تحلیل تکنیکال و نقش آن در بررسی سهام
تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه (بورس)، یکی از مکتبهای اصلی تحلیل و بررسی سهم است که به مجموعه ای از قوانین معاملاتی گفته میشود که با تجزیه و تحلیل تحرکات و تغیرات گذشته قیمتها، تلاش میکند روند آینده قیمتها را پیش بینی کند.
تحلیل تکنیکال یکی از ۲ روش اصلی تجزیه و تحلیل بازار بورس و سهام است و از اهمیت و پیچیدگی خاصی برخوردار است. کارگذاری اقتصاد بیدار به عنوان کارگزاری با رتبه الف، در حوزهی آموزش تحلیل تکنیکال همواره کوشیده است تا سهامداران از آنان بهره لازم را ببرند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
روش تحلیل تکنیکالی یکی از ۲ روش سنتی و اصلی تجزیه و تحلیل بازار بورس است. تحلیل تکنیکال یا تکنیکی بر اساس دادههای رخ دادهی بازار بورس میباشد. دادهها یا اطلاعات بازار شامل سطح شاخص بازار، حجم سهام معامله شده، قیمت سهم و شاخصهای تکنیکی و فنی میشود. کارگزاری اقتصاد بیدار با فراهم کردن بستر تحلیل تکنیکال (اطلاعات بیشتر: https://ebidar.com/education/articles/technical-analysis/) به شما کمک میکند تا به راحتی سهم مورد نظر را از این بعد و روش تحلیل و بررسی کنید.
این رویکرد تحلیل سهم کاملا با تحلیل بنیادی متفاوت است. بهگونهای که اجزای نمودار تکنیکال انواع شاخصهای بنیادی مانند سود سهام، فروش، نرخهای رشد و یا قوانین و مقررات دولتی هیچگونه اهمیتی ندارند. تکنیکالیستها (افرادی که بر اساس تحلیل تکنیکال اقدام به ورود یا خروج از معامله را میگیرند) از تغیرات کندلهای قیمت بهره میبرنند که این نمودارها و کندلها اطلاعات کاربردی از جمله حرکات و تغییرات قیمت در طول زمانی مشخص، رفتار سهم قبل و بعد از اتفاقات مهم، نوسانات رخداده و حال حاضر سهم، حجم و تعداد معاملات و عوامل این چنینی را در اختیار تکنیکالیستها قرار میدهند. یکی از مهمترین اطلاعاتی که میتوان از تحلیل تکنیکال دریافت کرد، تشخیص زمان ورود به سهم و خروج از آن است.
مزیتهای تحلیل تکنیکال نسبت به دیگر تحلیلها
در بازار سرمایه تحلیلهای مختلفی وجود دارند که هر کدام نقشی در عملکرد یک تحلیلگر دارند. در این قسمت قصد داریم به مزیتهای تحلیل تکنیکال نسبت به دیگر تحلیلها و بررسی نقش تحلیل تکنیکال در بررسی سهم بپردازیم.
تحلیل تکنیکال در همه انواع و قسمتهای بازار سرمایه کاربرد دارد. اوراق سهم، آتی، کالا، و سایر اوراق بهادار همه و همه با استفاده از استراتژی تحلیل تکنیکال قابل بررسی و تحلیل هستند.
با تسلط به ابزارهای تحلیل تکنیکال شما به عنوان تحلیلگر وقت بسیار کمتری نسبت به سایر استراتژیهای تحلیلی صرف بررسی و تجزیه سهام و بازار میکنید.
یکی از مهمترین ارجعیتهایی که تحلیل تکنیکال دارد این امر است که زمان و قیمت مناسب و جذاب رابی ورود به سهم و خروج از سهم را به شما میدهد که این نقش بسیار موثری بر عملکرد شما دارد. متخصصان کارگزاری اقتصاد بیدار با بهرهگیری از این مزیت برای سرمایهی شما، بهترین نقاط ورود و خروج را انتخاب میکنند.
ابزارهای تحلیل تکنیکال
تا به اینجا متوجه اهمیت و نقش پررنگ تجزیه و تحلیل تکنیکال در بازار بورس شدیم. اما این نقش و تاثیر غیر قابل انکار، فقط و فقط با ابزارهای قدرتمند ممکن است. ابزارهای این استراتژی تحلیلی تنوع و وسعت زیادی دارند. در ادامه به مهمترین و کاربردیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال که در تجزیه و بررسی سهام نقش دارند، اشاره میکنیم که همواره در مقالات آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار و همین طور دورههای تخصصی و جامع به آن پرداخته و به سادهترین و مفیدترین شکل ممکن برای شما شرح دادهایم.
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی در حقیقت اشکالی هستند که کندلهای قیمتی با روند خاص خود آنها را تشکیل میدهند. بعد از رخ دادن و مشاهداهی این الگوها، قیمت سهم در جهتی خاص (صعودی یا نزولی) حرکت میکند. الگوهای قیمتی بیانگر این حقیقت هستند که گذشته سهم دوباره اتفاق میافتد و این الگوهای شاخص در نمودارها وجود دارند که به دفعات دیده شدهاند و شیوه بازخورد قیمت سهم بعد از این الگوها روند مشخصی دارد. از شاخصترین و پرکاربردترین الگوهای میتوان به الگوی برگشتی، الگوی ادامه دهنده، الگوی سر و شانه، الگوی فنجان و دسته، الگوی پرچم و قلاب، الگوی دو دره و دو قله، و الگوی مثلثی اشاره کرد.
نمودارهای قیمتی
نمودار خطی و نمودار کندل از مهمترین ابزارها در گروه نمودارها هستند. نمودار کندل نام دیگر نمودار شمعی است. این نمودار نسبت به دیگر نمودارهای قیمتی اطلاعات بیشتری به تحلیلگر میدهند. بالاترین، پایینترین قیمت را در بازههای زمانی متفاوت در نمودار قیمتی شمعی یا کندلی قابل رویت است.
اسیلاتور و اندیکاتور
اسیلاتورها و اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی و اعمال آن بر روند قیمتی، به صورت بسیار دقیق شرایط پیشرو را پیشبینی میکنند. از دیگر کاربرد اندیکاتورها و اسیلاتورها میتوان به سیگنالدهی اشاره کرد. با استفاده از اسیلاتورها و اندیکاتورها، شرایطی مانند اشباع خرید فروش و ارزندگی سهم مشخص میشود. اندیکاتور rsi، اندیکاتور استوکاستیک، اندیکاتور EMA، اندیکاتور مکدی و بولینگر باند از مهمترین و معروفترین اندیکاتورها به حساب میآیند. اندیکاتورها از پیچیدهترین ابزارهای تحلیل بهشمار میروند، اما در سایت رسمی کارگزاری اقتصاد بیدار همهی اندیکاتورها به جزییات و دقت بسیار با تصاویر گرافیکی، برای شما شرح داده شده است تا براحتی از این ابزار بهره گیرید.
الگوهای هارمونیک
شناسایی نقاط بازگشت در بازار، یکی از کاربردهای ویژه الگوهای هارمونیک است. الگوهای هارمونیک از کنار هم قرار گرفتن معنادار موجهای حرکتی بازار ایجاد میشوند. استفاده از الگوهای هارمونیک در مقایسه با الگوهای قیمتی یا کلاسیک پیچیدهتر است. علت این امر نیز این است که تشخیص و شناسایی الگوهای هارمونیک به تجربه زیادی نیاز دارد. الگوی هارمونیک ab=cd از شناختهترین الگوهای هارمونیک است. الگوی گارتلی، باترفلای و الگوی بت یا خفاش، از شاخهی الگوی ABCD میباشند که همگی هارمونیک هستند.
خطوط فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی که توسط ریاضیدان ایتالیایی کشف شد، در تمام طبیعت دیده میشوند و تحیل تکنیکال نیز از این قاعده مثتسنا نیست. این اعداد که گوشهای از آنها اعداد ۰٫۷۶۳ ، ۰٫۶۱۸ ، ۰٫۵ ، ۰٫۳۸۲، ۰٫۲۳۶ هستند، در الگوهای هارمونیک و سطوح حمایت و مقاومت نیز کاربرد فراوانی دارند. خطوط فیبوناتچی و همه نکات آن در کلاسهای جامع تحلیل تکنیکال که به صورت آنلاین برگذار میگردد، به خوبی آموزش داده میشود تا در تصمیمگیری شما در سرمایهگذاری تاثیرگذار باشد.
نقش تحلیل تکنیکال در کاهش ریسک معاملات
فعالیت در بازار بورس بدون بهرهگیری از تحلیل تکنیکال غیر ممکن است. در تعداد زیادی از مطالعات صورت گرفته بر معاملات و سبدهای بورسی این نتیجه استخراج شده است که بهرهگیری از تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن تاثیر بسیاری در افزایش سوددهی و کاهش ریسک و ضرر داشته است. ابزارهای تحلیل تکنیکال با تعیین و پیشبیبنی روند پیشرو، در پیشگیری از ضرر بسیار موثر هستند. چرا که تعیین حد سود و مهمتر از آن تعیین حد ضرر، در این تحلیل رخ میدهد که بهطور سیستماتیک ریسک معاملهی شما را کاهش میدهد. برای دسترسی به این مقالات و کلاسهای آموزشی کافی است به وب سایت کارگزاری مراجعه و از آن بهره ببرید.
سایر روشهای تحلیل سهام
در بورس روشهای تحلیلی گوناگونی وجود دارد. بهترین کاری که یک سرمایه گذار و معامله گر باید انجام دهد این است که تنها به یک روش اکتفا نکند و سهام را از جنبه های مختلف مورد سنجش و بررسی قرار دهد. به طور سنتی بیان شده است که برای به یک معامله حداقل 3 دلیل باید وجود داشته باشد. بررسی وضعیت بنیادی یک سهم و تحلیل بنیادی اهمیت زیادی دارد. در گام بعدی، یادگیری رواشناسی بازار و تابلوخوانی می تواند کمک بسیار زیادی به انتخاب سهام مناسب بکند.
الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال به همراه حد سود و حد زیان
الگوی مستطیل یکی از محبوب ترین الگوهای ادامه دهنده روند است که در معاملات مورد استفاده قرار می گیرد. در اینجا قصد داریم 5 مرحله اساسی جهت معامله با این الگو را شرح دهیم.
مفهوم الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال
شکل مستطیل، یک الگوی معاملاتی است که می تواند هم در روندهای صعودی و هم در روندهای نزولی ظاهر شود. این الگو شامل کف ها و قله های متوالی است که به موازات هم شکل می گیرند. نکته قابل توجه دیگر این است که همه کف ها و قله ها بصورت افقی قرار می گیرند.
تصویر بالا یک طرح ساده از الگوی نموداری مستطیل را نشان می دهد.
انواع الگوهای مستطیلی
الگوی مستطیل صعودی
مستطیل صعودی، یک الگوی ادامه دهنده روند است که در طی یک روند قوی صعودی تشکیل می شود.
پس از تشکیل الگو و شکست از سمت بالا، روند صعودی ادامه می یابد.
تصویر بالا با یک افزایش شدید قیمت شروع می گردد و سپس وارد فاز تراکم می شود. قدرت مستطیل در این است که یک جدال بین خریداران و فروشندگان رخ می دهد و پایان این رقابت موجب یک حرکت قدرتمند می گردد.
بنابراین قیمت افزایش می یابد و با یک تراکم قیمت، مستطیل شکل می گیرد. زمانیکه الگو شکسته می شود قیمت می تواند یک رالی جدید را آغاز کند.
الگوی مستطیل نزولی
الگوی مستطیل نزولی دقیقا برعکس مستطیل صعودی است.
همانگونه که در تصویر بالا مشاهده می شود الگوی مستطیل نزولی با یک کاهش قیمت آغاز می شود. سپس قیمت در یک محدوده مشخص نوسان کرده و مستطیل تشکیل می شود.
اگر شما موفق به یافتن یک الگوی مستطیل نزولی شدید می توانید بلافاصله پس از عبور قیمت از پایین مستطیل، وارد یک موقعیت فروش شوید.
5 گام جهت معامله با الگوی مستطیل
حال که با الگوی مستطیل آشنا شدید زمان آن رسیده که نحوه معامله با این الگو را فرا بگیرید.
گام اول: شناسایی الگوی مستطیل
جهت شناسایی الگوی مستطیل، ابتدا بایستی یک نمودار دارای روند مشخص را بیابید که در حال تجدید قوا(تراکم قیمت) می باشد. سپس باید حداقل دو کف و دو قله قیمتی را بیابید که بصورت افقی ایجاد شده اند.
این دو قله و کف قیمتی، سطوح مقاومت و حمایت را در الگوی مستطیل تشکیل می دهند.
تصویر بالا این را نشان می دهد که شما به منظور شناسایی الگوی مستطیل در نمودار، نیاز به دو قله و دو کف قیمتی دارید.
همانطور که در تصویر دیده می شود قیمت با یک روند صعودی شروع می شود و پس از رشد بیش از حد، وارد فاز استراحت می شود.
مکث روند، اولین قله را ایجاد می کند. سه حرکت دیگر قیمت، به ترتیب، یک کف، قله و کف دیگر را خلق کرده است. این نوسانات قیمت بگونه ای می باشد که گویی نمودار در یک جعبه به دام افتاده است.
وقتی مشاهده کردید قیمت برای بار دوم می خواهد کف ایجاد کند آن را به عنوان الگوی مستطیل در نظر بگیرید. زیرا نمودار، دو قله و دو کف را ایجاد کرده است.
گام دوم: مشخص کردن شکست الگو
اگر مستطیل، صعودی است شما بایستی به دنبال شکست از بالای الگو باشید. با شکست از اجزای نمودار تکنیکال بالای الگو می توان انتظار داشت که روند صعودی ادامه دار خواهد بود.
اگر مستطیل، نزولی باشد بایستی قیمت، سطح حمایت(کف مستطیل) را بشکند تا به عنوان الگوی مستطیل شناسایی شود. در این حالت، شما سیگنالی دریافت کرده اید که قیمت در حال شروع یک روند نزولی جدید می باشد.
تصویر بالا نشان می دهد که چگونه شکست در یک الگوی مستطیل صعودی صورت می گیرد. توجه داشته باشید که در این مثال، ما از دو قله و دو کف جهت تشکیل الگو استفاده کرده ایم. با این حال ممکن است گاهی اوقات در هر سطح، سه یا چهار کف و قله تشکیل شود.
گام سوم: ورود به معامله با الگوی مستطیل
جهت ورود به معامله، شما بایستی ابتدا مشخص کنید که آیا شکست در همان جهتی می باشد که روند مکث کرده است. سپس می تواند سهام مورد نظر را خریداری کنید و یا اگر الگو، یک مستطیل نزولی است وارد معامله فروش استقراضی شوید.
گام چهارم: با تعیین حد زیان، معامله را امن کنید
شما نبایستی معامله را به دست شانس بسپارید.
مانند هر معامله دیگر بایستی برای مدیریت معامله خود از سفارش حد زیان استفاده کنید.
زمانیکه شما شکست الگو را تشخیص دادید بایستی مسافت بین سطح حمایت و مقاومت در مستطیل را اندازه گیری کنید. سپس حد زیان خود را در نقطه وسط این مسافت قرار دهید.
بدین ترتیب، معامله شما امن می شود. بنابراین شما می دانید که حداکثر زیان این معامله برابر با نصف اندازه الگو خواهد بود.
در تصویر زیر، نحوه تعیین حد زیان بصورت شکل نمایش داده شده است:
پس از اینکه بعد از شکست الگو وارد یک معامله خرید شدید، سفارش حد زیان شما بایستی همانند تصویر بالا تعیین شود.
دلیل اینکه حد زیان را در وسط الگو قرار می دهیم این است که امکان دارد نمودار قیمت، قبل از ادامه روند، تکانه هایی را تجربه کند و نوسان داشته باشد.
بنابراین اگر حد زیان را دقیقا قبل از شکست قرار دهید ممکن است معامله شما با یک نوسان کوچک بسته شود.
گام پنجم: حد سود در الگوی مستطیل
در الگوی مستطیل، یک قانون ساده جهت خروج از معامله وجود دارد.
زمانیکه شما با استفاده از الگوی مستطیل وارد معامله شدید بایستی معامله را حفظ کنید تا نمودار، حداقل هدف قیمت که به اندازه الگو می باشد را سپری کند.
اندازه الگو به معنی تفاضل بین سطح حمایت و سطح مقاومت در مستطیل است. این تفاضل با قیمت در نقطه شکست جمع می شود و حداقل هدف قیمتی بدست می آید.
از آنجاییکه حد زیان موقعیت اجزای نمودار تکنیکال معاملاتی در وسط الگو قرار گرفته است حد سود شما به اندازه دو برابر حد زیان شماست. بدین ترتیب، نسبت پاداش به ریسک برابر با 2 می باشد که رقم قابل قبولی است.
خطوط زرد رنگ در تصویر بالا، حداقل پتانسیل مورد انتظار در الگوی مستطیل را نشان می دهند. اما در اکثر اوقات، حرکت قیمت بیش از این محدوده در جهت خود ادامه می یابد.
گاهی اوقات ما وارد فاز دوم رالی قیمت می شویم که می تواند سرعت رشد آن چندین برابر بیشتر از فاز اول باشد.
اگر شما دریافتید که یک سهم واقعا در حال شروع یک رالی پر قدرت است می توانید از دیگر اندیکاتورها مانند میانگین متحرک جهت خروج از معامله استفاده کنید.
معامله با الگوی مستطیل با سقف های بالاتر و کف های پایین تر
حال که نحوه معامله با الگوی مستطیل را آموختیم می خواهیم دریابیم که چگونه می توان سود معامله را از حداقل هدف قیمتی فراتر برد.
اگر الگوی مستطیل، صعودی باشد معامله را تا زمانی حفظ می کنیم که نمودار، کف های بالاتر ایجاد می کند. این معامله زمانی بسته خواهد شد که در نمودار سقف پایین تر و کف پایین تر مشاهده شود.
اگر الگوی مستطیل، نزولی باشد معامله تا زمانی حفظ می شود که نمودار، قله های پایین تر ایجاد می کند. این معامله زمانی بسته خواهد شد که قله های بالاتر و کف های بالاتر در نمودار ظاهر شوند.
در زیر، یک مثال واقعی از مستطیل نزولی را مشاهده می کنید.
نمودار بالا مربوط به سهام شرکت اینتل(Intle) می باشد که در تایم فریم ساعتی رسم شده است. در این نمودار، قیمتهای 14 آوریل 2016 مشاهده می شود که پتانسیل الگوی مستطیل در آن نمایش داده شده است.
نمودار با یک کاهش قیمت شروع می شود و پس از آن، یک دوره تراکم به شکل مستطیل تشکیل می گردد.
این الگو با خطوط آبی بر روی نمودار مشخص شده است. همانگونه که مشاهده می شود، قیمت، سه کف و سه قله را بصورت افقی ایجاد کرده است. بنابراین، ما وجود الگو را تایید می کنیم و در هنگام شکست سطح پایینی مستطیل، وارد موقعیت فروش می شویم.
سپس، حد زیان معامله را در وسط الگو قرار می دهیم که با خط افقی قرمز رنگ نمایش داده شده است.
پس از اینکه سهام اینتل را بصورت استقراضی به فروش رساندیم قیمت وارد یک روند نزولی قدرتمند می شود. همانطور که در تصویر مشاهده می کنید قیمت، چهار قله پایین تر ایجاد کرده است که با خطوط مشکی در تصویر مشخص شده است.
نمودار پس از چهار قله پایین تر، یک قله بالاتر ایجاد کرده است. در همین زمان، یک کف بالاتر نیز در نمودار، شکل گرفته است. این محدوده ها با خطوط قهوه ای نشان داده شده است.
بنابراین، ما بر اساس این سیگنال صعودی، از موقعیت فروش خارج می شویم و معامله را می بندیم.
حال به یک مثال واقعی از الگوی مستطیل صعودی توجه کنید.
تصویر بالا، نمودار جنرال الکتریک در تاریخ 14 ژوئن 2016 را نشان می دهد. این نمودار در تایم فریم 2 دقیقه ای نمایش داده می شود. در این تصویر، الگوی مستطیل صعودی شکل گرفته است.
الگو با خطوط آبی در نمودار مشخص شده است. ما بایستی در هنگام شکست الگو از بالا، وارد معامله خرید شویم. این شکست، پس از افزایش قیمت در دومین کف قیمتی در داخل الگو رخ داده است.
بنابراین ما سهام جنرال الکتریک را خریداری می کنیم و سفارش حد زیان را در وسط الگو قرار می دهیم.
یک ساعت بعد، نمودار به حداقل هدف قیمتی خود می رسد. در مسیر صعودی، نمودار، کف های بالاتر ایجاد می کند. هر کف قیمتی در نمودار، بالاتر از کف قبلی است. این حاکی از یک روند صعودی در نمودار است.
ناگهان قیمت، یک کف پایین تر در نمودار ایجاد می کند. با این حال، قله ها هنوز در سطوح بالاتر تشکیل می شوند.
به منظور خروج از معامله بایستی قله پایین تر و کف پایین تر را در نمودار مشاهده کنیم.
این نشاندهنده خستگی روند صعودی است. با این حال، حرکت قیمت، سیگنال خروج از معامله را نمی دهد.
خطوط سبز رنگ در تصویر بالا، این رفتار را نشان می دهد. این یک الگوی مثلث انبساطی است که نشان دهنده پتانسیل افزایش قیمت است. بنابراین ما موقعیت خریدمان را بر اساس الگوی مستطیل، حفظ می کنیم.
کف بعدی در نمودار در سطح بالاتر است که مشخص می کند هنوز روند صعودی در جریان است. سپس قیمت، قبل از اتمام بازار، یک حرکت صعودی دیگر را تجربه می کند و ما معامله را می بندیم.
ما در این معامله تنها به این دلیل موقعیت معاملاتی خود را می بندیم که سبک معامله ما، معاملات روزانه(Day trading) است و نمی خواهیم معامله را در طول شب حفظ کنیم.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 3.9 / 5. تعداد آرا 87
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
دوره بازگشت سرمایه در ارزیابی سرمایه گذاری ها
آموزش ثبت نام و راهنمای استفاده از سایت تاپ چنج
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
خطوط روند (Trend) چیست؟
روند به معنای جهت گیری کلی حرکت قیمت است و زمانی تشکیل می شود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع می پیوندد. در صورتی که این مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند و در صورتی که مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. نگاهی به نمودار زیر بیاندازید.
شکل1. روند صعودی یک نمودار
مشاهده این نکته که در شکل بالا، روند نمودار رو به بالا است، کار سختی نیست و به سادگی می توان از جهت بازار آگاهی یافت. اما مشاهده یک روند همیشه هم کار ساده ای نیست، به نمودار زیر توجه نمایید:
شکل 2. تصویری از یک روند نامشخص
در این نمودار، چندین روند رو به بالا و رو به پایین وجود دارد، اما یک نمایش واضح از اینکه روند بازار در چه جهتی است، وجود ندارد.
یک تعریف رسمی تر از خطوط روند
متاسفانه همیشه نمی توان روندها را به سادگی مشاهده نمود. به عبارت دیگر، تعریف کردن و تعیین یک روند، کاری واضح و آشکار نیست. در هر نمودار داده شده، احتمالا خواهید دید که قیمت ها تمایلی به حرکت در یک خط مستقیم در هر جهتی را ندارند، اما به جای آن دارای مجموعه ای از مقادیر حداکثر و حداقل هستند. در تحلیل تکنیکال، حرکت این مقادیر حداکثر و حداقل است که یک روند را تشکیل می دهد. برای مثال، یک روند رو به بالا به عنوان مجموعه ای از نقاط حداکثر و حداقل بالاتر تعریف می شود، در حالی که یک روند رو به پایین به عنوان مجموعه ای از نقاط حداکثر و حداقل پایین تر تعریف می شود.
شکل 3. یک روند صعودی
شکل 3 مثالی از یک روند رو به بالا است خط سبز A در نمودار، اولین نقطه حداکثر است که پس از سقوط قیمت از آن تعیین می گردد. نقطه B نقطه حداقل است که پس از سقوط از نقطه حداکثر تثبیت شده است. برای این که این نمودار روند رو به بالای خود را حفظ کند هر یک از نقاط حداقل متوالی نباید از پایین ترین نقطه قبل از خود، پایین تر بروند، در غیر این صورت روند حالت بازگشتی خواهد داشت.
با توجه به مفهوم فراکتال ها که در مطالب قبلی مورد بررسی قرار گرفت، در هر روندی نکته مهم آن است که نقاط حداکثر و حداقل فراکتالی در یک مسیر باشند، مثلا در روند صعودی، فراکتال های بالا اجزای نمودار تکنیکال و پایین همگی صعودی و در روند نزولی این فراکتال ها نزولی باشند. در شکل زیر اجزای یک روند را مشاهده می نمایید.
شکل4. اجزای یک روند
انواع روند به طور کلی روندها را بر اساس جهت حرکتشان به سه نوع تقسیم بندی می نمایند:
۱) رو به بالا (صعودی)
۲) رو به پایین (نزولی)
۳) روند جانبی یا افقی
۴) روندهای نامتعارف (UTL)
همان گونه که از اسامی آنها پیداست، هر وقت هر یک از نقاط اوج و یا دره های متوالی بالاتر از نقطه قبل باشند، روند رو به بالا نامیده می شود. اگر نقاط اوج و دره های متوالی پایین تر بیایند، روند رو به پایین نامیده می شود. اگر حرکت و تغییر کوچکی در نقاط اوج و دره های متوالی وجود داشته باشد، روند جانبی یا افقی نامیده می شود یا می گویند بازار در حالت سوینگ (بدون روند) قرار دارد.
اگر شما بخواهید واقعا فنی کار کنید، ممکن است حتی بگویید که روند افقی به دلیل نداشتن یک روند تعریف شده در هر یک از جهات بالا یا پایین به خودی خود یک روند حقیقی نیست. در هر حالت، بازار تنها می تواند به یکی از این سه روش تغییر کند: بالا، پایین و هیچ کدام که در ادامه تشریح می شود.
شکل 5. انواع روند
به طور کلی روندهای صعودی یا نزولی نشان دهنده حرکت شیب دار قیمت می باشند. به این صورت که قیمت می تواند در روند صعودی بر روی خطوط حمایت و در روند نزولی بر روی خطوط مقاومت شیب دار حرکت کرده و خود را به ترازهای بالاتر یا پایین تر برساند. همچنان که در نمودار زیر پیداست، یک روند صعودی توسط افزایش تدریجی و موزون قیمت بر روی خط حمایت شیب دار تشکیل می گردد.
شکل 6. روند صعودی در نمودار سهام ایران خودرو
نمودار زیر نشان دهنده یک روند نزولی قیمت است. این روند توسط کاهش تدریجی و موزون قیمت بر روی خط مقاومت شیب دار تشکیل می گردد.
شکل 7. روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو
اهمیت روند
درک و شناسایی روندها بسیار مهم است چون شما را قادر می سازد تا بر طبق روندها معامله کنید و نه بر خلاف آنها. دو جمله مهم از زبان تحلیلگران تکنیکال که می گویند «روند دوست شماست» و «با روندها مخالفت نکنید»، نشان دهنده میزان اهمیت تحلیل روند برای تحلیلگران تکنیکال است.
طول روندها
روندها را بر اساس طول مدت آنها نیز طبقه بندی می نمایند. یک روند را می توان به عنوان یک روند کوتاه مدت، میان مدت و یا دراز مدت تقسیم بندی کرد. بر طبق اصطلاحات بازار اجزای نمودار تکنیکال سهام، یک روند اصلی (عمده) به طور کلی بلند مدت نامیده می شود و می بایست بیش از یک سال طول بکشد. یک روند میان مدت معمولا مربوط به یک دوره یک تا سه ماهه است و یک روند کوتاه مدت مربوط به زمانی کمتر از یک ماه است.
یک روند دراز مدت از چندین روند میان مدت تشکیل شده است که اغلب بر خلاف جهت روند اصلی حرکت می کند. اگر روند اصلی به سمت بالا باشد و حرکت اصلاحی آن رو به پایین باشد، حرکت اصلاحی قیمت را به عنوان یک روند میان مدت در نظر می گیرند. روندهای کوتاه مدت، اجزای تشکیل دهنده هر دو رونده بلند مدت و میان مدت هستند. نگاهی به شکل 8 بیاندازید تا طول هر یک از این سه روند را ببینید.
در هنگام تحلیل روندها، مهم است که نمودار به گونه ای رسم شده باشد که به بهترین شکل بازتاب دهنده روندی باشد که مورد تحلیل قرار می گیرد. برای کمک به شناسایی روندهای دراز مدت، تحلیل گران از نمودارهای روزانه و یا هفتگی در یک دوره پنج ساله استفاده می کنند تا ایده بهتری درباره روند دراز مدت بدست آورند.
نمودارهای روزانه بهترین کاربرد را در هنگام تحلیل روندهای میان مدت و کوتاه مدت دارند. این نکته نیز قابل یادآوری است که هر چه روند طولانی تر باشد، اهمیت آن نیز بیشتر است، برای مثال یک روند یک ماهه در مقایسه با یک روند پنج ساله از اهمیت خاصی برخوردار نیست.
شکل 8. انواع روند از نظر طول مدت
خط روند (Trend line)
خطی که چندین نقطه اوج (قله) یا حضیض (دره) را در یک روند به هم وصل کرده و در یک روند صعودی به عنوان سطح حمایت و در یک روند نزولی به عنوان سطح مقاومت عمل کند، را خط روند گویند.
ترسیم خط روند یک تکنیک ساده رسم نمودار است که یک خط را برای نمایش روند تغییرات در یک بازار به نمودار اضافه می کند. رسم یک خط روند به سادگی رسم کردن یک خط مستقیم است که از روند کلی نمودار مربوطه پیروی می کند.
هنگامی که روندی شکل می گیرد معمولا می توان خط حمایت (S) را در زیر روند صعودی و خط مقاومت (R) را بالای یک روند نزولی ترسیم کرد. شکست این خطوط به معنای پایان یک روند است و نشان از آغاز روندی معکوس دارد. به طور کلی این خطوط برای نمایش آشکار و واضح روند و همچنین برای شناسایی نقاط بازگشت روند مورد استفاده قرار می گیرند.
همان گونه که در شکل 9 می توانید ببینید، یک خط روند صعودی در نقاط پایین یک روند رو به بالا و از اتصال دره ها به یکدیگر رسم شده است. این خط نشان دهنده ناحیه حمایتی می باشد که همواره قیمت را در سطوح بالاتر نگاه داشته و در برابر سقوط بیشتر قیمت مقاومت می نماید. به این صورت یک خط روند صعودی کمک می نماید تا نقاط صعود مجدد قیمت را پیش بینی نماییم.
شکل 9. تصویری از یک روند صعودی
به طور مشابهی، یک خط روند نزولی در نقاط بالای یک روند رو به پایین و از اتصال قله های متوالی به یکدیگر رسم می شود. این خط نشان دهنده ناحیه مقاومت قیمت می باشد که همواره قیمت را در سطوح پایین تر نگاه داشته و در برابر صعود بیشتر قیمت مقاومت می نماید. این چنین یک خط روند نزولی کمک می نماید تا نقاط نزول مجدد قیمت را پیش بینی نماییم.
شکل 10. تصویری از یک روند نزولی
بازگشت قیمت در روندی جدید
همان گونه که متوجه شده اید روندها نشان دهنده حرکت شیب دار قیمت می باشند؛ به این صورت که قیمت می تواند بر روی خطوط حمایت و مقاومت شیب دار حرکت کرده و خود را به تراز های بالاتر یا پایین تر برساند. برخی اوقات بازار به این خطوط عکس العمل نشان نداده و با شکست آنها، جهت حرکت خود را تغییر می دهد. معمولا شکسته شدن خط روند نشانه آغاز یک حرکت باز گشتی و همچنین شکل گیری روندی جدید است ضمن اینکه با شکسته شدن هر یک از خطوط روند (صعودی یا نزولی)، نقش آنها به عنوان حمایت و مقاومت تغییر می نماید که نمونه ای از آن را در زیر مشاهده می نمایید.
شکل 11. شکسته شدن خط روند و تعویض وظیفه آن
شکسته شدن خط روند نزولی که یک ناحیه مقاومت برای حرکت رو به پایین قیمت محسوب می شود باعث می شود همان خط به عنوان حمایت عمل نماید. معمولا با شکست هر خط روندی، روند جدیدی در جهت معکوس آن شکل می گیرد لذا می توان معامله جدیدی را طراحی نمود. برای مثال در تصویر 12 مشاهده می نمایید که با شکسته شدن خط روند صعودی، یک روند نزولی شکل گرفته است.
شکل 12. شکسته شدن خط روند صعودی و شکل گیری یک روند نزولی. بر این اساس می توان معاملات جدیدی را طراحی نمود.
شکل 13. شکسته شدن خط روند نزولی و شکل گیری یک روند صعودی. بر این اساس می توان معاملات جدیدی را طراحی نمود.
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
نمودار حجم معاملات بورس
برای رسیدن به اطلاعات درست باید به دنبال داده های مناسب و تجزیه و تحلیل درست و علمی این داده ها باشیم. بهترین راه رسیدن به داده ها و تحلیل درست این داده ها نیز استفاده از نمودارهای منطقی و علمی می باشد.
نمودار حجم معاملات بورس، می تواند به معامله گران و سرمایه گذاران کمک کند تا بتوانند قوی بودن یا ضعیف بودن روند انجام معاملات را تخمین بزنند. به طور کلی سرمایه گذاران و معامله گران باید برای تصمیم گیری های درست به دنبال کسب اطلاعات و آمارهای درست و به موقع باشند. انواع مختلفی از نمودارها وجود دارند که با توجه به موقعیت مورد نظر می توان نوع خاصی از آن ها را به کار برد. به عنوان مثال نمودارها می توانند برای بازه های زمانی متفاوتی ترسیم شوند. این بازه های زمانی از یک دقیقه تا ماهانه و یا سالانه متغیر می باشند. هم چنین نمودارها می توانند در انواع لگاریتمی و یا ساده به کار برده شوند.
در یک تقسیم بندی کلی می توان سه نوع نمودار را نام برد: نمودار خطی، نمودار میله ای و نمودار کندل شمعی ژاپنی که توضیح مختصری در مورد این سه نوع نمودار بیان خواهیم کرد.
نمودار خطی (Line Chart): این ساده ترین نوع نمودار است که دارای دو محور عمودی و افقی می باشد و از متصل کردن نقاط مشخصی به دست می آید.
نمودار میله ای ( (Bar Chart : این نوع نمودار نسبت به نمودار خطی پیشرفته تر است و اطلاعات بیشتری به دست می دهد. نمودار میله ای از رایج ترین نمودارها در تحلیل تکنیکال می باشد.
نمودار کندل شمعی ژاپنی (Candlestick Chart): در تحلیل های تکنیکال اکثرا از این نوع نمودارها استفاده می شود زیرا اطلاعات کامل تری را ارائه می دهند. هر کندل در این نمودار اجزای مختلفی دارد و تغییرات بازار را به وضوح نشان خواهد داد.
با توجه به نوع نمودار حجم معاملات بورس می توان به راحتی حجم معاملات یا تعداد آن ها را در بازه زمانی خاصی که مد نظر ما است و یا در رنج قیمتی که مشخص کرده ایم، بررسی کنیم. علاوه بر این ها، استفاده درست از نمودارهای استاندارد به سرمایه گذاران کمک خواهد کرد تا احتمال ضرر کردن در معاملات خود را بسیار کمتر کنند و با داد و ستد درست به سود بیشتری برسند. در نمودار حجم معاملات بورس اغلب، حجم معاملات را با ستون های عمودی مشخص می کنند.
اهمیت حجم معاملات سهم چیست؟
قبل از توضیح دادن در مورد چگونگی تحلیل کردن آمار به دست آمده از نمودار حجم معاملات بورس و آموزش اندیکاتور حجم معاملات، توضیح مختصر و ساده ای در مورد معنا و مفهوم حجم معاملات سهم در بازار بورس ضروری به نظر می رسد. حجم معاملات سهم در بورس در توضیحی مختصر به معنای تعداد معاملات انجام شده یک سهم مشخص در بازه زمانی مشخصی است، یعنی تعداد سهامی که در آن واحد زمانی مشخص خرید و فروش می شود. این بازه زمانی می تواند روزانه، هفتگی یا … باشد. توجه به نزولی یا صعودی بودن روند حرکت سهم، سرمایه گذاران و معامله گران را به سمت خرید یا فروش ترغیب می کند. در واقع حجم معاملات میزان نقد شوندگی دارایی ها را مشخص می کند. در یک کلام باید گفت درست است که حجم معاملات و قیمت معاملات با هم در ارتباط هستند و روی هم تأثیر می گذارند اما حجم معاملات از قیمت معاملات مهم تر است و تأثیر بیشتری بر تصمیمات معامله گران می گذارد. اصولا در نمودار حجم معاملات بورس، بالا رفتن حجم معاملات انجام شده را با رنگ سبز مشاهده می کنید و کاهش حجم معاملات سهم را نیز، رنگ قرمز نشان خواهد داد.
در صورتی که در نمودار حجم معاملات بورس، روند سهام صعودی باشد و قیمت نیز در حال افزایش باشد، نشان دهنده اشتیاق خریداران به خرید این سهم است. هم چنین اگر در این نوع نمودار روند به سمت بالا حرکت کند اما حجم به طور پیوسته حرکت نزولی داشته باشد، نشان دهنده این موضوع است که افراد کمتری قصد خرید این سهم را دارند. یکی از نتایجی که می توانیم از این موضوع بگیریم این است که، تا زمانی که حجم فروش در مقیاس بزرگتری نسبت به حجم خرید نیفتاده باشد، تغییری در روند ایجاد نخواهد شد.
چگونگی تحلیل نمودار حجم معاملات بورس
توجه به حجم معاملات انجام شده در بازار بورس راهنمای بسیار مفیدی برای معامله گران می باشد. به همین علت تحلیل درست نمودار حجم معاملات بورس اهمیت زیادی دارد و به وضوح نشان دهنده زمان هایی است که روند حرکت سهم، نزولی و یا صعودی می شود و به سرمایه گذار کمک می کند تا در موقعیت مناسبی وارد سهم شود و یا زمانی که روند حرکت سهم نزولی است از ورود به آن جلوگیری می کند.
مفاهیم حجم فروش وحجم خرید در تحلیل حجم معاملات سهم در بازار بورس، دو مفهوم کلیدی به حساب می آیند. در نمودار حجم معاملات بورس، حجم معاملات پایین این موضوع را نشان می دهد که معامله گران و سرمایه گذاران تمایل زیادی به انجام داد و ستد و معامله در این بازار ندارند. در حالی که حجم معاملات بالا نشان گر این موضوع است که احتمال شروع یک روند تازه وجود خواهد داشت. در این نوع نمودارها، افزایش حجم معاملات بیانگر این است که احتمال تغییر کردن روند سهم وجود دارد.
اینکه برای خرید یا فروش سهم فقط به تغییرات حجم معاملات انجام شده آن سهم توجه کنید اشتباهی است که خیلی از معامله گران تازه وارد به بازار بورس انجام می دهند. برای اتخاذ تصمیم درست و انتخاب بهترین زمان برای وارد شدن یا خارج شدن از یک سهم باید به طور هم زمان هم حجم معاملات آن سهم را در نظر بگیرید و هم وضعیت قیمت معاملات را مورد بررسی قرار دهید. زمانی که در نمودار حجم معاملات بورس، حجم معاملات انجام شده در حال افزایش است و در همان حال قیمت ها نیز افزایش می یابند، می توانیم نمودار را این طور تحلیل کنیم که روند حرکت سهم صعودی است.
اما اگر در نمودار، حجم معاملات انجام شده در حال کاهش باشد و در عین حال قیمت ها در حال افزایش باشند، نشان دهنده نزولی شدن روند سهم می باشد. یک اشتباه رایج دیگر در بین معامله گران تازه کار این است که آن ها به اهمیت بررسی حجم معاملات پی برده اند اما در این بررسی ها بازه زمانی را مشخص نمی کنند یا اینکه بازه های زمانی بسیار طولانی را در نظر می گیرند که سبب می شود تا بررسی حجم معاملات در این بازه های زمانی طولانی برای تصمیم گیری آن ها فایده ای نداشته باشد.
بهترین بازه های زمانی که در نمودار حجم معاملات بورس می توانند به شما کمک کنند تا به موقع از سهمی خارج شوید یا اینکه در زمان درست به سهمی وارد شوید، بازه های زمانی یک روزه و نهایتا یک هفته ای می باشد. علت این موضوع نیز این است که احتمال تغییر ناگهانی و یک روزه حجم معاملات یک سهم بسیار زیاد است و ممکن است حجم معاملات به طور ناگهانی بسیار بالا برود و یا اینکه به طرز عجیبی افت کند.
یک نکته مهم که در تحلیل حجم معاملات باید به خاطر بسپارید این موضوع است که، حجم معاملاتی که اخیرا انجام شده است را بررسی کنید تا نتیجه ای که به دست می آورید معتبر باشد. تحلیل و بررسی حجم معاملات گذشته به شما کمکی نخواهد کرد.
منظور از حجم خرید و حجم فروش در تحلیل حجم معاملات
همان طور که گفته شد، حجم خرید (buying volume) و حجم فروش (selling volume) از مفاهیم کلیدی در بررسی نمودار حجم معاملات بورس می باشند. زمانی که تقاضا برای خرید یک سهم زیاد باشد، قیمت بالاتر می رود و در این صورت این جمله شنیده می شود که خریداران کنترل بازار را در دست گرفته اند. و بالعکس زمانی می گویند بازار در کنترل فروشندگان است که قیمت معامله سهم پایین می رود یعنی در این صورت عرضه سهم بیشتر از تقاضای خریداران برای آن سهم بوده است.
قیمت پیشنهادی یا تقاضا، بالاترین قیمتی است که توسط خریداران به بازار ارسال شده است. از آن سو، قیمتی که فروشنده به بازار ارسال می کند نشان دهنده پایین ترین قیمتی است که فروشنده ها حاضر می شوند سهامشان را در آن قیمت به فروش برسانند. زمانی متوجه می شویم که تقاضا برای خرید سهمی مشخص در بازار بورس وجود دارد که خریدار، سهام را با قیمتی که فروشنده پیشنهاد می دهد خریداری کند. در این صورت حجم معامله در معیار حجم خرید گنجانده می شود. اما حجم فروش حجم معاملاتی را که در قیمت تقاضا انجام شده است را نشان می دهد. اصولا حجم معاملات را در پایین نمودار قیمت سهم می توانید مشاهده کنید.
حجم میانگین نیز مفهوم دیگر است که بسیار مورد توجه معامله گران قرار می گیرد. منظور از حجم میانگین (average volume)، تعداد معاملات و داد و ستد های انجام شده یک سهم در یک روز عادی است. علت توجه به حجم میانگین نیز این است که در برخی روزها حجم معاملات بسیار بالا است و بعضی روزها نیز هستند که حجم معاملات انجام شده در آن ها بسیار پایین تر از روزهای عادی است. با توجه به حجم میانگین می توانیم حجم پایین تر از حجم میانگین را عدم علاقه یا علاقه کمتر به آن سهم برداشت کنیم. در صورتی که حجم میانگین بالا ( بالاتر از اجزای نمودار تکنیکال حجم معمول یک روز ) نشان دهنده تمایل سهام داران به آن سهم است.
در صورتی که بیشتر حجم معاملات در قیمت فروش (Ask price)، یعنی قیمتی که فروشنده ارائه می دهد انجام شود نشان دهنده این است که خریداران به این سهم علاقه دارند و می خواهند زودتر این سهم را خریداری کنند و اعتقاد دارند که قیمت این سهم افزایش می یابد.
اما در صورتی که بیشتر معاملات انجام شده در قمیت خرید (Bid price)، یعنی قیمتی که خریداران ارائه می دهند انجام شود، قیمت آن سهم کاهش می یابد. این گونه معاملات نشان دهنده این موضوع هسنتد که دارندگان این سهم می خواهند زودتر سهم خود را بفروشند و تمایلی به نگهداری آن ندارند.
منظور از پولبک ها در تحلیل نمودار حجم معاملات بورس
ابتدا نیاز است که توضیح مختصری در مورد مفهوم پولبک ارائه دهیم. پولبک به حالتی گفته می شود که قیمت سهم برای بار آخر به محدوده ای که قبلا در آن بوده است بر می گردد. بوسه خداحافظی نیز اصطلاحی است که برای پولبک ها به کار می برند. به طور واضح تر زمانی را در نظر بگیرید که قیمت مدت های زیادی بالای خط روند بوده است و حالا بعد از مدت ها موفق به شکستن خط روند می شود و خلاف جهت روند شروع به حرکت می کند، به این حالت، پولبک گفته می شود. لازم به ذکر است که رشد قیمت در مسیر روند به معنای رشد قیمت در یک روند صعودی و یا افت قیمت در یک روند نزولی می باشد. در ضمن پایان یک روند نیز به زمانی گفته می شود که یک افزایش شدید در حجم داشته باشیم مثلا زمانی که حجم معاملات پنج تا ده برابر بیشتر از حجم میانگین باشد.
کندل چیست؟ انواع آن و آموزش کندل شناسی تکنیکال (با فیلم)
سال جاری، سال پرفراز و نشیب برای بورس در کشور ما بوده و مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفته است. ازاین رو لازم است تا دانش و آگاهی خود را نسبت به نحوه عملکرد آن افزایش دهیم. تحلیل تکنیکال یکی از راه های بررسی وضعیت بازارهای مالی است. برای فعالان این حوزه بررسی لحظه ای روند تغییرات بسیار حائز اهمیت است. به طور کلی فعالان بازار بورس از سه نمودار برای تحلیلات خود استفاده میکنند. نمودارخطی، میله ای و کندل استیک است. که از این سه نمودار کندل استیک بسیار حائز اهمیت است. که این توجه به واسطه تحلیل آسان و تشخیص راحت روند صعودی و نزولی یک سهم است. در این مقاله به طور جامع به بررسی کندل و انواع آن خواهیم پرداخت.
کندل چیست؟
تاریخچه کندل و استفاده از آن به بازار برنج فروشان ژاپن برمیگردد. بازرگانان برنج برای شناساسی قیمت و شتاب بازار از این مدل ریاضی استفاده میکردند.
در واقع کندل، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد. به بیان دیگر، از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند یعنی صعودی یا نزولی باشد.
توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!
نحوه استفاده از کندل در تشخیص روند قیمت بازار
الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است. این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند.
نمودار کندل (شمعی)، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند. به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
اجزای کندل
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از:
- قیمت آغازین open
- قیمت پایانی close
- بالاترین قیمت در بازه زمانی High
- پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی Low
در شکل زیر میتوانید این چهار جز را مشاهده کنید. نکته قابل ذکر این نمودار توپر و توخالی بودن الگوی کندل است. زمانی که بدنه اصلی توخالی باشد، روند بازار صعودی و زمانی که توپر است نشان از روند نزولی بازار است.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
دیدگاه شما