انواع شکاف ها در بازار فارکس:
سه نوع شکاف مختلف وجود دارد که ممکن است در هر بازاری شکل بگیرد.
شکاف گسست
نوع اول شکاف شکاف Breakaway نامیده می شود. با شکافی شکسته ، می تواند نشان دهد روند جدیدی در حال توسعه است. هر زمان که بازار محدود به دامنهها باشد و شکافی خارج از این محدوده شکل بگیرد ، این همان چیزی است که شکاف شکسته نامیده می شود.
استراتژی های تحلیل تکنیکی فارکس
تحلیل تکنیکی مفیدترین ابزار برای یک معامله گر است که می تواند به آن تکیه کند. تحلیل تکنیکی با استفاده از سنجش داده های تاریخی به پیش بینی حرکات قیمت کمک می کند. به عبارت دیگر کمک می کند که بتوان بر اساس اطلاعات موجود در گذشته حدس زد که چه اتفاقی در آینده رخ خواهد داد. اگرچه اکثر معامله گران برای اتخاذ تصمیم نهایی از ترکیب تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می کنند.
قبل از پرداختن به استراتژی های تحلیل تکنیکی یک چیز بیشتر وجود دارد که معامله گران معمولاً آن را انجام می دهند و آن این است که معمولاً دو روش برای انجام تحلیل تکنیکی وجود دارند: روش اوج به کف و روش کف به اوج. روش اوج به کف اساساً در ابتدا یک تحلیل اقتصاد کلان است که سپس بر سهام انفرادی تمرکز دارد. روش کف به اوج بجای توجه به یک چشم انداز اقتصاد کلان، بر سهام انفرادی تمرکز می کند.
استراتژی های تحلیل تکنیکی فارکس
اولین استراتژی مهمی که در هنگام انتخاب یک استراتژی تحلیل تکنیکی فارکس باید به آن توجه کرد عبارت است از اینکه پیروی از یک سیستم واحد همیشه برای انجام یک معاملۀ موفق کافی نیست.
- استراتژی معاملۀ روند فارکس - مانند سایر حیطه ها، روند عبارت است از جهتی که بازار در آن حرکت می کند. بازار مبادلات ارزهای خارجی (فارکس) در یک خط مستقیم حرکت نمیکند بلکه از امواجی تشکیل شده است که اوج ها و فرودها یا قعر ها و قله هایی دارند.
- استراتژی معاملۀ حرکت افقی فارکس - معمولاً مربوط به زمانی می شود که هیچ جهتی در بازار وجود ندارد و نمی توان روندی در بازار مشاهده کرد. از این استراتژی در هر زمانی می توان استفاده کرد اما مؤثرترین زمان برای استفاده از آن زمانی است که بازار هیچ روندی (صعودی یا نزولی) ندارد. ضمن اینکه چندین نوع روند افقی وجود دارند که ممکن است این استراتژی را شکل دهند. آنها عبارتند از:
- روند افقی مستطیل شکل - قیمت یک سهام درون یک روند بسته معامله می شود که سطوح مقاومت و حمایت در آن موازی یکدیگر هستند و شکلی مانند یک مستطیل ایجاد شده است. این مدل مزیت ها و معایبی دارد:
مزیت ها - روندهای افقی مستطیل شکل دوره ای از تثبت قیمت ها را نشان می دهند که چهارچوب زمانی کوتاه تری در مقایسه با سایر انواع روندهای افقی دارند و فرصت های معاملاتی سریع تری را در اختیار قرار می دهند.
روند افقی مورب - قیمت درون یک کانال روند شیب دار، ریزش و رشد دارد. این نوع کانال می تواند مستطیل شکل یا وسیع یا باریک باشد. این مدل نیز دارای مزیت ها و معایبی است:
مزیت ها - گریز قیمت در روندهای مورب در جهت مخالف حرکت روند رخ می دهد که به معامله گران قدرت پیش بینی گریزها و کسب سود از آنها را می دهد.
معایب - اگرچه در روندهای افقی مورب، گریزهای قیمت نسبتاً سریع رخ می دهند اما گاهی اوقات ماه ها یا سال ها طول می کشد که رخ دهند که کار را برای معامله گران دربارۀ پیش بینی زمان دقیق وقوع گریز قیمت دشوار می کند.
راهنمای استراتژی معاملۀ مقاومت و حمایت - حمایت و مقاومت به نقاطی از قیمت اشاره دارند که سهام در آنها متوقف می شوند و نمی توانند از آنها عبور کنند. از این سطوح معمولاً برای تعیین جهت معامله و قیمتی استفاده می شود که معامله گران می توانند از آن قیمت برای ورود به بازار یا خروج از بازار استفاده کنند. معامله گران برای درک استراتژی معاملۀ حمایت و مقاومت باید با مفهوم یک سطح افقی آشنا باشند.
- سطوح حمایت - پایین ترین قیمتی را نشان می دهد که سهام تمایل دارد در آن معامله شود.
- سطوح مقاومت - بالاترین قیمتی را نشان می دهد که سهام تمایل دارد در آن معامله شود.
از این اصلاحات برای سطوحی از قیمت در نمودار استفاده می شود که مانع حرکت بازار می شوند و اجازه نمی دهند که قیمت در یک جهت از قبل مشخص شده ادامه دهد. خط حمایت تعیین کنندۀ کف های عرضه و تقاضا است. هرگاه قیمت سهام افت کند تقاضا افزایش پیدا می کند و به این ترتیب خط حمایت ایجاد می شود. هنگامی که قیمت سهام رشد کند عرضه افزایش پیدا می کند و به این ترتیب خط مقاومت شکل می گیرد.
به محض تعیین محوطه های حمایت و مقاومت، در واقع سطوحی از قیمت مشخص می شوند که می توانند تعیین کنندۀ زمان ورود به بازار و خروج از بازار باشند. هرگاه قیمت به یک حمایت یا به یک مقاومت برسد دو اتفاق ممکن است دهد. اول اینکه پس از رسیدن به سطح حمایت یا مقاومت، برگردد. دوم اینکه از آنها عبور کند و جهت حرکتش را ادامه دهد تا اینکه به سطح حمایت یا مقاومت بعدی برسد.
استراتژی های معاملۀ نمودارهای فارکس - در تحلیل الگوهای نمودار توسعه پیدا می کنند. تحلیل نمودار فرصت نگاه به داده های تاریخی و روندهای کلی قیمت و تعیین الگوهای مشابه و غیره را به معامله گر می دهد. معامله گر بسته به اطلاعاتی که به آن توجه می کند و اطلاعاتی که در اختیار دارد می تواند راحت ترین نمودار برای تحلیل را انتخاب کند.
چندین نوع مشخص از نمودار وجود دارند که عبارتند از نمودار میله ای، نمودار خطی و نمودار شمعی و نمودار نقطه و شکل. معامله گر با استفاده از الگوهای نمودار تکنیکی می تواند تصمیم های معاملاتی دقیق تری بگیرد:
الگوهای ممتد - الگوی قیمتی است که توقف موقت روند موجود را نشان می دهد.
- پرچم های سه گوش - مشخصۀ اصلی پرچم های سه گوش این است که خطوط روند در دو جهت حرکت می کنند — یکی یک خط روند نزولی خواهد بود و دیگری یک خط روند صعودی خواهد بود. این دو خط روند سرانجام به یکدیگر خواهند رسید و یک سیگنال برای معامله ایجاد می کنند.
- پرچم ها - از دو خط روند موازی تشکیل می شوند که یا افقی هستند یا صعودی هستند یا نزولی هستند. یک پرچم می تواند یک شیب صعودی باشد که یک روند نزولی را متوقف کرده است. یک پرچم می تواند یک شیب نزولی باشد که توقفی را در یک روند صعودی نشان می دهد.
گُوِه ها - از دو خط روند همگرا استفاده می کنند. یک گُوِه از دو خط روند که جهت یکسانی (یا صعودی هستند یا نزولی) دارند تشکیل می شود.
یک گُوِه که دارای زاویۀ نزولی است نشان دهدۀ توقف روند صعودی است و یک گُوِه که دارای زاویۀ صعودی است نشان دهندۀ توقف روند نزولی است. معمولاً در هنگام شکل گیری این الگو، حجم معامله کاهش پیدا می کند که منجر به افزایش شتاب قیمت در بالا یا پایین الگوی گُوِه خواهد شد.
مثلث ها - متداول ترین الگوهای نمودار در میان سایر الگوها در تحلیل تکنیکی هستند زیرا اغلب در ترکیب با سایر الگوها ایجاد می شوند.
سه نوع مثلث وجود دارند: مثلث های متقارن (که زمانی رخ می دهند که دو خط روند به سمت یکدیگر همگرا باشند. این مثلث ها جهت روند را نشان نمی دهند بلکه فقط وقوع گریز قیمت را علامت می دهند)، مثلث های صعودی (که از خط روند فوقانی صاف و خط روند نزولی در حال رشد تشکیل شده اند و احتمال یک گریز قیمت صعودی را نشان می دهند) استراتژی بر اساس گپ و مثلث های نزولی (که دارای یک خط روند نزولی صاف و خط روند فوقانی نزولی هستند که احتمال وقوع یک گریز قیمت را نشان می دهند). این الگوهای روند از چند هفته تا چند ماه دوام دارند.
- الگوهای وارونه - الگوی قیمت که علامت دهندۀ یک تغییر در روند غالب است و به عنوان یک الگوی وارونه شناخته می شود.
- سر و شانه - این الگو می تواند در اوج ها و کف های بازار به عنوان یک مجموعه متشکل از سه نقطه ایجاد شود. یک اوج اولیه به دنبال یک اوج دوم و بزرگ تر ایجاد می شود و سپس اوج سوم که از اولی تقلید می کند.
- جفت قله - زمانی ایجاد می شود که بازار دو تلاش ناموفق برای عبور از یک سطح حمایت یا مقاومت داشته باشد. این الگو مانند الگوی جفت کف است و می تواند یک سیگنال معاملاتی قدرتمند برای وارونگی روند باشد. الگوها زمانی ایجاد می شوند که قیمت سه بار به یک سطح حمایت یا مقاومت برسد و نتواند از آن رد شود.
- گپ ها - زمانی رخ می دهند که یک شکاف و فاصله بین دو دورۀ زمانی معامله رخ دهد و ناشی از یک افزایش شدید یا کاهش شدید در قیمت باشد.
استراتژی معاملۀ حجم فارکس - معاملۀ حجم عبارت است از عدد سهام که در یک زمان معین معامله می شوند. حجم بالاتر، درجۀ بالاتر فشار که به عدد تفاوت ها بستگی دارد، می تواند تعیین کنندۀ شروع یک روند باشد. تحلیل حجم می تواند به درک قدرت رشد و ریزش سهام و بطور کلی بازار کمک کند.
معامله گران برای تعیین آن باید به میله های حجم معامله توجه کنند که در کف نمودار مشخص هستند. هر حرکت قیمت زمانی اهمیت دارد که همراه باشد با افزایش حجم مربوطه + یک حجم ضعیف. همۀ انواع حجم بر معامله تاثیر نمی گذارند، بلکه این حجم بالای پول است که در طی یک روز معامله می شود و بر بازار تاثیر شدید می گذارد.
پس از تصمیم گرفتن برای معامله، چند گام معمولی وجود دارند که باید برداشته شوند.
استراتژی گپ و اسکالپ در بورس | Gap & Scalp
استراتژیهای مختلف معامله اغلب چارچوبهای زمانی مشخصی را هدف قرار میدهند. استراتژی گپ و اسکالپ در بورس دو نوع استراتژی کوتاه مدت هستند که بسیاری از معاملهگران از طریق آنها درآمد کسب میکنند. این دو استراتژی از الگوهای مشخصی برای شناسایی فرصت معاملاتی مناسب در نمودار قیمت استفاده میکنند. اصطلاح گپ به یک وضعیت در نمودار اشاره دارد که شکافی در روند قیمت ایجاد میشود.
استراتژیها نحوههایی از معامله با هدف به دست آوردن سود از تغییرات قابل پیشبینی بازار هستند. معمولا استراتژیهای کوتاه مدت با هدف کسب سود از تغییرات روزانه قیمتها طراحی میشوند. بسیاری از متخصصان بازار و معاملهگران درآمد خود را از طریق این نوع معاملات کوتاه مدت تامین میکنند. استراتژی گپ و اسکالپ در بورس از این نوع استراتژیهای کوتاه مدت هستند که نیاز به تمرکز زیادی روی اطلاعات و دادههای بازار بورس دارند.
استراتژی گپ در بورس
یکی از استراتژیهای محبوب در معاملات بورس استراتژی گپ است. از برخی جهات استراتژی گپ و اسکالپ در بورس شباهتهای زیادی دارند. این استراتژی با شناسایی یک شکاف عمده در قیمت، که باعث ایجاد فاصله بین قیمت بسته شدن روز قبل و قیمت باز شدن روز جدید میشود، شروع میکند. شکاف قیمت معمولا به دلیل تغییرات غیر قابل پیشبینی در ارزش زیرین ایجاد میشوند. برای مثال، اگر مشخص شود سود یک شرکت چند برابر چیزی بوده که پیشبینی میشده، ممکن است روز بعد قیمت سهام شرکت با فاصله زیادی از بسته شدن قیمت روز قبل شروع به کار کند.
به همین ترتیب هم تغییرات ناگهانی ممکن است باعث افت قیمت یک سهام و ایجاد شکاف قیمت رو به پایین شود. برای مثال ممکن است یک شرکت هواپیمایی اجازه سفر به مناطقی از جهان را از دست بدهد، و قیمت سهام آن در روز بعد به این خاطر دچار شکاف رو به پایین شود. استراتژی گپ با شناسایی یک شکاف در نمودار قیمت، یا با پیشبینی این شکاف تعریف میشود. برای مثال ممکن است معاملهگران با تجربه پس از انتشار گزارشی مثبت در مورد یک شرکت، با این پیشبینی که فردا قیمت سهام شرکت شاهد یک شکاف خواهد بود، آن را خریداری کنند.
انواع گپ در بورس
همان طور که پیشتر اشاره شد، گپ شامل هر نوع شکاف در روند منطقی قیمت میشود. به صورت کلی، چهار گروه از گپ یا شکافها قابل شناسایی هستند:
- گپهای قطع کننده (Breakaway gaps): در انتهای یک پترن قیمت روی میدهند و سیگنال شروع یک روند جدید را میدهند.
- گپهای فرسایشی (Exhaustion gaps): اغلب نزدیک به انتهای یک پترن قیمت روی میدهند و سیگنال یک تلاش نهایی برای دستیابی به اوج یا کف تازه را میدهند.
- گپهای معمول (Common gaps): نمیتوانند در پترن قیمت قیمت قرار بگیرند؛ تنها محدودهای را نمایش میدهند که قیمت در آن دچار شکاف شده است.
- گپهای مداوم (Continuation gaps): در میانه یک پترن قیمت روی میدهند و سیگنال یک افزایش خریداران یا فروشندگان با یک باور مشترک در مورد جهت حرکت آتی شرکت را میدهد.
پر شدن شکاف
استراتژی گپ و اسکالپ در بورس هر دو بر اساس شناخت از رفتار بازار توسعه یافتهاند. پترن یا الگوی قیمت یک سهام بر اساس عوامل گوناگونی فعالیت میکند که کارکرد داخلی یا حتی سودآوری شرکت یکی از آنها محسوب میشود. به همین دلیل در بیشتر مواقع، بعد از بروز یک شکاف در قیمت، این شکاف به دلایل زیر پر میشود:
- واکنش احساسی: تحلیلگران به این نتیجه میرسند که رفتار مشتریان با باور مشترک در مورد دارایی زیرین سهام تا حد زیادی احساسی بوده است. این باعث میشود قیمت درگیر یک اصلاح کوچک یا گسترده شود.
- مقاومت تکنیکال: وقتی قیمت به سرعت و ناگهانی افزایش یا کاهش پیدا میکند، در پشت خود هیچ حمایت یا مقاومتی به جا نمیگذارد.
- پترن قیمت: الگوهای قیمت برای شناسایی گپها مورد استفاده قرار گرفته و به معاملهگر میگویند که یک گپ پُر خواهد شد یا نه. گپهای فرسایشی اغلب بیشتر از همه احتمال دارد پر شوند چرا که آنها در انتهای روند روی میدهند.
مثال معامله با استراتژی گپ
برای این که این ایدهها را به هم گره بزنیم، بیایید یک مثال فرضی را در نظر بگیریم. برای مثال از یک استراتژی گپ برای شناسایی ریتریس یا بازگشت قیمت به یک قیمت پیشین میخواهیم استفاده کنیم. قواعدی که لازم است در نظر بگیریم شامل موارد زیر میشود:
- معامله همیشه باید در جهت کلی قیمت انجام شود (نمودارهای ساعتی را نگاه کنید)
- قیمت سهام باید به شکل قابل توجهی بالا یا پایین سطح مقاومت کلیدی در نمودارهای 30 دقیقهای باشد.
- قیمت باید به سطح مقاومت اولیه بازگشت داشته باشد. این نشان میدهد که شکاف پر شده، و قیمتی که به مقاومت قبلی رسیده توانسته حمایت پیدا کند.
- باید یک شمع در نمودار وجود داشته باشد که تدوام قیمت در مسیر شکاف را نشان دهد. این باعث میشود اطمینان حاصل کنید سطح حمایتی همچنان دست نخورده باقی خواهد ماند.
استراتژی اسکالپینگ در بورس
معاملهگران از طریق استراتژی اسکالپینگ سعی میکنند از کوچکترین تغییرات قیمت در بازار سود به دست آورند. برای معامله کردن به سبک اسکالپینگ، معاملهگران باید به یک استراتژی فروش سریع تسلط کامل داشته باشند. در حقیقت سرعت در معامله نقشی بسیار مهم در استراتژی گپ و اسکالپ در بورس دارد. دلیل این موضوع تغییر سریع قیمتها به نحوی است که استراتژی بر اساس گپ دیر جنبیدن ممکن است منجر به از بین رفتن فرصت شود. برای همین بسیاری از معاملهگران باتجربه، از الگوریتم و رباتهای معاملاتی برای انجام معاملات اسکالپینگ استفاده میکنند.
معاملهگرانی که از استراتژی اسکالپ استفاده میکنند از هر معامله سود کمی به دست میآورند. آنها به این دلیل لازم است از ابزارهای تخصصی مانند تریدر و الگوریتمهای معاملاتی استفاده کنند که یک ضرر بزرگ ممکن است باعث استراتژی بر اساس گپ شود تمام سود آنها از بین برود.
اسکالپکنندهها اغلب با فرضیات زیر معامله میکنند:
- کمتر در معرض تغییرات بازار بودن ریسک را کاهش میدهد.
- تغییرات کوچکتر به سادگی قابل شناسایی هستند. و این در حالی است که عدم توازن بزرگی در عرضه و تقاضا برای تغییرات بزرگ قیمت نیاز است. برای مثال، سهامی که 01/0 % تغییر داشته سادهتر از سهامی که 10% تغییر قیمت داشته شناسایی میشود.
- تغییرات کوچکتر بیشتر از تغییرات بزرگ روی میدهند.
انواع اسکالپ
در حال حاضر با توجه به رویکرد معاملهگران اسکالپ، انواع مختلفی از این نوع معامله ایجاد شده است. با ظهور صرافیهای ارز دیجیتال و همچنین کارگزاریهای مختلف سهام آنلاین، یک نوع از استراتژی اسکالپ جدید ایجاد شده که سعی میکند از اختلاف قیمت کالاهای مشابه در بازارهای متفاوت سود ببرد. اگر تا به حال تغییرات قیمت بازار را رصد کرده باشید، متوجه شدهاید که فاصلهای بین اعلام تغییرات قیمت توسط مراجع قیمت متفاوت وجود دارد. این فاصله در صرافیهای ارز دیجیتال نسبت به کارگزاریهای رسمی سهام بیشتر اتفاق میافتد.
یک دسته از معاملهگران اسکالپ جدید سعی میکنند با کمک رباتهای معاملاتی از این فاصله و اختلاف قیمتهای لحظهای سود ببرند. آنها رباتهایی طراحی میکنند که در لحظه با رصد کردن تغییر قیمت معامله انجام میدهند. معامله کردن از این طریق به ابزارهای پیشرفته و همچنین تسلط زیاد روی بازار نیاز دارد. استراتژی گپ و اسکالپ در بورس اغلب به ابزارهای تخصصی نیاز دارد.
روش سنتیتر معامله اسکالپ شامل خرید چندین هزار سهامی است که معاملهگر تصور میکند روند رو به رشدی خواهد داشت. اسکالپکنندگان در این روش چند هزار سهام خریداری میکنند و با اولین حرکت رو به رشد سهام خود را میفروشند. برای این نوع معاملهکردن لازم است سهام مورد نظر نقدشوندگی بالایی داشته باشد.
رویکرد دیگر در معاملهگرانی که از استراتژی اسکالپ استفاده میکنند، خرید سهام و تعریف سیگنالهای خروج یا فروش با ضریب 1:1 ریسک در مقابل پاداش است. در حقیقت این دسته از معاملهگران کوچکترین تغییر مثبت یا منفی را آستانه خروج خود از معامله تعریف میکنند.
استراتژی گپ و اسکالپ در بورس مناسب چه کسانی است؟
این دو استراتژی هر دو چارچوب زمانی کوتاهمدت و اغلب چند ساعته دارند. استراتژی گپ با شناسایی شکافهایی که بین روزهای کاری ایجاد میشود کارکرد مییابد و به همین دلیل میتوان آن را بلند مدتتر از استراتژی اسکالپ در نظر گرفت. معاملهگرانی که از این استراتژی استفاده میکنند تعداد زیادی معامله با سود کم را به یک معامله با سود زیاد ترجیح میدهند.
این روشهای معامله برای افرادی مناسب است که در طول روز میتوانند چندین معامله (صدها معامله) انجام دهند. به این ترتیب میتوان گفت این استراتژیها برای افرادی که قصد امرار معاش از طریق خرید و فروش سهام را دارند مناسب است. استراتژی گپ و اسکالپ در بورس با کمک ابزارهای معاملاتی پیشرفته و توجه به اخبار مرتبط با شرکتها کارایی پیدا میکنند.
سخن پایانی
استراتژی گپ و اسکالپ در بورس دو نوع استراتژی کوتاه مدت هستند که در چارچوب زمانی ساعتی و روزانه شناسایی و عملیاتی میشوند. در روش گپ، معاملهگر روند قیمت را بررسی میکند و شکاف یا گپ را پیدا میکند. اغلب این شکافها به دلیل موجهای احساسی بازار یا تغییر عقاید خریداران شکل میگیرند. به این ترتیب آنها لازم است به زودی اصلاح شده را روند قیمت را وارد جریان جدیدی کنند. معاملهگران با شناسایی این لحظات و با توجه به تجربه و تسلط به بازار، از این شکافها، سود به دست میآورند.
در استراتژی اسکالپ، معاملهگران به جای دنبال کردن شکاف در روند یک قیمت، به اختلاف قیمت یک سهام در کارگزاریهای مختلف توجه میکنند. روشهای مختلفی از معامله به سبک اسکالپ وجود دارد که مشخصه تمام آنها خروج از معامله بعد از کسب اولین درجه از سود است. این معاملهگران در مجموع ترجیح میدهند سود کمی از معاملات برده و در مقابل تعداد زیادی معامله انجام دهند. معامله به سبک اسکالپ در چارچوب زمانی چند ساعتی انجام میشود و در طول روز یک معاملهگر ممکن است بارها یک سهام را خریداری کرده و سپس آن را بفروشد.
نحوه معامله گپ آخر هفته در بازار فارکس
تشکیل گپهای آخر هفته در بازار فارکس اتفاق تقریبا رایجی است. بنابراین باید از ریسک باز نگهداشتن معامله در آخر هفتهها و اثرات احتمالی آن بر حساب معاملاتی خود آگاه باشید. البته باید توجه داشت که وجود این گپها در آخر هفته میتواند یک فرصت معاملاتی مناسب هم باشد. در ادامه راجع به موارد رخداد گپهای قابل معامله و استراتژیهای کاهش ریسک برای نگهداری معاملات در انتهای هفته بحث خواهیم کرد و یک استراتژی معاملاتی را برای نحوه معامله گپها در بازار فارکس ارائه خواهیم داد.
گپ در تحلیل تکنیکال
بهتر است که در ابتدای امر، گپ را بهطور کامل تعریف کنیم. گپ (Gap)، فضایی خالی در نمودار قیمت بوده که در آن بازه هیچ معاملهای صورت نگرفته است. در اغلب بازارهایی که زمان بسته شدن و بازگشایی مشخصی دارند شاهد تشکیل گپها هستیم.
از آنجاییکه معاملات بازار فارکس در طول هفته بهصورت شبانهروزی در حال انجام هستند، گپها اغلب در روز یکشنبه و پس از تعطیلات روز جمعه رخ میدهند. البته توجه داشته باشید که گپها در طول ساعات باز بودن بازار نیز میتوانند تشکیل شوند. چنین گپهایی معمولا بلافاصله پس از انتشار اخبار اقتصادی مهم یا رویدادهای ژئوپلیتیک و غیرمنتظره به وجود میآیند.
گپها میتوانند اطلاعات ارزشمندی در اختیار معاملهگران قرار دهند. برای مثال، گپ صعودی که با انتشار داده اقتصادی در یک جفت ارز تشکیل میشود، به این معناست که هیچ معاملهگری حاضر به فروش در محدوده قیمتی بسته شدن کندل قبل و قیمت بازگشایی کندل جدید نیست. عکس این امر برای گپهای منفی صادق است.
دقت کنید که سنتیمنت مثبت یا منفی به وجود آمده در قیمت ممکن است موقتی باشد. وظیفه ما بهعنوان یک معاملهگر این است که انواع گپها را در بازار شناسایی کرده تا در صورت مشاهده، بهترین واکنش را نسبت به آنها داشته باشیم.
در مباحث تحلیل تکنیکال سه نوع گپ اصلی وجود دارد. گپ شکست، گپ ادامهدهنده و گپ خستگی. مفاهیم متفاوتی در شکلگیری هر یک از این گپها وجود دارد، بنابراین برای شناسایی دقیق باید شرایطی که در آن قرار داریم را درک کنیم.
گپ شکست (breakaway gap) معمولا در ابتدای حرکت روندهای جدید رخ میدهد. یکی از ویژگیهای بارز این نوع گپ، خروج از یک محدوده رنج معاملاتی است. پس از این گپها معمولا حرکات قدرتمندی در چارت شکل میگیرد که منجر به رشد انفجاری قیمت میشود. این گپها بسیار سریع و قوی بوده و برای معامله آنها باید مهارت بالایی داشته باشید.
مثالی از گپ شکست:
گپ ادامهدهنده (continuation gap) نیز بهکرات در بازارهای مالی رخ میدهد. این گپ در روند موجود تشکیل میشود. برخی از تحلیلگران تکنیکال به این نوع گپ، گپ فرار نیز میگویند، درهرصورت مفاهیم یکسان هستند. گپ ادامهدهنده صعودی در روندی شکل میگیرد که حداقل برای مدتی صعودی بوده باشد. همچنین گپ ادامهدهنده نزولی نیز در روندی رخ میدهد که برای مدتی نزولی است.
مثالی از گپ ادامهدهنده:
آخرین نوع گپ، گپ خستگی (exhaustion gap) است. این گپ پس از روندهای طولانی رخ میدهد و همانطور که از نام آن پیداست نشان از اتمام روند دارد. گویی بازار از آخرین توان خود برای حرکت دادن قیمت در جهت روند استفاده میکند.
اما درنهایت این گونه از گپ منجر به تغییر روند خواهد شد. به این دلیل که وقتی تمام معاملهگرانی که موافق روند صعودی هستند وارد بازار شوند، دیگر کسی برای خرید باقی نخواهد ماند و قیمت چارهای جز نزول ندارد. و برعکس، وقتی تمام تریدرهایی که موافق روند نزولی هستند وارد بازار شوند، دیگر کسی برای فروش باقی نخواهد ماند و قیمت چارهای جز صعود ندارد.
مثالی از گپ خستگی:
گپ آخر هفته در بازار فارکس
حال که در مورد گپها و نحوه شکلگیری آنها در نمودار بحث کردیم بیایید با جزئیات بیشتری در مورد تشکیل گپ در بازار فارکس صحبت کنیم. تمرکز ما بیشتر بر گپهایی است که در آخر هفته تشکیل میشوند. هفته معاملاتی از ۷ بعدازظهر یکشنبه شروع شده و تا ۵ بعدازظهر جمعه به زمان استاندارد شرق (EST) ادامه دارد.
همانطور که قبلا هم اشاره شد گپها به دلایل مختلفی تشکیل میشوند. رایجترین علت، معمولا انتشار خبری غیرمنتظره یا رویدادی مهم است که موجب یکطرفه شدن بازار میشود. بهعنوانمثال فرض کنید جلسهای در بالاترین سطح بین رییس جمهور ایالاتمتحده و نخستوزیر انگلستان در مورد وضعیت تجاری آینده این دو کشور برگزار خواهد شد. این جلسه در روز شنبه تشکیل خواهد شد، زمانی که بازارها بسته هستند. اگر نتیجه چنین جلسهای برای جفت ارز GBPUSD پیامدهای مهمی داشته باشد، در روز یکشنبه و با بازگشایی بازارها احتمالا شاهد تشکیل گپ به سمت بالا یا پایین خواهیم بود.
بسیاری از مواقع پیشبینی مقدار واکنش بازار به چنین رویدادهایی در آخر هفته بسیار دشوار است. بنابراین استراتژی معاملاتی بر پایه گپها آنچنانکه باید موقعیتهای دائمی برای معاملهگر فراهم نمیکند. درست است که هرچند وقت یکبار شاهد تشکیل گپ در بازار فارکس هستیم، اما این گپها هیچ مزیت معاملاتی قابلتوجهی به معاملهگر نمیدهند.
در ادامه یک استراتژی برای معامله گپهای آخر هفته را در بازار فارکس ارائه خواهیم داد. این استراتژی به پیشبینی گپها وابسته نیست، بلکه منتظر وقوع آنها مانده و بسته به نحوه شکلگیری به شما پیشنهاد معامله میدهد.
ریسک گپهای آخر هفته
تشکیل گپهای آخر هفته میتواند برای معاملهگرانی که در انتهای هفته معامله باز دارند بسیار خطرناک باشد. اگر کمی فکر کنید علت را متوجه خواهید شد. فرض کنید در آخر هفته روی جفت ارز EURUSD با استاپ ۵۰ پیپی معامله فروش باز دارید. حال یک رویداد مهم که تاثیر مثبتی روی یورو دارد در آخر هفته رخ میدهد، و این جفت ارز در روز یکشنبه بهوقت EST، نسبت به قیمتی که در روز جمعه بازار بسته شد، ۲۰۰ پیپ بالاتر باز میشود.
در این مثال شما بهجای ۵۰ پیپ، ۲۰۰ پیپ متحمل ضرر میشوید. علت این امر عدم اجرا شدن استاپ شما و بازگشایی ناگهانی بازار در ۲۰۰ پیپ بالاتر است. بنابراین به دلیل تشکیل گپ، شما ۴ برابر بیشتر از مقداری که تعیین کردید متحمل ضرر میشوید. اگر ریسک شما در این معامله ۳ درصد بود، اکنون متحمل ریسک ۱۲ درصدی شدهاید. حال نسبت به ریسک بالایی که گپ برای حساب معاملاتی دارد، دید بهتری پیدا کردهاید.
معاملهگران بازار فارکس باید نسبت به این ریسک آگاه بوده و خود را برای آن آماده کنند. درسی که از این مثال میتوان آموخت بسیار ساده است، اگر معامله بازی در آخر هفته دارید همواره برای آن برنامه داشته باشید. یکی از بهترین روشهای کنترل ریسک گپهای آخر هفته کاهش حجم است. برای مثال بجای ریسک کردن به مقدار ۲ درصد از حساب خود، به دلیل باز بودن معامله در آخر هفته، این میزان را به ۱ درصد کاهش دهید.
یک راه دیگر بستن تمام معاملات در انتهای هفته و باز کردن دوباره همان معاملات در شروع هفته است. این روش نسبت به روش قبلی محتاطانهتر بوده، اما باید در آن هزینه کمیسیون نیز پرداخت کنید. این موارد تنها چند نمونه از راههای کاهش ریسک معاملات باز آخر هفته است که با استفاده از آنها میتوانید معاملات خود را به روشی مسئولانه مدیریت کنید.
استراتژی معاملاتی گپ آخر هفته
بر اساس دادههای ۲۰ سال گذشته و پیشتر از آن، نقدشوندهترین جفت ارزهای بازار که شامل EURUSD، GBPUSD، USDJPY میباشند، در حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد مواقع دارای گپ آخر هفته هستند. بهعبارتدیگر در طول یک سال میتوان ۱۰ تا ۱۲ موقعیت معاملاتی بالقوه از این جفت ارزها انتظار داشت.
تا به اینجا از اندازه گپها و کاربرد معاملاتی آنها صحبتی نشده است. بر اساس دادههای تاریخی، حداقل ۷۵ درصد گپهای آخر هفته اندازه بسیار کوچکی داشته و کمتر از ۳۰ پیپ را شامل میشوند. همچنین ۲۵ درصد گپهای آخر هفته اندازه بیش از ۳۰ پیپ دارند.
نکته جالب دیگر این است که در ۲۰ سال گذشته، گپهای کمتر از ۳۰ پیپ اکثر جفت ارزهای اصلی در نهایت بسته میشوند. اما گپهای بیشتر از ۳۰ پیپ تمایل کمتری برای بسته شدن دارند و منجر به حرکت قیمت در جهت تشکیل گپ میشوند.
باید در نظر داشت که گپهایی که در بستر روند و خلاف جهت آن رخ میدهند تمایل بیشتری برای پر شدن دارند. برای مثال فرض کنید در روند صعودی یک گپ نزولی رخ میدهد، این گپ در چند جلسه معاملاتی آینده بهاحتمال زیاد پر خواهد شد. همین امر برای گپ صعودی در یک روند نزولی نیز صادق است. بهصورت شهودی این مساله برای اغلب معاملهگران، منطقی به نظر میرسد، اما هماهنگی واقعیت با این فرض هم مهم میباشد که در این مورد خاص اینگونه است.
حال میتوان یک استراتژی معاملاتی بر اساس گپها و بر پایه دلایل منطقی ساخت. این استراتژی را میتوان در بازار نقدی فارکس یا بازار آتی ارز در جفتهای اصلی فارکس اجرا کرد و تایم فریم مطلوب برای اجرای آن ۱۵ دقیقه است.
در اینجا قوانین ورود و مدیریت معاملات خرید را که بر اساس گپ آخر هفته صورت میگیرند، بررسی میکنیم.
- قیمت باید بالاتر از میانگین متحرک ساده ۲۰۰ روزه باشد.
- گپ آخر هفته در نمودار قیمت تشکیل شده باشد و اندازه آن بیشتر از ۲۰ پیپ و کمتر از ۴۰ پیپ باشد.
- در روز یکشنبه با بازگشایی بازار وارد معامله خرید شوید.
- استاپ خود را بهاندازه گپ در زیر قیمت خرید قرار دهید.
- هدف قیمتی هم یک پیپ زیر قیمتی باشد که در روز جمعه بازار بسته شد.
قوانین ورود و مدیریت معاملات فروش که بر اساس گپ آخر هفته صورت میگیرند:
- قیمت باید زیر میانگین متحرک ساده ۲۰۰ روزه باشد.
- گپ آخر هفته در نمودار قیمت تشکیل شده باشد و اندازه آن بیشتر از ۲۰ پیپ و کمتر از ۴۰ پیپ باشد.
- در روز یکشنبه با بازگشایی بازار وارد معامله فروش شوید.
- استاپ خود را بهاندازه گپ در بالای قیمت فروش قرار دهید.
- هدف قیمتی هم یک پیپ بالای قیمتی باشد که در روز جمعه بازار بسته شد.
معامله گپ آخر هفته در جفت ارز EURUSD
حال به سراغ نمونهای واقعی از نحوه بهکارگیری استراتژی ذکر شده میرویم. در نمودار زیر قیمت جفت ارز EURUSD در تایم فریم ۱۵ دقیقه را مشاهده میکنید.
با بررسی قیمت میتوان دریافت که بهصورت کلی قیمت در حال افزایش است، هرچند روند صعودی چندان واضح نیست اما وجود دارد. با توجه به میانگین متحرک ۲۰۰ روزه مشاهده میکنید که قیمت همواره بالای آن است، پس روند این جفت ارز صعودی است.
پس از حرکت قیمت در یک محدوده رنج، ناگهان یک گپ نزولی رخ میدهد. این گپ نزولی که در روندی صعودی رخ داده با استراتژی معاملاتی ما سازگار بوده و فرصتی برای معامله است. اندازه این گپ ۲۴ پیپ است، پس در محدوده ۲۰ تا ۴۰ پیپی ما قرار دارد. بهمحض باز شدن بازار در روز یکشنبه ما باید وارد معامله خرید شویم. استاپ باید بهاندازه خود گپ باشد، یعنی ۲۴ پیپ زیر قیمت ورود. این قیمت با خطچین مشکیرنگ در نمودار نشان داده شده است.
هدف این معامله هم باید ۱ پیپ کمتر از قیمت پایانی روز جمعه باشد، این سطح با خطچین سبزرنگ در نمودار مشخص شده است. توجه کنید که بلافاصله پس از تشکیل گپ قیمت در ابتدا خودش را تثبیت کرده و سپس با افزایش تقاضا بالا میرود تا درنهایت به قیمت پایانی روز جمعه برسد.
بلافاصله پس از رسیدن قیمت به هدف معامله، گپ پر شده و معامله با سود بسته میشود. نکته جالبتوجه، افزایش عرضه و در نتیجه کاهش قیمت بهمحض پر شدن گپ است. این اتفاق در اکثر مواقع رخ میدهد و قیمت پایانی روز جمعه بهعنوان مقاومتی مهم عمل خواهد کرد. قیمت پایانی روز جمعه در گپهای صعودی نیز بهعنوان حمایتی مهم عمل میکند.
در خاتمه
گپ آخر هفته پدیدهای جالب است که در بازار فارکس و سایر بازارهای مالی بهکرات اتفاق میافتد. گپهای آخر هفته در بازار فارکس میتوانند دید خوبی از شرایط موجود بازار را به معاملهگران بدهند. معاملهگران باید از رویدادهای پر ریسک انتهای هفته که میتوانند بر معاملاتشان تاثیر منفی بگذارد، آگاه و برای آن آماده باشند.
گپهای آخر هفته علاوه بر اهمیت ریسک محوری که دارند میتوانند از دید موقعیت معاملاتی هم مورد توجه قرار گیرند. هرچند تعداد این گپها در حال حاضر چندان زیاد نیست اما در صورت مشاهده، میتوانند معاملات کوتاهمدت سوددهی برای ما به همراه داشته باشند.
جهت پیگیری اخبار، مقالات آموزشی و تحلیلهای فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
استراتژی معاملاتی گپ در فارکس
“قیمت همیشه شکاف را پر می کند.” این یک نقل قول رایج در بین تاجران در بازارهای مالی است. این بدان معنی است که وقتی روز بسته می شود با یک قیمت خاص و با قیمت دیگری باز می شود ، چه بالاتر از قیمت قبلی باشد یا پایین تر باشد ، پس از شروع معاملات ، احتمالاً قیمت برای پر کردن شکاف حرکت می کند. شکاف تفاوت قیمت بسته شدن در یک روز و قیمت باز شدن در روز بعد است.
بازار سهام و شکاف ها
شکافها در بورس سهام متداول است زیرا معاملات فقط بین ساعتهای تعیین شده بازار بسته به اینکه معاملات بورس در حال انجام است ، رخ می دهد. به عنوان مثال ، بورس اوراق بهادار نیویورک فقط بین ساعت 9:30 صبح و 4 بعد از ظهر ET است. هر روز هفتهحتی ممکن است معاملات بیش از این زمان اتفاق بیفتد ، نمودارها به روز نمی شوند. بنابراین فاصله ای بین ساعت 4:01 بعد از ظهر و 9:29 صبح روز بعد وجود دارد. در این مدت ممکن است قیمت سؤال و پیشنهاد تغییر کند و این تغییر در روز افت قیمت در روز بعد منعکس می شود.
به طور کلی ، کلیه بازارهایی که ساعات مشخصی از بازار دارند ، اغلب در معرض شکاف قیمت ها بین ساعات معاملاتی و غیر معاملات قرار دارند.
فارکس و شکاف ها
اگرچه بازار فارکس روزانه 24 ساعت فعالیت می کند ، اما بازارها از نظر فنی در طول تعطیلات آخر هفته شنبه ها و یکشنبه ها بسته می شوند. با این حال ، بازار فارکس فقط برای معامله گران خرده فروشی بسته است. بانک های بزرگ و صندوق های تامینی ممکن است هنوز هم در طول آخر هفته تجارت کنند و این معاملات باعث ایجاد شکاف می شود.در دوره ای که بازارها برای معامله گران خرده فروشی بسته شده اند ، شکافها بر اساس اخبار اساسی شکل می گیرند ، اما ممکن است براساس فاکتورهای فنی از جمله شکستگی ها نیز باشد. بنابراین ، اگرچه معمولاً در طول روزهای هفته هیچ شکافی در بازار فارکس وجود ندارد ، اما شکافها در طول تعطیلات آخر هفته شایع است.
به عنوان مثال ، GBP / USD ممکن است هفته را با قیمتی برابر 1.2192 بسته و در اواخر یکشنبه شب یا دوشنبه بعدی (بسته به کارگزار شما) با قیمت 1.1996 باز کند ، در نتیجه 196 پیپ اختلاف دارد. هنگامی که معاملات از یکشنبه یا دوشنبه شروع می شود ، برای پر کردن این شکاف ، قیمت می تواند به سمت بالا حرکت کند. چنین وضعیتی را می توانید به وضوح در نمودار زیر مشاهده کنید. و اگر این شکاف یک شکاف صعودی باشد ، قیمت برای پر کردن این شکاف تمایل به پایین حرکت می کند.
انواع شکاف ها در بازار فارکس:
سه نوع شکاف مختلف وجود دارد که ممکن است در هر بازاری شکل بگیرد.
شکاف گسست
نوع اول شکاف شکاف Breakaway نامیده می شود. با شکافی شکسته ، می تواند نشان دهد روند جدیدی در حال توسعه است. هر زمان که بازار محدود به دامنهها باشد و شکافی خارج از این محدوده شکل بگیرد ، این همان چیزی است که شکاف شکسته نامیده می شود.شکاف فراری
نوع دیگر شکاف معاملات ، شکاف Runaway است که در آن شکاف مطابق با روند فعلی شکل می گیرد. به عنوان مثال ، اگر روند فعلی صعودی است و شکافی که ایجاد می شود شکافی است ، آن شکاف شکاف فراری است. بالعکس در مورد شکافهای فرار صعودی اعمال می شود.شکاف فرسودگی
نوع نهایی شکاف معاملات به عنوان شکاف خستگی شناخته می شود. همانطور که از نام این شکاف پیداست ، این نوع شکاف نشان دهنده وارونگی روند به دنبال یک روند طولانی و برجسته است. بهترین راه برای معامله شکاف فرسودگی معمولاً تماشای شمع زیر و الگوی شمعدانی بعدی یا اقدام قیمت است. در نمودار زیر می بینید که شمع زیر بعد از شکاف خستگی ، الگوی شمعدان داجی را تشکیل داده است. این یک الگوی واژگونی واضح بودنحوه معامله در شکاف ها
معامله در مورد شکافها یک امر انتخابی است. در حالی که برخی از معامله گران با گپ معامله خود قسم می خورند ، سایر معامله گران از انجام این کار خودداری می کنند. برخی از معامله گران دریافتند که بسته به جفت ارز خاص ، این شکاف در بیشتر موارد پر می شود. بنابراین این معامله گران احساس راحتی در تجارت و شکاف دارند.از طرف دیگر ، سایر معامله گران بر این عقیده اند که شکافها همیشه پر نمی شوند و تمایل دارند که کمتر از گذشته پر نشوند. این معامله گران از تجارت شکاف ها خودداری می کنند.
حقیقت این است که اگر شما جفت ارزهای مناسب یا شاخص های سهام را انتخاب کنید و اگر این بازارها تمایل به پر کردن شکافها دارند ، ممکن است تجارت شکافها سودآور باشد. اگر تصمیم گرفتید که شکاف ها را تجارت کنید ، مواردی وجود دارد که باید در نظر داشته باشید.
برای شروع بهتر است از جفت ارز یا بازاری استفاده کنید که بسیار بی ثبات باشد. در این صورت ، شکافها گسترده تر می شوند و احتمال پر شدن بیشتر آنها بیشتر از جفت ارزهای بی ثبات یا بازارهای دیگر است. هنگامی که یک جفت ارزی مناسب را شناسایی کردید ، باید یکشنبه عصر یا دوشنبه صبح (به بسته به اینکه کارگزار شما بعد از آخر هفته معاملات خود را شروع می کند) به دنبال شکاف های تجاری باشید.
با استفاده از این نوع استراتژی ، برخی از معامله گران معتقدند که بهتر است از استفاده از ضررهای متوقف جلوگیری کرده و سود کسب کنید زیرا پایین و بالای شکاف ها به طور طبیعی به عنوان ضرر متوقف عمل کرده و امتیاز سود را به دست می آورند. اما ، سایر معامله گران بر این باورند که ضررهای متوقف همیشه باید مورد استفاده قرار گیرند و برای جلوگیری از ضررهای عظیم باید در سطح مقاومت یا سطح حمایت قرار گیرند. انتخاب بستگی به انتخاب هر معامله گر براساس ارزیابی ریسک خود دارد. اما ، به طور کلی ، حدضرر باید به طور قطع در هر معامله ای انجام شود.
هنگام معامله شکاف ها ، می توانید تجارت را تا زمان پایان هفته معامله هفتگی باز نگه دارید. پنج دقیقه قبل از تعطیلی هفته ممکن است زمان مناسبی برای بسته شدن تجارت باشد. یا راه دیگر بستن تجارت به محض پر کردن شکاف است. حتی هر دو استراتژی خروج تجارت می توانند برای بسته شدن تجارت جزئی مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیری
اگر جفت ارز از نوسانات نسبتاً بالایی برخوردار باشد ، معامله گر شکاف در بازار فارکس ممکن است یک شرکت سودآور باشد. با این وجود هیچ تضمینی مبنی بر پر کردن شکاف ها وجود ندارد و بنابراین ، تجارت شکاف ها باید با احتیاط انجام شود. برای معامله گر با ریسک بیشتر ، همیشه بهتر است از حدضرر استفاده کنید. برای کسانی که تصمیم می گیرند که شکاف ها را در بازار فارکس تجارت نکنند ، ممکن است از این شکاف ها برای شناسایی و تأیید الگوهای شمعدانی قوی استفاده شود.استراتژی معامله در شکاف های قیمتی یا Gap
استراتژی معامله در شکاف های قیمتی یا Gap علاوه بر «آرایشهای برگشتی» و «آرایشهای باثبات» ، نوع دیگری از آرایشها در نمودارهای قیمت شکل میگیرند که بر اساس «شکاف» یا « گپ» – GAP – بین قیمتها قرار دارند. «شکاف»، محدودهای از قیمتها را در نمودار نشان میدهد که در آن معاملهای صورت نگرفته است. شکافها میتوانند در […]
استراتژی معامله در شکاف های قیمتی یا Gap
استراتژی معامله در شکاف های قیمتی یا Gap
علاوه بر «آرایشهای برگشتی» و «آرایشهای باثبات» ، نوع دیگری از آرایشها در نمودارهای قیمت شکل میگیرند که بر اساس «شکاف» یا « گپ» – GAP – بین قیمتها قرار دارند. «شکاف»، محدودهای از قیمتها را در نمودار نشان میدهد که در آن معاملهای صورت نگرفته است. شکافها میتوانند در روند صعودی ظاهر شوند تا قدرت بازار را نشان دهند (همانطور که در شکل ۱ آمده است) یا در روند نزولی ظاهر شوند تا دلالت بر ضعف بازار داشته باشند (همانطور که در شکل ۲ آمده است). وقتی که شکاف در روند صعودی تشکیل گردد، قیمت پایین دوره جاری، بالاتر از قیمت بالای دوره قبل است. در روند نزولی، شکاف موقعی ظاهر میگردد که قیمت بالای جاری، پایینتر از قیمت پایین دوره قبل باشد.
وقوع شکافها
شکافها اغلب در نمودارهای کوتاه مدت (مانند روزانه یا ساعتی) قابل مشاهدهتر از نمودارهای بلند مدت، مانند هفتگی و ماهانه هستند. اما اگر در نمودارهای بلند مدت شکافی ظاهر شود، اهمیت بیشتری خواهد داشت. توضیح این امر نیز به سادگی امکانپذیر است. به ندرت اتفاق میافتد که قیمت بالا (یا پایین) ماه جاری از حد قیمت ماه آینده فراتر رود و شکافی ایجاد شود که افزایش یا کاهش ناگهانی در پایان هر ماه اتفاق افتد. ظاهر شدن شکاف در نمودارهای روزانه رایجتر است، ززیرا آنها را می توان براساس روزانه ایجاد نمود (بیست شکاف یا بیشتر در یک ماه). در پایان هر روز فرصتی پیش میآید که قیمت بالا (یا پایین) روز جاری، پایینتر (یا بالاتر) از هر قیمتی باشد که سهام در روز بعد از آن معامله میشود. اما، در نمودارهای ماهانه، تنها یک فرصت در هر ماه وجود دارد که شکافی ایجاد شود.
دیدگاه شما