ویژگی های استراتژی موفق


استراتژی را به فانوس دریایی برای مدیریت تشبیه می کنند.

ویژگی های کسب و کارهای موفق

چگونه شرکت‌های کوچک به موفقیت می‌رسند و تبدیل به یک کسب و کار بزرگ می‌شوند؟ علی رغم اخبار بدی که اغلب درباره بسته شدن یا ورشکستگی مشاغل کوچک می‌شنویم، آمار موفقیت این شرکت‌ها هم چندان بد نیست. سالانه هزاران کسب و کار کوچک راه‌اندازی می‌شوند و درصد خوبی از آن‌ها، کارهایی که باید در سال اول انجام شود تا بتوانند از پس سخت‌ترین دوران خود برآیند را به خوبی آموخته‌اند.

شرکت‌های موفق دارای برخی صفات مشترک هستند. در اینجا به 14 مورد از آن‌ها که در بسیاری از مشاغل کوچک و شکوفا دیده شده است می‌پردازیم:

فرهنگ سازمانی

فرهنگ سازمانی مجموعه ای از ارزش‌ها، باورها، تفاهم‌ها و روش‌های تفکر است که در بین اعضای سازمان، مشترک بوده و به اعضای جدید سازمان نیز به عنوان روش‌های صحیح تفکر و انجام کارها ارائه می‌شود. فرهنگ سازمانی دربرگیرنده ارزش‌ها و رفتارهایی است که به محیط اجتماعی و روانی منحصر به فرد سازمان کمک می‌نماید. در شرکت‌های موفق، جذب و استخدام افرادی که در موفق‌ترین حالت خود قرار دارند، فرهنگ محسوب می‌شود.

خدمات مشتریان

به زبان ساده، خدمات مشتریان به معنای مراقبت از مشتریان است. بسیاری از شرکت‌ها از طریق آموزش، طراحی و بازطراحی‌های مکرر توانستند فرآیندهای مربوط به خدمات مشتریان را در فرهنگ سازمانی خود ادغام کنند. در بیشتر موارد، در یک طرح تجاری یا Business Plan مناسب، نحوه ارائه خدمات با کیفیت به مشتریان تعیین شده است.

شما به عنوان صاحب شرکت باید نگرش مثبتی به کسب و کار خود داشته باشید و صد درصد مسئولیت نتایج آن را بپذیرید. وقتی این مسئولیت را پذیرفتید، می‌توانید برای انجام تغییرات لازم در راستای دستیابی به نتایج مطلوب‌تر اقدام کنید. در نهایت وقتی موفقیت به دست آمد، در دادن اعتبار به دیگر کارمندان سازمان، سخاوتمندتر باشید. موفق ترین صاحبان مشاغل می‌دانند که در راه رسیدن به موفقیت، همه چیز بستگی به کارمندان دارد. استخدام و حفظ کارمندان مناسب و موفق، حذف افراد بی‌اثر و تأمین منابع لازم برای کارمندان به جهت تسلط بر وظایفشان، تعدادی از این موارد است که صاحبان مشاغل موفق به آن واقف هستند.

استراتژی کسب و کار

برای دستیابی به موفقیت، نیازی به یک استراتژی یا طرح تجاری پیچیده نیست. یک سند ساده یک صفحه‌ای هم می‌تواند ضامن موفقیت برای بیزینس شما باشد اما باید به خوبی روی آن فکر شود و به نحو احسن هم اجرا شود. یک طرح تجاری ضعیف که به خوبی اجرا شده باشد، بسیار بیشتر از یک طرح تجاری پیچیده و طولانی که روی قفسه‌ شرکت گذاشته شده و فقط گرد و غبار را روی خود جمع می‌کند، موثر است. یک طرح تجاری خوب، فعالیت‌ها و رفتارهای کل سازمان را تعریف و هدایت می کند و بدون آن، کسب و کار به یک کشتی بدون سکان تبدیل می‌شود که به راحتی نمی‌توان آن را هدایت کرد. یک استراتژی صحیح باید شامل یک برنامه مالی و بازاریابی، استراتژی تولید محصول و همچنین یک برنامه برای حفظ کارکنان باشد.

انضباط

نظم و انضباط ضامن اجرای استراتژی‌ها در راستای کسب موفقیت و سپس ادامه این مسیر است. تمرکز بر هسته بازار و اندازه‌گیری موفقیت، که در طرح تجاری شما کاملا تعریف شده است، تنها از راه نظم و انضباط به دست می‌آید.

ریسک‌پذیری

مدیران کسب و کارهای موفق از انجام ریسک‌های محاسبه شده ترسی ندارند. بیشتر مدیرانی که ریسک می کنند، این کار را در راستای نیاز به تغییر، با توجه به شرایط اقتصادی تشخیص می‌دهند و درک می‌کنند که عدم پذیرش تغییر برای یک کسب و کار، فاجعه بار است. رهبران موفق درک می‌کنند که مدیریت در دنیای تجارت، به معنای هدایت و واکنش نشان دادن به تغییرات است. کسب و کارهای این مدیران، به چالش‌های ارائه شده توسط بازار، به خوبی پاسخ می‌دهند و در زمان کمی خود را با شرایط سخت وفق می‌دهند.

برنامه اقتصادی

یک مسئله مهم در مسیر کسب موفقیت، تدوین یک برنامه اقتصادی دقیق، عملی و کاربردی است. برنامه اقتصادی علاوه بر اینکه به مدیران یادآوری می‌کند که کجا و چگونه باید سرمایه‌شان را هزینه کنند، روش‌هایی برای اندازه گیری پیشرفت یا کمبودها نیز ارائه می‌دهد. یک برنامه اقتصادی خوب، سنگ بنای یک طرح تجاری عالی است.

ساده‌سازی فرآیندهای کسب و کار

یکی دیگر از ویژگی‌های پرتکرار بین کسب و کارهای موفق، ساده سازی فرآیندهای کسب و کار است. ما این کار را “ایجاد قابلیت پیش‌بینی” می‌نامیم. متاسفانه اهمیت این مورد در بین کسب و کارهای کوچک، کمتر از همه موارد دیگر درک شده است. فرایندهای کسب و کار، نحوه انجام همه کارها در یک تجارت است. هر شرکت فرآیندهایی دارد. برخی به وضوح تعریف شده‌اند و برخی دیگر ضمنی هستند. در اینجا، هدف از ساده‌سازی، افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها، در عین دستیابی به همان نتایج یا نتایج بهتر است. مشاغل موفق نیاز به بهبود مستمر فرآیندهای تجاری خود را به خوبی درک می کنند. کارایی و بهره‌وری بهتر و پاسخگویی سریع‌تر به تغییرات بازار، ضمن ارائه بهترین خدمات به مشتریان، مهم‌ترین نتایج ساده‌سازی فرآیندهای تجاری است.

تکنولوژی

تکنولوژِی امری بسیار مهم در افزایش سرعت و دقت یک کسب و کار است، اما برای آن که کارایی لازم را داشته باشد نیازی نیست که خیلی پیچیده یا پرهزینه باشد. تکنولوژی موثر احتمالاً مهم‌ترین عامل ایجاد ویژگی های استراتژی موفق ویژگی های استراتژی موفق تغییر در یک شرکت موفق است.

بازاریابی

تلاش‌های موثر بازاریابی در یک محیط فروش منحصر به فرد، شکل‌های مختلفی دارد. به عنوان مثال، شرکت‌هایی با مدل تجاری کسب و کار با مصرف کننده (B2C)، نیازهای بازاریابی کاملاً متفاوتی نسبت به شرکت‌هایی با مدل تجاری کسب و کار با کسب و کار (B2B) دارند. درک نیازهای مشتریان و این که چگونه محصولات و خدمات شما این نیاز را برطرف می‌کنند، می‌تواند به شما کمک کند تا بهترین روش بازاریابی برای محصولاتتان را پیدا کنید. دانستن این مسئله برای کسب موفقیت در تجارت امری بسیار مهم است.

رویکرد هر شرکت در مقوله فروش متفاوت است. برخی از آن‌ها به ایجاد همکاری استراتژیک با دیگران تمایل دارند. برخی دیگر با تبلیغات مستقیم، تماس‌‌های تلفنی، شبکه‌های اجتماعی و سایر روش‌های ارتباط مستقیم با مشتری، به استقبال بازار می‌روند. رویکرد فروشی که یک شرکت استفاده می‌کند، معمولاً با برنامه بازاریابی آن تعریف می شود. مدیران موفق می‌دانند که فروش، فرایندی است قابل اندازه گیری و بهبود؛ مانند همه فرایندهای تجاری دیگر. آن‌ها همیشه در مورد میزان اهمیت یک فرآیند فروش ثابت، قابل اندازه‌گیری و تکرار این فرآیندهای موثر صحبت می کنند و مربیان فروش حرفه‌ای، با انعطاف پذیری بالا در سفارشی‌سازی فرآیند آموزش با محیط فروش سازمان را در این مقوله درگیر می‌کنند تا به ایجاد ثبات در روند فروش خود کمک کنند.

آموزش

از آن جا که ما در دنیایی با تغییرات مداوم زندگی می‌کنیم، اجرای فرآیند آموزشی مداوم بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. برای بسیاری از مدیران موفق، سرمایه گذاری در امر آموزش، یکی از عوامل اصلی موفقیت است. با این حال، برای کسب موفقیت از راه آموزش، باید یک ارتباط مستقیم بین طرح تجاری و چگونگی ضمانت از اجرای موفقیت آمیز این طرح از طریق آموزش بیشتر نیروها وجود داشته باشد.

تیم مشاوران

مدیران موفق می‌دانند که امکان ندارد در جریان همه امور مربوط به کار باشند و به دنبال مشاورانی می‌روند که بشود در این مسیر به آن‌ها اعتماد کرد. آن‌ها معمولاً ترجیح می‌دهند هزینه این مشاوره را بپردازند؛ زیرا آنها به دنبال شخصی هستند که آن‌ها را به چالش بکشد، آنها را مسئول بداند، از آن‌ها سوالات مهم و کلیدی بپرسد و آن‌ها را به کسانی معرفی کند که در صورت لزوم می‌توانند به کسب و کارشان کمک کنند.

تعادل در زندگی و کار

مدیران موفق می‌دانند که هر شخص در هر روز، فقط 1440 دقیقه وقت دارد و اینکه چگونه زمان را مدیریت کند به طور مستقیم بر نقش او در توسعه کسب و کارش تاثیر می‌گذارد. کارآفرینان باهوش، زندگی اجتماعی خود را با موفقیت در زندگی تجاری خود ادغام می کنند. مشتری‌ها تبدیل به دوست می‌شوند و همکاران مانند خانواده می‌شوند. این کارآفرینان زندگی خود را حول تجارت خود بنا می کنند و تشخیص تفاوت بین زندگی اجتماعی و زندگی تجاری آن‌ها تقریباً غیرممکن است.

سخن پایانی

کسب موفقیت برای یک کسب و کار نوپا و کوچک مسیر سخت و ناهمواری برای مدیران و کارمندان دارد. چالش‌هایی که اگر از قبل برای آن‌ها آماده نشده باشید، می‌توانند در یک لحظه شما را وارد مسیری پر فراز و نشیب و وقت‌گیر کند. دقت کردن به جزئیاتی که در این مقاله ذکر کردیم می‌تواند کمک شایانی به هموارتر شدن این مسیر کند.

تریدر موفق چه ویژگی هایی دارد؟

تریدر موفق چه ویژگی هایی دارد؟

خرید و فروش ارزهای دیجیتال را اصطلاحا ترید میگویند. ترید به معنای مشارکت فعال در بازارهای مالی و نشان دهنده استراتژی خرید است. تبدیل شدن به تریدر موفق ترفند و میانبری ندارد. موفقیت به توانایی تریدر در طول زمان بستگی دارد و تجربه و آموزش تنها راه موفقیت در بازارهای مالی هستند. تریدر موفق چه ویژگی هایی دارد؟ اگر وارد دنیای ارزهای دیجیتال شوید و بخواهید از این بازار سود کسب کنید باید چه کارهایی را انجام دهید و چه کارهایی انجام ندهید تا موفق شوید. در این مقاله ما شش ویژگی تریدرهای موفق را برای شما بیان می کنیم. اگر قصد دارید به تریدر موفق تبدیل شوید با ما همراه باشید.

ویژگی های یک تریدر موفق

نظم و انضباط

نظم و انضباط یک ویژگی کلیدی است که هر معامله گر به آن نیاز دارد. شما می توانید هزاران سهام مختلف را در هر ثانیه از روز معامله کنید، اما تعداد بسیار کمی از این ثانیه ها فرصت های معاملاتی عالی را فراهم می کنند.

صبر با نظم و انضباط مرتبط است.

معاملات روزانه نیاز به صبر زیادی دارد.

زمانی که معامله‌گری در زمان‌های نامناسب وارد بازار می‌شود یا از آن خارج می‌شود، اغلب می‌گویند صبر من تمام شده است.

آنها به اندازه کافی صبور نیستند تا منتظر ورود و خروج عالی باشند.

این ویژگی با نظم و انضباط همراه است و شما باید تا زمانی که فراخوانی برای عمل وجود دارد صبور باشید.

پس، باید نظم و انضباط کافی برای اقدام بدون تردید داشته باشید.

معامله گران برای ورود و خروج در نقطه ایده آل به صبر نیاز دارند و هرگاه نقطه ایده آل فرا رسید به سرعت عمل نیاز دارید.

بین دوره‌های طولانی صبر، و به دنبال آن سرعت عمل یک الاکلنگ ثابت وجود دارد.

سازگاری

شما هرگز دو روز معاملاتی مشابه را مشاهده نخواهید کرد.

معامله‌گران موفق استراتژی‌های خود را در انواع شرایط بازار پیاده‌سازی می‌کنند و می‌دانند که چه زمانی نباید از استراتژی‌های خود استفاده کنند.

این نیاز به تغییرات سریع نیاز به انعطاف ذهنی دارد.

یک معامله گر باید بتواند به عملکرد قیمت هر روز نگاه کند و بر اساس شرایط موجود در آن روز بهترین راه برای اجرای یا عدم اجرای استراتژی های خود را تعیین کند.

معامله‌گران باید بتوانند استراتژی‌های خود را در پیاده‌سازی کنند و بدانند چه زمانی باید از آن دور بمانند.

عدم انطباق با شرایط فعلی بازار اغلب منجر به کاهش سریع سرمایه می شود.

سرسختی ذهنی

این ویژگی را می توان پوست کلفت بودن در نظر بگیرید.

بازار دائماً معاملات زیان ده را به سمت شما می اندازد و شما باید به عقب برگردید.

هر بار که یک معامله را از دست می دهید یا استراتژی شما خلاف انتظار شما نتیجه می دهد دلسرد می شوید.

بهتر است بدانید که معاملات ضررده ثابت هستند، پس دلسرد نشوید و به استراتژی خود ایمان داشته باشید.

تفاوت بین یک معامله گر موفق و یک معامله گر ناموفق در این است که اکثر معامله گران ناموفق بیشتر از موفق ها سود کسب می کنند.

شاید برای شما جالب باشد که بدانید معامله گران موفق سودی زیادی کسب نمیکنند اما سودشان مداوم است اما ناموفق ها سودهای هیجانی کسب میکنند و تداومی ندارد.

اگر شما راه را درست طی کنید موفقیت شما بیشتر از شکست های شما می شود.

به عنوان مثال ممکن است شما فقط در 30% یا 40% از معاملات خود موفق شوید و معامله گران دیگر ممکن است 60% یا 70% از معاملات خود را برنده شوند اما برد آنها فقط کمی بیشتر از باخت آنها می باشد.

در هر صورت، معاملات زیانده اتفاق می افتد.

با وجود ضررها، سود روزانه همچنان می تواند رخ دهد، اما تنها در صورتی که معاملات زیانده شما را دلسرد نکند.

اگر از دست دادن معاملات باعث از دست دادن تمرکز شما شود، به احتمال زیاد ترید بعدی را از دست می دهید که می تواند سوده باشد.

یک معامله گر باید در برابر رگبار مداوم مشت های بازار مقاومت کند.

ضرر بخشی از واقعیت معاملات است، اما نحوه عمل ما پس از چند معامله سخت درک عمیقی از بازار برای ما ایجاد می کند.

استقلال

در نهایت، معامله‌گران باید احساس استقلال کنند و دیگر به دیگران تکیه نکنند.

اکثر معامله گران مسیر سیگنال دهی را انتخاب می کنند زیرا آن را سودآورترین راه می دانند.

هنگامی که یک روش معاملاتی دارید که برای شما مناسب است، به نظرات دیگران اهمیت ندهید.

شما کاری را انجام می دهید که برای شما مفید است.

شاید سرویسی که سیگنال ها ارائه میدهند روزی از بین برود و شما دیگر نمیدانید چگونه معامله کنید زیرا به شدت به شخص دیگری متکی بوده اید.

اگر استقلال خود را توسعه دهید و مسئولیت ترید ،سود و زیان خود را به عهده بگیرید، در ادامه راه با این مشکلات مواجه نخواهید شد.

تجارت آینده نگر

معامله گران روز نمی توانند در گذشته گیر کنند.

در حالی که آنها از داده های گذشته برای کمک به تصمیم گیری در مورد معاملات استفاده می کنند، باید بتوانند این دانش را در زمان واقعی به کار گیرند.

مانند استادان شطرنج، معامله گران همیشه در حال برنامه ریزی برای حرکات بعدی خود هستند و بر اساس آنچه حریف خود (بازار) انجام می دهد، محاسبه می کنند که چه کاری انجام خواهند داد.

همانطور که در بخش سازگاری بحث شد، بازارها ثابت نیستند .

ما نمی توانیم بگوییم که در مدت پنج دقیقه با قیمت مشخصی خرید خواهیم کرد و سپس تمام اطلاعات قیمتی را که در این پنج دقیقه رخ می دهد نادیده بگیریم.

معامله گران روزانه به طور مداوم بر اساس اطلاعات قیمت جدیدی که هر ثانیه دریافت می کنند، اقدام بعدی خود را برنامه ریزی می کنند.

آن‌ها سناریوهای مختلفی را در نظر می‌گیرند که می‌توانند اجرا شوند، و سپس برنامه‌ریزی می‌کنند که چگونه برنامه معاملاتی خود را اجرا کنند.

با خودتان صحبت کنید که چه اتفاقی باید بیفتد تا وارد یک معامله شوید.

صحبت با خود شما را بر روی قیمت متمرکز نگه می دارد و همچنین استراتژی خود را در ذهنتان تکرار می کند.

همانطور که یک معامله نزدیک می شود، در نظر بگیرید که چه اتفاقی می تواند بیفتد در حالی که در معامله هستید (حرکت نمی کند، زیاد یا کم حرکت می کند، به سرعت به نفع یا علیه شما حرکت می کند، به آرامی به نفع یا علیه شما حرکت می کند)، و این که چگونه بر روانشناسی و روان شما تأثیر می گذارد.

کارهایی را که در هر سناریو انجام خواهید داد را مرور کنید تا بتوانید به سرعت در حال تغییر شرایط بازار باشید.

این تفکر آینده است و با تمرین می تواند تقریباً آنی شود.

معامله گران آینده نگر می دانند که چه کاری انجام خواهند داد، مهم نیست چه اتفاقی بیفتد.

این به آنها اجازه می دهد که قاطعانه و بدون تردید عمل کنند.

مجموعه ای تعریف شده از پروتکل ها برای استفاده در رویدادهای نادر اما اجتناب ناپذیر داشته باشید.

تفکر رو به جلو در ابتدا نیاز به تمرین دارد و انرژی ذهنی زیادی مصرف می کند، اما هر چه بیشتر آن را تمرین کنید، سریعتر و آسان تر می شود.

همیارکریپتو در دوره های آموزشی کریپتو استارتر و کریپتو جم مفاهیم مقدماتی و فوت وفن های معامله گری را آموزش می دهد. با شرکت در کلاس های آموزشی می توانید به تریدر موفق تبدیل شوید، زیرا اساتید ما در کنار تدریس ثمره سال ها هزینه و تلاش خود در این حوزه را در اختیار شما قرار می دهند. نقطه مثبت دوره های آموزشی همیار کریپتو پشتیبانی مستقیم اساتید می باشد و شما میتوانید به طور مستقیم سوالات خود را از اساتید بپرسید.

تریدر موفق

تفاوت ترید های موفق و ناموفق

ترید ناموفق

  • تردیدهایش پیش‌بینی نشده
  • با خیزش احساسات ترید می‌کند
  • قوانین ترید را به کار نمی گیرد
  • حد ضرر تعیین نمی‌کند
  • در انجام ترید تردید دارد
  • با تمرکز روی خودتان ترید میکند
  • مدیریت ریسک ندارد
  • به یک سیستم معاملاتی نمی چسبد
  • استراتژی معاملاتی ندارد
  • ترسو و طماع است
  • به خود اطمینان ندارد
  • مدیریت پول ندارد

تریدر موفق

ترید موفق

  • طبق برنامه ترید می‌کند
  • در لحظه مناسب ترید انجام می دهد
  • مطابق قوانین ترید می‌کند
  • بدون احساس و هیجان ترید می کند
  • منتظر فرصت های خوب می ماند
  • همیشه روی بازار تمرکز دارد
  • استراتژی های تست شده به کار می گیرد
  • حرص و طمع ندارد
  • از پذیرش ضرر و زیان ترس ندارد
  • بر اساس ریسک/بازده ترید می کند
  • همیشه به خوبی آماده است
  • اعتماد به نفس و انضباط دارد

تریدر موفق

تریدر موفق چقدر در روز درآمد دارد؟

دو عامل تعیین کننده این جواب این سوال است.

تعریف ویژگی های استراتژی موفق موفقیت

برخی یک روز را موفقیت آمیز می دانند که پول خود را از دست ندهند، اما برخی تنها یک روز را موفقیت آمیز بدانند که به یک هدف تعیین شده سود برسند.

میزان سرمایه

اگر یک معامله گر روزانه 1 درصد در روز درآمد داشته باشد، اکثر آنها موافق هستند که این یک حرفه معاملاتی روزانه موفق است، اما نشان نمی دهد که آیا معامله گر 1 درصد از 25000 دلار درآمد دارد یا 1 درصد از 250000 دلار.

جمع بندی

به افرادی که در بازار های مالی خرید و فروش انجام دهند، تریدر می گویند. در واقع تریدر فردی است که در هر بازار مالی، یا برای خود یا به نمایندگی از شخص یا مؤسسه دیگری، به خرید و فروش دارایی های مالی مشغول است. در واقع اگر سوال تریدر کیست؟ را به تریدر موفق کیست؟ تبدیل کنیم، آنگاه پاسخ سوال علاوه بر دانش تحلیل بازارهای مالی به سایر حوزه‌ها مثل شناخت بازار، مباحث روانشناسی، مدیریت ریسک و سرمایه و داشتن استراتژی سرمایه‌گذاری مناسب گسترش پیدا می‌کند.

در این مقاله شش ویژگی مهم یک تریدر را بیان کردیم اگر قصد دارید در این حوزه حرفه ای شوید باید این ویژگی ها را داشته باشید. همیارکریپتو به قصد کمک به علاقه مندان این حوزه دوره آموزشی ارز دیجیتال در مشهد را طراحی کرده است. دوره آموزشی از پایه تا پیشرفته و با توجه به نیاز دانش پژوه مطالب آموزش داده می شود. در دوره های آموزشی ارز دیجیتال ما سعی کردیم کلاس های آموزشی را به صورت حضوری در مشهد و غیرحضوری برای افرادی که در شهرهای مختلف حضور دارند یا مشهدی هایی که به هر دلیلی شرایط شرکت در کلاسهای حضوری را ندارند،برگزار می شود.

در مقاله ای تحت عنوان 5 اشتباه مرگبار معامله گری به بررسی اشتباهاتی که یک تریدر می تواند انجام دهد پرداختیم. پیشنهاد می کنیم مقاله را مطالعه کنید تا این اشتباهات را انجام ندهید و ضرری متحمل نشوید.

سوالات متداول

1) ترید چیست؟

ترید یا معامله، یکی از مفاهیم اصلی اقتصادی است که شامل خرید و فروش کالا و خدمات با پرداخت هزینه آن از خریدار به فروشنده یا مبادله‌ کالا یا خدمات بین طرفین معامله است.

2) تریدر کیست؟

تریدر، فردی است که در بازار مالی برای خود یا به نمایندگی از شخص یا موسسه دیگری به خرید و فروش دارایی‌های مالی می‌پردازد که هدفش کسب سود از معاملات است.

3) دی تریدر کیست ؟

تریدر روزانه (Day Trader) به کسی گفته می‌شود که در یک روز وارد معامله خرید یا فروش می‌شود و در همان روز، معامله خود را با کسب سود یا ضرر می‌بندد. بنابراین، دی‌تریدرها از نوسانات روزانه بازار برای کسب درآمد استفاده می‌کنند.

4) سوینگ تریدر کیست؟

سوینگ تریدر (Swing Trader)، تریدری است که معاملات خود را در بازه‌های زمانی بیشتر از یک روزه به سرانجام می‌رساند.، سوینگ تریدرها به دنبال کسب سود از موج‌های صعودی یا نزولی بازار هستند. بنابراین، ممکن است معاملات آن‌ها به مدت چند هفته یا چند ماه نیز ادامه پیدا کند.

5) اسکالپ تریدر کیست ؟

اسکالپ تریدرها (Scalper) کسانی هستند که به دنبال انجام معاملات با تعداد زیاد اما زمان کم هستند. این تریدرها ممکن است معاملات خود را در عرض چند دقیقه باز و بسته کنند. به این نوع از ترید، «معامله با تعداد فرکانس بالا» نیز گفته می‌شود. استراتژی به کار رفته در این روش باید بسیار سریع باشد.

ویژگیهای یک پلتفرم موفق

موفقیت استراتژی پلتفرم

در نوشته‌‌های قبلی سری استراتژی، به ارائه‌ی توضیحات اولیه در مورد پلتفرم ها و استراتژی استفاده از پلتفرم پرداختیم. دیدیم که مفهوم پلتفرم از صنعت خودرو شروع شده و امروز تا صنعت آی تی و خدمات ادامه پیدا کرده است. معمولاً سه عامل اصلی برای موفقیت استراتژی پلتفرم مطرح میشود.

تمرین اول – در یکی از شهرهای بسیار کوچک شمال شرق ایران، مردم در اکثر خانه‌ها سفال‌گری می‌کنند. کسانی که از این شهر عبور می‌کنند به خانه‌ها و بعضی مغازه‌های کوچک سر می‌زنند و سفال‌های زیبا و هنری مردم را خریداری می‌کنند. کارهای هنری مردم بسیار زیبا اما درآمد آنها بسیار کم است. آیا می‌توانید با توجه به فاکتورهای Connectivity و Gravity و Co-Creation پیشنهادی برای رونق کسب و کار مردم این شهر ارائه دهید؟

تمرین دوم- می‌خواهیم در بخشی از شهرمان، فضایی شبیه یک پارکینگ بزرگ را آماده کنیم تا خریداران و فروشندگان خودروهای دست دوم، در آنها خودروهای یکدیگر را ببینند و معامله انجام دهند. این کار هم اکنون هم در بسیاری از نقاط کشور انجام می‌شود. فاصله‌ی بین «پارکینگ» و «پلتفرم» چقدر است؟ اگر شما مالک آن پارکینگ باشید چه کارهایی را برای تبدیل آن به پلتفرم انجام می‌دهید؟

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری استراتژی کسب و کار به شما پیشنهاد می‌کند:

چند مطلب پیشنهادی از متمم:

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم مخففِ محل توسعه مهارتهای من است؛ یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به صفحه‌ی درباره متمم مراجعه کنید.

ما برای هر یک از درس‌های متمم، یک نقشه راه داریم که به یادگیری آن درس کمک می‌کند.

می‌توانید با مراجعه‌ به صفحه‌ نقشه راه یادگیری، عنوان درس‌های مختلف متمم را ببینید.

همچنین می‌توانید دوره MBA متمم را ببینید.

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به چیزی در حدود نصف درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.

پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به کاربر ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۷۴ هزار تومان)، فصلی (۱۹۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۳۴۵ هزار تومان) و یکساله (۵۸۵ هزار تومان) بخرید.

برای اطلاعات بیشتر لطفاً به صفحه‌ی ثبت نام مراجعه کنید.

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

۴۰ نظر برای ویژگیهای یک پلتفرم موفق

پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

نویسنده‌ی دیدگاه : مهرداد میر

اگر در تمرین اول هدف افزایش فروش افراد محلی با استفاده از یک پلتفرم می باشد باید این چنین بیان کرد.

بهتر است مثلا هر 5 نفر از این افراد با یکدیگر متحد شوند و یک فروشگاه بزرگتر را ایجاد کنند و با این کار تنوع محصولات را بالاتر ببرند، اما به دلیل پلتفرم بودن باید برای ساخت محصولات یک سری الگوهایی را برنامه ریزی کنند تا از لحاظ کیفیت محصولات یکدست باشند.

همچنین با ساخت نوعی امضاء می توانند پلتفرم خودشان را تبدیل به نوعی برند کنند که ارزش بیشتری را به استفاده کننده و خریدار منتقل نمایند، همچنین در این فضاها می توانند در همین ظروف نوشیدنی های محلی را به گردشگران بفروشند تا حس بهتری برای خرید به گردشگران منتقل شود. البته بیش از این هم می توان نوشت اما فکر کنم تا این لحظه کافی باشد.

اما برای تمرین دوم و ایجاد یک پلتفرم، ثبت کامل مشخصات هم ماشین به همراه چند تصویر از نماهای مختلف، همچنین شرایطی برای بررسی کیفی خودرو و همچنین مدارک مربوطه می تواند از چند جنبه مفید و یک پلتفرم به حساب بیاید.

اول اینکه هر خریداری که وارد پارکینگ شما خواهد شد با یک بانک کامل و جامع روبرو می شود، دوم اینکه هر فروشنده یک بار تمامی اطلاعات را ارائه می دهد و دیگر درگیری خاصی نخواهد بود و همه طبق یک قانون عمل می کنند.

همچنین پارکینگ شما به عنوان یک برند معتبر که همه زحمت های فروشنده و خریدار را می کاهد شناخته خواهید شد. حتی برای سهولت بیشتر می توان از تکنولوژی استفاده نمود، مانند اپلیکیشن های موبایل که با یک نوتفیکیشن می تواند به هر مشتری اعلام کند که با شرایط شما یک ماشین همین حالا به سیستم اضافه شد.

یا اینکه به فروشنده اعلام کند که همین حالا یک نفر ماشین شما را پسندیده است و .

استراتژی کسب و کار

استراتژی کسب و کار

تمامی مدیران و صاحبان کسب و کار در راستای رسیدن ویژگی های استراتژی موفق به اهداف تجاری خود، به یک مجموعه مشخصی از برنامه‌ها، اقدامات و … نیازمندند، تا بدین وسیله بتوانند در بازار هدف، با وجود رقبای قدرتمند، محصول یا خدمات خود را عرضه کنند. پیروزی، بقا و به درآمد رسیدن در بازارهای رقابتی خواستار طرحی است تا مدیران با استفاده از منابع موجود، تصمیمات خود را برای دستیابی به اهداف سازمان عملی کنند. این طرح به عنوان استراتژی کسب و کار شناخته می شود.

داشتن استراتژی کسب و کار برای هر شرکتی در سطوح مختلف، بسیار حیاتی است. چرا که موفقیت هر بیزینسی در گرو تاثیرپذیری از استراتژی تدوین شده آن کسب و کار است.

استراتژی کسب و کار چیست؟

یک استراتژی کسب و کار؛ خلاصه ای از اقدامات و تصمیماتی است که یک کسب و کار قصد دارد برای رسیدن به اهداف تجاری خود اتخاذ کند. در واقع ….

  • یک استراتژی کسب ویژگی های استراتژی موفق و کار؛ مشخص می کند که سازمان برای رسیدن به اهداف خود چه کاری باید انجام دهد، تا بتواند روند تصمیم گیری برای استخدام و تخصیص منابع را هدایت کند.
  • یک استراتژی کسب و کار؛ به بخش های مختلف یک سازمان کمک می‌کند تا هماهنگ با هم کار کنند، و اطمینان حاصل شود که تصمیمات دپارتمان از تمامی جهات، شرکت و سازمان را پشتیبانی می‎کند.
  • یک استراتژی کسب و کار؛ برنامه‌های عملیاتی را برای دستیابی به چشم انداز و تعیین اهداف یک سازمان مشخص می کند و فرایندهای تصمیم گیری را برای بهبود ثبات مالی شرکت در یک بازار رقابتی هدایت می کند.

چرا داشتن استراتژی کسب و کار مهم است؟

دلایل مختلفی برای مهم بودن استراتژی کسب و کار در سازمان ها وجود دارد، از جمله:

  • برنامه ریزی: یک استراتژی کسب و کار به شما کمک می کند گام های اساسی را که برای رسیدن به اهداف تجاری خود برمی دارید، شناسایی کنید.
  • نقاط قوت و ضعف: روند ایجاد استراتژی کسب و کار به شما امکان می دهد نقاط قوت و ضعف شرکت خود را شناسایی و ارزیابی کنید، استراتژی ایجاد کنید که از نقاط قوت شما بهره ببرد و نقاط ضعف شما را برطرف یا از بین ببرد.
  • کارآیی: یک استراتژی کسب ویژگی های استراتژی موفق و کار به شما امکان می دهد به طور موثری منابعی را برای فعالیت های تجاری خود اختصاص دهید، که به طور خودکار باعث کارآیی شما می شود.
  • کنترل: یک استراتژی کسب و کار به شما امکان کنترل بیشتر فعالیت هایی را که برای رسیدن به اهداف سازمانی خود انجام می دهید را می دهد، و به راحتی می توانید ارزیابی کنید که آیا فعالیت‌ها شما را به اهداف ویژگی های استراتژی موفق تان نزدیک می کند یا خیر.
  • مزیت رقابتی: با شناسایی یک برنامه مشخص برای دستیابی به اهداف خود، می توانید بر استفاده از نقاط قوت خود تمرکز کنید و از آنها به عنوان یک مزیت رقابتی استفاده کنید که شرکت شما را منحصر به فرد کند.

وجود یک استراتژی، مهم‌ترین عامل در موفقیت هر کسب و کاری بحساب می‌آید . و از آنجایی که، نقاط قوت و ضعف شرکت را منعکس می کند، می تواند به تهدیدها و فرصت های موجود در بازار پاسخ دهد. به همین دلیل است که

استراتژی را به فانوس دریایی برای مدیریت تشبیه می کنند.

استراتژی ، فانوس دریایی مدیریت

برای روشن‌تر شدن این نکته، فرض کنیم یک کسب و کار، استراتژی چگونگی رقابت در بازار را نداشته باشد:
فقدان چنین برنامه ای منجر به اقدامات بی نظمی در هر بخش از سازمان می شود و کارایی سازمان را به ویژگی های استراتژی موفق طور کلی محدود می کند. این عدم انسجام معمولا منجر به از دست دادن قدرت رقابتی می شود که در بازار قطعا از جانب رقبا برای ضربه زدن به کسب و کار مورد سوءاستفاده قرار خواهد گرفت.

تفاوت بین استراتژی و تاکتیک در چیست؟

قبل از اینکه به جزئیات ساختن یک استراتژی بپردازیم، درک تفاوت یک استراتژی با یک تاکتیک بسیار حیاتی است. خوب است بدانید؛ در حالی که هر دو واژه اغلب به جای یکدیگر استفاده می شود، اما آنها دو چیز کاملا متفاوت هستند:

تفاوت تاکتیک و استراتژی

استراتژی، به اهداف بلند مدت سازمان و چگونگی رسیدن به آن اشاره دارد. به عبارت دیگر، مسیر دستیابی به چشم انداز را نشان می دهد.
تاکتیک، به اقدامات خاص انجام شده برای رسیدن به اهداف تعیین شده مطابق با استراتژی اشاره دارد.
به عنوان مثال، استراتژی شرکت A ممکن است تبدیل شدن به ارزان ترین ارائه دهنده در بازار تلفن‌های هوشمند باشد. بنابراین، مدیران آنها نیاز به مذاکره با تامین کنندگان دارند تا هزینه اجزای الکترونیکی مورد استفاده در تولید را کاهش دهند. این یک تاکتیک برای رسیدن به استراتژی تعیین شده است.

سطوح استراتژی های تجاری

از استراتژی‌ها به طور معمول در سه سطح استفاده می شود: سطح شرکتی، تجاری و عملکردی .

هر سه سطح چارچوب استراتژیک یک سازمان را تشکیل می دهند:

استراتژی در سطح شرکت:

استراتژی ها در سطح شرکت برنامه های استراتژیک مدیریت عالی یک سازمان است، که بیانیه ماموریت و چشم انداز را تشکیل می دهند و تأثیر اساسی در عملکرد بلند مدت شرکت دارند. در این استراتژی تصمیمات پیرامون رشد، خرید، متنوع سازی و سرمایه گذاری‌ها است.

اصول بازاریابی محتوا: ویژگی های بازاریابی محتوایی موفق

اصول بازاریابی محتوا: ویژگی های بازاریابی محتوایی موفق

وقتی از بازاریابی محتوایی و تولید محتوای مؤثر و معتبر صحبت می کنیم، احتمالاً تصور خواهید کرد که این یک روش بسیار کند و دیر بازده است که نمی تواند کارایی لازم را در مدت زمان اندک برای شما به ارمغان داشته باشد. در گام بعدی احتمالاً سری به گوگل زده و محتوای کلیدی خود را در آن سرچ می کنید. این می تواند بسیار غم انگیز و نا امید کننده برای شما باشد. کسانی هستند که در صدر این لیست قرار گرفته اند و پس از سال ها تلاش اکنون رسیدن به آنها غیر قابل ممکن است. خوب حالا چه می کنید؟ آیا برای همیشه بازاریابی محتوایی را کنار می گذارید و ترجیح می دهید از همان روش سنتی برای فروش بیشتر استفاده کنید؟ آیا راهی برای موفقیت برای کسانی که می خواهند تازه با بازاریابی محتوایی شروع کنند وجود دارد؟

خوشبختانه باید بگوییم که پاسخ این سؤال مثبت است. چه شما با بازاریابی محتوایی شروع کنید و چه آن را برای همیشه کنار بگذارید، حتی شرکت هایی بعد از شما به روی کار خواهند آمد که گوی سبقت را از صدر لیست کنونی خواهند ربود و این خاصیت بزرگ و مهم بازاریابی محتوایی است. انفعال در این روش بازاریابی حتی به مدت محدود می تواند یک عقب ماندگی بزرگ را برای هر برندی ایجاد نماید.نکته اینجاست که اگر شما یک استراتژی مدون و مستند برای بازاریابی محتوایی خود داشته و روی اهداف بازاریابی خود تمرکز داشته باشید همچنان در این مسابقه هستید. ترفندهایی وجود دارد که به کار گیری آنها هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت می تواند نتایج ایده آلی را برای شرکت شما ایجاد نماید

ویژگی های بازاریابی محتوایی موفق

یکی از اصلی ترین این ترفندها تمرکز روی اهداف و خریداران بالقوه است. در این متن قرار است با اصول به کارگیری محتوایی مناسب برای جامعه ویژگی های استراتژی موفق هدف تجارت خود آشنا شویم.

تمرکز بازاریابی محتوایی را بر روی مردم بگذارید

مخاطبین هدف اصلی بازاریابی محتوایی هستند

تولید محتوا صرفاً نگارش یک متن روی صفحات وب نیست. این فراتر از یک نگارش ساده و کورکورانه است. اگر تمرکز کامل خو د را روی نگارش متن های جذاب گذاشته و از سایر فاکتورهای بازاریابی محتوا غافل شوید، احتمالاً بسیاری از ترفندهای این بازار جذاب را از دست خواهید داد. در واقع اصل اساسی در اینجاست که شما باید تمرکز اصلی خود را روی مردمی بگذارید که قرار است از طریق تولید محتوا و بازاریابی محتوایی به آنها دسترسی داشته باشید. انتشار مطلب با موضوع مناسب و البته در زمان مناسب تنها جنبه کوچکی از تکنیک های بازاریابی محتوایی است. برای موفقیت واقعی و طولانی مدت شما نیاز خواهید داشت تا روی روابط طولانی مدت خود با مشتریان تمرکز داشته باشید. هدف شما از تولید محتوای مؤثر باید ارائه ارزش های شما و تجارت شما را در بر گرفته و آن را در معرض دید مخاطب خاص شما قرار دهد.

در بازاریابی محتوایی مخاطب خود را از قبل بشناسید

ممکن است استراتژی بازاریابی محتوایی شما چندین هدف را در بر بگیرد، اما از نوشتن یک تولید محتوا هدف واحدی داشته باشید. برای مثال اگر قرار است محتوای شما مخاطب را به سمت خرید یک کتاب الکترونیکی سوق دهد باید محتوایی تولید کنید که مسیر را برای او تسهیل نموده و همه موانع را به راحتی برای او کنار بزنید. پرداختن به مسائل عدیده و اهداف چندگانه در تولید محتوا می تواند تاثیرگذاری آن را برای جامعه هدف شما به شدت کاهش دهد و باعث تضعیف بازاریابی محتوایی شما شود. یک آهنگساز برای خلق یک اثر هنری ابتدا باید ملودی نهایی را در ذهن بپروراند و سپس اقدام به نواختن نت های آن کند وگرنه چیزی را خواهیم شنید که برای همین یک بار برایمان کافی است. تولید محتوای مؤثر نیز باید دارای این ویژگی باشد. بازاریابی محتوایی خود را از قبل برای هدفی خاص که مخاطبین شما می باشند، بنویسید.

استراتژی های بسیار گوناگون و مختلفی برای بازاریابی محتوایی بسط و گسترش داده شده است که انتخاب هر یک از آنها به سلیقه افراد بستگی خواهد داشت. در حال حاضر تقریباً کمی بیشتر از یک دهه از عمر سئو و بازاریابی محتوایی می گذرد. در مراحل اولیه استفاده از این روش بازاریابی مبتنی بر متن نویسندگان بیشتر سعی داشتند که برای ماشین ها (موتورهای جستجو گر) محتوای خود را آماده کنند تا بتوانند سهمی در رده بالاهای این عرصه داشته باشند و مردم و مخاطبین معمولاً در اولویت بعدی قرار می گرفتند. در این نوع از استراتژی بازاریابی محتوایی، رسیدن به رده های بالا در موتورهای جستجوگر با استفاده از چاشنی کلمات کلیدی و کمی هم تاکتیک های ناشایست مانند سئو کلاه سیاه بسیار آسان بود. از این رو محتواهای آن روزگار تبدیل به اهدافی برای دور زدن الگوریتم های گوگل لحاظ می شد و قرار نبود دردی از مردم دوا کند. مردم نیز علاقه ای به خواندن این محتواهای صد من یک غاز نشان نداده و آمارها نشان می داد که درصد بالایی از محتواهای ایجاد شده در این روش بازاریابی محتوایی حتی یک بار هم به طور کامل توسط مخاطبین خوانده نمی شد.

در بازاریابی محتوایی هدف داشته باشید

یکی از نکات مهم بازاریابی محتوایی هدف گذاری است

الگوریتم های گوگل به سمت امتیازدهی به تولید محتوای معتبر تغییر کرده اند. بازاریابی محتوایی معنی دارتر و پرمفهوم تر شده است. در حقیقت حتی برندهایی که به دنبال استفاده از ترفندهای قدیمی دور زدن گوگل هستند توسط این موتور جستجوگر تنبیه شده و رده های بالا را از دست می دهند. اما انسان ها یک عادت بزرگ دارند. آنها همیشه از تغییر گریزانند و ترک عادت برای آنها از جمله سخت ترین کارهای طول عمر بشر بوده است. از این رو هنوز هم آمار مطالعه محتوا توسط مخاطبین رشد چندانی نداشته است. با این حساب هر چند ترفندهای سئو کلاه سیاه بسیار کمتر شده است اما همچنان محتوا نویسان و متصدیان بازاریابی ویژگی های استراتژی موفق ویژگی های استراتژی موفق محتوایی بر اساس تحقیق کلمات کلیدی اقدام به تولید محتوای خود می نمایند.

حال چه کنیم؟

سؤالی که در این مواقع برای متصدیان بازاریابی محتوایی پیش می آید این است که حالا چه کنیم؟ گوگل اصرار روی تولید محتوای معتبر داشته و مردم خیلی هنوز به خواندن آنها تمایل نشان نداده اند. اما ترفندی وجود دارد که می تواند این چالش را تبدیل به یک فرصت عالی برای بازاریابی محتوایی شما نماید. استفاده از تجربیات شخصی و شخصی سازی محتوا نویسی آن هم با هدف مخاطب انسانی می تواند یک معجزه برای فروش شما رقم بزند. این پروسه باعث شده است که مردم کم کم اعتماد خود را نسبت به برندها و مارک های بزرگ قدیمی که هنوز هم از اصول اولیه خود برای تولید محتوای سئو محور کوتاه نیامده و بیشتر برای ماشین ها بازاریابی می کنند، از دست بدهند و به سمت برندهایی بروند که ارتباط عمیق تری با مخاطب برقرار می نمایند. این یک اصل ثابت شده است و می تواند یک خبر عالی برای کسانی باشد که در اول راه بازاریابی محتوایی برای تجارت خود هستند و استفاده از این اصل آنها را به زودی به صدر رده بندی های سئو نزدیک تر خواهد کرد.

یک استراتژی مخاطب محور برای بازاریابی محتوایی تدوین کنید

حال با دانستن اصل مهم بالا چگونه باید این تغییر اساسی را در انتظارات مخاطبین خود پاسخ دهیم؟ در واقع استراتژی بهینه برای این نوع از بازاریابی محتوایی کدام است؟ اولین قدم که اتفاقاً مهم ترین آن نیز است، شناخت کامل مخاطبین است. یک بازاریاب محتوا باید در وهله اول اهداف خود را از تولید محتوا تبیین نماید و قبل از آن نیاز به شناخت این اهداف خواهد داشت. با مخاطبین خود صحبت کنید و از آنها بخواهید که نظرات خود را با شما به اشتراک بگذارند. این روش شناخت آنها را برای شما تسریع خواهد بخشید.

اما مواظب باشید. زیرا معمولاً در یک جامعه هدف افراد خواسته ها و نیازهای بسیار متنوعی دارند. ممکن است برخی از افراد به محتوای آموزشی علاقه داشته باشند. برخی شاید در کوران رقابت با برندهای رقیب خود باشند و هزاران خواسته و میلی که می تواند در بین مخاطبین هدف شما وجود داشته باشد. ایمیل و رسانه های اجتماعی از راهکارهایی هستند که شما می توانید این اطلاعات را از مخاطبین خود دریافت نمایید. از آنها بخواهید که نظر خود را درباره نوع محتوای ایجاد شده از طرف شما به اشتراک بگذارند. این اطلاعات می تواند به شدت سودمند بوده و تحلیل این داده ها دید خوبی از وضع بازار برای شما رقم خواهد زد. برندهای مورد علاقه آنها را بپرسید، از میزان وقت سپری شده آنها در شبکه های اجتماعی مختلف آگاه شوید و از این جور اطلاعات که می تواند بازاریابی محتوایی شما را کاملاً متحول نماید.

برند و نام تجاری خود را گسترش دهید

برند خود را گسترش دهید

قدم بعدی در استراتژی بازاریابی محتوایی برای شما گسترش دادن برند تجارت شما خواهد بود. با شناختی که از مخاطبین خود پیدا کرده اید، مطمئن شوید که خدماتی که ارائه می دهید را در جای دیگری پیدا نخواهند کرد. در سال های اخیر وب سایت ها از محتواهای عمومی پر شده اند و برندها مثل مور و ملخ به دنبال کسب رتبه های بالا در موتورهای جستجوگر هستند. بسیاری از آنها اصلاً درباره نحوه ارائه ارزش های شرکت خود هیچ تصوری ندارند. یک واقعیت تکان دهنده درباره این شرکت ها این است که 70 درصد آنها هیچ استراتژی برای بازاریابی محتوایی خود ندارند و اصلاً ویژگی های استراتژی موفق شاید هم درباره آن چیزی نشنیده باشند.

موفقیت در بازاریابی محتوایی به معنای نشر چند محتوا در بلاگ و پیوند دادن آنها با رسانه های اجتماعی نیست. این آخرین لایه ای که می توان از بازاریابی محتوایی مشاهده کرد و چنین رفتاری تنها برای مدتی بسیار محدود می تواند تأثیر گذاری خود را حفظ نماید. ارائه ارزش ها در تولید محتوای مؤثر است که نام برند شما را برای همیشه ماندگار خواهد کرد. هر محتوایی یک داستانی دارد اما تولید محتوا تنها بیان این داستان نیست.

متمایز و منحصر به فرد باشید

دیجیتال مارکتینگ با سرعت بسیار شگفت آوری در حال گسترش و پیشرفت است. هر روز خبرهای جدیدی از این بازار به گوشمان می رسد. استراتژی های بازاریابی محتوایی روز به روز در حال رشد و توسعه هستند. بازار و اینترنت پر شده از بازاریابی که هیچ چشم اندازی برای آینده نداشته و تنها برای صید چند ماهی قلاب به دریای بیکران انداخته اند. اگر شما می خواهید در دریای پر تلاطم دیجیتال مارکتینگ، متمایز و منحصر به فرد باشید، باید یک صدای منحصر به فرد را توسعه دهید. هر پست و وبلاگی که می نویسید باید قطره ای از اقیانوس بزرگ برند شما باشد. فهمیدن ارزش های شما و آشنایی با داستان برند شما به مخاطب این اجازه را خواهد داد تا در سطح بسیار شخصی تر با شما ارتباط برقرار نماید. این روند در آینده آنها را مستقیم به سمت تولید محتوای شما روانه خواهد ساخت و دیگر تمایلی برای ورود به سایر منابع نخواهند داشت.

شما باید صدای خود را در تولید محتوای مورد استفاده خود در بازاریابی محتوایی بگنجانید. این ها کلماتی هستند که از زبان شما خارج می شوند و هر مخاطبی با مطالعه آن به شما پاسخ خواهد داد. درباره چگونگی صحبت با مشتریان خود در زندگی واقعی فکر کنید و با همین تصور محتوای خود را روی کاغذ بیاورید. اصول زیر را در این راه فراموش نکنید:

  1. در درجه اول محتوای خود را انسانی کنید. از فکر محتوا نویسی برای ماشین خارج شوید.
  2. استفاده از عکس می تواند پیام شما را با صراحت بیشتری به خواننده برساند. البته استفاده از عکس های شخصی، کارمندان و مشتریان تأثیر بیشتری در تولید محتوای مؤثر شما خواهند داشت.
  3. برای هر بخش از محتوای خود نویسندگانی علاقمند به این موضوعات استخدام نموده و از این طریق اعتبار محتوای خود را افزایش دهید.
  4. تجارب موفق خود را تکرار کنید و از آزمایش ایده های خود نترسید. لزوماً نیازی به کپی کردن روش های دیگران ندارید و حتماً نباید استراتژی شما بهترین استراتژی بازار باشد. همه استراتژی های قوی روزی بدون هیچ نام و نشانی بودند.

بر روابط متمرکز شوید، نه بر فروش

ایجاد روابط تجاری با مردم می تواند یک عمر ماندگاری داشته باشد. یک تولید محتوای مؤثر در بازاریابی محتوایی باید این ارتباط را برای شما برقرار نماید. اگر روی یک فروش و یک روز خود برنامه داشته باشید حتی در صورت موفقیت آن را موقتاً در اختیار خواهید داشت. اما تمرکز روی ارتباطات می تواند تا یک عمر مشتریانی ثابت برای شما رقم بزند. هنگامی که قرار باشد تولید محتوای شما در بازاریابی محتوایی تنها به وسیله ای برای فروش تبدیل شود، نه تنها پتانسیل استفاده از روابط طولانی را از دست می دهد، بلکه به مخاطبین شما فشار وارد می نماید تا فوراً فروش را تحت فشار قرار داده و علیه آن جبهه گیری نمایند.

تولید محتوای مؤثر در بازاریابی محتوایی ممکن است برای تاثیرگذاری نیاز به زمان بیشتری داشته باشد اما این تاثیرگذاری قطعاً عمیق و طولانی مدت خواهد بود. محتوای تبلیغاتی بیش از حد روی فروش فشار وارد می آورند. زبان خود را برای تبلیغات تغییر دهید.

جمع بندی و نتیجه گیری

بذری که امروز کاشته می شود، در آینده ای نه چندان دور به بار خواهد نشست. بالا رفتن از شاخه های نازک در کوتاه مدت شما را بر فراز و در بلند مدت شما را به فرود خواهد کشاند و از این رو شما باید برای یک تحول بزرگ در روش بازاریابی محتوایی خود آماده شوید. به کار گیری ترفندهای بالا می تواند یک برگ برنده بزرگ حتی برای کسانی باشد که به تازگی وارد این بازار شده اند، باشد. تمرکز خود را روی اهداف بلند مدت خود معطوف نموده و از شاخ و برگ دادن های بی مورد به تولید محتوای خود بپرهیزید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.