پایان اینماد
حمیدرضا نورصالحی مشاور و طراح سیستمهای پیشرفته علم و فناوری / در باب شناخت گامهای پیش روی هر نوآوری، تاکنون هیچ مدلی بهتر از «دره مرگ ایدهها» نتوانسته است متوسط موانع و نیازمندیها در ازای هر ایده که به ذهن کنجکاو اقشار متفکر جوامع مختلف خطور میکند را معرفی کند.
بر طبق این نمودار که بر محور عمودی سود و زیاد تجمعی و افقی زمان رسم میشود، مناطق P-Q-R بخشهایی از ارائه هر نوآوری را نمایندگی میکنند که در محیطهای آزمایشگاهی یا خانگی شکل گرفته و هزینههای آنها معمولا از اندوختههای شخصی یا بودجههای بسیار محدود تنخواه سازمانی اداره میشود، در نتیجه بخش عمده هزینهها از محل زمان و عشق بسیار به دانش و فناوری فرد صاحب ایده تامین میگردد. اما ایدههایی که به تدریج از محدوده R خارج شده و در منطقه RS قرار میگیرند (به این معنی که در صدد معرفی محصول بر میآیند) همزمان با شیب گرفتن منحنی، هزینههایی به آنها تحمیل میشود که به سرعت فرد صاحب ایده را از منابع در اختیار تهی کرده و ممکن است در ابتداییترین مراحل، روند پویای رشد یک ایده را نابود کند.
بههمین دلیل مدت زمان بسیار زیادی است که دولتها با تشخیص دقیق این مراحل، اقدام به طراحی و تعبیه دامنه گستردهای از بستههای حمایتی، معافیتهای مالیاتی و بسترهای کسبوکاری برای عبور هر چه آسانتر از ناحیه S-T کردهاند. به طور مثال در ایالات متحده امکان تاسیس شرکتهایی موسوم به S وجود دارد که بر طبق آن سود و زیاد سهامداران به سود و ضرر سالانه شخصی آنها منتقل شده و مبنای پرداخت مالیات قرار میگیرد. این یعنی اگر فردی در اثر مشارکت در تاسیس یک شرکت برای نوآوری ضرر کند، این مقدار ضرر از محل سایر سودهای سالانه احتمالی کسر شده و در نهایت فرد مذکور مالیات کمتری پرداخت میکند. این برای شهروندان آمریکایی به این معناست که در نهایت مبلغی را که باید بابت مالیات بپردازند تغییر نمیکند، اما دولت این اجازه را به آنها میدهد تا با این وسیله شانس خود را برای راهاندازی کسبوکار جدیدی که سعی دارد یک ایده تازه را تجاری کند، بسنجد و به این ترتیب هر فرد میداند که بابت هزینههایی که در دره مرگ ایدهها متحمل خواهد شد، نه تنها مورد بازخواست دولت قرار نخواهد گرفت، بلکه دولت به آنها اجازه داده است نحوه هزینه کرد بخشی از مالیات که سهم شهروند مذکور است را خودش برای نوآوری یا شروع یک کسبوکار تازه مدیریت کند.
در واقع تمام نگرانیها در جایی است که یک نوآوری میبایستی موفقیت خود در قالب یک محصول را بیان کند، اما در عین حال این نقطه در مرگبارترین موقعیت خود روی نمودار هزینههای تحمیلی به یک ایده پرداز نیز قرار دارد. در نتیجه گزینهای بهتر از دنیای مجازی برای کاستن از شدت این هزینهها در دسترس نوآوران وجود ندارد. تاسیس یک وبسایت یا کانال در رسانههای اجتماعی و تولید محتوا بهترین و اکثرا تنها انتخاب برای دست پیدا کردن به مشتری و بازخوردهای ایشان است. یعنی شما به عنوان یک نوآور یا فردی که در صدد تاسیس یک کسبوکار نوپا است، دقیقا در نقطه S نیاز به ارائه محصول به مشتری نهایی و دریافت وجه دارید که تقریبا در هیچ کجای دنیا حتی به آن فکر هم نمیکنند اما در ایران ما تازه با مانعی به نام
اینماد از جان ما چه میخواهد؟
در کشور به رسمیت شناخته شده و برای آن موازینی را مشخص کرده است. اگر مبحث امضای الکترونیکی را از آن جدا کنیم، عصاره این قانون در موارد زیر خلاصه میشود:
- اطلاعات هویتی و نحوه دسترسی به اشخاصی که اقدام به آغاز تجارت الکترونیکی میزنند کاملا معرفی شده و مشخص باشد
- خدمات یا کالای فروخته شده طی مدت ۷ روز قابل برگشت وعودت وجه باشد
- حمایت از مصرفکننده در قبال قطعی سرویس با پرداخت جریمه تضمین شود
- حمایت از مصرفکننده در صورت پرداخت الکترونیکی از سوی نهاد مربوطه تضمین شود
حال در این شرایط منطقی که تجارت الکترونیکی در کشور طی کرده بود، ناگهان دریافت یک گواهی به نام اینماد برای دریافت درگاه
الزامی شد. با اینکه اینماد با ادعای حمایت از حقوق مصرف کننده وارد فضای تجارت الکترونیکی شد، اما تا امروز در عمل فقط اقدام به ثبت اطلاعات هویتی فروشگاه های اینترنتی کرده و در قبال کلاهبرداری کسبوکار اینترنتی و تضییع حق مصرف کننده صرفا یک واکنش بسیار کند در جریان کاری خود تعبیه کرده است، آنهم به این ترتیب که در بدترین شرایط درگاه پرداخت الکترونیکی وبسایت متخلف بسته خواهد شد! و البته هنوز هم برای نگارنده مقاله این پرسش باقی است که چه ارتباط منطقی بین حمایت از حقوق مصرفکننده و بستن یک درگاه پرداخت الکترونیکی میتواند وجود داشته باشد؟
برای درک بهتر نقش مخرب اینماد در تجارت الکترونیکی کشور، لازم است ابتدا با مدلهای استاندارد پرداخت الکترونیکی بر مبنای دنبال کردن مسیر حرکت پول آشنا شویم:
مدلهای پرداخت مبتنی بر پول یا شبه پول تقریبا بدترین شیوه انتقال وجه جهت استفاده در تجارت الکترونیکی هستند و ردیابی مسیر حرکت پول را به کلی غیر ممکن میسازند ولی از نظر قانون تجارت الکترونیکی، تعهدات فروشنده نسبت به خریدار تفاوتی نخواهد کرد و خریدار با در اختیار داشتن فاکتور فروش قادر به پیگیری حقوق قانونی خود در اثر اقدام به خرید در فضای مجازی است. ولی از آنجایی که پرداخت در این حالت در لحظه تحویل کالا اتفاق میافتد، نماینده فروشنده نمیتواند راسا اقدام به صدور فاکتور کند. لذا حمایت از مصرف کننده میبایستی تا تحویل مبلغ به واحد مالی شرکت و صدور فاکتور و ارسال مجدد آن به مشتری در حالت بلاتکلیف باقی بماند.
از زاویه دید هزینه تمام شده تراکنش، تامین پول در مبدا بانک الف، هزینه رفت و آمد مشتری و فروشنده تا بانک و تامین امنیت وجه نقد در تمام مسیر تا رسیدن به بانک ب در کنار هزینه چاپ اسکناس، آنرا به یک گزینه مناسب برای پرداخت در خریدهای خرد تا نهایتا ۲۰۰ هزار تومان تبدیل میکند.
از نقاط مثبت این روش پرداخت میتوان به امکان استفاده از هر برگه اسکناس در تعداد زیادی تراکنش خرد نام برد که هزینه تحمیل شده توسط پرداخت با اسکناس به ارزش پایه پول ملی را در دراز مدت کاهش داده و از تبعات منفی اقتصادی آن در مقایسه با سایر روشهای پرداخت میکاهد.
مدل پرداخت مبتنی بر انتقال وجه (شامل درون بانکی، کارت به کارت، پایا، ساتنا و سایر موارد مشابه)، به غیر از ثبت فرستنده و گیرنده وجه توسط بانکهای طرفین انتقال و همچنین امکان ذکر دلیل انتقال وجه توسط فرستنده (که البته میتواند به عنوان روش تازه برای کلاهبرداری مشتری از فروشنده نیز مورد سوء استفاده قرار گیرد)، قابلیت بیشتری در اختیار قرار نمیدهد و همه موارد مرتبط با حمایت از حقوق مصرف کننده مندرج در قانون تجارت الکترونیکی کماکان به دریافت فاکتور فروش معتبر از فروشنده وابسته است. در این روش همچنان عدم قابلیت تشخیص ماهیت فروشنده و مشتری در یک فرآیند انتقال وجه تجاری و تفکیک آن از یک انتقال وجه عادی خانوادگی، دوستانه یا خیریه، آنرا به یک روش نا مناسب برای تجارت الکترونیکی تبدیل آسانتر کردن تجارت کریپتو میکند. لازم به ذکر است، در روش انتقال وجه بر خلاف پرداخت نقدی، خریدار میبایستی در ابتدا وجه سفارش خود را پرداخت کند و امیدوار باشد که در موعد مقرر کالا به دست او میرسد. در این حالت با اینکه فاکتور فروش میتواند زودتر از کالا به دست مشتری برسد، اما اصل کالا ممکن است هرگز برای مشتری ارسال نشود و مجددا حمایت از حقوق مصرف کننده بدون پشتوانه باقی بماند.
البته از نقطه نظر هزینه تمام شده تراکنش، باتوجه به اینکه انجام تراکنشهای بین بانکی و درون بانکی با کارمزد پرداخت شده توسط مشتری انجام میپذیرد، در نتیجه موجب درآمد زایی برای شبکه بانکی شده و نتایج مثبت خود را در کاهش نرخ بهره و امکان تامین مالی کسبوکارهای بیشتر فراهم خواهد کرد.
قبل از تحلیل این مدل، باید گفت که کارتهای بانکی به دو دسته کارت اعتباری و کارت نقدی تقسیم میشوند و مدل پرداخت با کارت بانکی بهترین کیفیت خود را در استفاده از کارتهای اعتباری نمایان میسازد، یعنی جایی که مشتری مشخصات اعتبار تضمین شده خود را در اختیار فروشنده قرار میدهد، بنابراین در صورت عدم دستیابی به کالا / خدمت مورد نظر یا هر نوع سوء استفاده احتمالی دیگر، مشتری میتواند از طریق بانک، فروشنده مورد نظر را از اعتبار خود محروم کند و به این ترتیب بدون اینکه پولی جابهجا شده باشد، یک رابطه تجاری در دنیای مجازی متوقف شود. اما مدل پرداخت الکترونیکی با کارتهای نقدی که در ایران مرسوم است، همچنان از جریان داده مشابهی استفاده میکند، هر چند که در این روش پول جابهجا میشود، بنابراین امکان محروم کردن فروشنده یا سوء استفاده کننده احتمالی از مشخصات کارت بانکی در حد چشمگیری کاهش پیدا میکند.
با این حال، روش پرداخت با کارتهای بانکی و چک هر دو از روال کاملا مشابهی در تجارت الکترونیکی پیروی میکنند یعنی بر خلاف دو روش قبل، مشتری بدون هیچ مقدمه پس از تکمیل سبد خرید آغاز کننده عملیات پرداخت است. بنابراین مشتری پس از دریافت شماره سفارش (ماده ۸ قانون تجارت الکترونیکی – نگهداری از اصل داده پیام) اشاره گر به سبد خرید، از طریق فروشنده به سمت شخص ثالث هدایت شده و عملیات پرداخت را به همراه همه پارامترهای از پیش تعریف شده به اتمام میرساند و در قبال آن کد رهگیری دریافت کرده و مجددا به وبسایت فروشنده هدایت میشود. در این شرایط، اعتماد همه ارکان یک رابطه تجاری را بهواسطه حضور یک بازیگر با اهمیت به نام شبکه پرداخت الکترونیکی، در بر گرفته است. فروشنده و خریدار به بانکهای خود اعتماد دارند. بانکها به شبکه پرداخت الکترونیکی واسطه اعتماد دارند، در نتیجه فروشنده صرفا با دریافت اعلام شبکه پرداخت مبنی بر اینکه مبلغ را از مشتری دریافت کرده است، اقدام به صدور قبض خروج از انبار کرده و با اعتماد کامل منتظر اجرای فرآیندهای توام با تاخیر تسویه بین بانکی و شبکه پرداخت میماند.
تحت این شرایط شبکه پرداخت الکترونیکی بازیگر اصلی در تامین اعتماد در فضای تعاملی تجارت الکترونیکی بوده و حمایت از حقوق مصرف کننده را به بهترین شکل ممکن برآورده میسازد. ولی ما با بدعت نامبارک اینماد اجباری (به جای پرداخت الکترونیکی اجباری)، غیر از اینکه همه کسبوکارهای نوپا (اعم از دانش بنیان و تجاری) را از جلب اعتماد مشتری محروم کردهایم، با محروم کردن بخش وسیعی از کسبوکارها از دسترسی به شبکه پرداخت الکترونیکی، امکان پیوند زدن شماره سفارش سبد خرید مشتری با پرداخت به فروشنده را از بین برده و در نتیجه با موفقیت چشمگیری توانسته ایم روح قانون تجارت الکترونیکی که تماما تکیه بر حمایت از حقوق مصرف کننده دارد را زیر پا بگذاریم! و این مقاله نوشته شده است تا یکبار برای همیشه به روشنی به همگان نشان دهد منع دسترسی به پرداخت الکترونیکی برای فروشندهای که در فضای مجازی اینماد ندارد مساوی است با محروم کردن مصرفکننده نهایی از همه تمهیدات حمایتی قانون تجارت الکترونیکی کشور.
اهمیت ثبت همزمان شماره سفارش در کنار شناسه پرداخت در تجارت الکترونیکی تا آنجاست که همه پوزهای فروشگاهی مجهز به پورت Peripherals برای اتصال به انواع
و سایر تجهیزات سفارشساز هستند تا به این ترتیب دادههای لازم برای صدور سند حسابداری و ثبت دفتر روزنامه و حسابرسی تا دست پیدا کردن دولت به مالیات بر درآمد کسبوکارها مهیا شود.
و در فروشگاههای مجازی مدل فوق به مراتب منسجمتر عمل میکند، یعنی جایی که فروشنده اقدام به هدایت مشتریان خود به سمت وبسایت شرکت پرداخت الکترونیکی کرده و در کنار شماره سفارش و مبلغ قابل پرداخت، آدرس IP و وبسایت خود را نیز به تایید شرکت پرداخت میرساند و همچنین اعلام میکند مشتری در بازگشت به چه آدرسی روی اینترنت هدایت شود و به این ترتیب مبدا و مقصد هر پرداخت روی اینترنت مشخص و جهت بازرسیهای بعدی ثبت خواهد شد، اتفاقی که قطعا برای مجرمان سایبری و افرادی که به دنبال فعالیت غیر مجاز در دنیای مجازی هستند، خوشآیند نیست.
اما از نقطه نظر هزینه تمام شده تراکنش، صرفا به این دلیل نامعلوم که مشتری و فروشنده در کشور ما در صورت بهرهمندی از شبکه پرداخت الکترونیکی توسط کارتهای بانکی هیچ کارمزدی پرداخت نمیکنند و بانکهای صادر کننده و پذیرنده آنها از یکدیگر کارمزد میگیرند، هزینه پنهان سنگینی بر ارزش پای پول ملی وارد شده و در قالب بخشی از تورم و بعضا افزایش نرخ بهره و در نتیجه رکود، از جیب همه افراد جامعه برداشت میگردد.
ولی پرداخت الکترونیکی با کارتهای بانکی تاثیر منحصر بهفرد دیگری در تجارت B2B (بین بنگاهی) دارد. از آنجایی که چیزی در حدود ۸۰% از حجم تجارت الکترونیکی اختصاص به تجارت بین بنگاهی دارد و تنها حدود ۲۰% به B2C تعلق میگیرد، واسطهگری توام با اطمینان شبکه پردخت الکترونیکی باعث میشود بنگاههای اقتصادی میانی در زنجیرههای تامین بتوانند زودتر از تامین مالی و صرفا بر پایه تعهدات بلند مدتی که بین بنگاهها در B2B برقرار است، سفارشهای خود را در بالا دست زنجیره تامین ثبت کرده و به این ترتیب سرعت حرکت کالا در زنجیرههای تامین بالا گرفته، اثر شلاقی در زنجیرههای تامین پیشبینی شده و خواص ضد رکود در سطح کلان اقتصادی از خود نمایان سازد. هر چند این اثر در پرداخت با کارتهای اعتباری بسیار پر رنگتر است، اما کارتهای نقدی هم تاثیر ملموسی در این زمینه از خود نشان میدهند.
راهحل
اینماد به شکل کنونی صرفا یک مانع بزرگ بر سر راه تجارت الکترونیکی است که اقتصاد یک کشور پویا و رو به رشد همانند ایران را تحت تاثیر منفی قرار داده است به نحوی که فقط در مانع تراشی برای دسترسی کسبوکارهای نوپا به پرداخت الکترونیکی، تاثیر مستقیم بر نرخ بیکاری دو رقمی کشور داشته است!
از آنجایی که شبکه پرداخت الکترونیکی و مجموعه فینتکهایی که خدمت پرداخت یاری ارائه میدهند، همه نوع اطلاعات ثبتی، اینترنتی، هویتی و بانکی مشتریان خود را دریافت و ثبت میکنند، نقش اینماد به عنوان یک ثبتکننده صرفا هویتی کاملا بیفایده و زیانآور است. به همین دلیل پیشنهاد میگردد، ضمن الزامی شدن پرداخت الکترونیکی برای تجارت الکترونیکی از طریق فرهنگسازی برای مشتری نهایی و انتقال کارمزد برای بهرهمندی از پرداخت الکترونیکی از سمت بانکها به مشتری و فروشنده، دو نقش تازه به شرح زیر برای اینماد تعریف شود:
- از حالت پیش-پردازش به پشت صحنه و حالت پس-پردازش منتقل شده و با استفاده از API اطلاعات ثبت شده در شبکه پرداخت الکترونیکی کشور را دریافت و صحت آنها را بررسی کرده و نتیجه را به اطلاع شبکه پرداخت برساند. و به این ترتیب اکیدا از هر گونه دخالت در زنجیره اعتماد شکل گرفته پیرامون مبحث پرداخت الکترونیکی بپرهیزد.
- رفتار اختیاری ولی سخت گیرانه تری به خود بگیرد. به این ترتیب دریافت اینماد با اعطای انواع وثیقه و بیمه قابل باز تعریف است و مشتری نهایی از درجه بالاتری حمایت قانونی برخوردار خواهد بود.
نتیجهگیری
به دلیل تنوع فوقالعاده ای که امروزه در پرداخت با پول و شبه پول وجود دارد و انواع روشهای انتقال وجه الکترونیکی هم که در دسترس است، به نظر نمیرسد پرداخت الکترونیکی با کارتهای بانکی یک گزینه جذاب برای عملیات تجاری غیر قانونی در بستر دنیای مجازی باشد.
سخت کردن دسترسی به درگاه پرداخت الکترونیکی صرفا قانون تجارت الگترونیکی را بیاثر کرده و شهروندان الکترونیکی را از قالب حمایت از حقوق مصرفکننده خارج میکند. شایسته است دریابیم، منع یک فروشنده از در اختیار داشتن خدمات پرداخت الکترونیکی صرفا باید پس از عدم رسیدگی او به شکایات و تایید تخلف او صورت گیرد، نه در بدو امر و قبل از شروع فعالیت تجاری! در روزگاری که میرفتیم تا با پیشنهاد باز کردن فضای پرداخت الکترونیکی به روی افراد حقیقی به منظور قانونمند کردن تجارت C2C حرکت کنیم، ناگهان این برگشت به عقب با اینماد اجباری باعث حیرت و ناامیدی است. اگر واقعا هدف ما مانعزدایی هست، همین امروز اینماد را از حالت اینماد فعلی خارج کنیم.
هند کریپتو را می پذیرد؛ مالیات ۳۰ درصدی برای رمز ارزها
هند در بودجه اتحادیه خود در سال ۲۰۲۲ تصمیم گرفته است مالیات رمز نگاری را معرفی کند.نیرمالا سیتارامان وزیر دارایی،مالیات ۳۰ درصدی را بر هر در آمدی که از انتقال دارایی های دیجیتال مجازی به دست می آید پیشنهاد کرد.
هند در بودجه اتحادیه خود در سال ۲۰۲۲ تصمیم گرفته است مالیات رمز نگاری را معرفی کند.نیرمالا سیتارامان وزیر دارایی،مالیات ۳۰ درصدی را بر هر در آمدی که از انتقال دارایی های دیجیتال مجازی به دست می آید پیشنهاد کرد.
طبق گفته Sitharaman هیچ معافیت مالیاتی به غیر از هزینه تحصیل مجاز نیست.با این تصمیم بسیاری از ابهامات در مورد ارزهای دیجیتال برطرف شده است،و از شفافیت بهتری در مورد اینکه دقیقاً چگونه ارز دیجیتال در هند مالیات میگیرد، اطمینان حاصل میشود.
رمزارز در هند در چند سال گذشته با بیش از ۱۰ کرور سرمایه گذار ارزهای دیجیتال، محبوبیت فوق العاده ای به دست آورده بود.
هند در حال حاضر یکی از بزرگترین بازارهای توکن های دیجیتال است.
برنامه هند برای مدت طولانی در مورد طرح مالیاتی برای ارزهای دیجیتال نامشخص بود.سرمایه گذاران اکنون یک چارچوب مالیاتی مشخصی دارند تا در مورد این سرمایه گذاری های دارایی مجازی به آن رجوع کند.
مالیات کریپتو پیشنهادی دقیقا به چه معناست؟
بخش پیشنهادی ۱۱۵BBH به دنبال ارائه این است که در مواردی که کل در آمد یک ارزیابی شونده شامل درآمد حاصل از انتقال هر دارایی دیجیتال مجازی باشد، مالیات بر درآمد قابل پرداخت باید مجموع مقدار مالیات بر درآمد محاسبه شده بر درآمد انتقال هر مجازی باشد.
اگر مجموع در آمد حاصل از انتقال دارایی دیجیتالی از مجموع درآمد حاصل از انتقال دارایی دیجیتالی مجازی کاهش مییابد، دارایی دیجیتال به نرخ ۳۰ درصد و میزان مالیات بر درآمدی که از حساب گیرنده دریافت میشود، محاسبه میشود.
شفافیت کافی از نظر درک مالیات بر تجارت کریپتو وجود دارد،با این حال صفحات مالی ویژه در مورد دارایی های کریپتو هنوز فاش نشده است.
هند همچنین TDS را معرفی خواهد کرد که در درجه اول به دولت کمک می کند تا تراکنش های ارزهای دیجیتال را زیر نظر داشته باشد.
شفافیت مالیاتی یک حرکت خوشایند است. به طور کلی، دیدن اینکه دولت ما در حال اتخاذ موضع مترقی برای پیشبرد در جهت نوآوری است، مایه آرامش است.
دولت با وارد کردن مالیات،صنعت را تا حد زیادی مشروعیت می بخشد.اکثریت مردم، بهویژه شرکتهای بزرگ، که به دلیل عدم قطعیت در حاشیه نشستهاند، اکنون میتوانند در کریپتو شرکت کنند. در کل، این یک حرکت مثبت برای صنعت است.
در حالی که مالیات ۳۰ درصدی مبلغ بسیار بالایی است،اما همچنان از سوی دولت هند به عنوان یک حرکت مثبت تلقی می شود.بسیاری همچنین بر این باورند که با اعمال مالیات بر ارزهای دیجیتال، هند از بسیاری جهات به پذیرش نزدیک شده است.
برنامه هند برای راه اندازی CBDC
Nirmala Sitharaman همچنین از معرفی یک ارز دیجیتال بانک مرکزی همراه با مالیات بر کریپتو صحبت کرده بود.این برنامه مرکز برای داشتن ارز دیجیتال فیات خود مطابقت دارد تا اطمینان حاصل شود که استفاده از سکه های مجازی خصوصی به عنوان یک مناقصه قانونی جایگاه خود را در هند پیدا نمی کند.
هند در حال حاضر به کشورهایی مانند چین و حتی روسیه پیوسته است که نوبت به افزایش CBDC ها می رسد. با فناوریهای جدیدتر، هند تلاش میکند تا ارزهای دیجیتال خود را داشته باشد که تراکنشها را آسانتر و بدون مشکل کند.
حرکت کلی به سمت مالیات بر درآمد ارزهای دیجیتال با چنین نرخ مالیاتی شدید ممکن است باعث آسودگی بسیاری از علاقه مندان به رمزنگاری شده باشد زیرا هند تصمیم گرفته است که بالاخره و به طور قانونی رمزارز را بپذیرد.
با این حال، این حرکت می تواند برای معامله گران ارزهای دیجیتال بسیار مضر باشد.
کاربرد توکن تعویض ناپذیر در تجارت
تا امروز بسیار در مورد توکن تعویض ناپذیر (NFT) صحبت کردهایم، بنابراین خوب میدانیم که NFT ها به چه معنا هستند. حال زمان آن فرا رسیده تا کاربرد توکن تعویض ناپذیر در تجارت را بهتر درک کنیم و اینکه ما چگونه میتوانیم با آنها کار کنیم.
توکن های تعویض ناپذیر ایجاد و سپس بر بستر یک دیتابیس غیرمتمرکز با معماری بلاکچینی ذخیره میشوند. اکثر آنها در اوایل این روند بر روی بلاکچین اتریوم ساخته میشدند اما امروزه بسیاری از بلاکچینهای دیگر مانند زنجیره هوشمند بایننس و… نیز از آنها پشتیبانی میکنند.
ارزش توکن های تعویض ناپذیر را میزان نادر بودن آنها مشخص میکند، در نتیجه به پاسخ این سوال میرسیم که چرا برخی از افراد بیش از میلیونها دلار برای آنها پول خرج میکنند. داشتن یک NFT حق بالیدن را به ارمغان میآورد، و این حس غرور بدست آمده از آن درست به مانند داشتن یک نقاشی اصلی از لئوناردو داوینچی یا داشتن یک رمان هری پاتر با امضای جوانا کاتلین رولینگ است.
یک توکن تعویضناپذیر میتواند یک نمایش دیجیتالی از اقلام مجازی یا فیزیکی باشد. همین ارزشمندی آنها در حین راحتی و عدم محدودیت در ساخت سبب شده تا بسیاری از تجارتها و کسب و کارهای مختلف به استفاده از آنها روی بیاورند.
چرا برندها از توکن های تعویض ناپذیر استفاده میکنند؟
در ابتدا، توکن های تعویض ناپذیر توسط هنرمندانی استفاده میشد که قصد داشتند اشتراکگذاری و توزیع هنر دیجیتال را کنترل کنند. در همین مسیر هنرمندانی مانند Beeple و FEWOCiOUS میلیونها دلار از فروش آثار هنری به عنوان NFT کسب کردهاند. همین پتانسیل درآمدی بالا باعث شده آسانتر کردن تجارت کریپتو تا امروز برندها به سرعت روند تجاری خود را تغییر دهند و به دنبال کاربرد توکن های تعویض ناپذیر در تجارت باشند، اما با تمام این اتفاقات و به دلایل مختلف اکثر توکنهای منتسب به برندها متکی به ویژگیهای مشترکی هستند که در ادامه آنها را بررسی میکنیم:
استفاده از توکن های تعویض ناپذیر به عنوان ابزاری برای ابراز وجود
داشتن آثار هنری منحصر به فرد از جمله تصویر، موسیقی، و یا لباس مجازی/املاک و مستغلات و دانستن اینکه نمیتوان آن را کپی کرد، به افراد احساس فردیت میدهد. برندهای مختلف نیز ضمن فروش محصولات دیجیتال خود از همین ابزار به منظور ایجاد حس خاص بودن در افراد و کسب شهرت بیشتر بهره بسیار میبرند.
خاصیت رشد توکن های تعویض ناپذیر به دلیل کمیاب بودن
در حالی که ممکن است شخصی یک NFT Gucci را برای ابراز وجود خریداری کرده باشد اما هدف دیگر آن فرد میتواند افزایش ارزش آن کالا در آینده باشد، چرا که NFTها به ندرت به صورت انبوه تولید میشوند و در نتیجه گزینههای خوبی برای سرمایهگذاریهای معقول به حساب میآیند.
قدرت توکن های تعویض ناپذیر در تجربه استفاده از متاورس
بخش عظیمی از مفهوم فانتزی متاورس، حیات خود را به توکن های تعویض ناپذیر مدیون است. به عنوان مثال، دنیای مجازی مانند Decentraland به کاربران این امکان را میدهد که ابزار، لباس و خانههای مجازی را به صورت NFT خریداری یا ایجاد کنند و زندگی خود را به صورت آنلاین بسازند. در نتیجه، همانطور که متاورس به رشد خود ادامه میدهد، شاهد رشد توکن های تعویض ناپذیر نیز خواهیم بود، چرا که هر روزه افراد بیشتری زمان خود را در این جهانهای مجازی سپری میکنند و در این دنیای فانتزی نیازهای خود را با داراییهای مجازی و به صورت NFT تهیه میکنند.
تقویت شناخت برند و وفاداری مصرفکننده به وسیله توکن های تعویض ناپذیر
خرید توکن تعویض ناپذیر منتسب به یک برند خاص شاید بزرگترین مهر تاییدی باشد که مشتریان میتوانند به کسب و کارها بدهند. این امر به ویژه در مورد NFTهایی که با نسخه محدود عرضه میشوند و تنها برای مشتریان منتخب و خاص در دسترس هستند، بیشتر از توکن های تعویض ناپذیر معمول صادق است.
در ادامه این مقاله قصد داریم مسیر استفاده از توکن تعویض ناپذیر در تجارت را با یکدیگر مورد بررسی قرار دهیم. اگرچه پتانسیل توکن های تعویض ناپذیر در تجارت غیرقابل انکار است، اما کسب و کارهایی که قصد ورود به این حوزه را دارند، باید مراقب سرمایهگذاریهای خود باشند. برندهایی که از NFTها استفاده میکنند، باید تحقیقات گستردهای را برای یافتن و ارزیابی خطرهای مرتبط با NFT در تجارت انجام دهند.
خطراتی نظیر مسائل امنیتی و هویتی، کاهش ارزش اقتصادی، غیرقابل پیشبینی بودن میزان تقاضا و تاثیرات زیستمحیطی از عمده تهدیدها در این سبک از تجارت به حساب میآیند.
چگونه از توکن تعویض ناپذیر در تجارت خود استفاده کنیم؟
برندهایی مانند لباسهای لوکس (Gucci) یا لباسهای ورزشی (Nike) و دیگر برندهای بزرگی که از توکن های تعویض ناپذیر در تجارت های مختلف استفاده میکنند، کم نیستند. اما در عین حال که ارزشگذاری شرکتهای بزرگ به آنها اجازه میدهد تا بتوانند چیزهای مختلفی را آزمایش کنند، مشاغل کوچکتر باید بسیار محتاط عمل کنند.
احتمالا این تناقضات، کسانی را که تازه میخواهند به این شکل از تجارت وارد شوند، دچار کمی سردرگمی کرده باشد. نگران نباشید، چرا که در ادامه قصد داریم تا شش راه برای ورود به اینگونه از کسب و کار را با یکدیگر مرور کنیم.
ایجاد توکن های تعویض ناپذیر مرتبط با محصولات فیزیکی
با توجه به تبلیغات مرتبط با محصولات مجازی، ایجاد یک محصول دیجیتال و متصل کردن آن به یک محصول فیزیکی در مجموع ایده جذاب و خوبی به شمار میاید. به عنوان مثال، یک تجارت مبلمان میتواند از خریداران بخواهد که یک کاناپه و یک نسخه NFT از همان کاناپه را برای منزل آنلاین خود خریداری کنند.
در نمونهای پیادهسازی شده، کمپانی معروف لباسهای ورزشی نایک، کاری شبیه به CryptoKicks را انجام میدهد، بدین صورت که پس از خرید کالای واقعی، مشتریان میتوانند یک جفت کتونی با برند نایک را در قالب توکن های تعویض ناپذیر از کمپانی دریافت کنند.
برای کسب و کارهای تجارت الکترونیک، این نشاندهنده فرصتی برای کسب سود است. از آنجایی که ساخت توکن های تعویض ناپذیر هزینه کمی دارد، بازدهی آنها میتواند شگفت انگیز باشد. به علاوه، مکانیسم قرارداد هوشمند میتواند به سازندگان اینگونه از توکنها اجازه دهد تا از پیش فروش اقلامی برای آینده نیز بهرهمند شوند. به عنوان مثال، یک شرکت میتواند ادعایی بر درصدی از سودهای آینده یک محصول داشته باشد و این عملکرد را در قرارداد هوشمند NFT آن محصول برنامهریزی کند.
فروش توکن های تعویض ناپذیر به مخاطبان مجازی
در متاورس، مردم میتوانند املاک مجازی بخرند و به آواتارهای خود لباسهای فانتزی بپوشانند. کسب و کارهایی که هوشمندتر عمل میکنند، میتوانند از این پتانسیل و مزیتها استفاده کرده و با ایجاد یک نمایندگی مجازی در متاورس، محصولات تجاری خود را به صورت توکن های تعویض ناپذیر در این دنیاهای تازه خلق شده، از جمله Decentraland به مشتریان مجازی خود بفروشند.
بازهم نایک در این زمینه از بقیه جلوتر است و حق ثبت اختراع برای تولید کفشهای کتونی مجازی را برای کاربران درون بازی و ساکنان متاورس ثبت کرده است. همچنین در صنعت خوراک نیز کمپانی معروف کوکاکولا یک ژاکت حبابدار را در جشن سالگرد دویست سالگی خود به صورت NFT به فروش رساند.
افزایش وفاداری به برند به وسیله ایجاد توکن های تعویض ناپذیر با ویژگی Limited-Edition
یکی از اصول بقا در صنعت برندسازی، پاداش به مشتریان وفادار است. اگر چنین پاداشهایی توسط کالاهایی با ویژگی نسخه محدود اهدا شوند، تاریخ نشان داده است که آن برند به شهرت بالاتری دست خواهد یافت. اکنون مشاغل کوچکتر نیز با استفاده از قابلیتهایی که بازار توکن های تعویض ناپذیر در اختیار عموم مردم قرار داده است، میتوانند همین کار را به صورت مجازی انجام دهند.
به عنوان مثال، رستورانهای زنجیرهای Taco Bell در یک فروش عمومی GIF هایی الهامگرفته از تاکو را تحت عنوان NFTacoBells منتشر کرد که تمامی آنها تنها در عرض چند دقیقه به فروش رفتند.
به طور مشابه، کوکاکولا نیز یک “Loot Box” دیجیتالی شامل محصولات مختلف از توکن های تعویض ناپذیر، از جمله لوگوی کوکاکولا و یک ژاکت مجازی را به فروش رساند.
کاهش جعل محصولات
کسب و کارها سالها تلاش کردهاند که با فروش محصولات تقلبی مبارزه کنند. با این حال، تحقیقات جدید نشان میدهد که توکن های تعویض ناپذیر ممکن است به مقابله با جعلکنندگان کمک کنند. همانطور که قبلا توضیح داده شد، NFTها بر روی مدلهای DLT هستند، به همین دلیل ویژگیهای این شکل از معماریها را به طور ذاتی در خود دارند.در نتیجه، تایید مالکیت و اعتبارسنجی را برای عموم مردم آسان میکنند.
در دنیای تجارت، توکن های تعویض ناپذیر مرتبط با یک محصول فیزیکی میتوانند به محدود کردن موارد جعل کمک کنند. به عنوان مثال، خریداران میتوانند بارکد NFT مورد نظر خود را اسکن کنند و از اصالت آن اطمینان حاصل کنند، در حال حاضر این فرایند در صنعت کالاهای لوکس مرسوم است.
این فناوری همچنین میتواند از تقلب سایر مواردی که میتوانند به تجارت آسیب وارد کنند، محافظت کند. مواردی مانند بلیطهای رویداد، کوپنهای تخفیف، گواهی مالکیت، مجوزها و هر مورد دیگری که تقلب در آنها میتواند بقای یک کسب و کار را به خطر بیاندازد.
جمعآوری کمکهای مالی برای امور اجتماعی
برندهایی که کمی سخاوتمندتر هستند، عموما به بنیادهای خیریه و افراد نیازمند کمک میکنند. همچنین افراد خیرخواه نیز برای کمک به سایر افراد معمولا اهدایی مالی خود را با خرید از این برندها و در رویدادهایی خاص انجام میدهند.
به نظر شما و با توجه به پتانسیل نهفته در توکن های تعویض ناپذیر چه راهی بهتر از NFT به عنوان پاداش اهدای مالی میتوان پیشنهاد کرد؟
به عنوان مثال، تاکو بل و کوکاکولا برخی از برندهایی هستند که از NFT برای جمع آوری پول برای اهداف اجتماعی استفاده میکنند.
بهبود مدیریت زنجیره تامین
یکی از بهترین موارد کاربرد توکن تعویض ناپذیر در تجارت ، مربوط به مدیریت زنجیره تامین است. مهر کردن برچسبهای دارای NFT بر روی کالاهای فیزیکی، ردیابی اقلام در زنجیره تامین را برای مشاغل آسانتر میکند. چرا که از این طریق هر توکن تعویض ناپذیر را میتوان با اطلاعات مربوطه در نقاط مختلف فرایند تولید به روز کرد.
به عنوان مثال، NFTهای مرتبط با یک محصول در بلاکچین ممکن است حاوی دادههایی در مورد منشاء مواد خام و تکنیکهای مورد استفاده در تولید باشند. در نتیجه با بررسی این اطلاعات، شرکتها میتوانند به سرعت تشخیص دهند که محصول با چه درجهای از کیفیت و سلامت وارد زنجیره تامین شده است.
اجماع
توکن های تعویض ناپذیر اگرچه که از سال 2015 در گردش هستند، اما در سال 2021 محبوبیت زیادی به دست آوردند. این ترند و محبوبیت به گونهای بود که برخی از هنرمندان و کاربران توانستند تا آثار و توکنهای خود را با ارزشهای میلیون دلاری به فروش برسانند. از این رو بسیاری از تجارتها و برندهای مختلف به فکر تغییر روند در عرضه محصولات خود افتادند و آنها را با ساختاری خاص و ویژگیهایی مشترک به صورت NFT عرضه کردند.
یادگیری کاربرد توکن تعویض ناپذیر در تجارت میتواند به بهبود شناخت و وفاداری برند، ایجاد تجربیات منحصر به فرد برای مشتریان، جلوگیری از تقلب و بهبود ردیابی زنجیره تامین کمک کند. در نتیجه، با توجه به پتانسیل و عظمت این شکل از تجارت، هر تاجر یا کمپانی هوشمندی بهتر است به هر نحوی که میتواند، توکن های تعویض ناپذیر را در مدل کسب و کار خود بگنجاند.
استخر نقدینگی Liquidity Pool چیست؟
استخر نقدینگی چیست؟ و چه کاربردی در بازار رمزارزها دارد؟ اصطلاح «نقدینگی» در کریپتو نشانگر این است که تعویض یک دارایی با دارایی دیگر یا تبدیل یک دارایی کریپتو به پول فیات چقدر آسان است. نقدینگی یک عامل حیاتی برای انجام عملیات در DeFi است. سطوح پایین نقدینگی برای یک توکن خاص باعث نوسانات شدید در نرخ سوآپ آن ارز دیجیتال می شود. برعکس، نقدینگی بالا به این معنی است که نوسانات قیمت سنگین برای یک توکن، کمتر محتمل است.
موضوعی که قصد داریم تا در این مقاله پیرامون آن صحبت کنیم، استخرهای نقدینگی است. اما سوالی که در ابتدا پیش می آید این است که اصلا استخر نقدینگی چیست؟! استخرهای نقدینگی فضای بزرگ و مهمی در اکوسیستم DeFi را اشغال می کنند. استخر نقدینگی اساساً ذخیرهای از یک ارز دیجیتال است که در یک قرارداد هوشمند قفل شده و برای مبادلات رمزنگاری استفاده میشود. هر استخر نقدینگی از دو توکن تشکیل شده است، به همین دلیل استخرهای نقدینگی جفت نیز نامیده می شوند. یکی از کاربردهای استخرهای نقدینگیدر صرافیهای غیرمتمرکز است که بر اساس مدل بازارساز خودکار (AMM) فعالیت میکنند. برخلاف مبادلات سنتی، در DEXهای مبتنی بر AMM، کاربران، ارزهای دیجیتال را با قراردادهای هوشمند معامله میکنند.
مثلاً، کاربر می خواهد توکن A را با توکن B در یک DEX مبتنی بر AMM عوض کند. بنابراین، کاربر به استخر نقدینگی AB DEX می رود، مقدار A را که می خواهد مبادله کند، واریز می کند و در ازای آن مقدار B تعیین شده توسط قرارداد هوشمند را دریافت می کند. اما، برای اینکه کاربران بتوانند هر مقدار A یا B را در هر زمان مبادله کنند، استخر باید مقادیر کافی توکن A و B را داشته باشد، یا به عبارت دیگر، نقدینگی عمیق برای هر دو توکن استخر داشته باشد. بنابراین، هر DEX که بر روی مدل AMM کار می کند، علاقه مند به داشتن عمیق ترین نقدینگی ممکن است. استخرهای نقدینگی کاربران را قادر میسازد تا بدون نیاز به بازارسازان متمرکز، ارزهای دیجیتال را در صرافیهای غیرمتمرکز و دیگر پلتفرمهای DeFi خریداری و بفروشند. استخر نقدینگی مجموعهای از ارزهای دیجیتال یا توکنهایی است که در یک قرارداد هوشمند قفل شدهاند و برای تسهیل معاملات بین داراییها در یک صرافی غیرمتمرکز (DEX) استفاده میشود. به جای بازارهای سنتی خریداران و فروشندگان، بسیاری از پلتفرمهای مالی غیرمتمرکز (DeFi) از بازارسازان خودکار (AMM) استفاده میکنند که امکان داد و ستد داراییهای دیجیتال را به صورت خودکار و بدون مجوز از طریق استفاده از استخرهای نقدینگی فراهم میکند. استخر نقدینگی یک قرارداد هوشمند است که عرضه USDC و ETH را مدیریت می کند. این قرارداد هوشمند بازارساز خودکار (AMM) نامیده می شود. همچنین سهمی از کارمزد پرداخت شده توسط معامله گرانی که از استخر استفاده می کنند را دریافت می کنند که متناسب با ارزش نقدینگی سهام آنها است.
هر معامله گر باتجربه ای در بازارهای سنتی یا ارزهای دیجیتال می تواند در مورد معایب احتمالی ورود به بازاری با نقدینگی کم را، به شما بگوید. علاوه بر این لغزش قیمت در دورههایی با نوسانات بیشتر رایج است و همچنین میتواند زمانی رخ دهد که یک سفارش بزرگ اجرا میشود اما حجم کافی در قیمت انتخابشده برای حفظ پیشنهاد و تقاضا وجود ندارد. بین قیمتی که فروشندگان مایل به فروش دارایی هستند و قیمتی که خریداران مایل به خرید آن هستند، نقطه میانی است. با این حال، نقدینگی پایین میتواند لغزش قیمت بیشتری را به همراه داشته باشد و قیمت معاملاتی انجامشده میتواند بسیار بیشتر از قیمت سفارش اصلی بازار باشد.
نحوه کار استخر نقدینگی
استخرهای نقدینگی کریپتو نقش اساسی در اکوسیستم مالی غیرمتمرکز (DeFi) ایفا می کنند، به ویژه هنگامی که صحبت از مبادلات غیرمتمرکز (DEXs) می شود. استخر نقدینگی مکانیسمی است که به وسیله آن کاربران می توانند دارایی های خود را در قراردادهای هوشمند DEX جمع کنند تا نقدینگی دارایی را برای معامله گران فراهم کنند. استخرهای نقدینگی، سرعت و راحتی مورد نیاز را برای اکوسیستم DeFi فراهم می کنند. قبل از اینکه سازندگان بازار خودکار (AMM) وارد بازی شوند، نقدینگی بازار کریپتو چالشی برای DEX های اتریوم بود. در آن زمان، DEXها یک فناوری جدید با رابط کاربری پیچیده بودند و تعداد خریداران و فروشندگان کم بود، بنابراین یافتن افراد کافی برای تجارت به طور منظم دشوار بود. AMM این مشکل محدودیت نقدینگی را با ایجاد استخرهای نقدینگی و ارائه انگیزه به تامین کنندگان نقدینگی برای تامین دارایی های این استخرها، بدون نیاز به واسطه های شخص ثالث، برطرف می کند. هر چه داراییها و نقدینگی در یک استخر بیشتر باشد، تجارت در صرافی ارز دیجیتال و صرافیهای غیرمتمرکز آسانتر میشود. یک استخر نقدینگی رمزنگاری باید به گونهای طراحی شود که ارائهدهندگان نقدینگی کریپتو را تشویق کند تا داراییهای خود را در یک استخر به اشتراک بگذارند. به همین دلیل است که اکثر ارائهدهندگان نقدینگی از صرافی ارز دیجیتالی که توکنها را بر اساس آن جمع میکنند، کارمزد معاملات و پاداشهای ارز دیجیتال دریافت میکنند. هنگامی که یک کاربر یک استخر را با نقدینگی تامین می کند، ارائه دهنده اغلب با توکن های ارائه دهنده نقدینگی (LP) پاداش می گیرد. توکنهای LP میتوانند به خودی خود داراییهای ارزشمندی باشند و همچنین در اکوسیستم DeFi در ظرفیتهای مختلف مورد استفاده قرار گیرند. معمولاً یک ارائهدهنده نقدینگی کریپتو، توکنهای LP را متناسب با مقدار نقدینگی که به استخر عرضه کردهاند، دریافت میکند. هنگامی که یک استخر معامله را تسهیل می کند، کارمزد کسری به طور متناسب بین دارندگان توکن LP توزیع می شود. استخرهای نقدینگی به لطف الگوریتم های AMM که قیمت توکن ها را نسبت به یکدیگر در هر استخر حفظ می کند، ارزش بازار را برای توکن هایی که در اختیار دارند حفظ می کنند. استخرهای نقدینگی در پروتکلهای مختلف ممکن است از الگوریتم هایی استفاده کنند که کمی متفاوت هستند.
نحوه تعیین قیمت در استخر نقدینگی
تعیین قیمت در استخر نقدینگی از الگوریتم خاصی پیروی میکند. اغلب قیمت توکن های ارزهای دیجیتال در یک استخر AMM از منحنی تعیین شده توسط فرمول پیروی می کند. در این حالت تعادل ثابت، خرید یک اتریوم، قیمت اتریوم را اندکی در امتداد منحنی افزایش میدهد و فروش یک اتریوم، قیمت اتریوم را اندکی در طول منحنی کاهش میدهد. بیشتر AMM و استخر نقدینگی از فرمول محصول ثابت استفاده می کنند که معادل با x * y = k است. این فرمولی است که به صورت ریاضی تعیین می کند که قیمت بازار توکن در استخر چقدر باید باشد. x و y نشان دهنده تعادل توکن مربوطه یک جفت شده است و k متغیر ثابتی است که هرگز تغییر نخواهد کرد.
بنابراین به طور کلی می توان گفت که، استخر نقدینگی یک قرارداد هوشمند است که ذخایر دو یا چند توکن را در خود نگه می دارد و به هر کسی اجازه می دهد وجوهی را از آنها واریز و برداشت کند، اما فقط طبق قوانین بسیار خاص. یکی از این قوانین، فرمول حاصلضرب ثابت x * y = k است که x و y ذخایر دو نشانه A و B هستند.
به عنوان مثال استخرهای نقدینگی Uniswap از یک فرمول ثابت محصول برای حفظ نسبت قیمت استفاده می کنند و بسیاری از پلتفرم های DEX نیز از مدل مشابهی استفاده می کنند. این الگوریتم کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که یک استخر به طور مداوم نقدینگی بازار کریپتو را با مدیریت هزینه و نسبت توکن های مربوطه با افزایش مقدار تقاضا فراهم می کند.
نحوه شرکت در استخر نقدینگی و کسب درآمد از آن
برای پیوستن به یک استخر نقدینگی، باید یک حساب کاربری در پلتفرم مورد نظر خود ایجاد و به یک کیف پول رمزنگاری دارای قرارداد هوشمند مانند Metamask متصل شوید. در مرحله بعد، باید یک جفت ارز دیجیتال( برای مثال خرید کاردانو و فروش آن) و استخر نقدینگی را برای سپرده گذاری دارایی رمزنگاری خود انتخاب کنید.
برای شرکت در استخر نقدینگی و سرمایه گذاری در آن میبایست طبق مراحل زیر اقدام کرد:
مرحله ۱: به پورتفولیوی DeFi خود در سایت app.zerion.io/connect-wallet وارد شوید.
مرحله ۲: کیف پول مورد نظر خود را به WalletConnect وصل کنید و سپس اتصال کیف پول خود را تأیید کنید.
مرحله ۳: گزینه ی "Pools" را انتخاب کرده و سپس می توانید وارد استخر نقدینگی شوید.
ارائه دهندگان نقدینگی معمولاً از ۲ روش کسب درآمد می کنند. ارائهدهندگان نقدینگی از تراکنشهای روی پلتفرم DeFi که نقدینگی را در آن ارائه میکنند، کارمزد دریافت میکنند. کارمزد تراکنش ها به طور متناسب بین تمام ارائه دهندگان نقدینگی در استخر توزیع می شود، بنابراین هر چه دارایی های رمزنگاری بیشتری را به اشتراک بگذارید، کارمزد بیشتری به دست خواهید آورد.
برای دستیابی به نقدینگی عمیق، AMM ها باید کاربران را تشویق کنند تا توکن های خود را به استخرها بسپارند. در اینجا، مفهوم بازده (همچنین به عنوان استخراج نقدینگی شناخته میشود) مطرح میشود. ایده کلی بازدهی این است که کاربران در ازای ارائه نقدینگی به استخرهای AMMs برای تسهیل مبادله توکنها، پاداشهای رمزی دریافت میکنند. این شبیه به واریز پول فیات به حساب پس انداز در بانک و جمع آوری سود دارایی های سپرده شده، است. کاربرانی که رمزنگاری خود را به استخرها واریز می کنند، ارائه دهندگان نقدینگی (LP) نامیده می شوند و به پاداش هایی که به آنها پرداخت می شود، هزینه های LP یا پاداش LP گفته می شود. LPها باید مقدار مساوی از هر دو توکن استخر را واریز کنند. جوایز LP از مبادلاتی میآیند که در استخر اتفاق میافتد و بین LPها به نسبت سهم آنها از کل نقدینگی استخر، توزیع میشود. علاوه بر این، پروژه هایی که علاقه مند به تبلیغ سکه های خود هستند، گاهی اوقات توکن های خود را به ارائه دهندگان نقدینگی در استخرهای خاص ارائه می دهند. بازدهی کاربر از ارائه توکن به استخر نقدینگی،سکه های سپرده شده و شرایط کلی بازار که به طور قابل توجهی متفاوت است، بستگی دارد. برخی از استخرها دارای نرخ بالایی از پاداش هستند، اما همچنین می توانند نوسانات و ریسک بیشتری نیز داشته باشند.
مزایا و معایب استخر نقدینگی
استخر های نقدینگی دارای مزایا و معایبی هستند که در ادامه به توضیح آنها پرداخته شده است:
مزایای استخرهای نقدینگی
۱- شما معامله نه، بلکه تبادل می کنید: بزرگترین مزیت LP ها این است که نیازی به نگرانی در مورد اینکه آیا شریکی را پیدا خواهید کرد که در کریپتو ارزشی مشابه شما داشته باشد، نیست. اگر پیش از این در کریپتو معامله میکردید، برای مثال اقدام به خرید ارز دیجیتال مانا یا فروش آن می کردید،احتمالاً با کاربرانی مواجه شدهاید که قصد داشتند کریپتو شما را با قیمتهای پایینی بخرند. با این حال، Liquidity Pools ارزش ارزهای دیجیتال را بر اساس نرخ مبادله در پلتفرم تنظیم می کنند. در صرافی ارز دیجیتال، کاربران داراییهایی را با معامله به دست نمیآورند، بلکه دارایی ها را از یک استخر نقدینگی که از قبل تامین مالی شده است، قرض می گیرند.
۲- تأثیر کم در بازار: اکنون که هیچ فروشنده ای وجود ندارد که دو برابر قیمت بازار را تقاضا کند یا خریدارانی که آماده کاهش ارزش آن کمتر از حد متوسط هستند، معاملات بسیار روان تر می شود. استخر نقدینگی مجموعه ای از وجوه قفل شده در یک قرارداد هوشمند است که ارزش آن به طور خودکار بسته به نرخ ارز، به روز می شود.
مزیت استفاده از استخرهای نقدینگی این است که نیازی نیست خریدار و فروشنده تصمیم به مبادله دو دارایی با قیمت معین داشته باشند و در عوض از یک استخر نقدینگی از پیش تأمین شده استفاده می کنند.
معایب استخرهای نقدینگی
۱- AMM ممکن است ارزش دارایی های شما را کاهش دهد: بازارسازان خودکار، اکوسیستم DeFi را از طریق استخرهای نقدینگی نگهداری می کنند و با استفاده از یک فرمول ساده به ارزهای دیجیتال امکان معامله شدن، میدهند. توکن A موجودی x توکن B موجودی = موجودی ثابت دارایی ها
هنگامی که A بالا می رود، B پایین می آید. بنابراین، اگر قدرت خرید یک دارایی خیلی زیاد باشد، اگر قبلاً مالک آن نباشید، ممکن است ضرر کنید. (زیان ناپایدار)
۲- یک اشتباه ساده می تواند منجر به از بین رفتن کل سرمایه شما برای همیشه شود: استخرهای نقدینگی بر اساس قراردادهای هوشمند ساخته شدهاند که بازارسازی را انجام میدهند و از آنجایی که هیچ شخص ثالثی در امور مالی غیرمتمرکز وجود ندارد، متولی دارایی های شما در استخرها، قراردادهای هوشمند هستند که اگر اتفاقی برای آن بیفتد، سرمایه شما نیز کاهش می یابد.
جمع بندی و نتیجه گیری
ابزارهای DeFi اغلب به عنوان لگو توصیف می شوند زیرا می توانند در ترکیب با یکدیگر برای ایجاد راه حل های نوآورانه استفاده شوند. استخرهای نقدینگی نمونه خوبی از این نوع ابزار هستند. استخرهای نقدینگی اساساً مجموعه ای از وجوه هستند که توسط ارائه دهندگان نقدینگی به یک قرارداد هوشمند سپرده می شوند. طی یک سال گذشته یا بیشتر، استخرهای نقدینگی به روشی محبوب برای کسب پاداش در فضای DeFi تبدیل و تعداد فزاینده ای از کاربران را به خود جذب کرده اند. در این مقاله نیز، ما سعی کردیم تا هر آنچه که نیاز است راجع به استخرهای نقدینگی، نحوه عملکرد آنها، فرصتهای کسب درآمد و ریسکهای احتمالی که باید در نظر گرفته شوند را جمع آوری کرده و به طور جامع شرح دهیم.
5 ویژگی برتربلاکچین و فرصتهای درآمد برای بانکها
5 ویژگی برتربلاکچین و فرصتهای درآمد برای بانکها ،تحلیلگران انتظار دارند که بازار فناوری بلاکچین در چند سال آینده به میزان قابل توجه62.73 درصد CAGR رشد کند. اما چگونه بانکها میتوانند پذیرش بلاکچین را به درآمد تبدیل کنند؟
5 ویژگی برتربلاکچین و فرصتهای درآمد برای بانکها
رشد بلاکچین ارزش بازار را به 52.5 میلیارد دلار میرساند و محققان انتظار دارند که کاربردهای بلاکچین در بانکداری و امور مالی به 22.46 میلیارد دلار در سال 2026 برسد.
5 ویژگی برتربلاکچین و فرصتهای درآمد برای بانکها
با این نرخ، موسسات بانکی سنتی اگر نتوانند خود را با موج بعدی نوآوری وفق دهند، با بیواسطهگری مواجه می شوند. ما در حال حاضر پتانسیل ارزهای دیجیتال و دیفای (مالی غیرمتمرکز) را در عمل میبینیم:
- کارمزد تراکنش کمتر
- پرداختهای بین المللی سریع
- و فرآیندهای Onboarding و KYC آسانتر
- خدمات مالی در دسترستر
کمالگرایان بلاکچین ادعا میکنند که این مزایا و مزایای دیگر دلیل محکمی برای حذف امور مالی سنتی از معادله است. در واقع، به نظر میرسد دیگر به واسطههای زیادی مانند تهاتر، وامدهندگان و شرکتهای بیمه نیازی نیست. با این حال، موسسات میتوانند خود را در چشم انداز قرار دهند و از بلاکچین برای بهبود فرآیندها، دستیابی به بازار گستردهتر و ایجاد فرصتهای درآمدی جدید استفاده کنند.
ما در حال حاضر شاهد پذیرش از سوی نهادهای حاکم مانند دفتر کنترل ارز ایالات متحده هستیم. با مشاهده پتانسیل بلاکچین، آنها استفاده از استیبل کوین و فناوری بلاکچین را برای بهبود سرعت تراکنش تایید کردند.
همانطور که استفاده از بلاکچین محبوبتر میشود، بانکها باید برای انتقال آماده باشند. با این حال، شناسایی فرصتهای واقعی و استفاده از موارد بلاکچین در امور مالی ممکن است دشوار باشد.
برای کمک، ما پنج فرصت برتر درآمد بلاکچین را برای بانکها گردآوری کردهایم.
5 ویژگی برتربلاکچین
تامین نقدینگی برای وام های سیستمهای مالی غیرمتمرکز (DeFi)
ارائه نقدینگی به پروتکلهای DeFi موجود، سادهترین گزینه برای ایجاد بازده است. این یک راه عالی برای ایجاد بازدهی در داراییهای دیجیتالی است که بانکها قبلاً در ترازنامه خود ثبت کردهاند.
بازده DeFi معمولاً بسیار بالاتر از هرچیزی است که در محصولات مالی سنتی دیده میشود. حسابهای پسانداز سنتی در اتحادیه اروپا حداکثر تا 1.5 درصد در سال ارائه میکنند، در حالی که پروتکل وامدهی خرد مانند Tropykus میتواند 4.09 درصد و برخی استخرهای نقدینگی به 50 درصد برسد.
همانطور که میدانید، DeFi با توانایی انجام تجارت در شبکههای طرفهای ناشناس مشخص میشود. به همین دلیل، وامها باید وثیقه شوند تا از وامدهنده در برابر ریسک طرف مقابل محافظت شود. بازدهی بالاتر و ریسک کمتر طرف مقابل، وام دهی DeFi را به یک فرصت قابل توجه تبدیل میکند.
برخی از پروتکل های محبوب DeFi عبارتند از:
توجه: زیانهای دائمی زمانی رخ میدهد که جفتهای استخر نقدینگی از نسبت اصلی خود منحرف شوند.
پرداختهای سریع فیات و دارایی دیجیتال
یکی از ویژگیهایی که افراد را به سمت ارزهای دیجیتال جذب میکند، استفاده از آنها برای پرداختهایی است که ارائه میدهند:
- معاملات سریعتر
- امنیت بیشتر؛
- پردازش تراکنش 24/7.
کریستین اسمیت، مدیر اجرایی انجمن بلاکچین معتقد است که «استیبل کوینها، مانندUSDC، میتوانند سریعتر و 24 ساعته پرداختهای بلادرنگ را انجام دهند، به گونهای که زیرساختهای پرداخت موجود در ایالات متحده نمیتوانند از عهده آن برآیند»
بانکها می توانند از این مزیت استفاده کنند:
- ارائه پرداختهای رمزنگاری P2P از طریق پلتفرمهای بانکداری آنلاین موجود
- استفاده از ارزهای دیجیتال به عنوان ریل برای تراکنشهای بینالمللی فیات؛
- شارژ امتیاز پایه به ازای هر تراکنش برای خدمات آنها.
تجارت دارایی دیجیتال
در حالی که حجم تراکنشها نسبت به بازارهای سنتی ( آسانتر کردن تجارت کریپتو FX، سهام و غیره) کمتر است، مردم هنوز میلیاردها دلار در روز مبادله میکنند.
یک استخر Uniswap میتواند هر هفته میلیاردها دلار تراکنش را ببیند. اما کل صرافی روزانه بیش از
1 میلیارد دلار تراکنش میبیند.
با این اعداد، یک بانک میتواند مبالغ هنگفتی را بر اساس کارمزد تراکنش اسمی چند واحد پایه تولید کند. کارمزدهای معاملاتی معمولی از 0.2 تا 0.5 درصد متغیر است.
در حالی که گزینههای معاملاتی دیگری نیز وجود دارد، بانکها در موقعیت خوبی برای ارائه موارد زیر هستند:
- تجارت مستقیم از برنامه بانکی
- سرمایهگذاری و پسانداز در یک نگاه
- محصولات تجاری منحصر به فرد
- افزایش امنیت و بیمه
حساب های پس انداز رمزنگاری
بانکها میتوانند بازدهی جذابی را برای حسابهای بهرهدار ارائه کنند، زیرا بازدهی ارزهای دیجیتال به طور قابلتوجهی بالاتر از حسابهای TradFi است.
به عنوان مثال، بانکها میتوانند یک محصول سپرده مدتدار ایجاد کنند که از وجوه آن برای به اشتراک گذاشتن استیبل کوینها یا داراییهای با ریسک بالاتر استفاده کنند. در زمان بلوغ، بانکها بازدهی خود را به مشتریان پرداخت میکنند، اما مازاد بر سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال را حفظ میکنند.
همانطور که قبلا ذکر شد، Tropykus micro savings یک گزینه محبوب است که ممکن است برای یک حساب پس انداز ارز دیجیتال مناسب باشد، به خصوص در بازارهای در حال ظهور، زیرا در حال حاضر 4.09٪ APY را در rBTC ارائه میدهد.
داراییهای توکن شده
توکنیزاسیون داراییهای غیرنقدی را در دسترس تودهها قرار میدهد . این سناریو از فناوری بلاکچین برای ایجاد یک نمایش دیجیتال – یک نشانه – از یک دارایی غیربانکی استفاده میکند.
با تقسیم یک دارایی مانند یک نقاشی یا یک ماشین قدیمی به قطعات کوچکتر که با نشانهها، نشان داده میشوند، این سرمایهگذاریها میتواند برای گروه وسیعتری از مردم قابل دسترسی باشد. در گذشته این داراییها به طور سنتی فقط در دسترس مشتریان ثروتمند بوده است، بنابراین بانک ها در موقعیت بسیار خوبی برای دسترسی به این بخش بزرگ مشتریان قرار دارند.
داراییهای توکنشده همچنین برای انتشار و نگهداری ارزانتر هستند، که باعث صرفهجویی در هزینهها برای همه درگیر میشود. گزارشی توسط Finoa و Cashlink نشان داد که توکنیزاسیون میتواند به کاهش هزینههای 35 تا 65 درصدی در کل زنجیره ارزش منجر شود.
تأییدیههای رمزنگاری در سراسر کشور، بانکهایی که ارزها و استیبل کوینهای خود را ایجاد میکنند و پذیرش بلاکچین رو به رشد همه یک چیز را نشان میدهند:
ارزهای دیجیتال و بلاکچین بخشی از صنعت بانکداری و خدمات مالی آینده خواهند بود.
اما پر کردن شکاف فناوری بین TradFi و بلاکچین می تواند یک فرآیند طولانی و پرهزینه باشد. برای جلوگیری از ایجاد زیرساختهای داخلی برای برقراری ارتباط با بلاکچین، بانکها این گزینه را دارند که از API های باز استفاده کنند و از بانکداری باز استقبال کنند.
APIهای بانکداری باز روند ادغام را کوتاه میکنند و در عین حال امنیت لازم را که بانکها نیاز دارند را فراهم میکنند. و علاوه بر این، آنها اغلب انطباق خارج از اصول قبلی و نوآورانه را ارائه میدهند و تضمین میکنند که بانکها از مقررات قابل اجرا تبعیت میکنند.
دیدگاه شما