این میلههای کوچکتر از بالا یا پایین میله بزرگتر عبور نکنند، این به عنوان یک الگوی نوار داخلی معتبر در نظر گرفته میشود.
هنگامی که میبینید قیمت به بالای میله بزرگتر میرسد، که اغلب به آن نوار مادر میگویند، نشانه شروع یک معامله حرکتی است. در شکل 3، شکست بالای نوار مادر باعث ایجاد یک روند صعودی شده است.
با این حال، اگر این الگوهای درون نوار را در طول یک روند قوی پیدا کنید، میتواند ادامه روند را نیز نشان دهد. در هر صورت، باید حد ضرر خود را در بالای یا پایین نوار مادر تنظیم کنید. اگر استراتژی مدیریت پول شما مستلزم استاپ ضرر کمتری است، تنظیم تهاجمی حد ضرر، بالاتر یا کمتر از محدوده میلههای داخلی نیز میتواند استراتژی خوبی باشد. با این حال، بسیار خطرناک است و اگر شما یک معاملهگر مبتدی هستید، بهتر است حد ضرر را در اطراف نوار مادر تنظیم کنید.
استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک: الگوی دوجی، سیگنال بلاتکلیفی
الگوی دوجی یکی دیگر از استراتژی های ورود بر اساس کندل استیک است. یک الگوی دوجی زمانی تشکیل میشود که قیمتهای باز و بسته شدن تقریباً یکسان باشد. با این حال، ممک است یک یا دو پیپ بین این دو قیمت تفاوت وجود داشته باشد. البته Doji انواع مختلفی دارد که بر اساس آن جهتی که قیمت ابتدا حرکت کرده و سپس معکوس شده است تعیین میشود.
به عنوان مثال، اگر بالا و پایین در فاصله مساوی از قیمتهای باز و بسته قرار بگیرند، به آن ستاره دوجی میگویند. اگر قیمت بالا و پایین شود اما به قیمت باز برگردد، به ترتیب Gravestone و Dragonfly Doji در نظر گرفته میشود. این دو الگو شبیه حرف T و حرف T معکوس هستند و سیگنالهای صعودی و نزولی به شمار میروند.
استراتژی معاملاتی روند با CoinFLEX
یک معامله گر روند کارکشته به دنبال نوع خاصی از روند می گردد، بهترین ورودی را دنبال می کند، اجازه می دهد بازار به سمت او بیاید - و سپس وارد معامله می شود.
اکنون اگر می خواهید مانند یک حرفه ای روندها را معامله کنید، این راهنمای استراتژی تجارت روند برای شما مناسب است.
مزایای استراتژی معاملاتی روند
- نرخ برد شما را بهبود می بخشد
- ریسک بهتری برای پاداش ارائه می دهد
- می تواند در هر بازاری اعمال شود
معاملات روند نرخ برد شما را بهبود می بخشد
در این نمودار 5 نقطه وجود دارد: A، B، C، D و E.
حال از خود بپرسید.
آیا می خواهید در C، D یا E خرید کنید؟
یا در A یا B کوتاه بیایید؟
به احتمال زیاد C، D یا E را ترجیح می دهید زیرا این حرکت طولانی تر است و احتمال برنده شدن شما بیشتر است.
ریسک بهتری برای پاداش ارائه می دهد
علاوه بر افزایش نرخ برد، معاملات روند نیز ریسک شما را برای پاداش بهبود می بخشد.
منظور من این است:
این بدان معناست که به ازای هر 1 دلاری که در معرض خطر قرار میگیرید، میتوانید مضربی از آن مبلغ (مانند استراتژی دنبال کردن روند 2، 3 دلار یا حتی 10 دلار) به دست آورید.
تجارت روند می تواند در هر بازاری اعمال شود در
اینجا چیزی است که:
روندها به دلیل حرص و طمع و ترس در بازارها وجود دارد.
زمانی که حرص و آز وجود داشته باشد، فشار خرید بیشتری به شما وارد می شود که منجر به قیمت های بالاتر (روند صعودی) می شود.
هنگامی که ترس وجود دارد، فشار فروش بیشتری خواهید داشت که منجر به کاهش قیمت ها می شود (روند نزولی).
خود می پرسید: "آیا معاملات روند متوقف می شود؟"
فقط در صورتی که انسان هیچ احساسی نداشته باشد (که بعید است).
بنابراین، می توانید انتظار داشته باشید که روندها در هر بازاری مانند فارکس، معاملات آتی، سهام، اوراق قرضه، کشاورزی و غیره رخ دهد. اوراق قرضه
خزانه داری 30 ساله:
USD/JPY:
حقایق جالب:
جسی لیورمور، مشهورترین معامله گر تمام دوران، 100 دلار به دست آورد. میلیون در سال 1929
ریچارد دنیس، بنیانگذار معامله گران لاک پشت، 400 میلیون دلار از معاملات بازار آتی به دست آورد.
اد سیکوتا، احتمالاً بهترین معامله گر زمان ما، در یک دوره 16 ساله به بازدهی 250000 درصدی دست یافت.
آیا می دانید چه چیزی مشترک است؟
آنها یک استراتژی معاملاتی روند را اتخاذ می کنند.
چگونه روندها را مانند یک حرفه ای تعریف کنیم
یک روند صعودی از بالا و پایینهای بالاتر تشکیل شده است. و روند نزولی متشکل از اوج و پایین ترین سطح است، درست است؟
اما. اگر نموداری به این شکل دریافت کنید، چه؟
آیا این یک روند صعودی، دامنه یا روند نزولی است؟
و این مشکل زمانی است که شما روندها را با استفاده از بالا و پایینهای بالاتر تعریف میکنید - ذهنیت در میان است.
بنابراین، چه کاری می توانید انجام دهید؟
می توانید از میانگین متحرک 200 دوره ای (MA) برای کمک به شما استفاده کنید.
اگر قیمت بالاتر از 200MA باشد و 200MA بالاتر باشد، پس این یک روند صعودی بلند مدت است.
اگر قیمت زیر 200 مگاپیکسل باشد و 200 مگاپیکسل پایین تر باشد، در این صورت یک روند نزولی بلندمدت است.
یک مثال:
اکنون، نکته بعدی که باید بدانید این است که .
روندها می توانند در بازه های زمانی مختلف وجود داشته باشند
. نکته اینجاست:
بسته به بازه زمانی که در آن هستید، یک بازار می تواند روندهای متفاوتی در بازه های زمانی مختلف داشته باشد.
منظور من این است.
روند نزولی در هفتگی:
روند صعودی در 4 ساعت:
اکنون.
اشتباهی که معامله گران مرتکب می شوند این است که روندها را در هر بازه زمانی معامله کنند. این یک نه بزرگ است.
در عوض، باید روندها را در بازه زمانی انتخابی خود معامله کنید.
این به این معنی است:
اگر شما روزانه معامله می کنید، پس کار شما این است که روندها را در بازه زمانی روزانه معامله کنید.
اگر ساعتی را معامله می کنید، وظیفه شما این است که روندها را در بازه زمانی ساعتی معامله کنید.
اگر 5 دقیقه را معامله می کنید، کار شما این است که روندها را در بازه زمانی 5 دقیقه معامله کنید.
اکنون برای اینکه همه چیز را یک قدم جلوتر برداریم.
می توانید معاملات روند و تجزیه و تحلیل چند بازه زمانی را برای بهبود نتایج معاملات خود ترکیب کنید.
3 نوع روند که هر معامله گر جدی باید بداند
اکثر معامله گران فرض می کنند که یک روند به سادگی از اوج و پایین های بالاتر تشکیل شده است. اما این کافی نیست زیرا روندها به طور مساوی ایجاد نمی شوند. برخی برای معامله شکست و برخی برای معامله عقب نشینی بهتر هستند.
بنابراین در این بخش با 3 نوع روند (که اکثر معامله گران از آن بی اطلاع هستند) و بهترین راه برای معامله هر یک از آنها آشنا خواهید شد.
- روند قوی
- روند سالم
- روند ضعیف
روند سالم - در این نوع روند، خریداران همچنان با وجود فشار فروش (احتمالاً به دلیل سود گرفتن معامله گران یا معامله گرانی که به دنبال راه اندازی بر خلاف روند هستند) کنترل دارند. شما می توانید انتظار داشته باشید که این نوع روند معمولاً به سمت 50MA دارای یک اصلاح مناسب باشد، که فرصتی برای صعود به روی روند فراهم می کند.
روند ضعیف – در این نوع روند، هم خریداران و هم فروشندگان برای کنترل با هم رقابت می کنند و خریداران دارای مزیت جزئی هستند. می توانید انتظار داشته باشید که بازار عقب نشینی های شدیدی داشته باشد و تمایل به معامله فراتر از 50MA دارد.
بهترین زمان برای ورود به یک روند چه زمانی است
در اینجا یک واقعیت
وجود دارد: دو راه برای ورود به یک روند وجود دارد، در شکست یا عقب نشینی. و روش ورود شما به نوع روندی که بازار در آن قرار دارد بستگی دارد.
اجازه دهید توضیح بدهم.
روند قوی
در یک روند قوی، بازار دارای اصلاح سطحی است (بیشتر از 20MA) که ورود به یک روند را دشوار می کند. عقب نشینی، زیرا بازار به سختی عقب می نشیند و سپس به روند صعودی خود ادامه می دهد.
بنابراین بهترین راه برای معامله این نوع روند، در یک شکست یا یافتن ورودی در بازه زمانی پایین تر است.
یک مثال:
روند سالم
در یک روند سالم، بازار دارای یک اصلاح مناسب است که ورود به عقب نشینی را ایده آل می کند.
با این حال، شما همچنین می توانید در یک شکست وارد شوید. اما شما باید "تحمل" بازگشت به سمت 50MA (که سرمایه ذهنی شما را تخلیه می کند) را تحمل کنید.
بنابراین، یک ورودی بهتر این است که با یک pullback وارد شوید.
منظور من این است:
روند ضعیف
در یک روند ضعیف، بازار دارای یک اصلاح شیب دار است (معمولاً بیش از 50 مگاپیکسل) و دشوار است که "پیش بینی" اینکه اصلاح با استفاده از MA به کجا ختم شود.
در یک روند صعودی ضعیف، بازار تمایل به شکستن بالاترین سطح را دارد و تنها برای عقب نشینی بسیار پایین تر (که شکست معاملات را دشوار می کند).
بنابراین، بهترین راه برای ورود به این نوع روند، پشتیبانی و مقاومت است.
یک مثال:
چگونه استاپ ضرر خود را در یک بازار پرطرفدار تنظیم کنید
هر زمان که استاپ ضرر می کنم، به این مظنه فکر می کنم.
توقف های خود را در نقطه ای قرار دهید که اگر به آن رسید، به طور منطقی نشان دهنده اشتباه بودن معامله باشد. نه در نقطه ای که اساساً با حداکثر مقدار دلاری که مایل به از دست دادن آن هستید تعیین می شود - بروس کوونر
- میانگین متحرک
- ساختار
- خط روند
میانگین متحرک
نکته کلیدی در اینجا استفاده از MA است که توسط بازارها رعایت می شود.
در یک بازار پر روند، قیمت به 20MA احترام می گذارد. بنابراین، باید حد ضرر خود را زیر 20MA قرار دهید. و اگر خراب شد، می دانید که ایده معاملاتی شما اشتباه است.
یا.
اگر قیمت تمایل به رعایت 50MA دارد، توقف ضرر خود را فراتر از 50MA قرار دهید.
ساختار
موضوع اینجاست.
یک روند صعودی از اوج (و پایین) بالاتر و یک روند نزولی شامل اوج (و پایین) پایین تر است.
بنابراین، این چیزی است که می توانید انجام دهید:
روند صعودی - می توانید استاپ ضرر خود را زیر
روند پایین پایین قبلی قرار دهید. — می توانید استاپ ضرر خود را بالاتر از حداکثر قبلی قرار دهید
. مثال:
- خطوط روند را با اتصال پایینهای یک روند صعودی (و اوجهای یک روند نزولی) ترسیم کنید.
- هنگامی که "موانع" را شناسایی کردید، می توانید توقف ضرر خود را در زیر خط روند (برای روندهای صعودی) و بالاتر از خط روند (برای روندهای نزولی) تنظیم کنید.
«استاپ ضرر خود را دقیقاً کجا تنظیم کنم؟»
شما نمی خواهید توقف های خود را در لبه خط روند (یا ساختار) قرار دهید زیرا ممکن است پیش از موعد متوقف شوید. به همین ترتیب، شما نمی خواهید آن را خیلی دور قرار دهید، که به ریسک پاداش شما آسیب می رساند.
بنابراین، می توانید توقف ضرر خود را 1 یا 2 ATR از ساختاری که به معامله شما فضای کافی برای تنفس می دهد، تنظیم کنید.
چگونه یک استراتژی معاملاتی روند توسعه دهیم
بیایید واضح بگوییم:
استراتژی معاملاتی روند تنها 1/3 معادله است. بدون مدیریت ریسک و نظم و انضباط مناسب، حتی بهترین استراتژی معاملاتی نیز در درازمدت برای شما سودآور نخواهد بود.
- کدام بازارها را معامله می کنید
- بازه زمانی شما معامله می کنید؟
- شرایط راه اندازی معاملات شما چیست؟
- محرک ورود شما چیست؟
- توقف ضرر شما کجاست
- چگونه از برندگان خود خارج خواهید شد
- چگونه تجارت خود را مدیریت خواهید کرد
- کالاهای کشاورزی
- ارزها
- سهام
- نرخ ها
- کالاهای غیر کشاورزی
اگر بازار به سمت 50MA عقب نشینی کرد، منتظر بمانید تا شمع به نفع شما
بسته شود، اگر شمع به نفع شما بسته شود، سپس به دنبال ورود به کندل بعدی باشید
ضرر تنظیم شده است، سپس در نزدیکترین نوسان بالا/پایین به دنبال سود باشید
**سلب مسئولیت: من مسئولیتی در قبال سود یا زیان ناشی از استفاده از این استراتژی های معاملاتی نخواهم داشت. عملکرد گذشته نشانه عملکرد آینده نیست. لطفاً قبل از به خطر انداختن پولی که به سختی به دست آورده اید، بررسی های لازم را انجام دهید.
معاملات زیانده در (JP225USD):
معامله برنده در (EUR/NZD):
معامله برنده در (NZD/CAD):
سوالات متداول
شماره 1: وقتی می گویید معاملات روند نرخ برد شما را افزایش می دهد، گیج می شوم. آیا معاملات روند باعث کاهش نرخ برد شما نمی شود زیرا اکثر بازارها تمایل دارند در بیشتر مواقع روندی نداشته باشند؟
بین معاملات روند و دنبال کردن روند تفاوت وجود دارد.
تجارت روند به سادگی به معنای معامله با روند است. شما می توانید یک معامله گر نوسانی در یک بازار پرطرفدار باشید. در حالی که برای دنبال کردن روند، شما سعی می کنید با دنبال کردن استاپ ضرر خود، روند کامل را ثبت کنید.
بنابراین بله، معاملات روند نرخ برد شما را افزایش می دهد، زیرا در مسیر کمترین مقاومت معامله می کنید، در مقایسه با کسی که برخلاف روند معامله می کند. با این حال، آن را با دنبال کردن روند، که تلاشی برای سوار شدن بر کل روند است، اشتباه نگیرید.
شماره 2: اگر قیمت در بازه زمانی پایینتر از 200 MA باشد اما در بازه زمانی بالاتر بالاتر از 200 MA باشد، آیا باید این بازار را به عنوان یک روند صعودی یا نزولی در نظر بگیریم؟
همیشه باید به روند تایم فریمی که در آن معامله می کنید توجه کنید:
اگر در بازه زمانی 5 دقیقه ای معامله می کنید و در روند نزولی قرار دارد، باید بگویید که بازار در روند نزولی قرار دارد.
اگر در بازه زمانی روزانه معامله می کنید، پس باید به روند تایم فریم روزانه توجه کنید.
اگر بازه های زمانی خیلی از هم فاصله داشته باشند، بی ربط است. زیرا اگر در بازه زمانی 5 دقیقه ای معامله می کنید، پیروی از روند در تایم فریم روزانه منطقی نیست.
حداکثر، می توانید روند را یک بازه زمانی بالاتر از آنچه معامله می کنید، در نظر بگیرید. به عنوان مثال، اگر بر اساس تایم فریم روزانه معامله می کنید، می توانید روند تایم فریم هفتگی را در نظر بگیرید تا مطمئن شوید که روند همسو است.
شماره 3: چگونه می توانم بفهمم که این فقط یک عقب نشینی است یا به طور کلی یک معکوس؟
در pullback، دامنه شمع ها نسبتاً کم است.
در حالی که در حالت معکوس، دامنه شمع ها بزرگتر می شود و قیمت ساختارهای کلیدی بازار را در هم می شکند، مانند نوسان پایین قبلی یا ناحیه حمایت.
همچنین، اگر قیمت مجموعهای از اوجها و افتهای پایینتر را تشکیل دهد، به احتمال زیاد، بازار وارد یک محدوده یا کلاً معکوس خواهد شد.
خلاصه ای سریع از آنچه آموخته اید
- معاملات روند نرخ برد شما را افزایش می دهد، ریسک شما را برای پاداش بهبود می بخشد و می تواند در همه بازارها اعمال شود
- می توانید روند بلند مدت را با استفاده از میانگین متحرک 200 دوره ای تعریف کنید
- در یک روند قوی، ایده آل است که معاملات خود را در یک شکست (یا در یک بازه زمانی پایین تر) وارد کنید.
- در یک روند سالم، ایده آل است که معاملات خود را با عقب نشینی (به سمت میانگین متحرک) وارد کنید.
- در یک روند ضعیف، ایده آل است که معاملات خود را در پشتیبانی یا مقاومت وارد کنید
- در یک بازار پرطرفدار، میتوانید توقف ضرر خود را با استفاده از میانگین متحرک، خط روند یا ساختار تنظیم کنید
آیا از یک استراتژی معاملاتی روند پیروی می کنید؟ تجربه شما در مورد آن چیست؟
بهترین استراتژی نوسان گیری ارز دیجیتال
در به کارگیری بهترین استراتژی نوسان گیری ارز دیجیتال از اندیکاتوها و تحلیلهای زیادی استفاده می شود، در این نوشتار سعی کردیم کاربردی ترین ها را معرفی کنیم.
در این نوشتار قصد داریم بهترین استراتژی نوسان گیری ارز دیجیتال را مورد بررسی قرار دهیم و با استفاده از اندیکاتورها و تنظیم آنها به سود بالاتری دست یابیم.
نوسان گیری سود بالایی دارد، زیرا همان طور استراتژی دنبال کردن روند که میدانید نوسان گیری یعنی معامله در تایم فریم روزانه، باز کردن معامله و بستن آن در همان روز، که انجام آن زمان بسیار کمی میخواهد و گاهی در چند دقیقه نیز انجام می شود.
بهترین استراتژی نوسان گیری ارز دیجیتال
ارزهای دیجیتال همواره پذیرای معاملهگرانی است که قصد استفاده از فرصتهای بیشمار آن را دارند. در این میان برخی از معاملهگران با اهداف بلندمدت اقدام به سرمایهگذاری کرده و عدهای دیگر با اهداف کوتاهمدت به دنبال بهترین روش نوسان گیری از ارز دیجیتال هستند.
هر یک از این گروهها، استراتژیهای متفاوتی را در فرایند خرید و فروش ارزهای دیجیتال به کار میگیرند. در ادامه به روش هایی خواهیم پرداخت که به ما کمک می کنند چگونه برای ارز دیجیتال نوسان گیری کنیم.
تریدرها در بازارهای مالی بر اساس اهداف مالی و زمانی که صرف نمودارها و تحلیل بازار میکنند، به چند دسته تقسیم میشوند. معاملهگرانی که در بازههای زمانی کوتاهمدت خرید و فروش میکنند، نوسانات بازار برای آنها اهمیت بیشتری دارد. این تریدرها تلاش میکنند تا با شناسایی نقاط خرید و فروش، بهترین روش نوسان گیری از ارز دیجیتال را به کار گیرند.
از بهترین استراتژی نوسان گیری برای ارز دیجیتال معاملهگر می تواند با روشهایی مانند خرید پلهای در قیمتهای پایینتر، میانگین قیمت خرید خود را پایینتر بیاورد تا در صورت رشد قیمت سریعتر از قبل سرمایه اولیه خود را بازیابد و یا با استفاده از توقف حدضرر میتواند در صورتی که قیمت بر خلاف روند مورد انتظارش پیش رفت، خود را در برابر ریزشهای احتمالی محافظت کند. بهترین استراتژی نوسان گیری برای ارز دیجیتال که بصورت مستقیم برای شما سیگنال صعودی و سیگنال نزولی صادر میکند.
استفاده از اندیکاتور
سرمایهگذاران و معاملهگران فعال از شاخصهای فنی (اندیکاتور ها) برای شناسایی نقاط ورود و خروج معاملات خود استفاده میکنند که از بهترین روش نوسان گیری از ارز دیجیتال است.
اندیکاتورها نقش مهمی در تحلیل و بررسیهای ما دارند و استفاده درست از آنها میتواند سودهای خوبی را نصیب ما کند و بالعکس استفاده نادرست از آنها میتواند ما را متضرر کند.
MACD : یکی از اندیکاتورهای مورد استفاده برای بهترین استراتژی نوسان گیری ارز دیجیتال اندیکاتورمک دی است، این اندیکاتور از معروفترین اندیکاتورهای موجود بوده و سیگنالدهی این اندیکاتور به شرح زیر است:
در مک دی استراتژی دنبال کردن روند هر زمان که میانگین متحرک نمایی ۱۲ دورهای (که با خط قرمز روی نمودار قیمت نشان داده شده است) بالاتر از میانگین متحرک نمایی دورهای ۲۶ دوره (خط آبی رنگ در نمودار قیمت) است.
سیگنال صعودی و هنگامی که میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره ای زیر میانگین متحرک نمایی ۲۶ دورهای باشد، سیگنال نزولی به ما میدهد. اگر میلههای هیستوگرام از پایین به بالای خط صفر قطع کند سیگنال صعودی ما را تایید میکند و بالعکس اگر میلههای هیستوگرام از بالا به پایین خط صفر را قطع کند سیگنال نزولی ما را تایید میکند و راه چگونه برای ارز دیجیتال نوسان گیری کنیم را به نشان میدهد. هرچه فاصله بین دو میانگین متحرک بیشتر شود یعنی قیمت با قدرت بیشتری به روند خود ادامه میدهد.
تنظیمات کلیدی برای استراتژی ۴۰۰۰ دلاری:
- میانگین متحرک ۱۲ ۶
- میانگین متحرک ۲۶ ۱۲
- عدد ۹ ثابت بماند.
میانگین متحرک: میانگین متحرک یک ابزار تحلیل تکنیکال ساده است. میانگینهای متحرک معمولاً برای شناسایی جهت روند قیمت یا تعیین سطح حمایت و مقاومت آن استفاده میشوند. هر چه مدت زمان میانگین متحرک بیشتر باشد، تأخیر بیشتر خواهد بود.
معامله گران برای محاسبه میانگین متحرک بر اساس اهداف معاملاتی خود ممکن است دورههای زمانی متفاوتی را انتخاب کنند. از میانگین متحرک کوتاهتر معمولاً برای معاملات کوتاه مدت استفاده میشود، در حالی که میانگین متحرک بلندمدت بیشتر برای سرمایهگذاران بلند مدت مناسب است.
تعیین عدد میانگین متحرک کاملا شخصی است و باید متناسب با استراتژی شما باشد، در این استراتژی شما از ۲ میانگین متحرک استفاده خواهید کرد.
تنظیمات کلیدی میانگین متحرک:
- میانگین متحرک اول با عدد ۳ به رنگ قرمز
- میانگین متحرک دوم با عدد ۶ به رنگ سیاه
- نحوه سیگنالگیری از استراتژی:
نحوه سیگنالگیری از استراتژی به این صورت خواهد بود که شما اندیکاتور مک دی و میانگین متحرکها را با تنظیمات ذکر شده بر روی چارت معاملاتی خود اضافه کنید.
ورود به معامله صعودی بازار:
- اگر میانگین متحرک سیاه رنگ میانگین متحرک قرمز رنگ را به سمت بالا قطع کند.
- اگر میانگین متحرکهای نمایی اندیکاتور مک دی نیز کراس رو به بالا را نشان دهند.
- اگر میلههای هیستوگرام اندیکاتورمک دی نیز خط صفر را به سمت بالا قطع کند.
ورود به معامله نزولی بازار:
- اگر میانگین متحرک سیاه رنگ میانگین متحرک قرمز رنگ را به سمت پایین قطع کند.
- اگر میانگین متحرکهای نمایی اندیکاتور مک دی نیز کراس رو به پایین را نشان دهند.
- اگر میلههای هیستوگرام اندیکاتور مک دی نیز خط صفر را به سمت پایین قطع کند.
نکته: حتما باید هر سه شرط برقرار باشد که ما وارد معامله شوم در صورت برقرار نبودن هر یک از شروط ذکر شده شما مجاز به ورود به معامله نیست. برای درک بهتر شما چند نمونه از بهترین استراتژی نوسان گیری ارز دیجیتال را برای شما آوردهایم به مثال زیر توجه فرمایید:
نمونه سیگنال نزولی:
نمونه سیگنال صعودی:
در نتیجه در جواب سوال، چگونه برای ارز دیجیتال نوسان گیری کنیم؟ حتما به نام این اندیکاتور برخورد می کنید زیرا کار کردن با آن اطلاعات مورد توجهی به می دهد.
خروج از معامله: شرط خروج از معامله دقیقا زمانی به ما صادر میشود که خلاف شروط ذکر شده برای ما صادر شود یعنی اگر در سیگنال لانگ باشیم استراتژی خلاف آن یعنی سیگنال سل صادر کند.
اندیکاتور MA یا مووینگ اوریج: اندیکاتور MA یا مووینگ اوریج ، می تواند در پیدا کردن روند به شما کمک کند و همچنین می تواند به عنوان خط حمایت و مقاومت عمل نماید. برای بهترین روش نوسان گیری از ارز دیجیتال مقدار مووینگ اوریج را بر روی عدد 9 یا 8 قرار داده و تست نمایید.
شاید همه رمزارزها ، با یک استراتژی نوسان گیری ، خوب عمل نکنند ، پس سعی کنید روی چند ارز دیجیتال کار کنید این کار باعث می شود بهترین استراتژی نوسان گیری ارز دیجیتال را تشخیص دهید. اما گاهی بعضی رمزارزها ، برای مدتی حرکت خوبی نداشته باشند پس به سراغ دیگر رمزارزها بروید.
اندیکاتور RSIا: ندیکاتور RSI یکی از اندیکاتورهای مهم و کاربردی است که معامله گران از آن استفاده می کنند ، مقدار پیش فرض آن 14 میباشد اما پیشنهاد من عدد 5 یا 7 است. حتما با این دو عدد تست نمایید.
عدد 14 برای تایم فریم های بزرگ مناسب است اما برای اسکالپ ، عدد پایین تر بهتر است.اندیکاتورRSI جزو بهترین استراتژی نوسان گیری ارز دیجیتال است.
تحلیل فاندامنتال
نقش اخبار و رویداد مربوط به ارزهای دیجیتال را در قیمت آنها دست کم نگیرید. برای نمونه خبر اضافه شدن به صرافیهای معتبر، هاردفورکی که اتفاق افتاد و یا نصف شدن پاداش استخراج (هاوینگ) میتوانند بر روی قیمت تاثیرگذار باشند.
یا کسی که به بهترین استراتژی های نوسان گیری بیت کوین می رسد اخبار و شبکه های اجتماعی افرادی مانند ایلان ماسک را بررسی می کند. تریدرها با در نظر گرفتن این رویدادها، اقدام به پیشخرید ارزهای دیجیتال میکنند و تقاضا را برای خرید آن بالا میبرند.
معمولا رویدادهایی که زمان آنها از قبل مشخص است، در بازار پیشخور میشوند و تاثیرشان را قبل از تاریخ وقوع رویداد بر روی قیمت میگذارند. نوسانات بالای ارزهای دیجیتال و غلبه احساسات بر معاملهگران، معمولا بیشتر اوقات نقشههای ریخته شده را خراب میکنند.
پس معاملگری که به دنبال بهترین استراتژی نوسان گیری ارز دیجیتال است تحلیل اخبار را جدی می داند. در ادامه برخی از توصیههایی که معامله گری که بهترین روش نوسان گیری از ارز دیجیتال را میداند باید آنها را به خاطر بسپارند را گوشزد میکنیم.
نمودارتان را شلوغ نکنید
بهترین تریدرهای بازار ارز دیجیتال معمولا از اندیکاتورهای ثابتی برای تحلیل نمودارهایشان استفاده میکنند. برخی از آنها اندیکاتور MACD را به همراه RSI به کار میگیرند. اندیکاتورها میتوانند تایید اضافهای برای انجام دادن یا ندادن یک معامله باشند.
اما نمیتوان به تنهایی بر روی آنها اتکا کرد. برای نمونه نمیتوانید بیت کوینهایتان را تنها به این دلیل که شاخص RSI بالای ۷۰ قرار گرفته، بفروشید. اندیکاتورهایی که با آنها بیشتر احساس راحتی میکنید بشناسید و سعی کنید تنها از یک یا دو ابزار بیشتر استفاده نکنید.
استاپلاس یا حد ضرر
هر تریدری که فکرش را بکنید، احتمال دارد تحلیلش اشتباه از آب درآید. برای همین هم همیشه باید آماده سناریویی باشید که از اتفاق افتادنش خوشحال نمیشوید. قابلیت حدضرر این اطمینان را به شما میدهد که معاملههایتان را کنترل شده پیش ببرید و دور پیروزی خود را حفظ کنید.
البته حدضرر برای معاملهگران حرفهای در هنگام نوسان گیری، میتواند یک قابلیت دست و پاگیر باشد و با اینکه بازار در جهت میل آنها پیش میرود، معاملاتشان به خاطر حرکات شدید قیمتی ناشی از ورود نهنگها، با اندکی ضرر بسته شود.
استفاده ازپولبکها برای وارد شدن به معاملات
پولبکها یکی از بهترین و امنترین نقاط برای وارد شدن به معاملات هستند. شکسته شدن خطوط مقاومت و خط روندهای نزولی معمولا با بسته شدن کندلها بر روی آن و حجم بالای معاملات تایید میشود. با این حال بیشتر مواقع قیمت دوباره به خط روند برمیگردد و فرصتی تازه برای ورود خریداران جدید به بازار فراهم میشود.
اطلاع از روند بیت کوین
بیت کوین به عنوان ارز دیجیتال شماره یک بازار که سهم زیادی از آن را در اختیار دارد، همواره بر روی قیمت سایر ارزهای دیجیتال تاثیرگذار بوده است اما بهترین استراتژی های نوسان گیری بیت کوین با دیگر رمزارزها تفاوتی ندارد.
همبستگی میان بیت کوین وآلت کوینها، معاملهگران را وادار به دنبال کردن روند قیمت بیت کوین در زمانهایی که اقدام به معامله آلت کوینها میکنند، کرده است. این ارتباط گاهی اوقات به این صورت است که با افزایش قیمت بیت کوین، قیمت سایر ارزهای دیجیتال هم افزایش مییابد.
بیت کوین همیشه در صدر بوده ارز های دیجیتال بوده و موقعیت خود را در فضای رمزنگاری حفظ کرده است. این ارز قدیمیترین و محبوبترین ارز رمزنگاری شده است که بیشترین تقاضا را برای ارزهای رمزنگاری شده جهانی دارد.
به طور کلی، اکثر مردم با بیت کوین آشنایی دارند و حداقل نام آن را شنیدهاند و به دنبال بهترین استراتژی های نوسان گیری بیت کوین هستند. به همین خاطر در سطح جهانی، BTC دارای بالاترین نرخ پذیرش در مقایسه با دیگران است و اکنون گفته میشود این رمزارز برای تریدهای روزانه مناسب است.
رشد ارزهای دیجیتال فرصتی مناسب برای ایرانیان مشتاق به معاملهگری ایجاد کرده زیرا محدودیتهای بسیار کمتری در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد و بهترین استراتژی نوسان گیری برای ارز دیجیتال در دستررس است و یک شخص عادی به سادگی و بدون داشتن شرایط خاص میتواند خرید و فروش ارز دیجیتال را انجام دهد. با این حال، شروع استراتژی ترید روزانه در این بازار فرایند پیچیدهتری نسبت به بورس دارد.
معامله گرانِ رمزارزها، برای انجام ترید روزانهی خود نیازمند عملکرد و واکنشهای سریع هستند؛ از طرفی بررسی طیف گسترده ای از اندیکاتورها فرایندی دقیق میباشد و نیازمند داشتن اطلاعات کافی در مورد تحلیل تکنیکال برای بهترین استراتژی نوسان گیری ارز دیجیتال است.
نظر شما در خصوص بهترین استراتژی نوسان گیری ارز دیجیتال چیست؟ نظرات خود را در بخش کامنت ها با تکراتو در میان بگذارید.
ترید لاکپشتی؛ استراتژی معاملهگر افسانهای، ریچارد دنیس!
در سال 1983، معاملهگران افسانهای کالا (Commodity)، ریچارد دنیس (Richard Dennis) و ویلیام اکهارت (William Eckhardt)، یک آزمایش ترید لاکپشتی انجام دادند!
هدف آنها از انجام این آزمایش اثبات این فرضیه بود که هر کسی میتواند معاملهگری را یاد بگیرد. این آزمایش با استفاده از پول خودشان و معاملهگران تازهکار صورت گرفت. اما آزمایش چگونه پیش رفت و نتایج آن چه بود؟
به صورت خلاصه، آزمایش ترید لاکپشتی (Turtle Trade) به عنوان یک موفقیت فوق العاده دیده شد. با این وجود، شرایط بازار همیشه در حال تغییر است و برخی این سوال را مطرح میکنند که آیا این سبک معاملات میتواند در بازارهای امروزی دوام بیاورد؟
ترید لاکپشتی بر پایه خرید یک سهام یا قرارداد (آتی) در طول یک شکست رو به بالا و فروش سریع آن در اصلاح یا سقوط قیمتی بنا شده است.
آزمایش لاکپشتی
در اوایل دهه 1980، ریچارد دنیس در دنیای معاملهگری به عنوان یک چهره بسیار موفق شناخته شد. او سهام اولیه یک شرکت به ارزش کمتر از 5,000 دلار را به بیش از 100 میلیون دلار تبدیل کرده بود!
او و شریکش، ویلیام اکهارت، مکرراً در مورد موفقیت خود بحث میکردند. دنیس معتقد بود که میتوان به هر کسی یاد داد که در بازارهای آتی معامله کند، در حالی که اکهارت پاسخ داد که دنیس یک استعداد ویژه دارد که او امکان کسب سود از این معاملات را دارد.
برای حل این بحث و اثبات آن، این آزمایش توسط دنیس آغاز شد. دنیس گروهی از مردم را پیدا میکرد تا قوانین خود را به آنها آموزش دهد و سپس از آنها میخواست که با پول واقعی معامله کنند.
این تمرین دو هفته طول میکشید و میتوانست بارها و بارها تکرار شود. او مزارع لاکپشتهایی که در سنگاپور بازدید کرده بود را به یاد آورد و تصمیم گرفت معاملهگران را لاکپشت بنامد. او به این نتیجه رسیده بود که میتواند معاملهگران را به سرعت و کارآمدی لاکپشتهای مزرعهای پرورش دهد.
یافتن لاکپشتها!
به منظور یافتن علاقهمندان، دنیس یک آگهی در والاستریت ژورنال گذاشت که در نتیجه آن، هزاران نفر برای یادگیری معامله در کلاس درس استادان شناخته شده در دنیای معاملهی کالا درخواست دادند.
از این بین، تنها 14 معاملهگر از اولین برنامه «لاکپشت» پذیرش شدند. کسی معیارهای دقیقی را که دنیس برای پذیرش آنها استفاده کرده را نمیداند، اما این فرآیند شامل یک سری سؤالات درست یا نادرست بود که تعدادی از آنها را میتوانید در زیر بیابید:
- پول کلان در معاملات زمانی به دست میآید که فرد بتواند پس از یک روند نزولی بزرگ، در پایینترین حد پوزیشن Long باز کند.
- تماشای مظنههای قیمتی در بازارهای معاملاتی مفید نیست.
- دنبال کردن نظرات دیگران خوب است.
- اگر کسی 100,000 دلار برای ریسک دارد، میتواند 2,500 دلار در هر معامله ریسک کند.
- در آغاز معامله، تریدر باید دقیقاً بداند که در صورت مواجهه با ضرر، در کجا باید از معامله خارج شود.
طبق روش لاکپشتی (و البته اصول معاملهگری)، پاسخ سوالات 1 و 3 نادرست و 2، 4 و 5 درست هستند.
قوانین ترید لاکپشتی
به لاکپشتها به صورت بسیار خاص نحوهی اجرای استراتژی پیروی از روند آموزش داده شد.
ایده پشت این قانون این است که «روند دوست شماست»، بنابراین شما باید معاملات آتی را به سمت بالا از محدودهی شکست معاملاتی خریداری کنید و در معاملات نزولی Short، پایینتر از شکست معامله کنید.
یکی از مثالهای این استراتژی معاملاتی: قیمتهای High جدید ماهانه به عنوان سیگنال ورود محسوب میشوند.
تصویر زیر یک استراتژی معمول ترید لاکپشتی را نشان میدهد.
باز کردن پوزیشن روی نقره با استفاده از شکست 40 روزه منجر به معاملهی بسیار سودآور در نوامبر 1979 شد.
این معامله در بالاترین سطح 40 روزه آغاز شد که سیگنال خروج آن کمتر از 20 روز بود. پارامترهای دقیق استفاده شده توسط دنیس برای سالهای زیادی مخفی نگه داشته شد و اکنون توسط حق چاپ مختلف محافظت میشود.
در کتاب «The Complete TurtleTrader: The Legend, the Lessons, the Results (2007)» نوشتهی میشل کاول (Micheal Covel)، او ایدههایی را در مورد قوانین خاص این نوع معامله اینگونه به ما ارائه میدهد:
- به جای تکیه بر اطلاعات تحلیلگران تلویزیون یا روزنامه، برای تصمیم گیری در مورد معاملات خود، به قیمتها و نمودار نگاه کنید.
- در هنگام تنظیم پارامترهای سیگنال خرید و فروش خود کمی انعطاف به خرج دهید. در این مسیر، پارامترهای مختلف را برای بازارهای مختلف آزمایش کنید تا متوجه شوید چه چیزی از دیدگاه شخصی شما بهترین عملکرد را دارد.
- همانطور که برای ورود خود برنامهریزی میکنید، برای خروج نیز احتمالات و نقاط را آماده کنید. بدانید چه زمانی باید Take Profit (برداشت سود) انجام دهید و چه زمانی ضرر و زیان خود را محدود کنید.
- از میانگین دامنه واقعی (Average True Range) برای محاسبه نوسانات و تغییر اندازهی پوزیشن معاملاتی خود استفاده کنید. در بازارهای با نوسان کمتر، پوزیشنهای بزرگتری ایجاد کنید و از قرار گرفتن در معرض نوسانات بازارها پرهیز کنید.
- هرگز بیش از 2% از موجودی حساب معاملاتی خود را در یک معامله به خطر نیندازید.
- اگر واقعا قصد کسب سودهای بزرگ را در سر دارید، باید با سقوطهای قیمتی بزرگ کنار بیایید.
ترید لاکپشتی چقدر موثر است؟
به گفته لاکپشت سابق، راسل ساندز (Russell Sands)، دو دسته از لاکپشتهایی که دنیس شخصا آموزش داده بود، تنها در عرض پنج سال بیش از 175 میلیون دلار درآمد کسب کردند.
دنیس بدون شک ثابت کرده بود که مبتدیان میتوانند معاملهگری را با موفقیت یاد بگیرند و سودهای بزرگ از آن کسب کنند. سندز ادعا میکند که این سیستم هنوز به خوبی کار میکند و افزود اگر در ابتدای سال 2007 با 10,000 دلار شروع میکردید، با دنبال کردن قوانین اولیه لاکپشت، سال را با 25,000 دلار به پایان میرساندید.
حتی بدون کمک دنیس، مردم و تریدرهای تازهکار میتوانند قوانین اساسی ترید لاکپشتی را در معاملات خود اعمال کنند. ایدهی کلی این سیستم به گونهای است که در موقعیتی که بازار به نقطهی عطف خود رسیده بخرید و زمانی که بازار در حال تثبیت یا معکوس شدن است معامله را ببندید.
معاملات Short نیز باید بر اساس همان اصول سیستم انجام شود زیرا بازارها همیشه به سمت بالا حرکت نمیکنند و بازار هم روند صعودی و هم روند نزولی را تجربه میکند.
در این سیستم، هر بازه زمانی (Timeframe) دلخواهی را میتوان برای سیگنال ورودی مورد استفاده قرار داد، اما سیگنال خروج باید به طور قابل توجهی کوتاهتر باشد تا سودآوری معاملات به حداکثر برسد.
در این تصویر یک نمونه سیگنال خرید پس از Breakout را مشاهده میکنید:
با این حال، علیرغم موفقیتهای بزرگ، جنبه منفی ترید لاکپشتی را نباید فراموش کنیم. همانطور که میدانید برای هر سیستم و استراتژی معاملاتی باید انتظار کاهش سرمایه را داشت، اما در استراتژیهای دنبالهروی از روند، این مسئله به شکل عمیقتری خود را نشان میدهد.
دلیل این مشکل تا حدودی به دلیل این واقعیت است که اغلب شکستهای رو به بالا یا پایین (Breakout)، حرکتهای کاذبی هستند که منجر به تعداد زیادی معاملات باخت میشوند.
کاربران این استراتژی میگویند انتظار درست از آب در آمدن 40 تا 50 درصدی پیشبینیها را داشته باشید اما در عین حال ضررهای این روش نیز بزرگ هستند.
نتیجه گیری
داستان روش معامله لاکپشتی از این قرار است که چگونه گروهی از مردم که هیچ تجربهای در معاملهگری نداشتند، با یاد گرفتن آن، توانستند معاملات سودآور داشته باشند. این موضوع همچنان یکی از افسانههای بزرگ بازار سهام است.
این سیستم معاملاتی و داستان پشت آن همچنین یک درس عالی است تا متوجه شویم چگونه پایبندی به یک مجموعهای از قوانین و معیارهای اثبات شده میتواند به معاملهگران کمک کند تا بازدهی بیشتری داشته باشند. با این حال، در این مورد، نتایج ممکن است کاملا شانسی باشد، بنابراین تصمیم با شماست که آیا این استراتژی برای شما مناسب است یا خیر.
شما ممکن است در هنگام اتخاذ این استراتژی، قوانینی برای اطمینان از صحت روند جدید به آن اضافه کنید که میتواند در کاهش ضررها موثر واقع شود.
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
دیدگاه شما