الگوهای کندل استیک
یک کندل استیک یک نماد گرافیکی از تغییرات قیمت در یک دوره زمانی مشخص است.
هرکندل استیک شامل مشخصه های زیر می باشد:
Open: قیمت بازگشایی
Close: قیمت بسته شدن
High: حداکثر قیمت
Low: حداقل قیمت
Body: فاصله بین Open و Close
Shadow: فاصله بین Open یا Close تا High یا Low
اگر قیمت Open پایین تر از قیمت Close باشد بدنه کندل استیک با رنگ سبز یا توخالی می شود که به کندل Bullish (صعودی) معروف است.
اگر قیمت Open بالاتر از قیمت Close باشد بدنه کندل استیک رنگ قرمز یا مشکی می شود که به کندل Bearish (نزولی) معروف است.
در تحلیل رفتار قیمت در بازار فارکس شناخت شکل و انواع الگوهای کندل استیک می تواند به معامله گر، رفتار قیمت را به شکل گرافیکی نشان دهد. این الگوها در دسته بندی ابزارهای price action قرار داشته و دانستن آنها در تصمیم گیری های سریع به معامله گر کمک می کند. دراین بخش متداول ترین انواع کندل استیکها به همراه الگوهای متداول و سیگنالهای آنها شرح داده می شود.
الگوهای کندل استیک به دو گروه ساده و مرکب تقسیم می گردند
الگوهای کندل استیک برتر در بازار کدام است؟
الگوهای کندل استیک برتر در بازار کدام است؟ در معامله گری الگوهای کندل استیک ابزارهای بسیار مهمی به شمار می آیند. درک این الگوها به معامله گر در درک بهتر مسیرهای حرکت بازار و درنتیجه تصمیم گیری بهتر کمک می کند. الگوهای کندل استیک متعددی وجود دارد که نشان دهنده حرکت های صعودی یا نزولی است. در این مقاله به طور خلاصه انواع الگوهای کندل استیک را توضیح می دهیم و 10 آرایش برتر که تمامی معامله گرها باید مطلع باشند را معرفی می کنیم.
الگوهای کندل استیک چیست؟
کندل استیک الگوهای شمعی است که قیمت سهام در بازه زمانی معین را نشان می دهد. اطلاعات ارائه شده در نمودار شامل قیمت آغازین, قیمت پایانی, بالاترین قیمت آن بازه زمانی و پایین ترین قیمت آن بازه زمانی است.
برای این که متداول ترین الگوهای کندل استیک مورد استفاده در استراتژی های معامله را شناسایی کرده و بهترین را انتخاب کرد, معامله گرها باید نحوه تاثیر گذاری شیب الگوها که بر روند بازار را بفهمند. در جدول پایین به دو دسته اصلی حرکت قیمت که انواع کندل استیک ها نشان می دهند به طور خلاصه اشاره کرده ایم.
الگوهای صعودی کندل استیک:
انواع | جهت |
ستاره صبحگاهی | صعودی (معکوس) |
بولیش اینگالفینگ | صعودی (معکوس) |
دوجی | صعودی / نزولی |
هامر | صعودی (معکوس) |
بولیش هارامی | صعودی (معکوس) |
الگوی پیرسینگ (پوشش شکاف) | صعودی(معکوس) |
نمودارهای داخلی | صعودی (استمرار) |
لانگ ویکس | صعودی / نزولی (معکوس) |
الگوهای نزولی کندل استیک:
انواع | جهت |
ستاره عصرگاهی | نزولی (معکوس) |
بریش اینگلفینگ | نزولی (معکوس) |
دوجی | نزولی / صعودی |
بریش هارامی | نزولی (معکوس) | الگوهای معروف کندل استیک
پوشش ابر سیاه | نزولی (معکوس) |
نمودارهای داخلی | نزولی / صعودی |
لانگ ویکس | نزولی / صعودی |
ستاره های شوتینگ | نزولی (معکوس) |
ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی
الگوهای کندل استیک ستاره صبح گاهی و ستاره عصرگاهی هر کدام در انتها روند شکل می گیرند و الگوهای معکوس را نشان می دهند.
همان طور که در تصویر پایین مشخص است اولین کندل استیک همسو با جهت است که پس از آن کندل نزولی یا صعودی در قسمت کوچک بدنه وجود دارد.
معامله این الگوی کندل استیک به طور جداگانه به کندل تاییدیه در جهت معکوس نیاز دارد به طور مثال معامله گرها پس از کندل نزولی به ستاره عصرگاهی توجه می کنند.
الگوهای شمعی (کندل استیک) که هر تحلیلگر تکنیکال باید بداند
الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را استیو نیسون در کتاب مشهور خود با نام الگوهای شمعی ژاپنی به جهان غرب معرفی کرد. این الگوها تا به امروز یکی از مهمترین روشهای تحلیل تکنیکال هستند. در این مطلب با بهترین الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک آشنا میشویم و کندلشناسی حرفهای را میآموزیم. کندلشناسی در ارز دیجیتال، بورس و سایر بازارها کاربرد دارد.
الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودار شمعی چیست؟
نمودار شمعی از رایجترین روشها برای نمایش حرکات قیمت در طول زمان است. در نمودارهای شمعی هر دورهی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) به صورت یک شمع (کندل) نمایش داده میشود. کندلها بر اساس سه ویژگی تفسیر میشوند:
- بدنه: بخش ضخیم نشاندهندهی محدوده باز و بسته شدن قیمت در دورهی معاملاتی
- فتیله یا سایه: خطوط نازک بالا و پایین شمع که بالاترین و پایینترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهند.
- رنگ شمع: جهت حرکت بازار را نشان میدهد. شمع سبز (توپر) نشاندهندهی افزایش قیمت در دورهی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز (توخالی) نزولی بودن قیمت را نشان میدهد.
الگوهای شمعی (Candlestick Patterns)
کندلها با حرکتهای بالا و پایین قیمت تشکیل میشوند. یک تحلیلگر کارکشته، پشت هر کندل داستانی از نبرد عرضه و تقاضا میبیند. هر کندل به تنهایی یا در کنار کندلهای دیگر الگوهایی را تشکیل میدهند که ماهیت روانشناسی بازار را آشکار میکند. به این الگوها، الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک میگویند.
بسیاری به درستی معتقدند که کندلها اساس تحلیل تکنیکال و روشی بدون واسطه برای تحلیل بازار الگوهای معروف کندل استیک هستند. این الگوهای شمعی به سه نوع تقسیم میشوند که در ادامه مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای شمعی صعودی
الگوهای شمعی صعودی هشداری برای تغییر روند از نزولی به صعودی هستند. در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشوند، پس در محدودههای حمایتی بازار در جستجوی آنها باشید. خوشبینی معاملهگران نسبت به صعود قیمت دلیل شکلگیری این الگوهاست. در این بخش انواع کندل و الگوهای کندلی صعودی را بررسی میکنیم.
الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش یا هامر از بدنهای کوتاه با سایهای بلند در پایین تشکیل میشود. این الگو شبیه به یک چکش است و در انتهای یک روند نزولی یافت می شود. هر چقدر سایهی پایین بلندتر باشد الگو معتبرتر است.
الگوی چکش نشان میدهد که اگرچه فشار فروش در طول روز وجود دارد، اما به دلیل وجود خریداران قوی در انتهای بازار دوباره قیمت بالا میرود. چکش میتواند سبز و یا قرمز باشد اما چکش سبز قدرتمند است.
نمودار الگوی شمعی چکش هامر hammer
الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
همانند چکش، الگوی چکش معکوس یا هامر معکوس نیز یک الگوی صعودی است. این الگو شامل بدنهای کوتاه و سایهی بلند در بالا است.
چکش معکوس را به این شکل تفسیر میکنیم. در طول بازار قیمت افزایش یافته اما با ظهور خریداران کاهش قیمت کمتری میبینیم. چکش برعکس نشان از صعود قریب الوقوع بازار دارد. کندل این الگو میتواند صعودی و یا نزولی باشد البته چکش برعکس سبز قویتر است.
چارت الگوی شمعی چکش معکوس inverted hammer
الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing)
الگوی اینگالف یا پوشای صعودی شامل دو کندل است. اولین کند یک کندل قرمز کوتاه است و کندل دوم کندل سبز بلند است که کاملا کندل اول را میپوشاند.
اگر چه کندل دوم پایینتر از کندل اول باز میشود اما خریداران چنان قدرتمند هستند که در نهایت بالاتر از کندل اول بسته میشود. الگوی پوشای صعودی نشان از برتری آشکار خریداران دارد.
چارت الگوی پوشای صعودی
الگوی خط پیرسینگ (Piercing Line)
خط پیرسینگ یا الگوی نفوذی نیز یک الگوی دو کندلی است که از یک شمع قرمز بلند و یک شمع سبز بلند تشکیل میشود. فاصله قابل توجهی بین قیمت بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع دوم وجود دارد. اما کندل دوم بیش از نیمی از کندل اول را پوشش میدهد.
در الگوی پیرسینگ با اینکه قیمت پایینتر باز میشود اما با افزایش تقاضا قیمت رشد قابل توجهی میکند. رشد قیمت در کندل دوم نمایانگر افزایش قدرت خریداران و شروع روند صعودی است.
چارت الگوی خط پیرسینگ
ستارهی صبحگاهی (Morning Star)
کندل ستارهی صبحگاهی یکی دیگر از الگوهای شمعی صعودی است. این الگو همچون نور امیدی در روند تیرهی نزولی است به همین دلیل آن را ستاره صبحگاهی مینامیم. این الگو شامل سه کندل است. یک شمع قرمز بلند، سپس یک شمع با بدنهی کوتاه و در نهایت یک شمع سبز بلند.
شمع با بدنهی کوتاه را دوجی کند هم میگوییم. بهتر است بدنهی دوجی با دو شمع بلند همپوشانی نداشته باشد. این الگو نشان میدهد فشار فروش در روز دوم کاهش مییابد و سپس در روز سوم بازار صعودی میشود. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد و بخش بیشتری از کندل اول را بپوشاند الگو قویتر است.
چارت الگوی ستاره صبحگاهی
سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید یک الگوی سه کندلی است. این الگو شامل سه کندل سبز پی در پی با سایههای کوتاه است. هر کندل بالاتر از کندل قبل باز میشود.
سه سرباز سفید یک الگوی صعودی بسیار پرقدرت است. تشکیل سه شمع صعودی پس از یک روند نزولی نشان از افزایش مداوم قدرت خریداران دارد.
چارت الگوی سه سرباز سفید
الگوهای شمعی نزولی
الگوهای شمعی نزولی پس از یک روند صعودی مشاهده میشوند. آنها هشداری برای پایان روند صعودی هستند پس در محدودههای مقاومتی مشاهده میشوند. بدبینی نسبت به ادامهی صعودی باعث میشود که معاملهگران موقعیتهای معاملاتی خود را ببندند و این الگوها تشکیل شوند. در ادامه با انواع کندلهای نزولی آشنا خواهید شد.
الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی «مرد به دار آویخته» یا مرد دارآویز معادل یک چکش است اما در ابتدای روند نزولی شکل میگیرد. کندل در این الگو دارای بدنهای کوتاه با سایهی پایینی بلند است.
هر چند در انتهای بازار قیمت افزایش یافته باشد. اما این الگو نشان میدهد که در طول روز فشار فروش زیادی ایجاد شده است. فشار فروش نشانهای از ظهور فروشندگان قوی است. در الگوی مرد به دار آویخته ممکن است کندل را به رنگ سبز و یا قرمز ببینیم. اما کندل قرمز معتبرتر است.
چارت الگوی مرد به دار آویخته
ستارهی دنبالهدار یا ستارهی ثاقب (Shooting Star)
الگوی ستارهی ثاقب یا دنبالهدار بسیار شبیه الگوی چکش برعکس است اما در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. ستارهی ثاقب دارای بدنهای کوتاه و سایهی بالایی بلند است.
قیمت در طول روز افزایش مییابد اما در انتهای بازار با افزایش فشار فروش قیمت دوباره کاهش مییابد. کندل این الگو شبیه یک شهاب سنگ یا ستارهی دنباله دار است.
چارت الگوی ستاره دنباله دار
پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
اینگالف نزولی یا پوشای نزولی به عنوان یک الگوی قدرتمند بازگشتی در انتهای یک روند صعودی ظاهر میشود. یک الگو دو کندلی است. در الگوی اینگالف نزولی یک کندل سبز کوچک که توسط یک کندل قرمز رنگ بزرگ پوشش داده شده مشاهده میکنیم.
علت وجود الگوی پوشای نزولی ایناست که قدرت خرید در روز دوم کاهش مییابد. پس شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل دوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.
چارت الگوی پوشای نزولی
ستارهی شامگاهی یا ستارهی عصرگاهی (Evening star)
الگوی شمعی ستارهی عصرگاهی همانند ستارهی صبحگاهی یک الگوی سه کندلی است. این الگو نیز در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. در الگوهی ستارهی عصرگاهی یک کندل کوتاه دوجی میبینیم که بین دو کندل بزرگ سبز و قرمز قرار گرفته است.
علت پیدا شدن الگوی ستاره عصرگاهی هم اینست که قدرت خرید در روز دوم کاهش یافته و در روز سوم شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.
چارت الگوی ستاره شامگاهی یا ستاره عصرگاهی
سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
الگوی شمعی سه کلاغ سیاه شامل سه کندل متوالی و قرمز بلند با سایههای کوتاه است. باید دقت کنید که قیمتهای بسته شدن هر روز پایینتر از کندل قبلی باشد.
معاملهگران این الگو را آغاز یک روند نزولی میدانند، زیرا فروشندگان در سه روز معاملاتی متوالی از خریداران قویتر ظاهر شدهاند.
چارت الگوی سه کلاغ سیاه
ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
الگوی شمعی ابر سیاه، هشداری برای آغاز حرکت نزولی است. این الگو همچون ابری تیره پس از خوشبینی روز معاملاتی قبل است. ابر سیاه از دو کندل سبز و قرمز تشکیل میگردد. کندل قرمز دوم در بالای کندل اول باز میشود. اما نقطهی بسته شدن آن حداقل نیمی از کندل اول را پوشش میدهد.
کندل دوم در الگوی ابر سیاه نشاندهندهی افزایش فروشندگان است. هر چقدر کندل قرمز سایهی کوتاهتری داشته باشد الگوی ابر سیاه معتبرتر است.
چارت الگوی ابر سیاه
الگوهای شمعی ادامهدهنده
الگوهای شمعی ادامهدهنده نشانهی ادامهی روند فعلی هستند. با استفاده از این الگوها نقاط استراحت قیمت در روندهای بلندمدت شناسایی میشوند. با دیدن الگوهای ادامهدهنده نباید وارد معامله شد یا اگر معاملهی باز داریم باید آن را نگه داریم. تعداد این الگوها کمتر از الگوهای بازگشتی است.
دوجی (Doji)
این الگوی شمعی با کندلی روبرو هستیم که قیمت باز و بسته شدن آن بسیار بههم نزدیک و یا برابر است. شکل این الگو شبیه صلیب یا علامت بعلاوه است. سایههای دوجی ممکن است طولها متفاوتی داشته باشند.
در طول بازار قیمت افزایش و یا کاهش مییابد اما در انتهای بازار این نبرد حاصلی ندارد. الگوی دوجی به تنهایی یک سیگنال خنثی است، اما در الگوهای معکوس سه کندلی مانند ستارهی صبحگاهی و عصرگاهی مشاهده میشود.
چارت الگوی دوجی
اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
اسپینینگ تاپ یا فرفره، کندلهایی با بدنهی کوتاه و سایههای بلند و هماندازه هستند. این الگو نمایانگر بلاتکلیفی در بازار است.
در الگوی فرفره خریداران قیمت را بالا میبرند، در حالی که فروشندگان دوباره آن را پایین میآورند. فرفرهها به عنوان دورههای تثبیت و یا استراحت در روند بلندمدت صعودی و نزولی تفسیر میشوند. این الگو به صورت خوشبینانه تفسیر میشود.
چار ت الگوی اسپینینگ تاپ
الگوی سهگانهی صعودی و سه گانه نزولی (Rising & Falling Three Method)
الگوی سهگانه صعودی و نزولی، یک الگوی ادامهدهنده است و برای تایید روند فعلی استفاده می شود. این الگو از یک کندل بزرگ و سه کندل کوچک متوالی تشکیل میشود. در روند صعودی ابتدا یک کندل سبز و سپس یه کندل کوچک قرمز ظاهر میشود. در روند نزولی نیز یک کندل بزرگ قرمز و پس از آن سه کندل کوچک سبز مشاهده میشود.
تفاوت الگوی سهگانه با سرباز سفید و کلاغ سیاه در این است که کندلهای کوچک همگی در محدودهی کندل بزرگ قرار دارند. شکسته نشدن محدودهی کندل اول پس از سه دورهی معاملاتی به معنای ناتوانی بازار در تغییر جهت روند است.
چارت الگوی سه گانه صعودی و نزولی
الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک چقدر معتبرند؟
الگوهای شمعی به یک اندازه معتبر نیستید. صندوقها و معاملهگران با پولهای درشت از این الگوها برای فریب معاملهگران خرد استفاده میکنند. با این حال باز هم برخی از این الگوها بسیار موثر هستند بخصوص در سبکهای تحلیلی با چارت خام مانند پرایش اکشن.
بهتر است الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را با روشهای دیگر ترکیب کنید. ترکیب الگوهای شمعی و اندیکاتورهایی مانند RSI در بازار بورس و بازارهای جهانی بسیار محبوب است و خطای نسبتا کمی دارد.
سوالات متداول الگوهای شمعی
هر کندل در نمودار شمعی از دو سه بخش بدنهی کندل، سایهی بالایی و سایهی پایین تشکیل شده است.
سایه کندل خطوط نازکی در بالا و پایین بدنه کندل هستند که نشان دهنده بالاترین قیمت و پایینترین قیمت در بازه زمانی آن کندل هم میباشند.
بدنه کندل بخش ضخیم کندل است. این بخش محدوده بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل در آن بازه زمانی را مشخص میکند.
رنگ کندل، جهت حرکت بازار را نشان میدهد. شمع سبز نشاندهندهی افزایش قیمت در دورهی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز نزولی بودن قیمت را نشان میدهد.
پنج الگوی قدرتمند کندل استیک
نمودارهای کندل استیک، ابزار تکنیکال هستند که اطلاعات چندین تایم فریم را در یک کندل قرار میدهند. این موضوع کندل استیک را مفیدتر از نمودارهای میلهای و نمودار خطی میکند که قیمتهای باز و بسته شدن را نشان میدهد. این کندلها الگوهایی را ایجاد میکنند که میتواند برای پیشبینی اتمام جهت روند قیمت به کار برود. رنگهای متفاوت کندلها نیز به این نمودارها عمق میبخشد. سابقه استفاده از این نمودارها به معاملهگران برنج در ژاپن به قرن ۱۸ باز میگردد.
استیو نیسون، در کتاب مشهور خود با عنوان «الگوهای شمعی ژاپنی» این الگوها را به جهان غرب معرفی کرد (این کتاب به فارسی ترجمه شده است). بسیاری از معاملهگران امروز میتوانند دهها مورد از این الگوها را شناسایی کنند (مانند: ابر سیاه پوششی، ستاره شامگاهی و سه کلاغ سیاه). علاوهبراین، الگوهای تک شمعی نیز شامل الگوی دوجی و چکش در دهها استراتژی معامله خرید و فروش به کار میرود.
قابلیت اطمینان الگوهای شمعی
همه الگوهای کندلی به یک اندازه قابل اطمینان نیستند. محبوبیت بسیار زیاد آنها قابلیت اطمینان آنها را کاهش داده است، زیرا توسط صندوقهای سرمایه گذاری و الگوریتمهای آنها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این معاملهگران با بودجه خوبی که دارند نسبت به سرمایهگذاران خرد و مدیران صندوقهای سنتی با سرعت بیشتری واکنش نشان میدهند.
به عبارت دیگر، مدیران صندوقهای پوشش ریسک از نرمافزار برای به دام انداختن معاملهگرانی که به دنبال صعود یا نزول قیمت با مشاهده یک الگو هستند، استفاده میکنند. با این حال، الگوهای قابل اعتماد دیگری همچنان وجود دارند که فرصتهای معاملاتی بلند مدت یا کوتاهمدت را فراهم میکنند.
در اینجا پنج الگوی کندل استیک آورده شده است که عملکردهای فوقالعاده خوبی نسبت به جهت و حرکت قیمت دارند. باید توجه داشت که هرکدام از این الگوها در جهت پیشبینی افزایش یا کاهش قیمت به کار میروند. این الگوها از دو طریق به زمان حساس هستند:
۱. آنها فقط در محدودههای زمانی مورد بررسی اعم از روزانه، هفتگی یا ماهانه کارایی دارند.
۲. قدرت آنها پس از کامل شدن الگو به میزان سه تا پنج کندل کارایی دارند.
عملکرد شمعهای ژاپنی
این تحلیل متکی بر کار توماس بولکوفسکی است که در کتاب خود در سال ۲۰۰۸ به نام «دایره المعارف الگوهای نموداری» (این کتاب به فارسی ترجمه شده است) عملکرد کندل استیک را رتبهبندی کرده است.
وی الگوها را به دو نوع تقسیم کرد:
۱. الگوهای برگشتی: الگوهای برگشت روند، کندلهایی هستند که تغییر جهت قیمت را پیشبینی میکنند.
۲. الگوهای ادامهدهنده: الگوهایی که تداوم جهت فعلی روند قیمت را پیشبینی میکنند.
در مثالهای زیر، کندلهای سفید نشاندهنده این است که قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت باز شدن است (کندل صعودی) و کندل سیاه نشاندهنده آن است که قیمت بسته شدن کندل پایین تر از قیمت باز شدن آن است (کندل نزولی).
الگوی کندل استیک سه خط حمله (الگوی Three Line Strike)
الگوی سه خط حمله صعودی، یک الگوی برگشتی است که در آن سه کندل نزولی شکل میگیرد و بعد از این سه کندل یک کندل صعودی با بدنه بزرگ با قیمت باز شدن پایین تر از کندل سوم شکل میگیرد و بالای شمع اول بسته میشود. بعد از این الگو منتظر یک تغییر در جهت حرکت قیمت باشید. به گفته بولکوفسکی، این الگو، برگشت روند قیمتها را با دقت بالای ۸۳ درصد پیشبینی میکند.
الگوی کندل استیک دو گپ سیاه (الگوی Two Black Gapping)
الگوی دو گپ سیاه بعد از یک صعود قابل توجه و در بالای روند صعودی ظاهر میشود. این الگو شامل دو کندل سیاه است و گپ قابل توجه بین آنها تشکیل میشود و پیشبینی میکند که روند کاهشی به کفهای پایینتری برسد. طبق گفته بولکوفسکی، این الگو، کاهش قیمت را با دقت ۶۸ درصد پیشبینی میکند.
الگوی کندل استیک سه کلاغ سیاه (الگوی Three Black Crows)
الگوی سه کلاغ سیاه نیز یکی از الگوهای برگشتی است که در سقف یا نزدیک به سقف یک روند صعودی تشکیل میشود. این الگو شامل سه کندل سیاه است که تقریبا هماندازه یکدیگر هستند. این الگو تایید میکند که روند کاهشی حتی تا پایینترین کف ادامه خواهد داشت. بیشترین کاهش پس از اتمام الگو شروع میشود و خریدارانی که شتابزده به امید خرید در کف وارد میشوند، به دام میاندازد. طبق گفته بولکوفسکی، این الگو، کاهش قیمت را با دقت ۷۸ درصد پیشبینی میکند.
الگوی کندل استیک ستاره شامگاهی (الگوی Evening Star)
یک الگوی قوی برگشت روند دیگر الگوی ستارهی شامگاهی است که از سه کندل تشکیل میشود و فوقالعاده عمل میکند. در الگوی ستارهی شامگاهی، کندل اول نسبتا بلند و صعودی است که روند صعودی فعلی را تأیید میکند. کندل دوم کمی بالاتر از کندل اول باز میشود؛ اما بدنهی آن کوچکتر از کندل اولی است و رنگ بدنهی کندل میانی مهم نیست، کندل سوم نزولی است و تا وسط کندل اول سقوط میکند. طبق گفته بولکوفسکی این الگو، کاهش قیمت را با دقت ۷۲ درصد پیشبینی میکند.
الگوی کندل استیک کودک رها شده (الگوی Abandoned Baby)
الگوی صعودی کودک رهاشده نوعی دیگر از نمودارهای شمعی است که از آنها برای تشخیص بازگشت در روند نزولی استفاده میشود. این الگو از سه کندل مجزا تشکیل شده است. اولین کندل یک کندل بلند سیاه است که در یک روند رو به پایین قرار دارد. کندل دوم یک کندل دوجی است (قیمت باز و بسته شدن یکسان است) که با فاصله، در پایینِ اولین کندل قرار دارد و در نهایت کندل سوم یک کندل بزرگ سفید است که الگو را تکمیل میکند. به گفته بولکوفسکی، این الگو، افزایش قیمت را با دقت ۴۹.۷۳ درصد پیشبینی میکند.
نتیجهگیری
الگوهای کندل استیک توجه بسیاری از بازیگران بازار را به خود جلب کرده است، اما بسیاری از سیگنالهای برگشت روند و ادامهدهندهای که توسط این الگوها در محیط الکترونیکی مدرن منتشر میشود قابل اعتماد نیست. خوشبختانه، آمار بولکوفسکی دقت خوبی را برای انتخاب بین این الگوها ارائه میدهد و سیگنالهای خرید و فروش قابل بررسی را به معاملهگران ارائه میکند.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند. تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد. نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است. نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است.
در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست. بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین.(محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد. شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده.(به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن.(پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد. بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد. در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد. به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آنها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از الگوهای معروف کندل استیک نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگو دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگو دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگو دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگو دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگو دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگو دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند. اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگو سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگو سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایهگذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح میدهید؟
دیدگاه شما