قوانین فیبوناچی در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
عوامل مختلفی بر قیمت ارز دیجیتال تاثیرگذار بوده که می توان با ابزار های مختلفی، تشخیص و پیش بینی از آینده و روند سهام بازار داشت. برای بررسی قوانین فیبوناچی در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال با ما همراه باشید.
فیبوناچی در نمودار
ترازهای فیبوناچی در واقع ابزار بسیار قدرتمندی بوده که برای تفسیر و پیش بینی بازارهای مالی مانند ارز دیجیتال ، فارکس و بورس کاربرد دارد. با ترکیب سایر ابزار ها، می توان به استراتژی واحدی از اعداد فیبوناچی در نمودار رسید. در واقع معامله گران با قرار دادن تراز های فیبوناچی بر روی الگو های زمانی، به نتایج قابل توجهی در تایم های معاملاتی هفتگی، ماهانه و روزانه می رسند. همچنین الگو های استاندارد فیبوناچی، بر روند روزانه، ساعتی، دقیقه ای بازار نیز تاثیر گذاشته و می توان مبنای معاملات قرار داد.
تشخیص روند بلند مدت و کوتاه مدت بازار
تحلیل تکنیکال بر اساس فیبو در واقع استفاده از سری فیبوناچی در نمودار بوده که همخوانی بسیار زیادی با روند معاملات دارد. روند بازار بر اساس عرضه و تقاضا شکل می گیرد. اما روند کلی بازارهای مالی دارای قاعده و قوانینی است. با استفاده از ابزار های مختلف، می توان پیش بینی از روند کوتاه مدت و بلند مدت ارز داشته باشید. یکی از ویژگی های فیبوناچی، نمایش نقاط ورود و خروج بوده که می توانید بر اساس آن تحلیل داشته و نقاط خروج خود را مشخص نمایید.
تحلیل بر اساس فیبو
توجه داشته باشید که شما با بازار پیچیدهای روذبه رو هستید. معامله گران روز به روز هوشمند تر شده و بازار با پیچیدگی های بسیاری همراه می شود. بهتر است با ترکیب ابزار های فیبوناچی با سایر اندیکاتور ها و ابزار ها، بتوانید تحلیل دقیق تری را ارائه نمایید و دچار ضررهای سنگین نشوید.
اعداد مهم بازگشت فیبوناچی
در سری اعداد فیبوناچی،برخی اعداد دارای نقاط مقاومتی و حمایتی بوده و با رسمی الگوی فیبو می توانید، مقاومت ها و حمایت های بازار را مشخص نمایید. نسبتهای ۳۸۲ درصد و ۶۱۸ درصد اهمیت بیشتری داشته که اگر واکنشی در این نقاط دیده نشود، باید به دنبال شکست در نقطه ۷۸۶ باشیم. اگر از نقطه ۷۸۶ گذشته باشد، احتمالاً دچار شکست سطح پایینی یا بالای نمودار شده ایم و می توان انتظار تغییر روند بازار را داشته باشیم.
شناخت امواج الیوت برای رسم نقاط فیبوناچی
امواج الیوت دارای مباحث پیشرفته بوده و قوانین و مقررات فراوانی دارد. بهتر است برای رسم نقاط فیبوناچی، اطلاعات اولیه از موج های الیوت داشته باشید و بتوانید امواج صعودی و نزولی الیوت را شناسایی کنید. امواج الیوت از موج انگیزشی و موج اصلاحی تشکیل شده است.
شناخت کمان فیبوناچی
برای شناخت نقاط مقاومت و حمایت، می توانید از کمان فیبوناچی کمک دریافت نمایید. کمان ها بستگی به قیمت و زمان دارد. هر چه کمان فیبو عرض بیشتری باشد، خط پایه طولانی تری دارد و هرچه کمان نازک شود، خط پایه کوتاه تری را خواهد داشت. کمان های فیبوناچی معمولا بین دو نقطه قیمتی نوسان کرده و می توانید در بین آن ها به خرید، فروش و نوسان گیری بپردازید. مقاطع 382، 500 و 618 از حمایت و مقاومت بالایی برخوردار بوده و می توانید رسم نمایید.
رسم بادبزن فیبوناچی
بادبزن فیبوناچی مجموعه ای از خطوط روند بوده که با استفاده از سطوح فیبوناچی رسم می شود. برای این که رسم دقیق تری بر روند صعودی یا نزولی بازار داشته باشید، بهتر است اولاً روند صعودی را رسم کرده و قیمت های کف و سقف سهم را در دوره زمانی مشخص کنید. با استفاده از سری فیبوناچی و اعداد 236 درصد، 382 درصد و 618 درصد، می توان اختلاف قیمتی را تعیین کرد. در نهایت خطوطی که با اتصال نقطه شروع خط روند اصلاح شده مشاهده می شود، باد بزن فیبوناچی اصلاحی نام دارد که برای روند نزولی نیز می توان برعکس همین نتیجه را استفاده کرد.
نتیجه گیری
در نظر داشته باشید که مباحث فیبوناچی کمی سخت و پیچیده بوده و نیازمند تمرینات بیشتری هستید تا بتوانید به آسانی نقاط پر تراکم را جستجو کرده و به خرید و فروش در بازار بپردازید. امروز با قوانین فیبوناچی در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال همراه شما بودیم. برای آموزش های دقیق تر تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی با سایت آکادمی یزدانی همراه باشید.
امواج الیوت چیست؟ آشنایی با کاربرد و تاریخچه Elliott Wave
امواج الیوت یا Elliott Wave یک نظریه است که در بحث تحلیل تکنیکال کاربرد فراوانی دارد و در این مقاله ضمن معرفی آن به موضوع تاریخچه و کاربرد نظریه امواج الیوت نیز می پردازیم. همراه داتیس نتورک باشید.
امواج الیوت چیست؟
نظریه موج الیوت روشی برای تجزیه و تحلیل فنی است که به دنبال الگوهای قیمتی بلندمدت در ارتباط با تغییرات مداوم در احساسات و روانشناسی سرمایه گذاران است.
بررسی امواج الیوت در تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین کارهایی که تحلیلگران بورس برای پیشبینی قیمتها در آینده انجام میدهند، نگاه دقیق به گذشته است.
نگاه به رفتارهای بازار در برخی بزنگاههای خاص میتواند رفتار بازار در شرایط مشابه فعلی را مشخص کند.
امواج الیوت بر مبنای همین فلسفه شکل گرفته است.
یعنی یک سری رفتارهای تکرارشوند بازار در گذشته.
نام این ابزار از روی نام آقای رالف نلسون الیوت ، یک حسابدار و نویسنده آمریکایی برداشته شده است.
او تحت تاثیر تئوری DOW و مشاهده دقیق طبیعت به این نتیجه رسید که حرکت بازار سهام و بورس با مشاهده و تشخیص یک سری امواج تکرارپذیر قابل پیشبینی است.
بررسی رفتاری که اکثر مردم در مواجه با تغییرات قیمت بازار از خود نشان می دهند و همچنین تصمیمی که سرمایه گذاران در این مواقع از خود نشان می دهند، می تواند در تحلیل تکنیکال بازار نقش بسیار زیادی داشته باشد.
Elliott ، با ابداع نظریه امواج الیوت که آن را بر اساس الگوهای رفتاری مردم به دست آورد، توانست به مردم و سرمایه گذاران در پیش بینی روند های آینده بازار سهام و سرمایه گذاری کمک کند.
تاریخچه امواج Elliott Wave
نظریه الیوت برای اولین بار در قرن بیستم یعنی در بین سالهای 1935 تا 1940 توسط الیوت ابداع و به جهانیان معرفی شد.
هدف اصلی الیوت از ارائه این نظر، کمک به فعالان بازار سرمایه، بازار بورس، بازار فرابورس و به طور کلی تمام بازارهای مالی بود. الیوت با ارائه این نظریه ثابت کرد که تغییراتی که در بازارهای مالی به وجود می آید، روند ثابتی دارد و مدام در حال تکرار می باشد.
الیوت با استفاده از نتایجی که از تحقیقات خود به دست آورده بود به راحتی می توانست نحوه حرکت قیمت هر سهم در آینده بازار سهام را پیش بینی نماید.
الیوت با تحقیق و بررسی واکنش عملکرد مردم در خصوص تغییرات قیمت در بازار سهام و بازار بورس و به طور کلی هر فعالیتی که در آن شرکت دارند، با توجه به یک قاعده طبیعی واکنش نشان می دهند که الیوت آن را با عنوان امواج الیوت به مردم معرفی کرد.
«رالف نلسون الیوت» (Ralph Nelson Elliott) در دهه 1930 نظریه امواج الیوت را توسعه داد.
الیوت معتقد بود بازار بورس که تصور میشد رفتاری تصادفی و آشوبناک دارد، در حقیقت از الگوهایی تکراری تبعیت میکند.
نظریه امواج الیوت در حقیقت برای توصیف حرکات قیمت در بازارهای مالی ارائه شده است.
بدین صورت که در حرکات قیمت سهام و در رفتار معاملهگران میتوان امواج را مشخص کرد.
سرمایهگذاران در تلاش برای سودآوری از روند بازار به نوعی «سوار بر موج» هستند.
برای مثال:
یک حرکت بزرگ توسط صاحبان خانه برای جایگزینی مستأجران فعلی خود با مستأجران جدید که شرایط بهتری دارند، به عنوان یک «موج تأمین مالی مجدد» عمل میکند.
آموزش امواج الیوت:بخش سوم کاربرد ابزار PTI و DMA در امواج الیوت
اگر به وسیله امواج الیوت معامله می کنید حتما تاکنون به این مشکل برخورده اید.
در این بخش آموزش به تفسیر این مشکل و ابزارهای کمکی مناسب برای رفع آن میپردازیم.
کاربرد ابزارهای PTI و DMA در امواج الیوت
همانطور که گفتیم انالیزور امواج الیوت بسیاری از امواج صعودی و نزولی را تحت عنوان موج سوم شناسایی میکند.
در بخش های قبلی خواندیم که پس از موج سوم یک موج اصلاحی (Retracement) خواهیم داشت که ما بعنوان موج
چهارم میشناسیم و پس از اصلاح قیمت کوتاه مدت موج پنج در جهت روند بازار شکل میگیرد.
الگوهای بالا یک توالی پنج موج را به خوبی نشان می دهد که موج هایی کامل و فراتر از حد انتظار را نشان می دهد.
اما مشکل در پایان موج موج چهارم شروع میشود که بازگشت روند اصلی و موج پنج شکل نمیگیرد.
به تصاویر زیر توجه کنید.
تحقیقات در این سالها ادامه یافت و ما موفق به طراحی (PTI (Profit Taking Index شدیم.
ابزار PTI مومنتوم Buy ها و Sell های موج ۳ را با موج ۴ مقایسه میکند. سپس این مقایسه
به الگوریتمی داده میشود که عدد PTI را محاسبه میکند.
الگوی موج پنجم صحیح
طبق آمار اگر PTI بالای ۳۵ باشد بازار تمایل شدیدی دارد موج پنجم یا حرکت دوم را یسازذ.
الگوی موج پنجم نادرست
طبق آمار اگر PTI زیر ۳۵ باشد بازار قادر به ساختن موج چنجم یا حرکت دوم نیست.
الگوی موج پنجم ناقص:سقف دوقلو
هنگامی که بازار در حال ساخت موج پنجم است اگر PTI برابر ۳۵ باشد احتمال تشکیل ناقص موج پنجم
و شکل گیری سقف دوقلو زیاد است.
افزودن کانال های موج چهارم
ابزار PTI اساساً از طریق مومنتوم بای ها و سل ها در مقاطع متفاوت به دست میآید.
کانال های موج چهارم از ویژگی های دیگر PTI است.
کانالهای موج چهارم از طریق زمان به دست میآیند.بعد از حرکت وسیع موج سوم
موج اصلاح (Retracement) اجازه میدهد اجازه میدهد میزان مشخصی از زمان بگذرد
تا حرکت دوم یا همان موج پنجم شکل بگیرد.
طبق آمار اگر فاز اصلاح یا موج چهارم زمان زیادی به طول بینجامد از اثرات حرکت بعد از آن
یعنی موج پنجم کاسته می شود.
کانالهای موج چهارم سه خط بر اساس قیمت و زمان هستند
اگر موج چهارم اصلاحی (Retracement) بالای کانالهای موج چهارم باشد انتظار برای یک موج حرکت دوم قوی زیاد است.
اگر موج چهارم اصلاحی (Retracement) زیر کانالهای موج چهارم باشند انتظار برای موج حرکت دوم قوی خیلی کم خواهد بود.
مفهوم کانالهای موج چهارم :
به تصویر بالا توجه کنید:
کانال های موج چهارم با رنگ های متفاوت نشان داده شده است
- حال اگر موج چهارم بالای کانال اول(ch1) که با رنگ آبی مشخص شده است شکل بگیرد بالای ۸۰% احتمال شکل گیری موج پنجم قوی پس از آن وجود دارد.
- اکر موج چهارم بالای کانال دوم(ch2) که با رنگ سبز مشخص شده است شکل بگیرد بالای ۶۰% احتمال شکل گیری موج پنجم قوی پس از آن وجود دارد.
- کانال سوم(ch3) که با رنگ قرمز نشان داده شده است کانال توقف نهایی است.زمانی که این کانال شکسته شود نباید انتظار موج پنجم با high بالا را داشت.در واقع اگر موج پنجم شکل بگیرد بسیار کسالت آور خواهد بود زیرا نه قیمت افزایش چندانی پیدا می کند و نه قدرت کافی را دارد.
ابزار PTI و کانالهای موج چهارم
به تصویر زیر توجه کنید:
این نمودار نشان دهنده موقعیت مناسب برای Buy است.
- در چارت A زمانی که موج به سمت صفر برمیگردد PTI باید بالاتر از ۳۵ باشد که در اینجا ۴۷ است. که PTI مناسبی در موج چهارم نزولی است.
- قیمت باید بالای کانال های موج چهارم باشد تا مدت زمان مناسبی را برای PTI ایجاد کند که در چارت A قیمت بالای کانال موج چهارم است.
قوانین نوسان نمای امواج الیوت
حداقل بازگشت موردنیاز:
افزودن میانگین متجرک جابجا شده (DAM)
نظریه DAM در سال ۱۹۸۳ ابداع شده است.
ابزار DAM یک میانگین متحرک ساده است که به سمت راست جابجا شده است.
هدف از استفاده DMA اجازه دادن به بازار برای ادامه مومنتوم آن می باشد.
زمانی که بازار ۵ موج کامل را تشکیل می دهد قیمت DAM را قطع میکند.
برای ورود به معامله در پایان موج پنجم از DAM میتوانید استفاده کنید.
بهتر است از یک میانگین متحرک ۷ روزه با دوره های پنج استفاده شود که به سمت راست جابجا شده است.
*توجه:DMA برای ورود به پوزیشن در انتهای موج ۵ و در الگوهای مطمئن در پایان موج چهارم طراحی شده است.
از این ابزار در موقعیت دیگری برای ورود به معامله استفاده نکنید زیرا دقت این ابزار تنها حدود ۲۱% است.
امواج الیوت (Elliott Waves) چیست؟ استفاده از آن در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
اگر تمایل دارید برای معاملات خود برنامهریزی کنید، پس باید بتوانید در هر بازه زمانی دیدی کلی از وضعیت بازار داشته باشید. تحلیلگران تکنیکال معمولاً برای رسیدن به چنین دیدی در تحلیل خود از امواج الیوت (Elliott Waves) استفاده میکنند. امواج الیوت یکی از پیچیدهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است؛ در نتیجه درک آن در ابتدا دشوار به نظر میرسد، اما به محض اینکه بر این تکنیک تسلط بیابید، به فواید فراوانش پی خواهید برد. در این مقاله میکوشیم شما را با مفهوم امواج الیوت آشنا کنیم.
الیوت کیست؟
امواج الیوت به دست رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) ابداع شد. او حسابداری آمریکایی بود و در دهه 1920 کار میکرد. الیوت در دوران کاری خود به بیماری گوارشی مبتلا شد و مجبور بود شغل خود را برای درمان رها کند؛ پس تصمیم گرفت برای دور کردن ذهن خود از بیماری، رفتار قیمت سهام بورس را مطالعه کند.
الیوت در سال 1934 به این نکته پی برد که رفتار قیمت سهام تصادفی نیست و به جای آنکه مبتنی بر هرج و مرج باشد، از الگوهای تکرارشوندهای تبعیت میکند. الیوت مشاهده کرد که الگوهای یکسانی در چرخههای تکرارشونده تشکیل میشود. این چرخهها عواطف و احساسات سرمایهگذاران و تریدرها را در قالب نوسانات قیمت منعکس میکردند. این حرکات قیمت به واحدهایی تقسیم میشد که الیوت آنها را امواج (Waves) نامید.
امواج الیوت (Elliott Waves)
بر اساس مشاهدات الیوت، تحرکات روند بازار در قالب الگوی امواج پنج بخشی و سه بخشی شکل میگرفت که امواج پنج بخشی نخست با اعداد 1 تا 5 نامگذاری میشد و در جهت روند بزرگتر حرکت میکرد. در پی حرکت امواج پنج بخشی نخست یک حرکت اصلاحی صورت میگیرد که سه موج متوالی دارد. برای نشان دادن این الگوی اصلاحی از حروف a، b و c استفاده میشود.
این امواج پنجگانه پیشرونده و الگوی اصلاحی سهبخشی آن به صورت زیر نمایش داده میشود.
امواج شماره 1، شماره 3 و شماره 5 امواج ایمپالس (Impulse) ضربهای یا شتابدار نامیده میشوند. موج شماره 2 اصلاح موج شماره 1 و موج شماره 4 نیز اصلاح موج شماره 3 است و برآیند کلی موج شماره 1 تا 5 از طریق برآیند امواج a-b-c اصلاح میشود.
الگوهای الیوت در چندین تایم فریم واقع شدهاند. این یعنی ممکن است دنباله کاملی از 5 موج در یک تایم فریم کوچک مثلاً در نمودار 15 دقیقهای، صرفاً نمایانگر موج اول یک دنباله از امواج در تایم فریمی بزرگتر باشد. از منظری کلانتر، هر الگوی موج جاری بخشی از الگوی موجی بزرگتر است که در یک تایمفریم بزرگتر در حرکت است.
با این اوصاف، میتوان امواج الیوت را همچون مجموعهای از عروسکهای روسی ماتروشکا در نظر گرفت که در آن مجموعهای از امواج متوالی، یکی از امواج درجه بالاتر را تکمیل میکند. به صورت جزئیتر میتوان گفت که برآیند حرکت از موج 1 تا 5، یکی از موجهای 1، 3 یا 5 درجه بالاتر را تکمیل میکند، در حالی که برآیند حرکت از موج a تا c یکی از موجهای 2 یا 4 درجه بالاتر را تکمیل میکند. میتوانید این وضعیت را به روشنی در تصویر زیر مشاهده کنید:
احتمالاً با خواندن مطلب بالا مفهوم اشکال فراکتال (Fractals) به ذهنتان خطور خواهد کرد. فراکتال ساختاری هندسی است که با بزرگ کردن هر بخش از این ساختار به نسبت معین، همان ساختار نخستین به دست میآید.
استفاده از امواج الیوت (Elliott Waves) در تحلیل تکنیکال
حالا که درک روشنی از مفهوم امواج الیوت پیدا کردهایم، باید بتوانیم آن را در معاملات ارزهای دیجیتال به کار ببریم و با آن کسب درآمد کنیم. همانطور که میدانید، تشخیص درست امواج الیوت کار دشواری است. ممکن است هنگامی که در عمل به نمودار قیمت نگاه میکنیم، امواج به صورت کامل شکل نگرفته باشد و بعضاً نامگذاری آنها دشوار است. تسلط یافتن بر این تکنیک به تمرین فراوان نیاز دارد؛ اما خوشبختانه اصول و قواعدی وجود دارد که تا حدی در این راه به ما کمک خواهد کرد:
- موج شماره 2 هرگز نمیتواند فراتر از نقطه شروع موج شماره 1 برود. این قانون در عمل به این معنا است که در یک حرکت صعودی، قیمت نمیتواند در پایان حرکت موج 2، پایینتر از قیمت آغازین موج 1 برود.
- طول موج شماره 3 معمولاً از دو موج دیگر بیشتر است اما هرگز نمیتواند از دو موج دیگر کوتاهتر باشد.
- موج شماره 4 هرگز نمیتواند به منطقه قیمتی موج شماره 1 وارد شود. یعنی موج شماره 4 نمیتواند بیش از اندازه موج 3 عقبگرد کند.
در نمودار زیر نقض قواعد بالا نمایش داده شده است.
الگوهای امتدادی (Extensions)، قطری (Diagonals) و مثلث انبساطی (Expanding Triangles)
علاوه بر قواعد فوق، موارد دیگری هم وجود دارد که نظریه امواج الیوت (Elliott Waves) را تا حدی پیچیدهتر میکند. ما در اینجا اشکال اصلی را توضیح میدهیم، اما اشکال فرعی را میتوانید در منابع دیگری پیدا کنید.
اولین نمونهای که در اینجا بررسی میکنیم Extensions یا الگو های امتدادی نامیده میشود. اکستنشن حرکتی کشیده و ممتد در راستای روند اصلی است که در یکی از موج های ضربهای (Impulse Wave) شماره 1، 3 یا 5 رخ میدهد. در شکل زیر نمونهای از حرکت اکستنشن نمایش داده شده است:
نوع دیگر موج های ضربهای (Impulse) دیاگونال (Diagonals) هستند که از 5 موج تشکیل میشود و در انتهای روندی قوی رخ میدهد؛ به خصوص هنگامی که موج شماره 3 در مدتزمان کوتاهی مقدار قابل ملاحظهای حرکت میکند. امواج دایاگونال میتوانند در موج c دنباله اصلاحی هم باشند که در این صورت نشاندهنده خاتمه حرکت در درجهای بالاتر است.
این شکل معمولاً الگویی کُنجمانند (Wedge-Like Pattern) است و همانطور که در تصویر زیر مشخص است، توسط دو خط همگرا تشکیل میشود.
توجه کنید که هر یک از 5 موج قبلی از سه ریزموج تشکیل شده و ساختار معمولی 5 موجی ندارد. در یک شکل دیاگونال موج 4 ممکن است بر خلاف قاعده اصلی به محدوده قیمتی موج 1 وارد شود. موج شماره 5 در این الگوها ابزار الیوت چیست ؟ تمایل دارد که از حد خط روند فراتر یا فروتر رود.
در نوع سوم ما با شکل مثلث انبساطی روبهرو میشویم. قله موج شماره 5 در این حالت نمیتواند به ارتفاعی بالاتر از موج شماره 3 دست یابد. این الگو معمولاً نشانهای است مبنی بر اینکه کف یا سقف در جای خود قرار دارد و بازار خلاف جهت روند بازگشت خواهد کرد.
نسبت های فیبونانچی و نظریه امواج الیوت
با اینکه نظریه امواج الیوت میتواند شکل و ساختار مناسبی از حرکات قیمت ارائه دهد، اما برخی تحلیلگران اصول امواج الیوت را با نسبتهای فیبونانچی ترکیب میکنند تا بتوانند پتانسیل حرکت قیمت را با مدتزمان احتمالی آن اندازهگیری کنند. در ابتدا نحوة محاسبه این نسبتها را توضیح میدهیم.
همانطور که احتمالاً میدانید، لئوناردو فیبونانچی ریاضیدانی ایتالیایی در قرن 13 میلادی بود که دنباله فیبونانچی را کشف کرد. این دنباله با اعداد 0 و 1 آغاز و با افزودن دو عدد قبلی ساخته میشود؛ یعنی غیر از دو عدد اول(0 و 1)، اعداد بعدی از جمعِ دو عددِ قبلیِ خود به دست میآیند: 0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21، 34، 55، 89.
نسبتهای فیبونانچی با تقسیم جملات مختلف دنباله به صورت زیر به دست میآید:
- 2% با تقسیم هر جمله دنباله به مقدار دو جمله بعد از خودش به دست میآید. برای مثال 38.2% از تقسیم 21 به 55 حاصل میشود.
- 50% در واقع نسبت فیبونانچی نیست، اما به کار میرود؛ زیرا داراییهای تمایل دارند پس از 50% عقبنشینی و اصلاح در مسیر مشخص به حرکت خود ادامه دهند.
- 8% از تقسیم یک جمله دنباله به مقدار جمله بعدی به دست میآید. برای مثال با تقسیم 13 بر 21 یا 55 بر 89 به نسبت 61.8% خواهیم رسید.
- 8% که به نسبت طلایی هم معروف است، از تقسیم هر جمله دنباله به جمله قبلی خود به دست میآید: 89 تقسیم بر 55 یا 144 تقسیم بر 89.
با ترکیب نظریه امواج الیوت با نسبتهای فیبونانچی به قواعدی میرسیم که میتواند در استفاده عملی از امواج الیوت در معاملات بسیار مفید باشد:
- اول از همه، اصلاح مبتنی بر نسبتهای فیبونانچی معمولاً از سطوح مهم عرضه و تقاضا، یعنی همان حمایت و مقاومت است. سطوح شتابدار یا اصلاحی احتمالی معمولاً به وسیله درصدی از طول موج قبلی اندازهگیری میشود.
- موج شماره 3 در یک دنباله 5 موجی تحت تأثیر موج شماره 1 قرار دارد و اغلب نسبتی 161.8% از موج شماره 1 است. دو موج ایمپالس دیگر هم اغلب طول کوچکتری دارند و تقریباً با هم برابرند.
- حرکت اصلاحی قیمت که در پی حرکت ایمپالس ظاهر میشود، معمولاً 50% الی 61.8% از موج ایمپالس قبلی را اصلاح و بازگشت میکند.
- موج شماره 4 معمولاً به اندازه 38.2% از موج شماره 3 را اصلاح میکند.
- از آنجایی که موج شماره 2 در اغلب اوقات به محدوده آغاز حرکت موج شماره 1 وارد نمیشود، لذا نقطه آغاز حرکت موج شماره 1 سطح مناسبی برای ثبت سفارش زیانگریز است.
مثالی از امواج الیوت (Elliott Waves) در معاملات ارزهای دیجیتال
حال که با مفهوم امواج الیوت آشنا شدهایم، بیایید از آن در بازار استفاده کنیم و معاملات خود را ارتقا دهیم و فرصتهایی را بیابیم که نسبت ریسک به پاداش آن در شرایط ایدهآلی باشد. بیایید نگاهی بیندازیم به نمودار قیمت EOS/USD در تایم فریم 30 دقیقهای:
همانطور که مشاهده میکنید، در نمودار بالا روند صعودی کوتاهمدتی وجود دارد که به 5 موج تقسیم شده است. ابتدای هر موج را مشخص کردهایم و همچنین با اتصال نقاط آغازی و پایانی هر موج، خطوطی ترسیم کردهایم. حالا میخواهیم ببینیم که امواج تصویر بالا با قواعد امواج الیوت که در بخش قبلی بدان اشاره شد مطابقت دارد یا نه.
موج شماره 2 هرگز نمیتواند پایینتر از نقطه شروع موج شماره 1 برود.
- این قاعده رعایت شده است؛ زیرا موج شماره 2 کمتر از 13.30 دلار عقبنشینی نکرده است.
موج شماره 3 معمولاً از دو موج دیگر طولانیتر است و همواره بالاتر از اوج موج شماره 1 خاتمه مییابد.
- همانطور که در نمودار بالا مشخص است، طول موج 3 0.82 دلار است که از موج 1 (0.80 دلار) بیشتر است و تقریباً با موج 5 (0.83 دلار) برابر است. موج شماره 3 نیز در سطح قیمت 14.48 تمام میشود که از آغاز موج 1 بالاتر است.
موج شماره 4 هرگز بیش از 100% موج 3 اصلاح نمیشود.
- موج شماره 4 زیر سطح قیمت 13.66 دلار نمیرود؛ یعنی از قیمت آغازین موج شماره 3 کمتر نمیشود.
اما در مورد ابزار فیبونانچی چه میتوان گفت؟ بیایید اصلاحات فیبونانچی را به موج شماره 1 بیفزاییم:
همانطور که انتظار میرفت، موج 2 معادل 50 – 61.8 درصد از موج 1 اصلاح شده است. این یعنی که پایینترین موضع موج 2 بین 13.63 و 13.74 دلار قرار دارد. در نتیجه اگر اولین موج ایمپالس را نقطه آغاز چرخه 5 موجی در نظر بگیرید، در این صورت، در اینجا یک استراتژی معاملاتی خواهیم داشت: هنگامی که موج 1 تمام میشود، در حد فاصل 50% الی 61.8% اصلاح (مثلاً در سطح 13.70 دلار) سفارش خرید و دقیقاً زیر سطح قیمت 13.32 دلار، یعنی نقطه شروع موج 1، سفارش استاپ لاس ثبت کنید. از طرفی دیگر باید تارگت سود خود را بیشتر از 0.80 دلار ($14.12 – $13.32 = $0.80) تعیین کنید؛ زیرا نظریه امواج الیوت میگوید که موج شماره 3 همیشه بزرگترین موج ایمپالس است و در نتیجه طول آن باید از طول موج شماره 1 بزرگتر باشد.
سخن پایانی
امواج الیوت یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که در نگاه نخست پیچیده به نظر میرسد و تسلط یافتن بر آن به تمرین نیاز دارد. مفهوم امواج الیوت در تحلیل تکنیکال نماینگر نظم سیستماتیک رفتار عاملان بازار در واکنش به نوسانات قیمت است. این نظم باعث میشود که حرکات قیمت در بازارهای مالی قابل پیشبینی باشد و از الگوهای تکرارشونده و قابل پیشبینی تبعیت کند.
امواج الیوت در قالب یک الگوی پنج و سه موجی نمایش داده میشود و در دل خود ابعاد کوچکتری دارد و خود جزئی از موجی بزرگتر است. امواج فرد (1، 3 و 5) ایمپالسیو هستند و همراستا با روند اصلی بازار، اما امواج زوج (2 و 4) اصلاحی هستند و بر خلاف جهت روند، قیمت را اصلاح میکنند. در پایان موج پنجم، سه موج رخ میدهد که با حروف a، b، c نمایش داده میشوند. برای تشخیص امواج الیوت در نمودار قیمت، قواعدی وجود دارد. از ابزار فیبونانچی هم در ترکیب با الیوت استفاده میشود تا نتیجه آن در معاملات نتیجه فوقالعاده بهتری داشته باشد.
۶ ابزار مهم و مفید در تحلیل تکنیکال
تحلیلگر اگر بتواند به درستی این امواج را تشخیص دهد، میتواند روند حرکت قیمت یک دارایی را به درستی پیشبینی کند. امواج الیوت از سه موج جنبشی و دو موج اصلاحی تشکیل میشود. موج اول، سوم و پنجم صعودی هستند.
به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، فعالیت در بازارهای مالی مختلف بدون استفاده از تحلیل تکنیکال تقریباً امکانپذیر نیست. یک معاملهگر باهوش باید از تمام گزینههای روی میز برای کاهش ریسک سرمایهگذاری خود نهایت استفاده را ببرد. تحلیل تکنیکال در کنار تحلیل بنیادی به عنوان مهمترین روشهای تحلیلگری به شمار میروند که هر سرمایهگذاری باید برای دستیابی به موفقیت، تسلط کافی روی آنها داشته باشد. اما از طرفی باید به یک نکته مهم توجه شود؛ گاهی اوقات ابزارهایی که برای تحلیل تکنیکال در اختیار معاملهگران قرار میگیرد نه تنها کمکی به آنها نمیکنند، بلکه مشکلات زیادی را نیز پیش روی آنها قرار میدهند. در این مقاله قصد داریم تا به معرفی ابزارهای مفید در تحلیل ابزار الیوت چیست ؟ تکنیکال بپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.
1. ابزار تحلیل تکنیکال کلاسیک
در معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال وقتی صحبت از تحلیل تکنیکال کلاسیک میشود، بدون شک ذهنها به سمت دو مفهوم بسیار کاربردی به نام خطوط حمایت و مقاومت میرود. بسیاری از کارشناسان تحلیل تکنیکال معتقد هستند که در صورت درک صحیح و عملیاتی از مفهوم این دو ابزار و اجرای صحیح آنها روی نمودارها، میتوان نیمی از راه موفقیت در دستیابی به تحلیل تکنیکال درست را پیمود.
در حالت کلی بازار یکی از سه حالت صعودی، نزولی یا خنثی را در یک بازه زمانی مشخص در پیش میگیرد. باید توجه داشته باشید که روند خنثی جایی است که در آن عرضه و تقاضا برای یک بازه زمانی مشخص به تعادل میرسند. به محض اینکه یکی از طرفین پیش میافتد، روند بازار را تغییر میدهد. اما سؤال اساسی این است که افزایش یا کاهش قیمت در بازار تا کجا ادامه دارد؟ پاسخ این سؤال در گرو ترسیم خطوط حمایتی و مقاومتی است.
همواره وقتی قیمت یک دارایی به خطوط حمایتی یا مقاومتی میرسد، حجم معاملات به طور معناداری افزایش مییابد. تا زمانی که به هر دلیلی یک خط حمایت یا مقاومت شکسته نشده است، اعتبار آن پابرجا است. اما به محض شکسته شدن و تثبیت قیمت در زیر یا بالای آنها، این خطوط تغییر کاربری میدهند. به عنوان مثال وقتی یک خط مقاومت در مسیر صعودی شکسته میشود، در عمل تبدیل به خط حمایت سهم میشود.
2. الگوهای قیمت
در ادامه بحث معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال نوبت به الگوهای قیمتی میرسد. معمولاً یکی از ابتداییترین مفاهیمی که در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال به دانشجویان آموزش داده میشود، الگوهای قیمتی است. داستان از این قرار است که در اثر بررسیهای صورت گرفته در طول زمان روی نمودارهای قیمت داراییها، مشاهده شده است که در اثر وقوع الگوهایی در نمودار، دارایی رفتار خاصی از خود نشان داده است. قابلیت اصلی این الگوها تکرارپذیری آنها است که باعث شده تا تریدرها نسبت به تشکیل آنها در نمودار قیمت داراییها حساس باشند.
در همین راستا 4 مورد از مهمترین الگوهای قیمتی که هر تحلیلگر تکنیکال باید با آنها آشنا باشد، عبارتاند از:
الگوی سر و شانه
این الگو در اثر تشکیل سه قله در روند صعودی قیمت دارایی تشکیل میشود که در آن قله وسط (سر) بالاتر از دو قله چپ و راست قرار میگیرد. تشکیل این قله به عنوان یک سیگنال نزولی تلقی میشود.
الگوی سقف و کف دوقلو
معمولاً وقتی پس از یک روند صعودی یا نزولی پر قدرت این الگو تشکیل میشود. به عنوان مثال وقتی در پایان یک روند صعودی قوی، دو قله قیمتی در کنار یکدیگر روی نمودار تشکیل میشود، سیگنال نزولی صادر میشود. عکس این مطلب نیز صادق است.
الگوی سقف و کف سهقلو
این الگو نیز مشابهت زیادی با الگوی سقف یا کف دوقلو دارد. تنها تفاوت میان آنها در تعداد تشکیل قلهها است. اگر در روند تغییر قیمت پس از تشکیل دو سقف یا کف قیمتی، روند دستخوش تغییر نشد و سقف یا کف دیگری نیز تشکیل شد، باز هم میتوان آنها را به عنوان نشانهای برای تغییر روند بازار قبل از تشکیل الگو دانست.
الگوی پرچم
تصور کنید که یک دارایی، روند صعودی قدرتمندی را پشت سر میگذارد. پس از آن وارد یک روند نزولی با شتاب به مراتب کمتر از روند صعودی میشود. در این حالت نوسانات قیمت بین دو خط حمایت و مقاومت که به صورت همگرا با هم هستند، صورت میگیرد. در این حالت الگوی پرچم شکل گرفته است. این الگو به عنوان سیگنالی برای تداوم روند قیمت دارایی، در همان شرایط قبل از شکستن روند صعودی به شمار میرود.
یک نکته مهم در خصوص تمام الگوهای قیمتی باید مورد توجه قرار بگیرد. هیچکدام از این الگوها سیگنال 100 درصدی صادر نمیکنند. به همین دلیل باید در کنار رویت آنها نسبت به بررسی سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال که در بحث معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال اشاره میکنیم، نیز بپردازید.
3. اسیلاتورها و اندیکاتورها
در ادامه بحث از معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال، نوبت به اندیکاتورها میرسد. اندیکاتورها در واقع به نوعی توابع و الگوریتمهای ریاضی هستند که بر مبنای فرمولاسیون خاصی طراحی میشوند. این الگوریتمها روی نمودارهای قیمت داراییها پیادهسازی میشوند. در نتیجه دادههایی که از تغییرات قیمت دارایی در این الگوریتمها حاصل میشوند، خروجیهایی صادر میگردند که تحت عنوان سیگنال خرید و فروش شناخته میشوند. به کمک اندیکاتورها میتوان نسبت به پیشبینی روندها و بررسی صحت نتایج به دست آمده از سایر ابزارهای تحلیلی اقدام کرد.
در همین راستا برخی از مهمترین انواع اندیکاتورهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال عبارتاند از:
اندیکاتورهای روندی
این اندیکاتورها با استفاده از میانگیری قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص، پیشبینی از روند قیمت آنها در آینده در اختیار تریدرها قرار میدهند. اندیکاتور میانگین متحرک به عنوان مشهورترین اندیکاتور روندی در تحلیل تکنیکال به شمار میرود.
اسیلاتورها
اسیلاتورها نیز در واقع به عنوان زیرمجموعه اندیکاتورها تلقی میشوند. این اندیکاتور در خصوص حرکت جریان نقدینگی در بازار حساس هستند. به عنوان مثال در یک روند صعودی قیمت یک دارایی وقتی فروشندگان در حال قدرت گرفتن هستند، هشدارهای لازم توسط اسیلاتورها صادر میشود. اندیکاتور RSI به عنوان یکی از مشهورترین اسیلاتورها به شمار میرود. این اندیکاتور با استفاده از شاخصهای عددی که بین 0 تا 100 قرار دارد، محدود اشباع خرید یا فروش یک دارایی را مشخص میکند.
اندیکاتور حجم
حجم معاملات همواره به عنوان یک فاکتور کلیدی در تصمیمگیری تریدرها به شمار میرود. اندیکاتور حجم به خوبی این مسئله را به صورت لحظهای در خصوص داراییها رصد میکند و اطلاعات لازم را در اختیار تریدرها قرار میدهد.
اندیکاتور بیل ویلیامز
این اندیکاتورها بیشتر روی مسئله روانشناسی بازار تمرکز دارند و با استفاده از بهکارگیری چند اندیکاتور در کنار یکدیگر به رفتارشناسی بازار میپردازند.
4. کندل استیک
الگوهای شمعی یا کندل استیک، فرم خاصی از نمودارهای قیمت داراییها هستند که توسط ژاپنیها برای اولین بار ابداع شدند. نمودارهای کندل استیک حاوی اطلاعات ارزشمندی هستند که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- قیمت بازگشایی یک دارایی در ابتدای روز معاملاتی
- قیمت بسته شدن یک دارایی در انتهای روز معاملاتی
- کمترین قیمت یک دارایی در روز معاملاتی
- بیشترین قیمت یک دارایی در روز معاملاتی
کند استیکها از یک میله و یک بدنه مستطیلی تشکیل میشوند. معمولاً هر چقدر که بدنه کندل استیل کشیدهتر باشد، نشاندهنده تغییرات شدید قیمت در دارایی است. در کنار هم قرار گرفتن الگوهای کندل استیک میتواند اطلاعات بسیار زیادی را در اختیار تریدرها قرار دهد. بسیاری از الگوهای قیمتی از قبیل الگوی چکش از طریق کندل استیکها قابل تشخیص هستند.
5. پرایس اکشن
در ادامه بحث از معرفی ابزارهای مفید ابزار الیوت چیست ؟ در تحلیل تکنیکال باید به یکی از جدیدترین و در عین حال کاربردیترین ابزارهای موجود یعنی پرایس اکشن اشاره کنیم. در این شیوه بسیاری از ابزارهایی که تاکنون معرفی کردیم، مورد استفاده قرار نمیگیرند. پرایس اکشن به نوعی هنر مطالعه نمودار قیمت یک دارایی است. تحلیلگر تکنیکال که از پرایس اکشن برای ترید کردن استفاده میکند، تمام تمرکز خود را روی نمودار قیمت دارایی معطوف میکند تا از این طریق بتواند آینده روند قیمت آن را پیشبینی کند. کسانی که از پرایس اکشن برای تحلیل استفاده میکنند، تنها به دنبال تشخیص آنچه اتفاق میافتد، نیستند؛ بلکه به دنبال آن هستند که بدانند دلیل وقوع اتفاقات چیست.
اگر به عنوان تحلیلگر تکنیکال تجربه کار کردن با اندیکاتورها و سایر الگوها را داشته باشید، قطعاً متوجه میشوید که استخراج اطلاعات مفید از دل آنها چندان هم کار سادهای نیست. به علاوه خروجی اندیکاتورها به طور 100 درصد قابل اطمینان نیست. اما نمودار پرایس اکشن کاملاً خلوت و ساده است که امکان استخراج اطلاعات بیشتر را در اختیار تریدر قرار میدهد. سه مورد از مهمترین مزایای پرایس اکشن در مقایسه با تحلیل تکنیکال کلاسیک عبارتاند از:
- پرایس اکشن اطلاعات را زودتر در اختیار معاملهگر قرار میدهد.
- اطلاعات کامل و یکپارچه در اختیار تحلیلگر قرار میگیرد.
- بسیاری از اشتباهات ناشی از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال را برطرف میکند.
همین سه مورد نشان میدهد که به هیچ عنوان نمیتوان به سادگی از کنار پرایس اکشن عبور کرد و باید حتماً در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال از این شیوه نیز استفاده شود.
6. امواج الیوت
یکی دیگر از ابزارهای کاربردی که در معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال باید به آن اشاره شود، امواج الیوت است. تئوری الیوت از یک سو بر پایه الگوها و محاسبات هندسی است و از سوی دیگر بر پایه روانشناسی پیش میرود. روش الیوت به بررسی تغییرات قیمت در طولانی مدت میپردازد. این تغییرات در نتیجه تغییرات مداوم در بُعد احساسی سرمایهگذاران اتفاق میافتند که خود حاصل از تأثیرات روانشناختی بر جمعیت طی بازه زمانی خاص هستند.
در حالت کلی این الگو از 5 موج اصلی تشکیل میشود که در دو دسته قابل تقسیمبندی است:
- امواج جنبشی که به عنوان پایههای تشکیلدهنده الگو به شمار میروند.
- امواج اصلاحی که در مسیر اصلاح روندهای جنبشی تشکیل میشوند.
تحلیلگر اگر بتواند به درستی این امواج را تشخیص دهد، میتواند روند حرکت قیمت یک دارایی را به درستی پیشبینی کند. امواج الیوت از سه موج جنبشی و دو موج اصلاحی تشکیل میشود. موج اول، سوم و پنجم صعودی هستند و موجهای دوم و چهار نزولیاند. معمولاً موجهای جنبشی سوم و پنجم روند صعودی قویتری در مقایسه با موج اول را تجربه میکنند. مزیت اصلی امواج الیوت این است که قوانین پیچیدهای ندارد و به راحتی میتوان آن را روی نمودار قیمت دارایی شناسایی کرد.
کلام پایانی
در این مقاله به معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال پرداختیم. همانطور که در ابتدا اشاره کردیم، ابزارهای تحلیل تکنیکال به همین موارد ختم نمیشوند و تعداد بیشتری از آنها وجود دارد که برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای در بازارهای مالی باید آشنایی نسبی با آنها داشته باشید. اما مواردی که در این مقاله اشاره کردیم، به عنوان اصلیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار میروند که بدون آنها شانسی برای موفقیت در بازارهای مختلف نخواهید داشت.
کار کردن با این ابزارها نیاز به دانش فنی و همچنین تجربه فراوان دارد. این دو مسئله در اثر آموزشهای کاربردی به خوبی برآورده میشود. کلینیک سرمایه با آمادهسازی دو دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و پیشرفته کامل برای علاقهمندان تلاش کرده است تا هر آن چیزی را که برای تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال نیاز دارید، در اختیار شما قرار دهد. این دورهها کاملاً مبتنی بر حل مثال پیش میروند. نکته قابل توجه در خصوص دورههای تحلیل تکنیکال کلینیک سرمایه، رویکرد جامع آنها است. در آموزش این دورهها مثالهای متعددی از بورس، فارکس و بازار ارزهای دیجیتال ارائه شده است که با مشاهده آنها میتوانید در تمام این بازارها به راحتی به ترید کردن بپردازید.
دیدگاه شما